به گزارش مشرق، ورزش بانوان ایران مدتهاست که با درخشش ورزشکاران خوبی چون زهرا نعمتی، الهه احمدی، لیلا رجبی، کیمیا علیزاده، الهه منصوریان و حمیده عباسعلی بیشتر از گذشته مطرح شده و زبانزد خاص و عام است، اما در پس این موفقیتها چه کسانی نقش دارند؟
آیا ظرفیت ورزش بانوان ایران تنها در چند رشته خاص خلاصه میشود؟ بازیهای المپیک بالاترین سطح مسابقاتی است که توانایی و ظرفیت ورزش بانوان در آن سنجیده میشود، اما بانوان ایران در المپیک 2008 پکن برای نخستین بار بدون وایلد کارت در رشته تیراندازی باکمان، قایقرانی و تکواندو به این پیکارها راه یافتند و هما حسینی به عنوان کوچکترین فرد کاروان ایران پرچمدار بود و نخستین تجربه خود را در آبهای چین اندوخت. در المپیک 2012 لندن تعداد ورزشکاران اعزامی به هشت نفر افزایش یافت که در رشتههای تیراندازی، تیراندازی باکمان، قایقرانی، تکواندو و دوومیدانی به مصاف حریفان قدرتمند خود رفتند. این آمار نشان دهنده تلاشی است که برای ورزشکاران این رشتهها شده و فعالیت بخش مدیریتی فدراسیون نیز به این پیشرفت کمک قابل توجهی کرده است.
در آستانه المپیک 2016 برزیل نیز تنها چهار سهمیه توسط الهه احمدی و نجمه خدمتی در رشته تیراندازی، لیلا رجبی در دوومیدانی و زهرا نعمتی در تیراندازی باکمان به دست آمده است. تلاش بانوان قایقران در رشته آبهای آرام برای کسب سهمیه المپیک حاصلی در برنداشت، رشتهای که در المپیک دوره قبل آرزو معتمدی موفق به کسب سهمیه شد و با اتفاقاتی که روی داد آرزو حکیمی مقدم اعزام شد و در رشته روئینگ که شاهد حضور ورزشکاران در دو دوره این بازی ها بودیم، باید منتظر بمانیم.
در رشته تکواندو نیز مسابقات انتخابی قارهای را در پیش رو دارند که با توجه به ظرفیت بالای ورزشکاران کشورمان و سطح مسابقات قاره آسیا گرفتن سهمیه دور از دسترس نیست. به هر روی تنیس روی میز و بدمینتون نیز از رشتههای دیگری هستند که برای رسیدن به المپیک تلاش شبانه روزی دارند. اما نکته بسیار کلیدی در این موفقیت نقش مدیریتی نواب رئیس بانوان است که باید تدبیری اندیشیده و با صرف وقت در فدراسیون به مسائل و مشکلات بانوان رسیدگی کنند. با بررسی رشتههای المپیکی و مقایسه آنها با سایر رشتههایی که حتی در بازیهای آسیایی درجا میزنند به این نکته پی می بریم که نواب رئیس بانوان این فدراسیونها یا قدرت کافی ندارند، یا به تغییر مدیریتی دچار هستند و یا مسئولان امور بانوانشان وقت زیادی برای صرف در امور بانوان ندارند و به عبارت بهتر این کار خود را به عنوان شغل دوم مینگرند.
نکته اینجاست که آیا ملاکی برای انتخاب نواب رئیسان بانوان وجود دارد؟ آیا آنها براساس توانمندیشان انتخاب میشوند؟ وقتی در برخورد با برخی نواب رئیسان از آنها سوالاتی درخصوص امور بانوان آن رشته میشود، میگویند؛ نمیدانم و یا سعی میکنند پاسخی کلی و به دور از موضوع مربوطه دهند. برخی از نواب رئیسان نیز از آنجایی که مشغلههای زیادی دارند، اکثر مواقع سکوت اختیار می کنند و ترجیح میدهند تلفنشان را جواب ندهند. کافی است زمانیکه مسابقات قهرمانی کشور و یا لیگ برگزار شود سری به سالن و یا محل برگزاری مسابقات بزنید، آن دسته از نواب رئیسی که فعال هستند و دغدغه رفع مشکلات فدراسیون و البته ورزشکاران خود را دارند، حضورشان را ملاحظه می کنید.
