به گزارش مشرق، توزیع ناعادلانه پزشک در کشور بهویژه پزشک متخصص زن، مسئله جدیدی نسیت. سالهاست که زنان در مناطق محروم به دلیل نبود درمانگاه شبانهروزی، امکانات و تجهیزات مناسب در مراکز درمانی، پزشک زن متخصص، ماما و سایر خدمات بهداشتی و درمانی دچار مشکلات فراوانی میشوند و نتیجه آن میشود ناباروری، ابتلا به بیماریهای عفونی، ازدستدادن سلامت جنسی و از همه مهمتر مرگ مادر یا فرزند.
بهجز بیمایهای زنان و زایمان باید این را هم در نظر بگیریم که از هر چهار زن ایرانی، یک نفر به سرطان پستان مبتلا میشود؛ درحالیکه دسترسی زنان روستایی به امکانات لازم برای آزمایشهای غربالگری و ماموگرافی بسیار محدود است و برخلاف آنکه گفته میشود سرطان پستان بیشتر در بین زنان بالای 30 سال شایع است، شاهد شیوع آن در زنانی با 22 یا 23 سال سن هستیم.
سهم مناطق محروم از پزشک چقدر است؟
به طور تخمینی68 درصد از نامنویسیهای فارغالتحصیلان پزشکی متعلق به شهر تهران است. آماری تکاندهنده که توسط رییس سازمان نظام پزشکی ارایه شده است و نشان میدهد که سهم شهرستانها و بهویژه روستاییان، از دسترسی به خدمات سلامت تا چهاندازه محدود است.
بیشتر پزشکانی که در سایر شهرها مستقر شدهاند نیز در مراکز استانها و نهایتاً برخی شهرستانهای بزرگتر تجمیع یافتهاند و یک فرد روستایی باید برای دستیابی به خدمات مورد نیاز خود، مسافتی طولانی را طی کند.
در حال حاضر بسیاری از شهرستانها حتی یک متخصص زنان هم ندارند. فرض کنید زن روستایی بارداری که ممکن است فرزند دیگری نیز داشته باشد باید برای دستیابی به خدماتی که حداقل ماهی یکبار به آن نیاز دارد، مسافتی چند کیلومتری را با مشقت طی کرده و نهایتاً با پرداخت هزینهای که شاید از عهده آن هم برنیاید، به ابتداییترین نیازهای سلامت خود دست پیدا کند.
این درحالی است که به دلیل بیشتربودن ازدواجهای فامیلی، عدم دسترسی به آب و منابع غذایی بهداشتی و سالم، نبود داروخانه و امکان دستیابی به مکملهای غذایی موردنیاز، سوءتغذیه، آبوهوای نامساعد و فشار کار بسیار، زنان مناطق محروم بیش از سایر نقاط به خدمات سلامت نیاز دارند.
هیچ پزشک زنی به مناطق محروم نمیرود!
گرچه پزشکان موظفاند پس از فارغالتحصیلی، طرح خدمت خود را در مناطق محروم بگذرانند، اما بسیاری از آنها با خرید طرح، از خدمت در روستاها و شهرهای کوچک سر باز میزنند و به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند. حتی مشکل تا آنجا پیشرفته است که رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بهصراحت میگوید که هیچ پزشک زنی به مناطق محروم نمیرود.
توزیع ناعادلانه پزشک بهویژه پزشک متخصص زن بهگونهای است که درست وقتی در مناطق برخوردار کشور ازجمله تهران شاهد بیکاری پزشکان هستیم، در مناطق محروم بهشدت با کمبود پزشک مواجهایم. بهعنوانمثال در استانهای کرمان، کردستان، لرستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر، خراسان جنوبی و حتی استان خراسان رضوی، مشکل توزیع نامتناسب پزشک بهشدت بهچشم میخورد.
رییس سازمان نظامپزشکی در این رابطه میگوید: نمیشود توقع داشت پزشک زنی که همسرش نیز پزشک بوده و در شهر دیگری مشغول به کار است، به کار در آن منطقه محروم ادامه دهد. این پزشک برای کار در این منطقه محروم با مشکلات خانوادگی مختلفی مواجه خواهد شد که انگیزه او را برای کارکردن کم میکند.
زالی ادامه میدهد: به دلیل نبود امنیت، خدمات مناسب، دوری از خانواده و یا عدم دسترسی به امکانات برای خود و خانواده فرد، بسیاری از پزشکان پس از اتمام طرح، حاضر به ماندن در منطقه محروم نیستند.
نبود زایشگاه، سونوگرافیست زن، پزشک زنان و ماما در رأس خواستههای زنان مناطق محروم/ هنوز هم زنان زیادی سر زا میروند
زنان با توجه به فیزیولوژی که دارند بیشتر به خدمات پزشکی نیازمندند و همچیین زنان بارداری را نیز تجربه میکنند، اما با این حال نبود زایشگاه، ماما، متخصص زنان و سونوگرافیست از مهمترین نیازهای این افراد محسوب شده که اقدام چشمگیری نیز برای رفع آن انجام نگرفته است.
مریم که زنی از ساکنان بندر لنگه واقع در هرمزگان است و خودش بارهاوبارها بهخاطر بیماریهایی همچون درد آپاندیس، مشکلات پس از زایمان و عفونتهای زنانه نیاز پزشکی پیدا کرده و مجبور شده است به شهر بندرعباس برود، در مورد امکانات پزشکی شهرش اینچنین میگوید: در بندر لنگه فقط یک شبکه بهداشت داریم که یک ماما دارد. یک بیمارستان شهدا هم هست که متخصص نداشته و مردم مجبورند به بندرعباس یا یزد بروند. از نظر پزشکی محدودیت زیاد است و مردم به این شرایط عادت کردهاند.
در شهر سنقر نیز که از توابع کرمانشاه است، با وجود شیوع زیاد سرطان پستان در میان زنان، پزشک متخصص زنان وجود ندارد. یکی از زنان ساکن در این شهر در این زمینه میگوید: برخی زنان این شهر از سرطان پستان رنج میبرند. شهر با وجود داشتن بیمارستان، امکانات لازم برای درمان این بیماری را ندارد و در بیمارستان شهر خبری از دستگاه اسکن و ماموگرافی نیست؛ درنتیجه زنان، هنگامی متوجه بیماری خود میشوند که خیلی دیر است و باید علیرغم میل خود برای حفظ سلامتی، سینههایشان را تخلیه کنند. همچنین بیماران این شهر، باید برای درمان، هزینهای مضاعف بر هزینه بیماری را تقبل کنند و تا کرمانشاه بروند که در صورت وجود این دستگاهها، آنها از رفتن به استان کرمانشاه بینیاز میشوند.
سحر یکی از دختران ساکن در سبزوار در مورد امکانات شهرش به نبود حداقلها اشاره میکند و برایمان از زنانی میگوید که وقتی نمیتوانند زایمان طبیعی داشته باشند و نیاز به عمل سزارین پیدا میکنند، بهدلیل عدم وجود پزشکان متخصص و حرفهای، ماما عملشان را بهگونهای انجام میدهد که رحم عفونت کرده و باید از بدن بیمار خارج شود.
او ادامه میدهد: کمبود امکانات و متخصص، عمل سادهای همچون سزارین را که در شهرهای بزرگ بسیار معمول است، به کابوس زنان اینجا تبدیل کرده است؛ چراکه در حال حاضر بسیاری از زنان به همین دلیل پس از اولین زایمانشان، رحمشان هم خارج شده و دیگر قادر به باروری نیستند. عدمامکان باروری تنها یکی از مشکلات این زنان پس از خارجکردن رحم است، در کنار مشکلات دیگری مانند بههمخوردن هورمونهای زنانه و مشکلات جسمی و روحی که این زنان را در سنین بسیار پایین و جوانی تحتتأثیر قرار میدهد.
یکی از زنان ساکن در بندر چابهار در استان سیستان و بلوچستان به نبود امکانات سونوگرافی و متخصص سونوگرافی زن در این شهر اشاره کرده و میگوید: سونوگرافی گرچه مراجعین مرد را نیز در برمیگیرد، اما غالب استفادهکنندگان این خدمت پزشکی را زنان تشکیل میدهند و نبود متخصص سونوگرافی زن در اکثر شهرستانهای استان ما، بسیار محسوس است. در چابهار نیز نه تنها مركز سونوگرافي خصوصي در منطقه وجود ندارد، بلكه تنها متخصص سونوگرافي بیمارستان امام علی (ع) چابهار نیز مرد است.
او همچنین در این خصوص میافزاید: جذب پزشكان متخصص زن در سیستان، بهویژه سونوگرافیست، یکی از مشکلات استان سیستان و بلوچستان است؛ زیرا به سبب نبود متخصص زن، بسياري از زنان بيمار در شهرستان مرزي چابهار از مراجعه به پزشك و يا متخصص مرد خودداري ميكنند که این مسئله آنان را با مشکلات باروری و پیشرفتهشدن بیماریهایشان به دلیل تشخیص دیرهنگام روبهرو کرده است.
پزشکان بیوفا به سهمیهبندی دانشگاه/ بومیگزینی پزشکان کلید حل مشکل
رییس سازمان نظام پزشکی با بیان اینکه راهحل این مشکل، بومیگزینی پزشکان است، میگوید: متأسفانه میبینیم که فرد از سهمیه بومی استفاده کرده و به دانشگاه وارد شده است، اما به محل زندگیاش بازنمیگردد و در تهران میماند. علت چنین اموری به این باز میگردد در سالهای گذشته ترتیبات قانونی را به درستی نچیدهایم.
او اضافه میکند: نتیجه بیتوجهی به ترتیبات قانونی این است که هر سال معاونت آموزشی آماری از خیل فارغالتحصیلانی ارایه میکند که حاضر به بازگشت به منطقه خود نیستند؛ درحالیکه با اصلاح قانون، میتوان تا حد زیادی از این مشکل جلوگیری کرد.
زالی تصریح میکند: اصلاح قانون باید بهگونهای باشد که فردی که با استفاده از سهمیه بومی در دانشگاه پذیرفته شده است، حداقل 10 تا 15 سال ملزم به کار در همان منطقه خودش باشد، اما پس از این مدت به خاطر حق شهروندی که دارد اگر بخواهد به جای دیگری مهاجرت کند، میتواند در یک آزمون عمومی شرکت کرده و پس از تأیید صلاحیت و کسب مدرک آزاد، به تغییر محل طبابت خود اقدام کند.
امتناع پزشکان از رفتن به مناطق محروم کاملاً بدیهی است/ توجه به خواستههای پزشکان
روستاهای زیادی در کشور حتی از امکانات اولیه رفاهی هم بیبهره هستند؛ از گاز لولهکشی و تلفن گرفته تا دسترسی به امکانات تحصیلی برای فرزندان و....، در چنین شرایطی نمیتوان توقع داشت پزشکی که سالها درس خوانده است به زندگی در شرایطی با حداقل امکانات تن دهد. علاوه بر آن بسیاری از پزشکان به دلیل دوری از خانواده و مشکلات رفتوآمد حاضر به خدمت در مناطق محروم نیستند.
توسعه طرحهای عمرانی در روستاها و محرومیتزدایی از روستاهایی که از امکانات اولیه زندگی هم بینصیب هستند، میتواند در کنار بستههای تشویقی تا حدی در این میان مؤثر باشد.
محمدحاجی آقاجانی همچنین اضافه میکند: با اعمال ضریب مناطق محروم در تعرفههای پزشکی و افزایش تعرفهها و خدمات تخصصی، میتوان سهم پزشک از خدمات درمانی در نقاط محروم را افزایش داد. همچنین برای ایجاد انگیزه و توزیع عادلانه نیروی متخصص در نقاط محروم، میتوان مبالغ ویژهای برای پرداخت به پزشکان شاغل در این مناطق در نظر گرفت.
او ادامه میدهد: پرداخت کارانه بدون تأخیر و تأمین تجهیزات پزشکی مرتبط با هر رشته نیز در ترغیب پزشکان متخصص بهمنظور حضور در مناطق محروم تأثیر بهسزایی دارد.
همه آنچه که ذکرشد فقط نمونههایی از دغدغههای زنان مناطق محروم بود. دغدغههایی که به قیمت جان و سلامتی آنها تمام میشود. و همه این موارد نه بهدلیل اینکه در کشور نیروی متخصص و مجرب نداریم، بلکه تنها به این دلیل است که هیچکدام از این افراد حاضر به ارایه خدمات به هموطنانی که در مناطق محروم زندگی میکنند نیستند. سازمانهای مربوطه باید هرچه سریعتر اقدامی برای رفع این مشکل انجام دهند.
منبع: مهرخانه
بهجز بیمایهای زنان و زایمان باید این را هم در نظر بگیریم که از هر چهار زن ایرانی، یک نفر به سرطان پستان مبتلا میشود؛ درحالیکه دسترسی زنان روستایی به امکانات لازم برای آزمایشهای غربالگری و ماموگرافی بسیار محدود است و برخلاف آنکه گفته میشود سرطان پستان بیشتر در بین زنان بالای 30 سال شایع است، شاهد شیوع آن در زنانی با 22 یا 23 سال سن هستیم.
سهم مناطق محروم از پزشک چقدر است؟
به طور تخمینی68 درصد از نامنویسیهای فارغالتحصیلان پزشکی متعلق به شهر تهران است. آماری تکاندهنده که توسط رییس سازمان نظام پزشکی ارایه شده است و نشان میدهد که سهم شهرستانها و بهویژه روستاییان، از دسترسی به خدمات سلامت تا چهاندازه محدود است.
بیشتر پزشکانی که در سایر شهرها مستقر شدهاند نیز در مراکز استانها و نهایتاً برخی شهرستانهای بزرگتر تجمیع یافتهاند و یک فرد روستایی باید برای دستیابی به خدمات مورد نیاز خود، مسافتی طولانی را طی کند.
در حال حاضر بسیاری از شهرستانها حتی یک متخصص زنان هم ندارند. فرض کنید زن روستایی بارداری که ممکن است فرزند دیگری نیز داشته باشد باید برای دستیابی به خدماتی که حداقل ماهی یکبار به آن نیاز دارد، مسافتی چند کیلومتری را با مشقت طی کرده و نهایتاً با پرداخت هزینهای که شاید از عهده آن هم برنیاید، به ابتداییترین نیازهای سلامت خود دست پیدا کند.
این درحالی است که به دلیل بیشتربودن ازدواجهای فامیلی، عدم دسترسی به آب و منابع غذایی بهداشتی و سالم، نبود داروخانه و امکان دستیابی به مکملهای غذایی موردنیاز، سوءتغذیه، آبوهوای نامساعد و فشار کار بسیار، زنان مناطق محروم بیش از سایر نقاط به خدمات سلامت نیاز دارند.
هیچ پزشک زنی به مناطق محروم نمیرود!
گرچه پزشکان موظفاند پس از فارغالتحصیلی، طرح خدمت خود را در مناطق محروم بگذرانند، اما بسیاری از آنها با خرید طرح، از خدمت در روستاها و شهرهای کوچک سر باز میزنند و به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند. حتی مشکل تا آنجا پیشرفته است که رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بهصراحت میگوید که هیچ پزشک زنی به مناطق محروم نمیرود.
توزیع ناعادلانه پزشک بهویژه پزشک متخصص زن بهگونهای است که درست وقتی در مناطق برخوردار کشور ازجمله تهران شاهد بیکاری پزشکان هستیم، در مناطق محروم بهشدت با کمبود پزشک مواجهایم. بهعنوانمثال در استانهای کرمان، کردستان، لرستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر، خراسان جنوبی و حتی استان خراسان رضوی، مشکل توزیع نامتناسب پزشک بهشدت بهچشم میخورد.
رییس سازمان نظامپزشکی در این رابطه میگوید: نمیشود توقع داشت پزشک زنی که همسرش نیز پزشک بوده و در شهر دیگری مشغول به کار است، به کار در آن منطقه محروم ادامه دهد. این پزشک برای کار در این منطقه محروم با مشکلات خانوادگی مختلفی مواجه خواهد شد که انگیزه او را برای کارکردن کم میکند.
زالی ادامه میدهد: به دلیل نبود امنیت، خدمات مناسب، دوری از خانواده و یا عدم دسترسی به امکانات برای خود و خانواده فرد، بسیاری از پزشکان پس از اتمام طرح، حاضر به ماندن در منطقه محروم نیستند.
نبود زایشگاه، سونوگرافیست زن، پزشک زنان و ماما در رأس خواستههای زنان مناطق محروم/ هنوز هم زنان زیادی سر زا میروند
زنان با توجه به فیزیولوژی که دارند بیشتر به خدمات پزشکی نیازمندند و همچیین زنان بارداری را نیز تجربه میکنند، اما با این حال نبود زایشگاه، ماما، متخصص زنان و سونوگرافیست از مهمترین نیازهای این افراد محسوب شده که اقدام چشمگیری نیز برای رفع آن انجام نگرفته است.
مریم که زنی از ساکنان بندر لنگه واقع در هرمزگان است و خودش بارهاوبارها بهخاطر بیماریهایی همچون درد آپاندیس، مشکلات پس از زایمان و عفونتهای زنانه نیاز پزشکی پیدا کرده و مجبور شده است به شهر بندرعباس برود، در مورد امکانات پزشکی شهرش اینچنین میگوید: در بندر لنگه فقط یک شبکه بهداشت داریم که یک ماما دارد. یک بیمارستان شهدا هم هست که متخصص نداشته و مردم مجبورند به بندرعباس یا یزد بروند. از نظر پزشکی محدودیت زیاد است و مردم به این شرایط عادت کردهاند.
در شهر سنقر نیز که از توابع کرمانشاه است، با وجود شیوع زیاد سرطان پستان در میان زنان، پزشک متخصص زنان وجود ندارد. یکی از زنان ساکن در این شهر در این زمینه میگوید: برخی زنان این شهر از سرطان پستان رنج میبرند. شهر با وجود داشتن بیمارستان، امکانات لازم برای درمان این بیماری را ندارد و در بیمارستان شهر خبری از دستگاه اسکن و ماموگرافی نیست؛ درنتیجه زنان، هنگامی متوجه بیماری خود میشوند که خیلی دیر است و باید علیرغم میل خود برای حفظ سلامتی، سینههایشان را تخلیه کنند. همچنین بیماران این شهر، باید برای درمان، هزینهای مضاعف بر هزینه بیماری را تقبل کنند و تا کرمانشاه بروند که در صورت وجود این دستگاهها، آنها از رفتن به استان کرمانشاه بینیاز میشوند.
سحر یکی از دختران ساکن در سبزوار در مورد امکانات شهرش به نبود حداقلها اشاره میکند و برایمان از زنانی میگوید که وقتی نمیتوانند زایمان طبیعی داشته باشند و نیاز به عمل سزارین پیدا میکنند، بهدلیل عدم وجود پزشکان متخصص و حرفهای، ماما عملشان را بهگونهای انجام میدهد که رحم عفونت کرده و باید از بدن بیمار خارج شود.
او ادامه میدهد: کمبود امکانات و متخصص، عمل سادهای همچون سزارین را که در شهرهای بزرگ بسیار معمول است، به کابوس زنان اینجا تبدیل کرده است؛ چراکه در حال حاضر بسیاری از زنان به همین دلیل پس از اولین زایمانشان، رحمشان هم خارج شده و دیگر قادر به باروری نیستند. عدمامکان باروری تنها یکی از مشکلات این زنان پس از خارجکردن رحم است، در کنار مشکلات دیگری مانند بههمخوردن هورمونهای زنانه و مشکلات جسمی و روحی که این زنان را در سنین بسیار پایین و جوانی تحتتأثیر قرار میدهد.
یکی از زنان ساکن در بندر چابهار در استان سیستان و بلوچستان به نبود امکانات سونوگرافی و متخصص سونوگرافی زن در این شهر اشاره کرده و میگوید: سونوگرافی گرچه مراجعین مرد را نیز در برمیگیرد، اما غالب استفادهکنندگان این خدمت پزشکی را زنان تشکیل میدهند و نبود متخصص سونوگرافی زن در اکثر شهرستانهای استان ما، بسیار محسوس است. در چابهار نیز نه تنها مركز سونوگرافي خصوصي در منطقه وجود ندارد، بلكه تنها متخصص سونوگرافي بیمارستان امام علی (ع) چابهار نیز مرد است.
او همچنین در این خصوص میافزاید: جذب پزشكان متخصص زن در سیستان، بهویژه سونوگرافیست، یکی از مشکلات استان سیستان و بلوچستان است؛ زیرا به سبب نبود متخصص زن، بسياري از زنان بيمار در شهرستان مرزي چابهار از مراجعه به پزشك و يا متخصص مرد خودداري ميكنند که این مسئله آنان را با مشکلات باروری و پیشرفتهشدن بیماریهایشان به دلیل تشخیص دیرهنگام روبهرو کرده است.
پزشکان بیوفا به سهمیهبندی دانشگاه/ بومیگزینی پزشکان کلید حل مشکل
رییس سازمان نظام پزشکی با بیان اینکه راهحل این مشکل، بومیگزینی پزشکان است، میگوید: متأسفانه میبینیم که فرد از سهمیه بومی استفاده کرده و به دانشگاه وارد شده است، اما به محل زندگیاش بازنمیگردد و در تهران میماند. علت چنین اموری به این باز میگردد در سالهای گذشته ترتیبات قانونی را به درستی نچیدهایم.
او اضافه میکند: نتیجه بیتوجهی به ترتیبات قانونی این است که هر سال معاونت آموزشی آماری از خیل فارغالتحصیلانی ارایه میکند که حاضر به بازگشت به منطقه خود نیستند؛ درحالیکه با اصلاح قانون، میتوان تا حد زیادی از این مشکل جلوگیری کرد.
زالی تصریح میکند: اصلاح قانون باید بهگونهای باشد که فردی که با استفاده از سهمیه بومی در دانشگاه پذیرفته شده است، حداقل 10 تا 15 سال ملزم به کار در همان منطقه خودش باشد، اما پس از این مدت به خاطر حق شهروندی که دارد اگر بخواهد به جای دیگری مهاجرت کند، میتواند در یک آزمون عمومی شرکت کرده و پس از تأیید صلاحیت و کسب مدرک آزاد، به تغییر محل طبابت خود اقدام کند.
امتناع پزشکان از رفتن به مناطق محروم کاملاً بدیهی است/ توجه به خواستههای پزشکان
روستاهای زیادی در کشور حتی از امکانات اولیه رفاهی هم بیبهره هستند؛ از گاز لولهکشی و تلفن گرفته تا دسترسی به امکانات تحصیلی برای فرزندان و....، در چنین شرایطی نمیتوان توقع داشت پزشکی که سالها درس خوانده است به زندگی در شرایطی با حداقل امکانات تن دهد. علاوه بر آن بسیاری از پزشکان به دلیل دوری از خانواده و مشکلات رفتوآمد حاضر به خدمت در مناطق محروم نیستند.
توسعه طرحهای عمرانی در روستاها و محرومیتزدایی از روستاهایی که از امکانات اولیه زندگی هم بینصیب هستند، میتواند در کنار بستههای تشویقی تا حدی در این میان مؤثر باشد.
محمدحاجی آقاجانی همچنین اضافه میکند: با اعمال ضریب مناطق محروم در تعرفههای پزشکی و افزایش تعرفهها و خدمات تخصصی، میتوان سهم پزشک از خدمات درمانی در نقاط محروم را افزایش داد. همچنین برای ایجاد انگیزه و توزیع عادلانه نیروی متخصص در نقاط محروم، میتوان مبالغ ویژهای برای پرداخت به پزشکان شاغل در این مناطق در نظر گرفت.
او ادامه میدهد: پرداخت کارانه بدون تأخیر و تأمین تجهیزات پزشکی مرتبط با هر رشته نیز در ترغیب پزشکان متخصص بهمنظور حضور در مناطق محروم تأثیر بهسزایی دارد.
همه آنچه که ذکرشد فقط نمونههایی از دغدغههای زنان مناطق محروم بود. دغدغههایی که به قیمت جان و سلامتی آنها تمام میشود. و همه این موارد نه بهدلیل اینکه در کشور نیروی متخصص و مجرب نداریم، بلکه تنها به این دلیل است که هیچکدام از این افراد حاضر به ارایه خدمات به هموطنانی که در مناطق محروم زندگی میکنند نیستند. سازمانهای مربوطه باید هرچه سریعتر اقدامی برای رفع این مشکل انجام دهند.
منبع: مهرخانه