به گزارش مشرق، طی یک ماه گذشته موج جدیدی در رسانههای جهان درباره بحران آوارگان که عازم سوریه میشوند به راه افتاده است به طوری که اکثر رسانههای جریان اصلی(main stream) غرب بحران آوارگان و پیگیری آن را در صدر اخبار خود قرار دادند. اوج این مسئله را میتوان در بهرهبرداری از تصویر دردناک مرگ «آیلان کُردی»، کودک سوری جانباخته در سواحل ترکیه مشاهده کرد.
در این میان با اوج گرفتن سیل مهاجران به مرزهای شرقی و جنوبی اروپا در کشورهای این منطقه که با مشکلات اقتصادی مواجه هستند، بحرانی جدید را برای اروپا رقم زد اما در این میان آلمان به عنوان قدرتمندترین اقتصاد اروپا وارد میدان شد و اعلام کرد که حاضر است 800 هزار نفر از آوارگان را پذیرا خواهد بود.
در این میان بسیاری از ناظران از این اقدام آلمان انتقاد کردند و آنرا اشتباهی راهبردی توصیف کردند که منجر به بینظمی در کشورهای شرق اروپا، اختلال در خط آهن سراسری این قاره، احیاء ناسیونالیسم از جمله نئونازیسم، تضعیف کننده ویزای شینگن، زیر سوال رفتن مرزهای اروپا، عامل ایجاد اختلاف میان آلمان و دیگر کشورهای اروپایی از جمله یونان، اتریش، مجارستان و چک و همچنین بستر و ظرفیتی جدید برای رشد جریان های تکفیری در داخل قاره سبز دانستند.
اما در این میان برخی دیگر از ناظران بر تصمیم مقامات آلمانی مهر تائید میزنند و تاکید می کنند که در ورای این تصمیم چندین هدف نهفته است:
1. اولین هدفی که میتوان در پشت تصمیم آلمان برای پذیرش آوارگان مد نظر قرار داد، اهداف اقتصادی است به طوری که صنعت این کشور به عنوان پویاترین بخش اقتصادی آن با کمبود نیروی کار به دلیل پائین بودن نرخ رشد جمعیت به دلیل بافت فرهنگی و اجتماعی آلمان مواجه است.
براساس کمیساریای عالی آوارگان سازمان ملل در سال 2014 مجموعا 173 هزار نفر، یعنی یک پنجم کل پناهجویان 44 کشور صنعتی از آلمان درخواست پناهندگی کردهاند.از همین رو آلمان هرساله 300 هزار پناهجو را به عنوان نیروی کار میپذیرد و اعلام خبر جذب 800 هزار نفر یعنی 500 هزار تن بیش از سالهای قبل اتفاق عجیب و دور از ذهن نیست چرا که اقتصاد آلمان میتواند این حجم نیروی کار را پذیرا باشد و در دهه 70 و 80 میلادی آلمانها با بهره گیری از تکنولوژی و نیروی کار ترکیهایهای مهاجر توانست جانی تازه به بخش صنعت خود دمید چرا که کارگران خارجی به دلیل دریافت حقوق و مزایای پائینتر از شرایط سودمندتری برای سرمایه داران آلمانی برخوردارند.
در همین زمینه اولاف کریست رئیس موسسه مطالعات مهاجرت و مطالعات بین فرهنگی در گفتوگو با بلومبرگ میگوید: اقتصاد آلمان به عنوان قدرت اول اروپا به دلیل افت جمعیت با مشکل مواجه شده است و اقتصاد این کشور توان جذب این حجم از نیروی کار را تا چندین سال داراست.
2. دومین هدفی که می توان در ورای تصمیم سران برلین در پذیرش 500 هزار آواره بیش از سالهای قبل مد نظر قرار داد این واقعیت است که آلمان با این اقدام چهره خود در میان افکار عمومی جهانی را به شکل قابل توجهی بهبود بخشید.
پس از اعلام تصمیم دولت این کشور در پذیرش آوارگان و استقبال از این مردم جنگ زده «IMAGE» (تصویر) این کشور که هنوز هم پس از گذشت نزدیک به 70 سال همچنان متاثر از عملکرد این کشور در آغاز دو جنگ جهانی است که منجر به کشته شدن میلیونها انسان شد اما با تحولات اخیر جهانیان تصویری جدید از آلمانیهای دیدند تا به طوری که IMAGE نژادپرستی و نئونازی جای خود را به IMAGE انساندوستی و بشردوستی داد.
