گروه بینالملل مشرق - جمهوري
لبنان كشوري كوچك و كوهستاني در غرب آسيا، از شمال و شرق با سوريه و جنوب
با فلسطين اشغالي هم مرز است. این کشور داراي ۶ استان شمال، جبل، بيروت،
جنوب، بقاع و نبطيه و مهمترین شهرهاي آن بيروت، طرابلس، صور، صيدا، بطرون، و
بعلبك است.
اهل تسنن بيشتر در بيروت، صيدا، طرابلس و كوهستان شوف و شیعیان در دره بقاع، جنوب لبنان و جنوب بيروت اقامت دارند و دروزي ها در رأس المتن، كوهستان شوف و حاصبيا سكونت دارند و جبل بيروت، مقر اصلي ماروني هاست.
وضعيت اجتماعي لبنان
جامعه لبنان، جامعه اي متشكل از گروه هاي مختلف نژادي و مذهبي است كه نفوذ و فتنه انگیزی خارجی موجب بروز دو دستگي هایی بین طوایف آن شده و جدای از ملیت و مذهب پای به عرصه سياست گذاشته و مانع شکل گیری جامعه ای واحد در آن شده است.
لبنان، فاقد يك قانون مدني واحد است، پيروان هر مذهب، قوانين آن مذهب را در ازدواج، طلاق، ارث و غيره اجرا مي كنند و این افزايش نقش رهبران مذهبي در لبنان شده است.
توزيع نامتناسب درآمد ملي و تخصيص نادرست بودجه به مناطقي مانند استان جبل و بیروت، وجود مناطق محروم بی شمار، در کنار جنگ داخلي يا مذهبي 15 ساله تقويت نظام مذهبي (در بُعد سياسي و اجتماعي) و عدم شكل گيري يك هويت ملي واحد در لبنان به دنبال داشته است.
گروه هاي دینی و مذهبي در لبنان
مذهب در لبنان، تنها اعتقاد شخصي نيست، بلكه ويژگي سياسي و اجتماعي این کشور را مشخص مي كند و براساس این نظام طايفه اي، تقسيم قدرت، منافع و پست هاي اجرايي در لبنان ابعاد سياسي یافته است.
مسلمانان و مسيحيان دو گروه ديني بزرگ لبنان هستند. مسلمانان لبنان را شيعيان (دوازده امامي)، اهل سنت، دروزي ها، علويان و اسماعيلي ها تشكيل مي دهند و كاتوليك هاي ماروني، ارتدوكس هاي يوناني، كاتوليك هاي يوناني، ارمنيان ارتدوكس، ارمنيان كاتوليك، كاتوليك هاي رومي، آشوري ها، پروتستان ها و قبطي ها تشکیل دهنده جامعه مسيحيان این کشور هستند.
بین مسلمانان، شيعيان بزرگ ترين گروه مذهبي اسلامي لبنان هستند و اكثريت مطلق نظام مذهبي اين كشور را به خود اختصاص می دهند. شهر «صور»، در استان جنوب و «بعلبك»، در استان بقاع از مهم ترين شهرهاي شيعه نشين است.
از سال ۱۹۸۲ با مهاجرت شيعيان به بيروت و اقامت در جنوب اين شهر، جمعيت شيعي پر رنگي در اين شهر شكل گرفته است.
وضعيت اقتصادي و اجتماعي شيعيان لبنان
به طور سنتي، كشاورزي منبع اصلي معيشتی شیعیان لبنان در جنوب و دره بقاع بوده است. مهاجرت نیمی از شيعيان این مناطق به بيروت که به شکل گیری کمربندي شيعي در جنوب اين شهر منتهی شد، تحولي اساسي در آگاهي سياسي شيعيان به وجود آورد و آنها را به تبعیضی که علیه آنها اعمال می شد، آگاه کرد.
وضعیت سياسي شيعيان لبنان
تحولات اجتماعي ـ اقتصادي و سياسي دهه هاي ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ موجب افزایش سطح آگاهی های سياسي شيعيان و مطالبه حقوقشان شد. با ظهور امام موسي صدر، فعالیت های سياسي بی برنامه و غیر منسجم شیعیان، از یک سو هدفمند شد و از سوی دیگر پا را از منطقه صور فراتر و سنگ بنای تشكيلات سياسي را براي شيعيان بنا نهاد. در حالي كه ماروني ها و اهل سنت، از سال ها پیش دارای چنين سازمان ها و تشکيلاتی بودند.
«جنبش محرومين» که در سال 1975 به دست امام موسی صدر تاسیس شد، اولین تشکل سازمان یافته شیعی بود كه در گام نخست، خواستار عدالت و رفع تبعيض عليه شيعيان بود. مدتي بعد این جنبش نقشي محوري در فعاليت هاي سياسي و اجتماعي شيعيان يافت و تحولات سياسي كشور را تحت تأثير قرار داد.
حملات رژيم صهيونيستي عليه مناطق جنوب لبنان، امام موسي صدر را به فكر تشکیل نیروی دفاعی قدرتمند براي دفاع از اين مناطق انداخت. وی با همكاري و فرماندهي شهيد مصطفي چمران، سازمان «گروه های مقاومت لبنان» (امل) را تأسيس كرد. فعالیت امل ابتدا غير علني بود، اما پس از انفجار اردوگاه نظامي امل در دره بقاع، این فعالیت علنی شد.
مفقود شدن امام موسي صدر، از قدرت امل کاست و موجب جدایی برخی از اعضای آن با هدف ايجاد جنبشي جديد شد که بعدها هسته «حزب الله» را تشکیل دادند.
پيروزي انقلاب اسلامي تأثير شگرفی در تمام ابعاد بر حزب الله گذاشت و به تدریج آن را به بازيگر مهم عرصه سياسي لبنان و منطقه تبديل کرد.
آوارگان فلسطینی در لبنان
تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 میلادی، آوارگی 957 هزار فلسطینی را درپی داشت که حدود 360 هزار نفر آنها وارد لبنان و در 12 اردوگاه اسکان داده شدند که عبارتند از:
فقر، بیکاری، نبود حداقل ساختارهای زیربنایی و تراکم بالای جمعیت مهمترین ویژگی های حاکم بر این اردوگاه هاست، به گونه ای که 56 درصد این پناهندگان بیکار هستند و 75 درصد آنها درآمدی حدود 300 دلار دارند.
اردوگاه های فلسطینی، به جز فلسطینیان، افرادی از تابعیت های مختلف با مشرب های گوناگون فکری، اعتقادی و سیاسی از جمله گروه های «سلفی تکفیری» را نیز در خود جای می داد که بعدها زمینه ساز تشکیل گروه های تروریستی تکفیری «القاعده» و «داعش» در این اردوگاه ها شدند، به عنوان مثال، در اردوگاه عین الحلوه، در صور «گروه الانصار» یکی از گروه های سلفی تکفیری است که اواسط دهه هشتاد میلادی تشکیل شد. «جند الشام» که اعضای آن را فلسطینی های سلفی آموزش دیده و دارای سوابق مبارزاتی در افغانستان تشکیل می دهد، یکی دیگر از این جمله گروه هاست.
«فتح الاسلام» نیز یکی دیگر از گروه های سلفی تکفیری تروریستی فعال در عین الحلوه است که به شدت تحت تاثیر القاعده است. «گردان های عبدالله عزام» از دیگر گروه های سلفی تکفیری فعال در عین الحلوه است، در حالی که با آغاز بحران سوریه «جبهه النصره»، به عنوان شاخه رسمی القاعده در سوریه و «داعش» در لبنان اعلام موجودیت کردند.
از لحاظ امنیتی، اردوگاه های فلسطینی لبنان براساس توافق صورت گرفته با دولت این کشور، توسط گروه های فلسطینی اداره می شود.
فعالیت سلفی های تکفیری در اردوگاه های فلسطینی و بازتاب آن بر عرصه لبنان
شرایط سخت حاکم بر اردوگاه های فلسطینی، در کنار فعالیت گروه های سلفی تکفیری که گروه هایی تندرو و افراطی شمرده می شوند، آن هم در کشوری مانند لبنان که مشکلات خاص و پیچیده خود را دارد، بارها به بروز درگیری هایی بین این گروه ها با ارتش لبنان منجر شده است.
اولین درگیری های گروه های سلفی با ارتش لبنان به سال 2000 میلادی باز می گردد، اما آغاز بحران سوریه و جناح بندی های صورت گرفته در قبال این بحران میان گروه ها و طوایف لبنانی نه تنها درگیری این گروه ها با ارتش لبنان را افزایش داده، بلکه به فعالیت های آنها ابعاد جدیدی داده که یکی از این ابعاد، انجام عملیات های انتحاری و تروریستی است.
از زمان آغاز بحران سوریه تاکنون 13 عملیات و
انفجار تروریستی در لبنان رخ داده که گروه های سلفی تکفیری به صورت مستقیم و
غیر مستقیم در آن دخالت داشته اند.
- اولین عملیات تروریستی از این دست در 19 اکتبر 2102 میلادی رخ داد که در جریان آن «وسام الحسن»، رئیس سازمان امنیت ملی لبنان به همراه 7 نفر دیگر در اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در منطقه الاشرفیه، شرق بیروت کشته شد.
- عملیات دوم در 15 اوت 2013 میلادی در منطقه ای مسکونی بین منطقه بئر العبد و الرویس، در جنوب بیروت که مراکز حزب الله را در برمی گرفت، توسط یک گروه تروریستی ناشناس به نام «گردان های عایشه» انجام شد و 24 کشته برجا گذاشت.
- سومین عملیات تروریستی در 23 اوت 2013 میلادی در اثر دو انفجار بزرگ در دو مسجد شهر طرابلس، واقع در شمال لبنان رخ داد که موجب کشته شدن 45 نفر شد.
- چهارمین عملیات از این دست 19 نوامبر 2013 میلادی به وقوع پیوست و در دو انفجار هم زمان مقابل سفارت ایران در منطقه بئر حسن، واقع در جنوب بیروت 23 نفر از جمله ابراهیم انصاری، رایزن فرهنگی ایران شهید شدند.
- پنجمین عملیات از این دست در 27 دسامبر 2013 میلادی با وقوع انفجاری شدید در مرکز بیروت انجام شد که منجر به کشته شدن «محمد شطیح»، وزیر دارایی سابق و چهره سیاسی وابسته به جریان المستقبل لبنان و 5 نفر دیگر شد.
- ششمین عملیات گروه های تروریستی روز 2 ژانویه 2014 میلادی رخ داد و طی آن یک انتحاری خود را مقابل دفتر حزب الله در منطقه «حریک»، واقع در ضاحیه جنوبی بیروت منفجر کرد که 5 نفر کشته شدند و داعش در بیانیه ای مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت.
- هفتمین عملیات تروریستی که مسئولیت آن را جبهه النصره بر عهده گرفت، در 16 ژانویه 2014 میلادی مقابل ساختمان دولتی شهر هرمل، در شمال شرق لبنان به وقوع پیوست و 4 کشته برجا گذاشت.
- هشتمین عملیات تروریستی تکفیری ها به تاریخ 21 ژانویه 2014 میلادی باز می گردد که در منطقه حریک، واقع در ضاحیه جنوبی بیروت توسط جبهه النصره رخ داد و طی آن 5 نفر کشته شدند.
- نهمین عملیات تروریستی 19 فوریه 2014 میلادی به وقوع پیوست که کشته شدن 11 نفر در اثر دو انفجار انتحاری در نزدیکی ساختمان رایزنی فرهنگی ایران در جنوب بیروت را درپی داشت.
- دهمین عملیات در 22 فوریه 2014 میلادی با کشته شدن سه نفر از جمله یک افسر و یک سرباز لبنانی در اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده مقابل یک ایست بازرسی ارتش در شهر هرمل به وقوع پیوست.
- یازدهمین عملیات تروریستی 29 مارس 2014 میلادی در شهر مرزی عرسال، واقع در شمال شرقی لبنان در اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده مقابل یک ایست بازرسی ارتش لبنان رخ داد که 3 کشته برجا گذاشت.
- دوازدهمین عملیات تروریستی به تاریخ 10 ژانویه 2015 میلادی باز می گردد که کشته شدن 9 نفر در دو انفجار مقابل یک کافی شاپ در منطقه جبل محسن، واقع در شهر طرابلس به دست جبهه النصره را موجب شد.
- سیزدهمین عملیات در 5 نوامبر 2015 میلادی با کشته شدن 4 نفر در اثر انفجاری در نشست هیات علمای قلمون در شهر مرزی عرسال که به مساله آوارگان سوری می پرداخت، رخ داد.
عملیات تروریستی برج البراجنه
جدیدترین عملیات تروریستی پنج شنبه شب گذشته برابر با 12 نوامبر 2015 میلادی در اردوگاه برج البراجنه رخ داد که با برجا گذاشتن 44 کشته و 240 زخمی شديدترين عملیات تروريستی در 25 سال اخير و پس از پايان جنگ داخلی در لبنان شمرده می شود.
اهمیت عملیات تروریستی اخیر در این امر نهفته است که منطقه و اردوگاه برج البراجنه، در حومه جنوبی بیروت دروازه ورود به ضاحیه جنوبی شمرده می شود که عمدتا منطقه ای شیعه نشین است.
پس از منطقه مرکزی ضاحیه که در تقسیم بندی های امنیتی لبنان به «مربع امنیتی حزب الله» معروف است، منطقه برج البراجنه و محل حادثه که به «قطاع الثانی» شهرت دارد، به دلیل دربرگرفتن دفاتر و مراکز مهم حزب الله از اهمیت بسیاری برای این حزب برخوردار است.
مجتمع «سید الاوصیا»، بزرگترین مسجد و مجموعه فرهنگی - دینی - تربیتی حزب الله پس از مجتمع «سید الشهدا» در این منطقه واقع شده و بازار مردمی بسیار شلوغ و پر تردد برج البراجنه میان لبنانی ها معروفیت خاصی دارد. بیمارستان «رسول اعظم»، یکی از مهمترین بیمارستان های لبنان و پایگاه اصلی حزب الله نیز در همین منطقه قرار دارد.
منطقه برج البراجنه ساعت 18 پنج شنبه گذشته هدف عملیات تروریستی 4 انتحاری بود. انتحاری اول خود را در نزديکی حسینیه «امام حسین» برج البراجنه، در خیابانی که میدان «عین السکه» را به بیمارستان رسول اعظم متصل می کند، منفجر کرد، تا 7 دقیقه بعد انتحاری دوم خود را در میان مردمی که برای کمک و یاری به آسیب دیدگان به محل انفجار رسانده بودند، منفجر کند و انتحاری سوم به دست نیروهای امنیتی کشته شود.
جدیدترین اطلاعات به دست آمده
قاضی «سمیر حمود»، دادستان کل لبنان، پس از بازدید از محل وقوع این دو انفجار اعلام کرد: در این دو عملیات تروریستی که توسط دو عامل انتحاری اجرا شدند، از 9 کیلوگرم مواد منفجره استفاده شده بود. در انفجار اول 7 کیلوگرم مواد منفجره در یک موتور سیکلت جاسازی شده بود و در انفجار دوم یک کمربند انفجاری 2 کیلو گرمی منفجر شد.
به گفته منابع امنیتی لبنان این عملیات تروریستی با تکیه بر راهبرد تدریجی که مورد استفاده گروه های تروریستی در عراق و سوریه است، انجام شد و مشابه انفجار تروریستی منطقه «جبل محسن» بود که بر انجام انفجار اول در منطقه ای پر جمعیت و دقایقی بعد، پس از تجمع مردم برای کمک رساندن و یاری دادن به آسیب دیدگان، اقدام به انفجار دوم بود تا تلفات جانی در آن تا جای ممکن افزایش یابد.
این منابع امنیتی با بیان اینکه به نظر می رسید، سناریویی خونین برای لبنان تدارک دیده شده بود، توضیح دادند: گشتی های امنیتی لبنان سپیده دم روز پنج شنبه، فردی را در منطقه «قبه» طرابلس دستگیر کردند که حامل یک هف تیر، کمربند انفجاری و یک بمب دستی با یک موتور سیکلت بود.
به گفته این منابع ساعت 7 صبح همان روز گشتی های ارتش لبنان در میدان «آمریکا» منطقه جبل محسن در طرابلس یک بسته بمبگذاری شده حاوی 10 کیلو گرم مواد منفجره را شناسایی و خنثی کردند که آماده انفجار بود.
هم زمان با این دو عملیات، نیروهای اطلاعاتی لبنان «محمد ابراهیم الحجیری» ملقب به «ابو ابراهیم» و «کهروب» از تروریست های خطرناک و تحت پیگرد را در کوی «السیبل» عرسال دستگیر کردند که وابسته به گروه داعش بود و به عنوان متخصص در تهیه مواد منفجر و بمبگذاری خودروها در صفوف این گروه فعالیت می کرد و از جمله مهمترین عناصر لجستیکی داعش شمرده می شد.
اهداف و پیام های انفجار تروریستی برج البراجنه
بنابر تاکید منابع آگاه امنیتی و کارشناسان و صاحبنظران امور منطقه و لبنان، انفجار تروریستی برج البراجنه اهداف و پیام های متعددی در سطوح مختلف داخلی و خارجی برای طرف های ذیربط داشت.
یک: انتقام از شکست های سوریه
منابع امنیتی لبنانی بر این باورند، اطلاعات به دست آمده نشان از این دارد که آنچه در برج البراجنه رخ داد، همان گونه که اولین عملیات تروریستی در لبنان نبوده، آخرین آن هم نخواهد بود و گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش و جبهه النصره برای گرفتن انتقام شکست های اخیر در عرصه میدانی سوریه، هسته های خفته خود را در اردوگاه های فلسطینی و مناطق شمال لبنان فعال خواهند کرد. با فعال شدن این هسته های خفته، دور از انتظار نیست، شاهد افزایش عملیات های تروریستی در لبنان باشیم.
دو: تحت فشار گذاشتن بیش از پیش حزب الله و ایران
انفجارهای برج البراجنه پیام خون بار جدیدی برای حزب الله داشت که مضمون آن خروج از سوریه و پایان دادن به حمایت هایش از دمشق بود. نکته مهم این است که این پیام را نباید صرفا پیامی از سوی داعش یا دیگر گروه های تروریستی فعال در سوریه دانست، بلکه پیام طرف های منطقه ای و بین المللی تشکیل دهنده محور دشمنان است که تلاش دارند، حزب الله را از معادله بحران سوریه خارج کنند.
از نگاه این کشورها اعمال فشار بر حزب الله به معنای اعمال فشار بر ایران است و واداشتن حزب الله به خروج از عرصه میدانی سوریه، زمینه پایان دادن و یا دست کم محدود کردن نفوذ ایران در سوریه را هموار خواهد کرد.
سه: ممانعت از بازگشت آرامش و ثبات به لبنان
انتقام از توافق به دست آمده در نشست اخیر پارلمان لبنان که با استقبال بسیاری از محافل لبنانی مواجه شد، یکی از اهداف انفجارهای برج البراجنه بود. طرف های داخلی و منطقه ای متضرر از این توافق که نویدبخش بازگشت ثبات و استقرار به لبنان است، نشان دادند، اجازه نمی دهند، مردم لبنان بدون پرداخت خون بها به خواسته های خود برسند و آنها برای تحقق اهدافشان در این کشور از هیچ جنایتی فروگذاری نمی کنند.
چهار: تروریسم خطری است که سراسر لبنان را تهدید می کند
سومین پیام انفجار برج البراجنه این بود که نیروهای سیاسی لبنانی از هر طیف و گرایش سیاسی و مذهبی باید بدانند، تروریسم خطر موجودیتی است که همه لبنانی ها از هر قشر و طایفه و طبقه اجتماعی و دیدگاه سیاسی و مشرب فکری را تهدید می کند و هیچ کس از این خطر در امان نیست و تنها راه مقابله با آن توجه به منافع عالی ملی و حفظ وحدت و یکپارچگی ملی است.
پنج: برافروختن آتش اختلافات داخلی در لبنان
منابع آگاه تاکید می کنند، یکی از اهداف این انفجار تروریستی فتنه انگیزی بین آوارگان فلسطینی مقیم لبنان و مردم این کشور و ایجاد تقابل بین آنها به طور عام و رو در رو قرار دادن حزب الله و جنبش امل شیعی مقابل آوارگان فلسطینی اهل سنت به طور خاص بود، توطئه ای که با هوشیاری حزب الله راه را به روی این فتنه بست، این حزب در موضع گیری خود پس از انفجار تاکید کرد که تروریسم خطری است که نه دین می شناسد و نه ملیت و حزب الله منتظر نتایج تحقیقات است و در مقابل منابع بارز و ارشد فلسطینی هم تاکید کردند: تحقیقات صورت گرفته درباره هویت عاملان نشان می دهد که در میان آنها فلسطینی به چشم نمی خورد.
شش: احتمال تغییر تاکتیک عملیاتی
از آنجا که آمریکا و هم پیمانانش به شدت از شکست گروه های تروریستی در سوریه نگران هستند، ممکن است، در صدد تغییر تاکتیک عملیاتی داعش بر آمده باشند. با اینکه نتایج تحقیقات مربوط به چرایی سقوط هواپیمای مسافربری روسیه در صحرای سینای مصر هنوز روشن نشده، اما داعش مسئولیت انفجار این هواپیما را بر عهده گرفته و این احتمالی غیر ممکن نیست، اینکه داعش با نفوذ در فرودگاه شرم الشیخ بمبی ساعتی در هواپیمای روسی برای انتقام از روسیه تعبیه کرده باشد. بنابراین تغییر تاکتیک عملیاتی از جنگ و گریز فرسایشی در سوریه به سمت انجام عملیات های بزرگ تروریستی در دستور کار بازیگران بحران سوریه به ویژه داعش قرار گرفته باشد.
هفت: لزوم توجه بیش از پیش به تدابیر امنیتی
داعش برای گرفتن انتقام از شکست در سوریه تاکتیک عملیات تروریستی هدفمند را اتخاذ کرده و ممکن است، عملیات برج البراجنه بیروت، زمینه ساز عملیات دیگری در سایر نقاط شیعه نشین لبنان باشد، در چنین شرایطی محور مقاومت باید توجه بیشتری به امنیت داخلی خود در مناطق مختلف لبنان داشته باشد، به ویژه آنکه اختلاف میان دو جریان 8 مارس و 14 مارس، خلاء امنیتی شدیدی در لبنان به وجود آورده و پارلمان این کشور نزدیک به 18 ماه است که به دلیل وجود اختلاف میان جریان ها و فراکسیون های سیاسی نتوانسته به یک جمع بندی مشترک برای انتخاب رئیس جمهور به توافقی دست یابد.
بنابراین دور از انتظار نیست، داعش با حمایت عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی تاکتیک انتقام کورکورانه از حزب الله را در دستور کار قرار دهد، به خصوص آنکه هر دو رژیم به دلیل شرایط داخلی در بحران سیاسی به سر می برند. عربستان سعودی شکست سختی در یمن متحمل شده و پس از 8 ماه نه تنها یک دستاورد نظامی قابل قبول نداشته، بلکه در سطح منطقه ای و بین المللی با انزوای سیاسی مواجه شده است. رژیم صهیونیستی نیز در فلسطین اشغالی با انتفاضه جدیدی مواجه شده که قطعا این انتفاضه، طولانی و فرسایشی خواهد بود و پیامدهای امنیتی سنگینی برای رژیم صهیونیستی خواهد داشت.
هشت: انتقام از محور مقاومت
آغاز نشست وین با مشارکت طرف های تاثیرگذار در بحران سوریه در هفته جاری به طور طبیعی تحت تاثیر فضای پیروزی های اخیر ارتش سوریه قرار خواهد گرفت و سقف مطالبات معارضان سوری را کاهش خواهد داد. از این رو تحولات میدانی سوریه و شکست سیاست های آمریکا و هم پیمانان منطقه ایش می تواند، فضای سیاسی و امنیتی منطقه را تغییر دهد و بقای نظام در سوریه موجب تقویت محور مقاومت شود.
در این شرایط تنها گزینه پیش روی آمریکا انتقام از محور مقاومت با استفاده از داعش است و بعید نیست، اولین گام برداشته شده در این راه، تشویق داعش به عملیات انتحاری در حوزه فعالیت و نفوذ جغرافیایی حزب الله در ضاحیه بیروت با هدف ناامن کردن لبنان و تحمیل رئیس جمهوری وابسته به غرب به آن باشد.
اهل تسنن بيشتر در بيروت، صيدا، طرابلس و كوهستان شوف و شیعیان در دره بقاع، جنوب لبنان و جنوب بيروت اقامت دارند و دروزي ها در رأس المتن، كوهستان شوف و حاصبيا سكونت دارند و جبل بيروت، مقر اصلي ماروني هاست.
وضعيت اجتماعي لبنان
جامعه لبنان، جامعه اي متشكل از گروه هاي مختلف نژادي و مذهبي است كه نفوذ و فتنه انگیزی خارجی موجب بروز دو دستگي هایی بین طوایف آن شده و جدای از ملیت و مذهب پای به عرصه سياست گذاشته و مانع شکل گیری جامعه ای واحد در آن شده است.
لبنان، فاقد يك قانون مدني واحد است، پيروان هر مذهب، قوانين آن مذهب را در ازدواج، طلاق، ارث و غيره اجرا مي كنند و این افزايش نقش رهبران مذهبي در لبنان شده است.
توزيع نامتناسب درآمد ملي و تخصيص نادرست بودجه به مناطقي مانند استان جبل و بیروت، وجود مناطق محروم بی شمار، در کنار جنگ داخلي يا مذهبي 15 ساله تقويت نظام مذهبي (در بُعد سياسي و اجتماعي) و عدم شكل گيري يك هويت ملي واحد در لبنان به دنبال داشته است.
گروه هاي دینی و مذهبي در لبنان
مذهب در لبنان، تنها اعتقاد شخصي نيست، بلكه ويژگي سياسي و اجتماعي این کشور را مشخص مي كند و براساس این نظام طايفه اي، تقسيم قدرت، منافع و پست هاي اجرايي در لبنان ابعاد سياسي یافته است.
مسلمانان و مسيحيان دو گروه ديني بزرگ لبنان هستند. مسلمانان لبنان را شيعيان (دوازده امامي)، اهل سنت، دروزي ها، علويان و اسماعيلي ها تشكيل مي دهند و كاتوليك هاي ماروني، ارتدوكس هاي يوناني، كاتوليك هاي يوناني، ارمنيان ارتدوكس، ارمنيان كاتوليك، كاتوليك هاي رومي، آشوري ها، پروتستان ها و قبطي ها تشکیل دهنده جامعه مسيحيان این کشور هستند.
بین مسلمانان، شيعيان بزرگ ترين گروه مذهبي اسلامي لبنان هستند و اكثريت مطلق نظام مذهبي اين كشور را به خود اختصاص می دهند. شهر «صور»، در استان جنوب و «بعلبك»، در استان بقاع از مهم ترين شهرهاي شيعه نشين است.
از سال ۱۹۸۲ با مهاجرت شيعيان به بيروت و اقامت در جنوب اين شهر، جمعيت شيعي پر رنگي در اين شهر شكل گرفته است.
وضعيت اقتصادي و اجتماعي شيعيان لبنان
به طور سنتي، كشاورزي منبع اصلي معيشتی شیعیان لبنان در جنوب و دره بقاع بوده است. مهاجرت نیمی از شيعيان این مناطق به بيروت که به شکل گیری کمربندي شيعي در جنوب اين شهر منتهی شد، تحولي اساسي در آگاهي سياسي شيعيان به وجود آورد و آنها را به تبعیضی که علیه آنها اعمال می شد، آگاه کرد.
وضعیت سياسي شيعيان لبنان
تحولات اجتماعي ـ اقتصادي و سياسي دهه هاي ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ موجب افزایش سطح آگاهی های سياسي شيعيان و مطالبه حقوقشان شد. با ظهور امام موسي صدر، فعالیت های سياسي بی برنامه و غیر منسجم شیعیان، از یک سو هدفمند شد و از سوی دیگر پا را از منطقه صور فراتر و سنگ بنای تشكيلات سياسي را براي شيعيان بنا نهاد. در حالي كه ماروني ها و اهل سنت، از سال ها پیش دارای چنين سازمان ها و تشکيلاتی بودند.
«جنبش محرومين» که در سال 1975 به دست امام موسی صدر تاسیس شد، اولین تشکل سازمان یافته شیعی بود كه در گام نخست، خواستار عدالت و رفع تبعيض عليه شيعيان بود. مدتي بعد این جنبش نقشي محوري در فعاليت هاي سياسي و اجتماعي شيعيان يافت و تحولات سياسي كشور را تحت تأثير قرار داد.
حملات رژيم صهيونيستي عليه مناطق جنوب لبنان، امام موسي صدر را به فكر تشکیل نیروی دفاعی قدرتمند براي دفاع از اين مناطق انداخت. وی با همكاري و فرماندهي شهيد مصطفي چمران، سازمان «گروه های مقاومت لبنان» (امل) را تأسيس كرد. فعالیت امل ابتدا غير علني بود، اما پس از انفجار اردوگاه نظامي امل در دره بقاع، این فعالیت علنی شد.
مفقود شدن امام موسي صدر، از قدرت امل کاست و موجب جدایی برخی از اعضای آن با هدف ايجاد جنبشي جديد شد که بعدها هسته «حزب الله» را تشکیل دادند.
پيروزي انقلاب اسلامي تأثير شگرفی در تمام ابعاد بر حزب الله گذاشت و به تدریج آن را به بازيگر مهم عرصه سياسي لبنان و منطقه تبديل کرد.
تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 میلادی، آوارگی 957 هزار فلسطینی را درپی داشت که حدود 360 هزار نفر آنها وارد لبنان و در 12 اردوگاه اسکان داده شدند که عبارتند از:
ردیف |
نام اردوگاه |
سال احداث |
جمعیت |
1 |
عين حلوه |
1948 |
44133 |
2 |
بص |
1948 |
9840 |
3 |
ویفل |
1948 |
7357 |
4 |
برج البراجنه |
1948 |
19526 |
5 |
شتيلا |
1949 |
11998 |
6 |
نهر البارد |
1949 |
28358 |
7 |
مار الياس |
1952 |
1406 |
8 |
ميه |
1954 |
5078 |
9 |
بداوی |
1955 |
15695 |
10 |
برج شمالی |
1955 |
18134 |
11 |
ضبيه |
1956 |
4223 |
12 |
راشيديه |
1963 |
24679 |
فقر، بیکاری، نبود حداقل ساختارهای زیربنایی و تراکم بالای جمعیت مهمترین ویژگی های حاکم بر این اردوگاه هاست، به گونه ای که 56 درصد این پناهندگان بیکار هستند و 75 درصد آنها درآمدی حدود 300 دلار دارند.
اردوگاه های فلسطینی، به جز فلسطینیان، افرادی از تابعیت های مختلف با مشرب های گوناگون فکری، اعتقادی و سیاسی از جمله گروه های «سلفی تکفیری» را نیز در خود جای می داد که بعدها زمینه ساز تشکیل گروه های تروریستی تکفیری «القاعده» و «داعش» در این اردوگاه ها شدند، به عنوان مثال، در اردوگاه عین الحلوه، در صور «گروه الانصار» یکی از گروه های سلفی تکفیری است که اواسط دهه هشتاد میلادی تشکیل شد. «جند الشام» که اعضای آن را فلسطینی های سلفی آموزش دیده و دارای سوابق مبارزاتی در افغانستان تشکیل می دهد، یکی دیگر از این جمله گروه هاست.
«فتح الاسلام» نیز یکی دیگر از گروه های سلفی تکفیری تروریستی فعال در عین الحلوه است که به شدت تحت تاثیر القاعده است. «گردان های عبدالله عزام» از دیگر گروه های سلفی تکفیری فعال در عین الحلوه است، در حالی که با آغاز بحران سوریه «جبهه النصره»، به عنوان شاخه رسمی القاعده در سوریه و «داعش» در لبنان اعلام موجودیت کردند.
از لحاظ امنیتی، اردوگاه های فلسطینی لبنان براساس توافق صورت گرفته با دولت این کشور، توسط گروه های فلسطینی اداره می شود.
فعالیت سلفی های تکفیری در اردوگاه های فلسطینی و بازتاب آن بر عرصه لبنان
شرایط سخت حاکم بر اردوگاه های فلسطینی، در کنار فعالیت گروه های سلفی تکفیری که گروه هایی تندرو و افراطی شمرده می شوند، آن هم در کشوری مانند لبنان که مشکلات خاص و پیچیده خود را دارد، بارها به بروز درگیری هایی بین این گروه ها با ارتش لبنان منجر شده است.
اولین درگیری های گروه های سلفی با ارتش لبنان به سال 2000 میلادی باز می گردد، اما آغاز بحران سوریه و جناح بندی های صورت گرفته در قبال این بحران میان گروه ها و طوایف لبنانی نه تنها درگیری این گروه ها با ارتش لبنان را افزایش داده، بلکه به فعالیت های آنها ابعاد جدیدی داده که یکی از این ابعاد، انجام عملیات های انتحاری و تروریستی است.
- اولین عملیات تروریستی از این دست در 19 اکتبر 2102 میلادی رخ داد که در جریان آن «وسام الحسن»، رئیس سازمان امنیت ملی لبنان به همراه 7 نفر دیگر در اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در منطقه الاشرفیه، شرق بیروت کشته شد.
- عملیات دوم در 15 اوت 2013 میلادی در منطقه ای مسکونی بین منطقه بئر العبد و الرویس، در جنوب بیروت که مراکز حزب الله را در برمی گرفت، توسط یک گروه تروریستی ناشناس به نام «گردان های عایشه» انجام شد و 24 کشته برجا گذاشت.
- سومین عملیات تروریستی در 23 اوت 2013 میلادی در اثر دو انفجار بزرگ در دو مسجد شهر طرابلس، واقع در شمال لبنان رخ داد که موجب کشته شدن 45 نفر شد.
- چهارمین عملیات از این دست 19 نوامبر 2013 میلادی به وقوع پیوست و در دو انفجار هم زمان مقابل سفارت ایران در منطقه بئر حسن، واقع در جنوب بیروت 23 نفر از جمله ابراهیم انصاری، رایزن فرهنگی ایران شهید شدند.
- پنجمین عملیات از این دست در 27 دسامبر 2013 میلادی با وقوع انفجاری شدید در مرکز بیروت انجام شد که منجر به کشته شدن «محمد شطیح»، وزیر دارایی سابق و چهره سیاسی وابسته به جریان المستقبل لبنان و 5 نفر دیگر شد.
- ششمین عملیات گروه های تروریستی روز 2 ژانویه 2014 میلادی رخ داد و طی آن یک انتحاری خود را مقابل دفتر حزب الله در منطقه «حریک»، واقع در ضاحیه جنوبی بیروت منفجر کرد که 5 نفر کشته شدند و داعش در بیانیه ای مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت.
- هفتمین عملیات تروریستی که مسئولیت آن را جبهه النصره بر عهده گرفت، در 16 ژانویه 2014 میلادی مقابل ساختمان دولتی شهر هرمل، در شمال شرق لبنان به وقوع پیوست و 4 کشته برجا گذاشت.
- هشتمین عملیات تروریستی تکفیری ها به تاریخ 21 ژانویه 2014 میلادی باز می گردد که در منطقه حریک، واقع در ضاحیه جنوبی بیروت توسط جبهه النصره رخ داد و طی آن 5 نفر کشته شدند.
- نهمین عملیات تروریستی 19 فوریه 2014 میلادی به وقوع پیوست که کشته شدن 11 نفر در اثر دو انفجار انتحاری در نزدیکی ساختمان رایزنی فرهنگی ایران در جنوب بیروت را درپی داشت.
- دهمین عملیات در 22 فوریه 2014 میلادی با کشته شدن سه نفر از جمله یک افسر و یک سرباز لبنانی در اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده مقابل یک ایست بازرسی ارتش در شهر هرمل به وقوع پیوست.
- یازدهمین عملیات تروریستی 29 مارس 2014 میلادی در شهر مرزی عرسال، واقع در شمال شرقی لبنان در اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده مقابل یک ایست بازرسی ارتش لبنان رخ داد که 3 کشته برجا گذاشت.
- دوازدهمین عملیات تروریستی به تاریخ 10 ژانویه 2015 میلادی باز می گردد که کشته شدن 9 نفر در دو انفجار مقابل یک کافی شاپ در منطقه جبل محسن، واقع در شهر طرابلس به دست جبهه النصره را موجب شد.
- سیزدهمین عملیات در 5 نوامبر 2015 میلادی با کشته شدن 4 نفر در اثر انفجاری در نشست هیات علمای قلمون در شهر مرزی عرسال که به مساله آوارگان سوری می پرداخت، رخ داد.
جدیدترین عملیات تروریستی پنج شنبه شب گذشته برابر با 12 نوامبر 2015 میلادی در اردوگاه برج البراجنه رخ داد که با برجا گذاشتن 44 کشته و 240 زخمی شديدترين عملیات تروريستی در 25 سال اخير و پس از پايان جنگ داخلی در لبنان شمرده می شود.
اهمیت عملیات تروریستی اخیر در این امر نهفته است که منطقه و اردوگاه برج البراجنه، در حومه جنوبی بیروت دروازه ورود به ضاحیه جنوبی شمرده می شود که عمدتا منطقه ای شیعه نشین است.
پس از منطقه مرکزی ضاحیه که در تقسیم بندی های امنیتی لبنان به «مربع امنیتی حزب الله» معروف است، منطقه برج البراجنه و محل حادثه که به «قطاع الثانی» شهرت دارد، به دلیل دربرگرفتن دفاتر و مراکز مهم حزب الله از اهمیت بسیاری برای این حزب برخوردار است.
مجتمع «سید الاوصیا»، بزرگترین مسجد و مجموعه فرهنگی - دینی - تربیتی حزب الله پس از مجتمع «سید الشهدا» در این منطقه واقع شده و بازار مردمی بسیار شلوغ و پر تردد برج البراجنه میان لبنانی ها معروفیت خاصی دارد. بیمارستان «رسول اعظم»، یکی از مهمترین بیمارستان های لبنان و پایگاه اصلی حزب الله نیز در همین منطقه قرار دارد.
منطقه برج البراجنه ساعت 18 پنج شنبه گذشته هدف عملیات تروریستی 4 انتحاری بود. انتحاری اول خود را در نزديکی حسینیه «امام حسین» برج البراجنه، در خیابانی که میدان «عین السکه» را به بیمارستان رسول اعظم متصل می کند، منفجر کرد، تا 7 دقیقه بعد انتحاری دوم خود را در میان مردمی که برای کمک و یاری به آسیب دیدگان به محل انفجار رسانده بودند، منفجر کند و انتحاری سوم به دست نیروهای امنیتی کشته شود.
قاضی «سمیر حمود»، دادستان کل لبنان، پس از بازدید از محل وقوع این دو انفجار اعلام کرد: در این دو عملیات تروریستی که توسط دو عامل انتحاری اجرا شدند، از 9 کیلوگرم مواد منفجره استفاده شده بود. در انفجار اول 7 کیلوگرم مواد منفجره در یک موتور سیکلت جاسازی شده بود و در انفجار دوم یک کمربند انفجاری 2 کیلو گرمی منفجر شد.
به گفته منابع امنیتی لبنان این عملیات تروریستی با تکیه بر راهبرد تدریجی که مورد استفاده گروه های تروریستی در عراق و سوریه است، انجام شد و مشابه انفجار تروریستی منطقه «جبل محسن» بود که بر انجام انفجار اول در منطقه ای پر جمعیت و دقایقی بعد، پس از تجمع مردم برای کمک رساندن و یاری دادن به آسیب دیدگان، اقدام به انفجار دوم بود تا تلفات جانی در آن تا جای ممکن افزایش یابد.
این منابع امنیتی با بیان اینکه به نظر می رسید، سناریویی خونین برای لبنان تدارک دیده شده بود، توضیح دادند: گشتی های امنیتی لبنان سپیده دم روز پنج شنبه، فردی را در منطقه «قبه» طرابلس دستگیر کردند که حامل یک هف تیر، کمربند انفجاری و یک بمب دستی با یک موتور سیکلت بود.
به گفته این منابع ساعت 7 صبح همان روز گشتی های ارتش لبنان در میدان «آمریکا» منطقه جبل محسن در طرابلس یک بسته بمبگذاری شده حاوی 10 کیلو گرم مواد منفجره را شناسایی و خنثی کردند که آماده انفجار بود.
هم زمان با این دو عملیات، نیروهای اطلاعاتی لبنان «محمد ابراهیم الحجیری» ملقب به «ابو ابراهیم» و «کهروب» از تروریست های خطرناک و تحت پیگرد را در کوی «السیبل» عرسال دستگیر کردند که وابسته به گروه داعش بود و به عنوان متخصص در تهیه مواد منفجر و بمبگذاری خودروها در صفوف این گروه فعالیت می کرد و از جمله مهمترین عناصر لجستیکی داعش شمرده می شد.
بنابر تاکید منابع آگاه امنیتی و کارشناسان و صاحبنظران امور منطقه و لبنان، انفجار تروریستی برج البراجنه اهداف و پیام های متعددی در سطوح مختلف داخلی و خارجی برای طرف های ذیربط داشت.
یک: انتقام از شکست های سوریه
منابع امنیتی لبنانی بر این باورند، اطلاعات به دست آمده نشان از این دارد که آنچه در برج البراجنه رخ داد، همان گونه که اولین عملیات تروریستی در لبنان نبوده، آخرین آن هم نخواهد بود و گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش و جبهه النصره برای گرفتن انتقام شکست های اخیر در عرصه میدانی سوریه، هسته های خفته خود را در اردوگاه های فلسطینی و مناطق شمال لبنان فعال خواهند کرد. با فعال شدن این هسته های خفته، دور از انتظار نیست، شاهد افزایش عملیات های تروریستی در لبنان باشیم.
دو: تحت فشار گذاشتن بیش از پیش حزب الله و ایران
انفجارهای برج البراجنه پیام خون بار جدیدی برای حزب الله داشت که مضمون آن خروج از سوریه و پایان دادن به حمایت هایش از دمشق بود. نکته مهم این است که این پیام را نباید صرفا پیامی از سوی داعش یا دیگر گروه های تروریستی فعال در سوریه دانست، بلکه پیام طرف های منطقه ای و بین المللی تشکیل دهنده محور دشمنان است که تلاش دارند، حزب الله را از معادله بحران سوریه خارج کنند.
از نگاه این کشورها اعمال فشار بر حزب الله به معنای اعمال فشار بر ایران است و واداشتن حزب الله به خروج از عرصه میدانی سوریه، زمینه پایان دادن و یا دست کم محدود کردن نفوذ ایران در سوریه را هموار خواهد کرد.
سه: ممانعت از بازگشت آرامش و ثبات به لبنان
انتقام از توافق به دست آمده در نشست اخیر پارلمان لبنان که با استقبال بسیاری از محافل لبنانی مواجه شد، یکی از اهداف انفجارهای برج البراجنه بود. طرف های داخلی و منطقه ای متضرر از این توافق که نویدبخش بازگشت ثبات و استقرار به لبنان است، نشان دادند، اجازه نمی دهند، مردم لبنان بدون پرداخت خون بها به خواسته های خود برسند و آنها برای تحقق اهدافشان در این کشور از هیچ جنایتی فروگذاری نمی کنند.
چهار: تروریسم خطری است که سراسر لبنان را تهدید می کند
سومین پیام انفجار برج البراجنه این بود که نیروهای سیاسی لبنانی از هر طیف و گرایش سیاسی و مذهبی باید بدانند، تروریسم خطر موجودیتی است که همه لبنانی ها از هر قشر و طایفه و طبقه اجتماعی و دیدگاه سیاسی و مشرب فکری را تهدید می کند و هیچ کس از این خطر در امان نیست و تنها راه مقابله با آن توجه به منافع عالی ملی و حفظ وحدت و یکپارچگی ملی است.
منابع آگاه تاکید می کنند، یکی از اهداف این انفجار تروریستی فتنه انگیزی بین آوارگان فلسطینی مقیم لبنان و مردم این کشور و ایجاد تقابل بین آنها به طور عام و رو در رو قرار دادن حزب الله و جنبش امل شیعی مقابل آوارگان فلسطینی اهل سنت به طور خاص بود، توطئه ای که با هوشیاری حزب الله راه را به روی این فتنه بست، این حزب در موضع گیری خود پس از انفجار تاکید کرد که تروریسم خطری است که نه دین می شناسد و نه ملیت و حزب الله منتظر نتایج تحقیقات است و در مقابل منابع بارز و ارشد فلسطینی هم تاکید کردند: تحقیقات صورت گرفته درباره هویت عاملان نشان می دهد که در میان آنها فلسطینی به چشم نمی خورد.
شش: احتمال تغییر تاکتیک عملیاتی
از آنجا که آمریکا و هم پیمانانش به شدت از شکست گروه های تروریستی در سوریه نگران هستند، ممکن است، در صدد تغییر تاکتیک عملیاتی داعش بر آمده باشند. با اینکه نتایج تحقیقات مربوط به چرایی سقوط هواپیمای مسافربری روسیه در صحرای سینای مصر هنوز روشن نشده، اما داعش مسئولیت انفجار این هواپیما را بر عهده گرفته و این احتمالی غیر ممکن نیست، اینکه داعش با نفوذ در فرودگاه شرم الشیخ بمبی ساعتی در هواپیمای روسی برای انتقام از روسیه تعبیه کرده باشد. بنابراین تغییر تاکتیک عملیاتی از جنگ و گریز فرسایشی در سوریه به سمت انجام عملیات های بزرگ تروریستی در دستور کار بازیگران بحران سوریه به ویژه داعش قرار گرفته باشد.
هفت: لزوم توجه بیش از پیش به تدابیر امنیتی
داعش برای گرفتن انتقام از شکست در سوریه تاکتیک عملیات تروریستی هدفمند را اتخاذ کرده و ممکن است، عملیات برج البراجنه بیروت، زمینه ساز عملیات دیگری در سایر نقاط شیعه نشین لبنان باشد، در چنین شرایطی محور مقاومت باید توجه بیشتری به امنیت داخلی خود در مناطق مختلف لبنان داشته باشد، به ویژه آنکه اختلاف میان دو جریان 8 مارس و 14 مارس، خلاء امنیتی شدیدی در لبنان به وجود آورده و پارلمان این کشور نزدیک به 18 ماه است که به دلیل وجود اختلاف میان جریان ها و فراکسیون های سیاسی نتوانسته به یک جمع بندی مشترک برای انتخاب رئیس جمهور به توافقی دست یابد.
بنابراین دور از انتظار نیست، داعش با حمایت عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی تاکتیک انتقام کورکورانه از حزب الله را در دستور کار قرار دهد، به خصوص آنکه هر دو رژیم به دلیل شرایط داخلی در بحران سیاسی به سر می برند. عربستان سعودی شکست سختی در یمن متحمل شده و پس از 8 ماه نه تنها یک دستاورد نظامی قابل قبول نداشته، بلکه در سطح منطقه ای و بین المللی با انزوای سیاسی مواجه شده است. رژیم صهیونیستی نیز در فلسطین اشغالی با انتفاضه جدیدی مواجه شده که قطعا این انتفاضه، طولانی و فرسایشی خواهد بود و پیامدهای امنیتی سنگینی برای رژیم صهیونیستی خواهد داشت.
هشت: انتقام از محور مقاومت
آغاز نشست وین با مشارکت طرف های تاثیرگذار در بحران سوریه در هفته جاری به طور طبیعی تحت تاثیر فضای پیروزی های اخیر ارتش سوریه قرار خواهد گرفت و سقف مطالبات معارضان سوری را کاهش خواهد داد. از این رو تحولات میدانی سوریه و شکست سیاست های آمریکا و هم پیمانان منطقه ایش می تواند، فضای سیاسی و امنیتی منطقه را تغییر دهد و بقای نظام در سوریه موجب تقویت محور مقاومت شود.
در این شرایط تنها گزینه پیش روی آمریکا انتقام از محور مقاومت با استفاده از داعش است و بعید نیست، اولین گام برداشته شده در این راه، تشویق داعش به عملیات انتحاری در حوزه فعالیت و نفوذ جغرافیایی حزب الله در ضاحیه بیروت با هدف ناامن کردن لبنان و تحمیل رئیس جمهوری وابسته به غرب به آن باشد.