گروه اقتصادی مشرق- شاخص بورس اوراق بهادار تهران از زمان امضای توافق هستهای تاکنون یعنی طی نزدیک به 4 ماه اخیر حدود 7 هزار واحد سقوط کرده است؛ این وضعیت برخلاف تمام پیشبینیها درباره آثار مثبت توافق هستهای بر اقتصاد کشور بود.
بورس اوراق بهادار که شفافترین بازار کشور و معتبرترین نماد درباره اوضاع اقتصادی ایران محسوب میشود، 2 سالی است که حال و روز خوبی ندارد.
دلایلی که برای سقوط مستمر بورس طی 2 سال اخیر مطرح شده همچون رکود اقتصادی و تحریمها، از سالها پیش خصوصا در دوره دولت قبل و حتی در چند ماه اول دولت یازدهم در اقتصاد کشور حاکم بود اما در آن دوران، بورس کاملا اوضاع مثبتی داشت؛ مگر آن که بپذیریم وضعیت رکود اقتصادی و تحریمها در 2 سال اخیر بدتر شده که این مسئله نیز با تمامی ادعاهای مسئولان دولت فعلی درباره خروج از رکود و شکستن سازمان تحریمها پس از توافق ژنو در آذرماه 1392، در تضاد است.
به هر حال مسئولان فعلی دولت هر دلیلی که برای سقوط بورس بیان کنند، در این که بازار سرمایه نسبت به دولت قبل، وضعیت نامناسبی پیدا کرده، نمیتوانند شک و شبههای وارد نمایند.
بورس اوراق بهادار تهران سال 94 را با شاخص 62885 آغاز کرد و هماینک در اواسط آذرماه به رقمی کمتر از آن رسیده است؛ بنابراین میتوان گفت بازار سرمایه در سال جاری درجا زده است.
این در حالی است که در همین مدت، بازارهای رقیب مثل بازار ارز با رشد قابل توجه روبرو بودهاند. بنابراین بدیهی است که مردم به جای اتلاف پولشان در بورس، آن را به بازارهای هدف دیگر ببرند.
اما درباره سقوط 2 ساله بورس آنچه که عجیبتر از همه به نظر میآید، سرعت گرفتن روند نزولی آن پس از توافق هستهای در تیرماه امسال است.
از چند هفته قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای، شاخص بورس روند صعودی امیدوارکنندهای به خود گرفت که نتیجه تاثیر سیگنالهای مثبتی بود که از طرف دولتمردان و تیم مذاکرهکننده درباره محتوای توافق مطرح میشد.
تا قبل از حصول توافق، مسئولان دولتی از پیگیری مجدانه گنجاندن لغو فوری همه تحریمها در متن توافق هستهای سخن میگفتند. طبیعی بود که با اطمینان سهامداران به وعدههای دولتمردان، طی چند هفته وضعیت بازار سرمایه مثبت و امیدبخش شد.
اما به ناگاه پس از امضای توافق هستهای در 23 تیرماه و انتشار متن توافق، ورق برای بورس برگشت و سقوط بازار سرمایه شدیدتر از قبل شد.
به احتمال قریب به یقین، علت اصلی معکوس شدن روند بورس پس از توافق هستهای، اطلاع یافتن سهامداران از متن توافق هستهای بود که مهمترین خواسته ایران یعنی لغو فوری تحریمهای اقتصادی را با اما و اگرهای بسیار مواجه ساخته است.
از آنجا که اکثر فعالان بازار سرمایه و سهامداران کوچک و بزرگ، از قشر باسواد و مطلع جامعه هستند و برای آگاهی از وضعیت بازارها مطالعات روزمره دارند، طبیعتا این عده به جای اکتفای صرف به سخنان مسئولان ایرانی و تیترهای رسانههای حامی دولت، به ترجمه و حتی متن انگلیسی توافق هستهای مراجعه کردهاند و آنجا بود که فهمیدند در خوشبینانهترین حالت، تا ماهها خبری از لغو تحریمها نیست و دلخوشی به تاثیر سریع توافق هستهای بر اقتصاد کشور، خیال خام است.
نتیجه طبیعی آگاهی فعالان بازار سرمایه از واقعیات توافق هستهای، کاهش اقبال آنان به افزایش سرمایهگذاری در بورس بود که آثار آن را در سقوط مستمر بورس میبینیم.
در این مدت، اتفاقات دیگری نیز افتاد که در سقوط بورس بیتاثیر نبود؛ مثل نامه بیسابقه 4 وزیر در هشدار نسبت به رکود اقتصادی کشور و اعتراف مقامات ارشد دولت به تشدید رکود اقتصادی کشور در سال جاری.
با این حال، مهمترین دلیل سقوط بورس پس از توافق هستهای بیگمان همان واقعیت متن توافق بود که خواسته اصلی ایران یعنی لغو تحریمها را با شک و تردید مواجه ساخته است.
* تجربه توافق لوزان
بورسبازان یک بار در اوایل سال جاری به هنگام مذاکرات لوزان، اطمینان صرف به سخنان دولتمردان درباره نتایج مذاکرات را چشیدند و احتمالا همین تجربه باعث شد تا در توافق نهایی در تیرماه با وسواس و دقت بیشتری عمل کنند.
در اواسط فروردینماه که مذاکرات لوزان به پایان رسید، طی یک هفته مسئولان دولتی و حامیان دولت آنچنان جوی از پیروزی به راه انداختند که عامه مردم تصور کردند غربیها با پذیرش لغو همه تحریمها، از بسیاری از ادعاهای خود نیز دست کشیدهاند و پیروزی بزرگی نصیب ایران شده است.
همین اوضاع روانی بر بورس نیز سایه افکند و بازار سرمایه تا چند روز به طور هیجانی رو به رشد نهاد.
اما پس از اطلاعرسانی از واقعیات مذاکرات لوزان و آگاهی مردم از این که اصلا توافقی در کار نبوده، هیجان کاذب از اقتصاد کشور و بازار سرمایه رخت بربست و واقعیات اقتصادی مدنظر سرمایهگذاران قرار گرفت.
همین تجربه سبب شد تا پس از توافق نهایی در وین در تیرماه، فعالان بازار سرمایه با حساسیت و دقت بیشتری به واقعیات توافق دقت کنند و در باد توپخانه رسانهای دولت نخوابند.
بورس اوراق بهادار که شفافترین بازار کشور و معتبرترین نماد درباره اوضاع اقتصادی ایران محسوب میشود، 2 سالی است که حال و روز خوبی ندارد.
دلایلی که برای سقوط مستمر بورس طی 2 سال اخیر مطرح شده همچون رکود اقتصادی و تحریمها، از سالها پیش خصوصا در دوره دولت قبل و حتی در چند ماه اول دولت یازدهم در اقتصاد کشور حاکم بود اما در آن دوران، بورس کاملا اوضاع مثبتی داشت؛ مگر آن که بپذیریم وضعیت رکود اقتصادی و تحریمها در 2 سال اخیر بدتر شده که این مسئله نیز با تمامی ادعاهای مسئولان دولت فعلی درباره خروج از رکود و شکستن سازمان تحریمها پس از توافق ژنو در آذرماه 1392، در تضاد است.
به هر حال مسئولان فعلی دولت هر دلیلی که برای سقوط بورس بیان کنند، در این که بازار سرمایه نسبت به دولت قبل، وضعیت نامناسبی پیدا کرده، نمیتوانند شک و شبههای وارد نمایند.
بورس اوراق بهادار تهران سال 94 را با شاخص 62885 آغاز کرد و هماینک در اواسط آذرماه به رقمی کمتر از آن رسیده است؛ بنابراین میتوان گفت بازار سرمایه در سال جاری درجا زده است.
این در حالی است که در همین مدت، بازارهای رقیب مثل بازار ارز با رشد قابل توجه روبرو بودهاند. بنابراین بدیهی است که مردم به جای اتلاف پولشان در بورس، آن را به بازارهای هدف دیگر ببرند.
اما درباره سقوط 2 ساله بورس آنچه که عجیبتر از همه به نظر میآید، سرعت گرفتن روند نزولی آن پس از توافق هستهای در تیرماه امسال است.
از چند هفته قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای، شاخص بورس روند صعودی امیدوارکنندهای به خود گرفت که نتیجه تاثیر سیگنالهای مثبتی بود که از طرف دولتمردان و تیم مذاکرهکننده درباره محتوای توافق مطرح میشد.
تا قبل از حصول توافق، مسئولان دولتی از پیگیری مجدانه گنجاندن لغو فوری همه تحریمها در متن توافق هستهای سخن میگفتند. طبیعی بود که با اطمینان سهامداران به وعدههای دولتمردان، طی چند هفته وضعیت بازار سرمایه مثبت و امیدبخش شد.
اما به ناگاه پس از امضای توافق هستهای در 23 تیرماه و انتشار متن توافق، ورق برای بورس برگشت و سقوط بازار سرمایه شدیدتر از قبل شد.
به احتمال قریب به یقین، علت اصلی معکوس شدن روند بورس پس از توافق هستهای، اطلاع یافتن سهامداران از متن توافق هستهای بود که مهمترین خواسته ایران یعنی لغو فوری تحریمهای اقتصادی را با اما و اگرهای بسیار مواجه ساخته است.
از آنجا که اکثر فعالان بازار سرمایه و سهامداران کوچک و بزرگ، از قشر باسواد و مطلع جامعه هستند و برای آگاهی از وضعیت بازارها مطالعات روزمره دارند، طبیعتا این عده به جای اکتفای صرف به سخنان مسئولان ایرانی و تیترهای رسانههای حامی دولت، به ترجمه و حتی متن انگلیسی توافق هستهای مراجعه کردهاند و آنجا بود که فهمیدند در خوشبینانهترین حالت، تا ماهها خبری از لغو تحریمها نیست و دلخوشی به تاثیر سریع توافق هستهای بر اقتصاد کشور، خیال خام است.
نتیجه طبیعی آگاهی فعالان بازار سرمایه از واقعیات توافق هستهای، کاهش اقبال آنان به افزایش سرمایهگذاری در بورس بود که آثار آن را در سقوط مستمر بورس میبینیم.
در این مدت، اتفاقات دیگری نیز افتاد که در سقوط بورس بیتاثیر نبود؛ مثل نامه بیسابقه 4 وزیر در هشدار نسبت به رکود اقتصادی کشور و اعتراف مقامات ارشد دولت به تشدید رکود اقتصادی کشور در سال جاری.
با این حال، مهمترین دلیل سقوط بورس پس از توافق هستهای بیگمان همان واقعیت متن توافق بود که خواسته اصلی ایران یعنی لغو تحریمها را با شک و تردید مواجه ساخته است.
* تجربه توافق لوزان
بورسبازان یک بار در اوایل سال جاری به هنگام مذاکرات لوزان، اطمینان صرف به سخنان دولتمردان درباره نتایج مذاکرات را چشیدند و احتمالا همین تجربه باعث شد تا در توافق نهایی در تیرماه با وسواس و دقت بیشتری عمل کنند.
در اواسط فروردینماه که مذاکرات لوزان به پایان رسید، طی یک هفته مسئولان دولتی و حامیان دولت آنچنان جوی از پیروزی به راه انداختند که عامه مردم تصور کردند غربیها با پذیرش لغو همه تحریمها، از بسیاری از ادعاهای خود نیز دست کشیدهاند و پیروزی بزرگی نصیب ایران شده است.
همین اوضاع روانی بر بورس نیز سایه افکند و بازار سرمایه تا چند روز به طور هیجانی رو به رشد نهاد.
اما پس از اطلاعرسانی از واقعیات مذاکرات لوزان و آگاهی مردم از این که اصلا توافقی در کار نبوده، هیجان کاذب از اقتصاد کشور و بازار سرمایه رخت بربست و واقعیات اقتصادی مدنظر سرمایهگذاران قرار گرفت.
همین تجربه سبب شد تا پس از توافق نهایی در وین در تیرماه، فعالان بازار سرمایه با حساسیت و دقت بیشتری به واقعیات توافق دقت کنند و در باد توپخانه رسانهای دولت نخوابند.