لینکلن چافه، هیلاری کلینتون، برنی ساندرس و رابرت اومالی، افرادی هستند که به عنوان کاندیداهای دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا قرار است با یکدیگر بر سر انتخاب فرد نهایی جهت رقابت با کاندیدایی از جمهوری خواهان به رقابت بپردازند. و در سوی دیگر جب بوش، بن کارسون، کریس کریستی، تد کروز، لیندسی گراهام، مایک هاکبی، راند پاول ، دونالد ترامپ و سایرین به عنوان کاندیداهای بالقوه جمهوری خواهان قرار دارند. در واقع ساختار و مکانیزم انتخاباتی ایالات متحده به این گونه است که دو حزب اصلی دموکراتیک و جمهوری خواهان پس از معرفی اولیه نامزدهای دارای پتانسیل برای ورود در انتخابات ابتدا به رقابت و تشریح مواضع خود به صورت درون حزبی میپردازند و پس از انتخابات اولیه که در ژانویه سال 2016 برگزار میشود، یک نفر که حائز اکثریت آرای حزب متبوع و طرفدارانش باشد به انتخابات ثانویه یا نهایی راه پیدا خواهد کرد که در این میان البته حزب سومی هم معولا وجود دارد که معمولا در معادلات ساختار سیاسی ایالات متحده- به سبب قدرت فراوان دو حزب اصلی و عدم توان جذب منابع مالی به دلیل ریسک پذیری آن،- محل چندانی از اعتنا ندارد.
آنچه که همواره تنور انتخاباتی آمریکا را در کنار بحثهای داخلی و مالیاتی و غیره گرم نگه داشته است بحث امنیت ملی، سیاست خارجی و مواضع کاندیداها بر سر موضوع جمهوری اسلامی ایران بوده است؛ این مهم در کنار برنامه جامع اقدام مشترک بر سر پرونده هستهای ایران و به طور کل آنچه که بحث ایران خوانده میشود سبب موضع گیری کاندیداها در اینباره شده است. نگاهی به مواضع نامزدهای دو حزب دموکراتیک و جمهوری خواه میتواند به خودی خود در شناخت دیدگاهها و جهت گیریهای سیاستمداران ایالات متحده در قبال تهران کمک کننده باشد.
لینکلن چافه، که از 2011-2015 فرماندار ایالات رود آیلند و سناتور سابق ایالات متحده بین سالهای 2007-1999 بوده که در تابستان امسال تصمیم خود را برای ورود به کارزار انتخابات از جانب حزب دموکرات اعلام کرد. وی که ابتدا به صورت کاندیدای مستقلها و بدون گرایشهای حزبی آغاز به کار کرده بود، به عنوان کاندیدای جمهوری خواه وارد مجلس سنا شد و پس از شکست از کاندیدایی دموکرات در انتخابات دور جدید سنا در سال 2013 گرایش خود را تغییر داده و دموکرات شد.
وی که سال 2015 تصمیم خود را برای ورود به کارزار انتخاباتی به عنوان نمایندهای از دموکراتها اعلام کرده تا کنون مواضع خود را در سخنرانیها و رسانهها بیان کرده است. در سال 2008 زمانی که اوباما کابینه خود را تشکیل داد وی در مقالهای در هافینگتون پست به اهمیت سازوکار دیپلماتیک جهت مواجه با پرونده هستهای جمهوری اسلامی تاکید کرده و حتی با حمایت از جمهوری اسلامی و نقد رویکرد نظامی-امنیتی ایالات متحده در برخورد با ایران میگوید که "اگر خود را جای ایرانی ها بگذاریم، ما هم برای محافظت از خود و منابع خود به توسعه نظامی و افزایش منابع قدرت میپرداختیم و این در جهان تشنه نفت منطقه خاورمیانه و موقعیت ویژه ایران امری عجیب و غیرعقلانی نیست. چافه همچنین در آوریل 2015، از مذاکرات بین ایران و 1+5 حمایت کرده و طی مصاحبهای با شبکه ان بی سی گفت و گو را تنها راه حل مشکلات میداند، وی اظهار میدارد همانطور که گفتگو با چین و روسیه در خلال جنگ سرد سبب ایجاد صلح شد، گفتگو با ایران هم تنها راه حل مسائل و بن بست موجود و رسیدن به صلحی پایدار است".
هیلاری کلینتون؛ وزیر سابق امور خارجه در کابینه اوباما 2013-2009، و سناتور سابق مجلس سنای آمریکا از ایالت نیویورک بین سالهای 2009-2001 و همسر بیل کلینتون رییس جمهوری سابق ایالت متحده میباشد. کلینتون را میتوان جزو افرادی دانست که در پرونده هستهای ایران به عنوان وزیر خارجه ایالات متحده و بحث تحریم تهران و تشکیل ائتلافهایی از کشورهای مرتجع منطقه جهت تسلیح و حمایت دیپلماتیک دخیل دانست. در اظهار نظری تامل برانگیز در بنیاد بروکینگز در سپتامبر 2015 که به پرسشی درباره وضعیت برجام و توافق هستهای در صورت پیروزی در انتخابات، وی بر این باور است که بایستی برای حفظ متحدان منطقهای و بینالمللی ایالات متحده به هرکاری دست زد، حتی حمله نظامی و اتخاذ موضع نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران!" در همین زمینه از حمایت مشروط از توافق هستهای در چارچوب برجام سخن میگوید که بایستی منوط به عدم به مخاطره افتادن اسرائیل میباشد." در واقع وی رویکرد خود را در قبال اجرای توافق در مصاحبهای که با ان بی سی انجام میدهد "عدم اعتماد و تایید" بیان میکند. به باور کلینتون برنامه هستهای میتواند بخشی از راهبرد همه جانبه برای مقابله با برنامههای ایران در منطقه، حمایت از متحدان و شرکای منطقهای و تقویت نقش رهبری آمریکا در خاورمیانه بشود. در نتیجه آن بایستی این بار از راهکارهای دیپلماتیک برای رسیدن به اهداف مد نظر استفاده کرد و به دیپلماسی برای موفقیت فرصت داد.
مارتین اومالی، کاندیدای کاتولیک و فرماندار سابق ایالت مریلند آمریکا دیگر نامزد انتخاباتی از حزب دموکراتیک است. مارتین توافق هستهای ایران را گامی رو به جلو برای رسیدن به صلح به جای اعلان جنگ میداند. "وی بر این باور است که بایستی دو طرف بر آنچه که تعهد دادهاند ثابت قدم بوده و بتوانند مسیری جایگزین برای حل مسائل را به جهانیان نشان دهند. البته در ماه مارچ 2015، در اظهار نظری عجیب در برنامه خبری ای بی سی برنامه هستهای ایران را با خشونت و افراط گرایی در منطقه برابر میداند و بر این باور است که اینها در یک راستا حرکت کرده و از هم تغذیه میکنند! لکن به طور کلی با توافق هستهای موافق بوده و تاکنون از آن حمایت کرده است.
برنی سندرز، کاندیدای کهنه کار ایالات متحده سابقه عضویتی طولانی مدت در مجلس نمایندگان از سال 2007-1991 و همچنین مجلس سنای آمریکا از سال 2007 تاکنون بوده است. او از کسانی است که قویا از توافق هستهای حمایت کرده است و آن را پیروزی دیپلماسی بر قدرت نمایی دانسته است که با تسری به سایر مشکلات ایالات متحده در خاورمیانه میتواند راهی برای حل مسایل در چارچوبه دیپلماتیک در آینده باشد.
نگاهی کلی به مواضع دموکراتها نشان دهنده تایید توافق هستهای در چارچوب برجام و پشتیبانی از این توافق است. در واقع حمایت از دیپلماسی به جای رویکرد نظامی اولویت اصلی دموکراتها در سیاست خارجی است. این در حالی است که هیچ کدام از این کاندیداها در تقبیح تحریمها و غیر انسانی بودن آن موضعی نگرفته است ابزاری که تنها در عراق به طور مستقیم و غیرمستقیم بیش از پانصد هزار نفر را در به کام مرگ فرستاد. با وجود تاکید بر دیپلماسی و اولیت بخشی به آن بایستی در نظر داشت که این اولویتها هم در زمانهایی خاص و با تغییر متغییرهای موجود در صحنه میتواند دستخوش تغییر گردد و کفه نظامی ترازو را سنگین تر کند میتواند دموکراتها را به جمهوری خواهان و گرایشی که جنگ را ادامه دیپلماسی از مسیری دیگر میدانند نزدیک و همسو کند.