به گزارش مشرق، نیروهاى امنیتى رژیم آل سعود، در پى سخنرانى آتشین شیخ «نمر النمر» در نماز جمعه «العوامیه» عربستان، وى را ترور کرده و با مجروح کردن او، پیکر نیمه جانش را به مکان نامعلومى منتقل کردند؛ اقدامى که به شعله ور شدن آتش قیام مردم انقلابى «الشرقیة» و شهادت و جراحت بسیارى از آنان انجامید و به بحرین نیز کشیده شد. دادگاه عربستان براى او که مدت هاست در بند است، حکم اعدام صادر کرد.
شیخ «نمر باقر النمر» روحانى شیعى برجسته عربستانى، در سال 1379 هجرى قمرى مصادف با 1968 میلادى، در شهر «العوامیه» در استان القطیف در شرق عربستان در خانواده اى اهل علم و دین، به دنیا آمد که از آن علمایى چون «آیت الله شیخ محمد بن ناصر آل نمر» (قدس سره) و خطباى حسینى چون جدش حاج «على بن ناصر آل نمر» سر برآورده بودند.
شیخ نمر پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم(عج)، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب(ع) براى ادامه تحصیلات حوزوى و علوم دینى نزد اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت. به این ترتیب به درجات بسیار بالایى دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینى و مذهبى را پیدا کرد. وى اکنون ازجمله معروف ترین و شایسته ترین مدرسان علوم مذهبى و دینى در حوزه هاى علمیه به شمار مى آید. پس از بازگشت به عربستان، مرکز مذهبى «الإمام القائم(عج)» را نیز در العوامیه تأسیس کرد که در واقع سنگ بناى «مرکز اسلامى» در سال 1422 هجرى قمرى مصادف با 2011 میلادى بود.
او آگاه نسبت به حوادث جارى پیرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه بود و همین موجب شده تا داراى دید تحلیلى دقیقى از جریان امور در عرصه هاى اجتماعى و سیاسى باشد که یکى از دلایل آن بنا به گفته وى ، ارتباط عمیق وى با قرآن و اهل بیت علیهم السلام است که همواره روشنگر راه وى در زندگى بوده اند.
رژیم عربستان سعودى در حالى شیخ نمر باقر النمر را در سال 2012 بازداشت کرد که پیش از این نیز دو بار و طى سال هاى 2006 و 2008 میلادى، شیخ را بازداشت کرده بود. نخستین بازداشت اوبه مى 2006 میلادى بازمى گردد، هنگامى که او به محض بازگشت از سفر کوتاه مدتش به بحرین و بازگشت به عربستان، به دلیل مشارکت در همایش بین المللى قرآن کریم از سوى نیروهاى امنیتى رژیم سعودى بازداشت شد. اتهام این بود که در این همایش، در عریضه اى، از رژیم سعودى خواسته بود به «قبرستان بقیع» رسیدگى کرده، مذهب «تشیع» را به رسمیت شناخته و شیوه هاى آموزشى و درسى کنونى حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند؛ همین. اما بازداشت مجدد به خاطر درخواست از شیعیان مناطق شرقى عربستان براى آماده شدن به منظور دفاع از خود و جامعه خویش بود که رژیم ادعا مى کرد، این سخنان به معنى تحریک شیعیان عربستانى براى جدایى از حکومت مرکزى بود. یک بار دیگر در مارس 2009 میلادى در معرض بازداشت قرار گرفت.
همواره در خطابه هایش رژیم سعودى را به اعمال سیاست هاى تبعیض آمیز طایفه اى سازمان یافته و منظم به ویژه در مناطق شرقى عربستان و به خصوص در دو منطقه «الاحساء» و «القطیف» متهم مى کرد که حدود یک قرن است، بر این مناطق حاکمیت دارد.
وى همواره و بارها تأکید داشته که از گفتن کلام حق، بیم و واهمه اى ندارد حتى اگر در این راه بازداشت شده، وارد زندان شود و تحت شدیدترین شکنجه ها و آزارها و اذیت ها تا سرحد شهادت قرار گیرد.