آلمانها سالهاست با هزینه زیاد و تبلیغات در رسانههای متعدد همواره تلاش کردند تا تصویر خود به عنوان آغازکننده دو جنگ جهانی را تغییر دهند اما با تصمیم خود برای پذیرش آوارگان و استقبال از آنها به این مهم با کمترین هزینه ممکن دست یافتند.
از سوی دیگر آلمان با آگاهی از نقش رهبری خود در اروپا به طور ویژه احساس کرده که باید نسبت به این بحران واکنش نشان دهد همانطور که پرونده یونان و رفتار سختگیرانه برلین خود را نوک پیکان رهبری اروپای متحد نشان داد.
در همین زمینه نشان اینترست در گزارشی با اشاره به اینکه روزنامه بیلد در روزهای اوجگیری بحران اقتصادی در یونان سختترین مواضع را اتخاذ میکرد ولی اکنون درباره مهاجران هر روز با سرمقاله هایش از تصمیم دولت مرکل در پذیرش آوارگان حمایت میکند نوشت: اصطلاح «رهبری اخلاقی آلمان»، ممکن است با توجه به نقشی که این کشور در جنگهای حهانی داشته و مواضع سخت برلین در بحران بدهی یونان به گوش خیلیها عجیب به نظر برسد.
3. سومین دلیلی هم که میتوان در ورای تصمیم آلمانها در پذیرش جنگ زدههای سوری در نظر داشت، نگاه راهبردی آنها به مسئله سوریه دانست و این نکته را مدنظر داشت که تصمیمسازان آلمانی آینده سوریه پس از بحران چشم دوختهاند و با پذیرش آوارگان از آنها در آینده سوریه استفاده خواهد کرد.
بحران آوارگان که به ناگاه در رسانهها پس از گذشته 5 سال از این بحران به ناگاه مورد توجه فوق العاده رسانهها قرار گرفت از نگاه بسیاری از ناظران به تلاشها برای متوقف کردن جنگ توسط کشورهای غربی و حتی ترکیه بیارتباط نیست.
در همین زمینه گلوبال ریسرچ در گزارشی تصریح کرده رسانههای جریان اصلی غرب، در کنار پوشش اخبار مربوط به بحران آورگان سوری، همواره ضرورت اقدام دولتهای کشورهایشان برای اقدام عاجل برای مقابله با دولت بشار اسد و تغییر حکومت در این کشور را خواستار شدهاند. این در شرایطی است که این حجم از آوارگان بیش از هر چیز متاثر از رشد داعش که با حمایت غرب و کشورهای متحد آمریکا در منطقه ایجاد شد، وادار به ترک خانه و کاشانه خود شدند.
در این میان با اوج گرفتن سیل مهاجران به مرزهای شرقی و جنوبی اروپا در کشورهای این منطقه که با مشکلات اقتصادی مواجه هستند، بحرانی جدید را برای اروپا رقم زد اما در این میان آلمان به عنوان قدرتمندترین اقتصاد اروپا وارد میدان شد و اعلام کرد که حاضر است 800 هزار نفر از آوارگان را پذیرا خواهد بود.
در این میان بسیاری از ناظران از این اقدام آلمان انتقاد کردند و آنرا اشتباهی راهبردی توصیف کردند که منجر به بینظمی در کشورهای شرق اروپا، اختلال در خط آهن سراسری این قاره، احیاء ناسیونالیسم از جمله نئونازیسم، تضعیف کننده ویزای شینگن، زیر سوال رفتن مرزهای اروپا، عامل ایجاد اختلاف میان آلمان و دیگر کشورهای اروپایی از جمله یونان، اتریش، مجارستان و چک و همچنین بستر و ظرفیتی جدید برای رشد جریان های تکفیری در داخل قاره سبز دانستند.
اما در این میان برخی دیگر از ناظران بر تصمیم مقامات آلمانی مهر تائید میزنند و تاکید می کنند که در ورای این تصمیم چندین هدف نهفته است:
1. اولین هدفی که میتوان در پشت تصمیم آلمان برای پذیرش آوارگان مد نظر قرار داد، اهداف اقتصادی است به طوری که صنعت این کشور به عنوان پویاترین بخش اقتصادی آن با کمبود نیروی کار به دلیل پائین بودن نرخ رشد جمعیت به دلیل بافت فرهنگی و اجتماعی آلمان مواجه است.
