بمبباران شیمیایی حلبچه یکی از داستانهای مهم جنگ است که به ندرت سینمای ایران از آن روایت کرده است. این مسئله قابلیت صدها داستان و فیلم برای نشان دادن مظلومیت مردم کُرد و اوج جنایات دیکتاتور بعثی و حمایتهای تسلیحاتی غرب را داراست.
فیلم سینمایی"حکایت عاشقی" در ده دقیقه ابتدایی با نشان دادن صحنههایی از درگیری بین نیروهای خودی و دشمن آغاز میشود که ناگهان رزمندگان ایرانی را متوجه حضور جنگندههای عراقی برفراز شهر حلبچه میکند که اقدام به بمباران شیمیایی میکنند. در همین حین علی(بهرام رادان) عکاس ایرانی پس از متوجه شدن موضوع برای عکاسی از این اتفاق راهی حلبچه میشود. علی پس از ورود به حلبچه با صحنههای از کشته شدگان حمله شیمیایی روبرو میشود که با ترکیبی از تصاویر آرشیوی و تولید شده به نمایش گذاشته میشود. در پی این اتفاق علی با دختری به نام چیمن (شیلان رضایی) آشنای میشود که خانوادهاش را در جریان حمله شیمیایی از دست داده است.
با درخواست پدربزرگ چیمن علی برای نجات تعدادی از بازماندگان حمله شیمیایی اقدام میکند. پس از چند برخورد ساده علی با چیمن و تبادل دیالوگهای ساده و کوتاه بین آنها علی از چیمن که نامزد اول خود را در جریان جنگ از دست داده بود خواستگاری میکند که منجر به ازدواج آنها در اردوگاه آوارگان میشود.
چیمن که در این فیلم کارکتر یک دختر هنرمند کُرد را دارد، ضمن تدریس موسیقی، خواننده است. وی که پس از بمباران حلبچه شیمیایی شده است به دلیل عوارض حاصل شده از بمب شیمیایی دیگر نمیتواند آواز بخواند و همین موضوع مهمترین گره اصلی فیلم را شکل میدهد که دغدغه و آرزوی علی است و به فکر راه حلی برای آن است. علی چندین بار در دیالوگهای مختلف به سفر به خارج برای معالجه حنجره او میپردازد که پس از برگشتن از خارج و معالجه برای برگزاری کنسرت تک خوانی مجوز دریافت کنند و...
نکته قابل تاَمل "حکایت عاشقی" این مسئله است که فیلم سوژه دفاع مقدس و حمله شیمیایی به حلبچه را مقدمهای برای مطرح کردن مسئله دیگری قرار داده است و اصولاً فیلم دارای لایههای پنهانی است که باید با کمی ریزبینی به آن نگاه کرد. هر چند ببینده در عادیترین حالت متوجه پیام فیلم میشود.
برداشتی که مخاطب در مواجهه با اسم عاشقانه این فیلم دفاع مقدس میتواند داشته باشد انتظار شاهد بودن روایت عاشقانهی ضد جنگ است اما به واسطه دو روایتی شدن فیلم و به عبارتی عدم وجود یک کاراکتر نقش اول برای ورود به مسئله و همراه کردن مخاطب از تاثر و تالم حمله شیمیایی کاسته میشود و حس همدردی در ببیننده شکل نمیگیرد.
پرداخت بیش از حد فیلم به موضوعی خاص و فاصله گرفتن از روایت اصلی جنگ مخاطب را به این گمان نزدیک میکند که مسئله فیلم طرح مسئله جدیدی است که دفاع مقدس و حلبچه فقط بهانه ورود به آن بوده است.
کنار هم گذاشتن چهار صحنه فیلم از جمله پلانیهای که در آن چیمن (شیلان رضایی) مشغول آموزش موسیقی به چند نوجوان دختر و پسر است و در دیالوگی در پاسخ به علی (بهرام رادان) میگوید: "باید یاد بگیرند (نواختن موسیقی)"، دیالوگی که در آن علی از فروش خانه و سفر به خارج از کشور برای درمان حنجره چیمن و گرفتن مجوز کنسرت میگوید، خبری که پس از 15 سال خواستگار اول چیمن به علی درباره برگزاری کنسرت او میدهد و در پایان به نمایش گذاشتن اجرای تک خوانی چیمن پازل این فیلم را تکمیل میکند.
