جواب داد: «دفترچه پدرم است که دکتر دیگری برایشان نسخه نوشته و میخواهم ببینم چه دارویی تجویز کرده».
روی دیوار پشت میز کارش تابلوی بزرگی نصب بود که در آن تنها یک آیه قرآن با ترجمهاش نوشته شده بود. تابلو خطاطی بود و زیبا. درحال تماشای تابلو بودم که مدیرکل روابط عمومی و مشاور رئیس گفت: «دکتر زمانی که بهعنوان رئیس انتخاب شد، این آیه را خواند».
در تابلو نوشته شده بود: « وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ» و بگو: پروردگارا! مرا در منزلگاهی نیکو فرود آور که تو بهترین میزبانانی، سوره مؤمنون، آیه 29.
مدت زمان زیادی از نصب این تابلو روی دیوار اتاق ریاست جمعیت هلالاحمر نمیگذرد؛ چراکه سید امیرمحسن ضیایی، 17 دی ماه سال گذشته جایگزین محمد فرهادی در هلالاحمر شد.
ضیایی پیش از ریاست هلالاحمر معاون آموزش وزارت بهداشت بود و از حمایت وزیر بهداشت در انتخابات ریاست هلالاحمر نیز برخوردار بود و هست که در گفتوگوی پیش رو درمورد آن بیشتر میخوانید.
ضیایی در خانوادهای هلالاحمری بزرگ شده و گرچه خود او سابقه پوشیدن لباس سرخ و سفید هلالاحمر را نداشته، اما پدر و پدربزرگ او از مدیران ارشد این نهاد مردمی بودند.
در یکی از روزهای شهریور 94 فرصت یافتیم تا در دفتر او مصاحبهای متفاوت با آنچه تا به حال از ضیایی دیده بودیم، انجام دهیم.
مصاحبهای که در آن پا را فراتر از خبر گذاشتیم و از پشت پرده حمایتهای وزیر بهداشت از او، علاقهاش به حوزه درمان یا امداد و نجات، طرح تحول جمعیت هلالاحمر، مرکز آیندهنگاری، سیلاب اخیر تهران، زلزله، همکاری با وزارت بهداشت پرسیدیم و پاسخ شنیدیم.
متن این گفتوگو را در زیر میخوانید:
چند روز پیش (در زمان انجام مصاحبه) جلسهای در همین اتاق داشتید برای خرید بالگرد، به چه نتیجهای رسیدید؟
ضیایی: این موضوع که هر روز پیگیری میشود، عرضم به حضور شما، بالاخره ما درصدد تقویت و ایجاد تنوع در ناوگان بالگرد هلالاحمر هستیم.
از روز اول هم این رو تعقیب کردیم. خب، کارهای خوبی هم قبلاً انجام شده بود، یک ظرفیتهایی ایجاد شده بود، اما لازم است که این تقویت شود. مجلس هم علاقهمند هست به این موضوع و بالاخره ما هم برنامهمان را بهطور فشرده گذاشتیم.
تهیه بالگرد هم با شرایط به اصطلاح تحریم کار سختی است، چون مشمول تحریم است.
چرا مشمول تحریم قرار گرفته؟
ضیایی: کلاً بالگرد وسیله پرندهای است که میتواند ماهیت نظامی داشته باشد، هم ماهیت شهری و امدادی که بهراحتی هم تبدیل به یک وسیله نظامی میشود.
خب، این طبیعی است که حساسیت ایجاد کند، ما هم قبل از برجام مذاکراتی داشتیم و به نتایجی هم رسیدیم و عرضم به حضور شما که 6 بالگرد نیمه سنگین خریداری کردیم که انشاءالله ظرف 2 تا 3 ماه آینده وارد کشور میشود، با کارهای بسیار سخت.
چقدر هزینه خرید این 6 فروند شد؟
ضیایی: تقریباً هرچه پول مجلس برای ما در نظر گرفته بود، حدود 43 میلیون دلار. این پولی بود که بابت بالگردها پرداخت شده است.
از فرانسه خریداری کردید؟
ضیایی: بالگردها آمریکایی است و ما با واسطه خریداری کردیم و بهتر است جزئیات آن را تا زمانی که وارد کشور نشده است، عنوان نکنیم. چون ممکن است بهدلیل تحریمها در مسیر حمل جلوی آن را بگیرند.
تنها همین 6 فروند اضافه میشود؟
ضیایی: خدمت شما عرض کنم که مذاکراتی هم با شرکتهای روس داشتیم که بتوانیم از طرف روسیه هم اگر شرایط مناسب باشد، بالگردهای سبک تهیه کنیم. بالاخره برای تقویت ناوگان خود نیاز داریم بالگردهای سبک داشته باشیم تا در مأموریتهای شهری، آمبولانس هوایی را بتوانند انجام دهند.
در چه مرحلهای است؟
ضیایی: به سطحی از توافق هم دست پیدا کردیم و داریم پیگیری میکنیم، ببینیم به کجا میرسد.
معاونت درمان وزارت بهداشت هم درمورد اورژانس هوایی گفتند در حال مذاکره با هلالاحمر هم هستند تا بالگردهای تخصصی اورژانس تهیه شود.
ضیایی: بله، بله، درواقع نوعی درخواست وزارت بهداشت است که اگر هلالاحمر در این حوزه فعال شود، خرید خدمت کنند. ما هم با توجه به شرایطی که داریم از وزارت بهداشت خواستیم، دوباره یک مسیر موازی تشکیل نشود.
بیشتر توضیح میدهید؟
ضیایی: بالاخره با یک تشکیلات و امکانات در داخل کشور هست، سابقه طولانی هم وجود دارد و این کار را ما انجام میدهیم و به اصطلاح مذاکرات برای تهیه بالگردهای سبک به همین منظور است که بتوانیم پوشش را در همه کشور ایجاد کنیم.
از نظر مالی صرف میکند که هلالاحمر بالگردهای خود را در اختیار وزارت بهداشت قرار دهد؟
ضیایی: اساساً بالگردها میتوانند چند مأموریت داشته باشند، ما یک مأموریت امداد و نجات داریم که این مختص جمعیت هلالاحمر است و این بالگردهایی که در حال حاضر داریم و میگوییم هر استان یک بالگرد، به این علت است که ما بتوانیم در سریعترین زمان خدمات امداد و نجات بدهیم.
یک کاری هم میتواند بهصورت مشترک انجام شود. خب، بالاخره ما هم در جادهها حضور داریم و امکانات اعزام مجروحین به اولین مرکز درمانی هرچه سریعتر باشد بهتر است و این زنجیره خدمات اورژانس را تکمیل میکند، ضمن اینکه در داخل شهرهای بزرگ هماکنون برای انتقال بیمار مشکل داریم.
یک شخصی اگر وسط بزرگراه همت دچار مشکل شود، رساندنش به مرکز درمانی بسیار مشکل است. این آدم هم میتواند زنده بماند، هم میتواند بمیرد. بنابراین، این خدمت خیلی خدمت ذیقیمتی است و جمعیت هلالاحمر هم برای مردم است و در امر خدمترسانی و سلامت هم میتواند فعال باشد.
این توافق وجود دارد که چون وزارت بهداشت اکنون از ارگانهای نظامی دارد خرید خدمت میکند، درصورتی که هلالاحمر نزدیکتر است به وزارت بهداشت و موضوع امداد هوایی.
هلالاحمر اولا یک سیستم غیرنظامی است و دوم اینکه در این ارتباط هم میتواند کمک کند و انشاءالله وزارت بهداشت هم مایل است انجام دهیم و حتماً مجلس و دولت هم در آینده اعتبارات بیشتری برای آنان در نظر میگیرند که ما یک پوشش امداد هوایی در داخل کشور داشته باشیم که همزمان با اورژانس زمینی بتوانیم روزی ادعا کنیم، در سراسر کشور هیچ مجروح و بیماری بیش از 15 دقیقه به اولین مرکز درمانی نمیرسد.
حالا این یک ترکیبی از انتقال است که امداد هوایی هم یک قسمتی از آن است.
بریم سر موضوع اصلی که بهانه گفتوگوی امروز ما شد. طرح تحول جمعیت! چه شد؟ به کجا رسید؟
ضیایی: قبل از اینکه ما به سر کار بیاییم حدود یک سال روی آن علیالظاهر از نظر تقویمی کار شده بود و آن چیزی که من آمدم به جمعیت گفتم: «ما همه کارهای خوب گذشته را پیگیری میکنیم»، لزومی ندارد که اگر یک کاری در گذشته انجام شده ما بیاییم چون فرد دیگری بیان کرده آن را نگاه کنیم.
حتماً این ظرفیتها در داخل جمعیت است و حالا که رئیس جمعیت عوض شده، همه کارها را کنار بگذاریم.
