وقوع فاجعه منا در مناسک حج از آنجا که منجر به شهادت صدها تن و مجروح و مفقود شدن تعداد زیاد دیگری از حجاج ایرانی بهصورت مظلومانه شد، علاوه بر داغدار کردن بسیاری از خانوادههای ایرانی و ایجاد موجی از اندوه در جامعه، با واکنشهای سیاسی گسترده و متفاوتی علیه مسئولان برگزاری مراسم حج، یعنی رژیم آل سعود و دولت عربستان از سوی افکار عمومی و محافل سیاسی و رسانهای همراه شده است؛ زیرا وقوع چنین فاجعهای تنها میتواند در بیتدبیری آل سعود و یا توطئه و تعمّد آنها ریشه داشته باشد. به همین دلیل بعد از انتشار خبر وقوع این فاجعه موجی از واکنشها، اعتراضات، تجمعات و پیامها علیه مقامات عربستان در کشورمان ایجاد و مطرح شد و متعاقب آن مواضع مختلفی نیز در مورد نوع مواجهه دستگاه دیپلماسی کشورمان در قبال عربستان مطرح گردید.
در این میان هرچند برخی دیدگاهها بر این موضع تأکید داشتهاند که فاجعه منا نتیجه برنامهریزی و تعمد خاندان آل سعود و یا نتیجه رقابت میان شاهزادگان سعودی بهمنظور نشان دادن بیکفایتی رقبای خود و حذف آنها بوده است، عدهی دیگری با کنار گذاشتن دیدگاه بدبینانه بر تصادفی و غیر عمد بودن آن تأکید داشتهاند؛ هرچند همچنان بر بیتدبیری و سوءمدیریت مسئولان سعودی اشارهکردهاند (1). باوجود این تنوع دیدگاهها در ریشهیابی علل فاجعه، همه محافل سیاسی و رسانهای کشورمان در کنار افکار عمومی، دولت عربستان سعودی و مسئولان برگزاری حج را مسئول و مقصر جان باختن حجاج و هموطنانمان تصور کرده و بر ضرورت ارائه پاسخ مناسب و اتخاذ رویکرد و روشهای مطلوب برای پیگیری موضوع در راستای جبران خسارات تا حد ممکن و ارائه پاسخ مناسب به رفتار نامطلوب عربستان تأکید کردهاند.
در این رابطه، برخی تحلیلگران معتقدند دیپلماسی ما در مقابل سعودیها باید بهصورت احتیاطی و محتاطگونه باشد؛ اما در مقابل برخی دیگر با انتقاد از رویکرد دولت و با محتاطانه خواندن دیپلماسی کنونی دولت کشورمان در مقابل عربستان معتقدند چنین رویکردی در قبال آل سعود تنها یک شکست و دادن فرصت بهطرف مقابل برای اتخاذ رفتارهای تهاجمیتر است. هرچند هر یک از این دو گروه بر برخی از ابعاد مهم روابط دوجانبه و یا شرایط ویژه کنونی تأکیددارند، اما بهمنظور بررسی مناسب موضوع در این نوشتار، با تشریح دیپلماسی و انواع آن و بیان تنشها و تعاملات دوجانبه میان ایران و عربستان به بررسی ابعاد مثبت و منفی هر یک از این دیدگاهها پرداخته میشود و به ارائه و بررسی دیپلماسی و راهکار مطلوب ایران در شرایط کنونی نیز پرداخته میشود.
دیپلماسی و انواع آن
دیپلماسی به چگونگی انجام سیاست خارجی و یا تکنیک اساسی و مستقیم اجرای سیاست خارجی گفته میشود. هرچند دیپلماسی درگذشته در کنار عناصر دیگر نظیر ابزارهای اقتصادی و یا نظامی بهعنوان یک ابزار سیاست خارجی شناخته میشد، ولی با تحول مفهومی آن، امروزه عمدتاً دیپلماسی را بهجای سیاست خارجی به کار میبرند و دارای مفاهیم یکسان و متشابهی شدهاند؛ تا جایی که از دیپلماسی بهعنوان رویکرد سیاست خارجی کشورها نیز یاد میشود. نکته مهم دیگر در تشریح دیپلماسی توجه به این نکته است که دیپلماسی صرفاً به معنی نائل آمدن به یک توافق با طرف مقابل نیست، بلکه از دیپلماسی برای تأثیرگذاری، ترس و تهدید و همچنین ایجاد تضمین در دسترسی به اهداف در قبال طرف مقابل یا ثالث نیز استفاده میشود (2).
