گروه سیاسی مشرق - نفوذ آمریکا در دوران پسابرجام مقولهای است که با هشدار امام خامنهای به سر تیتر بولتنها و میز خطابهها آمد حال آنکه این نفوذ، به نوعی قبلاً تحقق یافته بود و همه میدانند که فتنه سال ۸۸ حاصل این نفوذ بود.
حتی این نفوذ را در دوران دولت اصلاحات میتوان بیشتر مشاهده کرد؛ آنجا که سکولارها از توهین به خدا، قرآن، اهلبیت، ولایتفقیه، شورای نگهبان، سپاه، بسیج و حجاب ابایی نداشتند و فضای دانشگاهها را متشنج کردند و غائله ۷۸ را سبب شدند.
در آن زمان نفوذ، آنقدر شدید شد که امام خامنهای درباره آنها فرمود: آنها حتی از اربابان خارجی خودشان هم جلوتر حرکت میکنند.
اگر اکنون بحث از نفوذ پسابرجام است به خاطر آن است که آن دوران سیاه تکرار نشود و یا در قالب بزک شده و تغییر شکل یافتهای، عموم جامعه را آلوده و بیمار نکند و ذائقه دینی و انقلابی تغییر نیابد زیرا در دوران اصلاحات، عموم جامعه آلوده نشد و نشانه آن، رو گرفتن مردم از شعارهای اصلاحات در انتخابات ۸۴ و ۸۸ است.
از طرفی در دو مطلب تردید و اختلافی نیست:
1- نفوذ خارجی بدون وجود افراد غربزده داخلی امکانپذیر نیست و به اصطلاح فلسفی باید مقتضی موجود باشد.
2- این افراد هم اکنون بهصورت بقایای اصلاحطلبان افراطی و طرفداران فتنه ۷۸/۸۸ و پشیمان شدگان از انقلاب در کشور وجود دارند هرچند بسیار قلیل و ضعیف و دچار یأس و ناامیدی و افسردگی سیاسی و خودخوری هستند.
آنچه اکنون میخواهم به آن اشاره کنم کیفیت نفوذ کابوهای آمریکایی و کیفیت تأثیر پیاده نظام داخلی آنها در جامعه نیست که آن بسیار مفصل است بلکه میخواهم به تفکر غربزدههای داخلی که روزنه نفوذ هستند اشاره کنم:
شاید برای کسی چنین سؤالی پیش بیاید که این غربزدهها چگونه با علم به دشمنی آمریکا، سعی در بزک کردن این شیطان دارند و مرتب بر استقلال و انقلاب و نیروهای مؤمن و سپاه میتازند؟
خب با چه هدفی و به چه امیدی؟ منافع آنان چیست؟ این منافع چه وقت تأمین میشوند؟ چه وقت به هدف و آرزوی خود میرسند؟ آیا اینان از نفوذ آمریکا و در پی آن فتنه و هرجومرج و ناامنی و آنگاه حمله نظامی امریکا به کشور نمیترسند؟
جواب بسیار ساده است در واقعه تاریخی جنگ احزاب خیانت بنی قریظه معروف است که قرآن در سوره انفال (۵۶/۵۷) به آن اشاره مینماید؛ همچنین قرآن در اوایل سوره شریفه بقره آیاتی بسیار دقیق دارد.
از جمله:
- وَإذا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکن لاَّ یشْعُرُونَ
- وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکن لاَّ یعْلَمُونَ
- وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَی شَیاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ
آیات قران به صراحت از مدعیان اصلاحات پرده برمیدارد که فاسد کننده جامعه هستند و وقتی به آنها گفته میشود که فساد نکنید، میگویند ما دنبال اصلاح هستیم. آنها در جمع مؤمنین خود را از آنها معرفی میکنند اما مخفیانه و در نزد شیطان، مؤمنین را تمسخر میکنند و به شیطان میگویند که ما با شما هستیم؛ اینان نه تنها از حمله آمریکا به ایران هراسی ندارند بلکه خوشحال هم هستند و حتی کدهایی به آمریکا میفرستند که در فلان نقطه و مسئله نقطه ضعف داریم.
دلیل واضح است:
آنها با حمله به مقدسات و انقلاب و ایجاد زمینه نفوذ و حمله، میخواهند در دوران پساحمله، مزد خوشرقصی خود را از دست شیطان بگیرند و بهعنوان دستنشانده آمریکا، خود به حکومت برسند. آنها در صورت حمله نه به جبهه میروند و نه آسیب خواهند دید لذا به چه علت باید نگران نفوذ و حمله آمریکا باشند؟ اتفاقاً آنها برای حمله روزشماری میکنند تا از وضع فلاکتبار امروزشان که منفور جامعه هستند خلاص شوند.
