و یا چندی بعد و پس از مصاحبه کریمی قدوسی نماینده مشهد
با خبرگزاری فارس که مدعی شده بود عراقچی در جلسه کمیسیون امنیت ملی گفته بازرسی از
مراکز نظامی را پذیرفتهایم، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای در صفحه شخصیاش در
اینستاگرام به این مصاحبه واکنش نشان داد و گفت: "جز آنكه آقاي كريمي قدوسي و
خبرگزاري فارس را به خداوند بزرگ واگذار نمود چه مي توان كرد؟ ... الهي لا تكلني
الي نفسي طرفه عين ابدا"
حالا دیگر چهرههای مطرح لزومی نمیبینند
درباره پرسشهای پیش آمده با جامعه خبری ارتباط بگیرند و به توضیحی کوتاه در صفحه
شخصی خود بسنده میکنند که همین اتفاق نیز، ابهامات بیشتری به دنبال میآورد.
اما این اتفاق چند آسیب مهم را در پی دارد:
اول آنکه در چنین شرایطی انتشار اخبار از مسیر اصلی خود خارج میشود و عملا مسئولان و چهرههای شاخص ارتباط یک سویه با فضای رسانه پیدا میکنند وخود را از پاسخگویی به رسانهها مبرا دانسته و لذا به مرور زمان و با گسترش استفاده از چنین فضاهایی، دیگر خبرنگاران نمیتوانند برای یافتن پاسخ سوالات خود به این افراد دسترسی داشته باشند و باید منتظر بنشینند تا ببینند آیا فلان چهره سیاسی یا هنری، درباره فلان موضوع مهم موضعگیری صریح و شفافی از خود نشان میدهد یا خیر؟!
نکته دوم، عدم شیوه صحیح اطلاعرسانی است. به عنوان مثال، در موراد مذکور ما با شایعاتی متعددی در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و سیاسی روبرو میشویم که برای بررسی جزئیات، صحت یا عدم صحت این شایعات تنها با یک پست اینستاگرامی مواجهیم و لاغیر! به عبارت دیگر؛ اگر همین شبهات در گفتگوی خبرنگاران با اشخاص پاسخ داده میشد، حتما روایتها شفافتر بود و کمتر یکطرفه و اینچنین مبهم. به هر حال آنچه که واضح و مبرهن است، این است که هیچ شخصیتی نمی تواند خبرنگار خودش باشد!
اما مهمترین نکته
که در این شرایط نباید از آن غافل شد، دنیای مجازی است که قرار است با دنیای حقیقی
گره بخورد! یعنی اینگونه اطلاعرسانیها به
مرور، خود تبدیل به ضد خبر میشوند و بر شایعات دامن می زنند.
از آنجا که ساختن صفحات فنپیج (طرفداران) هنرمندان به خصوص در شبکههای اجتماعی کاری سهل و ساده است و البته صفحات جعلی به نام هنرمندان نیز به همین ترتیب!، این صفحات براحتی میتوانند با کم و زیاد کردن پستهای اصلی همین دو خط اطلاعات را نیز جعل نموده و یا حتی با انتشار مطالب غیرواقعی، «اصالت خبر» را تهدید کنند!
در حالیکه پیش از این شخصیتهای مشهور، خبرنگاران و
رسانهها را عامل ایجاد شایعات و اختلافات عنوان میکردند، اما ظاهرا اکنون روی
دیگر سکه نیز هویدا شده است و برخی از این چهرهها علاقه دارند، با پستهای
دیپلماتیک و تکجملهای در فضای مجازی، حقایق موضوعات در ابهام باقی
بمانند.
به نظر میرسد تنها راه برونرفت از این معضل، اعتماد دوباره چهرههای شاخص به اهالی رسانه باشد. خبرنگارانی که خود را وقف «اصالت خبر» کردهاند اما بعضا این روزها از اهالی هنر، ورزش و حتی برخی چهرههای سیاسی روی خوشی نمیبینند.