خسرو حیدری بازیکن با تکنیک فوتبال ایران درباره مسائل مختلفی از جمله چگونگی ورودش به عرصه فوتبال حرفهای، فصل گذشته استقلال که در نهایت همچون یک کابوس برای او و همتیمیهایش به اتمام رسید و نیز تلخ و شیرینهایش با تیم ملی و باشگاه استقلال صحبت کرد که در ادامه آن را میخوانید.
* ابتدا از ابومسلم شروع کردی و پس از آن به پاس همدان رفتی، مدافع راست جوانی که از همان ابتدا نمایش چشم نوازی داشت. در نهایت هم به استقلال بازگشتی و به تیم ملی دعوت شدی. درباره دگرگون شدن زندگی فوتبالیات از زمانی که جوان بودی بگو و این که چگونه شد در نهایت به تیم ملی و استقلال رسیدی؟
من در تیم ملی جوانان بازی میکردم و با مجتبی جباری هم پست بودم. پس از
آن برای خدمت سربازی به ابومسلم رفتیم. دو سالی آنجا بودم و پس از آن باید
مجددا به استقلال باز می گشتم، چرا که من بازیکن استقلال بودم، اما آن زمان
مشاورههای خوبی نداشتم و به همین دلیل به پیکان رفتم. هر چند که با
استقلال تمرین هم کردم، اما فعل و انفعالاتی اتفاق افتاد که به پیکان
پیوستم. فکر کنم یکی از بدترین سالهای فوتبالیام بود چرا که تیم به
دسته اول سقوط کرد و چند مربی در این تیم عوض شد. من هم قرارداد دو ساله
داشتم و اجازه نمیدادند که از تیم جدا شوم، اما آجرلو که آن زمان
مدیرعامل پاس بود، واقعا فوتبال من را نجات داد و اجازه داد از پیکان به
پاس بروم و جالب است که بگویم تنها من از آن تیم خارج شدم.
به هرحال همیشه آرزوی فوتبالیام این بود که به تیم ملی کشورم برسم، اما چون مشاورههای خوبی نداشتم به پیکان رفتم و تیم به دسته اول سقوط کرد. خدا را شکر آجرلو رضایت نامه ام را گرفت و به پاس رفتم. در اینجا جا دارد از سردار آجرلو تشکر کنم . سه سال در پاس بودم و سال آخر حضورم در پاس از دو سال قبلی بهتر بود. من چهار سال برای بازگشت به استقلال عقب افتادم و تقریبا 24 ساله بودم، در حالی که میتوانستم در 20 سالگی برای استقلال به میدان بروم، اما تصمیمات بدی گرفتم و به پاس رفتم.
* در عوض زمانی که به استقلال اضافه شدی، مهرهای تقریبا با تجربه بودی و از همان ابتدا در ترکیب ثابت تیم قرار گرفتی.
طبیعتا اگر از 20 سالگی به استقلال میپیوستم شاید در ابتدا نیمکت نشین بودم، اما کم کم میتوانستم جای ثابت خود را در این تیم پیدا کنم، چرا که قلعهنویی به من خیلی اعتقاد داشت و میخواست که من به استقلال برگردم. خلاصه به استقلال آمدم و از آن زمان تاکنون در خدمت این تیم هستم.
* حضور در تیمهای سرخ آبی پایتخت، نه تنها زندگی یک بازیکن، بلکه زندگی خصوصی آنها را نیز تحت الشعاع قرار میدهد. این شرایط برای تو به چه نحوی رقم خورد؟
زمانی که به استقلال آمدم این تیم شرایط بسیار خوبی داشت و در همان سال
اولی که به استقلال اضافه شدم، تیم ما قهرمان لیگ برتر شد. در این فصل
بسیار خوب بازی کردم و حدود 16 پاس گل دادم. حتی تیممان در آسیا عملکرد
خوبی داشت و پس از این که در مقابل الاتحاد بازی را واگذار کردیم از صعود
به مرحله بعد باز ماندیم. از زمانی که به استقلال آمدم شرایط اجتماعیام هم
تغییر کرد و مردم کم کم من را شناختند که این مساله در نوع خودش لذت بخش
است. مهمتر از پیوستن به استقلال و پرسپولیس این است که شما بتوانید
شرایط خوب خود را حفظ کنید.
شاید شما بتوانید یک روزه هزار پله را بالا بروید، این که بتوانید خودتان را آن بالا حفظ کنید بسیار مهم است. خدا را شکر میکنم که طی شش الی هفت سالی که در استقلال بودم، افتخاراتی را با استقلال کسب کردم، هر چند که فراز و نشیبهایی را نیز در دورههای زمانی داشتهام. همانند سال گذشته که تیم ما، تیم خوبی نبود و زمانی که تیم خوب نباشد بر روی تمامی بازیکنان تاثیر میگذارد.
* زندگی خصوصی بازیکنانی همچون شما و سایر ملیپوشانی که در تیمهای بزرگ توپ می زنند تا چه میزان تحت الشعاع کسب شهرت قرار میگیرد؟
واقعا زندگی کردن در این شرایط خیلی سخت است. به راحتی نمی توانید جایی بروید، چرا که مردم لطف دارند و هر جا که ما میرویم مشتاق هستند و ابراز لطف میکنند. این که بتوانید خیلی در فضاهای راحتی قرار بگیرید، کم پیش میآید. در هر حال من از این اشتیاق و لطف مردم ناراحت نیستم چراکه ما هر چه که داریم از لطف مردم و هواداران داریم.
* با توجه به حضورت در یکی از تیمهای پر هوادار پایتخت، طبیعتاً بازخوردهای هواداران تیم رقیب هم وجود دارد. در این زمینه دچار دردسرساز شدهای؟
شاید برخی بازیکنان تیمهای فوتبال استقلال و پرسپولیس برای یکدیگر کری بخوانند، ولی من از کسانی بودهام که سعی کردهام در حالی که خیلی هم به تیمم تعصب دارم، شان و شخصیتم را حفظ کنم و به تیم حریف احترام بگذارم. من تاکنون مشکلی نداشتهام و خیلی در بحث کری خوانی نبودم که فرضاً پرسپولیسیها بخواهند اهانتی کنند یا به من حرفی بزنند.
