به گزارش مشرق، در سال جاری دو تن از روسای سابق سازمان تربیت بدنی ایران دار فانی را وداع گفتند و بار دیگر اذهان عمومی را به تاریخچه این نهاد بزرگ متولی ورزش در ایران معطوف کردند. پرویز خسروانی و مصطفی داودی دو رئیس سازمان تربیت بدنی در دو دوره متفاوت بودند؛ اولی در دوران ستمشاهی و دومی در دوران دولت نوپای جمهوری اسلامی سکان هدایت بزرگترین نهاد ورزشی کشور را بر عهده داشتند. امروز (یکشنبه) 26 مهر ماه در تقویمها به عنوان روز تربیت بدنی شناخته میشود. به همین منظور نگاهی گذرا به تاریخچه روسای این "سازمان - وزارتخانه" عریض و طویل داشتهایم .
تاریخ این سازمان که از سال 1389 و بنا به تصویب مجلس شورای اسلامی با سازمان ملی جوانان تلفیق شد و به وزارت ورزش و جوانان تغییر نام یافت، پر از اتفاقات ریز و درشت و خاطرات تلخ و شیرینی است که در دل و جان اهالی خانواده ورزش به یادگار مانده است.
این سازمان در طول حیات خود که بیش از 80 سال است، 31 رئیس را به خود دیده است. دو رئیس اخیر البته وزیران ورزش در دو دولت دهم و یازدهم هستند. در سالهای دهه ۱۳۰۰ «انجمن ملی تربیت بدنی» در ایران پس از تصویب قانون ورزش اجباری در مدارس تشکیل شد. در سال ۱۳۲۰ تربیت بدنی به دو بخش متمایز تفکیک شد؛ تربیت بدنی آموزشگاهها به وزارت فرهنگ وقت و ورزش دستهجات آزاد و پیشاهنگی به انجمن ملی تربیت بدنی واگذار شد.
در سالهای بعد امور ورزش در ایران در سه بخش مجزا یعنی سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم، کمیته ملی المپیک و شورای ورزش بانوان متمرکز شد. در سال ۱۳۵۰ سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم یکی از معاونتهای نخست وزیری شد و در هر استان کشور اداره کل تربیت بدنی تشکیل شد.
در سال ۱۳۵۳ هفتمین دوره بازیهای آسیایی در تهران برگزار شد و با گشایش مجموعه ورزشی آزادی به تدریج مدارس و دانشکدههای تربیت بدنی شکل گرفتند. در تاریخ ۸ دیماه ۱۳۸۹ نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان و تشکیل وزارت ورزش و جوانان موافقت کردند.
در این جا اشاره کوتاهی داریم به سرگذشت 29 رئیس سازمان تربیت بدنی و دو وزیر ورزش در بیش از 80 سال عمر بزرگترین متولی ورزش در ایران.
نخستین رئیس سازمان تربیت بدنی ایران در سال 1313 که در آن روزگار با نام انجمن ملی تربیت بدنی شناخته میشد، محمدرضا پهلوی بود که در آن زمان ولیعهد رضا پهلوی محسوب میشد. وی تا سال 1315 این سمت را در اختیار داشت و سپس آن را به شخصی به نام "پازارگاد" تحویل داد. این فرد نیز یک سال کفیل سازمان تربیت بدنی و پیشاهنگی بود تا این که در سال 1316 حسین علاء ریاست سازمان را بر عهده گرفت.
3 - حسین علاء؛ 1316
حسین علاء در سال ۱۲۶۲ در تهران زاده شد. وی اصالتا آذربایجانی بوده و تبارش از شهرستان خوی واقع در استان آذربایجان غربی است. پدرش میرزا محمدعلی خان علاءالسلطنه، بارها سفیر و وزیر و دو بار نخستوزیر شده بود. او کودکی را در قفقاز گذراند و تحصیلات خود را در لندن انجام داد و پروانه وکالت در دادگاههای بریتانیا گرفت. بعد از پایان تحصیل، به استخدام وزارت خارجه درآمد و هنگامی که پدرش به وزارت امور خارجه انتخاب شد، ریاست دفتر وزارت خارجه را به عهده گرفت و تا سال ۱۲۹۶ در این سمت باقی ماند.
پس از انتخاب مستوفیالممالک در دی ۱۲۹۶ به ریاست وزرا، او میرزا حسینخان علاء را - که در آن هنگام «معینالوزاره» لقب گرفته بود به سمت وزیر تجارت و فواید معرفی کرد. حسین علاء بعد از کناره گیری مستوفی الممالک، سمت وزارت تجارت و فواید عامه را در کابینه صمصمام السلطنه بختیاری حفظ کرد و در سال ۱۲۹۹ پیش از کودتا، ابتدا وزیرمختار ایران در اسپانیا و سپس وزیرمختار ایران در آمریکا شد و پس از بازگشت به ایران، به نمایندگی مجلس پنجم از تهران برگزیده شد. وی همراه با شهید مدرس، تقیزاده و مصدق از مخالفین خلع قاجاریه بود.
علاء در انتخاب دوره ششم مجلس شورای ملی که نخستین انتخاب دوره پادشاهی رضاشاه بود به مجلس راه نیافت و مدتی بیکار بود تا اینکه در سال ۱۳۰۶ در دولت مستوفی الممالک به وزارت فواید عامه رسید و در مهرماه همین سال، وزیرمختار ایران در فرانسه شد. مأموریت علاء در پاریس، سه سال به طول انجامید و در بازگشت از آنجا به ریاست هیئت مدیره بانک ملی ایران گماشته شد. سمتهای بعدی وی تا سال ۱۳۲۱ بهترتیب: رئیس اداره کل تجارت، وزیر بازرگانی و مدیر کل بانک ملی بود و سرانجام در سال ۱۳۲۱ پس از مرگ فروغی، وزیر دربار شد. علاء در شهریور ۱۳۲۴ در شرایطی بحرانی که در پی بروز اغتشاش در آذربایجان و خودداری دولت شوروی از تخلیه ایران به وجود آمده بود با سمت سفیرکبیر ایران راهی واشنگتن شد. او در جلسات شورای امنیت سازمان ملل متحد، از حقوق ایران دفاع کرد.
پس از بازگشت به ایران وزیر دربار و بعد از کشته شدن رزمآرا، در اسفند ۱۳۲۹ نخستوزیر شد تا اردیبهشت ۱۳۳۰ که استعفا داد عهده دار این سمت بود. علاء بعد از استعفا از مقام نخستوزیری به وزارت دربار بازگشت و در قسمت اعظم زمامداری دکتر مصدق یعنی نزدیک به دو سال در این سمت ماند و در این مدت، تنها رابط شاه با مصدق بود؛ زیرا مصدق در تمام مدت نخستوزیریاش بیش از ۵ یا ۶ بار با شاه ملاقات نکرد و پیغامهای آنها بین یکدیگر فقط از طریق علاء رد و بدل میشد. علاء در اوایل حکومت مصدق از طرفداران جدی او بود اما از اواخر ۱۳۳۱ بهتدریج، تغییر عقیده داد. در فروردین ۱۳۳۲ از وزارت دربار استعفا کرد اما بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوباره به این مقام گماشته شد.
پس از برکناری زاهدی در فروردین ۱۳۳۴ علاء دوباره برای نخستوزیری انتخاب شد. علاء در ۲۵ آبان ۱۳۳۴ از کوشش فدائیان اسلام برای قتلش جان بهدربرد که این جریان به دستگیری و اعدام عدهای از اعضای فدائیان اسلام از جمله شهید نواب صفوی انجامید. همچنین در همین دوره ایران وارد پیمان بغداد شد. حسین علاء در سال ۱۳۴۳ در تهران درگذشت.
4 - حسین سمیعی
حسین سمیعی در ۱۲۵۳ در رشت متولد شد. پدرش میرزاحسن خان ادیبالسلطنه از اعضای دیوانی بود و مدتها پیشکاری امیر افخم همدانی (والی کرمانشاه) را برعهده داشت. حسین نزد معلمان خصوصی تحصیلات خود را آغاز کرد و پس از آنکه مقدماتی از فارسی و عربی را فرا گرفت، تحصیلات خود را نزد دو تن از عرفا و دانشمندان معروف کرمانشاه به نام ابوالفقراء اصفهانی و میرزای سالک ادامه داد و در ادبیات فارسی و اصول حکمت و ادبیات عرب معلوماتی کسب کرد. سپس به درخواست حسام الملک همدانی وارد دارالفنون ناصری شد و تحصیلات خود را ادامه داد و زبانهای خارجی و شیوه نگارش و حسن خط آموخت.
