«پوتين هاي روي زمين» در سوريه » عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان به
قلم اميرحسين يزدان پناه است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
با گذشت ۴ هفته از آغاز حملات هوايي روسيه به تروريست ها در برخي مناطق سوريه شواهد و گزارش هاي ميداني از مناطق درگيري نشان مي دهد که جنگنده هاي روسي در حدود ۱۰ شهر و منطقه سوريه مشغول بمباران مواضع تکفيري ها هستند. اين بمباران ها با آغاز عمليات زميني در شمال سوريه از حدود ۲ هفته قبل همراه شده و اکنون خبرها حکايت از پيشروي در مناطق مختلف اطراف حلب و ادلب دارد؛ هر چند نبردها واقعاً سنگين و نفس گير است و در مقابل متحدان تروريست نيز حمايت هاي لجستيکي و سياسي خود از تروريست ها را گسترش داده اند و همين باعث شده تا در برخي جبهه ها تروريست ها کار را بر رزمندگان مقاومت سخت کنند.
در اين ميان سوالي که اين روزها مطرح مي شود درباره حضور روسيه در اين تحولات است؛ برخي تحليل گران ورود مسکو به تحولات ميداني سوريه را چندان قابل اعتماد نمي دانند و معتقدند که پوتين به دنبال منافع روسيه است و هر گاه اين منافع را بتواند در مقابل اعراب و نيز غربي ها تأمين کند، پايش را از معرکه بيرون خواهد کشيد. به خصوص اين نوع تفسيرها پس از مذاکره تلفني پوتين و ملک سلمان و نيز برخي گزارش ها از مذاکرات ارتش آزاد با مقامات روس، کمي وزن بيشتري گرفت. درباره اين موضوع و اين که واقعاً در سوريه چه مي گذرد و پوتين براي چه عملاً وارد معرکه شده است بايد به برخي ملاحظات توجه کرد:
الف - طي سال هاي گذشته به خصوص از زماني که ليبي به اشغال غرب درآمد، سوريه بهم ريخت، عراق دچار بحران شد و اوکراين نيز که ديوار به ديوار روسيه است، از زمين مسکو بيرون رفت، روسيه عملاً در حال حذف شدن از تحولات جهان است و اين کشور دارد زمين ها را يکي پس از ديگري به بازيگران ديگر مي دهد. به خصوص اگر سوريه از دست برود، مسکو عملاً جاي پايي در منطقه نخواهد داشت. از اين رو ناچار از ورود به تحولات ميداني است تا اولاً براي مذاکرات سياسي پيش رو دستش را پر کند و دوم اين که اگر قرار به حل بحران سوريه باشد روسيه نيز احتمالاً مي خواهد نقش عمده اي در تعيين شرايط داشته باشد.در اين ميان البته دولتمردان کرملين با دارا بودن حدود 20 ميليون نفر مسلمان و البته وجود زمينه هاي اين گرايشات به ويژه در منطقه چچن خطر گسترش تفکرات تکفيري در قلمرو روسيه را نيز از نظر دور نداشته اند چرا که روسيه به خوبي از خطرات اين مسئله آگاه است.
ب - روابط ايران و روسيه به نظر مي رسد که نزديک تر و راهبردي تر از گذشته شده است. به خصوص با تعداد زياد ديدارهاي مقامات ارشد ۲ کشور با يکديگر و نيز سفر سال گذشته دکتر ولايتي به مسکو به عنوان فرستاده ويژه ايران که گفته شده همراه با مذاکرات بسيار مهم و راهبردي بين ۲ طرف بوده است و نيز همکاري نزديکي که تهران و مسکو در سال ۲۰۱۳ براي جلوگيري از اقدام نظامي آمريکا در سوريه داشتند و نيز شواهد ديگر نشان مي دهد که ۲ طرف مصمم هستند در حوزه هاي مختلف منطقه اي و ديپلماتيک روابط را توسعه دهند. روسيه به ويژه شخص پوتين تجربه تلخ اعتماد به آمريکا در دوران جورج بوش و نيز دولت اول باراک اوباما را همراه خود دارد و هنوز بيهودگي اعتماد به آمريکا را در آن برهه ها فراموش نکرده است. چه اين که شايد به همين دليل پوتين هفته گذشته صراحتاً گفت که در موضوع هسته اي ايران «ما فريب آمريکا را خورديم». از سوي ديگر ايران يک کشور صاحب نفوذ و قدرت در منطقه غرب آسيا و خليج فارس و ملت هاي مسلمان است و روسيه نيز عضو دائم شوراي امنيت، داراي حق وتو بوده و همگرايي ۲ کشور در امور مختلف به خصوص آن جا که منافع مشترک باشد، مي تواند، علاوه بر دستيابي به اهداف مشترک، براي تهران و مسکو توليد نفوذ و قدرت جديد نيز داشته باشد.
ج - با اين حال به نظر نگارنده آن چه اين روزها در سوريه مي گذرد را بايد از منظري ديگر نگريست و آن توجه به وزن «تحولات زميني» در سوريه است. نظاميان با اصطلاح «Boots on the ground» بيشتر آشنايند. معناي تحت اللفظي اين اصطلاح مي شود «پوتين ها روي زمين» اما معناي اصطلاحي آن تبيين کننده اين واقعيت است که کسي که پايش روي زمين باشد مي تواند ادعاي مالکيت کند و قدرت تصميم گيري داشته باشد. به آمريکا نگاه کنيد؛ چندين سال فرو ريختن بمب هاي چند تني در عراق چه عايدش کرد؟ آيا جز اين است که در عراق نفوذ معنوي و قدرت تعيين کننده ايران اکنون بيش از هر کشور ديگري است؟ اين واقعيت نشان مي دهد که آن چه معادلات اصلي را در نهايت به سرانجام مطلوب مي رساند، جايي است که رزمندگان روي زمين حضور خود را تثبيت مي کنند. به همين دليل به نظر مي رسد در کنار توجه جدي به عمق بخشيدن به اتحاد راهبردي با روسيه بايد حمايت همه جانبه از تحولات زميني سوريه گسترده تر و کاربردي تر دنبال شود. آن چه مي تواند دست برتر در مذاکرات سياسي باشد، نه بخش نامه و طرح و تفاهم و... بلکه اتفاقات روي زمين است. فراموش نکنيم که اگر ما رآکتور آب سنگين اراک را نداشتيم، اگر ۲۰ هزار سانتريفيوژ نصب شده را نداشتيم و... هرگز در مذاکرات هسته اي کسي اين ها را به ما نمي داد.
امروز اگر صنعت هسته اي ايران تثبيت شده به دليل داشته هاي ميداني ماست و اگر در سوريه نيز قرار است اتفاقي بيفتد، از ميدان هاي نبرد سرمنشاء خواهد گرفت.اکنون به نظر مي رسد بعد از چند هفته از ورود هوايي روسيه به جنگ سوريه و گسترش عمليات زميني ارتش سوريه و حضور پررنگ تر مستشاران ايراني در اين عمليات عرصه ديپلماتيک نيز تحولات جديدي را تجربه مي کند . پس از نشست هفته قبل لاوروف وزير خارجه روسيه با همتايان آمريکايي ، ترک و عربستاني خود در وين ، آسوشيتدپرس از دعوت رسمي از ايران براي حضور در نشست فردا پنج شنبه وين درباره سوريه خبر داده است. بنا بر اعلام آسوشيتدپرس دعوت نامه مذکور را روسيه تحويل ايران داده، اما تهران هنوز به آن پاسخ نداده است. نبرد در جبهه هاي سوريه و مصاف ديپلمات ها در پشت ميز ها لحظات سرنوشت سازي را سپري مي کند .