درواقع برخیها با اذعان به رویکرد تهاجمی آل سعود و دیپلماسی غیرمنطقی آن اظهار میکنند که اتخاذ دیپلماسی اقتدارگرایانه و تهاجمی تنها منجر به بدتر شدن فضای کنونی روابط دوجانبه و عدم همکاری دولت این کشور در رسیدگی به وضعیت مجروحین و جانباختگان بهعنوان اولویت نخست کشورمان خواهد شد.
بحث محوری دیگر در این رابطه، وجود انواع مختلفی از دیپلماسی در اجرای سیاست خارجی کشورها است. بدین شکل که با احتساب معیارهای مختلف، میتوان از انواع مختلفی از دیپلماسی یادکرد. بر این اساس، دیپلماسی را میتوان در دستهبندیهای مختلف به دیپلماسی پنهان یا آشکار، دیپلماسی دوجانبه، چندجانبه و یا همهجانبه و درنهایت دیپلماسی محتاطانه یا اقتدارگرایانه طبقهبندی کرد که کشورها در موضوعات مختلف و در مواجهه با کشورهای دیگر اتخاذ میکنند. دیپلماسی پنهان قبل از قرن بیستم اجرا میشد و بعد از جنگهای جهانی و صدور اعلامیه ویلسون و چند دهه بعد از آن یعنی تشکیل سازمان ملل، هرگونه اتحاد نظامی مخفیانه منع شد و دیپلماسی آشکار تنها نوع مشروع آن بهشمار میرفت. دیپلماسی دوجانبه به تعاملات دوجانبه کشورها مرتبط است و انواع چندجانبه و همهجانبه آن نیز مرتبط با نشستهای بینالمللی و یا موضوعات مورد توجه تعداد بیشتری از دولتها است. در این میان، دیپلماسی محتاطانه و اقتدارگرایانه به رویکردهای سیاست خارجی دولتها برمیگردد که عمدتاً در روابط دوجانبه کشورها در مواجهه با دیگری اتخاذ میگردند. در دیپلماسی محتاطانه کشورها رویکردهای تنشزدایی، تعاملی و سازنده را اتخاذ میکنند و تلاش دارند با اتخاذ این نوع از دیپلماسی روابط حسنهای با طرف مقابل برقرار کنند. مسئله مهم دیگر در این نوع دیپلماسی در سیاست خارجی کشورها درنظرگرفتن ملاحظات مختلف و عدم ریسکپذیری و محافظهکاری است. در مقابل، در دیپلماسی اقتدارگرایانه دولتها رفتارهای تهاجمی را در قبال طرف مقابل اتخاذ کرده و در صورت مشاهده هرگونه تهدید، واکنشهای تند و تقابلی را اتخاذ خواهند کرد. همچنین در این نوع دیپلماسی دولتها با تلاش برای بیشینهسازی قدرت خود، آمادگی هرگونه برخورد را خواهند داشت. فضای بیاعتمادی میان طرفین زمینه و وجه ممیز دیپلماسی اقتدارگرایانه محسوب میشود (3).
روابط تنش آمیز عربستان با ایران
برخلاف برخی اظهارنظرات، تنش در روابط عربستان با ایران را نباید صرفاً با اختلافات مذهبی سنی- شیعی و یا اختلافات در رویکردهای دو دولت به مسائل منطقه تحلیل کرد؛ بلکه عربستان و ایران از نظر ژئوپلتیک نیز دو کشور رقیب در سطح منطقه محسوب میشوند. هرچند دو کشور ایران و عربستان در دوران قبل از انقلاب اسلامی بهعنوان پیروان بلوک غرب و تحتفشارهای ساختاری از سوی نوع نظام بینالمللی رویکردهای یکسانی داشتند اما در برخی مسائل منطقه دچار اختلافات و رقابتهایی بودهاند. این امر با وقوع انقلاب اسلامی در ایران تشدید شد و تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران و محوریت گفتمان اسلامی و شیعه محور بر آن منجر به تغییر رویکردهای همسو و بعضاً رقابتآمیز عربستان و ایران به فضای تنش آمیز و رقابتی متمایل به تخاصم میان دو طرف شد. این وضعیت طی دهههای گذشته با کمک عربستان به صدام در جنگ تحمیلی و رقابت دو طرف برای معرفی خود بهعنوان رهبر جهان اسلام تشدید شد که بعضاً منجر به بروز تنشهایی میان طرفین شده است.
هرچند در برخی برهههای کوتاه در دو دهه اخیر شاهد تنشزدایی در روابط دوجانبه ایران و عربستان بودهایم، اما مجموعهای از عوامل بهخصوص تحولات سالهای اخیر منطقه و افزایش قدرت و نفوذ ایران در غرب آسیا منجر به اوجگیری مجدد تنشها و اختلافات میان دو کشور بهدلیل رویکردهای متفاوت به مسائل شده است؛ اما در این میان موضوعاتی نظیر تداوم قدرت حزبالله در لبنان، شکست پروژه سرنگونی دولت سوریه، افزایش نفوذ ایران در عراق پس از سقوط صدام، پیروزی انصارالله در یمن و شکست اهداف تجاوز عربستان به آن، سقوط طالبان و درنهایت کسب توافق هستهای و حذف برخی فشارها علیه ایران که ازجمله مسائل مورد اختلاف ایران و عربستان طی سالهای اخیر در سطح روابط دوجانبه یا سطح منطقهای بودهاند و با موفقیت ایران و شکست آل سعود همراه شدهاند، مواردی هستند که در اتخاذ رفتارهای خصمانه از سوی آل سعود علیه ایران و ایجاد تنش میان دو کشور تأثیرگذار بودهاند. به دلیل چنین شکستهایی عربستان رفتارهایی نظیر همراهی با غرب در اعمال فشار بر ایران، کمک به تحریم نفتی ایران با فروش نفت ارزان، متهم کردن کشورمان به مداخله در امور دیگر کشورها و بعضاً توهین به شهروندان کشورمان را اتخاذ کرده است (4). اوج این رویکرد در رفتارهای غیرمسئولانه عربستان پس از وقوع فاجعه منا در عدم همکاری و پاسخگویی به ایران مشاهده شد و بار دیگر زمینه تشدید تنشها میان دو کشور، تعمیق فضای بیاعتمادی و درنهایت مطرحشدن دیدگاههایی برای تغییر در دیپلماسی کشورمان در قبال آل سعود را فراهم کرد.
دیدگاههای متفاوت در مورد نوع دیپلماسی مطلوب در قبال عربستان
طی چند دهه اخیر دیدگاههای مختلفی در داخل کشور در مورد مواجهه با عربستان و نوع مطلوب دیپلماسی ایران در قبال این کشور با تأکید بر رفتارهای خصمانه متعدد آل سعود و همچنین جایگاه عربستان در منطقه مطرح بوده است. این موضوع با وقوع حادثه منا و جان باختن و مجروح و مفقود شدن صدها تن از حجاج ایرانی بار دیگر به موضوع موردتوجه محافل سیاسی و رسانهای تبدیلشده است. به صورتی که برخی با اشاره به رفتار غیرانسانی آل سعود در پیگیری حادثه منا و مواضع غیرمسئولانه آنها در این رابطه و همچنین توجه به رفتارهای سالهای اخیر آن در قبال کشورمان نظیر کمک در اعمال تحریمهای نفتی، معتقدند تغییر در دیپلماسی کشورمان در مقابل عربستان ضرورتی اجتنابناپذیر است. این گروه با مطرح کردن دیپلماسی اقتدارگرایانه و با استناد به تعمد و یا کمکاری آل سعود در مواجهه با حادثه منا و بابیان مواضع و رفتارهای خصمانه متعدد این رژیم در قبال کشورمان بیان میدارند اولویت دادن به ملاحظات و اتخاذ محافظهکاری در قبال عربستان تنها منجر به تداوم رویکردهای غیرسازنده و تهاجمی آن شده و فرصت لازم برای تضییع بیشتر اعتبار و منافع کشورمان را برای آنها فراهم میکند. لذا این گروه ضمن انتقاد از دستگاه دیپلماسی کشورمان بر ضرورت برخورد قاطعانه در مقابل عربستان برای احقاق حقوق قربانیان حادثه منا و اجتناب از تکرار چنین رفتارهایی از سوی عربستان علیه کشورمان تأکید دارند. اقداماتی نظیر تعطیلی سفارت عربستان در تهران و قطع روابط دیپلماتیک، تحریم حج و تهدید به درگیری نظامی از جمله رفتارهای پیشنهادی این گروه است.
گروهی با مطرح کردن دیپلماسی اقتدارگرایانه و با استناد به تعمد و یا کمکاری آل سعود در مواجهه با حادثه منا و با بیان مواضع و رفتارهای خصمانه متعدد این رژیم در قبال کشورمان بیان میدارند اولویت دادن به ملاحظات و اتخاذ محافظهکاری در قبال عربستان تنها منجر به تداوم رویکردهای غیر سازنده و تهاجمی آن شده و فرصت لازم برای تضییع بیشتر اعتبار و منافع کشورمان را برای آنها فراهم میکند.
