گروه جنگ نرم مشرق - در یکی از فصول شماره اخیر یکی از نشریههای ارتش آمریکا به نام Military Review (بررسی
نظامی) به مسئله جذب جامعه در آمریکا با توجه به الگوی انقلاب اسلامی ایران پرداخته شده و شکلگیری انقلاب ایران به عنوان نمونه مصداقی در این گزارش آورده شده است.
نشریه ارتش آمریکا در آغاز آورده است: «در دهه 1970 (1350)، رسانههای جمعی ایران شامل جراید و مجلات تحت کنترل حکومت محمدرضا پهلوی بود و از آنها برای حرکت به سمت تحول بزرگ مورد نظر حکومت استفاده میکرد. این تمدن بزرگ که به "غربیسازی ایران" هم معروف شد، مجموعه اصلاحاتی بود که شاه پهلوی پیرو راه پدر برگزید: "سیاستهای مدرنیزه و سکولاریزه کردن جامعه ایران". شاه، برای اینکه این تغییرات را محقق نماید، از رسانههای تحت کنترل خود به منظور تقبیح و محکوم کردن ارزشهای سنتی جامعه ایران و پررنگ کردن ارزشهای غربی به جای آنها، استفاده کرد. اثر بسیار منفی و چشمگیر این سیاست شاه، ایجاد حس حقارت و سرخوردگی در میان مردم ایران و بهخصوص قشر روشنفکر و جامعه روحانیت بود که منجر به شکل گرفتن خشم و نفرت بزرگ علیه حکومت و غرب شد».
عنوان بخش مربوط به ایران در نشریه Military Review: «آمریکا و ایران: الگوهای جذب جامعه»
این نشریه ادامه داد: «در این زمان، جامعه آگاه شده بود و مطالعه نشریات و جراید را میطلبید. اما همچنان وحشت بر جراید حاکم بود و تیراژها پایین. توان ایجاد رسانه شخصی نبود و رسانههای موجود هم که خواستار آگاهسازی بودند، تحت فشار حکومت پهلوی قرار داشتند. لذا، بسیاری از نویسندگان و روزنامهنگاران نتوانستند آثار خود را به چاپ برسانند. در آن سالها، تلویزیون و رادیو بزرگترین و مهمترین رسانهها در قاره آسیا بودند که آن هم در اختیار دولت قرار داشت. هر خانواده ایرانی دارای رادیو بود و در 70 درصد منازل هم تلویزیون دیده میشد».
نشریه مذکور افزود: «از آنجایی که مردم از فشار سیاسی حکومت محمدرضا پهلوی به تنگ آمده بودند، به دنبال یک رسانه جایگزین میگشتند؛ مسجد بهترین گزینه بود و در نتیجه تجمعاتی در مسجد شکل گرفت و تبدیل به رسانه اجتماعی آن روزهای مردم ایران شد. به تدریج مسجد تبدیل به پایگاه عظیم تبادل اطلاعات و افکار علیه حکومت پهلوی شد. اپوزیسیون شاه اقدام به ایجاد برنامههای مختلف علیه وی کرد و شعلههای یک حرکت عظیم بر ضد وی در حال برافروختن بود. حال و روز آن روزها، خبر از تغییر جریان رسانه و گذار به یک انتقال عظیم قدرت میداد؛ خبر از وقوع یک انقلاب».
