به گزارش مشرق، در حدیث قدسی آمده که خداوند مسجد را خانه خود در روی زمین دانسته است: «مساجد زمین، خانههاى من است که براى آسمانیان میدرخشد؛ چنانکه ستارگان براى اهل زمین میدرخشد. خوش به حال آنکس که مساجد خانه او است [و همیشه در مسجد است].»(۱)
فقه و حضور زنان در مساجد
اما در این میان زنان نیز مانند مردان، از حاضران در این فعالیت دینی و اجتماع هستند و این حضور، از منظر فقهی مورد بررسی قرار گرفته است. برخلاف اختلاف آرایی که در میان فقهای سلف در مورد حضور زنان در مساجد وجود دارد، فقهای معاصر بر این نظرند که نماز خواندن زنان نیز همانند مردان در مسجد، بهتر است.
امام خمینی (ره) در اینباره فرموده است: اگر (زنان) بتوانند کاملاً خود را از نامحرم حفظ کنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند (۲). همچنین آیتاللّه مکارمشیرازی میفرمایند: برای زنها بهتر آن است که نماز را در خانه بخوانند، ولی اگر خود را از نامحرم به خوبی حفظ کنند، بهتر است در مسجد بخوانند (۳).
به نظر میرسد این نظر، همراه و همگام عصر کنونی و در راستای فعالیتهای اجتماعی زنان باشد؛ امری که مختص امروز و دیروز نیست و زنان زمان پیامبر (ص) نیز همانند زنان امروز، فعال بودند و نه تنها در مساجد حاضر میشدند، که حتی زنی چون یگانه بانوی عالم، زهرای مرضیه (س) نیز به سخن گفتن و فعالیت فرهنگی و سیاسی در مسجد پرداخته و از حریم ولایت دفاع کرد.
بر اساس آنچه که گفته شد، توقع داشتن مساجدی، زنانه و مردانه، توقع زیادی نخواهد بود؛ اتفاقی که به نظر تا حدودی افتاده است؛ هر چند هنوز جای بحث و تأمل و نقد فراوان دارد.
معاونت بانوان امور مساجد
در این گزارش به بهانه هفته مساجد، به دنبال معاونتی تحت عنوان معاونت بانوان در امور مساجد بودیم، تا به گفتگویی تفصیلی در مورد اقدامات صورتگرفته، اهداف موردنظر و برنامههای در دست اجرای مساجد در حوزه زنان بپردازیم، اما با جواب معاونت فرهنگی امور مساجد، کار، شروع نشده، تمام شد: معاونت زنان، چند سالی است که منحل شده است!
مرکزی ویژه خواهران که از سال ۱۳۷۱ آغاز به کار کرده و کلیه فعالیتهای فرهنگی و آموزشی مساجد تهران را در چند بخش قرآن، فرهنگی، امور جوانان و واحد مبلغات، تحت پوشش قرار داده بود.
این اتفاق به نظر کوچک، که بیسروصدا افتاد و به نظر مشکلی را هم ایجاد نکرد، باعث شد تا به آسیبشناسی فعالیتهای مساجد در حوزه زنان پرداخته و بررسی کنیم که آیا وجود چنین معاونتی در کنار سایر معاونتها، برای نهادی مانند امور مساجد، لازم است یا اقدامی نمادین و بیفایده بهشمار میرود!؟
قوانین فرهنگی ناظر بر مساجد
در سیاستهای کلی نظام، بخش فرهنگ؛ مصوب ۲۶/۲/۱۳۸۸ مجمع تشخیص مصلحت نظام، در بند ۴-۹ برنامهای که برای توسعه ظرفیت مساجد و بازگشت آن به جایگاه اصلی به عنوان رکن اساسی جامعه اسلامی ارایه شده، آمده است: «ارتقای کارآمدی و افزایش کیفیت و قابلیتهای مساجد در عرصههای مختلف برای پاسخگویی به نیازهای جامعه بهویژه نسل جوان و فرهنگسازی برای حضور بیشتر مردم در مساجد و شرکت در نمازجمعه و جماعت.»
