به گزارش مشرق، امروزه شاهد آن هستیم که از کشورهای در حال توسعه و در حال صنعتی شدن، کالاهایی وارد کشور میشوند که یا مشابه داخلی دارند، یا با حمایت از تولید کنندگان داخلی به راحتی در داخل کشور قابل تولید هستند و یا میتوان به نوعی خط تولید آن را در کشور راه اندازی کرد که حداقل از نیروی ایرانی و سرمایهی انسانی داخلی برای تولید آن بهره گرفته شود.
کالاهایی بدون هدف
اگر امروز بازار را مرور کنیم، به کالاهایی بر میخوریم که نیاز داخلی ما نیست، اما ورود آنها تنها عطش مصرفگرایی را بیشتر میکند. عمدهی کالاهایی که اصولاً مصرف خاصی ندارند از مقصد کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا وارد بازار ما میشود. این کالاها از اساس نیاز طبیعی مردم ما نیست، اما وجودش در بازار وسوسهی خرید ایجاد کرده و به آرامی فضای بهتری را برای تبدیل بازار کشورمان به هدف کالاهای مصرفی دیگر کشورها میآفریند.
جالب اینجاست که اگر کالاهای بیهدف و مصرفی را در سه گروه تجملی (کالاهای لوکس و گرانبها)، تصنعی (کالاهای مصرفی میانبها) و حاشیهای (کالاهای بیهدف و ارزان قیمت) دسته بندی کنیم، سهم کالاهای تصنعی بیش از همه است و سپس کالاهای حاشیه ای بیشترین سهم را در این بازار آشفته دارند.
چیزهای عجیبی که در بازار دیده شدهاند.
گاهی در بازار کالاهای مصرفی وارداتی چیزهای عجیبی هم دیده شدهاند. برای مثال از اوایل دهه هشتاد، بازار برخی کالاهای مذهبی مورد توجه کشورهای شرقی قرار گرفت، بازاری که تا پیش از این در انحصار تولید خودمان بود و نیاز خودمان را تأمین میکردیم.
در همین زمینه انواع مختلف چادر، لباس احرام و... از کشور ژاپن به ایران صادر شد، کشور چین موارد ریزبینانهتری را مورد توجه قرار داد و ناگهان بازار تسبیح، سجاده و لوازمی از این قبیل پر شد از کالاهای چینی. کمکم کشور چین پایش را فراتر گذاشت و انتشار و صادرات قرآن و تابلوهای قرآنی، همینطور لوازمی مانند صلوات شمارهای مختلف، قبلهنما و... جزو برنامههای ثابت آنها قرار گرفت.
حتی برخی شایعات نشان داد که چینیها انواعی از مهرهای نماز پلاستیکی را هم به مقصد ایران صادر کرده بودند که برگشت خوردند. اما متأسفانه قرآنهای منتشر شده در چین بدون نظارت دستگاههای اسلامی و با غلطهای فراوان وارد کشور شد.
چینیها کمکم از این بازارها و بازارهایی که قبلاً در ایران وارد آن شده بودند هم عبور کردند و ناگهان موج عظیمی از کالاهایی وارد کشور شد که حتی نمونههای آن در پاساژ قدس قم و تکیههای فروش محصولات فرهنگی دیده شد.
برای مثال کالاهای مربوط به دفع چشم زخم، در مرحله اول خیلی شبیه باورهای ایرانی و شبیه گردنبندهای خرمهره یا نگینهای باباقوری بودند، اما در مدت زمان اندکی زنگولههای بتپرستی منقش به تصویر بودا، انواع عودهای هندو و بودایی، مجسمههای بت بودا و... به نام کالای دفع چشمزخم به وفور وارد بازار شد. انواع خوشبو کنندههای اتومبیل با نمادهای ماسونی، برچسبهای تتوی موقت روی پوست با طرحهای زننده و کلی چیز دیگر کالاهای عجیب و متحیر کنندهای هستند که وارد بازار ایران شدهاند.
