به گزارش مشرق، ساکرنت نوشت: چندی پیش بود که دادگاهی در کشور برزیل به خاطر فرار مالیاتی نیمار بین سالهای 2011 تا 2013 در زمانی که او بازیکن باشگاه سانتوس در این کشور بود، 42 میلیون یورو از داراییهای نیمار را بلوکه کرد.
در واکنش به این اتفاق، مدیر برنامههای نیمار روز گذشته (دوشنبه) با استفاده از صفحه اینستاگرام خود پُستی بسیار طولانی نوشت که در آن از کاپیتان تیم ملی فوتبال برزیل خواسته بود در آینده روی داراییهایش مدیریت بیشتری داشته باشد. ریبیرو در این پیام نوشته بود: «پولت را بگیر و به جایی ببر که امن و البته قانونی باشد. از این راه میتوانی از شر پرداخت مالیات در کشور برزیل خلاص شوی. شرکت تجاریات را تعطیل کن و به همراه خانواده به سواحل مدیترانه برو. تو باید به سالهای حضورت در فوتبال اروپا ادامه دهی و ترجیحا راهی باشگاه رئال مادرید شوی.»
نیمار که بازیکنی 23 ساله است و خیلی زود به سرمایهای هنگفت دست یافته است، ترجیح داده پولهایش را در برزیل و در تجارت این کشور سرمایهگذاری کند. کاری که از نظر ریبیرو اشتباه است.
«در برزیل وقتی شخص فقیری، پولدار میشود بدون شک باید احمق به نظر بیاید. همانطور که میدانی، تو محلههای پرجمعیت و شلوغ را ترک میکنی اما آنها بیخیال تو نمیشوند. اینها ذات جامعه هستند که باید با آن کنار آمد. همه آنها میخواهند تو همان پسر بچهای باشی که در آن محلهها به خاطر دارند اما تو فرق داری. پدرت تصمیم گرفت برایت برنامه ریزی کند و بسیار هوشمندانه روی آن کار کرد تا از این راه تجارت کند.»
در واکنش به این اتفاق، مدیر برنامههای نیمار روز گذشته (دوشنبه) با استفاده از صفحه اینستاگرام خود پُستی بسیار طولانی نوشت که در آن از کاپیتان تیم ملی فوتبال برزیل خواسته بود در آینده روی داراییهایش مدیریت بیشتری داشته باشد. ریبیرو در این پیام نوشته بود: «پولت را بگیر و به جایی ببر که امن و البته قانونی باشد. از این راه میتوانی از شر پرداخت مالیات در کشور برزیل خلاص شوی. شرکت تجاریات را تعطیل کن و به همراه خانواده به سواحل مدیترانه برو. تو باید به سالهای حضورت در فوتبال اروپا ادامه دهی و ترجیحا راهی باشگاه رئال مادرید شوی.»
نیمار که بازیکنی 23 ساله است و خیلی زود به سرمایهای هنگفت دست یافته است، ترجیح داده پولهایش را در برزیل و در تجارت این کشور سرمایهگذاری کند. کاری که از نظر ریبیرو اشتباه است.
«در برزیل وقتی شخص فقیری، پولدار میشود بدون شک باید احمق به نظر بیاید. همانطور که میدانی، تو محلههای پرجمعیت و شلوغ را ترک میکنی اما آنها بیخیال تو نمیشوند. اینها ذات جامعه هستند که باید با آن کنار آمد. همه آنها میخواهند تو همان پسر بچهای باشی که در آن محلهها به خاطر دارند اما تو فرق داری. پدرت تصمیم گرفت برایت برنامه ریزی کند و بسیار هوشمندانه روی آن کار کرد تا از این راه تجارت کند.»