در ۱۳۱۳ ه.ق در سن بیست سالگی وارد وزارت خارجه شد و در اداره عثمانی از ادارات وزارت خارجه مشغول به کار شد و مدت ۱۵ سال در آن وزارتخانه در سمتهای مختلف انجام وظیفه کرد. مدتی نیز ریاست اداره دول غیرهمجوار را برعهده داشت. در ۱۳۲۸ه. ق به وزارت داخله وقت منتقل و به سمت مدیرکل آن وزارتخانه مشغول کار شد و پس از چندی معاون آن وزارتخانه شد.
در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی از رشت نماینده شد. حسین سمیعی که تازه پس از فوت پدر به ادیبالسلطنه ملقب شده بود، پس از ورود به مجلس جزء فراکسیون دموکرات شد. عمر مجلس سوم زیاد دوام نیافت زیرا دامنه جنگ جهانی اول به شرق نیز رسید و ایران هم که بیطرفی خود را اعلام کرده بود، مورد تجاوز قرار گرفت و اشغال شد. مجلس سوم تصمیم به مهاجرت گرفت، ادیبالسلطنه نیز از مهاجرینی بود که ابتدا به قم و بعد به کرمانشاه رفتند و دولت موقتی به سرپرستی رضاقلی خان نظامالسلطنه تشکیل دادند. ادیبالسلطنه در آن دولت به وزارت داخله رسید. مهاجرین سپس به عثمانی رفتند و مدتی در آن کشور اقامت کردند. سمیعی سرانجام به حلب رفت و مدتی در آن دیار اقامت داشت.
در ۱۲۹۶ شمسی با سایر مهاجرین به ایران بازگشت و دور از کارهای سیاسی به مطالعه در ادبیات فارسی و زبان و متون عربی پرداخت و ضمنا به تشکیل انجمن ادبی مبادرت کرد. در کابینه فتح الله خان اکبر (سپهدار رشتی) معاونت نخستوزیر را برعهده گرفت و از طرف دولت مأمور مذاکره با سران کودتا شد ولی در کرج توقیف شد و نتوانست مأموریت خود را انجام دهد. در خرداد ۱۳۰۰ در کابینه احمد قوامالسلطنه، وزارت تجارت و فوائد عامه به عهده او قرار گرفت و تا بهمن همان سال در آن سمت باقی بود.
مشیرالدوله جانشین قوام در کابینه خود پست وزارت تجارت و فوائد عامه را همچنان به ادیب السلطنه واگذار کرد ولی در کابینه بعدی که به ریاست مستوفی تشکیل شد شغل سمیعی، کفالت وزارت داخله بود. در سال ۱۳۰۲ که سردار سپه رئیسالوزرا شد و یک سال بعد در ترمیم کابینه به وزارت عدلیه رسید. در ۱۳۰۴ به حکومت پایتخت منصوب شد و مدت دو سال در این سمت برقرار بود. در کابینه مخبرالسلطنه هدایت در ۱۱ خرداد ۱۳۰۶ به وزارت داخله منصوب شد و پس از ترمیم کابینه همچنان وزیر داخله بود. در ۱۳۰۸ به استانداری آذربایجان منصوب شد.
ادیبالسلطنه در خلال خدمت در دربار، ریاست سازمان پیشآهنگی را نیز برعهده گرفت. در ۱۳۱۴ پس از تشکیل فرهنگستان اول، به نیابت آنجا تعیین شد. در ۱۳۱۹ ادیبالسلطنه با سمت سفیرکبیر ایران به افغانستان رفت و قریب دوسال در این سمت باقی ماند. پس از بازگشت، به ریاست فرهنگستان رسید.
در بهمن ۱۳۲۱ وزیر مشاور کابینه سهیلی شد و در تیرماه ۱۳۲۲ وزارت کشور گرفت ولی فقط مدتی کوتاه در این سمت باقی ماند. در آن سال مجدداً به دربار رفت و به ریاست تشریفات منصوب شد.
ادیبالسلطنه در سال ۱۳۲۸ در انتخابات دوره اول سنا، به سناتوری گیلان رسید و در همین سمت در سال ۱۳۳۲ در سن ۷۹ سالگی درگذشت و در وصیت نامه خود که فقط ۴ خط بود و در سال ۱۳۱۵ نوشته شده بود تاکید کرد که در مقبره خانوادگی در گورستان ابن بابویه تهران به خاک سپرده شود.
5 - محمدعلی تربیت
محمدعلی تربیت در خرداد ۱۲۵۶ در محله نوبر تبریز متولد شد. پدرش میرزا صادق، تحویلدار ناصرالدین میرزا ولیعهد بود. تحصیلات خود را در مکتب ملا زینالعابدین آغاز کرد و از پدرش ریاضی و نجوم آموخت و سپس نزد میرزا نصراللّه سیفالاطبا به تحصیل طب پرداخت. از شانزده سالگی به تدریس در مدرسه دولتی مظفری تبریز پرداخت. در سال ۱۳۱۶ با حسن تقیزاده، حسین عدالت (صاحب امتیاز روزنامههای الحدید، عدالت و صحبت) و محمد شبستری مدیر روزنامۀ ایران نو، ابتدا کتابفروشی و پس از آن مدرسهای به شیوۀ جدید با نام «تربیت» در تبریز تأسیس کرد و بعداً آن را نام خانوادگی خود قرار داد. کتابفروشی تربیت محل عرضۀ نشریات فارسی و عربی و ترکی، و طرح مباحث سیاسی و محفل روشنفکرانی چون یوسف خان اعتصامالملک بود. پیش از اعلام مشروطیت، تربیت به اتفاق حسن تقیزاده به قفقاز و استانبول و از آنجا به مصر، بیروت و دمشق سفر کرد.
در آستانهٔ مشروطیت به سیاست روی آورد و همراه با کربلایی علی موسیو، حسن تقیزاده و محمود غنیزاده محفلی بنیان نهاد که به مرکز غیبی شهرت یافت. در سال ۱۳۲۶ قمری از پایهگذاران روزنامه اتحاد بود که ۲۵ شماره آن منتشر شد. با وقوع کودتای محمدعلی شاه و به توپ بسته شدن مجلس (در جمادیالاول ۱۳۲۶) و حمله سپاهیان حکومتی به تبریز، کتابفروشی تربیت تاراج و سوخته شد و وی خود را به باکو رساند و از راه وین به پاریس رفت. اندکی بعد به دعوت تقیزاده که پیش از وی به دعوت ادوارد براون به لندن رفته بود، راهی آنجا شد و با حمایت ادوارد براون چند ماه در کتابخانۀ دانشگاه کمبریج به فهرستنویسی کتابهای فارسی و عربی مشغول بود.
محمدعلی تربیت در اواخر پاییز ۱۹۰۸ میلادی از انگلستان به استانبول رفت و همراه با دیگر مهاجران مشروطهخواه در انجمن سعادت به فعالیت پرداخت. با فتح تهران به دست مجاهدین (در جمادیالاخر ۱۳۲۷) وی به عضویت هیئت مدیرۀ موقت ۱۲ نفره انتخاب شد که برگزیدۀ رهبران انقلاب و ناظر اعمال وزرا بود. تربیت در دورۀ دوم مجلس شورای ملی نمایندۀ مردم تبریز شد.
با تعطیلی مجلس دوم، تربیت به باکو رفت و به پیشنهاد هیئت مدیرۀ انجمن خیریۀ ایرانیان، مدیر مدرسۀ اتحاد شد. پس از آغاز جنگ جهانی اول تربیت به برلین رفت و در آنجا در کمیتۀ نجات ایران به فعالیت پرداخت و با محمد قزوینی، حسن تقیزاده، محمدعلی جمالزاده و حسین کاظمزادۀ ایرانشهر، همکاری فرهنگی و انتشاراتی میکرد.
مصدق، امیرعلائی، شایگان و صالح
با پایان جنگ جهانی در سال ۱۲۹۷ به تبریز بازگشت. در سال ۱۳۰۰ به ریاست اداره معارف آذربایجان رسید و در همان سال کتابخانه و قرائتخانۀ عمومی معارف را برای اولین بار به شیوۀ جدید در تبریز بنیاد گذاشت که بعدها به نام خود وی «کتابخانه و قرائتخانۀ دولتی تربیت» نام گرفت. در ۱۳۰۱ «مجمع ادب» و «ماهنامه گنجینه معارف» را دایر کرد. در مهر همان سال مدرسه تجارت را در تبریز تاسیس کرد. او تا ۱۳۰۴ در مقام خود باقی ماند و سپس به ریاست فرهنگ گیلان (۱۳۰۵ - ۱۳۰۶) رسید. وی از ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ عهدهدار ریاست شهرداری (بلدیه) تبریز بود. در آن زمان چندین خیابان بزرگ و باغ ملی بزرگی به نام گلستان در محل قبرستان گجیل تبریز ساخته شد.
تربیت در هشتمین دورۀ مجلس شورای ملی (۱۳۰۹) به نمایندگی از طرف مردم تبریز انتخاب شد و در دورههای نهم تا دوازدهم نیز همین مقام را داشت. محمدعلی تربیت در ۲۷ دی ۱۳۱۸ در تهران درگذشت.
6 - اللهیار صالح
صالح آرانی در ۲۷ اردیبهشت ۱۲۷۶ در آران و بیدگل به دنیا آمد. پدرش مبصرالملک نایب الحکومه آران، بیدگل و نوش آباد بود. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی برای ادامه تحصیل به کالج آمریکاییها (دبیرستان البرز) رفت. وی سالهای آخر عمر را به دور از فعالیت جدی سیاسی سپری کرد و در سال ۱۳۶۰ در ایران درگذشت.
او در جوانی مترجم سفارت آمریکا در تهران بود. در این منصب با احمدشاه ملاقات کرد و نقش کوچکی در تصویب نشدن قرارداد ۱۹۱۹ ایفا کرد. در وزارت مالیه به ریاست کل انحصارات دخانیات منصوب شد و از آنجا به ریاست کل گمرک انتقال یافت.
صالح بعد از کنارهگیری از کار مدتی را در تهران، خرمشهر و کاشان گذراند اما تمایل رضا شاه برای برقراری ارتباط با آمریکا باعث شد که دوباره صالح به کار فرا خوانده شود و این ماموریت به صالح داده شد که به آمریکا برود و طرح قرارداد تجاری اقتصادی ایران و آمریکا را تنظیم کند اما ورود متفقین به ایران و سقوط رضاشاه باعث شد که دوره سفارت صالح کوتاه شود و به تهران بازگردد.
صالح در بازگشت به تهران با محمدرضا پهلوی ملاقات کرد در این دیدار شاه تاکید کرد که پدرش سفارش کرده که او از راهنمایی صالح استفاده کند. در ابتدا صالح به ریاست بانک رهنی ایران رسید و در هنگام تصدی این پست به هندوستان سفر کرد. در کابینه دوم ساعد و کابینه ابراهیم حکیمی وزارت دادگستری را عهدهدار بود، در این دوران هیاتی سه نفره برای رسیدگی به وضعیت قضات دادگستری تشکیل داد.
در ۱۳۳۵ به عنوان رهبر حزب ایران با انتشار اعلامیهای از دکترین ترومن حمایت کرد. در ۱۳۳۹ در انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی از کاشان انتخاب شد. این دوره مجلس دیری نپائید و شاه مجلس را منحل کرد. هم زمان با آن صالح به کمک دیگران فعالیت در جبهه ملی دوم را آغاز کرد. در آستانه انقلاب دوباره به فعالیت در جبهه ملی رویآورد. صالح از اعضای انجمن آثار ملی بود.
اولین تجربه صالح در کسوت وزارت به کابینه احمد قوام و وزارت دارائی وی مربوط میشود. او در این سمت چند برخورد جزئی با قوام داشت که مهمترین آنها به مخالفت صالح با اعزام علی امینی به آمریکا مربوط میشود. بعدها در کابینه علی سهیلی با همین سمت و در کابینههای ساعد مراغهای و ابراهیم حکیمی با سمت وزیر دادگستری به کار مشغول شد. مدتی نیز وزارت کشور در کابینه مصدق را بر عهده داشت.
صالح در سال ۱۳۲۸ به جبهه ملی پیوست و در انتخابات مجلس شانزدهم از طرف مردم کاشان به نمایندگی انتخاب شد و از جمله یاران و همکاران نزدیک مصدق شد. صالح در خاطراتش مینویسد: «در دوران دو ساله نمایندگی بیشتر اوقات اینجانب در راه ملی شدن صنایع نفت و استیفای حقوق از دست رفته ایران و اداره نمودن کمیسیون مختلط نفت که ریاست آن به اینجانب تفویض شده بود، مصروف گردید.»
همینطور وی در سال ۱۳۳۰ در کابینه مصدق وزیر کشور شد و انتخابات دوره هفدهم را برگزار کرد. در شهریور ۱۳۳۱ از طرف دکتر مصدق به عنوان سفیر به آمریکا رفت تا مناسبات دو کشور را بهبود بخشد و مانع از جانبداری آمریکا از انگلستان در مناقشه نفت شود. صالح در این دوران تلاش کرد شرکت های نفتی بی طرف را به خرید نفت ایران متقاعد کند. در روزهای آخر کابینه مصدق او تلاش کرد که مقامات آمریکا را از فکر اقدام علیه دولت ایران منصرف کند، او در بخشی از گزارش خود به نخست وزیر آورده بود: «بعد از عدم موافقت دولت ایران با آخرین پیشنهاد دولت انگلستان روسای درجه اول آمریکا ظاهراً از خود یک نوع حالت خشم و عصبانیت نسبت به ایران ابراز میدارند و به جای این که با دلسوزی و همدردی مشکلات ما را در نظر بگیرند و راه چارهای برای آن بیندیشند از یک طرف رویه بی اعتنایی پیش گرفته و از طرف دیگر هر وقت فرصتی به دست میآید به بهانهای اظهارات غیر دوستانه نسب به ایران مینمایند.» صالح چند روز پس از کودتای ۲۸ مرداد از مقام سفارت استعفا داد و از قبول شغل در کابینه کودتا خودداری کرد. صالح بعد از کودتای ۲۸ مرداد چند سالی در انزوا بود.
در دوره بیستم مجلس شورای ملی در سال ۱۳۳۹ با عضویت در «جبهه ملی دوم» از طرف مردم کاشان به نمایندگی انتخاب شد. صالح در این مجلس فعالیت زیادی در انتقاد از سیاستهای شاه داشت تا مجلس در سال ۱۳۴۰ منحل شد و الله یار صالح همراه با چند تن از سران «جبهه ملی» و «نهضت آزادی» از جمله مهندس بازرگان، آیتالله محمود طالقانی و دکتر یدالله سحابی زندانی شد.
محمدرضا شاه پس از انتصاب اسدالله علم به نخست وزیری با تسلط بر ارتش و ساواک و نیروهای انتظامی در صدد بر آمد اصلاحات مورد نظرش را پیاده کند. شاه که به عمق نارضایتیهای مردم آگاه بود در صدد بر آمد از نفوذ جبهه ملی در جامعه استفاده کند و با واگذاری مناصب و پستهایی به چند تن از رهبران جبهه با آنها معامله کند. برای این منظور علم را مامور کرد با الله یار صالح تماس بگیرد و درباره پیشنهادش با او مذاکره کند. این مذاکرات در سه نوبت در منازل علم و صالح صورت گرفت ولی چون جبهه ملی با پیشنهاد شاه موافقت نکرد مذاکرات بدون نتیجه پایان پذیرفت.
اللهیار صالح در همهپرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران حاضر شد و به برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران رای داد و مقابل دوربینهای تلویزیونی گفت: «خوشوقتم که قبل از مردن به جمهوری اسلامی رای میدهم.»
7 – محمود بدر
دکتر علی شایگان را همراه با دکتر فاطمی چهرههای برجسته جناح چپ دولت مصدق مینامیدند. زمانی که پس از چند ماه فاطمی به عنوان آخرین بازمانده مبارزان نهضت ملی دستگیر شد، سید علی شایگان دوران اسارت را میگذراند. در شب اعدام دکتر فاطمی با تقاضای ملاقات دکتر فاطمی با شایگان موافقت شد.