کالاهایی که مشابه دارند یا خودمان میتوانیم تولید کنیم
انبوهی از کالاها وجود دارند که تکنولوژی ساخت آنها در کشور وجود دارد و بلکه با کیفیتی بهتر از خارج هم تولید میشود، اما تولید آن نیاز به حمایتهای گوناگون داخلی دارد. حمایت تمام و کمال دولت و فرهنگ مصرفی مردم.
کشورهای آسیای شرقی بعد از بحران شدید اقتصادی که در نیمه دوم قرن بیستم دامنگیر آنها شد، به این نتیجه رسیدند که با تکیه بر نیروی انسانی ارزانی که در اختیار دارند، روی ریزترین کالاهای مورد نیاز در دنیا سرمایه گذاری کنند.
چینیها رو به کالاهای ریزنقش آوردند و کمکم در طی دهههای مختلف توانستند ضمن فتح بازار عمده کالاهای خرد و ریز، وارد بازار کالاهای مهمتری هم بشوند، کشورهایی هم مانند ژاپن به تولید تکنولوژی روی آوردند و صنایع خود را احیاء کردند، این تکنولوژی ژاپنیها هم بعداً توسط کشورهای دیگر شرق آسیا مانند کره جنوبی، تایوان، تایلند و امثالهم خریداری شده و صنعتی شد. در نتیجه کالاهای گوناگون و ریز و درشت از چین و لوازم الکترونیک خاصی از دیگر کشورهای شرق آسیا به ایران هم صادر شد.
همچنین برخی کشورهای اروپای شرقی هم بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در پی پیداکردن جایگاهی در بازارهای جهانی برآمدند، برای مثال کالاهای مشتق از چرم و نیز لوازم آرایشی و بهداشتی تولیدی در شرق اروپا بازار خوبی در ایران پیدا کردند.
این کشورها به همراه برخی کشورها و اقلیمهای همسایه ایران مانند ترکیه و کردستان عراق سودسرشاری را از صادرات رسمی لوازم آرایشی و بهداشتی به ایران از آن خود کردند، اما این تنها بخشی از ماجراست و زمانی این آمار تلخ میشود که بدانیم بیش از سه برابر سود صادرات رسمی این کشورها از محل قاچاق لوازم آرایشی به ایران سود میکنند.
حالا اضافه کنید واردات برخی کالاها مانند انواع چای، برنج، قهوه و مشتقات آن و... را که از دیگر کشورها وارد میشود در حالی که ما خود در ایران در مورد برخی از این دست کالاها صادرکننده هستیم و در مورد برخی هم تولیدات با کیفیت و خوبی برای بازار داخلی داریم.
این موارد همه و همه اگر درست بررسی بشوند یا مانند کالاهای الکترونیکی قابلیت این را دارند که کارخانه تولید کننده آن در ایران دایر شده و حداقل با نیروی انسانی ایرانی برای بازار داخلی و حتی بازار منطقه اقدام به تولید کند، یا مانند کالاهای ریز و درشت چینی و کالاهای بهداشتی شرق اروپا یا کالاهای خوراکی دیگر کشورها در داخل مشابه دارند و یا قابلیت تولید کاملاً ایرانی را در صورت حمایت دولتی و مردمی دارند.
چه باید کرد؟
مدتهاست دولت از یارانهی تولید سخن میگوید و صنعت کشور اعلام میکند این یارانه هرگز به دستش نرسیده است. از آغاز هدفمندی یارانهها در دولت دهم بحث یارانهی بخش تولید مطرح بوده و تا همین زمستان سال 93 که وزیر صنعت، معدن و تجارت که در یک سخنرانی رسمی گفت: «اگر کسی را دیدید که یارانهی تولید را گرفته است سلام ما را هم به او برسانید» ادامه داشته و همچنان هم ادامه دارد.
