به گزارش مشرق، علیرغم شدت حملات وحشیانه ارتش سعودی و با وجود جنگ روانی و تبلیغاتی ماشین رسانه‌ای رژیم ریاض و متحدان عربش، ملت یمن در قبال تجاوزهای ارتش آل سعود و مزدورانش، پایداری و مقاومت شجاعانه از خود نشان دادند. در سایه تحولات نظامی و میدانی اخیر یمن، جغرافیای برتری نظامی و میدانی این سرزمین بدین شرح است:
1- منطقه آزال: این منطقه شامل استانهای؛ صعده، عمران، صنعاء و ذمار می‌باشد، انصارالله و متحدان نظامی و قبیله‌ای آن دست برتر در این منطقه دارند. گروههای مسلح طرفدار سعودی در این روزها سعی دارند جای پایی در این منطقه داشته باشند. درگیری‌های محدود و کم عمق در شهرهای ذمار، عتمه و معبر مشاهده می‌شود. هواداران مسلح عبدربه منصور هادی با تحرک نظامی محدود سعی دارند تاکتیکهای نظامی ایذایی و فریب در این منطقه پیدا کنند.
2- منطقه تهامه: استانهای الحدیده، حجه و المحویت، در این منطقه واقع شده و تمامیت آن در تسلط و سیطره نیروهای انصارالله می‌باشد، پس از تحولات جنوب، گروههای مسلح هوادار ریاض در منطقه الحدیده رخنه کرده و در آنجا جبهه‌ای علیه نیروهای انصارالله به وجود آوردند.
3- منطقه عدن: در جنوب یمن واقع شده، جایگاه راهبردی دارد و شامل استانهای همچون عدن، لحج، ابین و ضالع است، ائتلاف نیروهای مسلح عبدربه منصور هادی رئیس جمهور فراری یمن و جریان مسلح سلفی و القاعده نقش موثری در نبردهای این منطقه داشته و انصارالله و متحدان به دلایل زیادی وادار به عقب نشینی از این منطقه شده اند. این منطقه ظاهراً تحت کنترل نیروهای هوادار آل سعود است ولی برخی از قبایل فعال در ائتلاف نظامی و مسلح هوادار عبدربه منصور هادی با تسلط و نفوذ وهابیت و آل سعود مخالفند و شکنندگی این ائتلاف بسیار محتمل است.
4- منطقه سبأ: استانهای مارب، الجوف، والبیضاء از جمله استانهای این منطقه هستند و در حال حاضر کانون درگیری میان نیروهای انصارالله و جبهه به اصطلاح مقاومت مردمی که از سوی عربستان سعودی و امارات متحده عربی حمایت صد جانبه می‌شوند. جریان هوادار سعودی در حال حاضر بر شهر مأرب (مرکز استان) و چاه‌های نفتی این منطقه مسلط و شهرستان‌های استان مارب مانند صرواح، حباب، حریب القوامیش و حریب تحت کنترل انصارالله می‌باشد و شهرستان مجزر کانون نبردها میان طرفین است. انصارالله ، اغلب مناطق استان الجوف را در تسلط خود دارد. استان البیضاء بیشتر در کنترل رزمندگان انصارالله است ولی مناطقی همچون الزاهر، رداع و قیقه الرداع محل زد و خورد دو طرف درگیر می‌باشند.
5- منطقه الجند: استانهای تعز، و إب، این روزها شاهد درگیریها و کرّ و فرّ میان طرفهای درگیر می‌باشد و سیطره و دست برتر در این منطقه هنوز به سود هیچکدام از دو طرف به ثبت نرسیده است. رسانه‌های طرفدار ریاض و متحدان از چیرگی اردوگاه عبدربه بر تمامیت این منطقه گزارش می‌دهند ولی نیروهای انصارالله از دفع حملات و مقاومت در قبال هواداران سعودی صحبت به میان می‌آورند.
6- منطقه حضرموت: جغرافیای برتری و چیرگی میدانی در این منطقه بدین شرح است:
کنترل استانهای حضرموت و المهره در دست نیروهای عبدربه منصور هادی ولی شهر المکلّا مرکز استان حضرموت در دست جریان القاعده است. استان شبوه در قلمروی اردوگاه انصارالله است. کانونهای درگیری در حال حاضر در منطقه العرم و قرن السوداء در خاور استان شبوه است.
با بررسی وضعیت نفوذ و برتری نظامی اطراف درگیر در این کشور، این حقایق میدانی هویدا می‌شود.
1- رزمندگان انصارالله و متحدان آن با گذشت 6 ماه (6 فروردین 1394 شروع تجاوز) از تجاوز جنگنده‌های آل‌سعود و جنگ مزدورانش علیه ملت یمن، همچنان در اغلب استانهای شمال یمن از برتری نظامی برخوردارند.
2- جنگ روانی و تبلیغاتی و تولیدات ماشین جنگ نرم آل سعود علیه ملت مقاوم یمن، برای ریاض و برخی از کشورهای عربی خلیج فارس هزینه کلانی در برداشته و علیرغم آن تجاوزکاران هنوز به هدف خود نرسیدند. جنگ روانی اردوگاه ریاض نقش مهمی در بزرگنمایی پیروزیهای هوادارانش داشته است. رسانه‌های وابسته به مقاومت ملت یمن در مقابل یک جنگ نامتوازن روانی و تبلیغاتی قرار دارند و تا حدودی توانسته صدای مظلومیت اهالی این دیار را به گوش جهانیان برسانند و جنایات آل‌سعود را در این سرزمین مستند و به ثبت تاریخی برساند.
3- رزمندگان انصارالله در برخی از مناطق به ویژه در جنوب یمن تاکتیک عقب نشینی اختیار کرده تا فرصتی تاریخی برای جبهه انقلابیون جنوب یمن که با آل سعود خصومت تاریخی دارند، فراهم سازند. قبایل یمن جنوبی به طور تاریخی و سنتی با آل‌سعود اختلاف و خصومت دارند.
4- پیروزی‌هایی که اردوگاه هوادار ریاض در منطقه جنوب یمن به دست آورده ناشی از اتحاد ائتلاف جبهه القاعده و تکفیریها با مزدوران عبدربه منصور هادی رئیس جمهور فراری یمن بوده و به دلیل اختلافات عقیدتی، عشیره‌ای و مصالح و منافع گروهی این ائتلاف نظامی و مصلحتی محکوم به شکست است.
5- سقوط منطقه جنوب یمن و برخی از استانهای غربی آن، احتمال عملیاتی شدن تقسیم یمن را فراهم می‌سازد.