در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، مصوب ۱۱/۶/۱۳۸۸ مجلس شورای اسلامی، بخش چهارم، صیانت از هویت و فرهنگ اسلامی- ایرانی؛ فصل نهم، توسعه فرهنگی، ماده ۱۰۶ بند هـ آمده است: «تهیه طرح جامع گسترش فضاهای مذهبی و مساجد، توسط سازمانهای تبلیغات اسلامی و اوقاف و امور خیریه با همکاری سازمان میراث فرهنگی تا پایان سال اول و برنامه چهارم.» و در بند ط آن آمده است: «به کارگیری شیوهها و راهکارها و ابزارهای نوین در عرصه تبلیغات دینی.»
و در قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران (۱۳۹۴-۱۳۹۰)، مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۸۹ مجلس شورای اسلامی با اصلاحات و الحاقات بعدی، ماده ۶، که به بیان اقداماتی در راستای توسعه فضاهای مذهبی فرهنگی و بهرهگیری بهینه از بقاع متبرکه، گلزار شهدا و اماکن مذهبی و تثبیت جایگاه مسجد به عنوان اصلیترین پایگاه عبادی و تربیتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته، آمده است: «به منظور ارتقاء کارکرد فرهنگی و هنری مساجد، برقراری عدالت فرهنگی و ترویج فرهنگ اسلامی و جذب جوانان و نوجوانان به مساجد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است با رعایت موازین اسلامی ترتیبی اتخاذ کند تا پایان برنامه حداقل یک چهارم مساجد شهری و روستاهای بالای هزار نفر جمعیت برخوردار از کانون فرهنگی و هنری باشند.»
در مصوبه نقشه مهندسی فرهنگی کشور، مصوب ۱۵/۱۲/۱۳۹۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی، فصل ششم نیز راهبردها و اقدامات راهبردهای کلان فرهنگی، ذیل عنوان اقدامات ملی، شماره ۴ آمده است: «برنامهریزی برای زمینهسازی و نهادینهکردن انس با نماز جماعت و مسجد و احیای کارکردهای فرهنگی- اجتماعی آن متناسب با نیازهای زمان و مخاطبان. تدوین و اجرای برنامه ملی توسعه اقامه نماز جماعت در مساجد و نمازخانهها و بهرهگیری همافزا از ظرفیتهای آموزشی، پژوهشی، تبلیغی، رسانهای و هنری در جهت تبیین و ترویج احکام، اسرار و آثار فردی و اجتماعی نماز بر طهارت ظاهری و باطنی و آرامش روحی و روانی برای همه اقشار جامعه.»
همچنین ذیل عنوان اقدامات ملی، شماره ۳-۹ آمده است: «حفظ و تقویت محوریت مساجد در فعالیتهای نظام فرهنگی، تربیتی، آموزشی و تبلیغ دینی و ارتقاء جایگاه و نقش راهبردی نهاد مسجد در نظامهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و در حل مسایل عمومی.»
در تعیین بسته اجرایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۹۰-۱۳۹۴)، موضوع ماده ۲۱۷ قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران، مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۹۱ هیئت وزیران، به دنبال بیان عدم وجود ردیفبودجه مستقل برای کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، در راهبردهای اصلی بخش فرهنگ، حوزه مساجد آمده است: «حمایت از تأسیس کانونهای جدید در مساجد و پشتیبانی از کانونهای موجود.»
دیدهنشدن مشکلات زنان برای حضور در مساجد
با نگاهی دوباره به آنچه که مدونشده و به صورت قانون درآمده است؛ علیرغم نکات مثبت آن، به نکتهای برمیخوریم که میتواند ناشی از نگاه مردانه در برنامهریزیهای کلان مملکتی باشد؛ بیتوجهی به مادرانی که فرزند کوچک داشته و قصد بهرهمندی از مسجد را دارند؛ مادرانی دغدغهمند که نه تنها خود، که کودکانشان را نیز به مسجد میآورند تا در فضای معطر آن رشد کنند و تربیت شوند.
