گروه بینالملل مشرق - شوراي امنيت سازمان ملل متحد قطعنامه 2254 تحت عنوان «نقشه راه عمليات انتقال سياسي در سوريه» را جمعه شب گذشته مورخ 28/9/1394 با اجماع كامل اعضاء به تصويب رساند. اين قطعنامه، جديد ترين تلاش بين المللي صورت گرفته براي حل سياسي بحران سوريه قلمداد مي شود كه در آن اعضاي شوراي امنيت خواستار توقف جنگ و آغاز مذاكرات صلح از اول ژانويه 2016 ميلادي زير نظر سازمان ملل شده اند.
بسياري از تحليل گران و كارشناسان مسايل سياسي تصويب قطعنامه مزبور را از اين جهت كه قدرت هاي بزرگ از جمله آمريكا و روسيه به رغم وجود اختلافات در مورد مسايل اساسي تر بحران سوريه در شوراي امنيت به تصويب رسانده اند، يك تحول بزرگ در روند مسايل سوريه مي دانند. به خصوص اينكه از ابتداي بحران و جنگ در سوريه تاكنون، اين براي اولين بار است كه آمريكا و روسيه بر سر مفاد يك قطعنامه به اشتراك نظر رسيده اند.
با اين وجود، در شرايطي كه هيچ گونه قرائن و شواهدي در صحنه ميداني و منطقه اي مبني بر اراده و آمادگي تمامي طرف ها براي مشاركت و ورود به روندهاي سياسي جدي به چشم نمي خورد، معنا، مفهوم و اهميت قطعنامه 2254 شوراي امنيت سازمان ملل كه بسياري از تحليل گران آن را براي آغاز فرايند صلح سازي در سوريه مثبت ارزيابي كرده اند، چه مي تواند باشد؟
برآيند مجموعه ديدگاه هاي موجود براي ارائه پاسخ صحيح به پرسش مزبور بيانگر آن است كه هنوز نمي توان در مورد تاثير قطعنامه مزبور بر چشم انداز صلح در سوريه اظهار نظر قطعي كرد و به نظر مي رسد ضمن اينكه نبايد اهميت اين قطعنامه را از جنبه هاي مختلف مورد غفلت قرار داد، اما برخي ملاحظات جدي در مورد نتيجه گيري از آن وجود دارد كه در زير به آن ها مي پردازيم:
الف- اهميت قطعنامه 2254
كارشناسان اهميت قطعنامه 2254 شوراي امنيت در مورد سوريه را حداقل از 3 جنبه زير مورد ارزيابي قرار داده اند:
1-محتواي قطعنامه؛ بر اساس اين قطعنامه، مذاكرات ميان نظام و مخالفان از ژانويه 2016 به منظور تلاش براي برقراري آتش بس آغاز خواهد شد. قانون اساسي جديد با نظارت سازمان ملل ظرف 6 ماه تدوين و پس از آن انتخابات ظرف 18 ماه برگزار مي شود. بنابراين مشاهده مي شود كه مدت 2 سال براي طي كردن روند انتقالي قدرت در اين قطعنامه در نظر گرفته شده است.
كارشناسان معتقدند، قطعنامه جديد در مقايسه با طرح هاي سياسي قبلي حاوي پيشنهادات مشخص و ملموس تري است و از اين جهت مثبت است؛ چرا كه حاوي نكات مهمي چون ضرورت برقراري آتش بس، برگزاري انتخابات و احترام به تصميم گيري مردم در مورد نظام سياسي آينده مي باشد. در عين حال، به نظر مي رسد قطعنامه مزبور به دليل آنكه در مورد تعيين فهرست گروه هاي تروريستي فاقد اظهار نظر رسمي است و همچنين هيچ اشاره اي به آينده بشار اسد در آن نشده، از ويژگي منفي برخوردار است.
2-توافق قدرت هاي بزرگ؛ با توجه به اينكه غرب طي ماه هاي اخير به نسبت گذشته در مورد تروريسم و پيامدهاي آن بيشتر نگران شده و تداوم حضور و رشد گروه هاي تروريستي را به زيان خود ارزيابي مي كند، به نظر مي رسد انعكاس اين نگاه را مي توان در تصويب قطعنامه 2254 مشاهده كرد. ضمن اينكه قدرت هاي اصلي عضو شوراي امنيت در يك همسويي كلان تر و استراتژيك تر اراده شان را براي كنترل تحولات و رفتارهاي غير قابل پيش بيني در آينده نشان دادند.