وى بارها در این ارتباط تأکید کرده است که در خط اول رویارویى با ظلم و جور رژیم سعودى قرار مى گیرد چون اعتقاد دارد بدون مبارزه و تلاش نمى توان به حقوق مورد نظر خود دست یافت و عدالتى در کشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نمى توانند آزاد زندگى کنند. هم چنین از مطبوعات و رسانه هاى سعودى به دلیل وابستگى و تبعیت آن ها از رژیم سعودى و تبدیل شدن آن ها به بوق تبلیغاتى آل سعود به شدت انتقاد مى کند. وى تصریح مى کند که مفتى هاى وهابى، ساخته و پرداخته آل سعود هستند.
این روحانى عربستانى را باید ازجمله دشمنان سرسخت «نایف بن عبدالعزیز» ولیعهد سابق رژیم سعودى برشمرد. وى در یکى از خطابه هایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان به طور اعم و شیعیان به طور اخص، طاغوت و ستمگر خواند.
* چالشهای عربستان و تصمیمی سراسیمه
اتهام همسویى کامل ریاض با سیاست هاى منطقه اى غرب و رژیم صهیونیستى، شکست هاى پى درپى سیاست هاى منطقه اى آل سعود که از نفوذ این کشور و نقش آفرینى آن در منطقه به شدت کاسته و جامعه عربستان را به شدت سرخورده کرده است. ازجمله این شکست ها که از زمان وقوع بیدارى اسلامى در کشورهاى عربى به سال 2011 م آغاز شده و همچنان ادامه دارد، کاهش نفوذ عربستان در عراق با شکست هم پیمانان این کشور در انتخابات، شکست در پروژه براندازى نظام سوریه و اخیراً نیز شکست سیاست هاى ریاض در یمن با سیطره جنبش هاى مردمى و مخالف سیات هاى عربستان بر دولت صنعا. این شکست آخرى شاید براى آل سعود دردآورتر از هر شکست دیگرى باشد چه این که جریانى قدرت در یمن را به دست گرفته اند که به شدت مخالف سیاست هاى تحقیرآمیز سه دهه اخیر ریاض بوده و نه تنها هرگونه همسویى با این سیاست ها را برنمى تابند که مسبب همه بدبختى هاى چند دهه اخیر ملت یمن را نزدیکى صنعا و ریاض مى دانند. از همین روست که سعودى ها در تصمیمى سراسیمه حکم اعدام آیت الله شیخ نمر النمر را که همواره از مداخله ریاض در امور یمن انتقاد بلکه مخالفت مى کرد، صادر نمود تا مانع از هرگونه فعل و انفعالات مشابه یمن در درون عربستان شود. امرى که مخالفت هاى محلى، منطقه اى و بین المللى را علیه این تصمیم سعودى ها به دنبال داشت و بسیارى، اجراى احتمالى این تصمیم احساسى دربار سعودى را با فروپاشى حکومت 82 ساله آل سعود برابر دانستند.
سعودى ها تاکنون براى عبور از این چالش ها چه در سطح داخل و چه در سطح منطقه از همه ابزارها از تهدید و بگیر و ببند و سرکوب گرفته تا تشویق و تطمیع سود برده لیکن همچنان خود را در آستانه سقوط مى بیند. از سوى دیگر رقابت بر سر قدرت در درون هیأت حاکمه آل سعود میان نسل هاى قدیمى و جدید و میان شاهزادگان حلقه اول و دوم دربار بر نگرانى ها در کنار ابهام در وضعیت جسمانى شاه سعودى افزوده و آینده اى بى ثبات را براى آینده سیاسى این کشور به دست مى دهد. آینده اى که تداعى کننده نگرانى مشابه ملک فیصل شاه اسبق سعودى در دهه 70 قرن بیستم است. ظاهرا روزى ملک فیصل بن عبدالعزیز بن سعود شاه وقت عربستان گروهى از بلندپایگان خانواده سلطنتى را احضار و با آنان در مورد نگرانى هایش صحبت کرد. پادشاه در آن جلسه خطاب به نزدیکان و معتمدانش گفت: «در این کشور طى یک نسل کادیلاک جاى شتر را گرفت و از این مى ترسم که نسل بعدى بار دیگر سوار شتر شود». اشاره او به خطاهاى سیاسى و اقتصادى دربار سعودى بود که مردم عربستان را بسان سایر کشورهاى خودکامه و دیکتاتور منطقه و جهان روبه روى مردمش قرار مى داد و به نظر مى رسد ال سعود به این شرایط نزدیک و نزدیک تر از هرزمان دیگرى شده است.
