کد خبر 458765
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۲:۲۱

با توجه به دوره‌های گذشته و اوضاع کنونی دنیای اسلام، داعش و القاعده نمی‌توانند افکار خود را به مردم بقبولانند و بدین علت در مدیریت وحشی‌گری خود به استراتژی جنبش‌های کمونیستی روی می‌آورند و از روش‌های آنان تقلید می‌کنند.

به گزارش مشرق، سازمانی که خود را «دولت اسلامی» می‌خواند برای پژوهشگران به‌ صورت یک معما درآمده است. داعش با عقاید تروریستی، تخریبی و افراطی خود به اعمال خشونت و کشت‌وکشتار متوسل می‌شود و عقایدش را به‌ عنوان یک فکر و جریان برگرفته از اسلام تبلیغ می‌کند. بدین علت درباره اصول و ریشه‌های این نوع خشونت و تخریب سؤالات بی‌شماری مطرح می‌شود.

مثلاً آیا چنین اعمال، رفتار و عقاید مبنای دینی دارند یا صرفاً یک ایدئولوژی سیاسی به حساب می‌آیند؟ بدون شک بررسی سخنان سازمان‌های اینچنینی در حال و گذشته و گسترش امروزی آن تا اعلام دولت خلافت به نام «الدولة الاسلامیة» که بیعت اعضای سازمان را با خلیفه به دنبال داشت می‌تواند تا حدودی راهبرد سازمان را برای ما مشخص کند.

حساسیت موضوع آنجاست که ببینیم آنان از مسلمانان جهان برای مهاجرت به این دولت به منظور بیعت فراخوان داده‌اند و تمام خطابه‌های به‌ ظاهر دینی‌شان را با تمسک به آیات و احادیث وسیله‌ای برای نشر افکار آمیخته با تعدی، تکفیر مسلمانان، ظلم و کشتار بی‌گناهان قرار داده‌اند. آن‌ها به زعم رهبران خود توانسته‌اند از این راه در افکار عامه رسوخ کرده و به صورت یک نهاد دینی مورد قبول واقع شوند. بنابراین با توجه به این شرایط، انتقال به مرحله اساسی و دست‌یابی به هدف اصلی یعنی تشکیل دولت اسلامی که سازمان به خاطر آن به‌وجود آمده بود، لازم می‌آید.

 مطالعه مراحل گذر از قبل از تشکیل دولت نشان می‌دهد که سازمان، دیدگاه سیاسی خود را طبق یک استراتژی بنا نهاده است که به یک نظریه سیاسی ـ نظامی گسترده نزدیک‌تر می‌باشد و از فحوای خطابه‌های دینی خود دورتر است. این موضوع به‌وسیله کتابی که این سازمان از آن بهره می‌برد به نام «مدیریت وحشی‌گری» مورد تأکید قرار می‌گیرد.

در این کتاب مطالب زیر به چشم می‌خورد: «کارهای سیاسی بسیار مهم و خطرناکند. یکی از رهبران سازمان گفته است که یک اشتباه سیاسی بیشتر از صد اشتباه نظامی عواقب وخیم به دنبال دارد. در این سخن بسیار مبالغه شده ولی در حدی که خطر یک اشتباه سیاسی را بیان می‌کند درست است.»

این کتاب عمل سیاسی را بر شریعت ارجحیت می‌دهد و مخالفان این فکر را اشتباه می‌داند. بنابراین کسانی را که خواستار تطبیق شریعت در کارهای سیاسی هستند و با تصمیمات امیر دولت مخالفند، گناهکار می‌خواند. کارهای سیاسی به عقیده این سازمان فقط مربوط به رهبران است و هیچ عضوی از اعضا حق مطالبه‌ آنان به حکمیت شرعی و بحث مناقشه در این مورد را ندارد زیرا که رهبران بدون شک بسیاری از اسرار کارها را می‌دانند و بدین جهت این سازمان می‌گوید «ما در استراتژی خود، دروازه‌ مدیریت را بروی کسانی که خبره هستند، کاملاً باز می‌گذاریم و رهبری را به اشخاص مورد اعتماد اختصاص می‌دهیم.»

