به گزارش مشرق، در کمتر از يک سال، روسيه که به عنوان يک رقيب استراتژيک براي آمريکا و بيشتر کشورهاي غربي مطرح بود، به عنوان يک دشمن درجه يک براي غرب معرفي شد، اما؛ اين چرخش افکار عمومي که حتي پوروشنکو رئيس جمهور اوکراين هم از آن ابراز حيرت مي کند، چگونه به وجود آمد.
اين گزارش فارغ از اقدامات روسيه درحوزه ميداني، در صدد بررسي هجمه تبليغات ضد روسي از سوي کشورهاي غربي است.
اوکراين هفته گذشته در تدوين دکترين نظامي و امنيتي خود، از روسيه به عنوان «دشمن» ياد کرد؛ همان واژه اي که پيش از اين مقامات ارشد آمريکا هم از آن استفاده کرده بودند.
مساله اصلي اين است که تبليغات ضدروسي غرب در مورد تهديدات احتمالي روسيه براي بالکان را تا چه حد بايد باور کرد و اگر اين تبليغات که با اقدامات عملياتي ناتو در يک سال گذشته همراه بوده، جز توهم و فريب چيز ديگري نيست؛ هدف مقامات غربي از اين اقدامات چه مي تواند باشد.
برايان مک دونالد، روزنامه نگار ايرلندي در يادداشتي مي نويسد: «مردم روسيه را بايد يکي از ملت هايي دانست که با فرهنگ آمريکايي آشنا هستند. روس ها به فيلم ها، لباس، مد و موسيقي آمريکايي علاقه دارند و جوانان روسيه در همه نقاط اين کشور حتي سيبري با اکثر شخصيت هاي موسيقي و فرهنگي آمريکا آشنايي دارند. اما؛ متاسفانه اين امر در آمريکا برعکس است؛ آمريکايي هاي کمي هستند که چند بيت از پوشکين بدانند يا با تولستوي آشنا باشند. مردم به طور قطع زمان اظهارنظر در مورد روسيه، چيزي را توصيف خواهند کرد که از سوي رسانه هاي غربي در مورد اين کشور نشان داده شده که آن هم چيزي نيست جز تهديد درجه يک براي امنيت غرب. اين را بايد بسيار بسيار غم انگيز دانست چرا که روسيه هيچ تمايلي براي دشمني با آمريکا و منافع اين کشور در جهان ندارد. در واقع روسيه را نمي توان خطري براي بالکان و پروژه هاي اتحاديه اروپا در منطقه دانست. با اين حال رسانه هاي بزرگ آمريکايي بي امان در حال ايجاد جنگ رواني در مورد تهديدهاي احتمالي روسيه براي اروپا هستند و جهت افکار عمومي را به نقطه دلخواه سوق داده اند. حتي نخبگان واقع گراي آمريکايي نيز در اين رويه به رسانه ها پيوسته اند، در حالي که حتي در دوران جنگ سرد بين اتحاد جماهير شوروي و آمريکا نيز شاهد مخالف ها با سياست خارجه آمريکا در قبال شوروي بوديم. در واقع هر کس با هر سطح اجتماعي و اداري در جامعه آمريکا از سياست هاي روسيه و شخص پوتين انتقاد مي کند؛ استفان کوهن محقق ارشد دانشگاه پرينستون و دانشگاه نيويورک نيز از اين قافله عقب نمانده است.»
برايان مک دونالد در ادامه يادداشت خود با انتقاد از نومحافظه کاران تندخوي آمريکايي مي افزايد: «همسان دانستن تهديد روسيه با تهديدات کره شمالي و داعش نگران کننده است. تهديد دانستن دومين قدرت نظامي جهان چيزي جز افزايش هزينه هاي نظامي براي کشورهاي اروپايي به ارمغان نخواهد آورد. وضعيت روابط واشنگتن و مسکو در حال حاضر به شدت سمي است و رسانه هاي دو کشور نيز به سوختي براي شعله ورتر شدن آتش اختلافات تبديل شده اند.»
اما پيش از هر چيز بايد به اين نکته توجه کنيم چرا آمريکا از روسيه به عنوان دشمن ياد مي کند.
