به گزارش مشرق، امیر قمرانی عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، با اشاره به اهمیت و جایگاه علم روان شناسی در میان سایر رشته های علوم انسانی اظهار کرد: به نظر می رسد اگر این علم را بر اساس مبانی اسلامی باز نویسی کنیم، می توان از آن به عنوان علم زندگی نام برد؛ یعنی مهارت های زندگی شخصی و ارتباط با دیگران و افراد جامعه تحت عنوان این علم، به افراد آموزش داده می شود.
وی ادامه داد: به نظر من صرف نظر از این که منبع در علم روان شناسی چه باشد، ماهیت علم روان شناسی به روش های زندگی و برخورد با دیگران بازمی گردد؛ به طور مثال در بحث روان شناسی اجتماعی، علمِ برخورد با افراد جامعه، در روان شناسی رشد علمِ تعالی و رشد، در روان شناسی کودک چگونگی تربیت و فرزند پروری، در روان شناسی خانواده علمِ برخورد زن با شوهر و بالعکس و ... بررسی می شود و به طور کلی روان شناسی در گرایش های مختلف و دروس گوناگون تدریس می شود و تک بُعدی نیست.
وی با تاکید دوباره مبنی بر این که روان شناسی، علم زندگی است، تصریح کرد: همه افراد جامعه برای این که زندگی بهتر و رو به رشدی را داشته باشند، به این علم نیازمندند البته این مساله را از روی تعصب بر رشته روان شناسی بیان نمی کنم، بلکه اگر فردی بخواهد خود را به خوبی بشناسد، رفتار درستی داشته و کنترل مناسب بر استرس و اضطراب و خشمِ خود داشته باشد، و از سوی دیگر با دیگران نیز رفتار مثبت و مناسب در پیش گیرد، باید با این علم آشنایی داشته باشد لذا روان شناسی برای تمامی اقشار جامعه، مناسب و دارای اهمیت ویژه ای است.
دبیر کمیته علوم و فناوری شناختی دانشگاه اصفهان در ادامه با اظهار تاسف از این که امروز توجه به علم روان شناسی در کشور در درجه حداقلی قرار دارد، ابراز کرد: اگر جوان ها پیش از ازدواج، نیاز به آموزش برخی مسائل روان شناسی همچون تفاوت های فردی زن و شوهر، اقتضائات زندگی مشترک، مشاوره پیش و حین و پس از ازدواج را حس و آمادگی مقابله با مشکلات زندگی مشترک را کسب می کردند، آمار طلاق تا این اندازه افزایش پیدا نمی کرد.
وی افزود: صرف نظر از دلایل اجتماعی، بسیار از مشکلات و جدایی های میان زوجین، ناشی از دلایل روان شناختی است و زن و مرد به دلیل آن که علم زندگی مشترک را نداشته و به تفاوت های خود با همسران شان آگاهی ندارند، نمی دانند چگونه در مواقع بحران برخورد کنند و گاه متوسل به زور و تحکم و قهر می شوند اما اگر آگاهی به علم روان شناسی برای نسل جوان حائز اهمیت بود، کمتر شاهد گسست خانواده ها بودیم.
مولف کتاب «خانواده و تربیت فرزندان» ابراز کرد: در حقیقت جوان هایی که آشنایی لازم با علم روان شناسی دارند، با جوان هایی که سر و کاری با این علم نداشته و اهمیتی در این راستا قائل نیستند، در شیوه مقابله با مشکلات و مسائل متفاوت عمل می کنند و به طور معمول جوانی که روان شناسی می داند هنگام بروز بحران کمتر به سمت اعتیاد و بزهکاری می رود و بیشتر با افراد آگاه به مشاوره می پردازد اما آسیب های یاد شده، جوان های ناآشنا به این علم را بیشتر تهدید می کند.
