به گزارش مشرق، مرتضی پورعلی گنجی که با پایان یافتن فصل لیگ فوتبال چین به ایران بازگشته بود، دیشب (دوشنبه) به کشور خاقانها بازگشت تا با مسئولان باشگاه "تیان جین" مذاکره کند. پیش از سفر یلدایی مدافع تیم ملی فوتبال، با او گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
* مدتی مصدومیت داشتی و برای بازی کردن با مشکل روبهرو بودی. اکنون در چه وضعیتی هستی؟
مشکل خاصی ندارم. 6 ماه با درد شکم برای باشگاهم و تیم ملی بازی کردم و نیاز به مدتی استراحت داشتم که دردم تسکین پیدا کند. خدا را شکر مشکلم حل شده و تمرینم را شروع کردهام. بعد از بازگشت از چین هم جدیتر تمرین میکنم.
* آیا فصل بعد هم در تیان جین بازی خواهی کرد؟
لیگ چین دو ماه دیگر شروع میشود. مدیر و مربی باشگاه تغییر کردهاند ولی هم قدیمیها و هم تازهواردها میخواهند که در تیم بمانم. من هم گفتهام که تیان جین را دوست دارم اما فعلا میخواهم که در جای بهتری مانند اروپا بازی کنم.
* از اروپا پیشنهادی هم داری؟
فعلا که خبری نیست. منتظر خبری از آلمان بودم که صورت نگرفت. پیشنهادهایی هم از بلژیک و قبرس داشتم که شرایطشان خوب نبود. به تیمهای آسیایی هم فکر میکنم چون بیش از همه چیز میخواهم جایی بروم که بازی کنم و در شرایط مسابقه قرار گیرم.
* به بازگشت به لیگ ایران هم فکر میکنی؟
فعلا خیر! لیگ ایران خوب است و مربیهای توانمندی دارد اما من تلاش کردم لژیونر و نماینده خوبی برای فوتبال ایران باشم. امیدوارم در تیم آیندهام چه آسیایی و چه اروپایی بهترین عملکرد را داشته باشم و پرچم کشورم را بالا ببرم. میخواهم طوری بازی کنم که هر کس من را دید بگوید این بازیکن ایرانی خوب است.
* در آسیا از کدام کشورها پیشنهاد داری؟
چین، قطر و ژاپن. البته اگر تا ژانویه خبرهایی از اروپا بیاید شاید تصمیمم را عوض کنم.
* کمی از لیگ چین بگو. کیفیت این لیگ چقدر است؟
شاید اگر تعریف کنم بگویند چون خودم آن جا بازی کردهام این حرفها را میزنم اما چینیها میلیاردی خرج میکنند و بازیکنان و مربیان خوبی را میآورند. نمیتوان گفت لیگ چین خوب نیست. تیم ملی چین به همه حریفانش هرچند آسیایی 10-11 گل میزند. آنها اکنون دنبال بازیکنانی مثل روبن و زلاتان هستند. ما هم اگر میخواهیم پیشرفت کنیم باید خرج کنیم.
* بازیکنان خوبی همین حالا در چین بازی میکنند.
بله امثال آساموا ژیان، پائولینیو، روبینیو، دمبابا و کیهیل حضور دارند. مربیان که دیگر بسیار نامدار هستند. تیمی مثل گوانگجو 2014 و 2015 قهرمان آسیا شده و در جام باشگاههای جهان با بارسلونا بازی میکند. تیم ملی ما سالی دو بار شاید با تیمهای خوب بازی میکند اما تمام بازیهای چین با تیمهای اروپایی است. آنها با اروپاییها بازی و تمرین میکنند و به پیشرفت میرسند. قرارداد بازیکنان و مربیان در چین با اروپا برابری میکند و قابل قیاس با ایران نیست.
