گروه بینالملل مشرق - گرچه احمد چلبی رئیس حزب کنگره ملی عراق بعد از سقوط رژیم صدام حسین رئیسجمهور مخلوع این کشور به منصب سیاسی ارشدی دست پیدا نکرد، اما همواره مورد توجه گسترده رسانهها بود، به گونهای که حتی مرگ وی نیز پس از دوران جنجالی زندگیاش به حادثهای مبهم در تاریخ عراق تبدیل شد. احمد چلبی علاوه بر نمایندگی مجلس و ریاست حزب کنگره ملی عراق، از رهبران فراکسیون پارلمانی المواطن(وابسته به مجلس اعلای اسلامی عراق) هم به شمار میرفت، البته خود وی گفته بود که به دنبال کسب مناصب بالا از جمله ریاست جمهوری عراق نیست و مأموریتش با براندازی رژیم صدام حسین به پایان رسیده است.
زندگینامه
احمد عبدالهادی چلبی در سال 1945 میلادی در یک خانواده شیعی عراقی به دنیا آمد، خانواده وی یک خانواده ثروتمند بود که در بخش بانکی فعالیت میکرد. پدربزرگ احمد چلبی، در 9 منصب وزارتی فعالیت کرده بود، پدرش هم کارمند نخست وزیری بود و در ادامه ریاست پارلمان عراق را به عهده گرفت.
احمد چلبی از کوچکترین فرزندان عبدالهادی چلبی بود. چلبی در سال 1958 میلادی به همراه خانوادهاش به اردن رفت و دوران جوانیاش بین امان پایتخت اردن، لندن، بیروت و واشنگتن سپری شد. وی به سختکوشی در تحصیل و گذراندن مراحل درسی در شرایط دشوار و فارغ التحصیلی از دانشگاه جان هاپکینز معروف بود.
چلبی دوران پرفراز و نشیبی را در زندگی هفتاد ساله خود سپری کرد، او تحصیل کرده دانشگاه شیکاگو بود و سپس به مرکز فناوری ماساچوست رفت. او شخصیت جذاب، قدرتمند و صاحب تجربه در سیاست بود که کسی نمیتوانست او را نادیده بگیرد.
چلبی در سال 1992 به عراق بازگشت تا جنبش مبارزاتی علیه رژیم دیکتاتوری صدام را در کوههای منطقه کردستان در شمال عراق رهبری کند. وی تا سال 1997 در این منطقه باقی ماند تا این که در اولین ماه سال 2003 میلادی به بغداد بازگشت و پیوندها میان خانوادههای مختلف عراقی را که با رژیم صدام مبارزه کرده بودند، مستحکم کرد.
چلبی مبتکر طرح "شهرهای سه گانه" با هدف سرنگونی صدام بود که هدف از طرح این بود که قیام کنندگان علیه صدام برخی مناطق اصلی را به کنترل خود درآورند و سپس به محاصره و ساقط کردن صدام معدوم اقدام کنند، اما این طرح از حمایت کشورهای عربی همسایه برخوردار نشد، زیرا آنها گفته بودند اجازه نخواهند داد که چلبی فرماندهی ارتش را برای آزادسازی عراق برعهده بگیرد.
احمد چلبی یکی از اعضای شورای حکومت انتقالی بود که در سال 2004 در عراق پس از سرنگونی رژیم صدام تشکیل شد، این شورا، زمام امور عراق را پس از صدام به دست گرفت.
البته ادعاها و اتهاماتی علیه وی در زمینه تخلفات مالی مطرح شده بود به طوری که در سال 1992 یک دادگاه نظامی اردنی، اتهاماتی را به وی درباره بانک پترا و ورشکستگی آن نسبت داد، بانکی که چلبی در تاسیس آن در سال 1977 مشارکت کرده بود. برخی این اتهامات را سیاسی قلمداد کردند.