* سازمان عفو ملل: مخالف حکم اعدام هستیم
در همین زمینه سازمان عفو بین الملل هم با انتقاد از روند دادگاه جنایى عربستان تأکید کرد که حکم صادر شده تکان دهنده است و خواستار الغاى این حکم شد.
هم چنین در سطح منطقه مطرح است بدون تردید احساسات مسلمانان را خدشه دار مى کند و واکنش جهانى در پى خواهد داشت.
فواد ابراهیم معارض عربستانى هم در این زمینه گفته: حکم صادر شده براى آیت الله نمر باقر النمر یک حکم سیاسى بود نه حکمى قضایى، این حکم را دستگاه قضایى صادر نکرد بلکه وزارت کشور سعودى صادر کرده است. دادگاه آیت الله النمر فاقد شفافیت بود و غیرعلنى برگزار شده، این دادگاه به هیچ وجه عادلانه نبوده و فقط دادستان اتهاماتى را به ایشان وارد کرده و تصریح کرد که در این کشور (عربستان) دستگاه قضایى نیست و اتاق هاى امنیتى حکم را صادر مى کنند.
تاکنون کشورها و گروه ها و شخصیت هاى مختلف مخالفت خود را با این حکم دادگاه جنایى ریاض که آن را سیاسى خوانده اند، اعلام کرده که مقامات عربستان بالاخره توانستند مسأله سیاسى را در یک قالب قضایى و حقوقى، علیه یک رهبر دینى، مذهبى جلوه دهند.
* تغییرات امنیتى در سطوح مدیریتى براى مقابله با بحران
به تدریج و پس از گذشت بیش از یک سال از تحولات در بحرین و ناکامى رژیم سعودى در سرکوب معترضان بحرینى، آل سعود مجبور به تغییراتى در دستگاه هاى داخلى خود براى تجدید نظر در اوضاع جارى در کشور شده و بندر بن سلطان ریاست سرویس اطلاعات این کشور را بر عهده گرفت تا از سرایت انقلاب بحرین به عربستان جلوگیرى کند.
منطقه شرق عربستان که عمدتاً شیعه نشین است را مى توان کانون اعتراضات علیه حکومت آل سعود خواند که به رهبرى شیخ نمر النمر به پا خواسته و خواهان بازیابى حقوق پایمال شده خود است.
مقامات امنیتى سعودى بر این باور بودند که با بازداشت شیخ نمر و در نتیجه فقدان رهبرى در بین انقلابیون، آن ها به سرعت پراکنده و خاموش خواهند شد؛ اما این گونه نشد و دامنه اعتراضات گسترده شد به گونه اى که ریاض و جده را نیز تحت تأثیر قرار داده و در اعتراض هاى مردمى ریاض و جده که مقابل وزارت کشور سعودى برگزار شد، بیش از 6 هزار شهروند عربستانى بازداشت شدند تا شاید با موج بازداشت ها بتوانند در مقابل این حرکت انقلابى که حالا کل عربستان را درنوردیده است، بایستند.
* بزرگترین اشتباه رژیم سعودى در مقابل انقلابیون
بازداشت شیخ نمر که به گفته مقامات وزارت کشور عربستان به دلیل فتنه انگیزى وى در کشور صورت گرفته را شاید بتوان بزرگترین اشتباه رژیم سعودى نامید چراکه پس از آن دامنه اعتراضات به صورت تصاعدى افزایش یافت.
حتى منابع دیپلماتیک غربى در بروکسل نیز تأکید دارند که اقدام دولت سعودى در بازداشت شیخ «نمر النمر» از روحانیان برجسته شیعى شرق عربستان و از بزرگترین مخالفان رژیم حاکم، یک اقدام امنیتى و سیاسى بسیار خطرناک براى ثبات شرق این کشور که آتش زیر خاکستر است، به شمار مى آید. منطقه شرقى عربستان داراى چاه هاى نفت زیادى است و روزانه چند میلیون بشکه نفت از آن استخراج مى شود که هرگونه بى ثباتى در آن، ضربات سنگینى را متوجه رژیم آل سعود خواهد کرد. بلافاصله پس از بازداشت شیخ نمر شمار زیادى از مردم عربستان در شهر العوامیه تظاهرات کردند و نیروهاى امنیتى براى سرکوب آن ها از گلوله هاى جنگى استفاده کردند.
نیروهاى امنیتى عربستان تظاهراتى را که در منطقه الشرقیه روى مى دهد را نوعى «تروریسم جدید» توصیف و اعلام کرده اند که با آن مقابله خواهند کرد.
* تاکتیک رسانه اى آل سعود علیه انقلابیون
رژیم سعودى به موازات این تحرکات در عرصه میدانى، در عرصه رسانه اى نیز فعالیت خود را شدت بخشید به گونه اى که تلاش مى کند بر اخبار اعتراضى در مرکز و سایر نقاط عربستان سرپوش بگذارد و نگاه ها را تنها به منطقه الشرقیه و اعتراض هاى شیعیان این کشور متوجه کند. اما این حربه نیز کارساز نیفتاده و مردم بر دامنه و شدت اعتراضات خود افزوده اند که شمار شهداى روزافزون انقلاب عربستان موید این مطلب است.
از سوى دیگر خانواده هاى بازداشت شدگان سیاسى با برگزارى تجمع اعتراض آمیز مقابل مسجد «الراجحى»، از بزرگترین مساجد «ریاض»، آزادى همه زندانیان را خواستار شده اند.
گسترش دامنه اعتراضات به سرتاسر عربستان به همراه اعلام گروه هاى مبارز مبنى بر آغاز مبارزه مسلحانه با حکومت سعودى، رژیم را وارد مرحله جدى چالش کرده است که اگر این مبارزات آغاز شود به طور قطع باید شاهد درگیرى هاى خونین شهرى بین مخالفان که تعداد آن ها بسیار زیاد است با مقامات امنیتى باشیم که این موضوع علاوه بر خسارت هاى فراوان ازجمله تحت تأثیر قرار دادن صادرات نفت این کشور، پایه هاى نظام سعودى را متزلزل خواهد کرد که این موضوع براى غرب نیز نگرانى بسیارى آفریده است.
* تحرکات دیپلماتیک سعودى براى مقابله با انقلاب این کشور
بیدارى اسلامى رفته رفته عربستان را نیز درخواهد نوردید و این موضوع را مى توان از هم اکنون در تحرکات مقامات سعودى که با خرید تسلیحات نظامى پیشرفته غربى، تغییرات مدیریتى در سطوح امنیتى و نیز سرکوب برخى معترضان و تطمیع برخى دیگر براى مدیریت بحران کنونى مشاهده کرد. باید دید بحران گسترش یافته در عربستان مانند تحولات لیبى پیش خواهد رفت یا بحرین؛ یعنى جنگ داخلى یا سرکوب معترضان.
حزب الله لبنان با صدور اطلاعیه اى دستگیرى شیخ نمر النمر توسط دولت ریاض را به شدت محکوم کرده و خواستار آزادى فورى وى شد.
حزب الله هم چنین سرکوب انقلابیون توسط نیروهاى امنیتى عربستان در شهرهاى عوامیه و قطیف را که منجر به کشته و زخمى شدن عده اى شد را محکوم کرد. علاالدین بروجردى به حکم اعدام «شیخ نمر النمر» واکنش نشان داد و گفت: عربستان با این تصمیم، بحران یمن را به منطقه شرقیه منتقل خواهد کرد.
رئیس کمیسیون امنیت ملى و سیاست خارجى مجلس تصریح کرد: با توجه به جایگاه علما در جهان تشیع و محبوبیت آن ها در میان مردم و حساسیت مردم نسبت به سرنوشت آن ها اتخاذ چنین تصمیمى توسط عربستان، منطقه شرقیه با یک بحران جدى امنیتى و عکس العمل مواجه خواهد شد.
منطقه شرقیه عربستان بزرگترین استان عربستان صعودى هم مرز با یمن است که شیعیان عربستان در این منطقه سکونت دارند.
شیخ «نمر باقر النمر» روحانى شیعى برجسته عربستانى، در سال 1379 هجرى قمرى مصادف با 1968 میلادى، در شهر «العوامیه» در استان القطیف در شرق عربستان در خانواده اى اهل علم و دین، به دنیا آمد که از آن علمایى چون «آیت الله شیخ محمد بن ناصر آل نمر» (قدس سره) و خطباى حسینى چون جدش حاج «على بن ناصر آل نمر» سر برآورده بودند.
شیخ نمر پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم(عج)، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب(ع) براى ادامه تحصیلات حوزوى و علوم دینى نزد اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت. به این ترتیب به درجات بسیار بالایى دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینى و مذهبى را پیدا کرد. وى اکنون ازجمله معروف ترین و شایسته ترین مدرسان علوم مذهبى و دینى در حوزه هاى علمیه به شمار مى آید. پس از بازگشت به عربستان، مرکز مذهبى «الإمام القائم(عج)» را نیز در العوامیه تأسیس کرد که در واقع سنگ بناى «مرکز اسلامى» در سال 1422 هجرى قمرى مصادف با 2011 میلادى بود.
او آگاه نسبت به حوادث جارى پیرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه بود و همین موجب شده تا داراى دید تحلیلى دقیقى از جریان امور در عرصه هاى اجتماعى و سیاسى باشد که یکى از دلایل آن بنا به گفته وى ، ارتباط عمیق وى با قرآن و اهل بیت علیهم السلام است که همواره روشنگر راه وى در زندگى بوده اند.
رژیم عربستان سعودى در حالى شیخ نمر باقر النمر را در سال 2012 بازداشت کرد که پیش از این نیز دو بار و طى سال هاى 2006 و 2008 میلادى، شیخ را بازداشت کرده بود. نخستین بازداشت اوبه مى 2006 میلادى بازمى گردد، هنگامى که او به محض بازگشت از سفر کوتاه مدتش به بحرین و بازگشت به عربستان، به دلیل مشارکت در همایش بین المللى قرآن کریم از سوى نیروهاى امنیتى رژیم سعودى بازداشت شد. اتهام این بود که در این همایش، در عریضه اى، از رژیم سعودى خواسته بود به «قبرستان بقیع» رسیدگى کرده، مذهب «تشیع» را به رسمیت شناخته و شیوه هاى آموزشى و درسى کنونى حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند؛ همین. اما بازداشت مجدد به خاطر درخواست از شیعیان مناطق شرقى عربستان براى آماده شدن به منظور دفاع از خود و جامعه خویش بود که رژیم ادعا مى کرد، این سخنان به معنى تحریک شیعیان عربستانى براى جدایى از حکومت مرکزى بود. یک بار دیگر در مارس 2009 میلادى در معرض بازداشت قرار گرفت.
همواره در خطابه هایش رژیم سعودى را به اعمال سیاست هاى تبعیض آمیز طایفه اى سازمان یافته و منظم به ویژه در مناطق شرقى عربستان و به خصوص در دو منطقه «الاحساء» و «القطیف» متهم مى کرد که حدود یک قرن است، بر این مناطق حاکمیت دارد.
وى همواره و بارها تأکید داشته که از گفتن کلام حق، بیم و واهمه اى ندارد حتى اگر در این راه بازداشت شده، وارد زندان شود و تحت شدیدترین شکنجه ها و آزارها و اذیت ها تا سرحد شهادت قرار گیرد.
وى بارها در این ارتباط تأکید کرده است که در خط اول رویارویى با ظلم و جور رژیم سعودى قرار مى گیرد چون اعتقاد دارد بدون مبارزه و تلاش نمى توان به حقوق مورد نظر خود دست یافت و عدالتى در کشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نمى توانند آزاد زندگى کنند. هم چنین از مطبوعات و رسانه هاى سعودى به دلیل وابستگى و تبعیت آن ها از رژیم سعودى و تبدیل شدن آن ها به بوق تبلیغاتى آل سعود به شدت انتقاد مى کند. وى تصریح مى کند که مفتى هاى وهابى، ساخته و پرداخته آل سعود هستند.
این روحانى عربستانى را باید ازجمله دشمنان سرسخت «نایف بن عبدالعزیز» ولیعهد سابق رژیم سعودى برشمرد. وى در یکى از خطابه هایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان به طور اعم و شیعیان به طور اخص، طاغوت و ستمگر خواند.
* چالشهای عربستان و تصمیمی سراسیمه
اتهام همسویى کامل ریاض با سیاست هاى منطقه اى غرب و رژیم صهیونیستى، شکست هاى پى درپى سیاست هاى منطقه اى آل سعود که از نفوذ این کشور و نقش آفرینى آن در منطقه به شدت کاسته و جامعه عربستان را به شدت سرخورده کرده است. ازجمله این شکست ها که از زمان وقوع بیدارى اسلامى در کشورهاى عربى به سال 2011 م آغاز شده و همچنان ادامه دارد، کاهش نفوذ عربستان در عراق با شکست هم پیمانان این کشور در انتخابات، شکست در پروژه براندازى نظام سوریه و اخیراً نیز شکست سیاست هاى ریاض در یمن با سیطره جنبش هاى مردمى و مخالف سیات هاى عربستان بر دولت صنعا. این شکست آخرى شاید براى آل سعود دردآورتر از هر شکست دیگرى باشد چه این که جریانى قدرت در یمن را به دست گرفته اند که به شدت مخالف سیاست هاى تحقیرآمیز سه دهه اخیر ریاض بوده و نه تنها هرگونه همسویى با این سیاست ها را برنمى تابند که مسبب همه بدبختى هاى چند دهه اخیر ملت یمن را نزدیکى صنعا و ریاض مى دانند. از همین روست که سعودى ها در تصمیمى سراسیمه حکم اعدام آیت الله شیخ نمر النمر را که همواره از مداخله ریاض در امور یمن انتقاد بلکه مخالفت مى کرد، صادر نمود تا مانع از هرگونه فعل و انفعالات مشابه یمن در درون عربستان شود. امرى که مخالفت هاى محلى، منطقه اى و بین المللى را علیه این تصمیم سعودى ها به دنبال داشت و بسیارى، اجراى احتمالى این تصمیم احساسى دربار سعودى را با فروپاشى حکومت 82 ساله آل سعود برابر دانستند.
سعودى ها تاکنون براى عبور از این چالش ها چه در سطح داخل و چه در سطح منطقه از همه ابزارها از تهدید و بگیر و ببند و سرکوب گرفته تا تشویق و تطمیع سود برده لیکن همچنان خود را در آستانه سقوط مى بیند. از سوى دیگر رقابت بر سر قدرت در درون هیأت حاکمه آل سعود میان نسل هاى قدیمى و جدید و میان شاهزادگان حلقه اول و دوم دربار بر نگرانى ها در کنار ابهام در وضعیت جسمانى شاه سعودى افزوده و آینده اى بى ثبات را براى آینده سیاسى این کشور به دست مى دهد. آینده اى که تداعى کننده نگرانى مشابه ملک فیصل شاه اسبق سعودى در دهه 70 قرن بیستم است. ظاهرا روزى ملک فیصل بن عبدالعزیز بن سعود شاه وقت عربستان گروهى از بلندپایگان خانواده سلطنتى را احضار و با آنان در مورد نگرانى هایش صحبت کرد. پادشاه در آن جلسه خطاب به نزدیکان و معتمدانش گفت: «در این کشور طى یک نسل کادیلاک جاى شتر را گرفت و از این مى ترسم که نسل بعدى بار دیگر سوار شتر شود». اشاره او به خطاهاى سیاسى و اقتصادى دربار سعودى بود که مردم عربستان را بسان سایر کشورهاى خودکامه و دیکتاتور منطقه و جهان روبه روى مردمش قرار مى داد و به نظر مى رسد ال سعود به این شرایط نزدیک و نزدیک تر از هرزمان دیگرى شده است.
* سازمان عفو ملل: مخالف حکم اعدام هستیم
در همین زمینه سازمان عفو بین الملل هم با انتقاد از روند دادگاه جنایى عربستان تأکید کرد که حکم صادر شده تکان دهنده است و خواستار الغاى این حکم شد.
هم چنین در سطح منطقه مطرح است بدون تردید احساسات مسلمانان را خدشه دار مى کند و واکنش جهانى در پى خواهد داشت.
فواد ابراهیم معارض عربستانى هم در این زمینه گفته: حکم صادر شده براى آیت الله نمر باقر النمر یک حکم سیاسى بود نه حکمى قضایى، این حکم را دستگاه قضایى صادر نکرد بلکه وزارت کشور سعودى صادر کرده است. دادگاه آیت الله النمر فاقد شفافیت بود و غیرعلنى برگزار شده، این دادگاه به هیچ وجه عادلانه نبوده و فقط دادستان اتهاماتى را به ایشان وارد کرده و تصریح کرد که در این کشور (عربستان) دستگاه قضایى نیست و اتاق هاى امنیتى حکم را صادر مى کنند.
تاکنون کشورها و گروه ها و شخصیت هاى مختلف مخالفت خود را با این حکم دادگاه جنایى ریاض که آن را سیاسى خوانده اند، اعلام کرده که مقامات عربستان بالاخره توانستند مسأله سیاسى را در یک قالب قضایى و حقوقى، علیه یک رهبر دینى، مذهبى جلوه دهند.
* تغییرات امنیتى در سطوح مدیریتى براى مقابله با بحران
به تدریج و پس از گذشت بیش از یک سال از تحولات در بحرین و ناکامى رژیم سعودى در سرکوب معترضان بحرینى، آل سعود مجبور به تغییراتى در دستگاه هاى داخلى خود براى تجدید نظر در اوضاع جارى در کشور شده و بندر بن سلطان ریاست سرویس اطلاعات این کشور را بر عهده گرفت تا از سرایت انقلاب بحرین به عربستان جلوگیرى کند.
منطقه شرق عربستان که عمدتاً شیعه نشین است را مى توان کانون اعتراضات علیه حکومت آل سعود خواند که به رهبرى شیخ نمر النمر به پا خواسته و خواهان بازیابى حقوق پایمال شده خود است.
مقامات امنیتى سعودى بر این باور بودند که با بازداشت شیخ نمر و در نتیجه فقدان رهبرى در بین انقلابیون، آن ها به سرعت پراکنده و خاموش خواهند شد؛ اما این گونه نشد و دامنه اعتراضات گسترده شد به گونه اى که ریاض و جده را نیز تحت تأثیر قرار داده و در اعتراض هاى مردمى ریاض و جده که مقابل وزارت کشور سعودى برگزار شد، بیش از 6 هزار شهروند عربستانى بازداشت شدند تا شاید با موج بازداشت ها بتوانند در مقابل این حرکت انقلابى که حالا کل عربستان را درنوردیده است، بایستند.
* بزرگترین اشتباه رژیم سعودى در مقابل انقلابیون
بازداشت شیخ نمر که به گفته مقامات وزارت کشور عربستان به دلیل فتنه انگیزى وى در کشور صورت گرفته را شاید بتوان بزرگترین اشتباه رژیم سعودى نامید چراکه پس از آن دامنه اعتراضات به صورت تصاعدى افزایش یافت.
حتى منابع دیپلماتیک غربى در بروکسل نیز تأکید دارند که اقدام دولت سعودى در بازداشت شیخ «نمر النمر» از روحانیان برجسته شیعى شرق عربستان و از بزرگترین مخالفان رژیم حاکم، یک اقدام امنیتى و سیاسى بسیار خطرناک براى ثبات شرق این کشور که آتش زیر خاکستر است، به شمار مى آید. منطقه شرقى عربستان داراى چاه هاى نفت زیادى است و روزانه چند میلیون بشکه نفت از آن استخراج مى شود که هرگونه بى ثباتى در آن، ضربات سنگینى را متوجه رژیم آل سعود خواهد کرد. بلافاصله پس از بازداشت شیخ نمر شمار زیادى از مردم عربستان در شهر العوامیه تظاهرات کردند و نیروهاى امنیتى براى سرکوب آن ها از گلوله هاى جنگى استفاده کردند.
نیروهاى امنیتى عربستان تظاهراتى را که در منطقه الشرقیه روى مى دهد را نوعى «تروریسم جدید» توصیف و اعلام کرده اند که با آن مقابله خواهند کرد.
* تاکتیک رسانه اى آل سعود علیه انقلابیون
رژیم سعودى به موازات این تحرکات در عرصه میدانى، در عرصه رسانه اى نیز فعالیت خود را شدت بخشید به گونه اى که تلاش مى کند بر اخبار اعتراضى در مرکز و سایر نقاط عربستان سرپوش بگذارد و نگاه ها را تنها به منطقه الشرقیه و اعتراض هاى شیعیان این کشور متوجه کند. اما این حربه نیز کارساز نیفتاده و مردم بر دامنه و شدت اعتراضات خود افزوده اند که شمار شهداى روزافزون انقلاب عربستان موید این مطلب است.
از سوى دیگر خانواده هاى بازداشت شدگان سیاسى با برگزارى تجمع اعتراض آمیز مقابل مسجد «الراجحى»، از بزرگترین مساجد «ریاض»، آزادى همه زندانیان را خواستار شده اند.
گسترش دامنه اعتراضات به سرتاسر عربستان به همراه اعلام گروه هاى مبارز مبنى بر آغاز مبارزه مسلحانه با حکومت سعودى، رژیم را وارد مرحله جدى چالش کرده است که اگر این مبارزات آغاز شود به طور قطع باید شاهد درگیرى هاى خونین شهرى بین مخالفان که تعداد آن ها بسیار زیاد است با مقامات امنیتى باشیم که این موضوع علاوه بر خسارت هاى فراوان ازجمله تحت تأثیر قرار دادن صادرات نفت این کشور، پایه هاى نظام سعودى را متزلزل خواهد کرد که این موضوع براى غرب نیز نگرانى بسیارى آفریده است.
* تحرکات دیپلماتیک سعودى براى مقابله با انقلاب این کشور
بیدارى اسلامى رفته رفته عربستان را نیز درخواهد نوردید و این موضوع را مى توان از هم اکنون در تحرکات مقامات سعودى که با خرید تسلیحات نظامى پیشرفته غربى، تغییرات مدیریتى در سطوح امنیتى و نیز سرکوب برخى معترضان و تطمیع برخى دیگر براى مدیریت بحران کنونى مشاهده کرد. باید دید بحران گسترش یافته در عربستان مانند تحولات لیبى پیش خواهد رفت یا بحرین؛ یعنى جنگ داخلى یا سرکوب معترضان.
حزب الله لبنان با صدور اطلاعیه اى دستگیرى شیخ نمر النمر توسط دولت ریاض را به شدت محکوم کرده و خواستار آزادى فورى وى شد.
حزب الله هم چنین سرکوب انقلابیون توسط نیروهاى امنیتى عربستان در شهرهاى عوامیه و قطیف را که منجر به کشته و زخمى شدن عده اى شد را محکوم کرد. علاالدین بروجردى به حکم اعدام «شیخ نمر النمر» واکنش نشان داد و گفت: عربستان با این تصمیم، بحران یمن را به منطقه شرقیه منتقل خواهد کرد.
رئیس کمیسیون امنیت ملى و سیاست خارجى مجلس تصریح کرد: با توجه به جایگاه علما در جهان تشیع و محبوبیت آن ها در میان مردم و حساسیت مردم نسبت به سرنوشت آن ها اتخاذ چنین تصمیمى توسط عربستان، منطقه شرقیه با یک بحران جدى امنیتى و عکس العمل مواجه خواهد شد.
منطقه شرقیه عربستان بزرگترین استان عربستان صعودى هم مرز با یمن است که شیعیان عربستان در این منطقه سکونت دارند.