پلاستیکهای زیادی جایجای بیابان و کنارههای جاده آسفالت روستایی را پرکرده است.
بوی حاصل از سوزاندن این زبالهها تعفن آور است و هر خودرویی که از جاده عبور میکند بهناچار سرعتش را دو برابر میکند.
کنار جاده ایستادهام و درحالیکه ماسک روی صورتم را جابجا میکنم، به خانههایی که در چند متری این زبالهها قرار دارد مینگرم.
سمند سفید رنگی کنار جاده توقف میکند فاصلهام را به آن نزدیکتر میکنم. با دست به چیزی اشاره میکند. جلوتر رفته و سلام میکنم.
خانم ۴۰ سالهای که در صندلی عقب خودرو نشسته است با اشاره تعارفم میکند که سوار شوم لذا در را بازکرده و با گفتن «چقدر بوی زبالهسوزی آزاردهنده است» سر صحبت را باز میکنم. با نشستن بر روی صندلی عقب ماشین متوجه چشمان متعجب سرنشینان میشوم. با خنده کوتاهی خودم را معرفی میکنم.
خطر در کمین سلامت شهروندان
رضا کیانی یکی از شهروندان همین حوالی در پاسخ به سؤالهای من در خصوص مکان دفن زبالهها، میگوید: زبالههای سطح شهر در فاصله کمی از شهر سوزانده میشود که این شرایط برای سلامت شهرنشینان خطرناک است.
وی با اشاره به خطرات پیش روی شهرنشینان، میافزاید: بیشک دود حاصل از سوزاندن این زبالهها سرطانزا است.
کیانی بابیان اینکه چند متر جلوتر دو خانواده زندگی میکنند، میگوید: مسئولان باید به فکر این دو خانواده حاشیهنشین باشند چراکه این دود بلای جان آنها است.
حمیده نخعی هم درحالیکه با پارچهای نازک صورت پسر ۴ سالهاش را میپوشاند، میگوید: این بو حتی از پنجره بسته ماشین هم به مشام میرسد.
وی با انتقاد از مسئولان شهرداری، میگوید: شهرداری باید در نظر بگیرد که این مکان به شهر و جاده خیلی نزدیک است و باعث رنجش شهروندان میشود.
آسمان آبی، زمین پاک، حق همه ما بچههاست!
نخعی در ادامه صحبتهایش میگوید: اینهمه پلاستیکی که در این بیابان به چشم میخورد از سطح شهر جمعآوریشده و در اینجا رها میشوند.
پسر ۶ سالهای که مدام روی صندلی بالا و پایین میپرد صحبت من و مادرش را قطع میکند و میگوید: آسمان آبی، زمین پاک، حق همه ما بچههاست!
امیرعلی کیانی که از شیرینزبانیاش لذت میبرد، میافزاید: عموپورنگ همیشه می گه «آسمان آبی، زمین پاک، حق همه ما بچههاست» و می گه آشغالها را نباید بیرون بریزیم. پس اینهمه آشغال رو کی بیرون ریخته؟!
زبالههای شهری در مکان دورتری دفن شوند
در لابهلای پلاستیکها قدم میزنم. تا چشم کار میکند پلاستیک است و هرچه جلوتر میروم انبوه آن زیادتر میشود.
با صدای بوق پیکان قرمزرنگی سرم را بهطرف جاده میچرخانم. با اشاره دستم توقف میکند. پیرمردی که چشمان مهربانش لابهلای چینوچروک گونهها و پیشانیاش پنهانشده است، میگوید: پیادهروی در اینجا بازی کردن باجان است.
دستی به موهای سپیدش میکشد و میافزاید: اگر مسیرتان سمت شوشود است سوار شوید. با تشکر از وی، خودم را معرفی میکنم. لحن بیانش جدی میشود و میگوید: اینجا برای سوزاندن زباله مناسب نیست و باید به مکان دورتری منتقل شود.
وی که به گفته خودش محمدحسن نتیجه نام دارد، میافزاید: روزانه انبوه زیادی از زبالههای شهری اعم از بیمارستانی، خانگی و... در اینجا سوزانده و دودش در آسمان شهر پراکنده میشود.
نتیجه به پلاستیکهای اطراف اشاره میکند و میگوید: اگر برای جمعآوری این زبالهها چارهاندیشی نشود رفتوآمد در این جاده دشوار خواهد شد.