مک دونالد با اشاره به علل اقدامات ضدروسي آمريکا معتقد است: «ايالت متحده که بعد از سال ۲۰۰۱ اقدامات گسترده نظامي خود را در مناطق مختلف جهان آغاز کرد، امروز ديگر با صدام و بن لادن روبرو نيست و کره شمالي را هم نمي توان به عنوان تهديد منافع آمريکا در جهان دانست. پس آمريکا براي افزايش و حفظ بودجه نظامي خود نيازمند يک تهديد پويا و قوي در عرصه بين المللي است. اين در حالي است که بعد از حملات انتحاري ۱۱ سپتامبر، پوتين اولين شخصيت سياسي خارجي بود که آمادگي روسيه براي کمک به آمريکا را اعلام کرد و افزود: حاضر است امکانات داخلي روسيه و تسهيل حمل و نقل در آسياي مرکزي را در اختيار آمريکا قرار دهد. بوريس يلتسين رئيس جمهور روسيه در دهه ۹۰ نيز براي نشان دادن دوستي خود به بيل کلينتون، رئيس جمهور وقت آمريکا، يک نقشه از مشکلات الکترونيکي سفارت آمريکا در مسکو را در اختيار مقامات آمريکايي قرار داد. گفتني است؛ در اين سال ها ناتو تنها ۱۲ عضو داشت.
اما؛ کشورهاي غربي با وجود اطمينان از روسيه، اعضاي ناتو را به ۲۸ عضو افزايش دادند و به اقدامات نظامي خود در شرق اروپا افزودند. در شرايطي که روسيه در صدد افزايش روابط حسنه با آمريکا بود، ايالت متحده بر اقدامات دفاعي خود در مقابل تهديدات احتمالي روسيه و حمايت از کشورهاي شرق اروپا افزود. به نظر مي رسد اقدامات ضدروسي آمريکا و ديگر کشورهاي اروپايي همچنان ادامه داشته باشد. زماني که اوباما داعش را دشمن درجه دوم بعد از روسيه مي نامد، بايد شاهد تشديد اقدامات عليه روسيه باشيم. با وجود ادعاهاي غرب در مورد منزوي شدن روسيه، اين کشور در آمريکاي جنوبي و آسيا، همپيمانان قوي و باثباتي دارد که مي توانند براي درمان رکود اقتصادي روسيه نقش مثبتي را ايفا کنند. تبليغات پي در پي ضدروسي اميدها براي برقراري روابط را از بين مي برد، به خصوص در شرايطي که مطبوعات محبوب و پرتيراژ اروپايي خيلي راحت جهت گيري هاي ضدروسي را قبول مي کنند. اينها همان ابلهاني هستند که روزي براي جنگ عليه عراق تبليغ مي کردند.»
يک روزنامه نگار آلماني با انتشار شواهدي گزارش مي دهد که چگونه سازمان سيا داستان ها و گزارش هاي ضدروسي را در نشريات اروپايي منتشر مي کند:
«الفاظي که براي پوتين، رئيس جمهور روسيه استفاده مي شود بيشتر ما را به ياد تمثيلي از هيلتر جديد و جيمز باند مي اندازد. پوتين بارها براي زنده کردن سياست هاي شوروي متهم شده است. از رئيس جمهور روسيه به عنوان يک جاسوس KGB (سازمان جاسوسي شوروي) ياد مي شود در حالي که بارها اعلام شده است پوتين فقط يک مدير در اين سازمان بوده است. پوتين خود معتقد است که غرب در حال اجراي يک سياست «مهار» عليه روسيه است. نظري که بيشتر کارشناسان نيز آن را تائيد مي کنند.»
جورج فريدمن، مدير کل آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردي آمريکا معتقد است، اقدامات آمريکا در راستاي مهار روسيه را بايد در سياست هاي مهار رقيب نو و ظهور در نظريه واقع گرايي تفسير کرد. آمريکا در واقع روسيه را دوست دارد، اما؛ به شرطي که آن روسيه ضعيف باشد.
آمريکا در بازي کسب قدرت در زمين اروپا علاوه بر جلوگيري از نفوذ روسيه، نفوذ خود را در کشورهاي اروپايي افزايش مي دهد.
ايالت متحده در راستاي پويا نگاه داشتن تهديدات روسيه بعد از بحران اوکراين، نيروهاي نظامي و جنگنده هاي خود را به اروپا اعزام کرده است.
در چند روز گذشته چندين جنگنده F-22 آمريکا در کشورهاي آلمان، لهستان و استوني مستقر شده اند. اوکراين همپيمان آمريکا نيز در راستاي خواسته هاي ناتو در چند ماه گذشته بر اقدامات ضدروسي خود افزوده است. پترو پوروشنکو، رئيس جمهور اوکراين روز جمعه در مصاحبه با صداي آمريکا گفت: در صورت عدم کارآيي شوراي امنيت سازمان ملل، ناتو موثرترين بلوک امنيتي و نظامي جهان خواهد بود.
اين اظهارنظرها و اقدامات گوياي درجه خطري است که اوکراين و ديگر کشورهاي اروپايي براي خود از سوي روسيه ساخته اند. رئيس جمهور لهستان نيز قرار است در ماه جاري براي افزايش حمايت از منافع خود در شرق اروپا و اطمينان بخشي آمريکا در مقابل تهديدات روسيه به واشنگتن و برلين سفر کند.
اين گزارش فارغ از اقدامات روسيه درحوزه ميداني، در صدد بررسي هجمه تبليغات ضد روسي از سوي کشورهاي غربي است.
اوکراين هفته گذشته در تدوين دکترين نظامي و امنيتي خود، از روسيه به عنوان «دشمن» ياد کرد؛ همان واژه اي که پيش از اين مقامات ارشد آمريکا هم از آن استفاده کرده بودند.
مساله اصلي اين است که تبليغات ضدروسي غرب در مورد تهديدات احتمالي روسيه براي بالکان را تا چه حد بايد باور کرد و اگر اين تبليغات که با اقدامات عملياتي ناتو در يک سال گذشته همراه بوده، جز توهم و فريب چيز ديگري نيست؛ هدف مقامات غربي از اين اقدامات چه مي تواند باشد.
برايان مک دونالد، روزنامه نگار ايرلندي در يادداشتي مي نويسد: «مردم روسيه را بايد يکي از ملت هايي دانست که با فرهنگ آمريکايي آشنا هستند. روس ها به فيلم ها، لباس، مد و موسيقي آمريکايي علاقه دارند و جوانان روسيه در همه نقاط اين کشور حتي سيبري با اکثر شخصيت هاي موسيقي و فرهنگي آمريکا آشنايي دارند. اما؛ متاسفانه اين امر در آمريکا برعکس است؛ آمريکايي هاي کمي هستند که چند بيت از پوشکين بدانند يا با تولستوي آشنا باشند. مردم به طور قطع زمان اظهارنظر در مورد روسيه، چيزي را توصيف خواهند کرد که از سوي رسانه هاي غربي در مورد اين کشور نشان داده شده که آن هم چيزي نيست جز تهديد درجه يک براي امنيت غرب. اين را بايد بسيار بسيار غم انگيز دانست چرا که روسيه هيچ تمايلي براي دشمني با آمريکا و منافع اين کشور در جهان ندارد. در واقع روسيه را نمي توان خطري براي بالکان و پروژه هاي اتحاديه اروپا در منطقه دانست. با اين حال رسانه هاي بزرگ آمريکايي بي امان در حال ايجاد جنگ رواني در مورد تهديدهاي احتمالي روسيه براي اروپا هستند و جهت افکار عمومي را به نقطه دلخواه سوق داده اند. حتي نخبگان واقع گراي آمريکايي نيز در اين رويه به رسانه ها پيوسته اند، در حالي که حتي در دوران جنگ سرد بين اتحاد جماهير شوروي و آمريکا نيز شاهد مخالف ها با سياست خارجه آمريکا در قبال شوروي بوديم. در واقع هر کس با هر سطح اجتماعي و اداري در جامعه آمريکا از سياست هاي روسيه و شخص پوتين انتقاد مي کند؛ استفان کوهن محقق ارشد دانشگاه پرينستون و دانشگاه نيويورک نيز از اين قافله عقب نمانده است.»
برايان مک دونالد در ادامه يادداشت خود با انتقاد از نومحافظه کاران تندخوي آمريکايي مي افزايد: «همسان دانستن تهديد روسيه با تهديدات کره شمالي و داعش نگران کننده است. تهديد دانستن دومين قدرت نظامي جهان چيزي جز افزايش هزينه هاي نظامي براي کشورهاي اروپايي به ارمغان نخواهد آورد. وضعيت روابط واشنگتن و مسکو در حال حاضر به شدت سمي است و رسانه هاي دو کشور نيز به سوختي براي شعله ورتر شدن آتش اختلافات تبديل شده اند.»
اما پيش از هر چيز بايد به اين نکته توجه کنيم چرا آمريکا از روسيه به عنوان دشمن ياد مي کند.
مک دونالد با اشاره به علل اقدامات ضدروسي آمريکا معتقد است: «ايالت متحده که بعد از سال ۲۰۰۱ اقدامات گسترده نظامي خود را در مناطق مختلف جهان آغاز کرد، امروز ديگر با صدام و بن لادن روبرو نيست و کره شمالي را هم نمي توان به عنوان تهديد منافع آمريکا در جهان دانست. پس آمريکا براي افزايش و حفظ بودجه نظامي خود نيازمند يک تهديد پويا و قوي در عرصه بين المللي است. اين در حالي است که بعد از حملات انتحاري ۱۱ سپتامبر، پوتين اولين شخصيت سياسي خارجي بود که آمادگي روسيه براي کمک به آمريکا را اعلام کرد و افزود: حاضر است امکانات داخلي روسيه و تسهيل حمل و نقل در آسياي مرکزي را در اختيار آمريکا قرار دهد. بوريس يلتسين رئيس جمهور روسيه در دهه ۹۰ نيز براي نشان دادن دوستي خود به بيل کلينتون، رئيس جمهور وقت آمريکا، يک نقشه از مشکلات الکترونيکي سفارت آمريکا در مسکو را در اختيار مقامات آمريکايي قرار داد. گفتني است؛ در اين سال ها ناتو تنها ۱۲ عضو داشت.
اما؛ کشورهاي غربي با وجود اطمينان از روسيه، اعضاي ناتو را به ۲۸ عضو افزايش دادند و به اقدامات نظامي خود در شرق اروپا افزودند. در شرايطي که روسيه در صدد افزايش روابط حسنه با آمريکا بود، ايالت متحده بر اقدامات دفاعي خود در مقابل تهديدات احتمالي روسيه و حمايت از کشورهاي شرق اروپا افزود. به نظر مي رسد اقدامات ضدروسي آمريکا و ديگر کشورهاي اروپايي همچنان ادامه داشته باشد. زماني که اوباما داعش را دشمن درجه دوم بعد از روسيه مي نامد، بايد شاهد تشديد اقدامات عليه روسيه باشيم. با وجود ادعاهاي غرب در مورد منزوي شدن روسيه، اين کشور در آمريکاي جنوبي و آسيا، همپيمانان قوي و باثباتي دارد که مي توانند براي درمان رکود اقتصادي روسيه نقش مثبتي را ايفا کنند. تبليغات پي در پي ضدروسي اميدها براي برقراري روابط را از بين مي برد، به خصوص در شرايطي که مطبوعات محبوب و پرتيراژ اروپايي خيلي راحت جهت گيري هاي ضدروسي را قبول مي کنند. اينها همان ابلهاني هستند که روزي براي جنگ عليه عراق تبليغ مي کردند.»
يک روزنامه نگار آلماني با انتشار شواهدي گزارش مي دهد که چگونه سازمان سيا داستان ها و گزارش هاي ضدروسي را در نشريات اروپايي منتشر مي کند:
«الفاظي که براي پوتين، رئيس جمهور روسيه استفاده مي شود بيشتر ما را به ياد تمثيلي از هيلتر جديد و جيمز باند مي اندازد. پوتين بارها براي زنده کردن سياست هاي شوروي متهم شده است. از رئيس جمهور روسيه به عنوان يک جاسوس KGB (سازمان جاسوسي شوروي) ياد مي شود در حالي که بارها اعلام شده است پوتين فقط يک مدير در اين سازمان بوده است. پوتين خود معتقد است که غرب در حال اجراي يک سياست «مهار» عليه روسيه است. نظري که بيشتر کارشناسان نيز آن را تائيد مي کنند.»
جورج فريدمن، مدير کل آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردي آمريکا معتقد است، اقدامات آمريکا در راستاي مهار روسيه را بايد در سياست هاي مهار رقيب نو و ظهور در نظريه واقع گرايي تفسير کرد. آمريکا در واقع روسيه را دوست دارد، اما؛ به شرطي که آن روسيه ضعيف باشد.
آمريکا در بازي کسب قدرت در زمين اروپا علاوه بر جلوگيري از نفوذ روسيه، نفوذ خود را در کشورهاي اروپايي افزايش مي دهد.
ايالت متحده در راستاي پويا نگاه داشتن تهديدات روسيه بعد از بحران اوکراين، نيروهاي نظامي و جنگنده هاي خود را به اروپا اعزام کرده است.
در چند روز گذشته چندين جنگنده F-22 آمريکا در کشورهاي آلمان، لهستان و استوني مستقر شده اند. اوکراين همپيمان آمريکا نيز در راستاي خواسته هاي ناتو در چند ماه گذشته بر اقدامات ضدروسي خود افزوده است. پترو پوروشنکو، رئيس جمهور اوکراين روز جمعه در مصاحبه با صداي آمريکا گفت: در صورت عدم کارآيي شوراي امنيت سازمان ملل، ناتو موثرترين بلوک امنيتي و نظامي جهان خواهد بود.
اين اظهارنظرها و اقدامات گوياي درجه خطري است که اوکراين و ديگر کشورهاي اروپايي براي خود از سوي روسيه ساخته اند. رئيس جمهور لهستان نيز قرار است در ماه جاري براي افزايش حمايت از منافع خود در شرق اروپا و اطمينان بخشي آمريکا در مقابل تهديدات روسيه به واشنگتن و برلين سفر کند.