کد خبر 457007
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۵

جاسوسی از قدیم الایام با سیاست عجین شده و خیلی وقت ها به‌عنوان یک ابزار ویژه برای برتری نظامی مورد استفاده قرار گرفته است.

 به گزارش مشرق، پیشتر و زمانی که هنوز مثل امروز امکانات درست و درمان سایبری وجود نداشت، دولت و حکومت ها برای اینکه سر از کار کشورهای رقیب در بیاورند، به‌وسیله آدم هایی که در دم و دستگاه نظامی آنها می گماردند به اسرار نظامی دست پیدا می کردند حتی گاهی وقت‌ها از حیوانات هم برای جاسوسی استفاده می شد! اما با پیشرفت تکنولوژی از نقش انسان ها در پروژه های جاسوسی کاسته و بیشترین نقش به دستگاه الکترونیکی سپرده شد.

مثلاً شما در طول چند سال اخیر پیوسته اخباری مربوط به هک شدن ایمیل ها در آمریکا، شنود مکالمات مقامات آلمانی و فرانسوی و بسیاری دیگر از طرح های جاسوسی را شنیده اید. اینکه یک حکومت بخواهد از چند و چون کار در نقشه های نظامی ، اقتصادی و سیاسی رقبا مطلع شود، کاری بس پیچیده و دشوار است. آنچنان که حتی امروزه، پهپادها هم به جرگه جاسوسان هوشمند پیوسته اند.

اما تعریف جاسوسی چیست؟ جاسوسی کار به‌دست آوردن اطلاعات طبقه‌بندی شده بدون اجازه و اطلاع صاحب آن است. یکی از مصادیق بارز و قدیمی جرایم علیه امنیت ملی است. جاسوسی معمولاً یک جرم سازمان‌یافته و در عین حال فراملی است چرا که در آن اطلاعات حیاتی یک کشور از طریق یک نظام سازمان‌یافته و منابع انسانی، نه ابزاری مثل ماهواره‌های اطلاعاتی کشورها، در اختیار کشور یا کشورهای دیگر قرار می‌گیرد.

گارو حقوقدان غربی در تعریف جاسوسی بیان می‌کند: جاسوسی عبارت است از جمع آوری وتملیک اطلاعات و تعلیمات اسناد قابل استفاده یک کشور خارجی بر ضد امنیت کشور خارجی دیگر. جاسوسی ممکن است که در سطح و اجتماعات کوچک تر نیز روی دهد. به عنوان مثال ممکن است بعضی از افراد اطلاعات خصوصی دیگران را بنا به انگیزه‌های مختلف جمع آوری کنند.

همچنین ممکن است بعضی از سایت ها و یا نرم‌افزارها اطلاعات خصوصی افراد را جمع آوری کنند. جالب است که بدانید به اذعان بیشتر کارشناسان امنیتی، در حال حاضر، دولت آمریکا گسترده‌ترین دستگاه‌های جاسوسی را که تا کنون در طول تاریخ وجود داشته است، در اختیار دارد. دان دبار، فعال ضد جنگ و مجری رادیو در نیویورک می گوید: «در حقیقت آن‌ها در یک روز می توانند اطلاعاتی شاید بیش از آنچه در طول تاریخ بشری پس از آغاز قرن بیستم به دست آمده، جمع آوری کنند و از آن‌ برای مشکلاتی که  در تلاش برای حل آنها هستند، استفاه كنند.»

اسناد درزکرده از آژانس امنیت ملی آمریکا نشان می‌دهند سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل در سال ۲۰۱۰، از این سازمان به خاطر جاسوسی از اعضای شورای امنیت که به واشنگتن کمک کردند اقدامات ضد ایران خود را انجام دهد تشکر کرده است.

اسنادی که در کتاب اخیر گِلن گرین‌والد، روزنامه‌نگار، با نام «هیچ جایی برای مخفی‌شدن نیست: ادوارد اسنودن، آژانس امنیت ملی آمریکا و دستگاه نظارتی آمریکا»، چاپ شده‌ است نشان می‌دهند که رایس از آژانس امنیت ملی آمریکا خواسته است از اعضای شورای امنیت جاسوسی کند «به گونه‌ای که وی بتواند با ایجاد یک استراتژی» رأی مثبت این اعضا را نسبت به تصویب تحریم‌های ضدایران بر سر برنامه  هسته‌ای آن به دست بیاورد.

دبار گفت :«مایه شگفتی نیست که یکی از بهترین افشاگری‌های اخیر درباره سوزان رایس را شاهد هستیم؛  این که وی از آژانس امنیت ملی آمریکا به خاطر جاسوسی از اعضای شورای امنیت که موجب هماهنگی حملات علیه ایران شده است، قدردانی می‌کند.»

وی ادامه می دهد که  این مقام‌های رسمی که در جمع آوری اطلاعات درباره دیگر افراد دخالت دارند واقعا غیرقابل اعتماد و خطرناک هستند.دبار  همچنین با دست گذاشتن روی نکته ای مهم می گوید: «اگر به این حقیقت بنگرید که این کنترل گسترده بر تبادل اطلاعات میان انسان‌ها در دست افرادی است که نشان داده‌اند با دیگر ابزار چه کارهایی انجام می‌دهند، برای مثال [ابزاری مانند] تسلیحات هسته‌ای همان‌طور که در هیروشیما و ناكازاکی از آن‌ها استفاده کردند، یا بمب‌های خوشه‌ای همان‌طور که در ده‌ها کشور در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته‌اند، یا حتی اقدام آنها در ساخت بمب‌های ناپالم با استفاده از بنزین و وازلین و به‌کارگیری این بمب‌ها علیه مردم ویتنام، [آنگاه متوجه خواهید شد] این ابزار قدرتمند در دست افرادی قرار دارد که برای حفظ قدرت خود هر کاری انجام می‌دهند و این بسیار نگران‌کننده است.»

تاریخچه جاسوسی دولت‌ها در جهان؛از امپراتوری روم تا سازمان امنیت ملی آمریکا

سون تسی، سردار چینی، در رساله معروفش به‌نام آیین و قواعد رزم می‌گوید: "رهبران خردمند و فرماندهان نظامی خوب که قادرند مأموران هوشمندی را به جاسوسی بگمارند، از رسیدن به دستاوردهای بزرگ اطمینان دارند." دزدیدن نامه‌ها، رهگیری ارتباطات، شنود رسمی و امثال اینها تنها نمونه‌هایی از روش‌های جاسوسی در طول اعصار مختلف بوده که از سوی رهبران خردمند - البته رهبران نه‌چندان خردمند – مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

جاسوسان قیصر

در روم باستان، بازیگران سیاسی طراز اول هر یک شبکه جاسوسی خود را داشتند، و این شبکه‌ها اطلاعاتی را درباره طرح‌های دیگر افراد قدرتمند در اختیار آنها قرار می‌داد.
سیسرو، سیاستمدار و خطیب نامدار روم، مرتبا از اینکه نامه‌هایش رهگیری می‌شدند شکایت داشت. او به دوستش آتیکوس (دانشمند رومی) نوشت: "نمی‌توانم نامه‌بر معتمدی پیدا کنم. چه اندکند کسانی که بتوانند نامه‌ای پروزن را حمل کنند و با خواندنش از سنگینی آن نکاهند."

ژولیوس سزار شبکه گسترده‌ای از خبرچینان ایجاد کرده بود تا از توطئه‌های مختلفی که علیه او شکل می‌گرفت، باخبر باشد. در واقع شاید قیصر از توطئه تحت رهبری سنا – که به قتل او منجر شد – خبر داشت. بعضی وقت‌ها حتی بهترین شبکه جاسوسان هم نمی‌تواند جلوی یک خنجر را بگیرد. در قرون وسطی، کلیسای کاتولیک از بیشتر دولت‌ها قدرتمندتر بود و دستگاه جاسوسی آن نظیر نداشت.

برنارد گی، اسقف فرانسوی، نویسنده‌ای برجسته و یکی از طراحان اصلی انکیزیسیون (دادگاه‌های تفتیش عقاید) در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم است. او به‌مدت ۱۵ سال رئیس مفتشان شهر تولوز (در جنوب غربی فرانسه) بود و به ارتداد بیش از ۹۰۰ نفر حکم داد. برنارد گی نویسنده و مورخی برجسته بود. مهم‌ترین اثر او پیشبرد انکیزیسیون در مورد انحرافات کفرآمیز بین سال‌های ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ نوشته شد. او در این کتاب ابزارهای شناسایی، بازجویی و مجازات مرتدان را شرح می‌دهد.

دربار الیزابت اول جای مناسبی برای دسیسه و جاسوسی بود، و کار فرانسیس والسینگام این بود که ملکه را یک گام از دشمنانش جلوتر نگاه دارد. در ماه مه ۱۵۸۲ والسینگام نامه‌ای را که برناردینو دمندوزا، سفیر اسپانیا در بریتانیا، نوشته بود، به‌چنگ آورد. در این نامه درباره توطئه حمله به انگلستان و برتخت نشاندن مری، ملکه اسکاتلند، بر تخت انگلستان صحبت شده بود.

مری در کاخ چارتلی حبس شد و والسینگام راهی پیدا کرد که ثابت کند او تهدیدی برای ملکه به حساب می‌آید. او بیشتر نامه‌های مری را باز می‌کرد، اما کاری کرد که مری فکر کند که با پنهان کردن نامه‌ها در بشکه آبجو می‌تواند مخفیانه نامه‌نگاری کند. پس از آنکه والسینگام اسناد و مدارک دست داشتن مری در توطئه راه‌اندازی شورش را جمع‌آوری کرد، مری به‌جرم خیانت محاکمه شد و سرش را از بدنش جدا کردند.

پاسبانان روبسپیر

مری به دردناک‌ترین طریق فهمید که آنچه فکر می‌کنید به‌دست دولت می‌افتد، به اندازه آنچه فکر می‌کنید به‌دستش نمی‌افتد مهم نیست.در جریان انقلاب فرانسه، ماکسیمیلیان روبسپیر و همراهانش مردم را به‌دقت تحت نظر داشتند و با هرگونه مخالفت داخلی به‌شدت برخورد می‌کردند. در سال ۱۷۹۳ دولت انقلابی "کمیته‌های نظارت" را در سراسر کشور تأسیس کرد. این کمیته‌ها که ۱۲ عضو داشتند، اجازه داشتند اشراف سابق، خارجی‌ها، فرانسوی‌های تازه از خارج برگشته، مقامات دولتی منفصل از خدمت و خیلی‌های دیگر را شناسایی کنند، آنها را تحت نظر قرار داده، و در صورت نیاز بازداشت کنند. طبق برآوردهای مورخان، حدود نیم میلیون نفر تحت نظر کمیته‌های نظارت قرار گرفتند. این کمیته‌ها به‌خصوص در شهرهای کوچک فرانسه بی‌رحمی زیادی از خود نشان دادند. وقتی همسایگان اجازه تجسس در کار یکدیگر را پیدا کنند، نتیجه کار می‌تواند مصیبت‌بار باشد.

در قرون هجدهم و نوزدهم، دولت‌ها در کار تحت نظر گرفتن شهروندان اشتیاق و پشتکار زیادی از خود نشان دادند. در سراسر اروپا دولت‌ها اداراتی به‌نام "دفترهای سیاه" (برگرفته از اصطلاح فرانسوی cabinet noir) برای خواندن نامه‌های افراد خاص تأسیس کردند. این دفترها معمولا در ساختمان ادارات پست ایجاد می‌شد، و کارکنان آنها با استفاده از مجموعه‌ای از تکنیک‌های مخفی نامه‌ها را باز می‌کردند، از آنها رونوشت برمی‌داشتند و دوباره در آنها را می‌چسباندند و برای گیرنده از همه‌جا بی‌خبر می‌فرستادند.

این رویه کاری در سال ۱۸۴۴ دولت بریتانیا را گرفتار یک رسوایی کرد. در این سال فاش شد که دفتر سیاه لندن مخفیانه نامه‌های جوزپه ماتزینی، نویسنده و فعال سیاسی تبعیدی ایتالیایی را می‌خوانده است. بسیاری از بریتانیایی‌ها از اینکه دولت‌شان این اطلاعات را در اختیار مقامات دولت ناپل (ناپل در آن زمان یک حکومت پادشاهی مستقل بود) قرار داده است، خشمگین بودند. دولت ناپل با استفاده از این اطلاعات همرزمان انقلابی ماتزینی را دستگیر و اعدام کرد. در اروپا انقلاب صنعتی در ابزار و وسایل جاسوسی هم انقلابی به‌پا کرد.

مذاکره و جاسوسی

در سال ۱۹۲۲ ایالات متحده در واشنگتن میزبان کنفرانسی در زمینه خلع سلاح دریایی بود. در این کنفرانس ۹ کشور، از جمله بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و ژاپن حضور داشتند.
علاوه بر این، آمریکا از ژاپنی‌ها و دیگر هیأت‌های مذاکره کننده جاسوسی و مراسلات میان هیأت‌ها و کشورهایشان را رهگیری و رمزگشایی می‌کرد. آمریکا با استفاده از اطلاعاتی که از مواضع واقعی هیأت‌های مذاکره کننده داشت، توانست واسطه انعقاد چندین معاهده و توافق بین‌المللی شود و جلوی تشدید رقابت تسلیحاتی دریایی را بگیرد.

 هنری استیمسون، وزیر خارجه وقت ایالات متحده، در سال ۱۹۲۹ دفتر رمز آمریکا (نهاد مسئول شنودها) را تعطیل کرد. او گفته بود: "آدم‌های شریف نامه‌های یکدیگر را نمی‌خوانند."
پس از جنگ جهانی دوم آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که آدم‌های شریف به یک شبکه نظارت دائمی نیاز دارند. پشت پرده آهنین جنگ سرد، تحت نظر داشتن مردم بخشی ثابت از زندگی روزمره بود. این کار در هیچ‌جا به اندازه آلمان شرقی متداول نبود. در این کشور، اشتازی (سرویس اطلاعاتی آلمان شرقی) حدود ۴۰ سال به نظارت و بررسی فعالیت‌های شهروندانش مشغول بود، و با استفاده از اطلاعات به‌دست آمده هرگونه ناآرامی را در نطفه خفه می‌کرد.

در سال ۱۹۸۹ در زمان فروریختن دیوار برلین، اشتازی بیش از ۹۱ هزار افسر داشت، و شبکه خبرچینان فعالش نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر را شامل می‌شد. حکومت پلیسی آلمان شرقی با استفاده از فناوری‌های نوین و نیروی انسانی بسیار جاسوسی دولتی را به سطحی بی‌سابقه افزایش داد. آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به‌طور جدی وارد فعالیت‌های جاسوسی شد، و در چارچوب طرحی موسوم به پروژه شم‌راک (Project Shamrock) به جمع‌آوری اطلاعات و تحت نظر قرار دادن کلیه تلگراف‌هایی پرداخت که وارد کشور شده، یا از آن خارج می‌شدند.

دولت آمریکا همچنین فهرستی از شهروندان آمریکایی مظنون به فعالیت‌های "خرابکارانه" را تهیه کرد و در چارچوب پروژه مینارت (Project Minaret)به شنود ارتباطات آنها پرداخت. بعدها سازمان جدیدالتأسیس امنیت ملی آمریکا (NSA) این پروژه را به ارث برد، و در این زمینه به همکاری با FBI و CIA پرداخت. هر دو برنامه در سال ۱۹۷۵ در نتیجه تحقیق و تفحص کنگره آمریکا تعطیل شدند. ۳۸ سال بعد NSA با استفاده از فناوری‌های عصر اطلاعات پروژه شم‌راک را از نو ساخته است.

منبع: روزنامه قانون

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس