گروه جهاد و مقاومت مشرق - وقايع رخ داده در شهريورماه 1359 يعني تقريباً يك ماه قبل از شروع تقويمي جنگ (31 شهريور59) از جمله اين رويدادها هستند كه اتفاقات رخ داده در آن بلاانقطاع به شروع تقويمي جنگ متصل ميشود. اما اهمالكاري برخي پايتختنشيناني كه تا فرودگاه مهرآباد بمباران نشد اذعان به شروع جنگ نكردند، باعث شد تا حوادث اين دوره و خصوصاً شهريورماه 1359 در محاق فراموشي فرو رود و شايد مظلوميت اين دوره تاريخي در زمان كنوني نيز يادگاري از همين اهمالكاريها باشد.
مقام معظم رهبري نيز در همين خصوص ميفرمايند: «روز 31 شهريور 59 جنگ در واقع آغاز نشد- آن روز تهران بمباران شد- جنگ از پيش شروع شده بود. اگر مسئولانى كه آن روز در رأس كار بودند- همان كسانى كه بعد هم نشان دادند لياقت اداره كشور را ندارند- ميفهميدند، تشخيص ميدادند و آمادگى خود را بالا ميبردند، نه خرمشهر آن جور ميشد، نه قصرشيرين آن جور ميشد، نه برخى از مناطق ديگر مرزى.»
بنابراين آغاز جنگ را بايد به ماهها قبل از شروع تقويمي آن مربوط بدانيم. اما شهريورماه در اين بين از ويژگيهاي خاصي برخوردار است. اولين روزهاي اين ماه تحركات عراق به قدري در طول مرزها شدت مييابد كه سپاه پاسداران طي اطلاعيهاي وقوع جنگي تمامعيار را پيشبيني ميكند. نيروي دريايي عراق نيز بعد از آنكه نيروي هوايياش بارها و طي ماههاي گذشته به حريم هوايي كشورمان تجاوز كرده بود، شروع به تحركاتي ميكند و به عنوان نمونه در سوم شهريورماه ناوچههاي عراقي به بندر خرمشهر حمله ميكند و تعداد 43 فروند ناوچه گارد ساحلي ايران را كه متعلق به شركت اروندان بود، به غنيمت ميبرند.
اما در حالي كه عراق به تجاوزات مرزي خود ادامه ميداد و در بيتفاوتي برخي از چهرههاي سياسي چون بنيصدر، به گلولهباران مناطق مرزي كشورمان ميپرداخت، كار به جايي ميرسد كه در شهريورماه ديگر همه جهان منتظر جنگي قريبالوقوع بين ايران و عراق بودند و حتي برخي از كارشناسان به شرطبندي روي طرف برنده و بازنده ميپردازند.
هنري كسينجر سياستمدار كهنهكار امريكايي يكي از همين كارشناسان معاند بود كه در هفتم شهريورماه اعلام ميكند: «جنگ حداكثر ظرف 9 روز با پيروزي عراق به پايان خواهد رسيد.» در همين زمان بختيار نخست وزير مخلوع و فراري نيز ابراز اميدواري ميكند كه نظام اسلامي ظرف چند ماه آينده سقوط خواهد كرد.
تقويت نيروهاي نظامي در طول مرزها از سوي عراق از ديگر تحركات دشمن در شهريور 59 بود. روزنامه كيهان روز 11 شهريورماه مينويسد: 2 هزار نيروي پياده عراقي همراه با نيروي زرهي از بصره به سمت مرز حركت كردند. چند روز بعد و به شكل دقيقتر در 16 شهريورماه نخستين حمله هوايي و زميني ارتش عراق به پاسگاههاي ايلام، قصر شيرين، خرمشهر، خسروآباد، نفت شهر و سومار آغاز ميشود و عراق، خانليلي را اشغال ميكند.
در همين روز 16 شهريور، دولت عراق يادداشتي را به كاردار ايران در بغداد مبني بر پس دادن سرزمينهاي اشغالي عراق تحويل ميدهد. اين زمينها به زعم آنها مناطق بزرگي از خوزستان يا به قول عراقيها عربستان بود كه رژيم بعث ادعايش را داشت. دولت عراق بعد از اين اقدام به خانوادههاي عراقي دستور احداث پناهگاهها را ميدهد و در حالي كه عراق همهجانبه خود را براي حمله به ايران آماده ميكرد، در داخل كشور هنوز هيچ يگان قابل اتكايي براي پاسداري از مرزها اعزام نشده بود.
چهار روز بعد از تجاوز علني عراق و در روز 20 شهريورماه نيز صدام حسين به عنوان رئيسجمهور عراق در جلسه وزيران امور خارجه كشورهاي عربي اعلام ميكند: «تصميم گرفتهايم كه سرزمينهاي غصب شده توسط ايران را باز پس گيريم!» با اين سخن صدام و بعد از آن كه عراق رسماً در 26 شهريورماه قرارداد 1975 الجزاير را لغو ميكند و حاكميت مطلق خود بر اروند رود را اعلام ميكند، ملك حسين شاه اردن نيز از حمله نظامي عراق به ايران اعلام حمايت ميكند.
نهايتاً اينكه عراق در روز 30 شهريورماه ششصد و ششمين و آخرين تجاوز پيش از آغاز تقويمي جنگ را با حمله به يك كشتي تجاري در خور موسي رقم ميزند و روز بعد حمله گسترده جنگندههاي عراقي به 10 فرودگاه و پايگاه هوايي، اعلام رسمي جنگ به ايران است كه با بمباران مهرآباد، آن دسته از سياستمداران خفته را نيز بالاخره بيدار ميسازند و جنگ به شكل رسمي آغاز ميشود.
*روزنامه جوان
کد خبر 459074
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۶:۲۳
- ۰ نظر
- چاپ
در بررسي تاريخچه دفاع مقدس، بخشهاي مغفول ماندهاي را شاهد هستيم كه معلوم نيست چرا و به چه دليلي كمتر به آنها پرداخته شده است.