هدف کارگردان از دست مایه قرار دادن سوژه حلبچه چیست؟
از روند فیلم برمیآید مهمترین دغدغه کارگردان از دست مایه قرار دادن سوژه دفاع مقدس و حلبچه مسئله دیگری است.
رمضان زاده در نشست خبری جشنواره فجر در پاسخ به اینکه آیا میتوان این فیلم را جزء آثار دفاع مقدسی به شمار آورد، گفته بود: "بله، چون این اتفاقات در دل جنگ رخ داده و نکته خیلی مهم کمک مردم ایران به مردم حلبچه بوده که در آن دوره پذیرای این پناهندهها شدند؛ در کل باید بگویم فیلم حکایت عاشقی با فضای دفاع مقدس کاملاً در ارتباط است".
همه امید این فیلم طرح خوانندگی یک زن بود
فرزند جانبازی که در حلبچه شیمیایی شده بود پس از تماشای این فیلم در برنامه سینما انقلاب خطاب به کارگردان گفت: تمام سوال من به عنوان فرزند جانبازی که در منطقه حلبچه شیمیایی شده است این است، چرا از همه اتفاقات حلبچه داستانی حکایت میشود که به جریان جدیدی که میخواهد زن به عنوان یک خواننده در جامعه حضور پیدا کند کمک میکند؟ بگوئید من اشتباه میکنم یا همه امید این فیلم این بود که زن به عنوان خواننده مطرح شود.
جعفری جوزانی در پاسخ نقدهای وارده به این فیلم گفت: جوابی نداریم صحبتهای درستی است! از منتقدین تشکر میکنم.
جوزانی تهیه کننده فیلم نیز در نشستی در جمع منتقدین جوان سینما انقلاب پس از اکران فیلم در پاسخ به این سوال که سال گذشته فیلمهای برای حمایت تک خوانی زنان تولید شد و این فیلم هم چنین مضمونی دارد ضمن ابراز نگرانی از جریان حمایت کننده از تک خوانی زنان گفت: خیلی فکر و نظر خوبی بود، ما درباره این فیلم اینطور فکر نکرده بودیم. جوابی نداریم صحبتهای درستی است. واقعاً اگر همچنین هدفی در فیلم باشد ما فکر نکرده بودیم ولی اینکه چند فیلم درباره این مسائل صحبت کرده باشد. اگر اینجوری است پس قطعیت دارد و تشکر می کنم از نوع نگاه منتقدین.
کارگردان: تجربه اولم بود، اشتباهاتش را به من ببخشید!
رمضان زاده کارگران نیز در همین نشست در پاسخ به منتقدین در همین خصوص علیرغم تولید یک اثر سینمایی و تلویزیونی خود گفته بود: تجربه اول فیلم سازیام بود و حتماً ایراداتی دارد و به هر صورت آن را به من ببخشید!
رمضانزاده در پاسخ گفت: فیلم درباره منطقه کردستان است در موسیقی و خواننده بودن ارزشمند است و نمیتواند همه چیزهای که در ذهن ما است را مطرح کند.
اسم این فیلم ها را سوء استفاده می گذارم/ فیلم موضوع حلبچه را فدای خوانندگی زن کرده است
در پایان به سراغ یکی از کارشناسان مطرح سینما رفتیم تا درباره فیلم "حکایت عاشقی" بگوید، وی به خبرنگار ما گفت: من اسم این فیلم ها را سوء استفاده می گذارم، کارگردان موضوع حلبچه را دست مایه قرار داده است برای روایت موضوعی غیر از دفاع مقدس و حلبچه، به نظرم کارگردان سوژه حلبچه را فدای مسئله خوانندگی یک زن کرده؛ پس از این فیلم کسی بخواهد درباره حلبچه فیلم بسازد قطعاً به او میگوید این سوژه کار شده است و این درباره مردم حلبچه ظلم است.