مسئله این نیست که حالا فرض کنید، رئیس جمعیت عوض شده ما همه اینها را کنار بگذاریم و دوم اینکه بالاخره یک کار انجام شدهای بود، هزینهای برای آن شده است، مطالعهای شده و بنابراین حتماً تعهد داریم که کارها را ادامه دهیم.
خب، طرح تحول جمعیت هم از این موضوع بود، یک برنامه بود که عنوانش طرح تحول جمعیت بود. آنچه که تا به حال حاضر شده؛ چون این کار تمام شده نبود، یک مطالعه کتابخانهای است که خیلی هم خوب است، یعنی درواقع تمام اسناد بالادستی دیده شده و اثر آن در برنامههای جمعیت پیدا شده، درواقع آن مطالعات میدانی انجام شده و بعد از این باید بیاید در بخش برنامههای اجرایی که آن قسمت هنوز تکمیل نشده است، یعنی تبدیل به برنامه اجرایی نشده که ما آن را به سازمان جوانان بدهیم، بگوییم این برنامه را اجرا کن، این برای داوطلبان و...، یعنی برنامه تحول یک بخش تدوینشده و بخش دیگر تدوین نشده که مدیریت جدید باید پیگیری کند.
کاری که ما کردیم این است که در حوزه دبیرکل تدوین برنامه را فعال کردیم و برنامه داریم که آن را پایه قرار داده و برنامه اجرایی تهیه شود، یعنی آنچه که ما در حال انجام هستیم، 2 مورد است، اول نقش هلالاحمر در برنامه ششم توسعه که دارد دنبال میشود. شاید بهتر است بدانید که ما مسئول کارگروه امداد و نجاتیم در برنامه ششم توسعه که خب، ما داریم آن را پیگیری میکنیم و همینطور عضو تعداد دیگری کارگروه هستیم که اثر جمعیت را در برنامه ششم توسعه بهصورت پررنگ داشته باشیم.
دوم هم برنامه خود جمعیت است که برنامه میانمدت ما است که پایه مطالعاتی آن همان مطالعات طرح تحول است که بهدست ما رسیده است و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم و بقیهاش را باید تبدیل کنیم به قدمهای اجرایی.
قدمهای اجرایی، یعنی ما بتوانیم بودجه مناسب ببینیم، به اصطلاح مراحل اجرایی را تعیین کنیم و مسئول برنامه را مشخص کنیم. شاخصهای اندازهگیری را تعیین کنیم که بتوانیم براساس آن پیشرفت برنامه را محاسبه کنیم.
نگارش برنامه ششم توسعه آغاز شده؟
ضیایی: بله کارگروههای برنامه ششم توسعه در همه بخشها فعال شدند و هرچند کارگروه زیر نظر یک نفر به اصطلاح زیر نظر یک فصل که یک مسئول دارد، در حال اجرا است که ما زیر فصل اجتماعی هستیم که به اصطلاح در وزارت رفاه و زیر نظر وزیر رفاه در حال تدوین است. در حوزه سلامت هم ما درگیر هستیم که در وزارت بهداشت در حال انجام است.
این را خودتان تعیین کردید که زیر نظر وزارت رفاه باشید؟
ضیایی: نه نه! این را درواقع ستاد اجرایی برنامه توسعه ششم تقسیمبندی کرده که در سازمان برنامه انجام شده است.
چون سازمان مدیریت بحران زیرمجموعه وزارت کشور است و طبیعتاً باید زیر نظر این وزارتخانه فعالیت کند و کارگروه امداد و نجات هم زیر نظر مدیریت بحران است؟
ضیایی: حالا چون جنبههای دیگری هم داشته، اینگونه تقسیم شده است، البته در تدوین برنامه وزارتخانهای نگاه نشده و فصلی تصمیم گرفته شده است و فرد را به ازای شخص حقوقی قرار ندادهاند و به ازای شخص حقیقیاش مسئول گذاشتهاند که حالا شاید آن فرد در موضوع مسئولیت هم داشته است.
حالا شاید آن فرد مسئولیت مرتبط هم داشته باشد.
نقش هلالاحمر در برنامه پنجم چه بود؟
ضیایی: در برنامه پنجم هم ما مسئول کارگروه امداد و نجات بودیم.
خب، این برنامه ششم قرار است نسبت به برنامه پنجم چه تغییرات عمدهای داشته باشد؟
ضیایی: خب طبیعی است که اول آپدیت یعنی روزآمد میشود و حالا سعی شده که برنامه مقداری مجملتر نوشته شده باشد که بتواند راحتتر اجرا شود.
