بركت اردوي جهادي
وي میافزايد: «بعد از تهيه چرخ خياطي اولين مشكل من اين بود كه نمي دانستم چه چيزي بدوزم و چگونه آن را به فروش برسانم. تا اينكه سال 89 بعد از برگزاري يك اردوي جهادي توسط دانشجويان بسيجي در منطقه ما، به صورت اتفاقي با بسيج سازندگي آشنا شدم. بچههای بسيجي كه در اردوهاي جهادي شركت میكنند، از كلاه و تي شرتهای متحدالشكل استفاده میكنند. آنها پيشنهاد كردند كه من تيشرتهای مورد نياز گروههای جهادي در استان را به همراه خانمهای روستايي بدوزم. اين پيشنهاد كمك بسيار بزرگي به زنان روستاي ما محسوب میشد. ما ظرف چند ماه، 5 هزار تي شرت براي بسيج سازندگي دوختيم و نزديك 5 ميليون تومان سود بدست آورديم.»
اين توليدكننده موفق، خاطرنشان میكند: «با پول حاصل از فروش لباسها به بسيج سازندگي، تعدادي چرخ خياطي خريديم و كارگاه دوزندگي جمع و جوري در روستا احداث كرديم. چون تازه كار بوديم و نمي توانستيم ريسك توليد لباس و ارائه آن به بازار را تحمل كنيم، سعي كرديم تجربه لباسهای جهادي را تكرار كنيم تا براي فروش تضمين داشته باشيم. در نتيجه سراغ آموزش و پرورش عشايري استان رفتيم و پيشنهاد كرديم زير قيمت بازار لباسهای فرم دانشآموزان عشايري را بدوزيم. آنها هم استقبال كردند و ما 9 هزار لباس فرم دوختيم و بيش از 20 ميليون تومان سود كرديم.»
فاطمه يزداني اضافه میكند: «در عين حال هر وقت فرصت داشتيم در حد توان براي دانشآموزان كم بضاعت از پارچههای اضافي به صورت رايگان لباس فرم میدوختيم و در مدارس توزيع میكرديم. بدون اينكه خودمان بدانيم، همين كار باعث تبليغ توليدي روستايي زرين دوخت در مدارس منطقه میشد و مديران مدارس به دليل قيمت پايين و كيفيت مناسب توليدات ما، سفارشات متعددي ارائه میكردند.»
او با اشاره به ميل روز افزون مردم به پشت ميزنشيني، خاطرنشان میكند: «هميشه دوست داشتم به جايي برسم كه دست چند نفر را بگيرم نه اينكه منتظر باشم تا كسي از من دستگيري كند. در حال حاضر 20 نفر در كارگاه خياطي من مشغول به كار هستند كه بسياري از آنها بیسرپرست يا تحت پوشش كميته امداد هستند و خدا راشكر از درآمد كار خياطيشان راضي هستند. مهمتر از همه اينكه از كار در يك محيط كاملا زنانه و امن لذت میبرند.»
خانم يزداني طي روزهاي آينده قرار است كارگاه جديدش را اين بار در مركز استان -شهركرد- افتتاح كند. او در اين باره میگويد: «حجم سفارشات افزايش يافته و براي پاسخگويي به آنها ناگزير از تاسيس كارگاه جديد در شهركرد هستيم. زماني كه كار را با يك چرخ خياطي معمولي و غير صنعتي در روستا شروع كردم، هيچ وقت تصور نمي كردم 5 سال بعد 150 ميليون تومان سرمايه داشته باشم و براي 20 نفر شغل ايجاد كنم. در حال حاضر حقوق خانمهای خياط را كه میدهم، ماهانه رقمي در حدود 5 تا 6 ميليون تومان برايم باقي میماند.»
او میافزايد: «هميشه از موفقيتهای من به عنوان يك زن روستايي سوال میشود اما هيچ كس از شكستها و زمين خوردنهايم چيزي نميپرسد. امكان ندارد بدون چشيدن طعم شكست به موفقيت رسيد، من بارها ضرر كردم و دوباره كار را از سر گرفتم.»
فاطمه يزداني درباره مهمترین مشكل كارگاههای خياطي در كشور میگويد: «ورود جنس قاچاق از چين و تركيه مهمترین مشكل ماست. نمي دانم چرا هر كاري میكنيم، قيمت تمام شده پوشاك ايراني باز هم بالاتر از محصولات چيني و ترك است. شايد علت آن بالا بودن قيمت پارچه در كشور يا استفاده چينيها از پارچههای بیكيفيت باشد. البته بدونشك ضعف اصلي ما در طراحي پوشاك مشتري پسند است.»
او خاطرنشان میكند: «اقتصاد مقاومتي يعني روي پاي خود ايستادن و مصرف توليد داخلي. متاسفانه خارجيها بازار پوشاك ايران را قبضه كردهاند. اين در حالي است كه اگر توليد پوشاك داخلي مورد حمايت قرار بگيريد، اشتغال بسيار زيادي در اين بخش میتوان ايجاد كرد. در گذشته بيشتر خانمهای ايراني از خياطي سر در میآوردند و خودشان پوشاك مورد نيازشان را تامين میكردند. اما فرهنگ شهرنشيني و پشت ميز نشيني كار را به جايي رساند كه بسياري از خانمها از فراگيري خياطي خجالت میكشند يا حتي اگر خياطي هم بلد باشند، آن را پنهان ميكنند. اين در حالي است كه كار توليدي و داشتن مهارت توليد بايد بزرگترين افتخار محسوب شود كه متاسفانه اين طور نيست.»