براساس کمیساریای عالی آوارگان سازمان ملل در سال 2014 مجموعا 173 هزار نفر، یعنی یک پنجم کل پناهجویان 44 کشور صنعتی از آلمان درخواست پناهندگی کردهاند.از همین رو آلمان هرساله 300 هزار پناهجو را به عنوان نیروی کار میپذیرد و اعلام خبر جذب 800 هزار نفر یعنی 500 هزار تن بیش از سالهای قبل اتفاق عجیب و دور از ذهن نیست چرا که اقتصاد آلمان میتواند این حجم نیروی کار را پذیرا باشد و در دهه 70 و 80 میلادی آلمانها با بهره گیری از تکنولوژی و نیروی کار ترکیهایهای مهاجر توانست جانی تازه به بخش صنعت خود دمید چرا که کارگران خارجی به دلیل دریافت حقوق و مزایای پائینتر از شرایط سودمندتری برای سرمایه داران آلمانی برخوردارند.
در همین زمینه اولاف کریست رئیس موسسه مطالعات مهاجرت و مطالعات بین فرهنگی در گفتوگو با بلومبرگ میگوید: اقتصاد آلمان به عنوان قدرت اول اروپا به دلیل افت جمعیت با مشکل مواجه شده است و اقتصاد این کشور توان جذب این حجم از نیروی کار را تا چندین سال داراست.
2. دومین هدفی که می توان در ورای تصمیم سران برلین در پذیرش 500 هزار آواره بیش از سالهای قبل مد نظر قرار داد این واقعیت است که آلمان با این اقدام چهره خود در میان افکار عمومی جهانی را به شکل قابل توجهی بهبود بخشید.
پس از اعلام تصمیم دولت این کشور در پذیرش آوارگان و استقبال از این مردم جنگ زده «IMAGE» (تصویر) این کشور که هنوز هم پس از گذشت نزدیک به 70 سال همچنان متاثر از عملکرد این کشور در آغاز دو جنگ جهانی است که منجر به کشته شدن میلیونها انسان شد اما با تحولات اخیر جهانیان تصویری جدید از آلمانیهای دیدند تا به طوری که IMAGE نژادپرستی و نئونازی جای خود را به IMAGE انساندوستی و بشردوستی داد.
آلمانها سالهاست با هزینه زیاد و تبلیغات در رسانههای متعدد همواره تلاش کردند تا تصویر خود به عنوان آغازکننده دو جنگ جهانی را تغییر دهند اما با تصمیم خود برای پذیرش آوارگان و استقبال از آنها به این مهم با کمترین هزینه ممکن دست یافتند.
از سوی دیگر آلمان با آگاهی از نقش رهبری خود در اروپا به طور ویژه احساس کرده که باید نسبت به این بحران واکنش نشان دهد همانطور که پرونده یونان و رفتار سختگیرانه برلین خود را نوک پیکان رهبری اروپای متحد نشان داد.
در همین زمینه نشان اینترست در گزارشی با اشاره به اینکه روزنامه بیلد در روزهای اوجگیری بحران اقتصادی در یونان سختترین مواضع را اتخاذ میکرد ولی اکنون درباره مهاجران هر روز با سرمقاله هایش از تصمیم دولت مرکل در پذیرش آوارگان حمایت میکند نوشت: اصطلاح «رهبری اخلاقی آلمان»، ممکن است با توجه به نقشی که این کشور در جنگهای حهانی داشته و مواضع سخت برلین در بحران بدهی یونان به گوش خیلیها عجیب به نظر برسد.
3. سومین دلیلی هم که میتوان در ورای تصمیم آلمانها در پذیرش جنگ زدههای سوری در نظر داشت، نگاه راهبردی آنها به مسئله سوریه دانست و این نکته را مدنظر داشت که تصمیمسازان آلمانی آینده سوریه پس از بحران چشم دوختهاند و با پذیرش آوارگان از آنها در آینده سوریه استفاده خواهد کرد.
بحران آوارگان که به ناگاه در رسانهها پس از گذشته 5 سال از این بحران به ناگاه مورد توجه فوق العاده رسانهها قرار گرفت از نگاه بسیاری از ناظران به تلاشها برای متوقف کردن جنگ توسط کشورهای غربی و حتی ترکیه بیارتباط نیست.
در همین زمینه گلوبال ریسرچ در گزارشی تصریح کرده رسانههای جریان اصلی غرب، در کنار پوشش اخبار مربوط به بحران آورگان سوری، همواره ضرورت اقدام دولتهای کشورهایشان برای اقدام عاجل برای مقابله با دولت بشار اسد و تغییر حکومت در این کشور را خواستار شدهاند. این در شرایطی است که این حجم از آوارگان بیش از هر چیز متاثر از رشد داعش که با حمایت غرب و کشورهای متحد آمریکا در منطقه ایجاد شد، وادار به ترک خانه و کاشانه خود شدند.