در این قطعنامه غیر الزامآور، اقدامات ایران در قبال سوریه، «غیرسازنده و نابجا» توصیف شده؛ «ایران و دیگر متحدان (بشار) اسد» همچنین به حمله به «معارضان میانهرو» و گام برداشتن در راستای منافع داعش و جبههالنصره متهم شدهاند.
همچنین کمیته حقوق بشر سازمان ملل نیز براساس گزارش احمد شهید قطعنامهای علیه ایران به تصویب رساند.
درباره این دو قطعنامه نکاتی مهم در بعد داخلی و در بعد خارجی به ذهن خطور میکند. در بعد خارجی ذکر این نکته ضروری است که همزمانی صدور قطعنامه سعودی در کمیته حقوق بشر با حوادث پاریس نمی تواند اتفاقی باشد. بعد از حوادث پاریس پیکان اتهامات به سعودی سازندگان و حامیان گروه تروریستی داعش نشانه رفت و حقانیت ایران در تروریستی نامیدن و مبارزه علیه او برافکار عمومی جهان ثابت شد. طبیعی بود که در چنین فضایی تلاشی صورت گیرد تا ذهن افکار عمومی جهان به نقطه ای انحرافی تر معطوف گردد. این قطعنامه سعودی و قطعنامه کمیته حقوق بشر سازمان ملل بی شک تلاشی در همین چارچوب است.
اما ارزیابی این قطعنامه ها از بعد داخلی شاید مهمتر از بعد خارجی ان باشد. قطعنامه کمیته سوم به همت سعودیها درحالی مورد تصویب قرار گرفت که وزارت خارجه کشورمان سیاست مماشات و عدم تقابل با ریاض را با هدف بهبود روابط و کاستن از تنشها در پیش گرفته است. در واقع این قطعنامه سعودی نتیجه مستقیم همین سیاست و در واقع بهتر است بگوییم نتیجه مماشات دیپلماسی ایران در برابر آل سعود است.
به دنبال وقوع فاجعه منا که در آن صدها نفر از هموطنانمان و هزاران نفر دیگر از مسلمانان کشته شدند بسیاری از تحلیلگران و صاحب نظران از دستگاه دیپلماسی خواستند که با قاطعیت در برابر عربستان ایستادگی کند و ضمن کوتاه نیامدن برای بازپس گیری حق و حقوق حجاج ایرانی مساله را به سازمانهای بینالمللی مربوطه بکشاند و این فاجعه را به یک چالش بینالمللی برای سعودیها تبدیل کنند که البته فی النفسه یک چالش بین المللی بود. وزارت خارجه کشورمان به جای اتخاذ چنین رویکردی که خواسته نهادها و آحاد ملت ایران بود فقط از طریق مبادی دیپلماتیک و دوجانبه موضوع را پیگیری کرد و هنوز تعدادی از هموطنانمان مفقود هستند یا اینکه کشته شدن آنها قطعی است اما اجساد آنها مفقود شده است؛ اینکه دولت عربستان باید به خانواده های قربانیان فاجعه منا غرامت بپردازد و اعلام کرده است که هیچ غرامتی نخواهد پرداخت، هم که بماند.
مخلص کلام اینکه هرچه سیاست دوستی و مماشات با سعودیها بیشتر ادامه یابد سیاست خارجی آل سعود علیه ایران تندتر و گستاخانهتر خواهد شد.
در بعد خارجیِ این موضوع خنده دار که "عربستان، ایران را به مداخله درجنگ سوریه متهم کرده است" نیز باید گفت که روال عادی سوریه این بود که دولت سوریه به ریاست قانونی و منتخب بشار اسد(متحد ایران) به کار خود ادامه میداد و این سعودیها بودند که به بهانه خزان عربی درصدد برآمدند تا حکومت بشار اسد را ساقط کنند و یک نیروی دست نشانده خود را در آنجا روی کار بیاورند.
در خلال بحران سوریه نیز ایران علنا سیاست خود مبنی برای اعزام نیروی مستشاری به سوریه را اعلام و اعمال کرد و این موضوع در روابط بین الملل نیز کاملا پذیرفته شده است که کشوری به کشور دوست و متحد خود در مواقع بحران کمک حداقلی کند.
اما عربستان چه کرد؟ عربستان با حمایت مالی و تسلیحاتی از گروههای به اصطلاح معارض سوری( که بعدا معلوم شد چیزی بهتر از داعش نیستند) و با چراغ سبز متحدان غربی خود نظیر واشنگتن، پاریس و لندن، سوریه را به آنچه امروز است، رساند و در ادامه و با شکست رویکردش برای ساقط کردن حکومت اسد حمایتهای خود را از گروههای تروریستی نظیر داعش و جبهه النصره نیز بیشتر و بیشتر کرد.
تقریبا بر کسی پوشیده نیست که عربستان از مهمترین حامیان داعش است و روزی نیست که رسانههای متحدان غربی این کشور مطلب یا گزارشی مستند درباره حمایت آل سعود از داعش منتشر نکنند.
مجله معتبر فارنپالیسی، روز جمعه در گزارشی نقش سیاستهای خشونتطلبانه عربستان سعودی در تشکیل گروههای افراطی از جمله گروه تروریستی داعش را مورد بررسی قرار داده و نوشته ریاض از دهه 1970 با پول نفت به تقویت این گروهها مشغول است.
روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز روز جمعه در گزارشی عربستان سعودی را پدر داعش و همسان با این گروه تروریستی دانسته و در تشبیه این دو به هم نوشته است: «عربستان همان داعشی است که خودش ساخته است.»
مداخله آل سعود در سوریه و علیه بشار اسد اظهرمن الشمس است. کاملا مشخص است که عربستان با استفاده از دلارهای نفتی خود یک قطعنامه علیه ایران «خریده است» و با کمک متحدان غربی خود نظیر فرانسه و آمریکا موفق شده آن را به تصویب برساند. این درحالیست که هنوز خون قربانیان حملات داعش(گروه تحت الحمایه عربستان) در خیابانهای پاریس خشک نشده است.
درباره گزارش تکراری احمد شهید و قطعنامه حقوق بشری علیه ایران نیز باید گفت که تفاوت این قطعنامه با قطعنامه پیشین در این بود که رایگیری درباره این قطعنامه ضد ایرانی در زمانی صورت گرفت که توافق هستهای اخیر، افق جدیدی از همکاری بین ایران و جامعه بینالمللی درباره دیگر موضوعات گشوده است. این موضوع نشان دهنده ادامه رویکرد خصمانه غرب در برابر ایران و لزوم هوشیاری دولت و وزارت خارجه و عدم اعتماد به طرف غربی در موضوعات مختلف است. غربیها نشان دادند که علیرغم توافق هستهای، از هر فرصتی برای به چالش کشیدن جمهوری اسلامی ایران دریغ نخواهند کرد.
آمریکا بارها اعلام کرده است که تحریمهای حقوق بشری ایران را حفظ میکند و شاید مطرح کردن چنین قطعنامه هایی زمینه سازی برای افزایش تحریمها علیه ایران به بهانه حقوق بشر باشد.