ماجرا از همان روزهای ابتدایی که خط مقاومت در سوریه جان گرفت، شروع شده است. حاجآقای بختیاری -پدر روحالله- چند باری از طریق همسنگران قدیماش که به سوریه مهاجرت کردند، به خاک این کشور رفته و از روزهای مقاومت میگوید. روحالله بعد از شنیدن خبر هتک حرمت به مزار حجر بن عدی از صحابه پیامبر و احتمال حمله نیروهای تکفیری به حرم حضرت زینب(س) از پدر می خواهد که او هم برای مقاومت راهی سوریه شود. پدر روحالله میگوید: «وقتی آنجا میدیدم که جوانان هم سن و سال او از خاک افغانستان یا برخی هم به صورت قاچاقی از ایران و عراق به سوریه آمدند، چطور برای فرزند خودم توجیه بیاورم که نباید در این جبهه حضور پیدا کند. برای افغانستانیها دفاع از اسلام مرز ندارد. سرزمین خودمان قربانی زیادهخواهی و بدخواهی اغیار و قومیتها شده و رنگ آرامش ندیده، حالا که آنجا قدری آرامتر شده نمیتوانیم این ناامنی را برای مسلمانان دیگر ببینیم. ما مرد جهادیم و فرزندانمان هم اینطور تربیت شدند. نامش را به خاطر امام(ره)، روحالله گذاشتم. چطور به روحالله بگویم نسبت به هتک حرمت به نوامیس اسلام و شیعه بیتفاوت باشد؟ روحالله برای خودش مردی شده و خودش تصمیم گرفته بود که برود. رفت و الحمدلله همین شجاعتش مایه افتخار ما هم هست.»
روحالله امروز دیگر نمیتواند در جبهههای نبرد حاضر باشد و این برای او کمی سخت است و حسرت آلود که هر روز خبر شهادت دوستانش را میشنود. روحالله جوان امروز یک جانباز قطع نخاعی دفاع از حرم عقیله بنیهاشم (سلام الله علیها) است.
2. اختتامیه دومین سوگواره خمسه، امسال حال و هوای دیگری داشت، عطر شهدای مدافع حرم از ابتدای دومین سوگواره همراه شده بود تا به روز آخر، اقدامی که به حق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از محمود صلاحی مدیر عامل گرفته تا علی اصغر خسروی دبیر سوگواره و امیرحسین شفیعی، دبیر اجرایی سوگواره در آن دخیل بودند. شب گذشته برای حاضران در سالن به یاد ماندنی شد. دیشب وهب همدانی، فرزند شهید سردار حسین همدانی روی صحنه تئاتر فانوس 65 سالگی پدرش را همزمان با تولدش روشن کرد، پدر و برادر شهید میثم نجفی از شهرستان ورامین اشک ریزان روی صحنه آمدند و در آخر روح الله بختیاری، جانباز قطع نخاعی مدافع حرم روی ویلچر روی صحنه آمد و همه به احترام او بلند شدند، روح الله انگار شهیدی زنده بود در میان حاضران، صلاحی بر دستان روح الله بوسه زد و امیرحسین مدرس پای او را بوسید. داریوش ارجمند هم همشهری خود را در بغل گرفت، همشهری که گرچه اصالتی افغانستانی دارد، اما متولد شهر مشهد است.
3. هر روز بر لیست شهیدان مدافع حرم افزوده میشود تا باز هم پس از 25 سال از حماسه آفرینی دفاع مقدس سرمان را بالا بگیریم و بگوییم مملکت امام زمانی یعنی اینکه اگر در تمامی کشورهای همسایهات بالاترین عملیاتهای تروریستی جهان رخ داده باشد، ایران عزیز همچنان مقاوم و سربلند است. این روزها هنرمندان تئاتر عظم جدی بر تولید آثار نمایشی با محوریت مدافعان حرم دارند، اتفاقی که مردم نیز از آن استقبال کردهاند و به شدت آن را دوست دارند، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز بر حمایت از این آثار تاکید کرد و از هنرمندان خواست تا در عرصه قلم بزنند و اثر تولید کنند، شرایط طوری است که هم از سوی هنرمندان و هم از سوی مردم انگیزهای ایجاد شده تا آثاری برای مردم از دل قصههای مردمی ساخته شود. دیشب یکی از مسئولان سوگواره خمسه هم در درد و دلی سوزناک حسرت اجرا کردن نمایشی با محوریت شهدای مدافع حرم را در دل داشت وامیدوار بود به اینکه شاید بتواند در فاطمیه امسال دِینش را به این شهدا و جانبازان ادا کند.
4. مدتها پیش مطلبی با عنوان «آغاز یک تغییر» نوشته شده بود که به مسئله تشییع شهید مدافع حرم افغانستانی رضا بخشی پرداخته بود (اینجا) درآنجا مسئله احترامی بود که نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در مقابل این فرمانده شهید فاطمیون گذاشته بودند و حالا انگار این دامنه تغییر هر روز گستردهتر میشود و علاوه بر اینکه در سوگواره خمسه نمایشی بر اساس شهدای مدافع حرم افغانستانی روی صحنه میرود، در اختتامیه نیز جانباز افغانستانی نیز مورد تجلیل قرار میگیرد، البته یادمان نرود مرزی میان ایران و افغانستان وجود ندارد، فاطمیون وطنداران بیمرز هستند.