گروه دین مشرق - يکي از آزمون هاي سخت کربلا، آزمون
عطش و تشنگي بود. سه روز قبل از شهادت امام حسين (ع) در روز هفتم محرّم
دستورى از عبيداللَّه بن زياد از اين قرار به عمر بن سعد ابلاغ شد كه: «بين
حسين و آب فاصله انداز و مگذار كه قطرهاى از آن بنوشند» و اين عمل را
نوعى انتقام در مقابل بستن آب بر عثمان تلقى كرد.
ابن سعد به مجرد دريافت اين دستور، عمرو بن حجاج را با پانصد سوار، مأمور مراقبت از شريعه فرات به منظور جلوگيرى از دسترسى امام(ع) و يارانش به آب كرد. در اين دو سه روز امام (ع)و يارانش از طرق مختلف سعى در دسترسى به آب داشتند زيرا تحمل تشنگى در آن بيابان سوزان- به ويژه با آن كاروان مشتمل بر زنان و كودكان- بسيار طاقت فرسا بود.

نقل شده است که جبرئيل پس از ترک اولاي حضرت آدم(ع) و توبه ايشان به مسئله عطش اشاره کرده است. او به حضرت آدم(ع) مي فرمايد:
«يُقتَل عَطْشَاناً غَريباً وَحيداً فَريداً، لَيسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لَا مُعينٌ وَ لَوْ تَرَاهُ يا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ ناصِراه حَتّي يَحُول الْعَطَشُ بَينَهُ وَ بَينَ السَّمَاءِ كَالدُّخان فَلَمْ يُجِِبهُ احَدٌ الَّا بالسُّيوفِ وَ شُربِ الْحُتُوف»؛ (كشته مي شود در حالتي كه تشنه و بي كس و تنها باشد و او را يار وياوري نباشد. اي آدم، اگر او را ببيني در حالتي كه مي گويد: (وا عطشاه، وا قله ناصراه) تا گاهي كه از تشنگي چشمش چنان تاريك مي شود كه آسمان را نتواند ديد و هيچ كس او را جواب نگويد الابا زبان شمشير و شراب مرگ).
امام سجّاد(ع) که خود شاهد صحنه هولناک کربلابود، در موارد زيادي به مسئله عطش اشاره کرده است. پس از حادثه کربلا، در بيان چگونگي دفن پيکر شهداي کربلانقل شده است که امام سجاد(ع) نيز هنگامي که بدن مطهّر امام حسين(ع) را دفن کرد، با انگشت خويش بر روي قبر چنين نوشت:
«هذا قَبْرُ الحُسَيْنِ بنِ عَلِيِّ بنِ ابي طالِب اَلَّذِي قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَريباً»؛
«اين قبر حسين بن علي است كه او را با لب تشنه و غريب كشتند». (ارشاد مفيد، ص470 و 471، و مقتل الحسين مقرّم، ص320)
همچنين، هنگامي که خبر بازگشت اهل بيت(ع) از اسارت به محمّد حنفيه رسيد، وي به استقبال کاروان آمد. وقتي محمّد حنفيه در مورد امام حسين(ع) از امام سجّاد(ع) سوال مي کند، ايشان مي فرمايد:
«يا عَمّاهُ! قَتَلُوهُ عَطشاناً و کُلُّ الحَيواناتِ رَيّانٌ»
«عموجان! پدر ما را با لب تشنه کشتند در حالي که همه حيوانات را سيراب مي کردند.» (ناسخ التواريخ، ج3، ص178)
تکرار روضه عطش در منا
بعد از حدود 1400 سال روضه عطش این بار در سرزمین منا عینیت یافت؛ سعودی ها با تبعیت از ابن زیاد زمانه، با ممانعت از رساندن آب به حجاج بیت الله الحرام، کربلایی دیگر را رقم زدند.
مسدود شدن خروجی خیابان 204 در منا که حجم انبوهی از حجاج ایرانی و آفریقایی را در خود گنجانده بود، بیتدبیری ماموران سعودی در کنترل جمعیت، گرمای هوا همه و همه دست به دست هم دادند تا فاجعهای تلخ، کام مسلمانان را در روز عید قربان تلخ کند و منا تبدیل به قربانگاهی برای حجاجی شد که عمری را در حسرت رمی جمرات گذرانده بودند تا با آزاد شدن از بند نفس، شیطان را سنگ زنند و به رستگاری الهی امیدی بیش از پیش بیابند اما شرایطی که آل سعود رقم زده بودند ماجرا را در منا به سمت دیگری سوق داد.

بسیاری از
جان باختگان تحت تاثیر حرارت شدید هوا و عطش ناشی از گرما و بیرمق شدن،
زیر دست و پا جان باختند و هیچ یک از ماموران سعودی که وظیفه تامین امنیت و
رسیدگی به این حجاج را داشتند قطره آبی به کام حجاج نیمه جان نریختند.
دانلود
تنها کافیاست دقایقی به روایت بازماندگان قربانگاه منا گوش دهیم تا ساعتها و روزها بغضی تلخ را مهمان سینه سنگین خود ببینیم.
"میثم مطیعی" مداح اهلبیت (ع)، از واقعه خونین منا این طور روایت می کند:
این حاجیان مظلوم ساعتها در کشوقوس و کشتی گرفتن بودند؛ یک کشتیگیر وقتی سه دقیقه کشتی میگیرد، چه حالی پیدا میکند؟ حالا شما فرض کنید مثلاً دو ساعت طرف دارد بهطور مداوم میجنگند، هلش میدهند و جمعیت در آن گرما و کمرمقی عقب و جلو میشود آنهم در شرایط نبودن آب. بعد اینها رویهم افتادهاند و اگر کسی در این شرایط بیحال بشود و بیفتد کار تمام است.

حرارت
بسیار بالا، آنهم زائری که از عرفات و مشعر آمده و انرژی زیادی از او
گرفته شده است. این حجاج بیرمق، وحشتزده، گرمازده و تشنه، تقاضای آب
میکردند ولی سعودیها از آب هم مضایقه کردند؛ این را بدانید که خیلی از
حجاج و عزیزان قربانی، از تشنگی جان خود را از دست دادند.
مشاهدات عینی استاد حوزه علمیه از فاجعه منا این گونه است:
حاجیان با لباس احرام به خاطر خستگی بیش از حد، قفل شدن حرکت، تشنگی و دمای بالای هوا دیگر رمق که هیچ، نفسی هم ندارند؛ اکثر افراد از هوش رفتهاند و یک به یک هم چون برگ خزان نقش بر زمین میشوند.
بدون اغراق می گویم تمام حاجیان، تشنه جان دادند و تا آخرین لحظه تنها طلب آب میکردند؛ اما دریغ از یک جرعه آب، چنان که صحنه کربلا برای شیعیان تداعی شده بود و نوای «یا حسین» بیشتر به گوش میرسید.
دانلود
ابن سعد به مجرد دريافت اين دستور، عمرو بن حجاج را با پانصد سوار، مأمور مراقبت از شريعه فرات به منظور جلوگيرى از دسترسى امام(ع) و يارانش به آب كرد. در اين دو سه روز امام (ع)و يارانش از طرق مختلف سعى در دسترسى به آب داشتند زيرا تحمل تشنگى در آن بيابان سوزان- به ويژه با آن كاروان مشتمل بر زنان و كودكان- بسيار طاقت فرسا بود.

