گروه بینالملل مشرق- روز شنبه (16 آبان) دقیقاً 530 روز بعد از فوت اولین فرد مبتلا به ابولا در سیرالئون، سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که ویروس ابولا رسماً از این کشور غرب آفریقا رخت بربسته است.
"خداحافظ ابولا" - خوشحالی مردم سیرالئون
از اعلام خبر پایان اپیدمی ابولا در این کشور
سیرالئون بعد از نزدیک به 18 ماه مبارزه با ابولا، تقریباً 4000 مورد مرگ و بیش از 8700 مورد ابتلا به این ویروس، اکنون بیش از 42 روز متوالی است که شاهد مورد جدیدی از ابتلا به ابولا در داخل مرزهای خود نبوده است. ابولا دارای دوره پنهان 21 روزه است و از نظر سازمان بهداشت جهانی، در صورتی که دو دوره پنهان کامل از یک بیماری بگذرد و مورد جدیدی از ابتلا به آن اعلام نشود، گسترش آن اپیدمی متوقف شده است.
انتقال این ویروس دسامبر 2013 در گینه آغاز شد و اعتقاد غالب این است که پسربچهای دو ساله برای اولین بار، این بیماری را از یک خفاش گرفته است. سازمان بهداشت جهانی گسترش اپیدمی ابولا را ماه مارس سال 2014 رسماً اعلام کرد و این ویروس به سرعت وارد کشورهای همسایه گینه از جمله لیبریا و سیرالئون شد. ابولا از آن زمان تا کنون بیش از 28 هزار نفر را در این سه کشور آلوده کرده و جان بیش از 11 هزار نفر را نیز گرفته است.
"محمد لامرنا جالوه" فعال حقوق بشری اهل سیرالئون
"محمد لامرنا جالوه" فعال حقوق بشری اهل سیرالئون در این خصوص به خبرنگار بینالملل مشرق میگوید: "زمانی که ویروس ابولا وارد سیرالئون شد، متأسفانه دولت ما، آمادگی لازم برای مقابله با چنین بحرانی را در کوتاهمدت نداشت. همچنین بسیاری معتقدند که ابولا یک ویروس ساخته دست انسانهاست، بنابراین تشخیص آن کار آسانی نبود. من از شش ماه پیش تا کنون در این زمینه تحقیقات زیادی انجام دادهام. به خانههای مردم رفتم و به جای آنکه از وزیر و رئیسجمهور و مقامات دولتی سؤال کنم که ماجرا چیست، به سراغ مردم عادی رفتم که با این بیماری درگیر هستند. پس از تحقیقات، به این نتیجه رسیدهام که منشأ این ویروس، در آزمایشگاهی در یکی از روستاهای استان شرقی "کالاهون" بوده است. البته آزمایشها روی این ویروس سالها پیش از شیوع اپیدمی شروع شده بود. بعد از مدتی، این ویروس به خارج از آزمایشگاه سرایت میکند و از همان روستا، شیوع ابولا در سیرالئون آغاز میشود. دولت میگوید زنی در گینه به ابولا آلوده شده، سپس به سیرالئون آمده و آنجا فوت کرده، و هنگامی که جسد او را غسل میدادهاند، ویروس به دیگران منتقل شده است. به نظر من این ادعاهای دولت، مزخرف است. ویروس ابولا ساخته انسانها بوده و تعمداً در سیرالئون شیوع داده شده است."
"آندرس نوردستروم" نماینده سازمان بهداشت جهانی در سیرالئون، طی مراسم رسمی جشن پایان اپیدمی ابولا اعلام کرد: "سازمان بهداشت جهانی، دولت سیرالئون و مردم سیرالئون را به خاطر این دستاورد قابلتوجه و پایان دادن به ابولا در کشورشان، میستاید." نوردستروم ضمن تشریح اقداماتی که به پایان اپیدمی ابولا در غرب آفریقا کمک کرد، اشاره داشت که این اپیدمی، بزرگترین اپیدمی ابولا تا کنون بوده است.
سیرالئون در حالی این نقطه عطف در تاریخ خود را با حضور مقامات دولتی از جمله "ارنست کوروما" رئیسجمهور این کشور و مقاماتی از سازمان بهداشت جهانی، جشن گرفت که قرار نیست جز این جشن، مراسم بزرگ دیگری درباره پایان اپیدمی ابولا در سیرالئون برگزار شود، چرا که به گفته "تونس یحیی" سخنگوی مرکز ملی مقابله با ابولا در سیرالئون، این کشور هنوز بر اثر بحران ابولا، وضعیتی وخیم دارد.
گفته میشود در اولین مورد، ویروس ابولا از یک خفاش
به پسربچهای دو ساله منتقل شده است
"جالوه" در ادامه به خبرنگار بینالملل مشرق توضیح میدهد: "تفاوت این ویروس ابولا با ویروس قبلی که در سایر نقاط آفریقا شایع شد، این است که ابولای جدید، 21 روز طول میکشد تا اولین نشانههای خود را بروز دهد و بعد، به فاصله یک یا دو روز، فرد میمیرد. همین تفاوت با ابولای طبیعی، نشان میدهد ابولای جدید توسط افراد متخصصی ساخته شده است که میخواستهاند بیماریشان تا حدود یک ماه، پنهان بماند و در بدن فرد پیشرفت کند. این در حالی است که ابولای طبیعی به محض ورود به بدن شخص، نشانههای بارز خود را نشان میدهد، از جمله خونریزی از نقاطی مانند گوش، بینی و دهان."
یحیی توضیح میدهد: "ابولا، هویت ما را به عنوان شهروندان سیرالئونی تغییر داد؛ شیوه زندگی ما را عوض کرد؛ عادتهای ما را دچار تحول و ما را مجبور کرد طبیعت گرم و محبتآمیز خودمان را کنار بگذاریم. بنابراین برای ما لحظه غرورآفرینی است وقتی توانستهایم به عنوان یک ملت، با هم متحد شویم و مقابل ابولا بایستیم."
همانگونه که یحیی میگوید، شیوع بیماری ابولا، مردم سیرالئون را مجبور کرده بود سنتهای قدیمی خود مانند دست دادن با یکدیگر، شیوههای سنتی دفن که شامل لمس کردن و شستن اجساد میشد، و به طور کلی تماس نزدیک با دیگران را ترک کنند. ابولا علائمی مانند تب، استفراغ، و در نهایت خونریزی دارد و از طریق تماس مستقیم با مایعات بدن افراد مبتلا، منتقل میشود.
دولتهای آفریقایی تلاش برای مهار ابولا را از همان ماههای اولیه شیوع بیماری آغاز و بسیاری از آنها جامعه بینالمللی را به خاطر تعلل در عکسالعمل، سرزنش کردهاند. اگرچه سازمان بهداشت جهانی، شیوع ابولا را رسماً ماه مارس 2014 اعلام کرد، اما تا ماه آگوست همان سال آن را تهدیدی فوری برای بهداشت عمومی در سطح جهانی تلقی نکرد و مبارزه با این اپیدمی توسط کشورهای دیگر عملاً تا ماه سپتامبر و حتی اکتبر، آغاز نشد. در اوج شیوع اپیدمی، یعنی ماهها آگوست و سپتامبر سال 2014، کشورهای درگیر با این بیماری، هر هفته صدها مورد ابتلا به ابولا را ثبت میکردند. مراکز پزشکی این کشورها آنقدر مملو از بیماران مبتلا به ابولا شده بود که مجبور بودند بیماران لاعلاج را راهی خیابانها بکنند.
"محمد لامرنا جالوه" با رد این تصور که شیوع بیماریهای مختلف در آفریقا به خاطر عدم رعایت بهداشت توسط مردم این قاره است، میگوید اینها جز پروپاگاندا چیزی نیست. وی در عین حال، درباره منشأ انسانی ویروس جدید ابولا مانند بسیاری دیگر از اپیدمیها در آفریقا، شیوع این بیماریها به دست دولتهای خاص غربی را رد میکند، اما توضیح میدهد: "شرکتهای داروسازی غربی، با شیوع بیماریهای مختلف در آفریقا تلاش میکنند فروش محصولات خود را افزایش دهند. آفریقاییها را موش آزمایشگاهی خود کردهاند، چون میدانند کشورهای این قاره، آسیبپذیرتر هستند و همچنین نظارت در کشورهای این قاره ضعیف است، بنابراین میتوانند به راحتی آزمایشگاههای خود را در آفریقا تأسیس کنند بدون آنکه کسی متوجه شود در این آزمایشگاهها چه کار میکنند. شاید بپرسید آفریقا از کجا میتواند هزینه خرید این داروها را بپردازد. وقتی یک اپیدمی در آفریقا شیوع پیدا میکند، سازمانهای بزرگ و گاهاً مردمنهاد از کشورهای دیگر به کمک آفریقاییها میآیند و مجبور میشوند هزینههای سنگینی را بپردازند تا داروها را از شرکتهای غربی بخرند و به آفریقاییها بدهند."
سودجویی شرکتهای داروسازی غربی را برخی سازمانها
باید با هزینههای مردمی جبران کنند
وی ادامه میدهد: "میگویند بردهداری 400 سال پیش ملغی شده است، اما به عقیده من هنوز هم ادامه دارد. آفریقاییها هنوز هم برده هستند. ما تحت استعمار هستیم. دولتهای ما هر کاری که میخواهند انجام بدهند، باز هم باید از اربابان استعمارگر خود اجازه بگیرند. در غیر این صورت، چه دلیلی میتواند داشته باشد که نشست اتحادیه آفریقا را در آمریکا برگزار کنند؟ چرا نشست را در اتیوپی یا نیجریه یا آفریقای جنوبی نگذاشتند؟"
هزاران نفر از افراد مبتلا به ابولا در سیرالئون، همچنان به مراقبتهای پزشکی خاص نیازمند هستند، به خصوص برای درمان تأثیرات تب هموراژیک در بیماران، که پزشکان به تازگی درباره آن اطلاعاتی کسب کردهاند. تا کنون در میان افراد بیشماری که دچار ابولا میشدند، تنها تعداد انگشتشماری جان سالم به در میبردند و بنابراین کسی از عوارض این بیماری مانند درد مفاصل، مشکلات بینایی، و اثرات روانی نظیر مرور خاطرات گذشته و افسردگی، خبر نداشت. سیرالئون نیز اکنون مانند لیبریا و گینه، کلینیکهایی را برای درمان و مراقبت از نجاتیافتگان ابولا تأسیس کرده است.
با این وجود، "لامرنا جالوه" با انتقاد از بهرهبرداری دولت سیرالئون از بخشی از کمکهای مالی خارجی برای تأمین منافع خود به جای مقابله با ویروس ابولا و درمان افراد مبتلا به این اپیدمی، به موردی اشاره میکند که در تحقیقات خود به آن برخورد کرده است: "یکی از افراد مبتلا به ابولا، زن پیری بود که با دو نوهاش در یک محله فقیرنشین زندگی میکرد. همسایههای او پس از اطلاع از ابتلایش به ابولا با مقاماتی تماس میگیرند که مسئول رسیدگی به موارد ابتلا به ابولا هستند. دو روز تمام این پیرزن نشانههای ابولا را دارد و همسایههایش مرتباً با مسئولین تماس میگیرند، بدون آنکه پاسخی دریافت کنند. نهایتاً این پیرزن با همان وضعیت، جان خود را از دست داد. مسئولین فقط زمانی به خانه این پیرزن رفتند که میخواستند جسد او را با خود ببرند. چند روز بعد، مشخص شد که یکی از نوههای آن پیرزن هم به ابولا دچار شده است. اما تماسهای همسایهها باز هم نتیجهای نداشت و نوه پیرزن هم فوت کرد. باز هم مسئولین صرفاً برای بردن جسد، به خانه آن پیرزن رفتند. اینبار هم به جای آنکه نوه دیگر را با خود به کلینیکی ببرند و تحت مراقبت قرار دهند، گذاشتند همانجا بماند و او هم دو روز بعد، علائم ابولا را از خود بروز داد و جلوی چشم خود من فوت کرد."
تحقیق مشترک "آدام کوچارسکی" کارشناس بیماریهای واگیردار و دانشکده بهداشت و پزشکی گرمسیری لندن نشان داد که اگرچه دولت انگلیس حدود 2700 تخت بیمارستانی را به سیرالئون تحویل و جان حدود 40 هزار نفر را در این کشور نجات داد، اما اگر این اقدام، یک ماه زودتر انجام میشد، تعداد موارد ابتلا به ابولا در سیرالئون در طول 18 ماه گذشته، به نصف میزان کنونی یعنی فقط 7500 مورد، کاهش پیدا میکرد. کوچارسکی میگوید: "نتایج تحقیق ما، اهمیت واکنش سریع و جامع در آغاز شیوع یک اپیدمی را نشان داد. به علاوه، اگر تختها زودتر به دست دولت سیرالئون رسیده بود، منابع کافی در این کشور برای مقابله با بحران نیز فراهم میشد."
از سوی دیگر، به نظر میرسد داروهایی هم که شرکتهای غربی در اختیار مردم آفریقا قرار میدهند، خالی از عارضه نیستند. "جالوه" در اینباره توضیح میدهد: "بعضی از افرادی که این داروها را مصرف میکنند، از ابولا نجات پیدا میکنند، اما ممکن است به خاطر دوز بالایی که باید از داروها مصرف شود، نابینا، ناشنوا، یا فلج شوند. حتی واکسنهایی هم برای ابولا ساختهاند، اما همه اینها میتواند عوارض داشته باشد و بستگی به قدرت سیستم ایمنی بدن هر شخص دارد."
ویروس ابولا تا کنون جان هزاران آفریقایی را گرفته است
وی از اینکه نام "نسلکشی" را روی شیوع عمدی ابولا در آفریقا بگذارد، اجتناب میکند، اما میگوید: "شیوع اپیدمیها، جنگی علیه ملتهای فقیر در آفریقا بوده است، چون مردم عادی هستند که بیشترین آسیب را از این بیماریها میبینند. ابولا هم صرفاً یکی از سلاحهای غرب در این جنگ بوده است. این ویروس هیچ حد و مرزی ندارد. من روستاهایی را دیدهام که بر اثر شیوع ابولا، به طور کامل از بین رفتهاند."
دولت سیرالئون و سازمانهای بینالمللی، به اقدامات تشدیدشده کنترلی در مرزهای این کشور ادامه خواهند داد، چون گینه نو همچنان تعداد کمی از موارد جدید ابتلا به ابولا را مشاهده میکند؛ از جمله ابتلای یک نوزاد که کمتر از دو هفته پیش گزارش شد. تونس یحیی میگوید شیوههای امن دفن همه اموات که در دوره شیوع بیماری وضع شده بود، پایان خواهد یافت، اما در موارد مشکوک، همچنان از این روشها استفاده خواهد شد.
تونس یحیی میگوید دنیا باید بداند که سیرالئون در حال حاضر، از ابولا رها شده، و مسافران و توریستها دیگر در معرض خطر ابتلا به این بیماری نیستند. اقتصاد این کشور به خاطر شیوع اپیدمی، ضربه سختی خورد، به خصوص که به خاطر ترس از ابتلا به ابولا، خطوط هوایی، پروازهای خود به سیرالئون را لغو و سازمانها، فعالیتهای اقتصادی خود را متوقف کرده بودند.
"جالوه" با اشاره به اینکه نتایج تحقیقات خود را به رسانههای مختلف و شبکههای تلویزیونی داده تا آنها را به اطلاع مردم برسانند، در توضیح اینکه آیا این اقدام میتواند مؤثر باشد یا نه، میگوید: "قطعاً این اقدامات میتواند تأثیرگذار باشد. برخی عادتها و رویکردها در کشور من باید تغییر کند و یکی از روشهای ایجاد این تغییرات، اطلاع دادن به مردم است. زمانی که ابولا به سیرالئون آمد، همه انکار میکردند که چنین اتفاقی افتاده است. اتفاقاً همین باعث شد تا این ویروس بیشتر در میان مردم، رواج پیدا کند. حتی خود من هم ابتدا شیوع این اپیدمی را انکار میکردم، تا زمانی که خودم به روستاهای مختلف رفتم و دیدم مردم واقعاً دارند میمیرند. از آنجا بود که خود من هم به نقاط مختلف کشور سفر کردم و به مردم گفتم، ابولا یک بیماری واقعی است و در کشور شایع شده است. مردم تصور میکردند، مسئله یا جادوگری است و یا یک بیماری قدیمی. ما تلاش کردیم به مردم بگوییم که باید از تماس فیزیکی و یا شستن مردههایشان خودداری کنند و غیره."
این فعال سیرالئونی تأکید میکند که یکی از نتایج تحقیقات وی و سازمانش "گرین باکت" این بوده که بعد از پایان بحران ابولا و برای مقابله با تلاشهای بعدی غرب با هدف شیوع بیماریهای جدید در آفریقا، باید نهادهای نگهبانی و نظارتی در سراسر این قاره مستقر شود تا هرگونه فعالیت غیرمجاز در آزمایشگاهها را بلافاصله تشخیص دهند و جلوی آنها را بگیرند. وی ادامه میدهد: "اگر چنین نهادهایی در سیرالئون وجود داشت، بحران کنونی در این کشور رخ نمیداد. الآن هر کس پول داشته باشد به سیرالئون میآید، یک آزمایشگاه تأسیس میکند و هر کاری که دوست داشته باشد، در آن انجام دهد. چند ماه بعد هم یک اپیدمی در کل سیرالئون پخش میشود و مردم جان خود را از دست میدهند."
عدم نظارتهای کافی در بسیاری از کشورهای آفریقایی
فرصتی به سودجویان میدهد تا مردم را قربانی کنند
"محمد لامرنا جالوه" با اعتراف به اینکه انتشار نتایج تحقیقاتش در قارهای به بزرگی آفریقا، کار دشواری خواهد بود، هدف خود از روی آوردن به رسانههای ایرانی را اینگونه توضیح میدهد: "من میدانستم که ایرانیها به این موضوع اهمیت خواهند داد و نتایج تحقیقات من را منتشر میکنند. وقتی ایران این کار را انجام بدهد، قطعاً چین هم میخواهد بداند، داستان از چه قرار است. و به همین ترتیب، کشورهای دیگر هم علاقهمند میشوند تا این مسئله را پوشش بدهند."
وی ضمن تأکید بر نقش برجسته ایران در دفاع از کشورها و ملتهای مظلوم و مقابله با قدرتهای امپریالیستی میگوید: "شما نقشتان را به خوبی دارید ایفا میکنید. شاید برای عدهای عجیب باشد که من به عنوان یک فعال سیاهپوست، برای حضور در کنفرانسی با موضوع حمایت از حقوق سیاهپوستان، به ایران آمدهام. ممکن است بپرسند چرا ایران؟ دلیلش این است که ایران و آمریکا مانند کارد و پنیر هستند. اگر بخواهم به زبان ساده بگویم: شما از نظر قهرمانهایی هستید که مقابل امپریالیسم جهانی ایستادهاید."
"جالوه" در انتها به احتمال عادی شدن روابط میان ایران و کشورهای امپریالیستی میپردازد و اشاره میکند: "اگر یک روز روابط آمریکا با ایران عادی شود، این یعنی ایران از آنچه که آن را "ایران" میکند، فاصله گرفته است. از نظر من، ایران یعنی کشوری که نمیتواند ببیند ملتی تحت ظلم است و به دست کشور دیگری استعمار شده است. دولت ایران نباید این تصور را داشته باشد که فقط ملت ایران هستند که تحت تأثیر اقدامات و روابط جمهوری اسلامی با کشورهای دیگر هستند. من هم به عنوان یک فعال آفریقایی اگر ببینم ایران و آمریکا با هم دوست شدهاند، قطعاً در مبارزه خودم ناامید و بیانگیزه خواهم شد. این دوستی، همه ملتهای مظلوم را ناامید خواهد کرد."