نشریه ارتش آمریکا: آیت الله خمینی از یکی از پیشرفتهترین تکنولوژیهای روز یعنی "نوار کاست" جهت آگاهسازی مردم ایران علیه شاه بهره برد
«بررسی نظامی» نوشت: «در آن ایام، آیت الله خمینی -رهبر انقلاب ایران- از یکی از پیشرفتهترین تکنولوژیهای روز یعنی "نوار کاست" جهت آگاهسازی مردم ایران علیه شاه بهره برد. بیشتر پیامهای صوتی آیتالله خمینی بین سالهای 1963 تا 1978 در عراق و بین سالهای 1978 تا 1979 در فرانسه ضبط شد و به صورت قاچاقی وارد ایران گردید و در نسخههای متعدد از طریق دانشگاهها و مساجد میان مردم تکثیر شد. در زمستان 1978 (1356)، رژیم شاه به همه روزنامهها دستور داد که رهبر انقلاب ایران را یک فرد استعماری معرفی کنند؛ اما این اقدام، نتیجه معکوس داد. مردم نه تنها تحت تاثیر قرار نگرفتند بلکه با پیام آتشین آیتالله خمینی در پاسخ، سیل جمعیت خروشان در روز 9 ژانویه 1978 حرکت خود را از طلاب قم آغاز کرد و پس از واکنش خشونتبار نیروهای پلیسی و نظامی، 6 نفر کشته و 45 نفر زخمی بجای ماند».
این نشریه ادامه داد: «در همان بحبوحه، جامعه روزنامهنگاران ایرانی خواستار آزادی بیان شدند و دست به اعتراض زدند. فضای خفقانآلود تولید خبر، موجب شد که تلفن به اولین راه به دست آوردن خبر از خارج از کشور بدل شود. در همین بحبوحه، رادیوهای خارجی همچون بیبیسی هم نفت بر آتش خشم مردم ایران ریختند و تا سال 1979 (1357)، برنامههای شاه دیگر هیچ عزتی در ایران نداشت. حالا دیگر آیتالله خمینی جای شاه را در جامعه ایران گرفته بود و هر چه شاه به زوال میرفت، وی عزت بیشتری مییافت».
نشریه آمریکایی افزود: «اگر محققان، همبستگی بین پیام حکومت شاه و دیدگاه عمومی را بسنجند، خواهند فهمید که میزان استقبال از پیام وی تا پیش از سال 1978 (1356) 80 درصد، در سال 1978، 50 درصد و در سال 1979 (1357) کمتر از 20 درصد بود».
نشریه ارتش آمریکا: نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، برای جذب نیرو اقدام به بکارگیری یک خواننده زیرزمینی برای ارائه یک موزیک ویدئو در وصف این نهاد کرد
نشریه ارتش آمریکا آورده است: «با یک نگاه اصولی پی خواهیم برد که وقتی همزمان با افول حاکمان، تاثیر رسانهها بیشتر شود و یا همزمان با افزایش تعداد مخاطبان این تاثیر افزاش یابد، نظیر قضیه انقلاب ایران در هر جای دیگر دنیا نیز میتواند این اتفاق رخ دهد. در همین بحبوحه است که یک حاکم با تاسی بر استراتژیهای ناکارآمد خود با دست خود گورش را میکند. رهبران جدیدی که عادت رسانهای برای طرفداران خود را ایجاد میکنند و به طور قاعده از همین نقطه است که تحولات آغاز میگردد. بگذارید اینگونه بگوییم که اتفاقا نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، برای جذب نیرو اقدام به بکارگیری یک خواننده زیرزمینی (امیر تتلو) برای ارائه یک موزیک ویدئو در وصف این نهاد کرد. وقتی از یکی از فرماندهان ایرانی علت اینکه "چرا از یک خواننده ممنوعالکار برای ارائه این کار استفاده شد؟" سوال شد،(ادعایی است که نشریه آمریکایی کرده است) وی در پاسخ ابراز داشت که ما باید زبان جوانها را یاد بگیریم و زبان رمز آنها آگاه شویم».
نشریه ارتش آمریکا در پایان 5 راهکار جهت کنترل رسانهای ارائه داد:
1. از پلتفرمهای (پایگاه) رسانهای که مصرف فردی و اجتماعی مخاطب را هدف میگیرد، استفاده کنید. جوانان ارتش آمریکا وقتی در ارتباط قوی با خانواده و دوستانشان باشند، در میدان جنگ مشارکت و کارایی بیشتری دارند.
