به گزارش مشرق، شهرام محمودی بدون شک یکی از ستارههای تیم ملی والیبال در دو، سه سال اخیر بوده که با بازیهای خوبش سهم بسزایی در عملکرد این تیم در میادین جهانی داشته است.
امتیازآورترین بازیکن ایران در لیگ جهانی ٢٠١٥، بعد از درخششی که در این
رقابتها داشت، در حالی عازم جام جهانی ٢٠١٥ ژاپن شد که مصدومیت گریبانش را
گرفت و ١٠ روز نتوانست به زمین برود؛ آن هم در شرایطی که تیم ملی کشورمان
در این پیکارها وضعیت خوبی نداشت و پشت هم باخت میداد. والیبال ایران بعد
از ناکامی در ژاپن حالوروز خوبی ندارد و همه روی آن زوم کردهاند تا
چارهای برای حل این معضل در آستانه ١٠ ماه مانده تا المپیک ٢٠١٦
ریودوژانیرو پيدا کنند.
گفتگوی شرق با شهرام
محمودی را در زیر بخوانید:
از جام جهانی ژاپن شروع کنیم. ٢٢ روز پرفشار را در آنجا داشتید.
چیز قابل گفتنی نیست. هر چیزی بود همه دیدند. ژاپن تورنمنت خیلی بدی برای ما بود. خیلی بد شروع کردیم. نتوانستیم تیم را جمعوجور کنیم. دو، سه باخت خیلی بد دادیم. من چند بار هم از مردم بهخاطر بازیهای بدی که از ما دیدند عذرخواهی کردم. این تیمی که در ژاپن بازی کرد با تیم اصلی ایران خیلی فاصله داشت. تیم، بههم ریخته بود و ازنظر روحی و روانی واقعا شرایط بدی داشتیم.
یعنی از اول شرایط روحیتان خراب بود؟
بازی اول را که مقابل آرژانتین باختیم کلا تیم بههم ریخت. با اینکه دو بازی بعد را بردیم اما باز هم آمادگی روانی لازم را پیدا نکردیم چون میدانستیم شانسمان خیلی برای رسیدن به المپیک کم شده. شاید در بعضی از دیدارها خوب بازی میکردیم اما کلا از نظر روحی خوب نبودیم که فکر کنیم میتوانیم بقیه بازیها را ببریم. رفتهرفته شرایط بدتر شد تا این که به بازیهای آخر رسیدیم که متأسفانه به کانادا و استرالیا هم باختیم. کسی باورش نمیشد. بعد از بازی با استرالیا که برمیگشتیم بچههای لهستان از ما پرسیدند که راحت سه بر صفر بردید اما سرمان را پایین انداختیم و نتوانستیم جوابی به آنها بدهیم و رفتیم داخل آسانسور. حتی مربی آمریکا پایان جام، در مراسم توزیع جوایز به موسوی گفته بود در لیگ جهانی سال دیگر نمیخواهم تیم ایران را در این وضعیت ببینم. من مربی شما نیستم اما این وضعیت را میبینم برایم ناراحتکننده است که تیمی به این خوبی، دارد اینقدر بد بازی میکند. این نشان میداد که همه از نوع بازی ما و نتیجهای که میگیریم شوکه شده بودند. کاری نمیشود کرد. جام جهانی تمام شده و باید به آینده نگاه کنیم.
چرا کواچ نمیتوانست به شما انگیزه بدهد؟
ببینید فکر میکنم کواچ رشته کار از دستش در رفته بود. هرچه هم با بچهها صحبت میکرد فایدهای نداشت. جو، طوری شده بود که نمیشد کاری کرد. بندهخدا آقای خوشخبر، سرپرست تیم، خیلی تلاش کرد بچهها را ریکاوری روحی کند اما نشد. حتی دو، سه بار شام همه بچهها را بیرون برد. با ما حرف زد. با بچهها جلسه دوستانه هم گذاشت با تکتکمان حرف میزد. هر کاری کرد، نشد. همیشه در این مواقع آقای خوشخبر وارد میشد. آقای خوشخبر کسی است که همه بچهها دوستش دارند. وقتی حرفی میزند بچهها با جانودل آن را انجام میدهند. شما ببینید چقدر وضعیت خراب بود که ایشان هم نتوانست کاری کند.
خود کواچ هم دور زمین خیلی از لحاظ روحی خراب بود، این طور نبود؟
ما واقعا خودمان نمیتوانستیم خودمان را تحمل کنیم از بس که همه چیز بههمریخته بود. کواچ تلاش کرد وضعیت را بهتر کند اما نتوانست. این آخرها خودش هم به بچهها اضافه شده بود و نمیدانست باید چکار کند. فقط میگفتیم خدایا بازیها زودتر تمام شود و از اینجا برویم. هی داریم میبازیم آبرویمان میرود و بدتر میشود.
خود شما در بازیهای هم کمردرد شدید داشتید و خیلی راحت میشد احساس کرد که چه دردی میکشید.
بله، در بازی اول، فکر کنم امتیاز پنج یا شش بود که فرهاد قائمی یک پاس به من داد. اسپک زدم، آمدم پایین، کمرم صدا داد. یک درد قدیمی داشتم که با این حرکت شدت گرفت. یک ست هم بازی کردم. اما دیدم رفتهرفته دردش بیشتر میشود و دیگر نتوانستم بازی کنم. فردا صبح هم که از خواب بیدار شدم خم بودم و نتوانستم بازی کنم. تقریبا ١٠ روز طول کشید تا بتوانم راه بروم، تمرین و بازی کنم. بااینحال بازی کردم و خیلی هم برای تیم مثمرثمر نبودم؛ چون وضعیت خوبی نداشتیم. هنوز هم درد دارم و خوب نشدم.
الان با این شرایط نظر شما چیست؟ چون از وقتی برگشتید همهجا پیچیده که کواچ رفتنی است. ضمن اینکه آقای داورزنی هم گفتند اگر کواچ دستیاران و کادر فنی را تغییر ندهد خودش هم باید برود.
اینها تصمیماتی است که فدراسیون میگیرد و در حیطه کاری ما نیست. بازیکنان خیلی در آن ورود پیدا نمیکنند. امیدوارم هر اتفاقی میافتد به ما کمک کند. چون الان وضعیت تیم ملی خراب است. الان ما در تمرینات باشگاهی هستیم اما هنوز آن اتفاقات در ذهن بچههاست. خود من وقتی یادم میافتد عصبی میشوم که چه شد ما به استرالیا باختیم. فدراسیون با کارگروهی که تشکیل داده باید تصمیم بگیرد که ما را از این وضعیت در بیاورد. تقویت کادر فنی هم میتواند یکی از راهکارها باشد اما باید فکر اساسی کنند چون ما سال آینده انتخابی المپیک را پیشرو داریم که خیلی مهم است. هدفمان اين بود که در جام جهانی به المپیک برسیم که نرسیدیم. البته در مسابقات سال آینده کارمان خیلی راحتتر از جام جهانی است. مسیر هموارتری برای رسیدن به المپیک داریم اما تنها رسیدن به المپیک هدف نیست. ما پتانسیل آن را داریم که بتوانیم آنجا خیلی بهتر بازی کنیم و نتیجه خوب بگیریم. چون همه تیمهای بزرگ دنیا ما را بهعنوان یک تیم قدرتمند میشناسند. باورشان نمیشد كه ما را اینقدر راحت ببرند. نمیدانم هر راهکاری دارند فقط طوری باشد که به روزهای اوجمان برگردیم. البته این را بگویم کیفیت فنی بازیکنان تغییری نکرده؛ از نظر روحی و روانی بههم ریختیم. ما در تاکتیکها به مشکل خوردیم.
رابطه کواچ با بچهها چطور است. میتواند با شماها ارتباط برقرار کند؟
من بهشخصه رابطهام با کواچ خوب بود؛ البته خود من یکبار قبلا با او بگومگو داشتم.
شاید ارتباطبرقرارنکردن کواچ با بچهها یکی از دلایلی بوده که تیم نتوانست از نظر روحی خوب باشد.
