گروه جنگ نرم مشرق_ تلاش
برای تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران كه به عنوان یك قدرت برتر و مستقل در آسیای
غربی شناخته میشود، از ابتدای انقلاب تا کنون توسط دولتهای غربی به ویژه آمریکا
متوقف نشده است. ایالات متحده روشهای متعددی مانند دخالت مستقیم نظامی و کودتا، تحریم و ایجاد
نارضایتی عمومی و سایر روشها را برای این مهم امتحان کرده است.
واشنگتن سالانه بیش از 700 میلیون دلار را صرف رادیو اروپای آزاد، رادیو آزادی، صدای آمریکا و دیگر شبکههای دولت آمریکا میکند که مبلغ قابل توجهی از این بودجه سهم بخش فارسی صدای آمریکا میگردد؛ اما این هزینهها به اعتقاد بسیاری از سیاستمداران آمریکایی اثر لازم را ندارد و معتقدند در خوشبینانهترین حالت، برنامههای بخش فارسی صدای آمریکا خستهکننده هستند و در بدترین حالت، باعث تقویت نظام ایران نیز میشود! اما دولت اوباما در این رابطه تمام انرژی و تمرکز خود را بر روی مذاکرات هستهای قرار داده زیرا که معتقد است توافق هستهای مدنظر آمریکا میتواند پایه تغییر اساسی نظام ایران در سالهایی نه چندان طولانی قرار گیرد.
چندی پیش مشرق در گزارشی به نقل از موسسه «آمریکن اینترپرایز» به بررسی سیاست اوباما برای تغییر نظام ایران پرداخته بود که این موسسه بیان میکرد، اوباما توافق هستهای را برای تقویت نیروهای عملگراتر در ایران میخواهد. به اعتقاد امریکن اینترپرایز سیاست اوباما در قبال ایران که پیشتر «نیال فرگوسن» نام آن را "بازی حدس و گمان" نهاده بود، گویای این است که این توافق به تغییر رژیم در ایران منجر خواهد شد.
البته این سیاست اوباما برای تغییر نظام ایران منتقدانی در آمریکا نیز دارد و معتقدند سیاست اوباما برای نزدیک شدن به جمهوری اسلامی جهت تغییر رفتار ایران راه اشتباهی است، زیرا هیچ چیز در تاریخ 36 ساله جمهوری اسلامی وجود ندارد که به ما بگوید حکومت ایران به صورت خودکار تغییر میکند.
اوباما در مذاکرات هستهای به دنبال تقویت نیروهای عملگراتر در ایران است تا مقدمات تغییر نظام در جمهوری اسلامی فراهم شود
در همین رابطه روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» در مقالهای به قلم "پیتر کوهانلو" مدیر مرکز اکثریت ایرانیهای ساکن آمریکا، سیاستهای فعلی ایالات متحده را برای تغییر رفتار و تغییر نظام ایران زیر سوال برده و راهکارهای دیگری را در این باره پیشنهاد میدهد.
در این مقاله آمده است که: «توافق هستهای که باراک اوباما با ایران به امضاء رسانید، در آمریکا طرفدار چندانی ندارد. تقریباً دوسوم آمریکاییها با این توافق مخالف هستند و اکثر کاندیداهای ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه نیز قول دادهاند تا از همان روزی که این سمت را بر عهده میگیرند، این توافق را برهم زنند. اما با توجه به اینکه چین، فرانسه، آلمان، روسیه و انگلیس نیز این توافق را امضاء کردهاند، نمیتوان بسیاری ار تحریمهای بینالمللی را به راحتی بازگرداند. به قولی دیگر، برخی از مولفههای برجام در سالهای آینده میتواند سیاست ایران را شکل دهد. اوباما تصور میکند که مشروعیت بخشیدن به نظام ایران و سرازیر کردن پول به داخل ایران میتواند باعث تغییر رفتار تهران شود. با توجه به سرکوبهای موجود در داخل ایران، لفاظیها علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی و حمایت از تروریسم ، نمیتوان انتظار داشت که رفتار ایرانیها تغییر کند. تغییر تنها زمانی حاصل میشود که توازنی را با حمایت از جریان مخالفان علیه جمهوری اسلامی ایجاد نماید.»