* قبل از پیوستنت به تیم فوتبال سپاهان فصل بسیار خوبی را در استقلال داشتی. هواداران در آن سال خیلی انتظار داشتند که علیرغم جدا شدن امیر قلعهنویی بازیکنان خوب استقلال در این تیم بمانند، تو به سپاهان رفتی و هر چند عملکرد خوبی در سپاهان داشتی اما هواداران همواره بابت این جابه جایی از تو ناراحت بودند.
من دو فصل خیلی خوب در استقلال داشتم. اصلا هواداران فکرش را هم نمیکردند که بخواهم از استقلال بروم اما آن سال یک مقدار در باشگاه به مشکل بر خوردیم و در برخورد با افرادی که در باشگاه بودند مشکلاتی ایجاد شد تا همین مساله باعث جدایی من از استقلال شود، اما به تیمی رفتم که بزرگ بود و توانستیم با سپاهان در آن سال قهرمان شویم. سال بعد بلافاصله شرایط فراهم شد و مجددا به استقلال بازگشتم و تاکنون نیز در استقلال هستم.
* پیوستن امیر قلعهنویی به سپاهان عامل اصلی جدایی شما از استقلال نبود؟
نه! من فقط به خاطر این که در باشگاه به مشکل خوردم از استقلال جدا شدم ، ولی دوست داشتم زمانی که از استقلال جدا می شوم به تیمی بروم که تیم بزرگی باشد. هنگام جدایی ام از استقلال هم فتح اله زاده در ایران نبود . من با وی مشکلی نداشتم . یک ساله نیز قرارداد بستم تا بتوانم به استقلال بازگردم. برای بسیاری از بازیکنان پیش آمده که به ناچار تیمشان را ترک کرده و پس از آن مجددا به تیم خود بازگشتهاند. برای من هم همین اتفاق رقم خورد. جا دارد از اینجا از تمامی هواداران استقلال که در آن سال از جا به جایی من ناراحت شدند معذرت خواهی کنم. امیدوارم انشاءالله در استقلال به فوتبالم خاتمه میدهم.
* این امکان وجود ندارد که باز هم با پیشنهادهای خوب سایر باشگاهها از استقلال جدا شوی؟
تا زمانی که استقلال من را بخواهد در این تیم بازی میکنم. مگر این که یک مربی به تیم بیاید و بخواهد با دیگر مجموعهای از بازیکنان کار خود را ادامه دهد. اگر من قصد داشته باشم به فوتبالم ادامه دهم در چنین شرایطی مجبور به ترک استقلال هستم، در غیر این صورت همواره در استقلال خواهم ماند. طی چند سال گذشته نیز پیشنهاداتی داشتم اما کسی جرات نکرده با من مذاکره کند، چرا که میدانستند من بازیکن استقلال هستم و از این تیم جدا نمیشوم. من، جباری و آندو از جوانی در استقلال بودیم و این تیم همانند خانواده ماست. هرگز یک فرزند خانوادهاش را ترک نمیکند.
* سال گذشته همان طور که اشاره کردید، سال بسیار بدی برای تو و سایر بازیکنان استقلال بود. حتی آندرانیک تیموریان به بدترین شکل ممکن استقلال را ترک کرد. سال گذشته فصلی را پشت سر گذاشتید که همگان احساس میکردند تیمی منسجم و متحد ندارید. فشار زیادی به بازیکنان وارد شده بود و شائبههای فراوانی در این رابطه شکل گرفته بود. مباحثی همچون کم کاری بازیکنان ملیپوش نیز در این بین حاشیه زیادی ایجاد کرده بود. شما نیز در بطن این قصه بودید.
ما در ابتدای فصل خیلی خوب کار را شروع کردیم. شش هفته اول به همه تیمها
دو، سه گل زدیم و تصور بر این بود که استقلال با اختلاف قهرمان میشود، اما
به بازیهای سخت رسیدیم شرایط تیم عوض شد و نتوانستیم نمایش قبلی را داشته
باشیم و تیم به حاشیه رفت. مربی سابق استقلال نیز از بازیکنان ملیپوشش
توقع بیشتری داشت و هر چند که قلعهنویی انتقاداتی را مطرح میکرد اما در
نهایت سعی داشت که از بازیکنان حمایت کند.
به هر حال چون خود او هم تحت فشار بود از بازیکنان ملیپوش انتقاداتی را نیز مطرح کرد که این موضوع بر روی روحیه ما تاثیر منفی میگذاشت. واقعیت ماجرا این بود که ما سال خوبی را نداشتیم و خود من هم در نیم فصل دوم خیلی بازیهای خوبی را نتوانستم برای استقلال انجام دهم. دلیل این موضوع نیز مسائل مختلفی میتوانست باشد.
* بعد روانی چطور؟
بعد روانی که تاثیرات بسیار بیشتری داشت. فشاری بر روی بازیکنان ملیپوش ایجاد شده بود که همه کار را باید این بازیکنان انجام دهند. پس بقیه بازیکنان چه نقشی داشتند؟ مگر استقلال چند تا ملیپوش داشت؟ من، هاشم، امید و آندو بودیم. پیکان انتقادات به سمت بازیکنان ملیپوش رفته بود. فکر نمیکنم که سایر بازیکنان نیز بازیهای قوی را در فصل قبل به نمایش گذاشتند، به جز سجاد شهباززاده که فصل بسیار خوبی را پشت سر گذاشت. صحبتهای مطرح شده در ارتباط با امید ابراهیمی نیز نبود، چرا که او بهترین بازیهایش را برای استقلال انجام داد. این انتقادات بیشتر به سمت ما بود.
* در این شرایط بازیکنی مثل آندو نتوانست تحمل کند و از استقلال جدا شد اما شما ماندید و در استقلال کار خود را دنبال کردید.
به هر حال ترک کردن تیم کار سختی است. شاید آندو اصلا قصد نداشت استقلال
را رها کند. او واقعا یک استقلالی است، اما گاهی اوقات شرایطی پیش میآید
که انسان به میزانی تحت فشار قرار میگیرد که دیگر نمیتواند فعالیت خود را
ادامه دهد. به نظر من آندو تصمیم درستی گرفت و اگر در استقلال می ماند با
مشکلات بیشتری مواجه میشد. خوشحالم که فصل گذشته تمام شد. درست است که در
دیدار آخر فصل مقابل پرسپولیس بازی را واگذار کردیم اما خدا را شکر میکنم
که فصل گذشته به اتمام رسید.
حتی زمانی که فصل به اتمام رسید، با وجود این که امیر قلعهنویی از ملیپوشان انتقاد میکرد با او تماس گرفتم و بابت این که نتوانستیم فصل خوبی را داشته باشیم و به او کمک کنیم عذرخواهی کردم، چرا که قلعهنویی نیز زحمات بسیاری را برای استقلال متحمل شده و جام های زیادی را با استقلال کسب کرده است. اصلا درست نبود که بخواهیم رو در روی قلعهنویی قرار بگیریم. قلعهنویی نیز بابت این تماس بسیار تشکر کرد. به هر حال باید همواره جایگاه استاد و شاگردی در نظر بگیریم و حتی اگر با یکدیگر مشکل داشته باشیم و عقایدمان به یکدیگر نزدیک نباشد، باید حرمت یکدیگر را حفظ کنیم.
* این شائبه کم کاری ملیپوشان دقیقا از کجا شروع شد؟ آیا واقعا شما برای تیم ملی خوب بازی میکردید و برای استقلال کم کار بودید؟
من واقعا حتی در شخصیتم نمیبینم که به چنین مسایلی فکر کنم. چنین مسالهای
که مثلا در تیم ملی خوب باشم و در استقلال بد بازی کنم حتی به ذهنم هم
خطور نمیکند. درآمد فوتبالیستها از فوتبال است و باید پولمان حلال
باشد فرقی هم نمیکند شما در تیم ملی بازی کنید یا در باشگاه، باید تمام
توانتان را بگذارید که بهترین عملکرد را در تیم ملی و تیم باشگاهی خود
داشته باشید. وقتی در تیم ملی بازی می کنید شما زیر پرچم کشوری قرار دارید
که دیگر رنگها برای آن بی معناست است، تیم ملی هم هرگز مساله مالی با
خود به همراه ندارد که فرضا بخواهید برای تیم ملی بازی بهتری را به نمایش
بگذارید. ما پولمان را از باشگاه می گیریم و در وهله اول باید در باشگاه
بهترین نمایش را داشته باشیم.
من بعید می دانم که کم کاری توسط بازیکنان استقلال در فصل قبل صورت گرفته باشد. این که بازیکنی بخواهد عمدا برای استقلال خوب بازی نکند. من این مساله را در خودم نمیدانم. به نظرم باید سایر بازیکنان تیم ملی نیز در این خصوص نظرشان را اعلام کنند. بعید می دانم بازیکنی شرافت خودش را زیر پا بگذارد که بازی بدی را به نمایش بگذارد.
* آندرانیک تیموریان پس از جدایی از استقلال و پیوستن به تراکتورسازی عملکرد بسیار خوبی داشت. حتی در پایان فصل جزو نامزدهای تصاحب بهترین بازیکن لیگ بود. در نهایت هم به عنوان بهترین بازیکن میانی لیگ چهاردهم انتخاب شد. چه اتفاقی برای بازیکنی مثل آندو رخ میدهد تا نتواند در استقلال آن گونه که میخواهد بازی کند؟ بازیکنی که از ابتدای جوانی در استقلال بوده و به گفته خودت این باشگاه برای او همانند خانوادهاش است.
قطعا آندو در استقلال تحت فشار بوده است و به همین دلیل در تراکتورسازی توانسته نمایش خوبی را داشته باشد. این که بازیکنی همانند آندو در استقلال عملکرد خوبی ندارد و به تیم دیگری میرود و میتواند بهترین بازیها را به نمایش بگذارد فقط و فقط به مساله روانی و فشارهای ایجاد شده مربوط است.
* در گذشته چندین بار بازوبند استقلال را بر بازو بستهای، کم کم به بازیکن با تجربهای تبدیل شده ای و همان گونه که خودت پیش از این گفته بودی، احتمالا در سالهای آینده بازوبندهای استقلال یا تیم ملی به بازیکنان با تجربهای همچون تو خواهد رسید. بازیکنی که روزی جوان بود و کارش را آغاز کرده بود، این روزها در مرز پختگی قرار گرفته و و زمانی تا تبدیل شدن او به یک کاپیتان واقعی باقی نمانده است.
من اصلا به بازوبند فکر نمیکنم. سال گذشته نیز پس از امیرحسین و آرش
بازوبند را من میبستم. حتی یکی، دو بازی نیز اصلا حواسم نبود که بازوبند
بر بازویم قرار دارد. وقتی که به بیرون از زمین آمدم قلعهنویی به من گفت
که بازوبند را نیز با خودت به بیرون آوردهای. اصلا متوجه نشدم که بازوبند
بر روی بازویم قرار گرفته است. اصلا این مساله برایم ارزشی نداشت نه این که
بازوبند استقلال برایم بی ارزش باشد اما به هر قیمتی حاضر نبودم که حتما
بازوبند را بر بازویم ببندم. امسال نیز فکر نمیکنم برای کسی مهم باشد که
بازوبند را ببندد. مهدی رحمتی ، آرش برهانی ، وحید طالب لو نیز از بازیکنان
قدیمی استقلال هستند .