احمد چلبی چندین منصب و مسئولیت در دولت عراق داشت که مهمترین آن ریاست شورای حکومت انتقالی بود که از اول ماه سپتامبر 2003 تا سیام سپتامبر همان سال را برعهده داشت. چلبی تا لحظه مرگ، در جلسات قانونگذاری در پارلمان عراق در کنار دیگر نمایندگان شرکت میکرد.
دست راست حمله آمریکایی ها برای براندازی صدام حسین
رویکردها و دیدگاههای وی در دوران زندگی و حیات سیاسیاش همواره او را به عنوان یکی از عناصر مطرح در رسانه های عراق برجسته می کرد، چلبی یکی از افراد مهمی بود که واشنگتن برای توجیه حمله خود به عراق و اشغال این کشور بر اطلاعات او تکیه کرد. برخی رسانهها تأکید دارند که وی یکی از عراقیهایی بود که بیشترین همکاری را با جورج بوش رئیسجمهور سابق آمریکا در چارچوب تصمیم به حمله به عراق و براندازی رژیم صدام حسین داشت.
چلبی ارتباطات گسترده با روزنامهنگاران آمریکایی و انگلیسی و حتی قانونگذاران آمریکایی داشت. وی همچنین ارتباطات خوبی با مشاوران جریان نو محافظهکار آمریکا داشت که در اوایل هزاره سوم زمینههای اشغال عراق را فراهم کردند. روزنامه نیویورک تایمز در رابطه با وی مینویسد که وی شبکه ارتباطات گستردهای با عراقیهای تبعید شده داشته و تعداد زیادی از این افراد در مقابل ارائه اطلاعات جاسوسی از دولت صدام حسین مبالغ مالی دریافت میکردند.
این روزنامه آمریکایی همچنین تصریح میکند که احمد چلبی مناسبات دوستانهای با نو محافظهکاران جمهوریخواه از جمله دیک چنی، داگلاس فیس، ویلیام لوتی، ریچارد برل و پول وولفوویتز داشت که نقش اساسی در تصمیمگیری آمریکا برای حمله به عراق داشتند.
نیویورک تایمز از سطح بالای مناسبات امنیتی چلبی با سرویسهای جاسوسی آمریکا خبر داده و تأکید میکند که کنگره ملی عراق که چلبی آن را تأسیس کرد از آغاز تاسیس تا جنگ عراق بالغ بر 100 میلیون دلار پول از سرویسهای جاسوسی آمریکا دریافت کرد. وی در سال 1995 در شرایطی که در شهر اربیل حضور داشت، یکی از انتفاضه های کردها را به راه انداخت که در جریان آن صدها نفر از ساکنان این منطقه به دست رژیم صدام حسین کشته شدند. وی در پی این حادثه به آمریکا فرار کرد و بعد از اشغال عراق به این کشور بازگشت.
تلاش چلبی در سال 1996 برای براندازی صدام حسین از طریق همکاری با سرویس های جاسوسی آمریکا نیز ناکام ماند و باعث شد 150 نفر از عناصر حزب کنگره ملی کشته شوند. این موضوع به مناسبات وی با سرویسهای جاسوسی آمریکا ضربه زد، با این وجود در سال 2001 بعد از اینکه طرح آمریکا برای حمله به عراق ترسیم شد، بار دیگر مناسبات دولت و سرویسهای جاسوسی آمریکا با چلبی بهبود پیدا کرد، واشنگتن در ابتدای کار سعی داشت حزب کنگره ملی و شخص چلبی را به عنوان حاکم عراق پس از صدام حسین مطرح کند، اما این اتفاق رخ نداد، چرا که حمله به عراق باتلاقی را برای کاخ سفید ایجاد کرد که این کشور بعد از 9 سال موفق به فرار از آن شد.
یکی از جنجالی ترین سمت هایی که چلبی در عراق پس از صدام حسین در دست گرفت، ریاست کمیته ریشه کنی بعثی ها در عراق بود. این کمیته با وجود انتقادات گستردهای که متوجه آن بود به فعالیت های خود ادامه داد تا اینکه وی در سال 2011 از این سمت کنار گذاشته شد.