رییس کار گروه مقابله با انحرافات اجتماعی دانشگاه اصفهان همچنین در پاسخ به این سوال که علم روان شناسی کنونی و رایج در دانشگاه ها چه نسبت و سنخیتی با مبانی اندیشه های اسلامی در همین زمینه دارد، گفت: این مساله بستگی به ماهیت رشته های روان شناسی دارد به دلیل آن که گرایش ها و دروس مختلفی در زمینه علم روان شناسی مطرح است که پاسخ به این سوال در خصوص هر یک از این دروس و گرایش ها، متفاوت است.
وی اضافه کرد: به طور مثال مبانی داروشناسی رفتار، مبانی زیستی مغز یا اصول ژنتیک فیزیولوژی مغز و اعصاب که همگی جزو دروس روان شناسی بوده و به علم پزشکی نزدیک است، نمی توان بحث غربی یا اسلامی بودن را در خصوص آنها مطرح کرد و یا جزو علم محض برشمرد. مضاف بر آن تدریس مباحثی که مربوط به اختلالات روانی و دوران کودکی است یا بیان علائم افسردگی و راهکارهای شناخت کودکان عقب مانده ذهنی و ... را نمی توان غرب زدگی و علوم غربی محض محسوب کرد و معتقد بود باید این مطالب دچار تحول شوند.
مولف کتاب «تقویت مهارت های حرکتی در کودکان» در ادامه بیان کرد: بنابراین برخی گرایش ها و دروس علم روان شناسی که امروز در دانشگاه های ما تدریس می شود تحول بردار نیست چرا که اساسا تقسیم آن به غربی و اسلامی معنا ندارد و نمی توان آن را وام گرفته خواند اما برخی دروس این رشته، ما به ازای اسلامی و دینی دارد که درباره ماهیت انسان سخن می گوید.
قمرانی با اشاره به این که به طور مثال روان شناسی اجتماعی که موضوع آن علم بررسی رفتار فرد در جامعه است، ظرفیت کامل برای پیاده سازی مبانی اسلامی را دارد، تصریح کرد: درسی با عنوان روان شناختی شخصیت که الگوی اسلامی بسیار مناسبی در آن جایگزین شده می تواند مورد توجه قرار گیرد یا روان شناسی رشد که به مساله تغییر و تحول و رشد آدمی باز می گردد، می تواند بستر مناسب برای تحول و جایگزینی مطالب اسلامی و مدل آن باشد.
وی با تاکید بر این که کاربرد روان شناسی، بررسی روح نیست، توضیح داد: این علم پیرامون فرآیندهای عینی بحث می کند؛ اینکه چرا این فرد در موقعیتی، حافظه اش به خوبی عمل نمی کند یا چرا در برابر مواجهه پدیده ای، پرخاشگری دارد لذا رفتارهای قابل مشاهده در این علم تجزیه و تحلیل می شود.
دبیر کمیته علوم و فناوری شناختی دانشگاه اصفهان تاکید کرد: بنابراین نمی توان گفت تمامی بخش های علم روان شناسی امروز نیاز به تحول دارد بلکه بخش هایی از این علم نیازمند تغییر و جایگزینی است و این امر نیاز به مطالعه و پژوهشی دقیق دارد.
وی در ادامه اظهار کرد: به طور مثال وقتی بحث درمان افسردگی مطرح می شود، ما به نقاط مشترکی میان علم غربی و اسلامی دست پیدا می کنیم؛ علم غربی در اینجا بحث رفت و آمد با دوستان و نزدیکان یا شنا و سوارکاری را مطرح می کند و در متون حدیثی ما نیز همین موارد بیان شده است. از سوی دیگر تفکر مثبت جزو راه های درمانی افسردگی است که در منابع دینی و روایی ما نیز ناامیدی از بزرگترین گناهان محسوب می شود. لذا باید در تحول علم روان شناسی موردی عمل کرد.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان در پایان یادآور شد: البته ما در برخی مسائل و اختلالاتی که اخیرا فصل جدیدی در خصوص آن گشوده شده است، اختلافات اساسی با غرب داریم که به طور یقین نیازمند تغییر و تحول است که می توان به بحث آزادی جنسی در علم روان شناسی اشاره کرد که این مساله هرگز با منابع دینی و فرهنگ بومی ما سازگاری ندارد لذا توصیه می شود بحث تحول علم روان شناسی با پژوهش و تحقیق جدی دنبال شود که این امر نیاز به هم اندیشی علمای حوزه و دانشگاه دارد.