کاپیتان تیم ما مهدی رحمتی است . کسی هم اعتراض ندارد . مهدی رحمتی به خوبی توانایی اداره تیم بعنوان یک کاپیتان را دارد . شاید حتی یک بار هم بحث کاپیتانی مطرح نشد و این که بازیکنی بخواهد بگوید من یک سال بیشتر در استقلال بودهام و بیشتر بازی انجام داده ام و باید بازوبند را ببندم. این یک دل بودن بسیار مهمتر از این است که اصلا مهم باشد چه کسی آن پارچه را میبندد.
* درباره تیم استقلال در این فصل هم صحبت کن . تقریبا بازیکنانی با فیزیک معمولی جمع شدهاید که یکدیگر را به خوبی در زمین بازی پیدا می کنید.
امسال سیاست باشگاه این بود که بازیکنان جوان را جذب کنند. فکر میکنم این اتفاق نیز رخ داده و بازیکنان جوان با سابقهای در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. جابر انصاری، روزبه چشمی، میثم مجیدی و حتی محسن کریمی بازیکنانی هستند که میتوانند برای استقلال مفید باشند. تیم خوبی داریم اما باید بتوانیم آن را حفظ کنیم. ما بعد از بازی با ذوب آهن فهمیدیم که نمیتوانیم 90 دقیقه حمله کنیم. ما یک نیمه کامل تمرین میکردیم و گل می زدیم اما پس از آن تعادل کافی را نداشتیم. در حالی که بازی با استقلال اهواز خواستیم بازی را مدیریت کنیم. نیمه اول کمتر حمله کردیم و نیمه دوم فشار خود را ادامه دادیم و نشان دادیم استقلال تیمی نیست که بخواهد در نیمه دوم کم بیاورد حتی در آن گرمای بسیار زیاد اهواز توانستیم نمایش خوبی داشته باشیم.
* درباره تغییر پست در این مساله مطرح شده که با جدا شدن از لب خط و تمایل بیشتر برای نزدیک شدن به میانه میدان فضای بیشتری برایت ایجاد شده و نمایش بهتری داشتهای. در بازی با ازبکستان در تیم ملی برای اولین بار تقریبا در میانه زمین به میدان رفتی. این روزها در استقلال می بینیم که خسرو حیدری آن بازیکنی نیست که همواره لب خط بازی کند. فضای بیشتری داری و آزادی عمل فراوانی به تو داده شده است که می توانی در نقاط مختلف زمین قرار بگیری.
این پست برای من جدید نیست. در تیم ملی الان یک پست جدید دارم و هافبک بازی میکنم اما در استقلال همان پستی را که قبلا بازی میکردم را همچنان در اختیار دارم. مظلومی اجازه داده است با توجه به این که سمت راست استقلال را میبندند از لب خط جدا شوم. یکی از مشکلات فصل قبل نیز این بود که سمت راست استقلال را میبستند و اجازه کار را به ما نمی دادند اما امسال پس از صحبت با صالح و مظلومی این اجازه را به من دادند که حتی به مرکز و سمت چپ زمین بیایم و این جا به جاییها را انجام دهم. این موضوع برای من خیلی خوب بوده و مطمئنا همین روال را ادامه میدهم.
* آیا این پست با آن پستی که در بازی با ازبکستان به تو محول شده بود دارای تفاوت است؟
بله در بازی با ازبکستان کاملا هافبک وسط بودم. کیروش قبل از اردوی سوئد به من گفت که میخواهم در این پست از تو استفاده کنم که در بازی با ازبکستان و ترکمنستان در این پست به میدان رفتم.
* خیلی ها معتقدند ما در پست بازی ساز میانی دچار مشکل هستیم و پس از رفتن علی کریمی از تیم ملی و جدایی مجتبی جباری این ضعف آشکار به چشم می خورد.
کیروش بر اساس تیم حریف نفراتش را می چیند. شاید در یک بازی خیلی تغییرات داشته باشد و در هر اردویی نیز سعی میکند که از آماده ترین بازیکنان استفاده کند و من این را واقعا دیدهام. در اردوی قبل اوایل کار بود که بدنم خیلی آماده نبود اما پس از این که به صورت اختصاصی تمریناتم را پشت سر گذاشتم شاید فکر کنم بیشترین دوندگی را نیز پس از این دو بازی داشتم. کیروش برای تمریناتش برنامهریزی دارد. اگر باشگاههای ما بتوانند این گونه برنامهریزی کنند و تمرینات خوبی را پشت سر بگذارند مطمئنا میتوانیم بازیهای خوبی را نیز در رده باشگاهی شاهد باشیم.
* درباره پرسپولیس هم نظرت را بگو. آنها لیگ چهاردهم را خیلی خوب شروع نکردند و قبل از بازی با فولاد خوزستان به قعر جدول چسبیده بودند.
پرسپولیس تیم قابل احترامی است و واقعا جایگاهش در انتهای جدول نبود. آنها رقیب ما هستند اما تیم خوبی هستند. من بازیهای آنها را دیدهام و بازی با ذوب آهن نیز حقشان بود که پیروز شوند اما باید بدانیم که این تیمهای حرفهای هستند که پیروز از میدان خارج میشوند. به بازی خوب امتیاز نمیدهند. مطمئنا پرسپولیس باید بالاتر از این رده قرار بگیرد. هر چقدر پرسپولیس و استقلال قوی تر باشند هم تیم ملی و هم لیگ از جذابیت بالاتری برخوردار خواهد بود.
* در نهایت پرونده خصوصی سازی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بسته شد. با تبدیل شدن آنها به موسسه فرهنگی واگذاری آنها به بخش خصوصی ملغی شده است. شما فصل قبل با توجه به این که مدت زیادی درگیر این مساله بودید تا چه میزان کیفیت کار بازیکنان، کادرفنی و مسئولان دو باشگاه درگیر مسالهای شد که در نهایت هم نتیجه باقی ماند.
صددرصد. ما در طول فصل با هر خبری که منتشر میشد دل مشغولیهایی را داشتیم. در ابتدای فصل بود که 20 درصد از حقوقمان را گرفتیم و عنوان کردند که فصل بسیار خوبی را خواهیم داشت اما دیگر تا انتهای فصل هیچ پولی را نگرفتیم و همان 20 درصد اولیه بود. مطمئنا زمانی که به تیم پول تزریق نشود تیم به حاشیه میرود. ما بازیکنی را داشتیم که سر تمرین نمی آمد تا پولش را بگیرد اما شاید در شخصیت من و خیلی از بازیکنان دیگر نبود که نخواهیم به سر تمرین برویم. مطمئنا این مساله خیلی بر روی شرایط تیم تاثیر داشت.
در اینجا باید از مدیریت و اسپانسر باشگاه تشکر کنم که با همه مشکلات در پی حل مشکلات مالی بچه ها هستند . ما هم باید به نوبه خود کمک کنیم تا باشگاه بتواند سیاستهای اقتصادی خویش را اجرا نماید .
* برخی معتقدند پروژه تضعیف استقلال و پرسپولیس اتفاقی تعمدی است و میخواهند علاقمندان به رشته فوتبال را دلزده کنند. به عنوان یک بازیکن تحلیلت از این مساله و تضعیف این دو باشگاه در طی این مدت اخیر چیست؟
درست است که استقلال و پرسپولیس تیمهای دولتی هستند. اما این دو تیم
متعلق به مردماند. باید مشکلات استقلال و پرسپولیس حل شود. فصل قبل مساله
خصوصی سازی بود که به مزایده گذاشته شد. خیلی ها قصد داشتند که این دو
باشگاه را بخرند اما در نهایت هم پشیمان شدند. واقعا اگر خود دولت قصد
اداره این دو تیم را دارد باید بودجه و منابع این دو باشگاه را تامین کند.
این گونه نیست که شما تیم را در اختیار بگیرید و خبری از تخصیص اعتبار و
بودجهای نباشد.
خیلی از مردم میگویند که چرا پول دولت باید به جیب
بازیکنان برود؟ خب این فوتبال میتواند خصوصی باشد. خیلی از افراد سرمایه
دار هستند که قصد دارند باشگاههای همچون استقلال و پرسپولیس را بخرند و
برای آنها هزینه کنند. زمانی که چنین افرادی وجود دارند و میخواهند مبالغ
عمدهای را به بازیکنان بپردازند تا بهترین تیم را داشته باشند چرا این
اتفاق مدنظر قرار نمیگیرد؟ ما در ورزش افرادی مانند مهندس علی انصاری
داریم که همواره بدون تبلیغات رسانه ای حامی ورزش بوده و این برای ورزش ما
یک فرصت است . قطعا دود چنین اقدامی به چشم بازیکنان میرود و مردم دائم
میگویند که بازیکنان پول دولت را در جیب دارند. فوتبالیستها از کجا به
اینجا رسیدهاند؟ مگر فوتبالیست سه ماهه به چنین شرایطی دست یافته است.
من به یاد دارم که چقدر پیاده روی می کردیم که به محل تمرین برسیم. مگر چند
نفر فوتبالیست داریم که در نهایت فرهاد مجیدی ، مجتبی جباری و یا مهدی
رحمتی میشوند؟ کسانی که می آیند و میگویند فوتبالیستها پول زیادی
میگیرند، میدانند الان امید روانخواه کجاست؟ چه کسی سراغ او را میگیرد؟
بازیکنی که تا سطح استقلال رشد کرده و درست زمانی که میخواهد از فوتبالش
درآمد داشته باشد و به تیم ملی برسد، فوتبالش به دلیل مصدومیت تمام
میشود و حتی نتوانسته خیلی از پولهایش را از باشگاه استقلال دریافت کند.
اگر میخواهند فوتبال را اداره کنند واقعا باید برایش هزینه کنند، چرا که
در تمام دنیا همین است. اگر هم نمیتوانند این کار را انجام دهند باید
باشگاهها را خصوصی سازی کنند. واقعا رقمهایی که عنوان میشود هرگز به
واقعیت تبدیل نمیشود.
بیایید من همین الان چکها چندین و چند سال قبل
استقلال را به شما نشان دهم که علیرغم جابه جایی چند مدیرعامل در استقلال
همچنان نقد نشده اند اما هر جا می رویم مردم فکر میکنند که ما از جیب
آنها پول برداشتهایم. فوتبال هنری است که در تمام دنیا برای آن هزینه
میکنند.
مگر چند فوتبالیست هستند که میتوانند قراردادهای خیلی خوب
ببندند؟ به هر حال خیلیها میخواستند فوتبالیست شوند، نتوانستند.
کسانی که میتوانند قراردادهای خیلی خوب ببندند تعدادشان زیاد نیست. در
حال حاضر چند تا بازیکن را میتوانید پیدا کنید که قراردادشان بالای 700 –
800 میلیون تومان باشد؟ ما حتی با این مساله نیز مشکل نداریم که رقم
قرارداد ها کم شده است بیایند در طرف دیگر سخت افزارها را ارتقا بخشند.
وقتی پول فوتبالیستها را کم میکنند حداقل در طرف دیگر امکانات سخت
افزاری را بهتر کنند تا فوتبالیستها بتوانند از آن استفاده کنند. زمین
اختصاصی ایجاد کنند و ابزار اولیهای را فراهم کنند که ما هم اکنون در آن
مشکل داریم. کیروش هم اکنون سرآمد مربیانی است که در تیم ملی با این
مساله مشکل دارد. ما در تیم ملی با امکانات اولیه نیز مشکل داریم.
باشگاههایمان که شرایط بدتر از این است، چرا که از ابتدا و در همان ردههای پایه با نقص مواجه هستیم. در تهران چند زمین خوب داریم که بازیکنان پایه بتوانند از همان ابتدا فوتبال را به خوبی یاد بگیرند؟ بروید و حوزه خلیج فارس را ببینید که چه هزینههایی برای فوتبال انجام میدهند. برای فوتبال باید هزینه کنیم. این فقط فوتبالیستها نیستند که قراردادهای خوبی میبندند.
بسکتبالیست و والیبالیستها نیز قراردادهای خوبی میبندند، اما به دلیل این که برنامه "90" وجود ندارد، آنها زیر ذره بین قرار نمیگیرند. با توجه به این که رسانهها بیشتر به فوتبال می پردازند و اقبال عمومی به فوتبال بیشتر است، مطمئنا همه به سمت فوتبالیستها توجه بیشتری دارند. فوتبال نیز افتخار آفرینی داشته مگر تیم ملی به جام جهانی نرفت؟ مردم حتی از شکست ایران و بازی بسیار خوبی که مقابل آرژانتین داشتند، خوشحال بودند. همین خوشحالی مردم کار بزرگی است که فوتبال در آن سهیم است. وقتی یک مربی حرفهای همچون کیروش به ایران میآید امکانات میخواهد ، چرا که در باشگاهی همچون منچستریونایتد و رئال مادرید مربیگری کرده و باید امکانات لازم را فراهم کند. ما همواره چه در باشگاهها و چه در رده ملی مشکل سخت افزاری داشته ایم.
* به احتمال فراوان با اتمام جام جهانی 2018 روسیه و جام ملتهای آسیا 2019 امارات پرونده حضور تو در تیم ملی نیز بسته شود. دوست داری با تیم ملی چه نتایجی در جام جهانی و جام ملتهای آسیا کسب کنی؟
من به یکی از آرزوهایم که بازی در جام جهانی بود رسیدهام. این موضوع آرزوی هر بازیکنی است. در جام ملتهای آسیا نیز دو بار بودهام. امیدوارم که بتوانم کارم را در تیم ملی ادامه دهم. این مهم نیست که من بازی کنم یا بازیکنان دیگری. خیلی از بازیکنان بوده اند که در تیم ملی بازی کردهاند و هم اکنون در لیست کیروش قرار ندارند ، ولی فکر میکنم هر بازیکنی که به تیم ملی میآید باید بهترین عملکردش را برای تیم ملی داشته باشد تا برای کشورش افتخارآفرینی کنید و با تیمی که کیروش ساخته موفق باشیم. تیمی که ترکیبی از بازیکنان جوان و با تجربه است. امیدوارم که بتوانیم مجددا به جام جهانی برویم.
* فکر می کنی بتواند تیم ملی ایران بتواند از مرحله جام جهانی 2018 روسیه صعود کند؟
این بار کارمان بسیار سخت تر از جام جهانی 2014 برزیل است. ما حتی در رقابتهای انتخابی جام جهانی 2018 روسیه نیز مسیر سختی پیشرو داریم. شرایط صعود از رقابت های گروهی مرحله انتخابی جام جهانی با توجه به تصمیمات اتخاذ شده سخت تر از قبل شده است و ممکن است خیلی از تیمهای قوی در یک گروه قرار بگیرند.
* تیم ملی فوتبال ایران در مدت اخیر رنکینگ اول تیمهای آسیایی در فیفا را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که کیروش دائما عنوان میکند تیمهایی همچون کره جنوبی، ژاپن و استرالیا از ایران بهتر هستند و شرایط مطلوبتری برای صعود به جام جهانی دارند به گونهای که تقریبا صعود آنها به مرحله بعد قطعی شده است.
آنها از هر لحاظ حرفهای هستند. ژاپن برنامهریزی کرده است که در سال 2030 قهرمان جهان شود. وقتی هدف یک کشور این است پس بدانید برنامهریزی های لازم را نیز انجام دادهاند ما حتی برنامه آینده مان را نیز نمی دانیم. کیروش نیز همیشه از این مساله ناراحت است. باید قبول کنیم که آنها از ما جلوتر هستند ، ولی غیرت ایرانی چیز دیگری است. این که در جام جهانی قبلی به عنوان تیم اول صعود کردیم و کره بعد از ما در رده دوم قرار گرفت. از لحاظ امکانات نیز به خوبی می دانیم که این سه تیم از ما بهتر هستند و بازیکنان خوبی دارند که در اروپا بازی میکنند. کیروش نیز به همین دلیل عنوان کرده که صعود آنها قطعی است. کره جنوبی تنها در بازیهای اخیر خود به تیم ملی ایران باخته، بازیکنان ما نشان داده است که حتی با امکانات کمتر استعدادمان از آنها بیشتر است.
* در ارتباط با استعداد یک بازیکن صحبت کردی، حتی همایون بهزادی که از ستارههای اسبق فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس است، در مصاحبهای با ایسنا عنوان کرد که خسرو حیدری بازیکنی است که به خوبی ضربات کات دار را ارسال میکند. درباره ویژگیهای منحصر به فرد فوتبالت صحبت کن. آیا این ویژگیها ذاتی است یا اکتسابی؟
این یک استعداد ذاتی است. من از تیم ملی جوانان، پاس گلهای زیادی می دادم و هم اکنون هم سعی کردهام برای استقلال خوب بازی کنم و پس از آن پاس های گل خوبی بدهم. نمیتوانم بگویم که چه کار میکنم که توپهایم تا این میزان کات میگیرند؟ یک بازیکن خوب شوت می زند، یک بازیکن به خوبی دریبل میکند. به هر حال هر بازیکن یک استعداد خاصی دارد.
* نقطه فرود توپهایت را چطور تنظیم می کنی؟
این موضوع به مرور زمان برای من به عادت تبدیل شده است. این که با تمرین استعدادت به عادت تبدیل میشود.
* درباره داوریهای این فصل رقابتهای لیگ برتر هم نظرت را عنوان کن. برخیها معتقدند که سطح داوریهای لیگ برتر از بازیها بالاتر است. برخی نیز هجمههای فراوانی داوری در این فصل وارد کردهاند.
در این فصل هر تیمی در هر هفته نسبت به داوری شاکی بوده است. این موضوع برای همه تیمها بوده است. ما به جز بازی مقابل استقلال اهواز در این فصل از داوری ضرر کردهایم. پرسپولیس و سایر تیمها نیز به همین شکل. ممکن است در یک هفته برای استقلال اتفاق بیفتد و هفته دیگر برای سپاهان، این یک مساله طبیعی است. باید سعی کنیم که داوریمان را قویتر کنیم تا از مشکلات به وجود آمده نیز جلوگیری کنیم.
* تا به حال اخراج شدهای؟
یک بار. بازی با سپاهان بود که در جام حذفی و پس از دریافت کارت زرد اول، با توجه به درگیری که با خلعتبری داشتهام اخراج شدم. داور آن بازی فغانی بود و یک مقدار هم سخت گیری کرد. گویا همواره پای فغانی در میان است. (با خنده) البته این را هم بگویم که من تا به حال با هیچ داوری درگیری لفظی نداشتهام.
* فقط با کمک داورها؟
به هر حال با توجه به این که من لب خط بازی میکنم ممکن است اتفاق بیفتد که کمک داورها اعتراض کنم. آن هم تحت شرایط خاصی است. شاید تیم از نظر نتیجه عقب است و بازیکنان عصبی هستند. شاید به چند تصمیم لحظهای اعتراض کنیم ، ولی در کل چنین موضوعی وجود ندارد.
* هنوز کسی به خوبی نمی داند که تو دفاع راست هستی یا هافبک راست…
من بازیام به گونهای است که در تمام پستها بازی کنم. دفاع راست، هافبک راست، هافبک وسط و هافبک چپ. من قبل از این که هافبک راست باشم، هافبک وسط بودم در جوانان استقلال به همراه مجتبی جباری هافبک وسط بودم. در تیم ملی جوانان بود که به سمت راست زمین منتقل شدم. خصوصیات بازیام این است که در این پستها بتوانم بازی کنم. در تیم ملی نیز تاکنون بیشترین بازی را در پست دفاع راست انجام دادهام. در جام جهانی کیروش تصمیم گرفت که من را در یک پست جلوتر به کار گیرد. من در تیم ملی نیز در سمت دفاع راست اشتباهی را نکردم.
* اما تو بیشتر در هافبک راست بیشتر بازیت به چشم می خورد.
این موضوع بستگی به نحوه بازی بازیکن دارد. یک بازیکنی همچون مهرداد پولادی در دفاع چپ بازیاش بیشتر به چشم می خورد. احسان حاج صفی در سمت هافبک چپ این گونه است. من در سمت هافبک راست با توجه به این که بیشتر حمله میکنم، ممکن است بازیام بیشتر به چشم بخورد.
* با توجه به این که همواره در تیم ملی دعوت شدهای و سرمربی تیم ملی نیز به تو اعتقاد خاصی دارد، شائبهای مطرح شده که همواره بازیکنان تیم ملی از کارلوس کیروش حمایت میکنند. دلیل این حمایت همه جانبه بازیکنان از سرمربی تیم ملی چیست؟
به نظر من دید وسیع کیروش عامل این موضوع است. کی روش دید وسیعی نسبت به
فوتبال دارد. من واقعا از نگاه او به فوتبال لذت می برم، چرا که یک
دقیقه هم کارش را رها نمیکند که بخواهد به چیز دیگری فکر کند. او همواره
در حال مطالعه است و همواره بهترین صحبتها را مطرح میکند. حتی یک کلمه
اضافی نیز از زبان او خارج نمیشود. زمانی که درباره یک تیمی حرف می زند
مهمترین صحبتها را به بازیکنان منتقل می کند.
من همین الان یاد دیدار
تیم ملی فوتبال ایران مقابل کره جنوبی افتادم که چه پروژههایی را مد
نظر قرار داد تا به بازیکنان تیم ملی انگیزه بدهد. کیروش عکس مربی کره را
به همراه لباس تیم ملی ازبکستان به درون اتاق بازیکنان زده بود. او از
لحاظ روانشناسی نیز بسیار قوی است.
به نظر من کار روانشناسیاش یک مربی
مهمتر از کار فنی اوست. کیروش قبل از این که ما به درون زمین برویم به
هر کدام از بازیکنان تیم ملی یک خار گل داده بود و به ما گفت که باید این
خار را در درون دستمان له کنیم. او به ما گفت که شما گل را به بازیکنان
کره بدهید اما همانند ماری باشید که می خواهید آنها را نیش بزنید. آنقدر به
ما انگیزه داده بود که می خواستیم در زمین بازیکنان کره را قورت بدهیم.
کیروش را از لحاظ فنی همه قبول دارند اما من از نظر روانشناسی واقعا
چیزهای بسیاری از او یاد گرفتهام. شاید یک مربی از لحاظ فنی خیلی قوی
باشد، اما روانشناس خوبی نیست چنین مربیانی نمیتوانند تیم خود را جمع
کنند. چنین مربیانی فقط میتوانند تمرینات خوبی بدهند ، ولی نمیتوانند
بازیکنان خود را یکدل کنند. یک چیز جالب درباره کیروش به شما بگویم.
ما مقابل ازبکستان به خوبی بازی کردیم و توانستیم آنها را در خانه شکست دهیم اما زمانی که به ترکمنستان رفتیم در حالی که باید این دیدار را با برد پشت سر میگذاشتیم، نتوانستیم سه امتیاز را کسب کنیم. کیروش پس از این بازی به درون رختکن آمد و گفت که شما شاگردان من نیستید. گفت من این بازیکنانی که دیدم شاگردان من نبودند. نکته جالب این است که صحبتهای او همین جا تمام شد. در فرودگاه تهران بود که او تک تک بازیکنان را در آغوش گرفت. شاید هر مربی دیگری بود تا چند روز میگفت بازیکنان عامل این شکست بودند اما او در فرودگاه همه چیز را فراموش کرده بود و بازیکنان را به خوبی بدرقه کرد.
* پس از مرخصی طولانی مدت کیروش هجمههای فراوانی علیه او ایجاد شد که لیگ را تحت نظر قرار نمیدهد.
مطمئنا او بازیهای لیگ را دنبال میکرده که هم اکنون تعدادی از بازیکنان
را کنار گذاشته و بازیکنان جوانی را در لیست تیم ملی قرار داده است.
دستیاران کیروش همواره در حال نظاره رقابتها هستند. گاهی اوقات ما
مارکار آقاجانیان را می بینیم که از خستگی نمیتواند راه برود. بعضا تا
نیمههای صبح در حال آنالیز بازیها هستند و حتی یک لحظه هم کار را رها
نمیکنند. این که مرخصی او طولانی بوده قطعا کارش را نیز انجام داده است.
او مربی حرفهای است و میداند زمانی که نیست باید چه کارهایی را انجام
دهد. او با شروع لیگ در ایران نبوده اما بازیکنانی که در لیست تیم ملی
قرار گرفتهاند همان بازیکنانی هستند که بهترین نمایش را در تیمهای
باشگاهی داشتهاند و این مطمئنا نشان از اشراف او به رقابتها دارد.
کیروش با هیچ بازیکنی خصومت نداشته است. موردی را بیاورید که یک بازیکن بی
دلیل از تیم ملی کنار گذاشته شده است و یا بی دلیل به او بازی نرسیده
است. او به همه مسائل فنی نگاه میکند. بازیکنانی که با کیروش کار
کردهاند و بازیکنانی که هم اکنون کنار گذاشته شدهاند فکر نمیکنم در میان
آنها کسی باشد که از او بد گفته باشد.
شاید بازیکنی به دلیل نبودن در لیست کیروش مصاحبه کرده باشد خب معلوم است که چنین بازیکنان دیگر دعوت نمیشوند اما هرگز از مسائل فنی کیروش حرفی نزدهاند، چرا که می دانند او از نظر فنی مربی قوی است. هر مربی دارای ایده های خاصی است. شاید یک بازیکن در رده باشگاهی بهترین بازیکن تیمش باشد اما در تفکرات کیروش جایی نداشته باشد. چنین مسالهای را به عینه دیدهایم که و گفتهاند که چرا فلان بازیکن به تیم ملی دعوت نمیشود. به نظر من چنین بازیکنانی به جای مصاحبه علیه سرمربی باید خودش را به تیم ملی تحمیل کند. اگر من روزی در تیم ملی نباشم به شخصه خودم کیروش را بیشتر حمایت میکنم. او برای همه ما بازیکنان وقت گذاشته و من چیزهای زیادی را از او یاد گرفتهام.
* چرا فوتبال ایران چند سالی است با کاهش لژیونر روبرو شده و بازیکنان ایران تنها مقصدشان لیگهای حوزه خلیج فارس است؟
شما تا زمانی که در ایران فوتبال بازی می کنید اگر نتوانید به جام جهانی بروید و در این رقابتها بازی کنید کسی شما را نمیبیند. فکر می کنید همین احسان حاج صفی چرا هم اکنون پیشنهاداتی از اروپا دارد؟ آیا فکر می کنید کسی لیگ ایران را نگاه میکند؟ ابتدای صحبتهایم گفتم که من چهار سال دیر به استقلال آمدم. منظورم از عنوان این جمله این بود که اگر میتوانستم از 20 سالگی به استقلال بیایم شاید در 24 سالگی به اروپا میرفتم.
*درباره بهترین و بدترین خاطره فوتبالیات نیز صحبت کن.
قهرمانیام با استقلال در مشهد خیلی برایم خوشحال کننده بود. سال اول حضورم در استقلال بود. بهترین خاطرهام در تیم ملی نیز بازی در جام جهانی است. تلخترین اتفاق فوتبالیام نیز فصل 93 – 94 به رقابتهای لیگ برتر با استقلال بود. اصلا سال خوبی برایم نبود. سالی که در سراسرش آرزو میکردم تمام شود.
*اگر فوتبالیست نمی شدی چه شغلی را انتخاب می کردی؟
من در جوانی جواهرسازی میکردم، ولی مطمئنا جواهر ساز نمی شدم، چرا که استعدادش را نداشتم. همان زمان که فوتبال بازی میکردم جواهرسازی نیز انجام میدادم اما استعدادش را نداشتم. نه این که به این شغل احتیاج داشته باشم در کل به این شغل استعدادی نداشتم، ولی به این کار علاقه داشتم و آن را انجام میدادم اما نمیدانم چه کاره میشدم.
* درباره بازیکنان سربازی که کارت معافیت آنها باطل شده بود تصمیم بر این شد که تیم ملی بزرگسالان را تا اطلاع ثانوی همراهی نکنند. به نظر تو این موضوع به تیم ملی لطمه نخواهد زد؟
قطعا این بازیکنان به دو بازی اخیر مقابل گوام و هند نخواهند رسید.
بازیکنانی که هم اکنون سرباز هستند میتوانستند به تیم ملی کمک کنند. به
هر حال این تصمیمی است که گرفته شده است اما امیدوارم که بتوانند در
بازیهای بعدی تیم ملی را همراهی کنند. ما میتوانیم دوباره به جام
جهانی برویم و مردم را خوشحال کنیم. نباید فوتبالمان را بکشیم. خیلیها
منتظر این هستند که تیم ملی به جام جهانی نرود و دوباره به فوتبال
حمله ور شوند و فوتبال را از بین ببرند.
فوتبال به دلیل این که همواره در چشم بوده برخی تصمیم داشتند آن را تخریب کنند تا این که حمایتهای لازم را انجام دهند. هر زمانی که از تیم ملی حمایت شده است نتیجه گرفتهایم مقابل کره جنوبی در آزادی دیدیم که علیرغم 10 نفره شدن توانستیم بازی را با پیروزی پشت سر بگذاریم. آن زمان حمایتی همه جانبه از تیم ملی شکل گرفته بود، ما پس از پیروزی در آن بازی دوباره زنده شدیم. بنابراین حمایت از تیم ملی جواب داده و باید این حمایتها ادامه دار باشد تا بتوانیم مجددا با صعود به جام جهانی خوشحال کنیم.