8 - سید علی شایگان
سید علی شایگان (۱۲۸۰ (۱۹۰۳) در شیراز) روزنامهنگار و حقوقدان ایرانی از رهبران سیاسی طراز اول ایران و از همکاران محمد مصدق، از رهبران جبهه ملی ایران بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد توسط حکومت پهلوی محکوم به زندان شد و تا سال ۱۳۳۴ در زندان ماند. دکتر علی شایگان مورد احترام در کشور و از بنیاد گذاران نهضت مقاومت ملی پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. دکتر علی شایگان را همراه با دکتر فاطمی چهرههای برجسته جناح چپ دولت مصدق مینامیدند. زمانی که پس از چند ماه فاطمی به عنوان آخرین بازمانده مبارزان نهضت ملی دستگیر شد، سید علی شایگان دوران اسارت را میگذراند. در شب اعدام دکتر فاطمی با تقاضای ملاقات دکتر فاطمی با شایگان موافقت شد.
او که یکی از رهبران جبهه ملی ایران به شمار میآید، از همکاران مصدق در روند ملی شدن صنعت نفت و استاد برجسته حقوق بینالملل بود. سید علی شایگان فرزند سید هاشم مولی رهی شیرازی بود که در سال ۱۲۸۰ در شیراز به دنبا آمد و پس از پایان تحصیلات متوسطه مدتی به آموزگاری پرداخت. علی یک دوره کامل فقه و اصول و حکمت را نیز نزد اساتید گذرانید و بعدها پس از گذراندن دوره مدرسه عالی حقوق به فرانسه رفت. او در سال ۱۳۱۳ با اخذ درجه دکترای حقوق به ایران بازگشت و به سمت دانشیاری دانشکده حقوق دانشگاه تهران رسید.
سید علی شایگان در دولت قوام به معاونت وزیر فرهنگ نیز رسید و مناسبات حکومتی او باعث شد پس از مدتی روابط نزدیکی با مصدق پیدا کند. از این روزها تا پایان عمر همگان علی شایگان را یار وفادار مصدق میشناختند. در مهر ۱۳۲۸ همراه مصدق در تحصن شرکت کرد و بعد از تشکیل جبهه ملی نیز دبیر جبهه شد. شایگان در دانشگاه نیز فعالیتهای گستردهای داشت و آنگاه که هژیر تلاش میکرد تعهدنامهای از دانشجویان بگیرد تا در سیاست دخالت نکنند، او نامه سرگشاده آیزنهاور خطاب به دانشجویان آمریکا را ترجمه و چاپ کرد تا تشویق دانشجویان برای مشارکت های سیاسی باشد.
شایگان و حسن صدر و اصغر پارسا در تهیه لایحه دفاعیه ایران در جریان پرونده ایران در مقابل شرکت نفت ایران و انگلیس در دیوان دادگستری بینالمللی همکاری کردند. از اعضای هیئت نمایندگی ایران در دیوان دادگستری بینالمللی، حسین نواب، وزیرمختار ایران در هلند، نصرالله انتظام، اللهیار صالح، علی شایگان، کاظم حسیبی، کریم سنجابی، مظفر بقائی و محمدحسین علیآبادی بودند.
سرانجام کودتای ۲۸ مرداد پیروز شد و دولتی که بیشترین حجم تحصیلکردگان و متخصصان آن دوران را حول یکدیگر جمع کرده بود، سقوط کرد. دولت مصدق در اثر خیانتهای بقایی و فعالیتهای حزب زحمتکشان ملت ایران و دو سازمان سیا و سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا سرنگون شد. اما این امر ذرهای از جایگاه شایگان به عنوان یکی از رهبران سیاسی طراز اول ایران نکاست و او برای همیشه مورد احترام ملت باقی ماند.
شایگان را همراه با حسین فاطمی چهرههای برجسته چپ دولت مصدق مینامیدند که پس از کودتای ۲۵ مرداد در سخنرانی میدان بهارستان شاه را کالایی نامید که قرار بود به تهران بیاید اما به بغداد رفت. هنگامی که شایگان همراه با دستگیری مصدق خود را تسلیم مقامات کرد، همین جمله مستمسکی برای محکومیت او در دادگاه شد.
طی مراسم دادرسی با کمال افتخار از همکاری خود با مصدق یاد کرد و تا سال ۱۳۳۴ در زندان ماند. زمانیکه پس از چند ماه فاطمی به عنوان آخرین بازمانده مبارزان نهضت ملی دستگیر شد، علی شایگان دوران اسارت را میگذراند. در شب اعدام دکتر فاطمی با تقاضای ملاقات او با شایگان موافقت شد. شایگان به سلول فاطمی رفت و از نزدیک مشاهده کرد که فاطمی مردانه آماده شهادت است. سالهای بعد نشر خاطرات شایگان که در دوران اسارت به رشته تحریر درآورد، منبع غنی برای روشن شدن زوایای ملی شدن نفت در اختیار محققان قرار داد. شایگان از رهبران سیاسی طراز اول ایران و مورد احترام در کشور و از بنیاد گذاران نهضت مقاومت ملی پس از کودتای ۲۸ مرداد بود و از وی به عنوان یکی از بنیان گذاران لایحههای دیوان قضائی بینالملل یاد میشود.
با قصد معالجه برای مدتی نامعلوم تهران را به مقصد آمریکا ترک کرد و در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۰ در حالی که شش روز از بیهوشی کامل او به علت سکته مغزی میگذشت، در بیمارستان نیوجرسی آمریکا درگذشت. پس از مرگ، جنازه او را به ایران منتقل کردند تا در بهشت زهرا آرامش ابدی را جستجو کند.
9 - امان الله جهانبانی
سپهبد امانالله جهانبانی (۱۳۵۳-۱۲۷۴) از صاحبمنصبان در دوران دودمان پهلوی بود. وی از فرماندهان ارتش شاهنشاهی ایران و همچنین ۵ دوره نماینده مجلس سنا در دوران سلطنت محمدرضاشاه پهلوی و مدتی نیز رئیس اداره کل صنایع و معادن بود.
نصرتالله فرزند امانالله میرزا ضیاءالدوله نوهٔ سیفالله میرزا چهل و دومین پسر فتحعلی شاه قاجار که پس از انتحار پدر امانالله خوانده شد. امانالله را از ۱۰ سالگی جهت تحصیلات مقدماتی و عالی به مدارس نظام روسیه فرستادند. پس از بازگشت با درجه یاوری در قزاقخانه مشغول خدمت شد. چندی ریاست قسمت توپخانه آتریاد کرمانشاه را برعهده داشت. در همان آتریاد سرهنگ رضاخان فرمانده قسمت پیاده بود. امانالله مقارن کودتای اسفند ۱۲۹۹ درجه سرهنگی داشت.
پس از تشکیل قشون متحدالشکل، امانالله به ریاست ارکان حزب قشون برگزیده شد. وی فرمانده قوای اعزامی به آذربایجان جهت دفع خطر اسماعیل آقا بود که با کسب پیروزی در نبرد شکریازی قلعه چهریق را به تصرف قوای دولتی درآورد و نشان ذوالفقار گرفت. در خرداد ۱۳۰۲ سرپرست ۵۰ نفر دانشجویی بود که برای تحصیل نظام به اروپا اعزام شدند و دوره ژنرالی را آنجا طی کرد. در اوایل ۱۳۰۵ در معیت رضاشاه به خراسان سفر نمود و پس از خلع درجه و برکناری خان محمدخان، فرمانده لشکر شرق شد. در ۱۳۰۶ با حفظ سمت به بلوچستان رفت و در چند زدوخورد به آن منطقه امنیت بخشید و درجه امیرلشکری گرفت. چندی هم ریاست بازرسی ارتش را سرپرستی میکرد. در ۱۳۱۴ رئیس دانشگاه جنگ شد و در اسفند همان سال به ریاست اداره کل صنایع و معادن رسید.
پس از استعفای رضاخان در کابینه فروغی وزیر شد. ابتدا وزیر کشور و سپس وزیر راه بود. در کابینه سهیلی به وزارت جنگ منصوب شد. برای پنج دوره متوالی سناتور بود و سرانجام به سال ۱۳۵۳ و در ۸۳ سالگی درگذشت.