قرار است در برنامه ششم مشخص شود که مدیریت حوادث با کدام نهاد یا ارگان است؟
ضیایی: این موارد باید در قوانین دائمی برود. خب ما میدانیم که قانون مدیریت بحران اکنون در مجلس است. پیش از این 2 تا برنامه 5 ساله بود که دورهاش تمام شده و اکنون قانون جدید ابلاغ شده است. اینها قوانین دائمی هستند که بالاخره تکلیف مدیریت بحران در کشور باید مشخص شود که بالاخره یکی از مشکلاتی که اکنون داریم عدم هماهنگی میان دستگاههای عملکننده در زمان بحران است.
دولت میخواهد لایحه جدید بدهد درمورد آن؟
ضیایی: دولت لایحه داده است، فکر کنم در حال بررسی است.
در این لایحه مشخص شده که مدیریت با چه کسی است؟
ضیایی: خب به نظر میرسد که در این لایحه هم باید کار بیشتری انجام شود، یعنی قبل از اینکه برود در کمیسیونها.
به نظر من مدیریت بحران باید در سطح بالاتری عمل کند. اگر ما آمدیم این را در بخشی از وزارت کشور انجام بدهیم، آن وقت تمام دستگاهها ممکن است که زیر این چتر قرار نگیرند و آن فرماندهی واحد انجام نگیرد.
از طرف دیگر ما اگر سطح را بالاتر ببریم، شاید درواقع آن بخش بهعلت مشغله زیاد نتواند به آن موضوع رسیدگی کند.
این 2 تناقض وجود دارد. فرض کنید ما بردیم زیر نظر رئیسجمهور. خب، این ستاد بحران کشور چند بار در سال میتواند زیر نظر رئیسجمهور جلسه تشکیل دهد؟
از طرفی هم حالا اگر سطح را پایین بیاوریم، دستگاههای مربوطه با تمام قدرت وارد عمل نمیشدند.
ما باید آن را در سطحی تعریف کنیم که هم مشغله زیاد مانع فعالیت نشود و هم سطح جوری تعیین شود که بقیه دستگاهها زیر نظر آن کار کند.
هلالاحمر میتواند مدیریت را برعهده بگیرد؟
ضیایی: هلالاحمر هم جزوی از مجموعه است و همه کار نیست. این بحران از پیشگیری شروع میشود و بعد به مقابله میرسد و بعد ناتوانی و بازتوانی است که 3 فصل است.
ما یک قسمت از کار هستیم و طبیعی است که نمیتوانیم همه کار را برعهده بگیریم.
در خیلی از کشورها یک وزارتخانه برای بحران دارند، مانند روسیه که یک وزارتخانه بزرگ دارد برای مدیریت بحران.
صلیب سرخ هم زیر نظر این وزارتخانه کار میکند؟
ضیایی: اصلاً چون این وزارتخانه خیلی قوی است، یک صلیب سرخ کوچک دارند که کارهایی غیر از بحران انجام میدهد.
پس در روسیه یک وزارتخانه بزرگ برای بحران دارند؟
ضیایی: بسیار بزرگ. درواقع یک وزارتخانه شبه نظامی است که مانند یک سیستمی است که برای ورود به آن نیاز به مجوزهای نظامی است.
مرکز آیندهنگاری که قرار بود در جمعیت راهاندازی شود، چه شد؟
ضیایی: این هم درواقع یک برنامه تحولی بود که بالاخره هر دستگاهی که میخواهد برنامهای طولانیمدت بنویسد باید یک جا برای آیندهنگاری هم داشته باشد که آینده را ببیند و شکل دهد.
این در قالب یک بازه زمانی 20 ساله دیده میشود، یعنی ما صحبتی که از آیندهنگاری داریم، 20 سال آینده را در نظر داریم.
در برنامه تحولی، بحثها تئوریک به آن پرداخته شده است، اما درواقع برای اینکه تبدیل شود به یک کار آیندهنگارانه خیلی فاصله داشت.
من خودم در تهیه نقشه جامع علمی کشور در این زمینه فعال بودم، یعنی کارگروه آموزش پزشکی را اداره میکردم که کار زیادی در آیندهنگاری انجام دادیم و به جزئیات آن وارد هستیم.