سری به فدراسیونهای ورزشی بزنید، برخی دو روز در هفته چند ساعتی را به امور بانوان میپردازند، برای صحبت با برخی باید وقت قبلی بگیرید تا به فدراسیون بیاید، برخی نیز همیشه در دسترس هستند و هر زمانی بخواهید میتوانید با آنها گفتگو کنید. پس به راحتی متوجه میشوید که دلیل پسرفت ورزش بانوان چیست و چرا برخی فدراسیونهای ورزشی همچنان اندر خم یک کوچهاند. برخی آنقدر مشغول کارها و امور بیرون فدراسیون هستند که شخصی مثل سید ابوالحسن مهدوی، رئیس فدراسیون هندبال ترجیح میدهد با او قطع همکاری کرده و شخص دیگری را در بخش بانوان انتخاب کند. اما چند فدراسیون ورزشی اینگونه عمل میکنند؟
برخی مثل رئیس فدراسیون فوتبال نواب رئیسان خوبی چون خدیجه سپنجی و فریده شجاعی را داشت که هم معلومات خوبی داشتند و هم برای گرفتن حق بانوان تمام تلاش خود را میکردند و نتایج آن هم لیگ پویا و روند رو به رشد ورزشکاران فوتبال و فوتسال بود، اما به دلیل دخالت رئیس فدراسیون در انتخاب سرمربی و امور دیگر نتوانستند به فعالیت خود ادامه دهند و عطای کار را به لقایش بخشیدند تا فردی که تخصص اصلی اش تکواندو است امور بانوان این بخش را در دست گیرد و اگر انتقادی از عملکردش میشود عکس العمل خوبی نشان ندهد. حاصل این تغییرات کسب بدترین نتایج در تیم ملی فوتبال جوانان بود و حواشی و اتفاقاتی که در اعزام شدن و یا نشدن تیم ملی فوتسال رخ داد و در نهایت کسب عنوان هفتمی جام جهانی.
به راستی ورزش بانوان به کجا میرود؟ چه معیاری برای انتخاب، فعالیت و یا تغییر نواب رئیس بانوان وجود دارد؟ و در مسابقات المپیک 2016 برزیل باید شاهد چه نتایجی باشیم؟ آیا ورزش بانوان از لحاظ کمی و کیفی روند رو به رشد خود را ادامه خواهد داد؟
آیا ظرفیت ورزش بانوان ایران تنها در چند رشته خاص خلاصه میشود؟ بازیهای المپیک بالاترین سطح مسابقاتی است که توانایی و ظرفیت ورزش بانوان در آن سنجیده میشود، اما بانوان ایران در المپیک 2008 پکن برای نخستین بار بدون وایلد کارت در رشته تیراندازی باکمان، قایقرانی و تکواندو به این پیکارها راه یافتند و هما حسینی به عنوان کوچکترین فرد کاروان ایران پرچمدار بود و نخستین تجربه خود را در آبهای چین اندوخت. در المپیک 2012 لندن تعداد ورزشکاران اعزامی به هشت نفر افزایش یافت که در رشتههای تیراندازی، تیراندازی باکمان، قایقرانی، تکواندو و دوومیدانی به مصاف حریفان قدرتمند خود رفتند. این آمار نشان دهنده تلاشی است که برای ورزشکاران این رشتهها شده و فعالیت بخش مدیریتی فدراسیون نیز به این پیشرفت کمک قابل توجهی کرده است.
در آستانه المپیک 2016 برزیل نیز تنها چهار سهمیه توسط الهه احمدی و نجمه خدمتی در رشته تیراندازی، لیلا رجبی در دوومیدانی و زهرا نعمتی در تیراندازی باکمان به دست آمده است. تلاش بانوان قایقران در رشته آبهای آرام برای کسب سهمیه المپیک حاصلی در برنداشت، رشتهای که در المپیک دوره قبل آرزو معتمدی موفق به کسب سهمیه شد و با اتفاقاتی که روی داد آرزو حکیمی مقدم اعزام شد و در رشته روئینگ که شاهد حضور ورزشکاران در دو دوره این بازی ها بودیم، باید منتظر بمانیم.
در رشته تکواندو نیز مسابقات انتخابی قارهای را در پیش رو دارند که با توجه به ظرفیت بالای ورزشکاران کشورمان و سطح مسابقات قاره آسیا گرفتن سهمیه دور از دسترس نیست. به هر روی تنیس روی میز و بدمینتون نیز از رشتههای دیگری هستند که برای رسیدن به المپیک تلاش شبانه روزی دارند. اما نکته بسیار کلیدی در این موفقیت نقش مدیریتی نواب رئیس بانوان است که باید تدبیری اندیشیده و با صرف وقت در فدراسیون به مسائل و مشکلات بانوان رسیدگی کنند. با بررسی رشتههای المپیکی و مقایسه آنها با سایر رشتههایی که حتی در بازیهای آسیایی درجا میزنند به این نکته پی می بریم که نواب رئیس بانوان این فدراسیونها یا قدرت کافی ندارند، یا به تغییر مدیریتی دچار هستند و یا مسئولان امور بانوانشان وقت زیادی برای صرف در امور بانوان ندارند و به عبارت بهتر این کار خود را به عنوان شغل دوم مینگرند.
نکته اینجاست که آیا ملاکی برای انتخاب نواب رئیسان بانوان وجود دارد؟ آیا آنها براساس توانمندیشان انتخاب میشوند؟ وقتی در برخورد با برخی نواب رئیسان از آنها سوالاتی درخصوص امور بانوان آن رشته میشود، میگویند؛ نمیدانم و یا سعی میکنند پاسخی کلی و به دور از موضوع مربوطه دهند. برخی از نواب رئیسان نیز از آنجایی که مشغلههای زیادی دارند، اکثر مواقع سکوت اختیار می کنند و ترجیح میدهند تلفنشان را جواب ندهند. کافی است زمانیکه مسابقات قهرمانی کشور و یا لیگ برگزار شود سری به سالن و یا محل برگزاری مسابقات بزنید، آن دسته از نواب رئیسی که فعال هستند و دغدغه رفع مشکلات فدراسیون و البته ورزشکاران خود را دارند، حضورشان را ملاحظه می کنید.
سری به فدراسیونهای ورزشی بزنید، برخی دو روز در هفته چند ساعتی را به امور بانوان میپردازند، برای صحبت با برخی باید وقت قبلی بگیرید تا به فدراسیون بیاید، برخی نیز همیشه در دسترس هستند و هر زمانی بخواهید میتوانید با آنها گفتگو کنید. پس به راحتی متوجه میشوید که دلیل پسرفت ورزش بانوان چیست و چرا برخی فدراسیونهای ورزشی همچنان اندر خم یک کوچهاند. برخی آنقدر مشغول کارها و امور بیرون فدراسیون هستند که شخصی مثل سید ابوالحسن مهدوی، رئیس فدراسیون هندبال ترجیح میدهد با او قطع همکاری کرده و شخص دیگری را در بخش بانوان انتخاب کند. اما چند فدراسیون ورزشی اینگونه عمل میکنند؟
برخی مثل رئیس فدراسیون فوتبال نواب رئیسان خوبی چون خدیجه سپنجی و فریده شجاعی را داشت که هم معلومات خوبی داشتند و هم برای گرفتن حق بانوان تمام تلاش خود را میکردند و نتایج آن هم لیگ پویا و روند رو به رشد ورزشکاران فوتبال و فوتسال بود، اما به دلیل دخالت رئیس فدراسیون در انتخاب سرمربی و امور دیگر نتوانستند به فعالیت خود ادامه دهند و عطای کار را به لقایش بخشیدند تا فردی که تخصص اصلی اش تکواندو است امور بانوان این بخش را در دست گیرد و اگر انتقادی از عملکردش میشود عکس العمل خوبی نشان ندهد. حاصل این تغییرات کسب بدترین نتایج در تیم ملی فوتبال جوانان بود و حواشی و اتفاقاتی که در اعزام شدن و یا نشدن تیم ملی فوتسال رخ داد و در نهایت کسب عنوان هفتمی جام جهانی.
به راستی ورزش بانوان به کجا میرود؟ چه معیاری برای انتخاب، فعالیت و یا تغییر نواب رئیس بانوان وجود دارد؟ و در مسابقات المپیک 2016 برزیل باید شاهد چه نتایجی باشیم؟ آیا ورزش بانوان از لحاظ کمی و کیفی روند رو به رشد خود را ادامه خواهد داد؟