شاید؛ ولی کواچ بیرون زمین با همه خیلی خوب بود. دوستانه شوخی میکرد اما در زمین جدی بود. فکر نمیکنم کسی شخصا با کواچ مشکلی داشته باشد. ما اگر مشکلی داریم از نظر فنی مشکل داریم نه شخصی. از نظر من، کواچ، انسانی دوستداشتنی با قلبی بزرگ است.
روسیه، پرافتخارترین تیم والیبال دنیا در لیگ جهانی خوب بازی نکرد و با توجه به فاصله این رقابتها تا جام جهانی مربی تیمش را عوض کرد و نتیجه آن را هم دید. الان ما تا انتخابی سال آینده تقریبا زمان داریم. فکر میکنید اگر کواچ برود و مربی جدید بیاید میتواند تیم را تا آن موقع جمعوجور کند؟
ببینید، چون ما الان در رقابتهای داخلی لیگ هستیم مربی جدید اگر بیاید، نهایتا فکر میکنم زمانی که ما میخواهیم به اردوها اضافه شویم یک ماه وقت داشته باشیم. یک ماه خیلی فرصت کمی است تا مربی بیاید و بازیکنانش را بشناسد. اگر بنا به تغییر سرمربی باشد باید هر مربیای را که میآورند بیاید بازیهای لیگ را از نزدیک تماشا کند تا بچهها را بشناسد؛ با مدل بازیشان آشنا شود؛ فیلم مسابقات ما را ببیند؛ حتی از مربیان داخلی کمک بگیرد. زمان خیلی کم است. اواخر سال لیگ تمام میشود. ما باید اردیبهشتماه به مسابقات انتخابی در ژاپن اعزام شویم.
برخی از رسانهها اعلام کردند مک کاچن، مربی نیوزلندی که با تیم آمریکا در المپیک ٢٠٠٨ پکن قهرمان شد گزینه اصلی سرمربیگری تیم ایران است، شما خبر دارید؟
من در جریان نیستم. ما مشغول تمرینات لیگ هستیم. ما مربیان بزرگی خوبی داریم که میتوانند به والیبال ایران کمک کنند. ضمن اینکه خود کواچ هم هست و شاید نیازی به تغییر آن نباشد. فقط نیاز باشد کادرش را تقویت کند.
از واکنش مردم بعد از جام جهانی ناراحت هستید؟ چون آقای موسوی گفته بود همه فحشها را من، شهرام و سعید معروف در اینستاگرام خوردیم؟
مردم حق دارند ناراحت باشند. چون واقعیتش این است که دارند با والیبال زندگی میکنند. باید بدانند چه اتفاقی افتاده که اینطوری شده. ولی یکسریها هستند که خیلی الفاظ بدی استفاده میکنند و به ما در صفحات اجتماعی بیاحترامی میکنند. واقعا کار به جایی رسیده بود که ما میخواستیم صفحاتمان را ببندیم. این کار درست نیست. ما که کمکاری نکردیم. تمام تلاشمان را کردیم. حالا یک تورنمنت نشد. اینقدر فحشها بد بود که حتی من نمیخواندمشان. چون عصبی میشدم. خیلی من، سید و سعید را اذیت کردند. در مقابل هم مردم خیلی کامنتها را از روی دلسوزی مینوشتند. سؤال میکردند چرا اینطور شد. ما هم وظیفهمان این بود که توضیح دهیم.
بهنام برادرتان هم مثل اینکه از بچههای تیم ملی انتقاد کرده بود که در طول جام جهانی مدام وقتشان را در صفحات مجازی میگذراندند.
نه، تکذیب کرد. مثل اینکه سایتها بد نوشته بودند.