2. از منابع موثق برای کنترل مصرف رسانهای اعضای ارتش استفاده شود. باید جنس مصرف رسانهای یکایک افراد مشخص گردد تا طبق آن، برنامه مشخص به خورد آنها داده شود.
3. از ترکیب رسانه سنتی خبری با پلتفرمهای رسانه اجتماعی، تفکر استراتژیک را خلق کنیم. تکنولوژی در حال تغییر است و صاحبان تجارت به خوبی از پتانسیل رسانههای مختلف برای جذب مشتری و مخاطب بهره میبرند. عرصه نظامی هم مانند تجارت، دارای مخاطب عام است؛ بنابراین باید نسبت به رویکردهای ارتباطاتی انعطافپذیر باشد.
نشریه ارتش آمریکا: از ترکیب رسانه سنتی خبری با پلتفرمها یا سکوهای رسانه اجتماعی، تفکر استراتژیک را خلق کنیم
4. برای انتقال همه پیامها، از چند رسانه معدود استفاده نشود. اگر در محاق تردید قرار گرفتید، از همه پلتفرمهای رسانهای سنتی و اجتماعی بهره ببرید. در انتخاب پلتفرمها از موضوع به موضوعی دیگر، منعطف باشید. رسانهای که میخواهد موفق باشد باید راههای ارتباطی خود را از میان رسانههای سنتی و اجتماعی بگذراند.
5. باید بین استراتژیهای سنتی و اجتماعی ادغام صورت گیرد و بر اساس یک جدول زمانی پیش برود. زمانی که رهبران نظامی خواستار ایجاد تغییر در بدنه سازمان متبوعشان هستند، میتوانند از رسانههای سنتی و اجتماعی نهایت بهره را ببرند. این تغییرات میتواند شامل تاکتیکهای جنگی و یا سیستمهای توپخانهای باشد.
ارتش آمریکا، دارای یک نشریه به نام «میلیتاری ریویو» (بررسی نظامی) Military Review است که توسط یکی از موسسات ذیربط خود به نام "موسسه مطالعات جنگ" منتشر میسازد. این نشریه بهطور عموم به مسائلی چون ساختار ارتش آمریکا و توان دفاعی و تهاجمی آن، و ظرفیت مقابله با تهدیدات جهانی میپردازد.
نشریه ارتش آمریکا در آغاز آورده است: «در دهه 1970 (1350)، رسانههای جمعی ایران شامل جراید و مجلات تحت کنترل حکومت محمدرضا پهلوی بود و از آنها برای حرکت به سمت تحول بزرگ مورد نظر حکومت استفاده میکرد. این تمدن بزرگ که به "غربیسازی ایران" هم معروف شد، مجموعه اصلاحاتی بود که شاه پهلوی پیرو راه پدر برگزید: "سیاستهای مدرنیزه و سکولاریزه کردن جامعه ایران". شاه، برای اینکه این تغییرات را محقق نماید، از رسانههای تحت کنترل خود به منظور تقبیح و محکوم کردن ارزشهای سنتی جامعه ایران و پررنگ کردن ارزشهای غربی به جای آنها، استفاده کرد. اثر بسیار منفی و چشمگیر این سیاست شاه، ایجاد حس حقارت و سرخوردگی در میان مردم ایران و بهخصوص قشر روشنفکر و جامعه روحانیت بود که منجر به شکل گرفتن خشم و نفرت بزرگ علیه حکومت و غرب شد».
عنوان بخش مربوط به ایران در نشریه Military Review: «آمریکا و ایران: الگوهای جذب جامعه»
این نشریه ادامه داد: «در این زمان، جامعه آگاه شده بود و مطالعه نشریات و جراید را میطلبید. اما همچنان وحشت بر جراید حاکم بود و تیراژها پایین. توان ایجاد رسانه شخصی نبود و رسانههای موجود هم که خواستار آگاهسازی بودند، تحت فشار حکومت پهلوی قرار داشتند. لذا، بسیاری از نویسندگان و روزنامهنگاران نتوانستند آثار خود را به چاپ برسانند. در آن سالها، تلویزیون و رادیو بزرگترین و مهمترین رسانهها در قاره آسیا بودند که آن هم در اختیار دولت قرار داشت. هر خانواده ایرانی دارای رادیو بود و در 70 درصد منازل هم تلویزیون دیده میشد».
نشریه مذکور افزود: «از آنجایی که مردم از فشار سیاسی حکومت محمدرضا پهلوی به تنگ آمده بودند، به دنبال یک رسانه جایگزین میگشتند؛ مسجد بهترین گزینه بود و در نتیجه تجمعاتی در مسجد شکل گرفت و تبدیل به رسانه اجتماعی آن روزهای مردم ایران شد. به تدریج مسجد تبدیل به پایگاه عظیم تبادل اطلاعات و افکار علیه حکومت پهلوی شد. اپوزیسیون شاه اقدام به ایجاد برنامههای مختلف علیه وی کرد و شعلههای یک حرکت عظیم بر ضد وی در حال برافروختن بود. حال و روز آن روزها، خبر از تغییر جریان رسانه و گذار به یک انتقال عظیم قدرت میداد؛ خبر از وقوع یک انقلاب».
نشریه ارتش آمریکا: آیت الله خمینی از یکی از پیشرفتهترین تکنولوژیهای روز یعنی "نوار کاست" جهت آگاهسازی مردم ایران علیه شاه بهره برد
«بررسی نظامی» نوشت: «در آن ایام، آیت الله خمینی -رهبر انقلاب ایران- از یکی از پیشرفتهترین تکنولوژیهای روز یعنی "نوار کاست" جهت آگاهسازی مردم ایران علیه شاه بهره برد. بیشتر پیامهای صوتی آیتالله خمینی بین سالهای 1963 تا 1978 در عراق و بین سالهای 1978 تا 1979 در فرانسه ضبط شد و به صورت قاچاقی وارد ایران گردید و در نسخههای متعدد از طریق دانشگاهها و مساجد میان مردم تکثیر شد. در زمستان 1978 (1356)، رژیم شاه به همه روزنامهها دستور داد که رهبر انقلاب ایران را یک فرد استعماری معرفی کنند؛ اما این اقدام، نتیجه معکوس داد. مردم نه تنها تحت تاثیر قرار نگرفتند بلکه با پیام آتشین آیتالله خمینی در پاسخ، سیل جمعیت خروشان در روز 9 ژانویه 1978 حرکت خود را از طلاب قم آغاز کرد و پس از واکنش خشونتبار نیروهای پلیسی و نظامی، 6 نفر کشته و 45 نفر زخمی بجای ماند».
این نشریه ادامه داد: «در همان بحبوحه، جامعه روزنامهنگاران ایرانی خواستار آزادی بیان شدند و دست به اعتراض زدند. فضای خفقانآلود تولید خبر، موجب شد که تلفن به اولین راه به دست آوردن خبر از خارج از کشور بدل شود. در همین بحبوحه، رادیوهای خارجی همچون بیبیسی هم نفت بر آتش خشم مردم ایران ریختند و تا سال 1979 (1357)، برنامههای شاه دیگر هیچ عزتی در ایران نداشت. حالا دیگر آیتالله خمینی جای شاه را در جامعه ایران گرفته بود و هر چه شاه به زوال میرفت، وی عزت بیشتری مییافت».
نشریه آمریکایی افزود: «اگر محققان، همبستگی بین پیام حکومت شاه و دیدگاه عمومی را بسنجند، خواهند فهمید که میزان استقبال از پیام وی تا پیش از سال 1978 (1356) 80 درصد، در سال 1978، 50 درصد و در سال 1979 (1357) کمتر از 20 درصد بود».
نشریه ارتش آمریکا: نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، برای جذب نیرو اقدام به بکارگیری یک خواننده زیرزمینی برای ارائه یک موزیک ویدئو در وصف این نهاد کرد
نشریه ارتش آمریکا آورده است: «با یک نگاه اصولی پی خواهیم برد که وقتی همزمان با افول حاکمان، تاثیر رسانهها بیشتر شود و یا همزمان با افزایش تعداد مخاطبان این تاثیر افزاش یابد، نظیر قضیه انقلاب ایران در هر جای دیگر دنیا نیز میتواند این اتفاق رخ دهد. در همین بحبوحه است که یک حاکم با تاسی بر استراتژیهای ناکارآمد خود با دست خود گورش را میکند. رهبران جدیدی که عادت رسانهای برای طرفداران خود را ایجاد میکنند و به طور قاعده از همین نقطه است که تحولات آغاز میگردد. بگذارید اینگونه بگوییم که اتفاقا نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، برای جذب نیرو اقدام به بکارگیری یک خواننده زیرزمینی (امیر تتلو) برای ارائه یک موزیک ویدئو در وصف این نهاد کرد. وقتی از یکی از فرماندهان ایرانی علت اینکه "چرا از یک خواننده ممنوعالکار برای ارائه این کار استفاده شد؟" سوال شد،(ادعایی است که نشریه آمریکایی کرده است) وی در پاسخ ابراز داشت که ما باید زبان جوانها را یاد بگیریم و زبان رمز آنها آگاه شویم».
نشریه ارتش آمریکا در پایان 5 راهکار جهت کنترل رسانهای ارائه داد:
1. از پلتفرمهای (پایگاه) رسانهای که مصرف فردی و اجتماعی مخاطب را هدف میگیرد، استفاده کنید. جوانان ارتش آمریکا وقتی در ارتباط قوی با خانواده و دوستانشان باشند، در میدان جنگ مشارکت و کارایی بیشتری دارند.
2. از منابع موثق برای کنترل مصرف رسانهای اعضای ارتش استفاده شود. باید جنس مصرف رسانهای یکایک افراد مشخص گردد تا طبق آن، برنامه مشخص به خورد آنها داده شود.
3. از ترکیب رسانه سنتی خبری با پلتفرمهای رسانه اجتماعی، تفکر استراتژیک را خلق کنیم. تکنولوژی در حال تغییر است و صاحبان تجارت به خوبی از پتانسیل رسانههای مختلف برای جذب مشتری و مخاطب بهره میبرند. عرصه نظامی هم مانند تجارت، دارای مخاطب عام است؛ بنابراین باید نسبت به رویکردهای ارتباطاتی انعطافپذیر باشد.
نشریه ارتش آمریکا: از ترکیب رسانه سنتی خبری با پلتفرمها یا سکوهای رسانه اجتماعی، تفکر استراتژیک را خلق کنیم
4. برای انتقال همه پیامها، از چند رسانه معدود استفاده نشود. اگر در محاق تردید قرار گرفتید، از همه پلتفرمهای رسانهای سنتی و اجتماعی بهره ببرید. در انتخاب پلتفرمها از موضوع به موضوعی دیگر، منعطف باشید. رسانهای که میخواهد موفق باشد باید راههای ارتباطی خود را از میان رسانههای سنتی و اجتماعی بگذراند.
5. باید بین استراتژیهای سنتی و اجتماعی ادغام صورت گیرد و بر اساس یک جدول زمانی پیش برود. زمانی که رهبران نظامی خواستار ایجاد تغییر در بدنه سازمان متبوعشان هستند، میتوانند از رسانههای سنتی و اجتماعی نهایت بهره را ببرند. این تغییرات میتواند شامل تاکتیکهای جنگی و یا سیستمهای توپخانهای باشد.
ارتش آمریکا، دارای یک نشریه به نام «میلیتاری ریویو» (بررسی نظامی) Military Review است که توسط یکی از موسسات ذیربط خود به نام "موسسه مطالعات جنگ" منتشر میسازد. این نشریه بهطور عموم به مسائلی چون ساختار ارتش آمریکا و توان دفاعی و تهاجمی آن، و ظرفیت مقابله با تهدیدات جهانی میپردازد.