آنها به خوبی میدانند که آمریکا پس از اشغال یک کشور، نمیتواند خود بر آن کشور حکومت کند بلکه نیاز به یک دستنشاندهای از ملیت همان کشور اشغالشده دارد. آمریکا حتی در عراق نیز فقط برای مدت کوتاهی از یک حاکم محلی آمریکایی استفاده کرد.
گفتار آنها به آمریکا «قالوا انا معکم» است و در این راه در حال مسابقه با سلطنتطلبان خارج نشین هستند که مبادا اپوزیسیون خارجی از آنها جلو بزند و بیش از آنها، خود را در دل شیطان جای دهد؛ توصیه ما به وطنفروشان و غربزدههای داخلی آن است که یا از سرنوشت شمر و عمر و شبث عبرت بگیرند و احتمال بدهند حتی در صورت دامن زدن به بدترین خیانت، آمریکاییها آنها را جواب کنند.
یا اینکه دست از نفاق بردارند و به صراحت موضع خود را شفاف کنند و اگر هم ترس از قانون دارند باید هزینه آن را بپردازند و خون بدهند یا مانند رفقایشان چادر به سر مخفیانه از مرز خارج شوند تا حداقل به آنها یک اتاق ۱۰ متری برای بدگویی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جایزه بدهند.
چه اینکه ما حاضریم در راه بستن راه نفوذ و حمله، خون بدهیم و جواب خون فقط خون است وگرنه خود را بیش از این خسته نکنند و به دو مقاله و تریبون و رقاص و بی حجاب دخیل نبندند که نظام اسلامی با این بادها تکان نمیخورد.
و چه خوش گفت حافظ مرز ادب فارسی این مملکت:
ناگفته پیداست که روی سخن ما با ساده اندیشان و سهل اندیشانی نیست که در هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب به آنها اشاره شد زیرا سهل اندیشان چه بسا حقیقت دشمنی و عمق خطر نفوذ را درک نکنند و از روی غفلت و جهالت، دچار خطای محاسباتی میروند
اینان حتی در صورت کسب قدرت کامل در کشور، حاضرند ولیفقیه و مراجع معظم تقلید را هرچند در حد مقام پاپ نما و تشریفاتی، بپذیرند و به مراسم مذهبی هم کمکهایی کنند و حجاب را در سطح یک دستمال ۱۰ سانتی بر سر زنان قبول کنند اما منافقان داخلی با اصل ولایتفقیه نیز مخالفاند و تا مرز پذیرش قانون همجنسبازی نیز پیش خواهند رفت.
حتی این نفوذ را در دوران دولت اصلاحات میتوان بیشتر مشاهده کرد؛ آنجا که سکولارها از توهین به خدا، قرآن، اهلبیت، ولایتفقیه، شورای نگهبان، سپاه، بسیج و حجاب ابایی نداشتند و فضای دانشگاهها را متشنج کردند و غائله ۷۸ را سبب شدند.
در آن زمان نفوذ، آنقدر شدید شد که امام خامنهای درباره آنها فرمود: آنها حتی از اربابان خارجی خودشان هم جلوتر حرکت میکنند.
اگر اکنون بحث از نفوذ پسابرجام است به خاطر آن است که آن دوران سیاه تکرار نشود و یا در قالب بزک شده و تغییر شکل یافتهای، عموم جامعه را آلوده و بیمار نکند و ذائقه دینی و انقلابی تغییر نیابد زیرا در دوران اصلاحات، عموم جامعه آلوده نشد و نشانه آن، رو گرفتن مردم از شعارهای اصلاحات در انتخابات ۸۴ و ۸۸ است.
از طرفی در دو مطلب تردید و اختلافی نیست:
1- نفوذ خارجی بدون وجود افراد غربزده داخلی امکانپذیر نیست و به اصطلاح فلسفی باید مقتضی موجود باشد.
2- این افراد هم اکنون بهصورت بقایای اصلاحطلبان افراطی و طرفداران فتنه ۷۸/۸۸ و پشیمان شدگان از انقلاب در کشور وجود دارند هرچند بسیار قلیل و ضعیف و دچار یأس و ناامیدی و افسردگی سیاسی و خودخوری هستند.
آنچه اکنون میخواهم به آن اشاره کنم کیفیت نفوذ کابوهای آمریکایی و کیفیت تأثیر پیاده نظام داخلی آنها در جامعه نیست که آن بسیار مفصل است بلکه میخواهم به تفکر غربزدههای داخلی که روزنه نفوذ هستند اشاره کنم:
شاید برای کسی چنین سؤالی پیش بیاید که این غربزدهها چگونه با علم به دشمنی آمریکا، سعی در بزک کردن این شیطان دارند و مرتب بر استقلال و انقلاب و نیروهای مؤمن و سپاه میتازند؟
خب با چه هدفی و به چه امیدی؟ منافع آنان چیست؟ این منافع چه وقت تأمین میشوند؟ چه وقت به هدف و آرزوی خود میرسند؟ آیا اینان از نفوذ آمریکا و در پی آن فتنه و هرجومرج و ناامنی و آنگاه حمله نظامی امریکا به کشور نمیترسند؟
جواب بسیار ساده است در واقعه تاریخی جنگ احزاب خیانت بنی قریظه معروف است که قرآن در سوره انفال (۵۶/۵۷) به آن اشاره مینماید؛ همچنین قرآن در اوایل سوره شریفه بقره آیاتی بسیار دقیق دارد.
از جمله:
- وَإذا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکن لاَّ یشْعُرُونَ
- وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکن لاَّ یعْلَمُونَ
- وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَی شَیاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ
آیات قران به صراحت از مدعیان اصلاحات پرده برمیدارد که فاسد کننده جامعه هستند و وقتی به آنها گفته میشود که فساد نکنید، میگویند ما دنبال اصلاح هستیم. آنها در جمع مؤمنین خود را از آنها معرفی میکنند اما مخفیانه و در نزد شیطان، مؤمنین را تمسخر میکنند و به شیطان میگویند که ما با شما هستیم؛ اینان نه تنها از حمله آمریکا به ایران هراسی ندارند بلکه خوشحال هم هستند و حتی کدهایی به آمریکا میفرستند که در فلان نقطه و مسئله نقطه ضعف داریم.
دلیل واضح است:
آنها با حمله به مقدسات و انقلاب و ایجاد زمینه نفوذ و حمله، میخواهند در دوران پساحمله، مزد خوشرقصی خود را از دست شیطان بگیرند و بهعنوان دستنشانده آمریکا، خود به حکومت برسند. آنها در صورت حمله نه به جبهه میروند و نه آسیب خواهند دید لذا به چه علت باید نگران نفوذ و حمله آمریکا باشند؟ اتفاقاً آنها برای حمله روزشماری میکنند تا از وضع فلاکتبار امروزشان که منفور جامعه هستند خلاص شوند.
آنها به خوبی میدانند که آمریکا پس از اشغال یک کشور، نمیتواند خود بر آن کشور حکومت کند بلکه نیاز به یک دستنشاندهای از ملیت همان کشور اشغالشده دارد. آمریکا حتی در عراق نیز فقط برای مدت کوتاهی از یک حاکم محلی آمریکایی استفاده کرد.
گفتار آنها به آمریکا «قالوا انا معکم» است و در این راه در حال مسابقه با سلطنتطلبان خارج نشین هستند که مبادا اپوزیسیون خارجی از آنها جلو بزند و بیش از آنها، خود را در دل شیطان جای دهد؛ توصیه ما به وطنفروشان و غربزدههای داخلی آن است که یا از سرنوشت شمر و عمر و شبث عبرت بگیرند و احتمال بدهند حتی در صورت دامن زدن به بدترین خیانت، آمریکاییها آنها را جواب کنند.
یا اینکه دست از نفاق بردارند و به صراحت موضع خود را شفاف کنند و اگر هم ترس از قانون دارند باید هزینه آن را بپردازند و خون بدهند یا مانند رفقایشان چادر به سر مخفیانه از مرز خارج شوند تا حداقل به آنها یک اتاق ۱۰ متری برای بدگویی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جایزه بدهند.
چه اینکه ما حاضریم در راه بستن راه نفوذ و حمله، خون بدهیم و جواب خون فقط خون است وگرنه خود را بیش از این خسته نکنند و به دو مقاله و تریبون و رقاص و بی حجاب دخیل نبندند که نظام اسلامی با این بادها تکان نمیخورد.
و چه خوش گفت حافظ مرز ادب فارسی این مملکت:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست .... عرض خود میبری و زحمت ما میداری
ناگفته پیداست که روی سخن ما با ساده اندیشان و سهل اندیشانی نیست که در هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب به آنها اشاره شد زیرا سهل اندیشان چه بسا حقیقت دشمنی و عمق خطر نفوذ را درک نکنند و از روی غفلت و جهالت، دچار خطای محاسباتی میروند
اینان حتی در صورت کسب قدرت کامل در کشور، حاضرند ولیفقیه و مراجع معظم تقلید را هرچند در حد مقام پاپ نما و تشریفاتی، بپذیرند و به مراسم مذهبی هم کمکهایی کنند و حجاب را در سطح یک دستمال ۱۰ سانتی بر سر زنان قبول کنند اما منافقان داخلی با اصل ولایتفقیه نیز مخالفاند و تا مرز پذیرش قانون همجنسبازی نیز پیش خواهند رفت.
نویسنده: ناصر اکبری