احمد چلبی، نماد شکست اطلاعاتی آمریکا از ایران
در هیاهوی حضور نظامی آمریکا در عراق در سالهای اولیه پس از اشغال این کشور بود که آمریکاییها احساس کردند رودست خورده اند، در می سال 2004 میلادی، واشنگتن کمک 335 هزار دلاری ماهیانه خود به حزب کنگره ملی را قطع کردند، چرا که متوجه همکاریهای اطلاعاتی احمد چلبی با ایران شدند. نظامیان آمریکایی چند روز بعد به منزل چلبی در بغداد حمله کردند، آنها به دنبال مستنداتی بودند که این همکاری را اثبات کند، اما تنها اتهامی که با این حمله موفق به طرح آن شدند، این بود که مدعی شدند مقداری اسکناس جعلی به دست آورده اند. بعد از این اتفاقات بود که سطح همکاری های احمد چلبی با ایران افزایش پیدا کرد. چلپی به اتهام جاسوسی برای ایران، تحت تعقیب قرار گرفت. و مجبور شد به تهران فرار کند. او مدتی را در تهران باقی ماند و سپس با حل این اختلاف دوباره به عراق برگشت.
احمد چلبی را می توان یکی از نمادهای شکست اطلاعاتی سرویسهای جاسوسی آمریکا در برابر ایران دانست، چرا که فردی که میلیون ها دلار برای تربیت وی هزینه شده بود، در شرایطی که آماده بهرهبرداری در راستای منافع واشنگتن در عراق بود، به سمت قویترین رقیب و دشمن آمریکا در منطقه تغییر جهت داده و بیش از پیش سیاست های خود را با تهران تنظیم کرد.
دکتر کنت پولاک عضو ارشد موسسه آمریکایی بروکینگز در این رابطه ضمن ابراز نفرت خود از احمد چلبی می نویسد: «داستان چلبی بیانگر طیف وسیعی از تجربیات آمریکا در عراق پسا صدام است. احمد چلبی تا پیش از سال 2003 یک سکولار معظم و عزیز دل ایالات متحده – یا حداقل نور چشم برخی آمریکایی ها - بود، اما تا زمانی که از دنیا رفت، هر آنچه در توان داشت انجام داد تا منتخب تهران شود... چلبی نماد غمبار تجارب آمریکا در عراق بود. آمریکا به این امید عراق را اشغال کرد تا فساد حاصل از استبداد صدام را اصلاح کند و یک عراق دموکرات، با ثبات، و حامی آمریکا را تحویل دهد. اما در عوض، کشوری را تحویل داد که ایران در میان سایر کشورهای خارجی دست بالا را در آنجا دارد.»
شاید همین تنفر بتواند اندکی از ابهامات مربوط به مرگ احمد چلبی را برطرف کند. طرفهای متعدد عراقی تأکید دارند که مرگ وی در شرایطی مشکوک صورت گرفته و سکته قلبی به عنوان بهانه رسمی که برای مرگ وی گفته شده قانع کننده نیست، چرا که وی رژیم غذایی بهداشتی و مناسبی را دنبال میکرد و همواره معاینات دورهای را انجام داده و سه ساعت در روز ورزش میکرد.
آنها اعتقاد دارند محتملترین نظریه ای که میتوان در مورد مرگ وی مطرح کرد، مسموم شدن او در جریان خوابش بوده است. همین موضوع باعث شده که اقدامات لازم برای کالبدشکافی جنازه وی انجام شود، اما با این وجود برخی کارشناسان عراقی نزدیک به چلبی اعتقاد دارند که در جهان جاسوسی ممکن است سمی از مدت ها پیش به وی خورانده شده باشد که امروز تاثیر آن مشخص میشود. همچنین ممکن است سمی به وی خورانده شده باشد که شناسایی آن در کالبدشکافی ممکن نباشد.
در همین راستا سایت ویکیلیکس سندی محرمانه را بازنشر داد که پیش از این در ژانویه سال 2015 آن را منتشر کرده بود. این سند مربوط به سرویسهای جاسوسی آمریکا (سیا) است. در این سند آمده است: مزدور مذکور با شماره 708 به خطر برای برنامههای کاری سرویسهای اطلاعاتی آمریکا تبدیل شده است، به گونهای که اخیراً اقداماتی را برخلاف منافع آمریکا انجام دهد. بنابراین تلاشهایی برای به پایان بردن مأموریت مزدور شماره 708 صورت گرفته است. این سند در آن زمان به توسعه مناسبات بین چلبی و ایران و سفرهای مکرر وی به تهران اشاره کرده بود.
زندگینامه
احمد عبدالهادی چلبی در سال 1945 میلادی در یک خانواده شیعی عراقی به دنیا آمد، خانواده وی یک خانواده ثروتمند بود که در بخش بانکی فعالیت میکرد. پدربزرگ احمد چلبی، در 9 منصب وزارتی فعالیت کرده بود، پدرش هم کارمند نخست وزیری بود و در ادامه ریاست پارلمان عراق را به عهده گرفت.
احمد چلبی از کوچکترین فرزندان عبدالهادی چلبی بود. چلبی در سال 1958 میلادی به همراه خانوادهاش به اردن رفت و دوران جوانیاش بین امان پایتخت اردن، لندن، بیروت و واشنگتن سپری شد. وی به سختکوشی در تحصیل و گذراندن مراحل درسی در شرایط دشوار و فارغ التحصیلی از دانشگاه جان هاپکینز معروف بود.
چلبی در سال 1992 به عراق بازگشت تا جنبش مبارزاتی علیه رژیم دیکتاتوری صدام را در کوههای منطقه کردستان در شمال عراق رهبری کند. وی تا سال 1997 در این منطقه باقی ماند تا این که در اولین ماه سال 2003 میلادی به بغداد بازگشت و پیوندها میان خانوادههای مختلف عراقی را که با رژیم صدام مبارزه کرده بودند، مستحکم کرد.
احمد چلبی یکی از اعضای شورای حکومت انتقالی بود که در سال 2004 در عراق پس از سرنگونی رژیم صدام تشکیل شد، این شورا، زمام امور عراق را پس از صدام به دست گرفت.
البته ادعاها و اتهاماتی علیه وی در زمینه تخلفات مالی مطرح شده بود به طوری که در سال 1992 یک دادگاه نظامی اردنی، اتهاماتی را به وی درباره بانک پترا و ورشکستگی آن نسبت داد، بانکی که چلبی در تاسیس آن در سال 1977 مشارکت کرده بود. برخی این اتهامات را سیاسی قلمداد کردند.
احمد چلبی چندین منصب و مسئولیت در دولت عراق داشت که مهمترین آن ریاست شورای حکومت انتقالی بود که از اول ماه سپتامبر 2003 تا سیام سپتامبر همان سال را برعهده داشت. چلبی تا لحظه مرگ، در جلسات قانونگذاری در پارلمان عراق در کنار دیگر نمایندگان شرکت میکرد.
رویکردها و دیدگاههای وی در دوران زندگی و حیات سیاسیاش همواره او را به عنوان یکی از عناصر مطرح در رسانه های عراق برجسته می کرد، چلبی یکی از افراد مهمی بود که واشنگتن برای توجیه حمله خود به عراق و اشغال این کشور بر اطلاعات او تکیه کرد. برخی رسانهها تأکید دارند که وی یکی از عراقیهایی بود که بیشترین همکاری را با جورج بوش رئیسجمهور سابق آمریکا در چارچوب تصمیم به حمله به عراق و براندازی رژیم صدام حسین داشت.
چلبی ارتباطات گسترده با روزنامهنگاران آمریکایی و انگلیسی و حتی قانونگذاران آمریکایی داشت. وی همچنین ارتباطات خوبی با مشاوران جریان نو محافظهکار آمریکا داشت که در اوایل هزاره سوم زمینههای اشغال عراق را فراهم کردند. روزنامه نیویورک تایمز در رابطه با وی مینویسد که وی شبکه ارتباطات گستردهای با عراقیهای تبعید شده داشته و تعداد زیادی از این افراد در مقابل ارائه اطلاعات جاسوسی از دولت صدام حسین مبالغ مالی دریافت میکردند.
نقش احمد چلپی در حمله آمریکا به عراق
بوش
قبل از حمله به نيروهايش در مورد خطرناك بودن صدام حسين هشدار ميداد اما
عدم حضور نظاميان عراقي در حومه و داخل بغداد همگان را به حيرت واداشت. به
عقيده نظاميان آمريكايي بزرگترين تهديد براي آنها جنگ چريكي بود، كه در آن
زمان اصلا وجود نداشت.
آمريكاييها در تلاش بودند كه اسناد و مداركي عليه صدام حسين بسازند، اين اقدام با حمايت يك مجرم بين المللي تحت تعقيب صورت گرفت. رهبر خودبرگزيده مخالفان عراقي، به نام احمد چلبي. او رئيس پتروبانك بود و متهم به اختلاس بوده و يك ميليارد دلار خسارت به بار آورده بود. او در اردن اقامت داشت و سپس از آنجا گريخت و دادگاه اردن به صورت غيابي، او را به 22 سال حبس محكوم ساخت.
احمد چلبي جز عوامل كليدي بسياري از اين ماجراها بود و اعلام داشت كه صدام داراي مقادير هنگفتي سلاح كشتار جمعي است كه آنها را مستقيم عليه آمريكا به كار خواهد گرفت.
آمريكاييها در تلاش بودند كه اسناد و مداركي عليه صدام حسين بسازند، اين اقدام با حمايت يك مجرم بين المللي تحت تعقيب صورت گرفت. رهبر خودبرگزيده مخالفان عراقي، به نام احمد چلبي. او رئيس پتروبانك بود و متهم به اختلاس بوده و يك ميليارد دلار خسارت به بار آورده بود. او در اردن اقامت داشت و سپس از آنجا گريخت و دادگاه اردن به صورت غيابي، او را به 22 سال حبس محكوم ساخت.
احمد چلبي جز عوامل كليدي بسياري از اين ماجراها بود و اعلام داشت كه صدام داراي مقادير هنگفتي سلاح كشتار جمعي است كه آنها را مستقيم عليه آمريكا به كار خواهد گرفت.
نیویورک تایمز از سطح بالای مناسبات امنیتی چلبی با سرویسهای جاسوسی آمریکا خبر داده و تأکید میکند که کنگره ملی عراق که چلبی آن را تأسیس کرد از آغاز تاسیس تا جنگ عراق بالغ بر 100 میلیون دلار پول از سرویسهای جاسوسی آمریکا دریافت کرد. وی در سال 1995 در شرایطی که در شهر اربیل حضور داشت، یکی از انتفاضه های کردها را به راه انداخت که در جریان آن صدها نفر از ساکنان این منطقه به دست رژیم صدام حسین کشته شدند. وی در پی این حادثه به آمریکا فرار کرد و بعد از اشغال عراق به این کشور بازگشت.
تلاش چلبی در سال 1996 برای براندازی صدام حسین از طریق همکاری با سرویس های جاسوسی آمریکا نیز ناکام ماند و باعث شد 150 نفر از عناصر حزب کنگره ملی کشته شوند. این موضوع به مناسبات وی با سرویسهای جاسوسی آمریکا ضربه زد، با این وجود در سال 2001 بعد از اینکه طرح آمریکا برای حمله به عراق ترسیم شد، بار دیگر مناسبات دولت و سرویسهای جاسوسی آمریکا با چلبی بهبود پیدا کرد، واشنگتن در ابتدای کار سعی داشت حزب کنگره ملی و شخص چلبی را به عنوان حاکم عراق پس از صدام حسین مطرح کند، اما این اتفاق رخ نداد، چرا که حمله به عراق باتلاقی را برای کاخ سفید ایجاد کرد که این کشور بعد از 9 سال موفق به فرار از آن شد.
در هیاهوی حضور نظامی آمریکا در عراق در سالهای اولیه پس از اشغال این کشور بود که آمریکاییها احساس کردند رودست خورده اند، در می سال 2004 میلادی، واشنگتن کمک 335 هزار دلاری ماهیانه خود به حزب کنگره ملی را قطع کردند، چرا که متوجه همکاریهای اطلاعاتی احمد چلبی با ایران شدند. نظامیان آمریکایی چند روز بعد به منزل چلبی در بغداد حمله کردند، آنها به دنبال مستنداتی بودند که این همکاری را اثبات کند، اما تنها اتهامی که با این حمله موفق به طرح آن شدند، این بود که مدعی شدند مقداری اسکناس جعلی به دست آورده اند. بعد از این اتفاقات بود که سطح همکاری های احمد چلبی با ایران افزایش پیدا کرد. چلپی به اتهام جاسوسی برای ایران، تحت تعقیب قرار گرفت. و مجبور شد به تهران فرار کند. او مدتی را در تهران باقی ماند و سپس با حل این اختلاف دوباره به عراق برگشت.
احمد چلبی را می توان یکی از نمادهای شکست اطلاعاتی سرویسهای جاسوسی آمریکا در برابر ایران دانست، چرا که فردی که میلیون ها دلار برای تربیت وی هزینه شده بود، در شرایطی که آماده بهرهبرداری در راستای منافع واشنگتن در عراق بود، به سمت قویترین رقیب و دشمن آمریکا در منطقه تغییر جهت داده و بیش از پیش سیاست های خود را با تهران تنظیم کرد.
دکتر کنت پولاک عضو ارشد موسسه آمریکایی بروکینگز در این رابطه ضمن ابراز نفرت خود از احمد چلبی می نویسد: «داستان چلبی بیانگر طیف وسیعی از تجربیات آمریکا در عراق پسا صدام است. احمد چلبی تا پیش از سال 2003 یک سکولار معظم و عزیز دل ایالات متحده – یا حداقل نور چشم برخی آمریکایی ها - بود، اما تا زمانی که از دنیا رفت، هر آنچه در توان داشت انجام داد تا منتخب تهران شود... چلبی نماد غمبار تجارب آمریکا در عراق بود. آمریکا به این امید عراق را اشغال کرد تا فساد حاصل از استبداد صدام را اصلاح کند و یک عراق دموکرات، با ثبات، و حامی آمریکا را تحویل دهد. اما در عوض، کشوری را تحویل داد که ایران در میان سایر کشورهای خارجی دست بالا را در آنجا دارد.»
شاید همین تنفر بتواند اندکی از ابهامات مربوط به مرگ احمد چلبی را برطرف کند. طرفهای متعدد عراقی تأکید دارند که مرگ وی در شرایطی مشکوک صورت گرفته و سکته قلبی به عنوان بهانه رسمی که برای مرگ وی گفته شده قانع کننده نیست، چرا که وی رژیم غذایی بهداشتی و مناسبی را دنبال میکرد و همواره معاینات دورهای را انجام داده و سه ساعت در روز ورزش میکرد.
در همین راستا سایت ویکیلیکس سندی محرمانه را بازنشر داد که پیش از این در ژانویه سال 2015 آن را منتشر کرده بود. این سند مربوط به سرویسهای جاسوسی آمریکا (سیا) است. در این سند آمده است: مزدور مذکور با شماره 708 به خطر برای برنامههای کاری سرویسهای اطلاعاتی آمریکا تبدیل شده است، به گونهای که اخیراً اقداماتی را برخلاف منافع آمریکا انجام دهد. بنابراین تلاشهایی برای به پایان بردن مأموریت مزدور شماره 708 صورت گرفته است. این سند در آن زمان به توسعه مناسبات بین چلبی و ایران و سفرهای مکرر وی به تهران اشاره کرده بود.