وی میافزاید: اگر بخواهم از ضررهای مکان دفن زباله بگویم دفترها پر میشود و روزها شب میشود اما حرفها تمام نمیشود.
با خداحافظی از این کارگر بازنشسته به سمت بیابان به راه میافتم. بوی برخاسته از سمت زبالهها تمام اندامهایم را به شکایت وا میدارد. انگار بو به مغز استخوانهایم فرورفته است.
کنجکاوی مرا رها نمیکند و مانند موریانهای مرتب به ذهنم فشار میآورد تا به پشت قسمت فنس کشی شده یعنی دقیقاً محلی که زبالهها را دفن میکنند سر بزنم. از اینرو با هماهنگی مدیر شرکت بازیافت زباله به محل چالههای دفن زباله میروم تا عطش کنجکاویام را مهار کنم.
میدان دفن زباله نیازمند نظارتهای سرزده مسئولان
پراید سفیدرنگی مرا به سمت میدان دفن زباله میبرد. به هر طرف از سطح زمین که مینگرم زباله است. فضا آغشته از بو و دود زباله شده و مجالی برای تنفس نیست.
کمی آنطرفتر ماشین حمل زباله که وانتی آبیرنگ است ایستاده و دو کارگر با دست کیسههای زباله را بر روی دیگر زبالههای میاندازند. به سمت چپم مینگرم آنجا هم نیز دودی برخاسته از آتش است به سمت آتش میروم، از شیشههای شربت و برخی مواد دیگر پیداست که زبالههای بیمارستانی است.
انبوهی از این زبالهها دقیقاً بر لبه چالهای ۴ یا ۵ متری سوزانده میشود. شعلههای کوچک آتش زبانه میکشد. دود حاصل را به سمت جاده روستایی، حاجیآباد و بیرجند هدایت میکند.
نقش چاله ۴ متری که از ظاهرش پیداست دیرزمانی است که دفن در آن صورت نگرفته است حکایت نامفهوم دیگری را نقل میکند. دود هرلحظه بیشتر میشود و نگاهم را با خود به آسمان میبرد. خورشید آخرین دقایق حضورش را در این بیابان پر از ماجرا به نظاره نشسته است.
تنها شرکت بازیافت زباله بیرجند شروع به کارنکرده تعطیل شد
مشکلات زبالهسوزی و تخریب محیط زیست در حالی است که تنها شرکت بازیافت زبالهای هم که در سال ۹۲ فعالیت خود را آغاز کرد به دلیل مشکلات تأمین برق، زیرساختهای مناسب و بیمهریهای شهرداری و شورای شهر بیرجند بعد از یک سال به کار خود پایان داد.
مسئول داخلی شرکت بازیافت بیرجند گفت: شرکت بازیافت زباله با عنوان «شرکت کرک پلاست کویر» باوجود مشکلات فراوانی که پیش رو داشت در سال ۹۲ فعالیت خود را آغاز کرد.
بیژن بهرامی بابیان اینکه این شرکت بعد از یک سال فعالیت به کار خود پایان داد، اظهار کرد: پایین بودن ولتاژ برق باعث سوختن چند تا از دستگاهها شد و این عامل اصلی تعطیلی شرکت است.
وی بابیان اینکه شرکت برق استان نیز به دلیل بدهی بالای شهرداری حاضر به تأمین برق شرکت نشد، تصریح کرد: اگر مشکل برق این شرکت برطرف شود دوباره فعالیت خود را شروع میکنیم.
بهرامی با اشاره به اهداف راهاندازی این شرکت، بیان کرد: اشتغالزایی، حفظ محیطزیست و ایجاد بهداشت عمومی از مهمترین اهداف این شرکت است.
وی از اشتغال ۱۵۰ نیرو در این شرکت خبر داد و افزود: تلاشهای شبانهروزی این افراد، نقش مهمی را در ارتقای سلامت جامعه و محیط زیست و پیشرفت فعالیت شرکت ایفا کرد.
وعدههایی که عملی نشد
مسئول داخلی شرکت بازیافت کرک پلاست کویر با بیان اینکه از نهادهای مختلفی برای راهاندازی دوباره شرکت درخواست همکاری کردم، ادامه داد: متأسفانه برخی نامههایم بیجواب ماند و علیرغم قول مساعد مسئولان هیچگونه اقدام مؤثری صورت نگرفت.