* میزان استقبال تماشاگران از مسابقههای فوتبال در چین چقدر است؟
ورزشگاه ما 70 هزار نفری است و در هر بازی حدود 50 هزار نفر به ورزشگاه میآمدند. حتی زمانی که تیم ما در حال سقوط بود در اواخر فصل 40-50 هزار نفر در هر بازی میآمدند. ما هم آخر هر بازی به سمت آنها میرفتیم و دست خود را بالا میگرفتیم. اگر برده بودیم سرمان بالا بود و اگر باخته بودیم سرمان را پایین میانداختیم. آنها هم انصافا خیلی تشویق میکردند. بازی آخرمان را در خانه حریف بردیم و با این که محل بازی با شهر خودمان 2-3 ساعت با هواپیما فاصله داشت، 5 هزار هوادار برای ما آمده بود.
* نحوه اعتراض آنها به فوتبالیستها و مربیانشان چطور بود؟ آیا جو ورزشگاهها مثل این روزهای فوتبال ایران است؟
تماشاگران ایرانی هم بسیار بافرهنگ هستند فقط عده کمی هستند که رفتار ناهنجار دارند. شاید آن هم به خاطر این است که همه تماشاگران در ایران مرد هستند. در کشورهای دیگر به دلیل حضور بانوان در ورزشگاه، تماشاگران بیشتر مراقب رفتار و گفتارشان هستند. ضمن این که تماشاگران باید درک کنند که هیچ فوتبالیستی دلش نمیخواهد گل نزند یا تیمش گل بخورد. گاهی شرایط بازی این طور پیش میآید.
* کمی از فوتبال دور شویم. شب یلدا را کنار خانوادهات نیستی.
خیلی دوست داشتم این شب را در خانه و کنار خانواده بودم. اما باید برای پیشرفتم به کارهایم برسم. دیشب (یکشنبه) کنار خانواده یلدا را یک شب زودتر سپری کردیم! (خنده) مادرم و خانوادهام هم پیشرفت را میخواهند. بنابراین به همراه مادرم و مدیر برنامههایم به چین میرویم تا کارهایم را پیگیری کنم. زندگی دکمه ایست ندارد. برای پیشرفت باید مثل دوچرخه سواران مدام رکاب بزنی وگرنه میافتی.
* مدتی مصدومیت داشتی و برای بازی کردن با مشکل روبهرو بودی. اکنون در چه وضعیتی هستی؟
مشکل خاصی ندارم. 6 ماه با درد شکم برای باشگاهم و تیم ملی بازی کردم و نیاز به مدتی استراحت داشتم که دردم تسکین پیدا کند. خدا را شکر مشکلم حل شده و تمرینم را شروع کردهام. بعد از بازگشت از چین هم جدیتر تمرین میکنم.
* آیا فصل بعد هم در تیان جین بازی خواهی کرد؟
لیگ چین دو ماه دیگر شروع میشود. مدیر و مربی باشگاه تغییر کردهاند ولی هم قدیمیها و هم تازهواردها میخواهند که در تیم بمانم. من هم گفتهام که تیان جین را دوست دارم اما فعلا میخواهم که در جای بهتری مانند اروپا بازی کنم.
* از اروپا پیشنهادی هم داری؟
فعلا که خبری نیست. منتظر خبری از آلمان بودم که صورت نگرفت. پیشنهادهایی هم از بلژیک و قبرس داشتم که شرایطشان خوب نبود. به تیمهای آسیایی هم فکر میکنم چون بیش از همه چیز میخواهم جایی بروم که بازی کنم و در شرایط مسابقه قرار گیرم.
* به بازگشت به لیگ ایران هم فکر میکنی؟
فعلا خیر! لیگ ایران خوب است و مربیهای توانمندی دارد اما من تلاش کردم لژیونر و نماینده خوبی برای فوتبال ایران باشم. امیدوارم در تیم آیندهام چه آسیایی و چه اروپایی بهترین عملکرد را داشته باشم و پرچم کشورم را بالا ببرم. میخواهم طوری بازی کنم که هر کس من را دید بگوید این بازیکن ایرانی خوب است.