مقاله «والاستریت ژورنال» با عنوان «یک نقشه راه برای تغییر رژیم تهران»
کوهانلو معتقد است که دستیابی به چنین تغییری به بیش از امید نیاز دارد و این کار نیازمند نقشه است. پیشنهاد راهبردی وی برای مقابله با تهدید جمهوری اسلامی تقویت تلاشهای «دیپلماسی عمومی» آمریکا است. البته نویسنده «والاستریت ژورنال» از اطلاعات و ارقامی در رابطه با ایران جهت تحلیل و پیشنهادات راهکاری استفاده کرده که نشان میدهد بعضی از این اطلاعات از فضای جمهوری اسلامی، منبعی غیرایرانی دارد زیرا که بعضی راهکارها بسیار از فضای واقعی سیاسی ایران به دور است. به این راهکارها توجه فرمایید:
1. آمریکا باید به نابرابری بین زنان و مردان در ایران بپردازد. فعالان حاضر در میدان پیش از این به شکل خلاقانه و تحریکآمیزی به زنان ایران به عنوان شهروند درجه دوم پرداختهاند. به عنوان مثال، کمپین «آزادی مخفی من» در فیسبوک از زنان ایرانی میخواهد تا با حجاب اجباری از طریق ارسال عکسهای بدون حجاب در ملاءعام مخالفت کنند.
2.
سازمانهای مدنی آمریکایی
نیز باید صدای زنان ایرانی را در هر زمانی به گوش دنیا برسانند. فدراسیونهای
ورزشی از قبیل کمیته بینالمللی المپیک باید نظام ایران را به خاطر تبعیض علیه
زنان و راه ندادن آنها به ورزشگاهها تنبیه نمایند. تقبیح دولتمردان ایرانی در
ملاءعام میتواند ادعای آنها در خصوص اینکه ایران مستعدترین کشور در خاورمیانه
برای پیشرفت است را تضعیف نماید.
3. برای دادن فرصت انتخاب آزاد به مردم ایران، پارلمانی آنلاین ایجاد گردد که در آن ایرانیها بتوانند بحث سیاسی کنند. این پیشنهاد میتواند این امکان را برای ایرانیها فراهم آورد تا برای اولین بار در چند دهه اخیر حرفهای خود را به گوش هموطنان خود برسانند. موسسه بینالمللی جمهوریخواه و موسسه ملی دموکراتیک میتوانند در این پروژه شرکت نمایند.
4.
آمریکا باید آزادی مذهبی در
ایران را ترویج کند. حکومت مذهبی ایران بسیاری از ایرانیها را نسبت به
مذهب بیاعتماد کرده است، اما بسیاری به دنبال اعتقاد واقعی میگردند. واشنگتن باید به صورت علنی
از روحانیان و آیتاللههایی که خواستار جدایی دین از سیاست شدهاند، حمایت نماید.
5. مسیحیان پروتستان آمریکا هم میتوانند نقش مهمی در کمکرسانی به مسیحیانی که در داخل ایران گیر افتادهاند، ایفا نمایند. رشد فزاینده مسیحیت پروتستان در ایران یکی از داستانهای مهم دنیا است که کمتر به آن پرداخته شده است. گرویدن به مسیحیت بین 300 هزار تا یک میلیون نفر میباشد. با توجه به این آمار، میتوان انتظار داشت که ظرف مدت یک دهه مقامات مسیحی در دستگاه سیاسی و امنیتی ایران وجود داشته باشند تا بتوانند از حقوق مسیحیان در ایران حمایت نمایند.
از جمله پیشنهادات برای تغییر نظام جمهوری اسلامی، «مسیحیسازی» مردم و دستگاههای سیاسی و امنیتی ایران است
به هر
روی میتوان اذعان داشت که فعالیتهای دیپلماسی عمومی آمریکا به همراه زمینههایی که توافق هستهای
این کشور با ایران فراهم میکند، راه نفوذ ایالات متحده به جمهوری اسلامی را هموارتر از قبل میسازد
چرا که بسیاری از دولتمردان کنونی آمریکا این دو راه حل را برای تغییر رفتار و یا
تغییر نظام ایران بسیار مؤثر خواندهاند؛ حتی اگر در نقشهراههای ارائه شده از پیشنهاداتی به دور از واقعیتهای موجود استفاده کنند.