نقل شده است که جبرئيل پس از ترک اولاي حضرت آدم(ع) و توبه ايشان به مسئله عطش اشاره کرده است. او به حضرت آدم(ع) مي فرمايد:
«يُقتَل عَطْشَاناً غَريباً وَحيداً فَريداً، لَيسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لَا مُعينٌ وَ لَوْ تَرَاهُ يا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ ناصِراه حَتّي يَحُول الْعَطَشُ بَينَهُ وَ بَينَ السَّمَاءِ كَالدُّخان فَلَمْ يُجِِبهُ احَدٌ الَّا بالسُّيوفِ وَ شُربِ الْحُتُوف»؛ (كشته مي شود در حالتي كه تشنه و بي كس و تنها باشد و او را يار وياوري نباشد. اي آدم، اگر او را ببيني در حالتي كه مي گويد: (وا عطشاه، وا قله ناصراه) تا گاهي كه از تشنگي چشمش چنان تاريك مي شود كه آسمان را نتواند ديد و هيچ كس او را جواب نگويد الابا زبان شمشير و شراب مرگ).
امام سجّاد(ع) که خود شاهد صحنه هولناک کربلابود، در موارد زيادي به مسئله عطش اشاره کرده است. پس از حادثه کربلا، در بيان چگونگي دفن پيکر شهداي کربلانقل شده است که امام سجاد(ع) نيز هنگامي که بدن مطهّر امام حسين(ع) را دفن کرد، با انگشت خويش بر روي قبر چنين نوشت:
«هذا قَبْرُ الحُسَيْنِ بنِ عَلِيِّ بنِ ابي طالِب اَلَّذِي قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَريباً»؛
«اين قبر حسين بن علي است كه او را با لب تشنه و غريب كشتند». (ارشاد مفيد، ص470 و 471، و مقتل الحسين مقرّم، ص320)
همچنين، هنگامي که خبر بازگشت اهل بيت(ع) از اسارت به محمّد حنفيه رسيد، وي به استقبال کاروان آمد. وقتي محمّد حنفيه در مورد امام حسين(ع) از امام سجّاد(ع) سوال مي کند، ايشان مي فرمايد:
«يا عَمّاهُ! قَتَلُوهُ عَطشاناً و کُلُّ الحَيواناتِ رَيّانٌ»
«عموجان! پدر ما را با لب تشنه کشتند در حالي که همه حيوانات را سيراب مي کردند.» (ناسخ التواريخ، ج3، ص178)
تکرار روضه عطش در منا
بعد از حدود 1400 سال روضه عطش این بار در سرزمین منا عینیت یافت؛ سعودی ها با تبعیت از ابن زیاد زمانه، با ممانعت از رساندن آب به حجاج بیت الله الحرام، کربلایی دیگر را رقم زدند.
مسدود شدن خروجی خیابان 204 در منا که حجم انبوهی از حجاج ایرانی و آفریقایی را در خود گنجانده بود، بیتدبیری ماموران سعودی در کنترل جمعیت، گرمای هوا همه و همه دست به دست هم دادند تا فاجعهای تلخ، کام مسلمانان را در روز عید قربان تلخ کند و منا تبدیل به قربانگاهی برای حجاجی شد که عمری را در حسرت رمی جمرات گذرانده بودند تا با آزاد شدن از بند نفس، شیطان را سنگ زنند و به رستگاری الهی امیدی بیش از پیش بیابند اما شرایطی که آل سعود رقم زده بودند ماجرا را در منا به سمت دیگری سوق داد.

{$sepehr_media_1200650_400_300}
مداحی حاج محمود کریمی در بیت رهبری برای فاجعه منادانلود
تنها کافیاست دقایقی به روایت بازماندگان قربانگاه منا گوش دهیم تا ساعتها و روزها بغضی تلخ را مهمان سینه سنگین خود ببینیم.
"میثم مطیعی" مداح اهلبیت (ع)، از واقعه خونین منا این طور روایت می کند:
این حاجیان مظلوم ساعتها در کشوقوس و کشتی گرفتن بودند؛ یک کشتیگیر وقتی سه دقیقه کشتی میگیرد، چه حالی پیدا میکند؟ حالا شما فرض کنید مثلاً دو ساعت طرف دارد بهطور مداوم میجنگند، هلش میدهند و جمعیت در آن گرما و کمرمقی عقب و جلو میشود آنهم در شرایط نبودن آب. بعد اینها رویهم افتادهاند و اگر کسی در این شرایط بیحال بشود و بیفتد کار تمام است.

مشاهدات عینی استاد حوزه علمیه از فاجعه منا این گونه است:
حاجیان با لباس احرام به خاطر خستگی بیش از حد، قفل شدن حرکت، تشنگی و دمای بالای هوا دیگر رمق که هیچ، نفسی هم ندارند؛ اکثر افراد از هوش رفتهاند و یک به یک هم چون برگ خزان نقش بر زمین میشوند.
بدون اغراق می گویم تمام حاجیان، تشنه جان دادند و تا آخرین لحظه تنها طلب آب میکردند؛ اما دریغ از یک جرعه آب، چنان که صحنه کربلا برای شیعیان تداعی شده بود و نوای «یا حسین» بیشتر به گوش میرسید.
{$sepehr_media_1200652_400_300}
روایت بازماندگان قربانگاه منادانلود
بیراه نبود که برخی از حج امسال به عنوان « تلخترین حج تاریخ اسلام» یاد کردند چرا که در ابتدا دامنه فاجعه به خاطر ممانعت آل سعود از رسانهای شدن بیکفایتی شیطنت بارشان محدود به نظر میرسید ولی رفته رفته ابعاد فاجعه بار و در عین حال باور ناپذیر قربانگاه منا وسیعتر شد و بیکفایتی تعمدی آل سعود در مدیریت فاجعه منا، خون هر مسلمانی را به جوش آورد.