به گزارش مشرق، خداداد عزیزی در مورد اتفاقات 8 آذر سال 76، عدم پیشرفت فوتبال ایران و ... صحبتهایی را مطرح کرد که در زیر میخوانید:
چرا در اظهارنظری گفتید که از به یاد آوردن حماسه 8 آذر توسط مردم تأسف میخورید؟
از آن تاریخ 18سال گذشته و هنوز هم برای مردم زنده مانده است. مردم همیشه از روز 8 آذر 76 خاطرات شیرین به یاد دارند، اما از آن تاریخ تا به امروز اتفاق خاصی در فوتبال ما نیفتاده که بخواهند شاد شوند. به خاطر همین موضوع است که اظهار تأسف میکنم. چرا اتفاقی در فوتبال ما نیفتاده که وقتی به میان مردم میرویم هنوز هم میگویند که نسل 98 فرانسه چیز دیگری بود؟ فوتبال ما ستاره ندارد و ضعیف شده است و چیزی برای گفتن ندارد. هیچ نتیجه خاصی در فوتبال کسب نشده که مردم از به یاد آوردن آن شاد شوند. هر فردی که در مورد 8 آذر سال 76 صحبت میکند خنده روی لبانش است. این مسئله برای من جای خوشحالی دارد که پس از گذشت 18 سال مردم به گل من به تیم استرالیا اشاره میکنند، هر چند که گل من تلاش جمعی 30 نفره بود.
بعد از 18 سال یاد چه موضوعی میافتید؟
ما آن روز امید نداشتیم که نتیجه بگیریم. به خاطر دارم که همبازیهای ما در کلن آلمان اعتقاد داشتند که ما چهار پنج گل از استرالیا دریافت میکنیم. آنها بازیکنان خوبی در لیگهای مختلف داشتند و میدانستیم که کار سختی خواهیم داشت. با همدلی و اتحاد توانستیم روزی به یاد ماندنی رقم بزنیم. وقتی به ایران برگشتیم فیلمهایی از شادیهای مردم به ما نشان دادند که خیلی برایمان جالب بود. آدمهای مسنی را میدیدیم که میگفتند خیلی برای برد ایران دعا کردیم. حتی مادرانی بودند که گفتند برای موفقیت تیم ملی سر سجاده نماز دعا کردند. نمیدانم آن تیم چه چیزی داشت که باعث همدلی و اتحاد بین مردم شده بود، چیزی که الان در فوتبال ما وجود ندارد. آن روز حتی به قول معروف رسانههای زرد هم سفید شده بودند تا تیم ملی را حمایت کنند. فیلمها را که میدیدیم، متوجه شدیم پس از گل دوم ایران به استرالیا یکسری مکانها مانند پاساژها، مدارس و ... مانند بمب منفجر شده بودند. 8 آذر سال 76 به اعتقاد من یک اتفاق غیرمنتظره بود.
اسم خاصی میتوان برای آن روز گذاشت؟
من اهل این کارها نیستم.
برخی از بازیکنان نسل 98 فرانسه اعتقاد دارند که اگر همین الان دوباره دور هم جمع شوند، باز هم به جام جهانی صعود میکنند ...
اگر 700 تا 800 کیلو از مجموع وزن شکم بچهها کم شود و هر بازی هم 30 آمپول کنار زمین باشد که بچهها بتوانند بازی کنند، فکر کنم مشکلی برای صعود به جام جهانی نداشته باشیم! وقتی تیم 98 فرانسه را به این ور و آن ور دعوت میکنند و تیم ملی فعلی را دعوت نمیکنند، معنایش این است که مردم هنوز آن تیم را دوست دارند.