در مقابل، گروهی دیگر معتقدند هرچند وقوع حوادثی نظیر فاجعه منا و رفتارهای دیگر عربستان بازگوکننده دیپلماسی خصمانه رژیم آل سعود علیه ایران است، اما با توجه به شرایط فعلی نظیر ضرورت تعامل با عربستان و همچنین پروندههای مشترک گسترده و جدی کشورمان با عربستان در منطقه، باید واکنشی محتاطانه به چنین رفتارهایی از سوی آل سعود داشته باشیم و دیپلماسی محتاطانه را پیشنهاد میکنند. در واقع گروه دوم با اذعان به رویکرد تهاجمی آل سعود و دیپلماسی غیرمنطقی آن اظهار میکنند که اتخاذ دیپلماسی اقتدارگرایانه و تهاجمی تنها منجر به بدتر شدن فضای کنونی روابط دوجانبه خواهد شد (5).
بررسی دیدگاههای فوق و پیشنهاد دیپلماسی مطلوب
هر یک از دیدگاههای فوق، یعنی معتقدان به دیپلماسی اقتدارگرایانه و یا دیپلماسی محتاطانه در مواجهه با عربستان و واکنش به رفتارهای خصمانه آن بهخصوص در مورد حادثه منا، تنها بر برخی ابعاد از موضوع تأکید دارند و طبیعتا دارای مزایا یا نکات مثبت و همچنین کاستیهایی هستند. در حالی که معتقدان به دیپلماسی اقتدارگرایانه بر دفاع از اقتدار و اعتبار کشور، تلاش برای احقاق حقوق قربانیان و ضرورت اجتناب از تکرار مواضع خصمانه علیه کشورمان تأکید دارند، اما از پیامدهای بلندمدت درگیری مستقیم غافل هستند؛ زیرا که ممکن است شکستهای منطقهای عربستان در سوریه و یمن و جنون سیاسی حاکمان جدید آل سعود انگیزه آنها برای کشاندن ایران به درگیری مستقیم و یا منازعه باشد که اجتناب از آن ضروری است. همچنین با وجود ملاحظهکاری و اجتناب از شتابزدگی دیپلماسی محتاطانه، پیروی از این دیدگاه علاوه بر ارائه فرصت به آل سعود برای تکرار چنین رفتارهایی، به اعتبار و اقتدار کشور و بهخصوص خواستههای افکار عمومی جامعه در اتخاذ واکنش قاطعتر به آل سعود کمتوجه است.
لذا با توجه به کاستیهای دو نوع دیپلماسی محتاطانه و یا اقتدارگرایانه، به نظر میرسد برای اتخاذ دیپلماسی مطلوب باید به سطوح مختلف ازجمله خواستههای افکار عمومی، اقتدار کشور، وضعیت منطقه و پیامدهای هر نوع دیپلماسی توجه داشت. در این راستا به نظر میرسد برای تأمین بهتر منافع کشورمان، علاوه بر مواجهه با عربستان در سطح دیپلماسی دوجانبه باید از ظرفیتهای انواع دیگر دیپلماسی نیز بهره برد و رویکردی چندوجهی در اتخاذ دیپلماسی مناسب در مواجهه با عربستان اتخاذ کرد. بدین نحو که ضمن عنایت به ابعاد مثبت دو نوع دیپلماسی محتاطانه و اقتدارگرایانه بهعنوان انواعی از دیپلماسی دوجانبه، دستگاه دیپلماسی کشورمان میتواند از ظرفیت دیپلماسی چندجانبه و همهجانبه برای پیگیری موضوع حادثه منا و اعمال فشار بر آل سعود همانند بهرهگیری از همکاری با دیگر کشورهای مسلمان، پیگیری موضوع مناسک حج و مسئولیتپذیری آل سعود در سازمان همکاری اسلامی و درنهایت در سطح سازمان ملل برای فشار بر عربستان استفاده کرد. همچنین در سطح دوجانبه نیز باید علیرغم جدیت در پیگیری موضوع و اعمال فشار و تهدید، از ظرفیتهای گفتگو و همکاری دوجانبه نیز بهره برد. همانطور که اتخاذ این رویکرد دووجهی از سوی رهبران کشورمان منجر به تغییر نسبی مواضع عربستان، تسلیت پادشاه عربستان به رهبر معظم انقلاب اسلامی و درنهایت بهبود همکاری آن با ایران گشت.
منابع:
1- http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items5/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%84%E2%80%8C%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA
2- راست، بروس و هاروی استار (1385)، سیاست جهانی، ترجمعه علی امیدی، تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، صص 208-209.
3- آقایی، داود (1393)، آداب دیپلماسی و فنون مذاکره، تهران: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
4- www.irdiplomacy.ir/fa/page/1952456
5- www.tabnak.ir/fa/news/536081/
منبع: اندیشکده تبیین