مادران این روزگار، در کنار دغدغههای اجتماعی و اقتصادی، دغدغه دینداری فرزندانشان را از همان روزهای آغاز تولد و حتی پیش از آن دارند. آنها کلیه راهها را برای تقویت بنیانهای فکری فرزندانشان میپیماند و بر طی این مسیر اصرار دارند، اما نبود فضا و امکانات لازم برای سرگرمی کودکان و جذب آنها؛ فرهنگ نادرست حاکم بر اهالی مسجد برای آرامکردن با تندی و تشر کودکان؛ و حتی بیتوجهی امامان جماعت به حضور کودکان و حتی سالخوردگان در سخنرانیها و خواندن نمازهای طولانی؛ عدم توجه اقدامات مختلف فرهنگی مساجد به قشر کودک؛ همه و همه از جمله دلایلی است که مادر جوان امروز، مسجد را به عنوان اولویت چندم جهت حضور در مراسمات مختلف دینی و اجتماعی انتخاب میکند. آن هم در زمانی که اکثر هیئات بهروز مذهبی، در سطح شهر، اقدام به برپایی مهدهای کودک در کنار مراسمهای خود کردهاند تا در زمانی که مادر به انجام اعمال مذهبی خود مشغول است، کودک هم در محیطی نزدیک به او، در فضایی کودکانه و دوستانه و در عین حال دینی، با آنچه که مادر به دنبال آن است، آشنا شود و از همان کودکی، بدون تحمل سختی سروصدای زیاد، گرمای محیط، تشر و توبیخ سایرین، دین را بشناسد و با مفاهیم دینی به لحنی کودکانه آشنا شود.
این اتفاق نه تنها در برنامههای مذهبی و نماز جماعت، که حتی در ویژهبرنامههای فرهنگی مساجد نیز نمیافتد؛ درحالیکه یکی از تأکیدات مهم در تمام قوانین ذکرشده، استفاده از فضا، فرهنگسازی، کانونهای فرهنگی و اقداماتی از این دست است و نمیتوان این بیتوجهی را توجیه کرد؛ چراکه این کمتوجهی، میتواند یکی از علل مهم کمشدن مخاطبان مسجد در میان قشر جوان، خصوصاً مادران باشد.
علاوه بر این بیتوجهی مساجد به لحاظ ساختاری و مکانی به محل مخصوص زنان که اغلب کوچکتر و با امکانات کمتری از بخش مردان است، همچنین محل مخصوص به زنان در زمانی که نمیتوانند وارد بخش مسجد شوند، ولی تمایل دارند از برنامههای عبادی مساجد استفاده کنند نیز از دیگر مشکلاتی است که کمتر به آن پرداخته میشود.
جای خالی معاونت بانوان امور مساجد
وظیفه مراکز امور زنان، بسته به اینکه در کدام نهاد مشغول به فعالیت باشند، این است که مشکلات را رصد و شناسایی کرده و نهادهای مربوطه را موظف به رفع مشکلات از زنان کند. مسلم است که علت وجودی مرکز امور زنان در نهادی مانند مساجد، به برپایی کلاسهای دینی برای زنان خلاصه نمیشود که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت؛ هرچند این نکته هم به تنهایی، بسیاری از مشکلات این حوزه را حل خواهد کرد.
اما توقعی که از چنین نهادهایی میرود، این نیست، بلکه کار علمی بر مبنای تحقیقات و آسیبشناسیهای موجود، در جهت ارایه راهکارهایی عملیاتی و متناسب با نیاز این قشر از جامعه، توقع میرود؛ توقعی علمی و بر پایه شناخت از قشر مخاطب.
هرچند اگر نهادها، بدون داشتن معاونت زنان نیز بتوانند به نیازها و احتیاجات خاص این قشر در اقدامات و راهکارها و برنامههایشان توجه داشته باشند نیز اصراری بر ایجاد یک معاونت جدید در هر نهاد و ارگانی نیست، بلکه تأکید از جهت مشکلگشایی و ارایه راهکارهای مفید و اقدامات سازنده است.
پی نوشت ها:
۱. «إِنَّ بُیُوتِی فِی الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ تُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تُضِیءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ أَلَا طُوبَى لِمَنْ کَانَتِ الْمَسَاجِدُ بُیُوتَهُ»؛ برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ص ۴۷/ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۲۹۷.
۲.امام خمینی، رساله توضیح المسائل، مسئله ۸۹۳.
۳. آیت الله مکارم شیرازی، رساله توضیح المسائل، مسئله ۸۱۷.
منبع: مهرخانه
فقه و حضور زنان در مساجد
اما در این میان زنان نیز مانند مردان، از حاضران در این فعالیت دینی و اجتماع هستند و این حضور، از منظر فقهی مورد بررسی قرار گرفته است. برخلاف اختلاف آرایی که در میان فقهای سلف در مورد حضور زنان در مساجد وجود دارد، فقهای معاصر بر این نظرند که نماز خواندن زنان نیز همانند مردان در مسجد، بهتر است.
امام خمینی (ره) در اینباره فرموده است: اگر (زنان) بتوانند کاملاً خود را از نامحرم حفظ کنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند (۲). همچنین آیتاللّه مکارمشیرازی میفرمایند: برای زنها بهتر آن است که نماز را در خانه بخوانند، ولی اگر خود را از نامحرم به خوبی حفظ کنند، بهتر است در مسجد بخوانند (۳).
به نظر میرسد این نظر، همراه و همگام عصر کنونی و در راستای فعالیتهای اجتماعی زنان باشد؛ امری که مختص امروز و دیروز نیست و زنان زمان پیامبر (ص) نیز همانند زنان امروز، فعال بودند و نه تنها در مساجد حاضر میشدند، که حتی زنی چون یگانه بانوی عالم، زهرای مرضیه (س) نیز به سخن گفتن و فعالیت فرهنگی و سیاسی در مسجد پرداخته و از حریم ولایت دفاع کرد.
بر اساس آنچه که گفته شد، توقع داشتن مساجدی، زنانه و مردانه، توقع زیادی نخواهد بود؛ اتفاقی که به نظر تا حدودی افتاده است؛ هر چند هنوز جای بحث و تأمل و نقد فراوان دارد.
معاونت بانوان امور مساجد
در این گزارش به بهانه هفته مساجد، به دنبال معاونتی تحت عنوان معاونت بانوان در امور مساجد بودیم، تا به گفتگویی تفصیلی در مورد اقدامات صورتگرفته، اهداف موردنظر و برنامههای در دست اجرای مساجد در حوزه زنان بپردازیم، اما با جواب معاونت فرهنگی امور مساجد، کار، شروع نشده، تمام شد: معاونت زنان، چند سالی است که منحل شده است!
مرکزی ویژه خواهران که از سال ۱۳۷۱ آغاز به کار کرده و کلیه فعالیتهای فرهنگی و آموزشی مساجد تهران را در چند بخش قرآن، فرهنگی، امور جوانان و واحد مبلغات، تحت پوشش قرار داده بود.
این اتفاق به نظر کوچک، که بیسروصدا افتاد و به نظر مشکلی را هم ایجاد نکرد، باعث شد تا به آسیبشناسی فعالیتهای مساجد در حوزه زنان پرداخته و بررسی کنیم که آیا وجود چنین معاونتی در کنار سایر معاونتها، برای نهادی مانند امور مساجد، لازم است یا اقدامی نمادین و بیفایده بهشمار میرود!؟
قوانین فرهنگی ناظر بر مساجد
در سیاستهای کلی نظام، بخش فرهنگ؛ مصوب ۲۶/۲/۱۳۸۸ مجمع تشخیص مصلحت نظام، در بند ۴-۹ برنامهای که برای توسعه ظرفیت مساجد و بازگشت آن به جایگاه اصلی به عنوان رکن اساسی جامعه اسلامی ارایه شده، آمده است: «ارتقای کارآمدی و افزایش کیفیت و قابلیتهای مساجد در عرصههای مختلف برای پاسخگویی به نیازهای جامعه بهویژه نسل جوان و فرهنگسازی برای حضور بیشتر مردم در مساجد و شرکت در نمازجمعه و جماعت.»