تولید داخلی نیاز به حمایت دولتی دارد. برای مثال توجه کنید که کالاهایی مانند میخ، چکش، سوزن، انواع اسباب بازی و هرچه که کالای خرد است به راحتی در داخل تولید میشود و امکان تولیدش هست، اما متأسفانه شرایط برای واردات این کالاها آنقدر مناسب است که وقتی این کالا وارد میشود به قیمتی به فروش میرسد که کمتر از قیمت تمام شده تولید آن در داخل است.
دولت چندین وظیفه همزمان برعهده دارد، او باید سیاستهای کنترل واردات را اعمال کند، یعنی هرجایی که فکر میکند توان و تعهد ایرانی کارساز است در همان زمینه واردات را محدود کند و تعرفههای واردات را بالا ببرد تا کالای تولید داخل امکان رقابت برابر را پیدا کند؛
همچنین دولت باید تا حد ممکن به صنعتگر و تولیدکننده داخلی اعتماد کند، تسهیلات تولیدی در اختیار او قرار دهد و بازپرداخت آن را هم در بهترین شرایط پیشبینی کند و در ضمن به وسیلهی انواع سیاستهای حمایتی و انواع روشهای اقتصادی مانند بیمههای مختلف از تولیدکننده حمایت کند.
بعد از دولت نیز مردم اهمییت دارند. مردمی که از شرایط موجود ناراحت هستند، باید بدانند که بخش مهمی از چارهی کار در دستان آنان است، این مردم هستند که بازار را میآفرینند؛ اگر آنها در شرایط مختلف کالای تولید داخل را انتخاب کنند، اگر با انتخاب و خرید خود از تولیدکننده ایرانی و کارگر ایرانی حمایت کنند، بازار تولید داخلی رشد میکند.
هنگامی که در بازار کشورمان وضعیت اقبال مردم به کالای ایرانی جوری شود که فروشندهی ما برای محبوب کردن کالای خود، برای فروش رفتن کالای خود و برای نشان دادن کیفیت کالای خود از وصف «ایرانی است» بجای وصف «خارجی است» استفاده کند، آن روز باید بدانیم که فرهنگ استفاده از کالاهای داخلی در مردم ما جا افتاده است. در واقع تا زمانی که این فرهنگ رشد نکند، سیاستهای حمایتی دولت هرچقدر هم که کامل و بینقص باشند، در اجرا ناقص خواهند ماند.
منبع: هفته نامه نخل جنوب استان بوشهر
کالاهایی بدون هدف
اگر امروز بازار را مرور کنیم، به کالاهایی بر میخوریم که نیاز داخلی ما نیست، اما ورود آنها تنها عطش مصرفگرایی را بیشتر میکند. عمدهی کالاهایی که اصولاً مصرف خاصی ندارند از مقصد کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا وارد بازار ما میشود. این کالاها از اساس نیاز طبیعی مردم ما نیست، اما وجودش در بازار وسوسهی خرید ایجاد کرده و به آرامی فضای بهتری را برای تبدیل بازار کشورمان به هدف کالاهای مصرفی دیگر کشورها میآفریند.
جالب اینجاست که اگر کالاهای بیهدف و مصرفی را در سه گروه تجملی (کالاهای لوکس و گرانبها)، تصنعی (کالاهای مصرفی میانبها) و حاشیهای (کالاهای بیهدف و ارزان قیمت) دسته بندی کنیم، سهم کالاهای تصنعی بیش از همه است و سپس کالاهای حاشیه ای بیشترین سهم را در این بازار آشفته دارند.
چیزهای عجیبی که در بازار دیده شدهاند.
گاهی در بازار کالاهای مصرفی وارداتی چیزهای عجیبی هم دیده شدهاند. برای مثال از اوایل دهه هشتاد، بازار برخی کالاهای مذهبی مورد توجه کشورهای شرقی قرار گرفت، بازاری که تا پیش از این در انحصار تولید خودمان بود و نیاز خودمان را تأمین میکردیم.
در همین زمینه انواع مختلف چادر، لباس احرام و... از کشور ژاپن به ایران صادر شد، کشور چین موارد ریزبینانهتری را مورد توجه قرار داد و ناگهان بازار تسبیح، سجاده و لوازمی از این قبیل پر شد از کالاهای چینی. کمکم کشور چین پایش را فراتر گذاشت و انتشار و صادرات قرآن و تابلوهای قرآنی، همینطور لوازمی مانند صلوات شمارهای مختلف، قبلهنما و... جزو برنامههای ثابت آنها قرار گرفت.
حتی برخی شایعات نشان داد که چینیها انواعی از مهرهای نماز پلاستیکی را هم به مقصد ایران صادر کرده بودند که برگشت خوردند. اما متأسفانه قرآنهای منتشر شده در چین بدون نظارت دستگاههای اسلامی و با غلطهای فراوان وارد کشور شد.
چینیها کمکم از این بازارها و بازارهایی که قبلاً در ایران وارد آن شده بودند هم عبور کردند و ناگهان موج عظیمی از کالاهایی وارد کشور شد که حتی نمونههای آن در پاساژ قدس قم و تکیههای فروش محصولات فرهنگی دیده شد.
برای مثال کالاهای مربوط به دفع چشم زخم، در مرحله اول خیلی شبیه باورهای ایرانی و شبیه گردنبندهای خرمهره یا نگینهای باباقوری بودند، اما در مدت زمان اندکی زنگولههای بتپرستی منقش به تصویر بودا، انواع عودهای هندو و بودایی، مجسمههای بت بودا و... به نام کالای دفع چشمزخم به وفور وارد بازار شد. انواع خوشبو کنندههای اتومبیل با نمادهای ماسونی، برچسبهای تتوی موقت روی پوست با طرحهای زننده و کلی چیز دیگر کالاهای عجیب و متحیر کنندهای هستند که وارد بازار ایران شدهاند.
کالاهایی که مشابه دارند یا خودمان میتوانیم تولید کنیم
انبوهی از کالاها وجود دارند که تکنولوژی ساخت آنها در کشور وجود دارد و بلکه با کیفیتی بهتر از خارج هم تولید میشود، اما تولید آن نیاز به حمایتهای گوناگون داخلی دارد. حمایت تمام و کمال دولت و فرهنگ مصرفی مردم.
کشورهای آسیای شرقی بعد از بحران شدید اقتصادی که در نیمه دوم قرن بیستم دامنگیر آنها شد، به این نتیجه رسیدند که با تکیه بر نیروی انسانی ارزانی که در اختیار دارند، روی ریزترین کالاهای مورد نیاز در دنیا سرمایه گذاری کنند.
چینیها رو به کالاهای ریزنقش آوردند و کمکم در طی دهههای مختلف توانستند ضمن فتح بازار عمده کالاهای خرد و ریز، وارد بازار کالاهای مهمتری هم بشوند، کشورهایی هم مانند ژاپن به تولید تکنولوژی روی آوردند و صنایع خود را احیاء کردند، این تکنولوژی ژاپنیها هم بعداً توسط کشورهای دیگر شرق آسیا مانند کره جنوبی، تایوان، تایلند و امثالهم خریداری شده و صنعتی شد. در نتیجه کالاهای گوناگون و ریز و درشت از چین و لوازم الکترونیک خاصی از دیگر کشورهای شرق آسیا به ایران هم صادر شد.
همچنین برخی کشورهای اروپای شرقی هم بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در پی پیداکردن جایگاهی در بازارهای جهانی برآمدند، برای مثال کالاهای مشتق از چرم و نیز لوازم آرایشی و بهداشتی تولیدی در شرق اروپا بازار خوبی در ایران پیدا کردند.
این کشورها به همراه برخی کشورها و اقلیمهای همسایه ایران مانند ترکیه و کردستان عراق سودسرشاری را از صادرات رسمی لوازم آرایشی و بهداشتی به ایران از آن خود کردند، اما این تنها بخشی از ماجراست و زمانی این آمار تلخ میشود که بدانیم بیش از سه برابر سود صادرات رسمی این کشورها از محل قاچاق لوازم آرایشی به ایران سود میکنند.
حالا اضافه کنید واردات برخی کالاها مانند انواع چای، برنج، قهوه و مشتقات آن و... را که از دیگر کشورها وارد میشود در حالی که ما خود در ایران در مورد برخی از این دست کالاها صادرکننده هستیم و در مورد برخی هم تولیدات با کیفیت و خوبی برای بازار داخلی داریم.
این موارد همه و همه اگر درست بررسی بشوند یا مانند کالاهای الکترونیکی قابلیت این را دارند که کارخانه تولید کننده آن در ایران دایر شده و حداقل با نیروی انسانی ایرانی برای بازار داخلی و حتی بازار منطقه اقدام به تولید کند، یا مانند کالاهای ریز و درشت چینی و کالاهای بهداشتی شرق اروپا یا کالاهای خوراکی دیگر کشورها در داخل مشابه دارند و یا قابلیت تولید کاملاً ایرانی را در صورت حمایت دولتی و مردمی دارند.
چه باید کرد؟
مدتهاست دولت از یارانهی تولید سخن میگوید و صنعت کشور اعلام میکند این یارانه هرگز به دستش نرسیده است. از آغاز هدفمندی یارانهها در دولت دهم بحث یارانهی بخش تولید مطرح بوده و تا همین زمستان سال 93 که وزیر صنعت، معدن و تجارت که در یک سخنرانی رسمی گفت: «اگر کسی را دیدید که یارانهی تولید را گرفته است سلام ما را هم به او برسانید» ادامه داشته و همچنان هم ادامه دارد.
تولید داخلی نیاز به حمایت دولتی دارد. برای مثال توجه کنید که کالاهایی مانند میخ، چکش، سوزن، انواع اسباب بازی و هرچه که کالای خرد است به راحتی در داخل تولید میشود و امکان تولیدش هست، اما متأسفانه شرایط برای واردات این کالاها آنقدر مناسب است که وقتی این کالا وارد میشود به قیمتی به فروش میرسد که کمتر از قیمت تمام شده تولید آن در داخل است.
دولت چندین وظیفه همزمان برعهده دارد، او باید سیاستهای کنترل واردات را اعمال کند، یعنی هرجایی که فکر میکند توان و تعهد ایرانی کارساز است در همان زمینه واردات را محدود کند و تعرفههای واردات را بالا ببرد تا کالای تولید داخل امکان رقابت برابر را پیدا کند؛
همچنین دولت باید تا حد ممکن به صنعتگر و تولیدکننده داخلی اعتماد کند، تسهیلات تولیدی در اختیار او قرار دهد و بازپرداخت آن را هم در بهترین شرایط پیشبینی کند و در ضمن به وسیلهی انواع سیاستهای حمایتی و انواع روشهای اقتصادی مانند بیمههای مختلف از تولیدکننده حمایت کند.
بعد از دولت نیز مردم اهمییت دارند. مردمی که از شرایط موجود ناراحت هستند، باید بدانند که بخش مهمی از چارهی کار در دستان آنان است، این مردم هستند که بازار را میآفرینند؛ اگر آنها در شرایط مختلف کالای تولید داخل را انتخاب کنند، اگر با انتخاب و خرید خود از تولیدکننده ایرانی و کارگر ایرانی حمایت کنند، بازار تولید داخلی رشد میکند.
هنگامی که در بازار کشورمان وضعیت اقبال مردم به کالای ایرانی جوری شود که فروشندهی ما برای محبوب کردن کالای خود، برای فروش رفتن کالای خود و برای نشان دادن کیفیت کالای خود از وصف «ایرانی است» بجای وصف «خارجی است» استفاده کند، آن روز باید بدانیم که فرهنگ استفاده از کالاهای داخلی در مردم ما جا افتاده است. در واقع تا زمانی که این فرهنگ رشد نکند، سیاستهای حمایتی دولت هرچقدر هم که کامل و بینقص باشند، در اجرا ناقص خواهند ماند.
منبع: هفته نامه نخل جنوب استان بوشهر