این برنامه آن پاسخ را نمیداد، ضمن اینکه اکنون ما در برنامههای جاریمان دچار نوساناتی هستیم، اما اینکه بگوییم یک مرکز آیندهنگاری تأسیس کردیم، نه، واقعاً ایجاد نکردیم، اما اینکه بگوییم آن را در ذیل کارهایمان داریم، حتماً خواهیم داشت.
نیاز هست که داشته باشیم؟
ضیایی: مهم این است که تأثیر آینده را در کارهایمان ببینیم. حالا یک مرکز داشته باشیم که بیاید رصد کند، چون آیندهنگاری یک فن بسیار پیچیده است، یعنی سیستمی باشد که کل دنیا و منطقه را رصد کند، بعد آن را آنالیز کند، مسیر را پیدا کرده و براساس آن پیشبینی کند که در 20 سال آینده در کجا هستیم.
بله، هر سازمانی به یک مرکز آیندهنگاری نیاز دارد. لزوماً نه به خاطر برنامهاش، به خاطر اینکه بتواند مسیر خود را در آینده ترسیم کند. سازمانهایی در آینده خواهند ماند که بتوانند آیندهنگاری کنند و مسیر خود را پیدا کنند، چون دنیا در حال پیشرفت است و رقابتها بیشتر خواهد شد.
آن سازمانهایی که نتوانند آینده خود را متناسب با آنچه که میخواهند بنگارند، حذف میشوند. طبیعی است که همه سازمانها بهخصوص سازمانهای بزرگ داشته باشند. این موضوع در سازمانهای خصوصی اقتصادی و سازمانهایی مانند ما نیاز است، اما متخصصان زیادی در کشور ندارند، یعنی این جور نیست که هر آدمی آمد، بگوییم میتواند آیندهنگاری کند.
یکی از کارهایی که قرار بود این مرکز انجام دهد، این بود که با توجه به حوادثی که روزآمد میشوند و حوادث جدید اتفاق میافتد، بیاید برنامههای پیشگیرانه و مقابلهای تهیه کند. اکنون وظیفه هلالاحمر است که چنین برنامههایی تدوین و در اختیار مسئولان بگذارد؟
ضیایی: در موضوع پیشگیری ما 2 نقش داریم، یکی آموزش است، به این معنی که ما در زمینه پیشگیری آموزش مردم را بهصورت تخصصی و آموزشهای درونجمعیت را تقویت کنیم.
دوم، مطالبهگری یا ایجاد جریان اجتماعی برای درواقع مقابله با بحرانها است. ما باید کمک کنیم که مثلاً اگر سازهای ایجاد میشود، متناسب استانداردهای موجود باشد، در غیراینصورت ایجاد مشکل میکند یا آن چیزی که اکنون وجود دارد. شما میدانید که اگر الان خدای ناکرده اتفاقی بیفتد، بسیاری از بیمارستانها و مراکزی که میخواهند فرماندهی کنند، آمادگی ندارند.
بالاخره کی باید پاسخگو باشد؟ واقعاً در بحرانهای بزرگ آمادگی ما کافی نیست و این باید تدبیر شود و اگر مرتب بهصورت جریان اجتماعی به گوش مسئولین برسد که ما از این حادثه به آن حادثه نباشیم و بیدار شویم و کاری انجام دهیم و باز بخوابیم تا حادثه بعدی.
این نیاز به یک حرکت دائم دارد.
صحبت از بحران و حادثه و آمادگی کردید. چند روز پیش (در زمان انجام مصاحبه) تهران لرزید. آیا تهران برای یک حادثه آماده است؟
ضیایی: برای یک حادثه بزرگ، خیر.
اصلاً آماده نیست؟
ضیایی: نمیتوانیم بگوییم اصلاً، چون اقداماتی در تهران بزرگ انجام شده و اما این آمادگیها برای شهری به این وسعت اصلاً کافی نیست.
حوادث کوچک هم در تهران اثرات زیادی دارد.
ضیایی: بالاخره این را هم باید قبول کنیم که خیلی وقتها اطلاعرسانی هم با انصاف صورت نمیگیرد. مثلاً در همین سیل اخیر گفتند که امدادگران دیر رسیدند. هلالاحمر 18 دقیقه بعد از اولین تلفن رسیده است.