ظاهرا شما هم از انتقاد برادرتان ناراحت شده بودید؟
بله، ببینید بهنام برادر بزرگتر من است؛ احترامش واجب است. اولا که او کلا این حرفها را تکذیب کرد . در ثانی من فکر میکنم زندگی شخصی هر کسی به خودش مربوط است. من فکر نمیکنم اشکالی داشته باشد ورزشکاران در فضای مجازی باشند. ماشین خوب سوار شوند. لباس خوب بپوشند. من همان شب تا فهمیدم با بهنام صحبت کردم و گفتم چرا این حرف را زدی. او گفت من نگفتم سایتها دروغ نوشتند. یکسری اتفاقات در زندگی ما هست که نباید بیفتد؛ از یک سری خطوط نباید عبور کنیم. اما حضورداشتن در صفحات مجازی فکر نمیکنم موضوعی باشد که بخواهد روی والیبال تأثیر بگذارد. ما مجبوریم اینستاگرام داشته باشیم. طرفدارهای من دوست دارند با من در ارتباط باشند. نهتنها من، سعید و سید(موسوی) هم همینطور هستند. ما هم بهغیراز اینجا نمیتوانیم با طرفدارانمان در ارتباط باشیم. اینجا هم با آنها همصحبت میشویم هم نظرات و ابراز احساساتشان را میبینیم.
بحثهایی هم در حین جام جهانی مطرح بود که میگفتند بازیکنان با هم دعوا میکردند. میگفتند از قصد، بد بازی میکردند تا کواچ برکنار شود. صحت دارد؟
من نمیدانم منشأ این حرفها کجاست. من با سید ٢٠ روز هماتاقیم. از این ٢٠ روز شاید ٥ روزش را شدیدا با هم جروبحث کنیم. اختلافنظر وجود دارد. ٢٠ نفر آدم در ١٠ تا اتاق با هم هستند. مگر میشود همه با هم در هر شرایطی آرام باشیم. الان پنج سال است که ما همه با هم هستیم. نمیشود که اختلاف نظر و بحث نباشد . اینها همه غیرقابلانکار هستند. بله مثلا سر تمرینات اگر یکی یک توپ را خراب میکند من سرش داد میزنم که چرا این کار را کردی اما اینکه با هم دعوا کردیم این خبرها نیست.
بعد از عملکرد ضعیف تیم در جام جهانی وزیر شخصا دستور برکناری آقای خوشخبر را داد اما بعد از اینکه همه مخالفت کردند دوباره گفتند ایشان تا المپیک ریو در کنار تیم میماند. چرا عدهای میخواهند تقصیرها را گردن آقای خوشخبر بیندازند؟
خود من واقعا از این موضوع خیلی ناراحتم. متأسفانه افراد منفعتطلب اطلاعات غلطی به گوش آقای وزیر رساندند. چون دنبال جایگاه هستند. من بهجرئت میتوانم بگویم اگر آقای خوشخبر در تیم ملی نبود همه اتفاقاتی که الان میگویند نیفتاده، میافتاد. تنها کسی که جلوی همین اتفاقات را گرفته آقای خوشخبر بوده. خودش را سپر بلا در تیم ملی کرده.
ایشان این قدر در بین شما محبوب است که لقب پدر معنوی تیم را هم به او دادند.
واقعا اینطوری است چون هر اتفاقی میافتد خودش را جلو میاندازد تا بازیکنان تمام هموغمشان بازی باشد و به حاشیهها فکر نکنند. برکناری ایشان کار اشتباهی است. اگر این اتفاق بیفتد شرایطمان بدتر میشود. ما هر کاری داریم وقت و بیوقت به او زنگ میزنیم و او با صبر و حوصله جواب همه را میدهد. او آنقدر برایمان دلسوزی میکند که دنبال دیرپرداختشدن پاداشهایمان هم رفته. خودش حتی یک ریال هم ذینفع نبوده. اینها را که میگویم نمونه کوچک کارهایش است. همه این کارها را کرده تا اتحاد و انسجام تیم حفظ شود. متأسفم برای کسانی که برای جایگاه خودشان میخواهند زیرآب او را پیش آقای وزیر بزنند. کارنامه آقای خوشخبر مشخص است. این کارها را برای خرابکردن وجهه او کردند. رزومه ایشان و اخلاقیاتش مشخص است. اصلا نمیشود راجع به شخصیت او بحث کرد. ضمن اینکه نمیشود درباره اینکه ایشان برود بحث کرد که اگر برود چه اتفاقی میافتد. خیلی از نتایج این چهار، پنج سال اخیر والیبال ایران بهخاطر زحمتهای ایشان بوده.
انشاءالله به المپیک میرسید؟
بله، اگر نرویم باید همان ژاپن بمانیم و به ایران برنگردیم. از آن گروه اگر نتوانیم به المپیک برویم دیگر روز مرگمان است. من به مردم قول میدهم صد در صد به المپیک میرویم. من فقط نگران این هستم که به المپیک رفتیم آنجا چطور باید بازی کنیم. رفتن به المپیک درست است که سخت است ولی مسئله این است که آنجا چطور بازی کنیم. تیم ما باید همان تیم جنگنده همیشه باشد وگرنه نمیشود خوب نتیجه گرفت.
رقابتهای لیگ امسال را چطور پیشبینی میکنید. شما با کدام تیم هستید؟
من امسال با تیم سرمایه هستم. سرمایه امسال اولین سالی است که در لیگ تیم داده. قراردادهای خوبی هم با بچهها بسته. خدا را شکر تا به الان وضعیتمان خوب است. ما تازه به تیم اضافه شده ایم. دو تا بازیکن خارجی داریم. سرمایه، جزء مدعیهای رقابتهای امسال محسوب میشود. ارومیه، پیکان، ورامین و تبریز هم تیمهای خوبی هستند. امسال فکر میکنم لیگ قشنگی داشته باشیم. فقط یک مقدار مدیریتکردن آن مشکل است. اول اینکه بازیها طوری باشد که فشار به بازیکنان نیاید. چون در هفته اگر دو بازی داشته باشیم واقعا بازیکنان اذیت میشوند و مصدومها خیلی زیاد میشود. حالا برای تیمهای تهرانی که متأسفانه حضورشان در لیگ یکمقدار کم شده شرایط بهتر است اما برای تیمهای شهرستانی سخت است. من خودم پارسال با تیم ارومیه بودم. از ارومیه آمدیم تهران. بعد از تهران رفتیم بندرعباس. از آنجا رفتیم ارومیه . دوباره چهار پنج روز گذشت آمدیم تهران. بعد رفتیم گنبد؛ یعنی چنین شرایط بدی ما در لیگ داریم. موضوع مهم بعدی این است که امیدوارم سازمان لیگ با مسائلی که در لیگ میافتد برخورد کند. من در دو، سه سال گذشته خیلی بیاحترامی دیدم. در یکی از شهرستانها سنگ و چاقو در وسط زمین به سمت ما پرت کردند. من رفتم به ناظر بازی گفتم چرا این کار را کردند ناظر گفت به شما که نخورده، بازیتان را کنید. این جوابی بود که به من دادند. آخر اگر آن چاقو و سنگ به ما خورده بود که مرده بودیم. به نظرم اینکه یک جلسه تماشاگران را محروم میکنند فایدهای ندارد. باید برخورد جدی شود. چون مطمئنا خیلی از این قضایا از طرف خود باشگاهها آب میخورد. من تا نبینم بازی را قطع کنند و نتیجه سه بر صفر اعلام شود باورم نمیشود. ما یک سال هم خودمان بازی را قطع کردیم. داشتند با سکه ما را میزدند که درنهایت بازی را به نفع تیم مقابل اعلام کردند. بازیکنان ملی سرمایههای ایران هستند. اینها همینهایی هستند که در بازیهای ملی مردم برایشان دعا میکنند که ببرند. امیدوارم جلوی این اتفاقات را بگیرند. چون الان درِ لیگ ما به روی بازیکنان خوب خارجی باز شده و آنها این اتفاقات را به کشورهای خودشان انتقال میدهند. این موضوع میتواند از لیگ برتر ما وجهه بدی بسازد. چقدر خوب است که ما بتوانیم آنها را با دیدی مثبت نسبت به ایران به کشورهایشان بفرستیم که به دنبال آن بتوانیم بازیکنان بهتر و بیشتری وارد لیگمان کنیم تا سطح لیگمان بالاتر برود. نتیجه این کار هم این میشود که تیم ملی خوبی داریم.