در مورد رابطه دین با سیاست در جای دیگر، کتاب مزبور دچار تناقض می‌شود و اضافه می‌کند: «این وحشی‌گری و عدم امنیت ناشی از برخی گروه‌ها از نظر شرعی و واقع‌گرایی بر سلطه و اداره‌ امور توسط حکومت‌ها ارجحیت بیشتری دارد.»

لذا سؤالی که مطرح می‌شود، در چنین حالتی، عقاید مربوط به هرج و مرج و حکومت دینی که در تعدادی از فتاوای ابن‌تیمیه ذکر شده، چه محلی از اعراب دارد؟ زیرا ابن‌تیمیه در عقاید خود به این روایت استناد می‌کند: «روایت شده است که سلطان سایه‌ خدا بر روی زمین می‌باشد و گفته می‌شود، شصت سال حکومت یک رهبر ستمگر و مستبد شایسته‌تر است از اینکه دولت یک شب بدون سلطان بماند.»

اغلب اعضای این سازمان و نیز القاعده از اهداف سیاسی رهبران خود کاملاً بی‌خبرند و این نکته یکی از استراتژی‌های سازمان‌های تشکیلاتی است که طی آن از روش سازمان‌دهی تیمی استفاده می‌کنند و بیشتر به یک شبکه عنکبوتی شباهت دارد که بافت آن را کشاورزان و افراد ساده‌لوح بوجود آورده و جنبش‌ها از مرکز تصمیم‌گیری به دور مانده و از اطلاع از اهداف سیاسی بر کنار گذاشته شده‌اند و در حقیقت در رؤیایی زندگی می‌کنند که بوسیله رهبر برای آنان ترسیم می‌‌شود. جالب آنکه سازمان‌های کمونیستی تلاش می‌کنند، دانشجویان و روشنفکران را از کارهای مربوط به جنبش‌ها به دور نگه دارند. القاعده و سازمان دولت اسلامی نیز از این استراتژی استفاده می‌‌کنند.

در کتاب «مدیریت وحشی‌گری» آمده است: «به عضویت درآوردن یک میلیون نفر از امت یک میلیاردی، آسان‌تر از به انضمام در‌آوردن جوانان یک جنبش اسلامی است، زیرا افکار این جوانان دچار تردید و بدگمانی است و به افکار و شبهات روحانیون آغشته می‌باشند، در صورتیکه افکار جوانان امت (عامه)، با وجود روحیه‌ عصیان‌گری، فطرتاً به هدف سازمان نزدیک‌ترند. تجارب دهه‌های گذشته صحت این مورد را ثابت می‌کند. بنابراین جوانان آگاه و با عقیده راستین که به علت شبهات و از راه محبت و دلیل سازمان را در تنگنا قرار می‌دهند، جوانانی هستند آلوده و به خدمت گرفتن آنان مشکل می‌باشد.»

القاعده و داعش از شیوه‌ تروریسم انفرادی استفاده کرده و از راه تصدیق، بر آن نام شهادت در راه دین گذاشته‌اند. به نظر آنان اینگونه عملیات تروریستی یا انتحاری که منفرداً توسط یک نفر صورت بگیرد، پیروزی و غلبه را بر دشمنان ممکن می‌سازد. در کتاب مذکور چنین آمده است: «علاقه پسندیده جوانان در رسیدن به مقام و مرتبت شهادت را باید در کوتاه‌ترین مدت در این راه هدایت و رهبری و به کار گرفته شود.»

این کتاب نتوانست دلیلی را متذکر شود که تروریسم، خشونت و عملیات انتحاری اساس و ریشه‌ اسلامی دارد، بلکه بالعکس بدون اینکه متوجه شود اعتراف می‌کند اسلام از خشونت و و تروریسم بسیار مبرا است. نباید جهاد مطلوب این گروه‌ها را با جهاد حقیقی اسلامی در یک کفه ترازو قرار داد و آن‌ها را با هم یکی دانست. روایت شده است که حضرت رسول اکرم(ص) وقتی لشکری را برای جنگ می‌فرستاد، به آنان می‌گفت: «با نام خدا راه بیفتید و پیران و کودکان و زنان را نکشید و از افراط بپرهیزید». بنابراین، فاصله سازمان القاعده و داعش و روایات رسول خدا(ص) از زمین تا آسمان است.

