به گزارش مشرق، بروز برخی رفتارها از سوی کسانی که انتظارش را نداریم، بیش از زشتی آن عمل، بد و ناپسند مینماید. کردار ناپسند و ناهنجار وقتی از سوی افراد شاخص سر بزند، اثرات تخریبی شدیدتری خواهد داشت و در دورنمای آن عمل میشود کژرفتاری جوانترهای خام و بیتجربه را به وضوح دید.
این هفته یک دیدار عقب افتاده از هفته پنجم لیگ برتر برگزار شد و تیمهای استقلال و نفت تهران به دیدار هم رفتند. این بازی فارغ از حساسیتها و جذابیتهایش، یک نکته منفی داشت که از دید خیلیها پنهان ماند.
علیرضا بیرانوند، دروازهبان جوان و آیندهدار نفت که اکنون دروازهبان شماره دو تیم ملی است وقتی دید مقابل استقلال در ترکیب ثابت حضور ندارد و باید روی نیمکت بنشیند، به اصطلاح شاکی شد و حاضر نشد کنار وحید شیخ ویسی – دروازهبان دوم نفت – بدنش را گرم کند. این رفتار غیر حرفهای بیرانوند منصوریان را بر آن داشت که نام او را از لیست 18 نفره هم خط بزند و گوهری، دروازهبان امیدهای نفت را به جایش روی نیمکت بنشاند. بیرانوند هم تا پایان بازی از داخل رختکن بازی را دنبال کرد.
قبل از این نمونههای متعددی از آنچه "بازیکن سالاری" نامیده میشود، در فوتبال ایران دیده شده اما این یکی حاوی نکات برجسته دیگری است که قبح عمل بیرانوند را بیشتر میکند.
نکته اول، مذموم بودن ذات عملی است که دروازهبان جوان نفت انجام داده است. او که قرار است در آینده روزهای روشنی در فوتبال داشته باشد، از هماکنون راهی را در پیش گرفته که نتیجهای جز نابودی و محو شدن از صحنه ندارد.
تقریبا تمام بازیکنان نامداری که چنین رفتاری را انجام دادهاند عاقبت به خیر نشدهاند مگر آنکه با فردی به عنوان مربی سروکار داشتهاند که از روی ترس یا منفعت شخصی با رفتار زشت آن بازیکن کنار آمده است.
علیرضا منصوریان تاکنون نشان داده که چنین رفتاری را برنمیتابد و علیه فاعل این فعل واکنش قهری و شدید بروز میدهد.
نکته دوم این است که بازیکنی مثل بیرانوند خیلی زودتر از آنچه تصور میشد خود را "بزرگ تیم" تصور کرده و باد به گلو انداخته است. این بازیکن که خود به روند پیشرفتش واقف است باید بداند که هنوز برای ادعای بزرگی کردن خیلی وقت مانده و فعلا باید تلاش کند.
در همه جای دنیا کسانی منش مذموم بازیکنسالاری را پی گرفتهاند که دست کم موفقیت بزرگی کسب کردهاند یا اسم و رسمی در دنیای فوتبال دارند. علیرضا بیرانوند فعلا دروازهبان دوم تیم ملی است و هنوز تا ستاره شدن و اسم و رسم دار شدن سالها فاصله دارد.
مسئله سوم این که بیرانوند نباید با انجام چنین رفتارهایی آینده خود را با خطر روبهرو کند. آینده او در تیم ملی رقم میخورد؛ جایی که فردی مثل کارلوس کیروش حضور دارد. کیروش هم مثل منصوریان با بازیکنسالاری مخالف است.
علیرضا بیرانوند از هیچ به نفت رسید و از نفت به تیم ملی. او اگر از امروز چنین رفتار و کرداری داشته باشد، فردایی را در فوتبال ایران نخواهد داشت. او با این منش تنها خود را میآزارد و به خود آسیب میزند.
این هفته یک دیدار عقب افتاده از هفته پنجم لیگ برتر برگزار شد و تیمهای استقلال و نفت تهران به دیدار هم رفتند. این بازی فارغ از حساسیتها و جذابیتهایش، یک نکته منفی داشت که از دید خیلیها پنهان ماند.
علیرضا بیرانوند، دروازهبان جوان و آیندهدار نفت که اکنون دروازهبان شماره دو تیم ملی است وقتی دید مقابل استقلال در ترکیب ثابت حضور ندارد و باید روی نیمکت بنشیند، به اصطلاح شاکی شد و حاضر نشد کنار وحید شیخ ویسی – دروازهبان دوم نفت – بدنش را گرم کند. این رفتار غیر حرفهای بیرانوند منصوریان را بر آن داشت که نام او را از لیست 18 نفره هم خط بزند و گوهری، دروازهبان امیدهای نفت را به جایش روی نیمکت بنشاند. بیرانوند هم تا پایان بازی از داخل رختکن بازی را دنبال کرد.
قبل از این نمونههای متعددی از آنچه "بازیکن سالاری" نامیده میشود، در فوتبال ایران دیده شده اما این یکی حاوی نکات برجسته دیگری است که قبح عمل بیرانوند را بیشتر میکند.
نکته اول، مذموم بودن ذات عملی است که دروازهبان جوان نفت انجام داده است. او که قرار است در آینده روزهای روشنی در فوتبال داشته باشد، از هماکنون راهی را در پیش گرفته که نتیجهای جز نابودی و محو شدن از صحنه ندارد.
تقریبا تمام بازیکنان نامداری که چنین رفتاری را انجام دادهاند عاقبت به خیر نشدهاند مگر آنکه با فردی به عنوان مربی سروکار داشتهاند که از روی ترس یا منفعت شخصی با رفتار زشت آن بازیکن کنار آمده است.
علیرضا منصوریان تاکنون نشان داده که چنین رفتاری را برنمیتابد و علیه فاعل این فعل واکنش قهری و شدید بروز میدهد.
نکته دوم این است که بازیکنی مثل بیرانوند خیلی زودتر از آنچه تصور میشد خود را "بزرگ تیم" تصور کرده و باد به گلو انداخته است. این بازیکن که خود به روند پیشرفتش واقف است باید بداند که هنوز برای ادعای بزرگی کردن خیلی وقت مانده و فعلا باید تلاش کند.
در همه جای دنیا کسانی منش مذموم بازیکنسالاری را پی گرفتهاند که دست کم موفقیت بزرگی کسب کردهاند یا اسم و رسمی در دنیای فوتبال دارند. علیرضا بیرانوند فعلا دروازهبان دوم تیم ملی است و هنوز تا ستاره شدن و اسم و رسم دار شدن سالها فاصله دارد.
مسئله سوم این که بیرانوند نباید با انجام چنین رفتارهایی آینده خود را با خطر روبهرو کند. آینده او در تیم ملی رقم میخورد؛ جایی که فردی مثل کارلوس کیروش حضور دارد. کیروش هم مثل منصوریان با بازیکنسالاری مخالف است.
علیرضا بیرانوند از هیچ به نفت رسید و از نفت به تیم ملی. او اگر از امروز چنین رفتار و کرداری داشته باشد، فردایی را در فوتبال ایران نخواهد داشت. او با این منش تنها خود را میآزارد و به خود آسیب میزند.