با اين وجود، نبايد انتظار داشت اين اراده قدرت ها به صورت مستقيم تاثير چنداني بر فضاي كنوني جنگ و تروريسم در سوريه داشته باشد و به نظر مي رسد تصويب قطعنامه مزبور صرفا يك اقدام به منظور پاسخ به انتقادات جهاني نسبت به بي تحركي سازمان ملل و ضعف چندجانبه گرايي بين المللي با محوريت قدرت هاي بزرگ باشد.
3-تاثيرگذاري بر آينده سوريه؛ تحليل گران معتقدند اين قطعنامه از اين جهت كه خواستار كناره گيري بشار اسد به عنوان پيش شرط آغاز مذاكرات نشده است، مثبت است. كه البته اين مساله نيز به معني عقب نشيني غربي ها از مواضع قبلي شان است. در عين حال، تصويب قطعنامه 2254 بدين معني است كه به رغم گذشت چهار و نيم سال از جنگ و خونريزي در سوريه، هنوز مي توان براي حل سياسي بحران سوريه در آينده اميدوار بود.
ب-ملاحظات
در مورد نتيجه گيري از آثار قطعنامه 2254 شوراي امنيت بر چشم انداز صلح سازي در سوريه هنوز موانع و چالش هاي جدي وجود دارد. بنابراين در طرح نگاه هاي خوشبينانه نسبت به اين موضوع بايد ملاحظات جدي زير را مورد توجه قرار داد. اين ملاحظات و پاسخ به آن ها به منزله آزمون قطعنامه 2254 قلمداد مي شوند:
1-روند تحركات و اقدامات برخي كشورهاي منطقه مانند عربستان، قطر و تركيه در حمايت آشكار از گروه هاي تروريستي هنوز ادامه دارد و بنابراين اين پرسش مطرح است كه آيا اين كشورها با روندهاي سياسي بين المللي همراهي خواهند كرد؟
2-با توجه به زمانبندي تعريف شده در قطعنامه كه حدود 2 سال طول مي كشد، آيا اين قطعنامه مي تواند تضمين كننده صلح در سوريه باشد؟
3-اين فرضيه كه غرب بخواهد از آغاز مذاكرات سياسي ميان نظام سوريه و مخالفان به عنوان فرصتي براي تغيير موازنه قوا به زيان نظام سياسي استفاده كند چقدر محتمل است؟
بنابراين در خوشبينانه ترين حالت، مي توان تصويب قطعنامه شوراي امنيت را نتيجه اراده و توافق قدرت هاي بزرگ با هدف آزمون تلاش هاي ديپلماتيك بين المللي در چارچوب شوراي امنيت دانست و كاركرد حداقلي اين اقدام در شرايط كنوني، تلاش براي رفع مسئوليت هاي بين المللي در قبال مسايل و فجايع سوريه است.
* نوذر شفيعي- سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس
بسياري از تحليل گران و كارشناسان مسايل سياسي تصويب قطعنامه مزبور را از اين جهت كه قدرت هاي بزرگ از جمله آمريكا و روسيه به رغم وجود اختلافات در مورد مسايل اساسي تر بحران سوريه در شوراي امنيت به تصويب رسانده اند، يك تحول بزرگ در روند مسايل سوريه مي دانند. به خصوص اينكه از ابتداي بحران و جنگ در سوريه تاكنون، اين براي اولين بار است كه آمريكا و روسيه بر سر مفاد يك قطعنامه به اشتراك نظر رسيده اند.
با اين وجود، در شرايطي كه هيچ گونه قرائن و شواهدي در صحنه ميداني و منطقه اي مبني بر اراده و آمادگي تمامي طرف ها براي مشاركت و ورود به روندهاي سياسي جدي به چشم نمي خورد، معنا، مفهوم و اهميت قطعنامه 2254 شوراي امنيت سازمان ملل كه بسياري از تحليل گران آن را براي آغاز فرايند صلح سازي در سوريه مثبت ارزيابي كرده اند، چه مي تواند باشد؟
برآيند مجموعه ديدگاه هاي موجود براي ارائه پاسخ صحيح به پرسش مزبور بيانگر آن است كه هنوز نمي توان در مورد تاثير قطعنامه مزبور بر چشم انداز صلح در سوريه اظهار نظر قطعي كرد و به نظر مي رسد ضمن اينكه نبايد اهميت اين قطعنامه را از جنبه هاي مختلف مورد غفلت قرار داد، اما برخي ملاحظات جدي در مورد نتيجه گيري از آن وجود دارد كه در زير به آن ها مي پردازيم:
كارشناسان اهميت قطعنامه 2254 شوراي امنيت در مورد سوريه را حداقل از 3 جنبه زير مورد ارزيابي قرار داده اند:
1-محتواي قطعنامه؛ بر اساس اين قطعنامه، مذاكرات ميان نظام و مخالفان از ژانويه 2016 به منظور تلاش براي برقراري آتش بس آغاز خواهد شد. قانون اساسي جديد با نظارت سازمان ملل ظرف 6 ماه تدوين و پس از آن انتخابات ظرف 18 ماه برگزار مي شود. بنابراين مشاهده مي شود كه مدت 2 سال براي طي كردن روند انتقالي قدرت در اين قطعنامه در نظر گرفته شده است.
