کد خبر 458240
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۳

سیدعلیرضا عصار در میان انواع مدل‌های تقلیدی موسیقی، کسی بود که به رسالت هنری خود به‌خوبی آگاه بود و هرگز در روزگار اوج صدا، خواننده‌ای قلمداد نشد که بخواند که فقط خوانده باشد.

به گزارش مشرق، هر روز صداهای گوش‌خراشی از هر سو به هوا برمی‌خیزد که هیچ نشانی از صوت هنرمندی در آن پیدا نمی‌توان کرد و ترانه‌هایی را به سبک‌های پاپ و رپ و راک حواله می‌دارد که به جای معرفت، دشنام‌گویی در آن موج می‌زند! و در این آشفته‌بازار بی‌بنیان موسیقی دیگر کمتر نشانی از خوانندگانی خوش‌صدا می‌توان پیدا کرد که لحظه‌ای دل را به سویی زیباتر از جهان نیرنگ‌ها برده یا دمی به لحظه‌های بی‌قراری، قرار بخشد.

در روزگاری که با استفاده از فناوری نرم‌افزارهای صداساز هر کسی به خود اجازه خوانندگی می‌دهد، صدایی ماندنی در گوشه‌ای خلوت گزیده است تا برخلاف شعرهای خوانده‌شده‌اش، بی‌صدا‌ترین مرد این روزهای پرهیاهوی موسیقی ایران باشد. همان کسی که با تمام وجود و بدون شعارنمایی مرسوم از مولای عشق می‌خواند و بشارت از سوی مولانایی می‌داد که جدایی‌ها را تاب نمی‌آورد. همان خواننده‌ای که روزگاری برای خلیج‌فارس خواند و گفت: وقتی که ایران هست خلیج یعنی فارس / تاریخ می‌لرزد از خشم قوم پارس... کسی که اغلب مشکی می‌پوشید اما به مشکی‌پوش شهرت و ربطی نداشت.

سیدعلیرضا عصار در میان انواع مدل‌های تقلیدی موسیقی، کسی بود که به رسالت هنری خود به‌خوبی آگاه بود و هرگز در روزگار اوج صدا، خواننده‌ای قلمداد نشد که بخواند که فقط خوانده باشد. شاید اعتراض در برهه‌های مختلف تاریخ، ژستی دم‌دستی بوده باشد و عده‌ای همچنان نان اپوزیسیون‌نمایی را بخورند اما اعتراض به سبک عصار با نمونه‌های متعلق به جریانات روشنفکرنما تفاوت‌هایی آشکار داشت. اعتراض عصار تکیه بر اصولی داشت که برگرفته از گفتمان پذیرفته‌شده او بود. عصار برای شهرت اعتراض نمی‌کرد، عصار فریاد می‌زد تا حقی را مطالبه کند که مولایش 1400 سال پیش در راه مطالبه آن جانش را فدا کرده بود. این بزرگ‌ترین تمایز عصار با همه نمونه‌ اعتراض‌های صفحه پرکن رسانه‌های محفلی بود.

در فضای بشدت کلاسه‌شده آن روزهای ایران که عده‌ای از بیان اعتقادات خود شرم داشتند، عصار هیچ ابایی از بیان بلند ایدئولوژی خود نداشت. اما متاسفانه آن سوی ماجرا که عصار پای آن محکم ایستاده بود، هم امروز دکانی برای دریافت مجوز شده است و پرواضح است که چه فاصله ژرفی است میان آن عصارخوانی‌ها که از دل برآمده بود با آنچه امروز عده‌ای بنای کاسبی در اطرافش دارند. نگاه ایمانی، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی عصار در هیچ‌یک از آثارش مسکوت یا در لفافه نماند و او شفاف مواضع خود را در ترانه‌ها و آلبوم‌هایش بیان کرد. کسی که روزی برای حماسه‌ عاشورا، آلبوم «مولای عشق» را منتشر کرد.

روزگاری که مثل امروز نبود که ارگان‌های حمایت‌کننده از موسیقی‌ پاپ یا حتی موسیقی برای عاشورا یا انقلاب زیاد باشد؛ اما او این کار را کرد تا ارادت خود را به امام حسین(ع) اثبات کند و یکی دیگر از خط‌شکنان ورود موسیقی پاپ به این موضوعات شد. به گفته‌ خودش مهم‌ترین شخصیت در زندگی‌اش حضرت علی(ع) است و قطعه‌هایی هم در مدح مولا علی خوانده است. تمرکز عصار بر مقوله عدالت با تکیه بر حکومت علوی موجب شد که ترانه‌های اعتراضی او در برهه‌ای از تاریخ بشدت فراگیر شود.

عده زیادی از مخاطبان هوادار صراحت او در حمایت از حقوق محرومان و مستضعفان بودند و «مژده ‌ای خیابان‌خواب‌ها، می‌رسد ته‌مانده بشقاب‌ها» بیتی ماندنی شد که تقریبا همه مردم آن سال‌ها، اعتراض صریح و شجاعانه عصار و حرف دل خود در مواجهه با جریان برخوردار از سوبسیدهای دولتی و در ضدیت با اشرافی‌گیری و تضاد طبقاتی را از بر بودند. باید دید علیرضا عصار که این روزها دیگر در فضای رسانه‌ها حاضر نیست، ورود دوباره‌اش به صحنه موسیقی را چگونه رقم می‌زند و می‌توان دوباره به صدایی رسید که دور از این زنانگی‌خوانی‌های مرسوم(!)از جنس عشق و عدالت و مردانگی باشد.


منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
    0 0
    علیرضا عصار خواننده ی محبوب من.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس