به گزارش مشرق، «سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب
بیتفاوت بار بیاورند، روحیهی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از
بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد.» این جملات حاکی از دغدغهی عمیق رهبر
معظم انقلاب برای جوانان انقلابی و حزباللهی کشور است. دغدغهای که نهیب
ایشان را به مسئولان و صاحبان تریبونها و رسانهها به دنبال دارد:
«مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این همه جوانهای
حزباللهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی
و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت.» (۱۳۹۴/۰۶/۱۸)
اما ریشه این مسأله در کجاست؟ چرا رهبر معظم انقلاب اینگونه اعلام ایستادگی در برابر یک خطر بزرگ میکنند و بر اساس آن به برخی از مسئولان، جریانها و رسانههای داخلی هشدار میدهند؟ علت این هشدارها و این خطابها را وقتی بهتر متوجه میشویم که به اظهارات رئیس دولت شیطان بزرگ در این زمینه مراجعه کنیم. دولتی که رهبر معظم انقلاب درباره آن میفرمایند: «از ابلیس بدتر است.» رئیسجمهور آمریکا چندی قبل در گفتوگو با جوانان یهودی ساکن سرزمینهای اشغالی فلسطین و همچنین جوانان آمریکایی از آرزوی بزرگ خود برای غلبه بر ملت ایران پرده بر میدارد؛ آرزویی که بارها اعتراف کرده از طریق حمله نظامی و فشار اقتصادی امکان تحقق آن وجود ندارد.
اوباما که از طریق وبسایت خبری میک این گفتوگو را انجام میدهد، در برابر انتقادات جوانان یهودی و آمریکایی در خصوص توافق با ایران به عنوان کشوری که قصد نابودی اسرائیل را دارد، میگوید: «باید تحولی، حتی تدریجی، در داخل ایران روی دهد تا به این نتیجه برسند که شعار مرگ بر آمریکا یا انکار هولوکاست در میان رهبران این کشور یا تهدید به نابودی اسرائیل یا رساندن سلاح به حزبالله که در لیست گروههای تروریستی [!] است باعث میشود ایران در چشم بخش بزرگی از جهان منزوی شود.»
اما ریشه این مسأله در کجاست؟ چرا رهبر معظم انقلاب اینگونه اعلام ایستادگی در برابر یک خطر بزرگ میکنند و بر اساس آن به برخی از مسئولان، جریانها و رسانههای داخلی هشدار میدهند؟ علت این هشدارها و این خطابها را وقتی بهتر متوجه میشویم که به اظهارات رئیس دولت شیطان بزرگ در این زمینه مراجعه کنیم. دولتی که رهبر معظم انقلاب درباره آن میفرمایند: «از ابلیس بدتر است.» رئیسجمهور آمریکا چندی قبل در گفتوگو با جوانان یهودی ساکن سرزمینهای اشغالی فلسطین و همچنین جوانان آمریکایی از آرزوی بزرگ خود برای غلبه بر ملت ایران پرده بر میدارد؛ آرزویی که بارها اعتراف کرده از طریق حمله نظامی و فشار اقتصادی امکان تحقق آن وجود ندارد.
اوباما که از طریق وبسایت خبری میک این گفتوگو را انجام میدهد، در برابر انتقادات جوانان یهودی و آمریکایی در خصوص توافق با ایران به عنوان کشوری که قصد نابودی اسرائیل را دارد، میگوید: «باید تحولی، حتی تدریجی، در داخل ایران روی دهد تا به این نتیجه برسند که شعار مرگ بر آمریکا یا انکار هولوکاست در میان رهبران این کشور یا تهدید به نابودی اسرائیل یا رساندن سلاح به حزبالله که در لیست گروههای تروریستی [!] است باعث میشود ایران در چشم بخش بزرگی از جهان منزوی شود.»
شاید این اظهارات گستاخانه اما صریح، بخشی از همان پروژه نفوذی است که
رهبر معظم انقلاب در چند سخنرانی اخیر خود در تحلیل شرایط «پس از برجام»
نسبت به آن هشدار داده بودند. اما اوباما برای تحقق این آرزوی کور خود به
چه اتفاقی در داخل کشور امید بسته است؟ آیا او روی مسائل و تغییرات سیاسی
داخل ایران و یا تحولات منطقهای و یا حتی براندازی نظام حساب باز کرده
است؟ پاسخ به این سوال منفی است. چرا که اوباما خود به روشنی پاسخ این سوال
را بیان میکند: «این تحولات به تغییرات در صحنهی سیاسی ایران و تغییر در
ذهنیت رهبران این کشور بستگی خواهد داشت. شاید نسل جوان ایران این تحول را
ممکن کند.» شیطان بزرگ به وضوح به ایجاد تغییرات نسلی اشاره میکند و امید
دارد تا نسل جوان کشور، با ارزشها و آرمانهای انقلاب همراهی نکند.
رهبر معظم انقلاب اما در همهی سالها و بلکه دهههای اخیر با اعتماد کامل به جوانان در سراسر کشور قطار انقلاب را در مسیر پر پیچ و خم شرایط کشور به پیش بردهاند. این حقیقت را از همان روزها و ماههای آغازین رهبری ایشان میتوان دید؛ آنجا که در دیدار با دانشجویان و دانشآموزان، بهمناسبت سیزدهم آبان ماه در سال ۶۸ میفرمایند: «اینکه ما تکیه میکنیم بر روى نیروهاى انقلابى و نیروهاى متدین، بهخاطر این است که ما راه طولانى در پیش داریم؛ این ملت راه طولانى در پیش دارد. هدفى که ما براى جمهورى اسلامى، بر اساس آموختههاى عمومى انقلاب در نظر گرفتیم - ما که عرض میکنم، مراد این حقیر نیست؛ مراد، ملّت ایران و مسئولان انقلاب است؛ صاحبان انقلاب - آن هدف، هدف خیلى والایى است. هدف، ایجاد یک جامعهى نمونه است. شما میخواهید در محدودهى ایران عزیز - که از لحاظ جغرافیایى در یک نقطهى بسیار حساسى از دنیا هم واقع شده است - یک جامعهاى بسازید که به برکت اسلام و زیر پرچم قرآن، الگو باشد؛ هم الگو از لحاظ مادّى و پیشرفتهاى مادّى، هم در عین حال الگو از لحاظ معنویت و از لحاظ اخلاق.»
همین حقیقت است که باعث میشود رهبر معظم انقلاب ۲۵ سال بعد در اردیبهشت ماه سال ۹۳ گویی نتیجه این اعتماد به جوانان مومن و انقلابی را به مردم نشان میدهند: «هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمهاى جوشید، شکوفا شد؛ در قضایاى مربوط به مسائل هستهاى، در قضایاى مربوط به مسائل دارویى، در درمانهاى گوناگون، در سلّولهاى بنیادى، در نانو، در این برنامههاى صنعتىِ دفاعى، هرجایى ما سرمایهگذارى [کردیم] و به این نیروى جوان و علاقهمند و مؤمن و بااخلاص داخلى تکیه کردیم و به او ارج نهادیم، کارمان پیش رفت.»
حالا این روزها رهبر حکیم انقلاب در برابر مکر دشمن برای جوان ایرانی، حفظ روحیه انقلابی را تجویز میکنند: «این روحیه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد.» تا جایی که این روحیهی انقلابی برای جوانان سراسر کشور را یکی از سه عامل اقتدار و مصونیت کشور در برابر تهدیدات دشمن ارزیابی میکنند: «سه عامل اساسی اقتدار ملی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیهی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آنوقت دشمن مأیوس خواهد شد.»
رهبر معظم انقلاب اما در همهی سالها و بلکه دهههای اخیر با اعتماد کامل به جوانان در سراسر کشور قطار انقلاب را در مسیر پر پیچ و خم شرایط کشور به پیش بردهاند. این حقیقت را از همان روزها و ماههای آغازین رهبری ایشان میتوان دید؛ آنجا که در دیدار با دانشجویان و دانشآموزان، بهمناسبت سیزدهم آبان ماه در سال ۶۸ میفرمایند: «اینکه ما تکیه میکنیم بر روى نیروهاى انقلابى و نیروهاى متدین، بهخاطر این است که ما راه طولانى در پیش داریم؛ این ملت راه طولانى در پیش دارد. هدفى که ما براى جمهورى اسلامى، بر اساس آموختههاى عمومى انقلاب در نظر گرفتیم - ما که عرض میکنم، مراد این حقیر نیست؛ مراد، ملّت ایران و مسئولان انقلاب است؛ صاحبان انقلاب - آن هدف، هدف خیلى والایى است. هدف، ایجاد یک جامعهى نمونه است. شما میخواهید در محدودهى ایران عزیز - که از لحاظ جغرافیایى در یک نقطهى بسیار حساسى از دنیا هم واقع شده است - یک جامعهاى بسازید که به برکت اسلام و زیر پرچم قرآن، الگو باشد؛ هم الگو از لحاظ مادّى و پیشرفتهاى مادّى، هم در عین حال الگو از لحاظ معنویت و از لحاظ اخلاق.»
همین حقیقت است که باعث میشود رهبر معظم انقلاب ۲۵ سال بعد در اردیبهشت ماه سال ۹۳ گویی نتیجه این اعتماد به جوانان مومن و انقلابی را به مردم نشان میدهند: «هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمهاى جوشید، شکوفا شد؛ در قضایاى مربوط به مسائل هستهاى، در قضایاى مربوط به مسائل دارویى، در درمانهاى گوناگون، در سلّولهاى بنیادى، در نانو، در این برنامههاى صنعتىِ دفاعى، هرجایى ما سرمایهگذارى [کردیم] و به این نیروى جوان و علاقهمند و مؤمن و بااخلاص داخلى تکیه کردیم و به او ارج نهادیم، کارمان پیش رفت.»
حالا این روزها رهبر حکیم انقلاب در برابر مکر دشمن برای جوان ایرانی، حفظ روحیه انقلابی را تجویز میکنند: «این روحیه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد.» تا جایی که این روحیهی انقلابی برای جوانان سراسر کشور را یکی از سه عامل اقتدار و مصونیت کشور در برابر تهدیدات دشمن ارزیابی میکنند: «سه عامل اساسی اقتدار ملی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیهی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آنوقت دشمن مأیوس خواهد شد.»