در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، مصوب ۱۱/۶/۱۳۸۸ مجلس شورای اسلامی، بخش چهارم، صیانت از هویت و فرهنگ اسلامی- ایرانی؛ فصل نهم، توسعه فرهنگی، ماده ۱۰۶ بند هـ آمده است: «تهیه طرح جامع گسترش فضاهای مذهبی و مساجد، توسط سازمانهای تبلیغات اسلامی و اوقاف و امور خیریه با همکاری سازمان میراث فرهنگی تا پایان سال اول و برنامه چهارم.» و در بند ط آن آمده است: «به کارگیری شیوهها و راهکارها و ابزارهای نوین در عرصه تبلیغات دینی.»
و در قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران (۱۳۹۴-۱۳۹۰)، مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۸۹ مجلس شورای اسلامی با اصلاحات و الحاقات بعدی، ماده ۶، که به بیان اقداماتی در راستای توسعه فضاهای مذهبی فرهنگی و بهرهگیری بهینه از بقاع متبرکه، گلزار شهدا و اماکن مذهبی و تثبیت جایگاه مسجد به عنوان اصلیترین پایگاه عبادی و تربیتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته، آمده است: «به منظور ارتقاء کارکرد فرهنگی و هنری مساجد، برقراری عدالت فرهنگی و ترویج فرهنگ اسلامی و جذب جوانان و نوجوانان به مساجد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است با رعایت موازین اسلامی ترتیبی اتخاذ کند تا پایان برنامه حداقل یک چهارم مساجد شهری و روستاهای بالای هزار نفر جمعیت برخوردار از کانون فرهنگی و هنری باشند.»
در مصوبه نقشه مهندسی فرهنگی کشور، مصوب ۱۵/۱۲/۱۳۹۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی، فصل ششم نیز راهبردها و اقدامات راهبردهای کلان فرهنگی، ذیل عنوان اقدامات ملی، شماره ۴ آمده است: «برنامهریزی برای زمینهسازی و نهادینهکردن انس با نماز جماعت و مسجد و احیای کارکردهای فرهنگی- اجتماعی آن متناسب با نیازهای زمان و مخاطبان. تدوین و اجرای برنامه ملی توسعه اقامه نماز جماعت در مساجد و نمازخانهها و بهرهگیری همافزا از ظرفیتهای آموزشی، پژوهشی، تبلیغی، رسانهای و هنری در جهت تبیین و ترویج احکام، اسرار و آثار فردی و اجتماعی نماز بر طهارت ظاهری و باطنی و آرامش روحی و روانی برای همه اقشار جامعه.»
همچنین ذیل عنوان اقدامات ملی، شماره ۳-۹ آمده است: «حفظ و تقویت محوریت مساجد در فعالیتهای نظام فرهنگی، تربیتی، آموزشی و تبلیغ دینی و ارتقاء جایگاه و نقش راهبردی نهاد مسجد در نظامهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و در حل مسایل عمومی.»
در تعیین بسته اجرایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۹۰-۱۳۹۴)، موضوع ماده ۲۱۷ قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران، مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۹۱ هیئت وزیران، به دنبال بیان عدم وجود ردیفبودجه مستقل برای کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، در راهبردهای اصلی بخش فرهنگ، حوزه مساجد آمده است: «حمایت از تأسیس کانونهای جدید در مساجد و پشتیبانی از کانونهای موجود.»
دیدهنشدن مشکلات زنان برای حضور در مساجد
با نگاهی دوباره به آنچه که مدونشده و به صورت قانون درآمده است؛ علیرغم نکات مثبت آن، به نکتهای برمیخوریم که میتواند ناشی از نگاه مردانه در برنامهریزیهای کلان مملکتی باشد؛ بیتوجهی به مادرانی که فرزند کوچک داشته و قصد بهرهمندی از مسجد را دارند؛ مادرانی دغدغهمند که نه تنها خود، که کودکانشان را نیز به مسجد میآورند تا در فضای معطر آن رشد کنند و تربیت شوند.
