1- خطای دردسرساز فتیلهایها
ماجرای فتیلهایها هفته گذشته کلی سروصدا بهپا کرد. ماجرا از این قرار بود که در برنامه فتیلهای ها که ازقضا فقط هم بچهها مخاطبش هستند یک نفر یا جمعی، پای برنامه مینشینند و آن را میبینند. بعد هم یکی از بخشهای نمایشی آن را توهین به آذری زبانها تلقی میکنند.
پشتبند این ماجرا هم صفحات شبکه های مجازی پر از مطالب انتقادی علیه فتیلهای ها میشود و حتی گروهی برای اعتراض در شهرهای آذری زبان جمع میشوند و خلاصه یکباره کار به مسولان و مدیران و توبیخ و ...میکشد.
فتیلهایها گروه موفقی هستند که معمولا در برنامههایی که برای مخاطب کودک ساخته میشود نکات اخلاقی را در قالب نمایش هایی با شیوه های مختلف برای بچهها تهیه میکنند.
این گروه که درابتدا با مجید قناد ( مجری پیشکسوت کودکان) کارشان را شروع کردهبودند به سرعت توانستند در میان بچهها محبوب شوند و یکباره به دلایلی نهچندان مشخص از قناد جدا شدند.
بعد از جداشدن فتیله ای ها از قناد هر یک برنامه مستقلی را تهیه و تدارک دیدند. قناد با همراهی چند بازیگر دیگر تلاش کرد تا موفقیت فتیلهایها را تکرار کند اما نشد. برنامه او مدتی ادامه پیدا کرد و بعد، از آنجا که نتوانسته بود جایگاه خوبی میان بچهها پیدا کند قطع شد.
اما در عوض، کار فتیلهای ها بالا گرفت و مخاطبان برنامهشان بیشتر و بیشتر میشد. این گروه بهواسطه کارهای خیرخواهانهای که انجام میدادند میان بزرگترها نیز مطرح شده بودند. میگفتند یک پسربچه سرطانی که در شهرستان دوری زندگی میکرده از پدرش خواسته تا او را به برنامه فتیله ببرد. وقتی پدر ماجرا را به آنها میگوید پاسخ عجیبی میشوند. فتیلهای ها حاضر میشوند با هزینه خودشان به آن شهر دور بروند تا لبخند را به لب پسرکی بیاورند که با مرگ دست و پنجه نرم میکند.
هرسه داخل یک جعبه بزرگ میروند و جعبه جلوی خانه مرد قرار میگیرد. زنگ میزنند و وقتی پسر در را باز میکند آنقدر خوشحال میشود که او و پدر و مادرش همه برای یکی دو ساعت درد و غصه و تلخی سرطان را فراموش میکنند و خنده جایش را میگیرد.
از این دست کارها هم کم نکرده بودند. تلاش برای گرفتن رضایت چند نفر که به اعدام محکوم شدهبودند. کمک به بچههای بی سرپرست، کمک به بچههای کار و ...
شاید همین کارها بود که باعث شد باوجود بیدقتی و خطایی که بهحق در نمایش آنها بود، مردم و مطبوعات از مردم آذری خواهش کنند تا خطای آنها را ببخشند و اجازه دهند بچهها همچنان از برنامه مورد علاقه شان لذت ببرند.
کارگردان برنامه فیتیله که خود آذریزبان است، درباره اجرای لهجه آذری در برنامه فیتیله گفت: بارها در این برنامه و حتی در سریال «عکاسخانه» لهجه آذری داشتهام و همیشه به ادبیات، فرهنگ و فهم مردمم ایمان داشتهام. من خودم آذریزبان هستم، چطور میتوانم به خودم و قومی که به آن تعلق دارم توهین کنم در حالی که از میان ما آذریها شاعران بزرگ، شخصیتهای برجسته علمی و فرهنگی بسیاری به کشور معرفی شده است.
محمدرضا جعفریجلوه مدیر شبکه دوی سیما نیز گفت: من از هموطنانی که با دیدن این قسمت از هتل فیتیلهای خاطرشان مکدر شد، عذرخواهی میکنم و امیدوارم بتوانیم برای کسانی که آزرده خاطر شدهاند کاری کنیم کدورتها رفع شود.
وی با بیان این که همه برنامههای صدا و سیما در عرصههای مختلف اقداماتی مکمل و جبرانی است، افزود: هدف ما تحکیم وحدت ملی و حفظ ارزش اقوام مختلف باتوجه به ویژگیهایشان است.
جعفریجلوه با اشاره به این که هیچ گاه نخواستهایم قومی را زیرسوال ببریم و بدون شک برای جبران این کار هم اقداماتی خواهیم کرد،
اگرچه تلاش شد تا عاملان این خطا و بیدقتی هم مجازات شوند.
رئیس رسانه ملی با ابراز تأسف عمیق از خطا و سهلانگاری غیرقابل گذشت در بخشی از برنامه «فیتیلهها» در روز جمعه 15 آبان گفت: با مدیران و عناصر دخیل در این مسئله تأسفبار که موجب رنجش خاطر هموطنان عزیز آذری زبان شده است برخورد جدی و رسیدگی کامل میشود.
محمدرضا جعفری جلوه مدیر شبکه دو سیما هم، طی نامههای جداگانهای مدیر گروه کودک و نوجوان و مدیر پخش این شبکه را توبیخ و جانشین مدیر پخش و مسئول نظارت نهایی برنامههای شبکه را ضمن توبیخ، از مسئولیت خود برکنار کرد. در بخشی از نامه برکناری جانشین مدیر پخش شبکه دو نیز آمده بود: عرصه نظارت و پخش برنامهها در صداوسیما، عرصه خطیر لحظهها و دریغهاست که گاه یک سهلانگاری و لغزش موجب خساراتی است جبران ناپذیر، مصداق این امر آنچه که در بازبینی و پخش برنامه فیتیلهایها در روز جمعه 15 آبانماه جاری حاوی اهانت نسبت به یکی از عزیزترین اقوام غیور این سرزمین یعنی آذری ها رخ داد و علیرغم توجه بازبین اولیه این برنامه و اشاره درست ایشان به اشکالات برنامه، بهسبب فقدان تشخیص و اغماض بلاوجه شما به آزردگی گروهی از مردم عزیز بدل شد. لذا ضمن تذکر جدی و توبیخ کتبی، از مسئولیت و ایفای نقش در این عرصه برکنار میشوید.
رسانه ملی نیز با وجود سهوی بودن این خطا، بیانیهای صادر کرد و ضمن عذرخواهی از هموطنان و خصوصا آذری زبانان و به دور از هرگونه توجیه رسانهای، برای رفع کوچکترین ابهام و بدبینی هموطنان به موارد زیر تاکید کرد:
با وجود سهوی بودن این اتفاق، مسئولان و عوامل دخیل در تولید و پخش این برنامه، متخلف محسوب میشوند و این مساله تا آشکار شدن موضوع و ریشههای آن به طور جدی پیگیری خواهد شد.
با وجود جایگاه مردمی این برنامه، به خاطر بیدقتی صورت گرفته، تا انجام شدن بررسیهای لازم، پخش برنامه «فیتیله» فعلا متوقف میشود.
اما با این وجود وقتی مردم خونگرم آذری خطای این گروه را بخشیدند عدهای دیگر تلاش داشتند از ماجرای پیش آمده در جهت اختلاف اندازی میان قومیتها بهره ببرند که البته آن هم با هوشیاری مردم آذری تدبیر شد.
یدالله صمدی که فیلم " پدر آن دیگری را که به زبان آذری دوبله و اکران شد هم به آذریها نامه نوشت که:
مردم غیور وشریف آذربایجان، هم دیاران سرزمین مادریم، ایرانی، ملیت وقومیت ها را، حتی به سهو، مورد اهانت قرار نمی دهد بلکه به ایشان عشق می ورزد . آنان که موجب ازردگی خاطر شما تاریخداران، حماسه سازان و فرهنگ نویسان میهن عزیزمان را فراهم می نمایند، هنرمند نیستند به بزرگواری ومنش مردانه تان ببخشیدشان.
2- بی توجهی به یک حرکت بزرگ فرهنگی
این روزها انیمیشنسازهای ایرانی دارند وارد یک فضای جدی و کاملا متفاوت با گذشته میشوند. تا چند سال پیش آنقدر اوضاع انیمیشن و تکنولوژِ انیمیشن سازی در کشور بد بود که حتی نمیتوانست تصورش را کرد که یک انیمیشن حرفهای ایرانی ساخته شود. چند سال پیش با ساخته شدن "تهران 1500" که خروجی سازنده مجموعه انیمیشنهای راهنمایی و رانندگی (داداش سیا) بود و همچنین رستم و سهراب ،انیمیشن سازی وارد فاز جدیتری شد. مسیری که امسال با "شاهزاده روم" تکمیل شد و انیمیشنی روی پرده سینماها نشست که آرزوی چندین ساله اساتید انیمیشن سازی بود.
شاهزاده روم یک سرو گردن از رستم و سهراب و ... هم بالاتر است. داستانی مناسب و جذاب دارد که درباره مادر بزرگوار حضرت ولیعصر( عج) است و آنقدر لطیف ساخته شدهاست که میتواند بچه ها را تا پایان فیلم روی صندلی سینما بنشاند.
اما با وجود این خیز بلند گروهی از جوانان مومن و انقلابی در مسیر انیمیشن سازی که کف خواستهها از انیمیشن سازی را بالا برد، متاسفانه درد دلهای سازندگان آن حکایت از بی اهمیتی مسولان نسبت به این هنر مهم دارد.
جعفری تهیه کننده انیمیشن که این اثر را با سرمایه بخش خصوصی ساختهاست مدعی شد: در «شاهزاده روم» به این نتیجه رسیدیم که ما باید هزینه ساخت پروژه را به طور کامل از جانب خودمان تامین کنیم وقتی این اتفاق افتاد سعی کردیم به سراغ نهاد های دولتی و غیر دولتی که می توانستند حامی این حوزه شوند برویم تقریبا می توانم بگویم هیچ نهاد مرتبط با این موضوع نیست که ما به سراغش نرفته باشیم اما هیچ کدام از آنها را موفق نشدیم که قانع کنیم «شاهزاده روم» هم تمام ویژگی هایی که باید یک کار داشته باشد و نهادهای فرهنگی کشور آن را کمک کنند داشت اما هیچ کدام از نهادها حاضر نشدند که از آن حمایت کنند.
** کیوان امجدیان