اگر بگوییم این 18 دقیقه طولانی است، پس ما واقعیتها را نمیبینیم و اگر درست بگوییم، بله، ممکن است که امکانات کافی نباشند، ولی بعضی وقتها بزرگنمایی میشود، البته اینکه بگوییم ما آمادهایم و همه چیز مرتب است، خیر، اینگونه نیست. حالا بهعنوان کسی که بخشی از این مجموعه را اطلاع دارم، میگویم که خیلی نقص داریم، خیلی! اصلاً یک برنامه عملیاتی مناسب برای مقابله نداریم که همه دستگاههای ما بتوانند به سرعت و با هم هماهنگ عمل کنند.
خب، وقتی این را نداریم چیزهای دیگر را، یا اگر هم داریم به نظرم کارآمد نیست، این نقص را میتوانیم به آن بگیریم، بنابراین در یک کلام خیلی باید کار کنیم، خیلی باید کار کنیم تا به یک آمادگی قابل قبول برسیم و درمورد تهران این به اصطلاح بیشتر از توان دستگاههایی مانند هلالاحمر یا شهرداری تهران است. کار ملی و توجه میخواهد. هزینه زیادی دارد و باید قبول کنیم که در یک بازه زمانی طولانی انجام شود. نمیتوانیم در یک بازه زمانی کوتاه سازمانهای تهران را تغییر دهیم.
اکنون زیر تهران آب است، بالاخره مسائل این جور است، لولهکشی گاز و سازههایمان چنین شرایطی دارند. هیچ جای دنیا در شهرهای بزرگ گاز داخل خانهها نمیآید، ولی در تهران آمده.
اگر اتفاقی رخ دهد، یکی از بزرگترین مسائلی که میتواند صدمه بزند، آتشسوزی است. بالاخره ما باید واقعبین باشیم. باید آمادگیهایمان را زیاد کنیم. به هوش باشیم، امیدواریم که تا قبل از اینکه حادثهای بیفتد، چون حادثه خواهد آمد، در اینکه خواهد آمد، کسی شکی ندارد. امیدواریم این زمان طولانی شود و ما بتوانیم از این زمان استفاده کنیم، چون هر لحظه که میگذرد ما در حال از دست دادن زمان هستیم.
پس اکنون که هر روز حادثه تهران عقب میافتد، آیا مدیریت بحران کاری میکند؟ اقدامی میشود؟
ضیایی: نه اینکه هیچ اقدامی نمیشود، اما اقدام کافی نمیشود، واقعاً.
خب، هر روز فرصتی است که از دست میرود.
ضیایی: بله، از دست میرود.
حالا با این شرایط کشور نیاز به یک وزارتخانه برای بحران ندارد که مانند روسیه وظیفه را عهدهدار باشد؟ آموزش دهد، برنامه تهیه کند، مانورهای متعدد داشته باشد، روی سازهها نظارت کند.
ضیایی: شاید درواقع ما نیاز داشته باشیم که بخشی در حد یک وزارتخانه که دغدغه دائمیاش حادثه باشد و کار دیگری نکند. اینکه ما بگوییم شهرداری تهران مسئول این موضوع است، خب، شهرداری هزار کار دیگر هم انجام میدهد. همیشه هم ما ایرانیها این طور هستیم که چیزهایی که فکر میکنیم، نمیآید را عقب میاندازیم. این عادت ما ایرانیها است. بحث فرهنگی ما است. اگر یک دستگاهی مسئول و مخصوص این کار ایجاد شود، شاید بتواند در کشوری که بحرانها مسئله هر روز آن است، برخلاف برخی کشورها، چون از 44 بحران طبیعی ما 33 تا را در سال تجربه میکنیم. خب این میطلبد که جدی باید کار کنیم.
دکتر ضیایی درمانمحور است یا امدادمحور؟
ضیایی: درمان یک چیز مسکن است، یعنی شما بتوانید در لحظه، عرض به حضور شما، موضوع را مدیریت کنید. حتماً ما باید روی پیشگیری کار کنیم. فکر میکنم که پیشگیری محور هستیم.
اکنون مسئول زلزله تهران کیست؟
ضیایی: شهرداری تهران.
آن وقت سازمان امداد و نجات بعد از وقوع زلزله در چه جایگاهی قرار میگیرد؟
ضیایی: در ستاد مدیریت بحران تهران یک صندلی برای هلالاحمر است و تولیت آن با شهرداری تهران است.
پس چرا هلالاحمر استان معین تعیین کرده است؟ چون پیشبینی کردند که رفت و آمد و انتقال دستگاهها در تهران با دشواری انجام خواهد شد.