فکر میکنید چرا فوتبال ما پیشرفت نکرده است؟
برای اینکه فوتبال را در دل مردم از بین بردهاند و از آن لذت نمیبرند. زمان ما دو دسته مردم وجود داشتند، برخیها که عاشق فوتبال بودند و مدام به ورزشگاه میرفتند و دسته دوم کسانی بودند که پیگیر نتایج تیم ملی بودند. آن زمان هر دو دسته از فوتبال لذت میبردند، ولی امروز مردم هیچ لذتی نمیبرند. به این اسامی دقت کنید: احمدرضا عابدزاده، علی دایی، کریم باقری، مهدی مهدویکیا و ... . اینها بازیکنان امتیازآوری بودند. دایی و باقری نتیجه بازیها را تغییر میداند و یا عابدزاده یک تنه مقابل تیمی ایستادگی میکرد. کدام بازیکنی را الان سراغ دارید که مانند علی کریمی دریبل بزند، کریمی که مقابل تیم ملی آلمان سه بازیکن را دریبل زد؟ کدام یک از بازیکنان امروز مانند علی دایی است که روی سر بهترین بازیکنان جهان سر میزد یا کریم باقری که از هر منطقهای شوت میزد، توپهایش گل میشد یا مهدویکیا که سرعت بالایی داشت؟ جام ملتهای 96 آسیا، عربستان را بردیم، به کرهجنوبی شش گل زدیم و در مجموع نتایج پرگلی به دست آوردیم که مردم از دیدن فوتبال لذت میبردند. میدانید دلیل عدم پیشرفت فوتبال ایران چه چیزی است؟
چه مسائلی؟
اینکه سراغ افرادی میرویم که فوتبالی نیستند. عامه مردم از حواشی فوتبال خسته شدهاند. تلویزیون، رادیو و روزنامه را که باز میکنیم همه دنبال حواشی هستند و فوتبال محو شده است. عمده مشکل ما این است که رؤسای تیمهای ما غیرفوتبالی هستند. برخی از آنها ادعا میکنند که زمانی فوتبال بازی میکردهاند، اما خودشان میدانند که فوتبالی نیستند. در ردههای پایه مربیانی داشتهایم که هیچ کمکی نکردهاند. بازیکن نوجوان باید در سن پایین یاد بگیرد چطور رفتار کند که وقتی سنش بالا رفت باتجربه باشد. میگویند چون فلان فرد آشنای فلان شخص معروف است، تیم نوجوانان را به او سپردهایم. اینها مسائلی است که فوتبال ما را ضعیف کرده است. فوتبال پایه را دست افرادی میدهیم که نمیدانیم چه کسانی هستند.
روزی در برنامه تلویزیونی به هوشنگ نصیرزاده که نماینده فدراسیون بود گفتم که یک سال حضور دروازهبان خارجی را در لیگ برتر ممنوع و سال بعد آن این قانون را برداشتید. وقتی این تصمیمات گرفته میشود، معلوم است هدفی در آن نبوده است. اینها به خاطر حضور افرادی است که فوتبالی نیستند و تصمیمات غلط میگیرند.
برخی افراد اعتقاد دارند که فوتبال امروز مدرن شده و با گذشته تفاوت زیادی پیدا کرده است و البته بازیکنان امروز علاوه بر داخل زمین، به دنبال حواشی بیرون از فوتبال نیز هستند.
این مسائل چه ربطی به هم دارند؟ مگر زمان گذشته، نامرتب بودیم و شیک نمیگشتیم؟ فوتبالیستهای امروزی دنبال حاشیه هستند تا خود فوتبال. اعتقاد دارم که به فوتبالیستها باید پول بدهند، چون زحمت میکشند، اما همین پول دادن باعث میشود انتظارات مردم از آنها بالا برود. با این شرایط نیاز است که بازیکن بیشتر به فوتبال توجه کند تا حواشی آن. اشکالی ندارد که بازیکن به تیپ و قیافهاش برسد، اما بیشتر از آن باید به فوتبالش توجه کند.
فکر میکنید تیم ملی با کارلوس کیروش با توجه به اختلافاتش با برخی از مسئولان فدراسیون بتواند نتیجه بگیرد؟
این هم یکی از مشکلات فوتبال ایران است. اگر به مربی اعتقاد داریم، باید از او حمایت شود و دیگر نمیدانم این اختلافات چیست. همه باید دست به دست هم بدهند تا قانون هر هشت سال صعود به جام جهانی برای ما تکرار نشود.
چرا در اظهارنظری گفتید که از به یاد آوردن حماسه 8 آذر توسط مردم تأسف میخورید؟
از آن تاریخ 18سال گذشته و هنوز هم برای مردم زنده مانده است. مردم همیشه از روز 8 آذر 76 خاطرات شیرین به یاد دارند، اما از آن تاریخ تا به امروز اتفاق خاصی در فوتبال ما نیفتاده که بخواهند شاد شوند. به خاطر همین موضوع است که اظهار تأسف میکنم. چرا اتفاقی در فوتبال ما نیفتاده که وقتی به میان مردم میرویم هنوز هم میگویند که نسل 98 فرانسه چیز دیگری بود؟ فوتبال ما ستاره ندارد و ضعیف شده است و چیزی برای گفتن ندارد. هیچ نتیجه خاصی در فوتبال کسب نشده که مردم از به یاد آوردن آن شاد شوند. هر فردی که در مورد 8 آذر سال 76 صحبت میکند خنده روی لبانش است. این مسئله برای من جای خوشحالی دارد که پس از گذشت 18 سال مردم به گل من به تیم استرالیا اشاره میکنند، هر چند که گل من تلاش جمعی 30 نفره بود.
بعد از 18 سال یاد چه موضوعی میافتید؟
ما آن روز امید نداشتیم که نتیجه بگیریم. به خاطر دارم که همبازیهای ما در کلن آلمان اعتقاد داشتند که ما چهار پنج گل از استرالیا دریافت میکنیم. آنها بازیکنان خوبی در لیگهای مختلف داشتند و میدانستیم که کار سختی خواهیم داشت. با همدلی و اتحاد توانستیم روزی به یاد ماندنی رقم بزنیم. وقتی به ایران برگشتیم فیلمهایی از شادیهای مردم به ما نشان دادند که خیلی برایمان جالب بود. آدمهای مسنی را میدیدیم که میگفتند خیلی برای برد ایران دعا کردیم. حتی مادرانی بودند که گفتند برای موفقیت تیم ملی سر سجاده نماز دعا کردند. نمیدانم آن تیم چه چیزی داشت که باعث همدلی و اتحاد بین مردم شده بود، چیزی که الان در فوتبال ما وجود ندارد. آن روز حتی به قول معروف رسانههای زرد هم سفید شده بودند تا تیم ملی را حمایت کنند. فیلمها را که میدیدیم، متوجه شدیم پس از گل دوم ایران به استرالیا یکسری مکانها مانند پاساژها، مدارس و ... مانند بمب منفجر شده بودند. 8 آذر سال 76 به اعتقاد من یک اتفاق غیرمنتظره بود.
اسم خاصی میتوان برای آن روز گذاشت؟
من اهل این کارها نیستم.
برخی از بازیکنان نسل 98 فرانسه اعتقاد دارند که اگر همین الان دوباره دور هم جمع شوند، باز هم به جام جهانی صعود میکنند ...
اگر 700 تا 800 کیلو از مجموع وزن شکم بچهها کم شود و هر بازی هم 30 آمپول کنار زمین باشد که بچهها بتوانند بازی کنند، فکر کنم مشکلی برای صعود به جام جهانی نداشته باشیم! وقتی تیم 98 فرانسه را به این ور و آن ور دعوت میکنند و تیم ملی فعلی را دعوت نمیکنند، معنایش این است که مردم هنوز آن تیم را دوست دارند.
فکر میکنید چرا فوتبال ما پیشرفت نکرده است؟
برای اینکه فوتبال را در دل مردم از بین بردهاند و از آن لذت نمیبرند. زمان ما دو دسته مردم وجود داشتند، برخیها که عاشق فوتبال بودند و مدام به ورزشگاه میرفتند و دسته دوم کسانی بودند که پیگیر نتایج تیم ملی بودند. آن زمان هر دو دسته از فوتبال لذت میبردند، ولی امروز مردم هیچ لذتی نمیبرند. به این اسامی دقت کنید: احمدرضا عابدزاده، علی دایی، کریم باقری، مهدی مهدویکیا و ... . اینها بازیکنان امتیازآوری بودند. دایی و باقری نتیجه بازیها را تغییر میداند و یا عابدزاده یک تنه مقابل تیمی ایستادگی میکرد. کدام بازیکنی را الان سراغ دارید که مانند علی کریمی دریبل بزند، کریمی که مقابل تیم ملی آلمان سه بازیکن را دریبل زد؟ کدام یک از بازیکنان امروز مانند علی دایی است که روی سر بهترین بازیکنان جهان سر میزد یا کریم باقری که از هر منطقهای شوت میزد، توپهایش گل میشد یا مهدویکیا که سرعت بالایی داشت؟ جام ملتهای 96 آسیا، عربستان را بردیم، به کرهجنوبی شش گل زدیم و در مجموع نتایج پرگلی به دست آوردیم که مردم از دیدن فوتبال لذت میبردند. میدانید دلیل عدم پیشرفت فوتبال ایران چه چیزی است؟
چه مسائلی؟
اینکه سراغ افرادی میرویم که فوتبالی نیستند. عامه مردم از حواشی فوتبال خسته شدهاند. تلویزیون، رادیو و روزنامه را که باز میکنیم همه دنبال حواشی هستند و فوتبال محو شده است. عمده مشکل ما این است که رؤسای تیمهای ما غیرفوتبالی هستند. برخی از آنها ادعا میکنند که زمانی فوتبال بازی میکردهاند، اما خودشان میدانند که فوتبالی نیستند. در ردههای پایه مربیانی داشتهایم که هیچ کمکی نکردهاند. بازیکن نوجوان باید در سن پایین یاد بگیرد چطور رفتار کند که وقتی سنش بالا رفت باتجربه باشد. میگویند چون فلان فرد آشنای فلان شخص معروف است، تیم نوجوانان را به او سپردهایم. اینها مسائلی است که فوتبال ما را ضعیف کرده است. فوتبال پایه را دست افرادی میدهیم که نمیدانیم چه کسانی هستند.
روزی در برنامه تلویزیونی به هوشنگ نصیرزاده که نماینده فدراسیون بود گفتم که یک سال حضور دروازهبان خارجی را در لیگ برتر ممنوع و سال بعد آن این قانون را برداشتید. وقتی این تصمیمات گرفته میشود، معلوم است هدفی در آن نبوده است. اینها به خاطر حضور افرادی است که فوتبالی نیستند و تصمیمات غلط میگیرند.
برخی افراد اعتقاد دارند که فوتبال امروز مدرن شده و با گذشته تفاوت زیادی پیدا کرده است و البته بازیکنان امروز علاوه بر داخل زمین، به دنبال حواشی بیرون از فوتبال نیز هستند.
این مسائل چه ربطی به هم دارند؟ مگر زمان گذشته، نامرتب بودیم و شیک نمیگشتیم؟ فوتبالیستهای امروزی دنبال حاشیه هستند تا خود فوتبال. اعتقاد دارم که به فوتبالیستها باید پول بدهند، چون زحمت میکشند، اما همین پول دادن باعث میشود انتظارات مردم از آنها بالا برود. با این شرایط نیاز است که بازیکن بیشتر به فوتبال توجه کند تا حواشی آن. اشکالی ندارد که بازیکن به تیپ و قیافهاش برسد، اما بیشتر از آن باید به فوتبالش توجه کند.
فکر میکنید تیم ملی با کارلوس کیروش با توجه به اختلافاتش با برخی از مسئولان فدراسیون بتواند نتیجه بگیرد؟
این هم یکی از مشکلات فوتبال ایران است. اگر به مربی اعتقاد داریم، باید از او حمایت شود و دیگر نمیدانم این اختلافات چیست. همه باید دست به دست هم بدهند تا قانون هر هشت سال صعود به جام جهانی برای ما تکرار نشود.