وی ادامه داد: به نظر من صرف نظر از این که منبع در علم روان شناسی چه باشد، ماهیت علم روان شناسی به روش های زندگی و برخورد با دیگران بازمی گردد؛ به طور مثال در بحث روان شناسی اجتماعی، علمِ برخورد با افراد جامعه، در روان شناسی رشد علمِ تعالی و رشد، در روان شناسی کودک چگونگی تربیت و فرزند پروری، در روان شناسی خانواده علمِ برخورد زن با شوهر و بالعکس و ... بررسی می شود و به طور کلی روان شناسی در گرایش های مختلف و دروس گوناگون تدریس می شود و تک بُعدی نیست.
وی با تاکید دوباره مبنی بر این که روان شناسی، علم زندگی است، تصریح کرد: همه افراد جامعه برای این که زندگی بهتر و رو به رشدی را داشته باشند، به این علم نیازمندند البته این مساله را از روی تعصب بر رشته روان شناسی بیان نمی کنم، بلکه اگر فردی بخواهد خود را به خوبی بشناسد، رفتار درستی داشته و کنترل مناسب بر استرس و اضطراب و خشمِ خود داشته باشد، و از سوی دیگر با دیگران نیز رفتار مثبت و مناسب در پیش گیرد، باید با این علم آشنایی داشته باشد لذا روان شناسی برای تمامی اقشار جامعه، مناسب و دارای اهمیت ویژه ای است.
دبیر کمیته علوم و فناوری شناختی دانشگاه اصفهان در ادامه با اظهار تاسف از این که امروز توجه به علم روان شناسی در کشور در درجه حداقلی قرار دارد، ابراز کرد: اگر جوان ها پیش از ازدواج، نیاز به آموزش برخی مسائل روان شناسی همچون تفاوت های فردی زن و شوهر، اقتضائات زندگی مشترک، مشاوره پیش و حین و پس از ازدواج را حس و آمادگی مقابله با مشکلات زندگی مشترک را کسب می کردند، آمار طلاق تا این اندازه افزایش پیدا نمی کرد.
وی افزود: صرف نظر از دلایل اجتماعی، بسیار از مشکلات و جدایی های میان زوجین، ناشی از دلایل روان شناختی است و زن و مرد به دلیل آن که علم زندگی مشترک را نداشته و به تفاوت های خود با همسران شان آگاهی ندارند، نمی دانند چگونه در مواقع بحران برخورد کنند و گاه متوسل به زور و تحکم و قهر می شوند اما اگر آگاهی به علم روان شناسی برای نسل جوان حائز اهمیت بود، کمتر شاهد گسست خانواده ها بودیم.
مولف کتاب «خانواده و تربیت فرزندان» ابراز کرد: در حقیقت جوان هایی که آشنایی لازم با علم روان شناسی دارند، با جوان هایی که سر و کاری با این علم نداشته و اهمیتی در این راستا قائل نیستند، در شیوه مقابله با مشکلات و مسائل متفاوت عمل می کنند و به طور معمول جوانی که روان شناسی می داند هنگام بروز بحران کمتر به سمت اعتیاد و بزهکاری می رود و بیشتر با افراد آگاه به مشاوره می پردازد اما آسیب های یاد شده، جوان های ناآشنا به این علم را بیشتر تهدید می کند.
رییس کار گروه مقابله با انحرافات اجتماعی دانشگاه اصفهان همچنین در پاسخ به این سوال که علم روان شناسی کنونی و رایج در دانشگاه ها چه نسبت و سنخیتی با مبانی اندیشه های اسلامی در همین زمینه دارد، گفت: این مساله بستگی به ماهیت رشته های روان شناسی دارد به دلیل آن که گرایش ها و دروس مختلفی در زمینه علم روان شناسی مطرح است که پاسخ به این سوال در خصوص هر یک از این دروس و گرایش ها، متفاوت است.
وی اضافه کرد: به طور مثال مبانی داروشناسی رفتار، مبانی زیستی مغز یا اصول ژنتیک فیزیولوژی مغز و اعصاب که همگی جزو دروس روان شناسی بوده و به علم پزشکی نزدیک است، نمی توان بحث غربی یا اسلامی بودن را در خصوص آنها مطرح کرد و یا جزو علم محض برشمرد. مضاف بر آن تدریس مباحثی که مربوط به اختلالات روانی و دوران کودکی است یا بیان علائم افسردگی و راهکارهای شناخت کودکان عقب مانده ذهنی و ... را نمی توان غرب زدگی و علوم غربی محض محسوب کرد و معتقد بود باید این مطالب دچار تحول شوند.
مولف کتاب «تقویت مهارت های حرکتی در کودکان» در ادامه بیان کرد: بنابراین برخی گرایش ها و دروس علم روان شناسی که امروز در دانشگاه های ما تدریس می شود تحول بردار نیست چرا که اساسا تقسیم آن به غربی و اسلامی معنا ندارد و نمی توان آن را وام گرفته خواند اما برخی دروس این رشته، ما به ازای اسلامی و دینی دارد که درباره ماهیت انسان سخن می گوید.
قمرانی با اشاره به این که به طور مثال روان شناسی اجتماعی که موضوع آن علم بررسی رفتار فرد در جامعه است، ظرفیت کامل برای پیاده سازی مبانی اسلامی را دارد، تصریح کرد: درسی با عنوان روان شناختی شخصیت که الگوی اسلامی بسیار مناسبی در آن جایگزین شده می تواند مورد توجه قرار گیرد یا روان شناسی رشد که به مساله تغییر و تحول و رشد آدمی باز می گردد، می تواند بستر مناسب برای تحول و جایگزینی مطالب اسلامی و مدل آن باشد.
وی با تاکید بر این که کاربرد روان شناسی، بررسی روح نیست، توضیح داد: این علم پیرامون فرآیندهای عینی بحث می کند؛ اینکه چرا این فرد در موقعیتی، حافظه اش به خوبی عمل نمی کند یا چرا در برابر مواجهه پدیده ای، پرخاشگری دارد لذا رفتارهای قابل مشاهده در این علم تجزیه و تحلیل می شود.
دبیر کمیته علوم و فناوری شناختی دانشگاه اصفهان تاکید کرد: بنابراین نمی توان گفت تمامی بخش های علم روان شناسی امروز نیاز به تحول دارد بلکه بخش هایی از این علم نیازمند تغییر و جایگزینی است و این امر نیاز به مطالعه و پژوهشی دقیق دارد.
وی در ادامه اظهار کرد: به طور مثال وقتی بحث درمان افسردگی مطرح می شود، ما به نقاط مشترکی میان علم غربی و اسلامی دست پیدا می کنیم؛ علم غربی در اینجا بحث رفت و آمد با دوستان و نزدیکان یا شنا و سوارکاری را مطرح می کند و در متون حدیثی ما نیز همین موارد بیان شده است. از سوی دیگر تفکر مثبت جزو راه های درمانی افسردگی است که در منابع دینی و روایی ما نیز ناامیدی از بزرگترین گناهان محسوب می شود. لذا باید در تحول علم روان شناسی موردی عمل کرد.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان در پایان یادآور شد: البته ما در برخی مسائل و اختلالاتی که اخیرا فصل جدیدی در خصوص آن گشوده شده است، اختلافات اساسی با غرب داریم که به طور یقین نیازمند تغییر و تحول است که می توان به بحث آزادی جنسی در علم روان شناسی اشاره کرد که این مساله هرگز با منابع دینی و فرهنگ بومی ما سازگاری ندارد لذا توصیه می شود بحث تحول علم روان شناسی با پژوهش و تحقیق جدی دنبال شود که این امر نیاز به هم اندیشی علمای حوزه و دانشگاه دارد.