این هنرمند بار دیگر تاکید کرد: ساخت شهرک سینمایی جدید لزومی ندارد، بلکه باید به وضعیت همین شهرک سینمایی که داریم رسیدگی کنند؛ ضمن اینکه در این زمینه ابتدا باید شرایط سینما، نمایش، توافق میان نهادها و ارگانهای مختلف برای فیلمهای خوب و پخش بینالمللی فراهم شود؛ چراکه ما برای فیلمهایمان هزینه میکنیم و هرگز به جاهایی که این فیلمها توزیع میشوند و چگونگی بازاریابی آنها فکر نمیکنیم، در حالی که همین مسائل اصل قضیه هستند.
الماسی گفت: به عنوان مثال در سینمای کشور آمریکا وقتی همه چیز به راه افتاد که محل فروش فیلمهایشان فراهم شد، در کشور ما هم باید همین اتفاق بیفتد و یکسری برنامهها باید از قبل انجام میشد.
این فیلمساز سینما در بخشی دیگر از صحبتهای خود در پاسخ به این که بزرگترین ضعف شهرک سینمایی غزالی چیست؟ خاطرنشان کرد: به نظرم بزرگترین ضعف این شهرک سه اتوبانی است که در شمال و جنوب شهرک وجود دارد و عملا صدابرداریهای سر صحنه با تجهیزات صدابرداری قدیمی ما تقریبا غیرممکن است. در این شهرک دورانی ساخته میشود که انقدر اتومبیل وجود نداشت که سر و صدا داشته باشد و آلودگی صوتی ایجاد شود، به همین خاطر امیدواریم با تغییر تولیدات صدابرداری مثل سیستم «دَت» این مشکل برطرف شود؛ البته ناگفته نماند که انصافا همه صدابرداران ما خوب هستند اما مشکلاتی ایجاد میشود که گاهی کارشان را دشوار میکند.
این بازیگر همچنین به نکتهای دیگر اشاره و اظهار کرد: از طرفی دیگر نیز جغرافیایی که از کشور ایران در برخی فیلم و سریالها معرفی میشود، جغرافیای اشتباهی است؛ این در حالی است که ما تنوع جغرافیایی خیلی زیادی در کشورمان داریم ولی اینگونه معرفی نمیشود. به عنوان مثال من یک فیلم دیدم که راجع به جنوب ایران بود، ولی در شمال کشور تصویربرداری شده بود، قطعا در فیلمهایی که مربوط به یک نقطه از کشور هستند، چهرههایی هم که به عنوان بازیگران هنرور حضور دارند، دارای یکسری خصوصیات هستند که باید با جغرافیای آن منطقه هماهنگی داشته باشند.
او ادامه داد: امیدوارم بر حسب ضرورت تولید فیلم و سریالهای سینما و تلویزیون، نه تنها شهرک سینمایی غزالی بلکه لوکیشنهایی مثل لوکیشنی که برای «قهوه تلخ» استفاده شده بود نیز حفظ شوند. لوکیشن «قهوه تلخ» با وجود اینکه اکنون یک نگهبان دارد اما احساس میشود در حال از بین رفتن است؛ این در حالی است که میشود با یک سرمایهگذاری وسیع این لوکیشنهای خوب را نگهداری کرد. به عنوان مثال فضای دفاع مقدس در شهرک دفاع مقدس که در جاده قم واقع شده است هم، همین مشکل را دارد، ما به لحاظ جغرافیایی جایی را در این شهرک در فیلم و سریالهایمان نشان میدهیم که با کردستان و خوزستان خیلی فاصله دارد و به دلیل اینکه ما ملزم هستیم در این شهرک کارمان را انجام دهیم، فقط خاک میبینیم. ما میتوانیم با ایجاد شهرکهای کوچک در شهرهای مختلف مثل کردستان، خوزستان و ... فضای واقعیتری را در فیلم و سریالها نشان میدهند، داشته باشیم و از آنها به خوبی نگهداری کنیم. به نظرم به جای خرج بودجههای گزاف برای یک شهرک جدید سینمایی، باید سرمایههای کوچک فرهنگیمان را جمع کنیم تا صرف کارهای خوب شود.
این هنرمند اضافه کرد: به عنوان مثال هتلهایی که برای عوامل سازنده در شهرک سینمایی دفاع مقدس و غزالی هماهنگ میشوند، اگر در خود شهرک قرار بگیرند نیمی از هزینههای پذیرایی و اسکان حذف میشود، پس بهتر است کمی اقتصادیتر فکر کنیم.
جهانگیر الماسی در پایان صحبتهایش به اهمیت و شناسایی نژادها در فیلم و سریالهای تلویزیون و سینما اشاره کرد و گفت: متأسفانه ما در نقد و بررسی آثارمان به اینگونه چیزها بها نمیدهیم؛ این در حالی است که ما باید در کارهایمان شناسایی نژادها را در اولویت قرار بدهیم و به آن اهمیت دهیم. به عنوان مثال در یک فیلم که درباره خوزستان است اگر از نژادهای درستی استفاده نکنیم و به جای استفاده از نژاد افراد عرب، از افراد شمال کشور استفاده کنیم قطعا رنگ پوست و استخوانبندیهایشان فرق میکند؛ به عنوان مثال به یاد دارم یک فیلمی درباره خواجهنصیرالدین طوسی دیدم که در آن مغولها مشغول درست کردن اُملت بودند؛ این در حالی است که گوجه فرنگی در دوره رضا شاه به ایران آمد، پس چطور است که مغولها املت درست میکردند؟ ما باید اینگونه مسائل را در فیلم و سریالهایمان رعایت کنیم، اگر چیزهایی که به نظرمان مهم نیست، مهم شود و رعایت و نظارت جدی صورت بگیرد قطعا کارهایمان باکیفیتتر خواهد شد.