وی ادامه داد: باوجود سرمایهگذاری حدود500 میلیونی و اشتغال ۳۳ نفر حتی حاضر به شنیدن مشکلات نیستند.
بهرامی خواستار توجه مسئولان نسبت به این سرمایهگذاری شد و افزود: هدف سازمان مدیریت پسماند علاوه بر رشد فرهنگی و استفاده مجدد از منابع قابلتجدید کمک به رشد اقتصادی است.
بهرامی در خصوص مزیتهای شرکت بازیافت زباله، بیان کرد: با احداث این شرکت زبالهها در مبدأ و مقصد تفکیک میشود که از تخریب محیطزیست و آلودگی هوا جلوگیری میکند.
وی ادامه داد: کورههایی برای سوزاندن زبالهها و تبدیل آنها به کود کمپوست پیشبینیشده بود که به دلیل عدم همکاری مسئولان مربوطه اجرایی نشد.
اگر اعتراضی در خصوص مکان دفن زباله باشد پیگیری میکنیم
مدیرکل محیطزیست خراسان جنوبی بابیان اینکه با متولیان تخریب محیطزیست برخورد قضایی میشود، بیان کرد: با پیگیریهای محیط زیست استان، مکان دفن زباله هر چند مدت پاکسازی میشود.
پرویز آرامنش در خصوص بیابان انباشته از پلاستیک حاشیه جاده شوشود، ادامه داد: اگر شهروندی نسبت به آلودگی این مکان اعتراض کند، محیط زیست استان نیز پیگیر اعتراضات و حل مشکل موجود میشود.
وی در خصوص بیابان پشت پل پیامبر اعظم، اظهار کرد: پیگیریهای لازم هرچه سریعتر صورت میگیرد و با متولی تخریب محیطزیست در آن مکان برخورد میشود.
فعالیتی تحت عنوان «سوزاندن زباله» وجود ندارد/زبالهها براثر گرمای خورشید آتش میگیرند
معاون خدمات شهری شهرداری بیرجند در خصوص مکان دفن زباله، اظهار کرد: زبالههای سطح شهر در چالههایی به عمق 10متر دفن میشود و فعالیتی تحت عنوان «سوزاندن زباله» وجود ندارد.
حسن خانزاد بابیان اینکه برخی مواد داخل زبالهها مانند شیشه همانند ذرهبین عمل میکنند، ادامه داد: تابش اشعه خورشید بر این مواد باعث آتش گرفتن زبالهها میشود.
وی ادامه داد: در صورت احتراق وسیع، ماشینهای آتشنشانی را به محل دفن زباله اعزام میکنیم تا آتش صورت گرفته را مهار کنند.
خانزاد بابیان اینکه در طی چند سال گذشته سه بار ماشین آتشنشانی را برای مهار آتش به مکان دفن زباله اعزامشده است، بیان کرد: اگر آتش زباله در حد شعلههای کوچک باشد با ریختن خاک توسط بولدوزر مهار میشود.
وی در خصوص دود حاصل آتش گرفتن زبالهها بیان کرد: دود این آتش نیز با ریختن خاک مهار میشود و اگر گزارشی در راستای غلظت دود به شهرداری داده شود در اسرع وقت پیگیر میشویم.
ساخت سوله برای پردازش زبالههای شهری
معاون خدمات شهری شهرداری بیرجند با اشاره به تفکیک زباله در مبدأ و مقصد، بیان کرد: در حال حاضر تفکیک نه در مبدأ و نه در مقصد صورت نمیگیرد.
وی از ساخت سوله برای پردازش زبالههای شهری خبر داد و گفت: امید است تا پایان سال جاری ساخت این سوله به اتمام برسد تا زبالهها در مقصد تفکیک شوند.
خانزاد ادامه داد: با بهرهبرداری این سوله مشکلات آتشسوزی زبالهها به حداقل میرسد و بخشی از مشکلات کنونی نیز برطرف میشود.
وی در خصوص مشکلات شرکت بازیافت زباله ، تصریح کرد: پیمانکار این شرکت در سال ۹۱ در مزایده شهرداری برنده شد و آغاز شروع کارش مصادف با تغییر شوراها شد.
خانزاد تغییر شوراها را عاملی در توقف فعالیت این شرکت دانست و افزود: از مشکلات این شرکت، تبلیغات ضعیف برای معرفی شرکت و نداشتن تجربه کافی در انجام فعالیتهای مربوطه بود.