10 - نادر باتمانقلیچ
سپهبد نادر باتمانقلیچ (۱۲۸۲ - ۱۳۷۰)، در دانشکده افسری تهران به تحصیلات نظامی پرداخت. سپس برای ادامهٔ تحصیل عازم سوئیس شد. باتمانقلیچ در سال ۱۳۳۲ به درجه سرلشکری رسید.
در کودتای ۲۸ مرداد به مخالفان دولت دکتر مصدق پیوست و به همراه زاهدی نقشی فعال در شکلگیری کودتا داشت. بنابراین پس از انجام کودتا، هنگامی که زاهدی حکم نخست وزیری خود را از نصیری دریافت کرد، باتمانقلیچ نیز از سوی نخستوزیر تازه، به ریاست ستاد ارتش گمارده شد.
او با درجه سپهبدی بازنشسته شد و آخرین سمتش استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی بود. او سرانجام به آمریکا رفت و در سال ۱۳۷۰ درگذشت.
11 - کمال الدین جناب
دکتر کمالالدین جناب استاد دانشگاه و فیزیکدان ایرانی و پیشگام فیزیک هستهای در ایران بود. وی که متولد اصفهان بود مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه سوربن فرانسه و دکتری تخصصی (PhD) فیزیک هستهای خود را از انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا (Caltech) زیر نظر رابرت میلیکان در آمریکا دریافت نمود.
چند دوره رئیس دانشکده علوم دانشگاه تهران بود. بر اساس تحقیقات انجمن فیزیک ایران، اولین مقاله فیزیک نوشته شده ایرانیان و منتشر شده در نشریات علمی بینالمللی (در سال ۱۹۳۷) از او بود.
دکتر جناب در کنار شاگردان
میرسیدعلی جناب به زبان فرانسه و عربی تسلط داشت و از علوم ریاضی و دانش جدید نیز برخوردار بود او موفق شد، خانوادهای را تربیت کند که همگی اهل فضل و کمال و دوستدار علم و دانش شوند و لذا در تاسیس اولین مدارس در اصفهان نفش موثری را ایفا نمودند. از جمله فعالیتهای فرهنگی او مشارکت در پایه گذاری و اداره اولین مدارس اصفهان، تحت عنوان گلبهار بود. این مدارس با همین نام ابتدا در نقاط مختلف اصفهان تأسیس شد و سپس هر یک با نامهای جدید، فعالیت خود را ادامه دادند.
یک سال به تدریس پرداخت و سپس به تهران رفت و در دارالمعلمین تهران زیر نظر دکتر محمود حسابی به مدت سه سال در رشته فیزیک تحصیل کرد ولی همزمان سرپرست آزمایشگاههای فیزیک و شیمی بود. سپس دوران سربازی را به پایان رسانید و جهت ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد (۱۳۱۲)، و از دانشگاه نانسی نیز در زمان کوتاهی دانشنامهٔ فیزیک و ریاضی دریافت کرد و در دانشگاه سوربن، دوره لیسانس شیمی را نیز گذرانید و عازم آمریکا شد. در امریکا زیر نظر میلیکان فیزیکدان برجسته (که در سال ۱۹۲۳ به دریافت جایزه نوبل نائل آمد) ادامه تحصیل داد و پس از دریافت درجه دکترا در فیزیک هسته ای، به ایران برگشت و به عنوان دانشیار دانشکده علوم به تدریس فیزیک پرداخت (۱۳۱۶ه.ش) و از همان زمان با ایجاد و تاسیس آزمایشگاه فیزیک اتمی به پژوهش در فیزیک هستهای و تربیت کارشناس اتمی مبادرت ورزید. وی به عنوان نماینده ایران در اولین کنفرانس بینالمللی اتم برای صلح شرکت کرد.
جناب حدود پنجاه سال به کارهای مهم علمی، پژوهشی و فرهنگی پرداخت. اما محور اصلی تمام فعالیتهای وی تدریس در دانشکده علوم و دانشسرای عالی و سایر مراکز علمی کشور بود. اولین ایرانی بود که دکترای فیزیک هستهای گرفت و برای پیشرفت این دانش در ایران تلاش فراوانی کرد. در دولت دکتر مصدق وقتی دکتر محمود حسابی وزیر فرهنگ بود، دکتر جناب را به معاونت برگزید. ریاست سازمان تربیت بدنی، ریاست دانشکده علوم، عضو موثر انجمنهای علمی و بینالمللی، عضو انجمن فیزیکدانان آمریکا، عضو فرهنگستان واژه گزینی، مدیر کل دبیرخانه دانشگاه از جمله مسوولیتهای او بود. کتابها و مقالات زیادی را به رشته تحریر درآورد که در مجلات معتبر جهان به چاپ رسیده است. کتابهای «فیزیک جدید»، «تحقیقات علمی در فیزیک اتمی»، «مکانیک مایعات»، «مکانیک نقاط مادی» از جمله تألیفات اوست. در سال ۱۳۳۳ به دلیل اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت از دانشگاه برکنار شد، اما پس از مدتی با احترام بیشتر در استقبال بی سابقهٔ دانشجویان به دانشگاه بازگشت.
دکتر کمالالدین جناب
دکتر کمال الدین جناب، به زبانهای انگلیسی، فرانسه، عربی و آلمانی آشنایی کامل داشت. در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهرهٔ ماندگار فیزیک شناخته شد و از شخصیت علمی – فرهنگی وی تقدیر به عمل آمد. در مرداد ماه سال ۸۵ فیلمی از زندگی او ساخته شد. کمالالدین جناب در روز شنبه ششم تیر 1385 چشم از جهان فرو بست.
12 - عباس ایزدپناه؛ 1333 - 1337
دکتر عباس ایزدپناه دومین سرپرست سازمان تربیت بدنی بود که در دوران حضور او، ورزش ایران در بازیهای آسیایی شرکت کرد. او در دو دوره، یک بار در سال ۱۹۵۸ و در بازی های آسیایی توکیو و بار دیگر در سال ۱۹۶۶ در بازی های آسیایی بانکوک هدایت جامعه ورزش را برعهده داشت. در سال ۱۹۵۸ کاروان ورزش با هدایت دکتر ایزدپناه صاحب ۸ مدال طلا، ۱۴ نقره و ۷ مدال برنز شد و در سال ۱۹۶۶ ، ۶ مدال طلا، ۸ نقره و ۱۷ برنز گرفتیم. در این دوره حداقل از حیث دریافت مدال برنز رکوردشکن بودیم!
13 - محمد دفتری؛ 1337 - 1340
رزم آرا به محض این که به مقام نخست وزیری رسید، زاهدی را از ریاست شهربانی برکنار و افسر وفادار خود سرتیپ دفتری را به جانشینی او برگزید. با ترور رزم آرا از ریاست شهربانی کنار رفت. در زمان مصدق دوباره به ریاست شهربانی رسید، حضور وی را باید یکی از عوامل موفقیت کودتای مرداد 1332 در ایران دانست. پس از سقوط مصدق بود که حکم سوم ریاست شهربانی خود را با امضای سرلشگر فضل الله زاهدی جانشین مصدق دریافت کرد. سرانجام شاه او را برکنار و سرلشگر علوی مقدم را به جای او گماشت. در سال 1356 درگذشت.
14 - محمدحسین عمیدی؛ 1340 - 1346
در حدود 1274 در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه آلیانس و متوسطه انجام داد و وارد مدرسه نظامی قزاقخانه شد و درجه افسری گرفت. مراحل ترقی را طی کرد و در 1300 در تشکیلات قشون متحدالشکل درجه یاوری گرفت. در 1308 سرهنگ شد و در لشکر دوم تهران به ریاست ستاد لشکر رسید. در 1316 که سرتیپ ابراهیم زندیه فرمانده لشکر شیراز به جرم قتل و غارت مردم برکنار و خلع درجه شد، محمدحسین عمیدی با ارتقا به درجه سرتیپی، فرمانده لشکر فارس شد و تا شهریور 1320 همان سمت را داشت. سرتیپ محمدحسین عمیدی بعد به فرماندهی لشکر کرمان و سپس به فرماندهی لشکر دو مرکز انتخاب شد. از دیگر مشاغل وی فرمانداری نظامی تهران و رئیس اداره کل هواپیمائی است. محمدحسین عمیدی در فروردین ماه 1326 پس از ده سال توقف در درجه سرتیپی، درجه سرلشکری گرفت و بازنشسته شد.
15 – منوچهر قراگوزلو؛ 1346 - 1347
محمد دفتری با ترور رزم آرا از ریاست شهربانی کنار رفت. در زمان مصدق دوباره به ریاست شهربانی رسید، حضور وی را باید یکی از عوامل موفقیت کودتای مرداد 1332 در ایران دانست.
16 - پرویز خسروانی؛ 1347 - 1350
سپهبد پرویز خسروانی در سال ۱۳۰۱ متولد شد. او در سال ۱۳۱۹ وارد دانشکده افسری شده و در زمان سرگردی از عوامل کودتای ۲۸ مرداد بود. در سال ۱۳۴۳ به فرماندهی ناحیه ژاندارمری استان مرکزی (به مرکزیت شهر تهران) رسید و بعدها در کابینه هویدا به مدت پنج سال به معاونت نخستوزیری و سپس سرپرستی سازمان تربیت بدنی رسید و در سال ۱۳۵۱ با درجه سپهبدی بازنشسته شد.
او سومین رئیس سازمان تربیت بدنی است که در حضورش رقابتهای آسیایی را تجربه کرد. پرویز خسروانی که در سال های ۴۲ و ۴۸، برادرش عطاءالله خسروانی را به عنوان وزیر کار و معتمد امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت داشت در سال 1347 به ریاست سازمان تربیت بدنی رسید. در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳ سال بعد از دوران ریاست او ایران در بازیهای آسیایی ۱۹۷۰ بانکوک شرکت کرد و با ۹ مدال طلا، ۷ نقره و ۸ برنز کارنامه قابل توجهی را از خود به جای گذاشت.
خسروانی علاوه بر مناصب دولتی، مؤسس و رئیس هیأت مدیره سازمان فرهنگی ورزشی تاج (باشگاه استقلال فعلی) نیز بود. به همین لحاظ همواره با علی عبده صاحب بولینگ عبده (خیابان شریعتی فعلی) و مدیر باشگاه پرسپولیس رقابت داشت.
17 – مصطفی امجدی؛ 1350 – 1351
امجدی در سال 1298 به دنیا آمد و پس از طی مراحل ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده افسری شد و در سال 1319 در رسته توپخانه به درجه افسری رسید. او سپس دورههای عالی توپخانه و ستاد را طی کرد. امجدی سپس به ریاست رکن دوم لشگر گارد، فرماندهی توپخانه لشگر دو زرهی، رئیس ستاد فرمانداری نظامی، فرمانده تیپ قزوین، فرمانده مرکز توپخانه اصفهان و ریاست اداره چهارم ستاد بزرگ رسید و با درجه سپهبدی بازنشسته شد. او در سال 1375 از دنیا رفت.
18 - علی حجت کاشانی؛ 1351 - 1356
سپهبد ارتش شاهنشاهی ایران و از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶ معاون نخستوزیر و تا ۲۷ مرداد ۱۳۵۵ رئیس سازمان تربیت بدنی بود. سپهبد حجت پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران در زندان قصر تیرباران شد. در دوران ریاست سپهبد حجت بر سازمان تربیت بدنی، ورزش ایران توانست در بازیهای آسیایی تهران صاحب ۶۴ مدال از جمله ۳۰ مدال طلا بشود.
19 - نادر جهانبانی؛ 1356 - 1357
سپهبد خلبان نادر جهانبانی (۲۷ فروردین ۱۳۰۷ - ۲۲ اسفند ۱۳۵۷) فرزند امانالله جهانبانی رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی، معروف به «ژنرالِ چشم آبی» خلبان نیروی هوایی و بنیانگذار و سرپرست تیم آکروجت تاج طلایی بود.
20 - حسین فکری
نخستین رئیس سازمان تربیت بدنی پس از انقلاب اسلامی بود. حسین فکری (زادهٔ ۲۴ اسفند ۱۳۰۲ - در گذشتهٔ ۱۰ تیر ۱۳۸۲) مربی سابق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران بوده است. وی رئیس انجمن فوتبال آموزشگاههای کشور، دبیر فدراسیون فوتبال، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، موسس باشگاه تهران جوان و دبیر کانون باشگاههای ایران نیز بوده است.
حسین فکری در سال ۱۳۴۰ با رای حسین سرودی به سمت سرمربی تیم ملی ایران رسید و این مسئولیت را تا پنج سال بعد به عهده داشت. در زمان مسئولیت او تیم ملی فوتبال ایران برای نخستین بار به المپیک ۱۹۶۴ توکیو صعود کرد. فکری در سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۱ لباس تیم ملی را به تن داشت.
حسین فکری که در دهه ۴۰ به طور متناوب سرمربیگری تیم ملی را برعهده داشت لیسانسه ادبیات از دانشگاه تهران بود. وی مربی بیش از ۲۰ تیم فوتبال در زمانهای مختلف بود؛ تیم ملی، تیم تهران، تیم باشگاههای بزرگی چون دارائی، پرسپولیس، عقاب، تهران جوان، تراکتورسازی تبریز و ابومسلم مشهد. او پیش و پس از انقلاب رئیس کمیته آموزش و مربیان بود. فکری همچنین سالها در کیهان ورزشی قلم زد و در مجموع به «مربیمحوری» اعتقاد داشت.
حسین فکری چندی تمرینات تیمش را به زمین چمن ورزشگاه شهید پناهی که در ضلع شمال غربی محله تیردوقلو تهران قرار گرفته، انتقال داده بود و به این خاطر چندی نام این محل، سر زبان مردم تهران و حتی شهرهای دیگر افتاد و بسیاری از روزنامهها اخبار تیم ملی را از محله تیردوقلو گزارش میکردند.
21 - حسین شاه حسینی؛ 1357 - 1359
حسین شاهحسینی (زاده اسفند ۱۳۰۶ در محله سرچشمه تهران) معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی و رئیس کمیته ملی المپیک در دولت مهدی بازرگان بود. حسین شاهحسینی فرزند شیخ زینالعابدین نوری شاهحسینی بود. حسین شاهحسینی تحصیلات دوره متوسطه را در مدرسه یگانه در سرچشمه تهران و زیر نظر معلمانی سیاسی مانند محمد نخشب، سرفراز، شکیب، رضایی و صفاپور گذراند. بعد از آن به دلیل فعالیتهای سیاسی از دبیرستانهای علمیه و دارالفنون اخراج شد و به هنرستان رفت. او بعد از فارغالتحصیلی در هنرستان هنرسرای عالی در رشته شیمی مشغول به تحصیل شد.
نخستین فعالیت او در کنار پدرش و در جلسات شیخ زین العابدین شاه حسینی و در دیدار با آیتالله کاشانی صورت میگیرد و همراهی پدر باعث آشنایی او با سیاست میشود. این فعالیتها با تشکیل «سازمان نظارت بر آزادی انتخابات» توسط دکتر مصدق و نمایندگانی از مجلس پانزدهم مثل حسین مکی، مظفر بقایی و حائریزاده مصادف میشود. پس از کودتای ۲۸ مرداد او به همراه صدر الحفاضی، آیت الله زنجانی، عطایی و نخشب از نخستین فعالان و بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی بودند. همین فعالیتها باعث شد که پس از چند بار دستگیری از دانشگاه اخراج گردد.
او جزو منتخبین برای شرکت در کنگره جبهه ملی دوم (جبهه ملی ایران) بود و از سوی اعضای کنگره جهت عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد. بعد از آن همواره جزو اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران بود. پس از انقلاب در دوران دولت موقت تا زمان شهید رجایی مسئولیت ریاست سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک را بر عهده داشت.
22 - مصطفی داودی؛ 1359 - 1361
مصطفی داوودی (زاده ۱۳۱۸ - درگذشته ۸ مرداد ۱۳۹۴) معاون رئیس جمهور و رئیس سابق سازمان تربیت بدنی از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ و کمیته ملی المپیک سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ در دولت محمدعلی رجایی بوده است.
داودی سال ۱۳۵۹ به عنوان معاون نخست وزیر در امور ورزش، ریاست سازمان تربیت بدنی وقت را بر عهده گرفت و دو سال بعد از آن به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک انتخاب شد. وی همچنین مدتها به عنوان رئیس فدراسیون ناشنوایان فعالیت داشته است.
مصطفی داودی
23 - اسماعیل داودی شمسی؛ 1361 - 1364
در زمان انفجار 8 شهریور سید اسماعیل داوودی شمسی، معاون سیاسی آیت الله مهدوی کنی وزیر کشور (کابینه شهید رجایی) بود. درسال 1360 استاندار اصفهان شد. پس از آنکه آیت الله مهدوی کنی سرپرستی موقت هیئت دولت را قانوناً عهده دار شد در عمل "داودی شمسی" سرپرست وزارت کشور شد. بعدها در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، داودی شمسی رئیس سازمان تربیت بدنی کشور شد. از طرف شورای انقلاب، احکامی به نامهای ۱- جواد منصوری، مسئول شورای فرماندهی ۲- ابوشریف، مسئول عملیات سپاه ۳- شهید کلاهدوز، مسئول آموزش ۴- فروتن، مسئول روابط عمومی ۵- رفیق دوست، مسئول تدارکات، ۶- بشارتی، مسئول اطلاعات ۷ – سید اسماعیل داودی شمسی، مسئول مالی و پرسنلی، به امضای شهید بهشتی جهت تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صادر شد.
طی حکمی از سوی محسن مهرعلیزاده، معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان تربیت بدنی وقت، سیداسماعیل داودی شمسی به عنوان قائم مقام این سازمان منصوب و مشغول کار شد. داودی شمسی رئیس سازمان اداری مجلس شورای اسلامی نیز بود. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان معاون نخست وزیر در امور نهادها، فعالیت میکرد و در همان دولت به ریاست سازمان تربیت بدنی رسید.
24 – احمد درگاهی؛ 1364 – 1368
مصطفی داوودی (زاده ۱۳۱۸ - درگذشته ۸ مرداد ۱۳۹۴) معاون رئیس جمهور و رئیس سابق سازمان تربیت بدنی از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ و کمیته ملی المپیک سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ در دولت محمدعلی رجایی بوده است. داودی سال ۱۳۵۹ به عنوان معاون نخست وزیر در امور ورزش، ریاست سازمان تربیت بدنی وقت را بر عهده گرفت و دو سال بعد از آن به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک انتخاب شد. وی همچنین مدتها به عنوان رئیس فدراسیون ناشنوایان فعالیت داشته است.
25 - حسن غفوری فرد؛ 1368 - 1372
حسن غفوریفرد (زاده ۱۳۲۲ در تهران) سیاستمدار ایرانی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی است. وی در حال حاضر استاد تمام دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی امیر کبیر، دبیرکل جامعه اسلامی ورزشکاران و رییس هیئت بازرسی و نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
غفوری فرد دارای مدرک دکترای فیزیک ذرات هستهای از دانشگاه کانزاس ایالات متحده آمریکا در سال ۱۳۵۶ است. او در طول اقامت خود در آن کشور مدتی نیز دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان در آن کشور بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷ مدتی رئیس مدرسه عالی ساختمان، وابسته به دانشگاه امیرکبیر بود. در پی استعفای دولت موقت در آبان ۱۳۵۸ و همچنین طاهر احمدزاده استاندار وقت خراسان، او در آذر ۱۳۵۸ به سمت استاندار جدید منصوب شد و تا ۷ مرداد ۱۳۶۰ در این پست باقی ماند. پس از شهادت دو تن از نمایندگان استان خراسان در انفجار ۷ تیر۱۳۶۰ و انتخابات مجدد، او و کامیاب به عنوان نمایندگان جدید استان خراسان به مجلس اول جمهوری اسلامی راه یافتند.
غفوری فرد یک ماه پس از راهیابی به مجلس، به سمت وزیر نیرو منصوب شد. پس از آن، مدت ۴ سال (۱۳۶۸-۱۳۷۲) رییس سازمان تربیت بدنی بود. در انتخابات مجلس پنجم در اسفند ۱۳۷۴، به عنوان نماینده تهران به مجلس راه یافت. هم چنین در سالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۸، رییس دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین بود.
غفوریفرد در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۰ شرکت کرد که به موفقیت نرسید. او در انتخابات دوره هشتم مجلس (۱۳۸۶) به پیروزی رسید و پس از دو دوره غیبت بار دیگر به مجلس راه یافت. در انتخابات مجلس نهم نیز نتوانست به مجلس راه یابد.
26 - مصطفی هاشمی طبا؛ 1372 - 1380
سید مصطفی هاشمیطبا، وزیر صنایع در دولتهای محمدجواد باهنر و موسوی، معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی در دولت دوم هاشمی رفسنجانی (۱۳۷۲-۱۳۷۶) و دولت اول خاتمی (۱۳۷۶-۱۳۸۰) بودهاست. او همچنین مدتی رییس کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران بود.
علیآبادی - هاشمی طبا
هاشمیطبا در فروردین ۱۳۹۳، طی حکمی از سوی محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان به عنوان مشاور وزیر در امور زیربنایی، سرمایهگذاری و توسعه زیر ساختهای ورزش کشور معرفی شد. او در هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران (خرداد ۱۳۸۰) از رقبای سیدمحمد خاتمی بود؛ او کاندیدای جریانی بود که امروز به نام کارگزاران شناخته میشود.
27 - محسن مهرعلیزاده؛ 1380 - 1384
محسن مهرعلیزاده در دولت هفتم استاندار خراسان و در دولت هشتم معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی بود. وی در خانوادهای مذهبی در شهرستان مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری با حمایت نمایندگان مجلس استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، گیلان و خراسان و پیشنهاد رئیس جمهور وقت، وارد عرصه انتخابات شد و در این انتخابات نفر آخر شد!
28 - محمد علیآبادی؛ 1384 - 1388
محمد علی آبادی (زاده ۱۳۳۵ در اراک) رئیس سابق سازمان تربیت بدنی، رئیس سابق کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران، سرپرست وزارت نفت در کابینهٔ محمود احمدینژاد و رئیس سابق سازمان شیلات است. محمد علیآبادی دارای مدرک کارشناسی ارشد راه و ساختمان و کارشناسی ارشد معماری است. علی آبادی از طرف احمدی نژاد به عنوان وزیر نیرو در دولت دهم پیشنهاد شد ولی از مجلس رای اعتماد نیاورد.
عضویت در شورای جهاد سیستان و بلوچستان، معاونت وزیر راه و ترابری و معاون بنیاد مستضعفان و جانبازان، معاونت عمرانی شهرداری تهران، معاون رئیسجمهور و ریاست سازمان تربیت بدنی، ریاست سازمان شیلات و... در کارنامه اوست.
29 - علی سعیدلو؛ 1388 - 1389
علی سعیدلو (زاده ۱۳۳۱ در تبریز)، آخرین رئیس سازمان تربیت بدنی ایران بود. او پیشتر معاونت اجرایی رئیس جمهور در دولت نهم و سرپرستی نهاد ریاست جمهوری را بر عهده داشت. وی کارشناسی زمینشناسی خود را در سال ۱۳۵۳ با کسب عنوان دانشجوی ممتاز از دانشگاه تبریز گرفت. وی سپس مدارک کارشناسی ارشد زمینشناسی اقتصادی و منابع زیرزمینی را در سال ۱۳۵۷ از آمریکا دریافت کرد. وی در سال ۸۲ مدرک دکترای خود را در مدیریت استراتژیک دریافت کردهاست.
سعیدلو در سال ۱۳۵۹ رئیس کل سازمان چای کشور بود. دو سال بعد و در سال ۱۳۶۱ معاون مالی اداری وزارت بازرگانی شد. در آن سال همزمان سمت ریاست هیات گزینش مرکزی و رئیس هیات تجدیدنظر بازسازی نیروی انسانی وزارت بازرگانی را برعهده داشت. دو سال بعد به وزارت معادن و فلزات نقل مکان و به عنوان قائم مقام یکی از معاونتهای آن انجام وظیفه کرد. علی سعیدلو در سال ۱۳۶۴ رئیس هیات تجدیدنظر بازسازی نیروی انسانی وزارت معادن و فلزات شد و در همان سال به وزارت دفاع نقل مکان کرده و حکم معاونت بازرگانی سازمان صنایع دفاع را گرفت. بیشترین حضور سعیدلو در این سمت رقم خورد. وی تا سال ۱۳۷۳ معاون بازرگانی سازمان صنایع دفاع بود.
سعیدلو در خلال این سالها عضویت عامل سازمان صنایع بنیاد را نیز تجربه کرد و در سالهای ۷۰ و ۷۲ به دو وزیر صنایع و بازرگانی مشاوره داد. همین پست او را با نعمت زاده همراه کرد. پس از پایان مدت ماموریتش در سازمان صنایع دفاع سعیدلو یک بار دیگر به وزارت بازرگانی بازگشت و در سال ۷۳ سمتهایی نظیر معاونت صادراتی وزیر بازرگانی و رئیس کل مرکز توسعه صادرات ایران، مسئول هیاتهای رسیدگی به تخلفات نیروی انسانی وزارت بازرگانی، رئیس هیات مدیره شرکت فرش ایران و رئیس هیات مدیره صندوق ضمانت صادرات ایران را تجربه میکند.
یک سال پس از آنکه خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ به ریاست جمهوری رسید سعیدلو به جزیره قشم رفت و یک سال مشاور مدیرعامل این منطقه شد. سال ۱۳۸۲ سعیدلو مشاور رئیس کل دیوان عدالت اداری شد و در همان سال پس از پیروزی آبادگران در شورای شهر تهران و انتخاب احمدی نژاد به عنوان شهردار پایتخت به ساختمان بهشت آمد و معاون مالی-اداری شهرداری شد.
محمود احمدینژاد در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ وی را برای تصدی وزارت نفت به مجلس معرفی کرد، اما رای اعتماد نیاورد. پس از آن وی معاونت اجرایی رئیس جمهور در دولت نهم و سرپرستی نهاد رئیس جمهوری را بر عهده گرفت.
او در سوم شهریور ۱۳۸۸ با حکمی از سوی احمدینژاد، به سمت رئیس سازمان تربیت بدنی منصوب شد و تا زمان انحلال این سازمان و تشکیل وزرات ورزش و جوانان در خرداد ۱۳۹۰ این سمت را عهده دار بود. او سپس با حکم محمود احمدی نژاد به معاونت رییس جمهور در امور بینالملل منصوب شد.
30 - محمد عباسی؛ 1389 - 1392
محمد عباسی متولد اول آبان سال ۱۳۳۷ شمسی در یکی از روستاهای گرگان است. او بعد از انقلاب اسلامی با معلمی کارش را آغاز کرد و علاوه بر مسئولیتهای مدیریتی و آموزشی در آموزش و پرورش و دانشگاه، مسئولیتهای اجرایی و تقنینی را برعهده داشته است. کار سیاسی او با حضور در حزب جمهوری اسلامی به عنوان دبیر تشکیلات در استان گلستان فعلی آغاز شد.
محمد عباسی
عباسی دوره لیسانس را در دانشگاه مشهد و فوق لیسانس را در رشته مدیریت دولتی واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی گذراند. فارغالتحصیل دکترای مدیریت آموزش عالی از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران است و از سال ۱۳۷۶ تا سال ۱۳۸۳ عضو هیات علمی و رییس دانشگاه آزاد اسلامی قائمشهر بوده است. وی همچنین تا قبل از سال ۱۳۷۶ در مشاغلی مانند معاونت استانداری، مدیرکلی ارشاد اسلامی و ریاست آموزش و پرورش استانهای مازندران و گلستان مشغول به کار بوده است.
محمد عباسی در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی از گرگان و آق قلا برای حضور در مجلس رای آورد و نایب رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بود. در دولت احمدی نژاد مشاور رییس جمهور در آمریکای لاتین شد. در سال دوم دولت احمدی نژاد بعد از ناظمی اردکانی به عنوان وزیر تعاون به مجلس معرفی که با قبول استعفای او از نمایندگی مجلس با رای اعتماد نمایندگان به عنوان دومین وزیر تعاون در دولت نهم، سکان این وزارتخانه را در دست گرفت.
در دولت دهم ابتدا به عنوان وزیر تعاون از مجلس رای اعتماد گرفت. بعد از تصمیم قانون تشکیل وزارت ورزش و جوانان در مجلس شورای اسلامی، احمدی نژاد آن را اشتباه دانسته و قانون را برای اجرا نارسا میدانست اما بالاخره با تذکرات متعدد احمدی نژاد مجبور به معرفی دیر هنگام وزیر ورزش به مجلس شد اما فرد معرفی شده یعنی حمید سجادی نتوانست از مجلس رای اعتماد بگیرد. احمدی نژاد هم عباسی را با حفظ سمت به سرپرستی وزارت ورزش و جوانان منصوب کرد.
با تجمیع وزارت تعاون در وزارتخانههای کار و رفاه اجتماعی، عباسی به عنوان وزیر ورزش و جوانان در دولت دهم به مجلس معرفی که با ۱۶۵ رای مثبت نمایندگان به عنوان اولین وزیر ورزش و جوانان در جمهوری اسلامی مسئولیت این وزارت جدید را برعهده گرفت.
31 - محمود گودرزی؛ 1392 تاکنون
محمود گودرزی (زاده ۱۳۳۴، ملایر) سیاستمدار اصلاح طلب، کشتیگیر سابق، استاد تمام دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، وزیر ورزش و جوانان و دبیر شورای عالی جوانان جمهوری اسلامی ایران است.
محمود گودرزی و رسول خادم
سوابق اجرایی:
رئیس فدراسیون تیراندازی کشور ۶۱-۵۹
معاون فنی سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران از سال ۶۱-۵۹
مسئول تربیت بدنی جهاد دانشگاهی ۶۸- ۱۳۶۳
مدیر کل تربیت بدنی دانشگاه تهران - ۹ سال
مشارکت در بنیانگذاری دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران
معاون اداری و مالی دانشکده تربیت بدنی (۷سال)
مشاور آموزشی و تحقیقاتی رئیس سازمان تربیت بدنی ۶۵-۶۴
بنیانگذار انستیتوی تربیت داوران و مربیان کشور
رئیس دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱)
راهاندازی و بنیانگذاری اولین مجله علمی پژوهشی ورزش (حرکت) در ایران
مجری احداث طرحهای عمرانی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران
بنیانگذار و سردبیر نشریه آموزشی ورزش، دانشگاه، انقلاب (جهاد دانشگاهی) سال ۱۳۶۵
معاون تحصیلات تکمیلی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه
تاسیس ۴ نشریه علمی پژوهشی
بنیانگذار و سردبیر ژورنال بینالمللی WJSS
معاون آموزشی پژوهشی پردیس علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران
رئیس دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران (۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲)
پس از آن که مجلس شورای اسلامی به مسعود سلطانی فر، رضا صالحی امیری و نصرالله سجادی، به عنوان وزیر ورزش و جوانان رأی اعتماد نداد، حسن روحانی در عصر ۱۹ آبان ۱۳۹۲، محمود گودرزی را به عنوان چهارمین وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان دولت یازدهم به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. پیش از رأی اعتماد، تعدادی از نمایندگان مجلس از جمله فاطمه آلیا از نقش گودرزی در حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ سخن گفتند و احتمال رأی آوری وی را پایین دانستند. با این حال در ۲۶ آبان ۱۳۹۲ صلاحیت گودرزی در مجلس مورد بررسی قرار گرفت و وی با کسب ۱۹۹ رأی موافق، ۴۴ رأی مخالف و ۲۴ رأی ممتنع توانست به عنوان وزیر ورزش و جوانان از مجلس رأی اعتماد بگیرد. وی برنامه خود برای وزارت را ورزش پاک، معنوی و معرفتی عنوان کرد.
حسن روحانی، همچنین در طی حکمی، گودرزی را از تاریخ ۸ شهریور ۱۳۹۳، به عنوان دبیر شورای عالی جوانان منصوب کرد.
توضیح: کلیه اطلاعات این گزارش برگرفته از منابع تاریخی و سایتهای اینترنتی مانند ویکیپدیا است که تنها برای مرور تاریخ مدیریت در ورزش ایران نقل به مضمون شده است.