کتاب سازمان داعش نیز ضمن ارائه نظریه خشونت و هرج‌و‌مرج، موضوع اقتصاد را به عنوان یک هدف اساسی به حساب آورده و متذکر می‌شود: «بر ما واجب است به منظور دست‌یابی و رسیدن به اهدافی که شرعاً حائز هستند، خط بکشیم و اهداف اقتصادی مخصوصاً نفت را نصب‌العین قرار دهیم تا به شکوه و قدرت و توانایی و بر‌پایی دولت برسیم. اموالی که در مقابل فروش نفت مسلمین بدست می‌آید از این به بعد وارد خزانه‌های سوراخ‌شده‌ رژیم‌ها و در نتیجه راهی بانک‌های سوئیس نخواهد شد، بلکه کمیته‌های مردمی آن‌ها را تحویل می‌گیرند تا بعد از پرداخت حقوق کارکنان نفت، بر ملت‌های محتاج تقسیم و توزیع شود. این کمیته‌ها از افرادی تشکیل می‌یابند که امانتداری آنان باید به ثبوت رسیده باشد.»

بنابراین متوجه می‌شویم که هدف اقتصادی مخصوصاً نفت از ایدئولوژی آنان جدا نیست و جالب اینکه شباهت با کمونیسم در اینجا نیز مشهود است؛ چون آنها نیز بر توزیع ثروت و محو فاصله‌ طبقاتی جامعه و ایجاد یک طبقه‌ انقلابی از اعضاء حزب کمونیست، پافشاری می‌کنند. رؤسای کمیته‌های مردمی سازمان دولت اسلامی در پالایشگاه‌ها، فرماندهانی هستند از نخبگان که مورد شک و شبهه واقع نمی‌شوند.

از جهت تبلیغات، سازمان بر ضرورت مخاطبه عوام تأکید می‌کند؛ «باید تمرکز زیادی روی برداشت صحیح از افکار عوام بعمل آورد، مخصوصاً افکار و عواملی که آنان را از الحاق به مجاهدین سازمان منع می‌کند.» لذا کتاب سازمان بار دیگر و علی‌رغم تلاش خود، از قانع کردن خواننده ناکام می‌ماند زیرا عوام دارای عقاید، افکار، عواطف و احساسات خاص خود هستند که با وحشی‌گری دینی مورد تأیید و ادعای سازمان فرسنگ‌ها فاصله دارد.

با توجه به دوره‌های گذشته و اوضاع کنونی دنیای اسلام، داعش و القاعده نمی‌توانند افکار خود را به مردم بقبولانند و بدین علت در مدیریت وحشی‌گری خود به استراتژی جنبش‌های کمونیستی روی می‌آورند و به عنوان نمونه و پیشگام از روش‌های آنان تقلید می‌کنند.

با توجه به تحلیل فوق آیا نمی‌توان گفت القاعده و داعش، شیوه خشونت، تروریسم و کشتار انقلاب کمونیستی را به کار گرفته‌اند؟ چراکه امروز تروریسم و خشونت را استخدام کرده‌اند و پس از به ظاهر تشکیل دولت اسلامی، به مرحله‌ای رسیدند که لنین به آن توجه خاص داشت «فریب توده و عوام» و در مقابل القاعده و داعش اکنون به امت را علیه علما می‌شوراند.

داعش می‌کوشد با توسل به نظریه‌ «خشونت انقلابی مبنی بر هرج و مرج» طبقات اجتماعی، در آغاز علیه یکدیگر بپاخیزند و بعد با بکارگیری وسائل مختلف، اغفال و گمراهی مردم و پنهان‌کاری بتواند به مرحله‌ تشکیل دولت اسلامی مورد ادعای خود برسد.

بررسی دقیق تجارب تاریخی و گذشته جریان فکری کمونیسم و آثار مخرب آن در کشورهای عربی و بعضی از کشورهای اسلامی غیرعربی و نیز مطالعه‌ این موضوع که آیا این نوزاد ناقص‌الخلقه از جهت افکار و عقاید، بر اثر یک ازدواج فکری نامشروع و التقاط بین کمونیسم و اسلام که در داخل بخش‌های زندان‌های کشورهای مزبور، مخصوصاً مصر در دهه سال‌های 1960میلادی صورت گرفته بود، متولد و زاده نشده است؟

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • del ۱۰:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
    0 0
    مقاله از پایه هیچ گونه مبنای علمی ندارد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس