به گزارش مشرق، عشرت شايق، گفت: دختر با لباس
سفيد عروسي ميرود خانه بخت و با لباس سفيد مرگ هم بيرون ميآيد» اين ضرب
المثلي است که قديمي ها بيشتر و بهتر به آن اعتقاد داشتند تا جوانان
امروزي! کساني که با وجود محروميت و امکانات کم، سطح توقعات خود را متناسب
با نگاه واقع بينانه تنظيم کرده و همراه با شريک زندگي خود، دنيايي از مهر و
صفا را زير يک سقف بوجود آورده و يار و مونس هم در غمها و شاديها
ميشدند.
وي ادامه داد: اما به نظر ميرسد افزايش امکانات و پيشرفت
تکنولوژي به جاي اينکه گره از مشکلات زندگي بشر باز کند و محيط خانواده را
گرمتر و صميميتر کند، آتش اختلافات، جداييها و دو دستگيها را بيشتر
کرده است.
اين کارشناس امور زنان تصريح کرد: در اين عصر به اصطلاح
عصر تکنولوژي، ناگهان با نسلي روبه رو شديم بي حوصله، سرکش و خسته از
دوندگيهاي بي پايان و درگير مشکلات ريز و درشت روزانه زندگي و تلاشهايي
نافرجام که براي آيندهاي نامعلوم انجام ميگيرد.
شايق اظهار داشت:
نسلي که برخي از آنان به هيچ کدام از باورهاي اجتماعي، ارزشها و رفتارهاي
معقول جامعه پايبند نيستند! نسلي که بعضا به راحتي به تمام گذشتهاش و
تمامي مناسبات اجتماعي و هنجارهاي جامعهاش پشت پا زد. نسلي که چندين
ميليون جوان داشت با کلي شور و حال، حرارت و اميد و انرژي براي ساختن
فردايي بهتر اما درگير دنيايي از مشکلات، کمبودها و ناهنجاريها شد.
وي
تصريح کرد: نسلي که عادت کرد به راحتي دل ببندد، عاشق شود، و بعد خيلي
راحت همه چيز را فراموش کند و در پي آن به سوي وادي پر ماجرا و مخاطره آميز
طلاق کشيده شود و به اين کلمه منحوس عادت کند!
اين کارشناس مسائل
اجتماعي افزود: متاسفانه چنانچه مشهود است، بحث طلاق و تن دادن به آن قباحت
خود را در جامعه ما از دست داده است. تبعات اين پديده شوم اجتماعي بر کسي
پوشيده نيست. درگيريهاي پياپي خانواده و از بين رفتن حرمتها و عواطف و
متعاقب آن، حضور در راهروهاي دادگاه خانواده، گرفتار شدن به مشکلات و
بيماري هاي روحي و جسمي، آوارگي فرزندان و مورد تهديد قرار گرفتن آينده
آنان، درگير شدن خانواده و اطرافيان و در برخي موارد ضرب و شتم و حتي قتل،
محکوميت و زندان و ... تنها بخشي از عواقب ختم زندگانيها به طلاق است.
شايق
گفت: شايد در طلاق به ظاهر دو نفر از هم جدا ميشوند و راه زندگيشان را از
يکديگر جدا ميکنند اما قطعا آثار، تبعات و خسارتهاي ناشي از گسسته شدن
اين حلقه، دامن ديگر افراد خانواده و جامعه را هم ميگيرد چرا که دايره
تبعات اجتماعي و اتفاقاتي که در پس آن ميافتد، فروپاشي نظام يک خانواده و
ايجاد مشکلات اجتماعي براي سايرين را بدنبال دارد.
وي افزود: البته
ممکن است عدهاي بگويند که آمار طلاق در کشور ما در مقايسه با ديگر کشورهاي
جهان هنوز آمار تکان دهندهاي ندارد اما اگر تفاوتهاي بارز فرهنگي و
مذهبي و ارزشهاي حاکم بر جامعه ايران و ساير کشورها را با هم مقايسه کنيم
آنگاه ميتوان فهميد که در جامعه ايران همين ميزان طلاق نيز نگران کننده
است.
وي ادامه داد: در کشوري که به نام کشور اسلامي و علوي در دنيا
شناخته شده و انسجام خانوادهها و تقويت ريشهها و بنيههاي عاطفي آن جزء
اولويتها به شمار ميرود، نبايد اين تعداد طلاق صورت گيرد.
شايق
گفت: زماني که دو عضو از دو جنس متفاوت با عقايد و اعتقادات متفاوت و از دو
خانواده و فرهنگ متفاوت با همديگر زير يک سقف قرار ميگيرند، تفاوت سليقه و
اختلاف امري طبيعي خواهد بود اما اينکه چگونه اين تفاوتها مديريت شوند،
نيازمند صبوري، فهم و درک متقابل زوجين از يکديگر است چرا که اين درک
متقابل و محبتي که در پي آن به وجود ميآيد، مايه تداوم زندگي مشترک بوده و
بايد به فرزندان منتقل شود تا آنان شاهد محبت، دلدادگي، رأفت و عطوفت پدر و
مادر در فضاي خانه و خانواده باشند.
وي اظهار داشت: اما متأسفانه
امروزه اصول زندگي به شدت تحت تاثير محيط قرار گرفته و بسياري از جوانان و
والدين مانند گذشته به زندگي مشترک فکر نميکنند و در نتيجه، نه تنها شاهد
گسترش ازدواج در بين جوانان نيستيم بلکه افزايش طلاق در بين جوانان به يکي
از دغدغههاي فکري خانواده ها تبديل شده است.
اين کارشناس امور زنان
گفت: مرد و زن در گذشته با تمامي کمبودها و کاستيها به زندگي خود پايبند
بودند و با هر گونه سختي آن کنار ميآمدند اما اکنون جوانان با ايجاد
کوچکترين مشکلي، راه جدايي را در پيش ميگيرند. هرگاه خواستهها و نيازها
درست نباشد و يا طرفين پاسخگوي نيازهاي يکديگر نباشند، مشکلات ايجاد ميشود
و در اين مسير لجبازي طرفين و دخالتهاي بي مورد برخي والدين مسأله را
حادتر ميکند.
وي گفت: در حال حاضر مشکلات اقتصادي، اعتياد، افزايش
توقعات از همديگر، عدم تفاهم و ... همه و همه مسائلي هستند که باعث جدايي و
گسسته شدن علقههاي عاطفي و احساسي افراد ميشود اما سوال اين است که ريشه
اين ناهنجاريها و افزايش روز افزون پديده شوم طلاق چيست؟
اين
کارشناس مسائل اجتماعي افزود: امروزه برخي از طلاقها، طلاق عاطفي است و
داراي آثار مخرب فردي و اجتماعي بسيار زيادي است علي الخصوص اگر فرزندان يا
فرزنداني نيز در اين ميان وجود داشته باشند که در اين صورت آثار ناگوار آن
به مراتب بدتر و سختتر خواهد بود.
شايق افزود: در طلاق عاطفي
افراد در زير يک سقف يا يکديگر زندگي ميکنند ولي آن ارتباط و دلبستگي
عاطفي را که بايد نسبت به هم داشته باشند، ندارند اما به دلايل مختلف از
جمله زير سوال رفتن اعتبار و آبرو، وجود فرزند يا فرزنداني در محيط
خانواده، ترس از جدايي و يا در نظر گرفتن سرنوشت کساني که از هم جدا شده
اند و ... ظاهر زندگي مشترک را حفظ ميکنند بدون اينکه از زندگي مشترک لذت
ببرند.
وي گفت: در برخي موارد، زوجين به دليل اينکه بعد از طلاق
ماوايي براي خود نميبينند ناچار به سازش اجباري با يکديگر تن ميدهند اما
اين نوع زندگي قطعا پاسخگوي نيازهاي روحي و رواني و جسمي طرفين نخواهد بود و
زندگي آنان به يک زندگي بي روح، خشک و خالي از شادي و نشاط مبدل مي شود که
در آن، ظرف محبت فرزندان خانواده پر نميشود و نيازهاي روحي و رواني آنها
اشباع نميگردد و قطعا چنين وضعيتي، خطرات مسائل و مشکلات عديده ديگري را
به همراه خود مي آورد.
شايق افزود: چه بسا فرزندان چنين خانواده
هايي هستند که بعضا به عنوان مجرم و بزهکار اجتماعي بار آمده و پس از
ارتکاب اعمال مجرمانه و آسيب رساني به ديگران، دستگير و محاکمه شده و
سالهاي سال را در زندان سپري ميکنند و يا به مواد مخدر سنتي و صنعتي رو
ميآورند.
وي تصريح کرد: جلوه ديگري از پديده شوم طلاق که برگرفته
از فرهنگ غلط غربي بوده و امروزه بيشتر در بين زوجين جوان رواج پيدا کرده،
طلاقي است که به عنوان طلاق توافقي تعريف شده است. در اين نوع طلاق، برخلاف
جداييهايي که در گذشته صورت مي گرفت، دو طرف با توافق هم از يکديگر جدا
مي شوند. در اين نوع طلاق، زوجين با نگاه حذفي به جدايي فکر مي کنند و بر
خلاف ساير طلاق ها، ديگر راهي براي پادرمياني و وساطت بزرگتر ها و ريش
سفيدان خانواده، قاضي، قانون و مشاوره هاي خانواده وجود ندارد و مرد و زن
با پشت پا زدن به تمامي احساسات، عقايد، عواطف، دلبستگي ها و وابستگي ها از
هم جدا مي شوند.
شايق افزود: زندگي مشترکي که مي توانست با کمي
صبوري و مذاکره به يک تفاهم و فهم مشترک از هم برسد، به راحتي و در چشم بهم
زدني از بين مي رود که البته در بسياري از موارد اين نوع طلاق به دليل
اينکه با شتابزدگي و از سر لجاجت صورت مي گيرد منجر به پشيماني نيز مي شود
اما چه سود که اين پشيماني در اکثر موارد هيچگونه سودي براي طرفين ندارد.
وي
گفت: آمارهاي تکان دهنده اين نوع طلاق به اندازهاي است که مقام معظم
رهبري در ديدار با مسئولان عالي قضايي از اين موضوع ابراز تاسف نموده و
خواستار اهتمام و دقت بيشتر در اين مورد شدند. ايشان با اشاره به افزايش
روز افزون تعداد زندانيان در رابطه با مسائل خانوادگي و همچنين آمار تاسف
بار طلاق هاي توافقي در جامعه، خواستار انجام اقدامات جدي در جهت ترويج
فرهنگ صلح و سازش در جامعه و آسيب شناسي و تقويت شوراهاي حل اختلاف براي
کاهش اينگونه آسيب هاي اجتماعي شدند. معظم له با تاکيد بر تلاش براي تسهيل
ازدواج جوانان مي فرمايند: اين مساله از زواياي مختلف مالي، خانوادگي،
اخلاقي و اجتماعي هزينه ساز است و بايد با تمرکز بر راه حل هاي مختلف براي
علاج آن فکر جدي کرد.
وي افزود: اما اين روزها، طلاق ديگري نيز در
جامعه رواج پيدا کرده است که ميتوان به آن واژه طلاق مدرن را نسبت داد.
اين نوع طلاق را ميتوان يکي از به روزترين و جديدترين نوع طلاق در جامعه
دانست. اين نوع طلاق که هرچند ممکن است منجر به طلاق و جدايي فيزيکي زوجين
از هم نشود ولي مي تواند به جدايي احساسي، عاطفي، روحي و رواني و جدايي همه
جانبه تک تک اعضاي يک خانواده آنهم به دليل غرق شدن و اعتياد بي رويه به
فضاها و شبکههاي مجازي منجر شود.
شايق اظهار داشت: در اين نوع طلاق
افراد با يکديگر زندگي ميکنند اما به دليل درگيري هاي بسيار زياد فکري و
ذهني برگرفته از فضاهاي مجازي، مجال زندگي کردن در فضاي واقعي را از دست مي
دهند و بيشتر در توهمات و اوهام ناشي از استفاده بي رويه از فضاي مجازي
سير مي کنند.
وي گفت: در اينگونه خانوادهها طلاق عاطفي به گونهاي
ديگر بوجود مي آيد. اعضاي خانواده زير يک سقف زندگي مي کنند ولي هر کس به
کار خود رسيده و هيچ گاه زماني براي صحبت کنار هم ندارند. در اين
خانوادهها، ظرف محبت افراد يک خانواده از هم جدا و استفاده بي رويه از
تکنولوژي جاي صحبت کردن با هم و مشاوره گرفتن از يکديگر را مي گيرد. اين
افراد اين نوع خانواده ها به تکنولوژي رو آورده و آن را به خانواده ترجيح
مي دهند که اين خود يک معضل بزرگ بوده و موجب کاهش وابستگي ها و دلبستگي
هاي خانوادگي مي شود.در طلاق مدرن، ميشود .
شايق افزود: طلاق مدرن
برخاسته از حضور بي رويه يک فناوري آنهم در يک شي کوچک به نام موبايل و
تبلت است. افراد درگير در اين فضا محبت و احساسات خود را بيشتر با افراد
ناشناس با هويت نامعلوم که هيچگونه پيش زمينه ذهني از قيافه، اخلاق و
سجاياي اخلاقي طرف مقابل ندارند، تبادل و به اشتراک ميگذارند و در اينجاست
که افراد از فضاي واقعي زندگي و کار خود دور شده و در اوهام و فضاي غير
واقعي سير کرده و در توهمات خيالي خود غرق مي شوند.
وي گفت: در واقع
مشکل جامعه کنوني ما اين است که انسان هاي امروزي به دليل مشغول شدن
افکارشان در محيط هاي مجازي و شبکه هاي اجتماعي، محبت واقعي را در فضاي
مجازي طلب مي کنند. به همين دليل است که در عالم واقع قادر به ابراز محبت
خود به دوستان، آشنايان و فرزندان خود نيستند. براي غلبه بر چنين فضايي
بايد به انسان هاي اطراف با تمام کاستي ها و نواقصشان توجه داشت و فارغ از
کمبودها، به بزرگ کردن حسنات آنها و کوچک کردن و ناديده گرفتن بدي ها و
پلشتي هايشان اقدام نمود و محبت به همديگر را جايگزين تمامي توقعات و زندگي
مصنوعي در فضاي مجازي نمود. زن و مرد بايد ياد بگيرند که در زندگي مشوق
همديگر باشند و با کوچکترين بهانه، کارهاي همديگر را تشويق کنند و از
مقايسه کردن و مقايسه شدن با اشخاصي خارج از فضاي خانه و خانواده پرهيز
نمايند.
اين کارشناس مسائل زنان گفت: اگر مرد يا زن خانواده بداند
که به دليل کمبود محبت به اعضاي خانواده اش، همسر و فرزندانش وابسته و
دلبسته به افراد ديگر آنهم در فضاها و شبکه هاي مجازي با هويت نامشخص، دوست
يا دشمن مي شوند و به قول معروف از راه به در مي شوند، ديگر حاضر نخواهد
بود مهر و محبت خود را از آنها دريغ نمايد. قطعا با هم بودن در محيط خانه،
انجام کارها و تفريحات سالم بصورت جمعي و حتي رفتن به مسافرت هاي ساده با
لوازم و تجهيزات اندک، مي تواند ارتباطات عاطفي بين اعضاي خانواده را
مستحکم تر نمايد و با هم بودن و راحت نگاه کردن به امورات زندگي را ممکن
سازد.
شايق افزود: زن و مرد بايد واقعيتهاي موجود زندگي را بفهمند و
توقعات بيجا و در بسياري از موارد نابجا از يکديگر را کنار بگذارند و با
پرهيز از تفاخر و ياد کردن داراييها و افتخارات خود و ديگران، قدرداني
عملي و لساني از همديگر را جايگزين کرده و محبت و دلبستگي اعضاي خانوادهها
را با يکديگر باعث شوند. دست محبت کشيدن بر سر همسر و فرزندان و ابراز
لساني اين محبت، هزينه و خرج چنداني ندارد. زن و مرد به عنوان شريک همديگر
در مسير پر فراز و نشيب زندگي و گاه در نقش پدر و مادر بايد سعي کنند واژه
هاي دلنشين و محبت آميز را در زندگي به کار برند چرا که جمله هاي محبت
آميز، در عين بي هزينه بودن مي توانند باعث تحکيم روابط بين اعضاي خانواده
شوند.
وي تصريح کرد: مرد و زن بايد زبان خود را به گفتن کلمات محبت
آميز و عاشقانه عادت دهند آن هم نه الفاظ تصنعي بلکه واقعي. مداومت بر گفتن
چنين کلماتي همراه با ايجاد تغييرات سازنده در زندگي راه را براي رسيدن به
يک زندگي پر از نشاط فراهم و حلقههاي اتصال و گرهها و علقههاي احساسي
خانوادهها را مستحکمتر مي کند.
کد خبر 509191
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۵
- ۰ نظر
- چاپ
يک کارشناس مسائل اجتماعي گفت: جلوه ديگري از پديده شوم طلاق که برگرفته از فرهنگ غلط غربي بوده و امروزه بيشتر در بين زوجين جوان رواج پيدا کرده، طلاقي است که به عنوان طلاق توافقي تعريف شده است و طلاق عاطفي نيز دستاورد موبايل و تبلت براي خانوادهها است.
منبع: فارس