مادران این روزگار، در کنار دغدغههای اجتماعی و اقتصادی، دغدغه دینداری فرزندانشان را از همان روزهای آغاز تولد و حتی پیش از آن دارند. آنها کلیه راهها را برای تقویت بنیانهای فکری فرزندانشان میپیماند و بر طی این مسیر اصرار دارند، اما نبود فضا و امکانات لازم برای سرگرمی کودکان و جذب آنها؛ فرهنگ نادرست حاکم بر اهالی مسجد برای آرامکردن با تندی و تشر کودکان؛ و حتی بیتوجهی امامان جماعت به حضور کودکان و حتی سالخوردگان در سخنرانیها و خواندن نمازهای طولانی؛ عدم توجه اقدامات مختلف فرهنگی مساجد به قشر کودک؛ همه و همه از جمله دلایلی است که مادر جوان امروز، مسجد را به عنوان اولویت چندم جهت حضور در مراسمات مختلف دینی و اجتماعی انتخاب میکند. آن هم در زمانی که اکثر هیئات بهروز مذهبی، در سطح شهر، اقدام به برپایی مهدهای کودک در کنار مراسمهای خود کردهاند تا در زمانی که مادر به انجام اعمال مذهبی خود مشغول است، کودک هم در محیطی نزدیک به او، در فضایی کودکانه و دوستانه و در عین حال دینی، با آنچه که مادر به دنبال آن است، آشنا شود و از همان کودکی، بدون تحمل سختی سروصدای زیاد، گرمای محیط، تشر و توبیخ سایرین، دین را بشناسد و با مفاهیم دینی به لحنی کودکانه آشنا شود.
این اتفاق نه تنها در برنامههای مذهبی و نماز جماعت، که حتی در ویژهبرنامههای فرهنگی مساجد نیز نمیافتد؛ درحالیکه یکی از تأکیدات مهم در تمام قوانین ذکرشده، استفاده از فضا، فرهنگسازی، کانونهای فرهنگی و اقداماتی از این دست است و نمیتوان این بیتوجهی را توجیه کرد؛ چراکه این کمتوجهی، میتواند یکی از علل مهم کمشدن مخاطبان مسجد در میان قشر جوان، خصوصاً مادران باشد.
علاوه بر این بیتوجهی مساجد به لحاظ ساختاری و مکانی به محل مخصوص زنان که اغلب کوچکتر و با امکانات کمتری از بخش مردان است، همچنین محل مخصوص به زنان در زمانی که نمیتوانند وارد بخش مسجد شوند، ولی تمایل دارند از برنامههای عبادی مساجد استفاده کنند نیز از دیگر مشکلاتی است که کمتر به آن پرداخته میشود.
جای خالی معاونت بانوان امور مساجد
وظیفه مراکز امور زنان، بسته به اینکه در کدام نهاد مشغول به فعالیت باشند، این است که مشکلات را رصد و شناسایی کرده و نهادهای مربوطه را موظف به رفع مشکلات از زنان کند. مسلم است که علت وجودی مرکز امور زنان در نهادی مانند مساجد، به برپایی کلاسهای دینی برای زنان خلاصه نمیشود که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت؛ هرچند این نکته هم به تنهایی، بسیاری از مشکلات این حوزه را حل خواهد کرد.
اما توقعی که از چنین نهادهایی میرود، این نیست، بلکه کار علمی بر مبنای تحقیقات و آسیبشناسیهای موجود، در جهت ارایه راهکارهایی عملیاتی و متناسب با نیاز این قشر از جامعه، توقع میرود؛ توقعی علمی و بر پایه شناخت از قشر مخاطب.
هرچند اگر نهادها، بدون داشتن معاونت زنان نیز بتوانند به نیازها و احتیاجات خاص این قشر در اقدامات و راهکارها و برنامههایشان توجه داشته باشند نیز اصراری بر ایجاد یک معاونت جدید در هر نهاد و ارگانی نیست، بلکه تأکید از جهت مشکلگشایی و ارایه راهکارهای مفید و اقدامات سازنده است.
پی نوشت ها:
۱. «إِنَّ بُیُوتِی فِی الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ تُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تُضِیءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ أَلَا طُوبَى لِمَنْ کَانَتِ الْمَسَاجِدُ بُیُوتَهُ»؛ برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ص ۴۷/ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۲۹۷.
۲.امام خمینی، رساله توضیح المسائل، مسئله ۸۹۳.
۳. آیت الله مکارم شیرازی، رساله توضیح المسائل، مسئله ۸۱۷.
منبع: مهرخانه