كارشناسان معتقدند، قطعنامه جديد در مقايسه با طرح هاي سياسي قبلي حاوي پيشنهادات مشخص و ملموس تري است و از اين جهت مثبت است؛ چرا كه حاوي نكات مهمي چون ضرورت برقراري آتش بس، برگزاري انتخابات و احترام به تصميم گيري مردم در مورد نظام سياسي آينده مي باشد. در عين حال، به نظر مي رسد قطعنامه مزبور به دليل آنكه در مورد تعيين فهرست گروه هاي تروريستي فاقد اظهار نظر رسمي است و همچنين هيچ اشاره اي به آينده بشار اسد در آن نشده، از ويژگي منفي برخوردار است.
2-توافق قدرت هاي بزرگ؛ با توجه به اينكه غرب طي ماه هاي اخير به نسبت گذشته در مورد تروريسم و پيامدهاي آن بيشتر نگران شده و تداوم حضور و رشد گروه هاي تروريستي را به زيان خود ارزيابي مي كند، به نظر مي رسد انعكاس اين نگاه را مي توان در تصويب قطعنامه 2254 مشاهده كرد. ضمن اينكه قدرت هاي اصلي عضو شوراي امنيت در يك همسويي كلان تر و استراتژيك تر اراده شان را براي كنترل تحولات و رفتارهاي غير قابل پيش بيني در آينده نشان دادند.
با اين وجود، نبايد انتظار داشت اين اراده قدرت ها به صورت مستقيم تاثير چنداني بر فضاي كنوني جنگ و تروريسم در سوريه داشته باشد و به نظر مي رسد تصويب قطعنامه مزبور صرفا يك اقدام به منظور پاسخ به انتقادات جهاني نسبت به بي تحركي سازمان ملل و ضعف چندجانبه گرايي بين المللي با محوريت قدرت هاي بزرگ باشد.
3-تاثيرگذاري بر آينده سوريه؛ تحليل گران معتقدند اين قطعنامه از اين جهت كه خواستار كناره گيري بشار اسد به عنوان پيش شرط آغاز مذاكرات نشده است، مثبت است. كه البته اين مساله نيز به معني عقب نشيني غربي ها از مواضع قبلي شان است. در عين حال، تصويب قطعنامه 2254 بدين معني است كه به رغم گذشت چهار و نيم سال از جنگ و خونريزي در سوريه، هنوز مي توان براي حل سياسي بحران سوريه در آينده اميدوار بود.
در مورد نتيجه گيري از آثار قطعنامه 2254 شوراي امنيت بر چشم انداز صلح سازي در سوريه هنوز موانع و چالش هاي جدي وجود دارد. بنابراين در طرح نگاه هاي خوشبينانه نسبت به اين موضوع بايد ملاحظات جدي زير را مورد توجه قرار داد. اين ملاحظات و پاسخ به آن ها به منزله آزمون قطعنامه 2254 قلمداد مي شوند:
1-روند تحركات و اقدامات برخي كشورهاي منطقه مانند عربستان، قطر و تركيه در حمايت آشكار از گروه هاي تروريستي هنوز ادامه دارد و بنابراين اين پرسش مطرح است كه آيا اين كشورها با روندهاي سياسي بين المللي همراهي خواهند كرد؟
2-با توجه به زمانبندي تعريف شده در قطعنامه كه حدود 2 سال طول مي كشد، آيا اين قطعنامه مي تواند تضمين كننده صلح در سوريه باشد؟
3-اين فرضيه كه غرب بخواهد از آغاز مذاكرات سياسي ميان نظام سوريه و مخالفان به عنوان فرصتي براي تغيير موازنه قوا به زيان نظام سياسي استفاده كند چقدر محتمل است؟
بنابراين در خوشبينانه ترين حالت، مي توان تصويب قطعنامه شوراي امنيت را نتيجه اراده و توافق قدرت هاي بزرگ با هدف آزمون تلاش هاي ديپلماتيك بين المللي در چارچوب شوراي امنيت دانست و كاركرد حداقلي اين اقدام در شرايط كنوني، تلاش براي رفع مسئوليت هاي بين المللي در قبال مسايل و فجايع سوريه است.
* نوذر شفيعي- سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس