گروه جهاد و مقاومت مشرق: در اسارت قانون بر این بود که هر اسیر بیش از سه بار مریض نشود. هرکس بیش از سه بار مریض می شد باید شدیداً تنبیه و شکنجه می شد. از قضا بنده پنج بار مریض شدم. یک روز داشتیم در محوطه ی آسایشگاه قدم می زدیم سید مصطفی نگهبان وقت بود و دفتر مریض ها را بررسی می کرد.
چون من بیش از سه روز یعنی پنج بار مریض شده بودم من را صدا زدند. همراه مترجم به نزد سید مصطفی رفتیم، ایشان گفت: تو پنج بار مریض شدی! من هم می دانستم که باید کتک مفصلی بخورم؛ در جواب تکذیب کردم اما به هر صورت حرف من به کرسی ننشست و شکنجه شروع شد.
این قدر مرا کتک زد که بدنم مانند بادمجان کبود شده بود. با کابلی که در دست داشتن به گردن من انداخت و گفت: اشهدت را بگو می خواهم تو را بکشم.
در جواب به او گفتم: من همان روز که اسیر شدم اشهدم را گفتم و از مرگ نمی ترسم. دوباره تنبیه را ادامه داد اما به لطف خدا هیچ گونه دردی را احساس نمی کردم.
راوی: آزاده علی حیدر رئیسی نیا
مدت حضور در جبهه:۱۶ ماه
مدت اسارت:۴۳ ماه و ۱۵ روز
تاریخ و محل اسارت:۲۴/۱۰/۶۵ سومار
تاریخ آزادی از اسارت:3شهریور69
*سایت جامع آزادگان
کد خبر 502234
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۶
- ۰ نظر
- چاپ
چون من بیش از سه روز یعنی پنج بار مریض شده بودم من را صدا زدند. همراه مترجم به نزد سید مصطفی رفتیم، ایشان گفت: تو پنج بار مریض شدی! من هم می دانستم که باید کتک مفصلی بخورم…