ضیایی: خب، بله، برای اینکه شهرداری تهران در خارج تهران که مسئولینی ندارد و این دستگاهها هستند که باید وظیفه ذاتی خود را انجام دهند. ستاد مدیریت بحران شهر تهران هماهنگکننده است و دستگاهها باید وظیفه خود را انجام دهند.
طبیعی است که سازمان امداد و نجات باید استان معین تعریف کند. در شهرهای دیگر زیر نظر استانداری است و در تهران زیرنظر شهرداری.
شما گسلهای تهران را مشخص کردید؟
ضیایی: تمام گسلها خطرات در تهران مطالعهشده و موجود است، اما ما شاهد ساخت و ساز روزانه روی گسلها هستیم، این تناقض را نمیتوانیم حل کنیم.
شمال شهر تهران و بافت جدید روی گسل است یا جنوب شهر و بافت قدیم؟
ضیایی: هر دو طرف، هم در شمال تهران گسل داریم و هم در جنوب آن، ولی اگر اتفاقی بیفتد جنوب تهران آسیب بیشتری میبیند.
اکنون ساخت و سازهای تهران بهخصوص آنهایی که روی گسل قرار دارند از سوی مدیریت بحران تأییدیه میگیرند؟
ضیایی: طبیعی است که آنها باید پروانه بگیرند و پروانه را چه کسی صادر میکند؟ شهرداری تهران! اصلاً به همین علت تولیت زلزله تهران را به شهرداری آن واگذار کردهاند که به این موضوع توجه کند یا مثلاً هنوز در مسیل رودخانه اجازه ساخت و ساز داده میشود. در همین جاده فشم ساختمانی را دیدم که درست کنار مسیل واضح شده و چند طبقه هتل است، خب، چه کسی به آن مجوز داده؟ اینکه یک ساختمان کوچک نیست که از دید پنهان باشد، جلوی چشم همه هست.
میگویند بزرگترین حامی دکتر ضیایی شخص وزیر بهداشت است و یکی از دلایلی که یکی از معاونان خودش را برای هلالاحمر پیشنهاد داد و حمایت هم کرد، این بود که در موضوعات مختلف و بهخصوص تحریمها هلالاحمر به وزارت بهداشت کمک کند؟
ضیایی: (به موضوع حمایت وزیر بهداشت میخندد) تحریمها؟
بحث تهیه دارو، تجهیزات پزشکی و همین بالگردها.
ضیایی: خدمت شما عرض کنم در اینکه من معاون وزیر بهداشت بودم، شکی نیست، در اینکه روابط قدیمی ما و سابقه یک دوره همکاری در سالهای 76 و 77 در یک حوزه و اینکه بالاخره روابط غیرکاری و دوستانه نیز وجود دارد شکی نیست و به نظرم دولت به این نتیجه رسید، اگر میخواهد جمعیت هلالاحمر در امور سلامت هم درگیر شود، اگر این همکای این طور باشد که فردی مسئول شود که ارتباط خوبی داشته باشد، موثرتر است، البته قبلاً هم بوده و تمام رؤسای قبلی هم پزشک بودند، با این دیدگاه که جمعیت کارهای سلامتی هم میکند، شخص مسئول باشد که مسلط به موضوع باشد.
یک وقتهایی که اصلاً مسئول هلالاحمر را وزیر بهداری معرفی میکرد. قبل از اساسنامه فعلی و این جدید نیست که دکتر هاشمی هم این کار را انجام دهد. بالاخره شورای عالی جمعیت هلالاحمر است که 2 نفر را به رئیسجمهور پیشنهاد میکند و او هم یکی را انتخاب میکند. این روش انتخاب رئیس جمعیت است.
طبیعی است که حضور من در اینجا میتواند کمک کند به ارتباطات بهتر هلالاحمر و وزارت بهداشت. سالها در حوزه تدارکات دارو و تجهیزات پزشکی هلالاحمر فعال بوده است و این کار امروز نیست. زمانی تنها بخشی فعال در این حوزه سازمان تدارکات پزشکی هلالاحمر بود و حالا در سالهای بعد افراد دیگری هم وارد شدند.
در هر صورت ما از ارتباط شخص استفاده میکنیم و سازمانها را تقویت میکنیم که ارتباط بهتری با هم داشته باشند؛ چراکه هرچه این ارتباط بهتر باشد، کمک میکند به مردم.
جمعیت هلالاحمر هرچه در سلامت مستقیماً فعال باشد، مردم از آن استفاده میکنند و دولت هم تصدیگر خوبی نیست، دولت باید کنترلگر و تنظیمکننده باشد. خب، هلالاحمر میتواند خیلی از این بار را بر دوش بکشد.
قبل از انقلاب بسیاری از موارد درمان را هلالاحمر انجام میداد، خب، امروز این نقش کمرنگ شده، اما امیدواریم بتوانیم با ارتباطاتی که وجود دارد در بخشهایی که وزارت بهداشت نیاز دارد، ما کمک کنیم.
چقدر در تحریمها به وزارت بهداشت کمک کردید؟
ضیایی: ما در داروهای تکنسخهای کمک کردیم. درواقع بخشی هستیم که سیاستهای وزارت بهداشت در موضوعات مختلف را تعقیب میکنیم و میتوانیم بازویی برای وزارت بهداشت باشیم.
مثلاً در دارو و تجهیزات پزشکی ما که نگاه تجاری نداریم و نگاه ما کمک است و این جایی است که وزارت بهداشت میتواند به آن تکیه کند. ما یک بخش بازرگانی و یک بخش توزیع مناسب داریم که دنبال سود شخصی نیستند و بنابراین این قابلیتهایی است که وزارت بهداشت در هر زمانی میتواند از آن استفاده کند. سوابق این همکاریها هم موجود است.
درجاهایی هم کارهای افتادهای وجود دارد. مثلاً همین توانبخشی! ما نمیخواهیم از کسی چیزی را بگیریم، در جمعیت هلالاحمر حدود 99 مرکز توانبخشی وجود دارد. خب، این در خدمت و جهت سیاستهای وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی قرار بگیرد یک همافزایی ایجاد میکند.
آمادهاید که متولی توانبخشی در کشور شوید؟
ضیایی: بله هر بخشی که وزارت بهداشت در نظر بگیرد. مثلاً ما میتوانیم دیالیر کشور را برعهده بگیریم، خب، این باری را از دوش وزارت بهداشت برمیدارد. تجربه این هم وجود دارد ما ماشینهای دیالیز را وارد میکنیم، بعضی از بخشها مانند مایع و صافی دیالیز را تولید میکنیم، بنابراین کل چرخه دیالیز را میتوانیم کمک کنیم.
وزارت بهداشت هم هرچه خود را سبکتر کند در امر ارائه مستقیم خدمات بهتر میتواند به کار اصلی خود برسد.
بنابراین آماده همکاری هستیم و وزیر هم صریح گفته هرجا هلالاحمر بتواند کمک کند، استقبال میکنیم. باید این را به تفاهم برسیم و کار را برای یک بار تمام کنیم.
شخص وزیر بارها صحبت کردهاند که اعتقاد دارند وزارت بهداشت باید کوچک شود. اکنون 3 موضوع توانبخشی دیالیز و اروژانسی وجود دارد که هلالاحمر میتواند به وزارت بهداشت کمک کند.
ضیایی: البته هیچ سازمانی از نظر قانونی نمیتواند وظایف خود را واگذار کند، میتواند خرید خدمت کند.
بنابراین اورژانس هم بخشی از مأموریتهای اصلی وزارت بهداشت است. ما در اینجا درواقع دستگاهی هستیم که کمک میکنیم و بخشی از اورژانس جادهای را برعهده داریم.
پیشنهاد ما به وزارت بهداشت این است که بیاییم هماهنگتر عمل کنیم، مثلاً یک بخش را ما برعهده بگیریم، بخشی را هم وزارت بهداشت با حداقل مراکز اعزاممان یکی شود یا حداقل پایگاههایمان هماهنگ عمل کنند. اینطور نباشد که ما یک پایگاهی در جاده داشته باشیم و درست روبروی ما هم پایگاه اورژانس باشد و بعد یک دفعه بخش طولانی از جاده هیچ پایگاهی نباشد.
خب، میشود اینها را هماهنگ کرد. حداقل همین هماهنگی است و این پیشنهاد کردیم، البته یک مقاومتهای درونسازمانی وجود دارد و هیچ کسی نمیخواهد بخش خود را از دست بدهد، ولی این موضوع در سطح مدیران کلان وجود داشته است.
بالاخره توانی در صحنه وجود دارد، ما تعداد زیادی آمبولانس و پایگاه و نیرو در خدمت مردم هستیم یا مثلاً در امداد هوایی ما آمادگی داریم که انشاالله برویم و اورژانس هوایی کشور را برعهده بگیریم.