به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «علی قنادی» نوشت:
کرملین در سوریه ورود نظامی مستقیم میکند، از دریای خزر اهداف داعش را با دهها موشک هدف قرار میدهد، ازاحتمال ورود نظامی به عراق و افغانستان سخن میگوید و حالا هم آهنگ ورود به یمن کرده است. در همین اثنا، یک هواپیمای مسافربری روس بر فراز صحرای سینا ساقط میشود، امریکاییها به سوریه نیروی ویژه اعزام میکنند، بریتانیا از احتمال حمله هوایی به داعش در سوریه صحبت میکند و فرانسه نیز قصد دارد شارل دوگل، بزرگترین ناو هواپیمابر خود را برای رویارویی با داعش وارد خلیج فارس کند.
همه این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که همین چند روز قبل، فراگیرترین نشست بینالمللی برای حل و فصل بحران سوریه در وین برگزار شد و قرار است دور دوم این نشست نیز ظرف روزهای آتی برگزار شود. رفتارهای بازیگران دخیل بحران سوریه در پشت میز مذاکره یک چیز است و رفتارهای میدانیشان چیزی دیگر. آنها پشت میز مذاکره به همدیگر اطمینان ولی در میدان گسترده رویارویی امنیتی، رفتارهایی کاملاً متفاوت از خود بروز میدهند؛ رفتارهایی که «بیاعتمادی فزاینده» و «پیشبینیناپذیری» دو ویژگی کلیدی آنهاست.
از ورود نظامی به سوریه و شلیک موشکی از خزر تا ورود هواپیمای کمکی به یمن، هیچ کدام از رفتارهای روسها برای طرف غربی قابل پیش بینی نبود. روسها هم پیشبینی نمیکردند هواپیمای مسافربریشان با 224 سرنشین بر فرار سینا ساقط شود؛ حادثهای که حالا دیگر، احتمال تروریستی بودن آن از 99 درصد نیز عبور کرده است. رفتارهای امنیتی که بازیگران خاورمیانه تا همین چند ماه قبل حول آنها توافق داشتند، در حال دگرگون شدن است و رژیم امنیتی جدیدی در حال شکلگیری است؛ رژیمی که باعث شده بازیگران قبلی، رفتارهای جدیدی از خود بروز داده و سعی کنند ترتیبات جدید خاورمیانه را بر اساس همین رفتارها شکل بدهند. همه طرفها تا همین چند روز قبل پذیرفته بودند که به رغم جنگ و درگیری، هواپیماهای غیر نظامی مصون هستند ولی سقوط هواپیمای مسافری روسها بر فراز شرم الشیخ نشان داد که طرفهای درگیر ممکن است در فضای بیاعتمادی، همین قاعده رفتاری ساده را هم زیر پا بگذارند. این بیاعتمادی فزاینده ممکن است به سایر حوزهها نیز کشیده شود و در صورت ادامه این روند بیاعتمادی، حوادثی از این دست و رفتارهایی غیرقابل پیش بینی، شدت و حدت بیشتری پیدا خواهند کرد.همه اینها به خاطر دگرگونی بیسابقه فضای امنیتی خاورمیانه است.
برای اولین بار برای چند ماه متوالی، هیچ ناو هواپیمابر امریکایی در خلیج فارس حضور نخواهد داشت. برای اولین مرتبه بعد از جنگ سرد، روسها در منطقهای فراتر از «خارج نزدیک» شان مداخله نظامی مستقیم کردهاند و ورود نظامی در کشورهای دیگری را هم زمزمه میکنند. امریکاییها در حال بازنگری سطح تعهدات امنیتیشان در خاورمیانه و در اولویت قرار دادن چالشهایشان با چین در منطقه شرق آسیا هستند. طبیعی است که آنها سعی دارند ائتلافی از متحدان اروپایی و عرب خود را در چارچوب ترتیباتی جدید، جایگزین حضور مستقیم خودشان کنند. به خاطر همین است که بریتانیا بعد از چهار دهه قصد دارد در بحرین پایگاه دریایی تأسیس کند و به شکل جدی خود را درگیر تحولات منطقه شرق سوئز نماید و به همین دلیل است که فرانسه از اعزام شارل دوگل به خلیج فارس صحبت میکند. رژیم امنیتی خاورمیانه در حال یک پوست اندازی جدی است؛ پوستاندازیای که جایگزین رژیم بعد از دهه 1990 خواهد شد. در چنین فضایی، نه تنها بازیگران متخاصم به رفتارهای همدیگر اعتماد ندارند بلکه بازیگران شریک و متحد نیز به یکدیگر کم اعتماد هستند. رفتارهای غیر قابل پیشبینی بیش از هر موقع دیگری محتمل است. سیاست خارجی ایران باید در برخورد با دولتهای دوست و متخاصم هوشیاری بیشتری به خرج دهد.