* در آسیا از کدام کشورها پیشنهاد داری؟
چین، قطر و ژاپن. البته اگر تا ژانویه خبرهایی از اروپا بیاید شاید تصمیمم را عوض کنم.
* کمی از لیگ چین بگو. کیفیت این لیگ چقدر است؟
شاید اگر تعریف کنم بگویند چون خودم آن جا بازی کردهام این حرفها را میزنم اما چینیها میلیاردی خرج میکنند و بازیکنان و مربیان خوبی را میآورند. نمیتوان گفت لیگ چین خوب نیست. تیم ملی چین به همه حریفانش هرچند آسیایی 10-11 گل میزند. آنها اکنون دنبال بازیکنانی مثل روبن و زلاتان هستند. ما هم اگر میخواهیم پیشرفت کنیم باید خرج کنیم.
* بازیکنان خوبی همین حالا در چین بازی میکنند.
بله امثال آساموا ژیان، پائولینیو، روبینیو، دمبابا و کیهیل حضور دارند. مربیان که دیگر بسیار نامدار هستند. تیمی مثل گوانگجو 2014 و 2015 قهرمان آسیا شده و در جام باشگاههای جهان با بارسلونا بازی میکند. تیم ملی ما سالی دو بار شاید با تیمهای خوب بازی میکند اما تمام بازیهای چین با تیمهای اروپایی است. آنها با اروپاییها بازی و تمرین میکنند و به پیشرفت میرسند. قرارداد بازیکنان و مربیان در چین با اروپا برابری میکند و قابل قیاس با ایران نیست.
* میزان استقبال تماشاگران از مسابقههای فوتبال در چین چقدر است؟
ورزشگاه ما 70 هزار نفری است و در هر بازی حدود 50 هزار نفر به ورزشگاه میآمدند. حتی زمانی که تیم ما در حال سقوط بود در اواخر فصل 40-50 هزار نفر در هر بازی میآمدند. ما هم آخر هر بازی به سمت آنها میرفتیم و دست خود را بالا میگرفتیم. اگر برده بودیم سرمان بالا بود و اگر باخته بودیم سرمان را پایین میانداختیم. آنها هم انصافا خیلی تشویق میکردند. بازی آخرمان را در خانه حریف بردیم و با این که محل بازی با شهر خودمان 2-3 ساعت با هواپیما فاصله داشت، 5 هزار هوادار برای ما آمده بود.
* نحوه اعتراض آنها به فوتبالیستها و مربیانشان چطور بود؟ آیا جو ورزشگاهها مثل این روزهای فوتبال ایران است؟
تماشاگران ایرانی هم بسیار بافرهنگ هستند فقط عده کمی هستند که رفتار ناهنجار دارند. شاید آن هم به خاطر این است که همه تماشاگران در ایران مرد هستند. در کشورهای دیگر به دلیل حضور بانوان در ورزشگاه، تماشاگران بیشتر مراقب رفتار و گفتارشان هستند. ضمن این که تماشاگران باید درک کنند که هیچ فوتبالیستی دلش نمیخواهد گل نزند یا تیمش گل بخورد. گاهی شرایط بازی این طور پیش میآید.
* کمی از فوتبال دور شویم. شب یلدا را کنار خانوادهات نیستی.
خیلی دوست داشتم این شب را در خانه و کنار خانواده بودم. اما باید برای پیشرفتم به کارهایم برسم. دیشب (یکشنبه) کنار خانواده یلدا را یک شب زودتر سپری کردیم! (خنده) مادرم و خانوادهام هم پیشرفت را میخواهند. بنابراین به همراه مادرم و مدیر برنامههایم به چین میرویم تا کارهایم را پیگیری کنم. زندگی دکمه ایست ندارد. برای پیشرفت باید مثل دوچرخه سواران مدام رکاب بزنی وگرنه میافتی.