کرملین در سوریه ورود نظامی مستقیم میکند، از دریای خزر اهداف داعش را با دهها موشک هدف قرار میدهد، ازاحتمال ورود نظامی به عراق و افغانستان سخن میگوید و حالا هم آهنگ ورود به یمن کرده است. در همین اثنا، یک هواپیمای مسافربری روس بر فراز صحرای سینا ساقط میشود، امریکاییها به سوریه نیروی ویژه اعزام میکنند، بریتانیا از احتمال حمله هوایی به داعش در سوریه صحبت میکند و فرانسه نیز قصد دارد شارل دوگل، بزرگترین ناو هواپیمابر خود را برای رویارویی با داعش وارد خلیج فارس کند.
همه این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که همین چند روز قبل، فراگیرترین نشست بینالمللی برای حل و فصل بحران سوریه در وین برگزار شد و قرار است دور دوم این نشست نیز ظرف روزهای آتی برگزار شود. رفتارهای بازیگران دخیل بحران سوریه در پشت میز مذاکره یک چیز است و رفتارهای میدانیشان چیزی دیگر. آنها پشت میز مذاکره به همدیگر اطمینان ولی در میدان گسترده رویارویی امنیتی، رفتارهایی کاملاً متفاوت از خود بروز میدهند؛ رفتارهایی که «بیاعتمادی فزاینده» و «پیشبینیناپذیری» دو ویژگی کلیدی آنهاست.
از ورود نظامی به سوریه و شلیک موشکی از خزر تا ورود هواپیمای کمکی به یمن، هیچ کدام از رفتارهای روسها برای طرف غربی قابل پیش بینی نبود. روسها هم پیشبینی نمیکردند هواپیمای مسافربریشان با 224 سرنشین بر فرار سینا ساقط شود؛ حادثهای که حالا دیگر، احتمال تروریستی بودن آن از 99 درصد نیز عبور کرده است. رفتارهای امنیتی که بازیگران خاورمیانه تا همین چند ماه قبل حول آنها توافق داشتند، در حال دگرگون شدن است و رژیم امنیتی جدیدی در حال شکلگیری است؛ رژیمی که باعث شده بازیگران قبلی، رفتارهای جدیدی از خود بروز داده و سعی کنند ترتیبات جدید خاورمیانه را بر اساس همین رفتارها شکل بدهند. همه طرفها تا همین چند روز قبل پذیرفته بودند که به رغم جنگ و درگیری، هواپیماهای غیر نظامی مصون هستند ولی سقوط هواپیمای مسافری روسها بر فراز شرم الشیخ نشان داد که طرفهای درگیر ممکن است در فضای بیاعتمادی، همین قاعده رفتاری ساده را هم زیر پا بگذارند. این بیاعتمادی فزاینده ممکن است به سایر حوزهها نیز کشیده شود و در صورت ادامه این روند بیاعتمادی، حوادثی از این دست و رفتارهایی غیرقابل پیش بینی، شدت و حدت بیشتری پیدا خواهند کرد.همه اینها به خاطر دگرگونی بیسابقه فضای امنیتی خاورمیانه است.
برای اولین بار برای چند ماه متوالی، هیچ ناو هواپیمابر امریکایی در خلیج فارس حضور نخواهد داشت. برای اولین مرتبه بعد از جنگ سرد، روسها در منطقهای فراتر از «خارج نزدیک» شان مداخله نظامی مستقیم کردهاند و ورود نظامی در کشورهای دیگری را هم زمزمه میکنند. امریکاییها در حال بازنگری سطح تعهدات امنیتیشان در خاورمیانه و در اولویت قرار دادن چالشهایشان با چین در منطقه شرق آسیا هستند. طبیعی است که آنها سعی دارند ائتلافی از متحدان اروپایی و عرب خود را در چارچوب ترتیباتی جدید، جایگزین حضور مستقیم خودشان کنند. به خاطر همین است که بریتانیا بعد از چهار دهه قصد دارد در بحرین پایگاه دریایی تأسیس کند و به شکل جدی خود را درگیر تحولات منطقه شرق سوئز نماید و به همین دلیل است که فرانسه از اعزام شارل دوگل به خلیج فارس صحبت میکند. رژیم امنیتی خاورمیانه در حال یک پوست اندازی جدی است؛ پوستاندازیای که جایگزین رژیم بعد از دهه 1990 خواهد شد. در چنین فضایی، نه تنها بازیگران متخاصم به رفتارهای همدیگر اعتماد ندارند بلکه بازیگران شریک و متحد نیز به یکدیگر کم اعتماد هستند. رفتارهای غیر قابل پیشبینی بیش از هر موقع دیگری محتمل است. سیاست خارجی ایران باید در برخورد با دولتهای دوست و متخاصم هوشیاری بیشتری به خرج دهد.