به گزارش مشرق، حقوق بینالملل اجازه بازگشتپذیری را میدهد«اگر امریکاییها میگویند اثر بازگشت تحریمهای آنها یکشبه است که نیست و به سالها زمان نیاز دارد، اثر بازگشت ما میتواند زودتر باشد، زیرا اگر نقض عهد کنند کار ما با پیچ و مهرههاست». این اظهارات دکتر محمدجواد ظریف در باب ظرفیت بازگشتپذیری برنامه هستهای کشورمان است.
دیگر مقامات ارشد وزارت امور خارجه نظیر دکتر عراقچی هم طی ماههای اخیر بارها تاکید کرده که در صورت نقض برجام توسط طرف غربی و نیمهکاره ماندن اجرای برجام- به هر دلیلی- ایران قادر خواهد بود ظرفیت و توان هستهای خود را ظرف مدت کوتاهی به نقطه ماقبل برجام برساند.
حال در چنین اوضاعی، ایالات متحده امریکا در روزهای اخیر با تصویب قانون « محدودیت استفاده از برنامه لغو روادید برای خارجیهایی که به کشورهایی نظیر ایران سفر کردهاند» و « تصویب تحریم جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب» درصدد «بلوکه کردن داراییهای بانک مرکزی ایران بهواسطه رأی دادگاه عالی امریکا » هم برآمده است؛ اقداماتی که جامعه ایرانی را از آینده اجرای برجام نگران و هزینههای بسیاری را متوجه صنعت هستهای و فعالیتهای اقتصادی ایران کرده است.
این در حالی است که در متن برجام برای پیشبینی نقض تعهد توسط یکی از طرفین و چارهاندیشی بابت موارد اختلافی میان طرفین، «کمیسیون مشترک حل اختلاف» و پس از آن «هیئت داوری» و در نهایت «شورای امنیت سازمان ملل» پیشبینی شده است.
بر این اساس نخستین مرحله برای ملزم کردن امریکاییها به پایبندی به اجرای تعهدات و همچنین ملغی کردن قوانین و لوایح اینچنینی، رجوع به متن برجام و پیگیریهای حقوقی از طریق آن است و پیشبینی این فرآیند سهگانه ماهیتاً نافی مسئولیت بینالمللی دولت ایالات متحده امریکا است. جالب توجه است که پیشبینی سه مرحله – در متن برجام- در شرایطی است که تعداد آرای کمیسیون مشترک حل اختلاف به صورت مطلق در اختیار غربیهاست و در روند بررسی هیئت داوری یا شورای امنیت که تحت سیطره امریکاییهاست نمیتوان توقع آن را داشت که قاضی حکمی علیه خود و به نفع ایران صادر نماید.
حال در شرایطی که امریکا با تدوین چنین قانون و لایحهای برجام را نقض میکند و نمیتوان بر اساس «فرآیند سهمرحلهای رفع اختلاف برجام» غربیها را ملزم به اجرای تعهدات و همچنین جبران خسارت کرد، این سؤال مطرح میشود که آیا جمهوری اسلامی ایران – براساس گفتههای مقامات دستگاه سیاست خارجه - میتواند روند اجرای تعهدات خود را متوقف کند؟
طبق اصول حقوقی حاکم بر قراردادها و تعهدات بینالمللی آیا اصل بازگشتپذیری برای جمهوری اسلامی ایران ممکن است؟
طبق متن برجام ایران «حق» بازگرداندن تعهدات انجام شده خود را دارد یا خیر؟
با رجوع به متن برجام میتوان گفت که در این معاهدهنامه بینالمللی هیچ «حقی» برای بازگرداندن تعهدات جمهوری اسلامی ایران به صورت صریح و شفاف پیشبینی نشده است – که مدت زمان بازگشتپذیری آن مهم باشد یا خیر- آنگونه که در ماده 37 از مقدمه برجام آمده است: «ایران بیان داشته است که چنانچه تحریمهای جزئی یا کلی مجدداً اعمال شوند، ایران این امر را به منزله زمینهای برای توقف کلی یا جزئی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد نمود.»
در این بند به صراحت قید شده است: ایران متعهد شده در صورتی که یکی از اعضای 1+5 تحریم را «بازگردانند»، روند اجرای تعهدات خود را تنها «متوقف» کند و نه «بازگرداند». در همین متن برجام آنجایی که سخن از بازگشتپذیری طرف مقابل میشود - یا همان مکانیسم ماشه- از واژه «بازگردانیدن» ( REINSTATE) استفاده میشود و در مقابل در ماده 37 آنجایی که قرار است از بازگشت پذیری تعهدات ایران صحبت به میان بیاید واژه «متوقف» (CEASE) بهکار گرفته میشود.
بر این اساس، ایران نمیتواند تعهدات گذشته خود نظیر بازگرداندن قلب تخریب شده رآکتور آب سنگین اراک یا اعاده سانتریفیوژها را محقق سازد و تنها میتواند روند اجرای تعهدات خود را متوقف سازد، این در حالی است که چنانچه ما اقدامات اساسی مانند مبادله اورانیوم یا تخریب قلب رآکتور آب سنگین اراک را عملیاتی کنیم، عملاً تعهدی «با قابلیت چانهزنی» برای خود نگه نداشتهایم که با «متوقف کردن» آن طرف مقابل را ملزم به اجرای تعهدات خود کنیم. کمااینکه براساس مواد18، 19، 20 و 21 انجام هر گونه تعهدات طرف مقابل موکول به انجام تعهدات توسط طرف ایرانی شده است و در چنین صورتی زمانی طرف مقابل اقدام به اجرای تعهدات خود میکند که تمام تعهدات ایران عملیاتی شده است.
حال در چنین شرایطی بهتر نیست تا مادامی که قلب رآکتور آب سنگین اراک را تخریب نکرده و اورانیوم را به روسیه نفرستادهایم و بقیه سانتریفیوژها را امحا نکردهایم روند اجرای تعهدات خود را متوقف کنیم تا طرف امریکایی از نقض برجام دست بردارد و قوانین مذکور را ملغی کند؟
ممکن است برخی اینگونه توجیه کنند که در بند 37 ایران میتواند تعهدات خود را متوقف کند در حالی که اولا طبق یک سند بین المللی صرف اظهار مطلبی بدون ایجاد حق یا تکلیف معنی ندارد، در ثانی این بند دارای عناصر لازم برای ایجاد یک تعهد بین المللی است. در این بند به صورت هوشمندانهای ایجاد تکلیف و حق به زبان اظهار ساده آمده است.
ثالثاً، وقتی یک طرف در سندی چندجانبه و مهم اظهار میکند که در صورت بروز مسئلهای، واکنش چهارچوبمندی را نشان خواهم داد، دارای مفهوم مخالفت است؛ یعنی آنکه از آن حد بالاتر حق اقدام و عکس العمل ندارم.
به عبارت دیگر در این بند اظهار ساده نیامده است، بلکه «اقراری تعهدآور» درباره ایران آمده است، (آوردن عبارت در قالب ماضی نقلی « IRAN HAS STATED » ایران اظهار کرده است) و نه در قالب ماضی ساده (ایران اظهار کرد ) یا مضارع ( ایران اظهار میکند ) دلالت قطعی بر اقرار بودن آن میکند. لازم به ذکر است که قالب ماضی نقلی برای اقدامی است که در گذشته انجام شده و اثرش تاکنون ادامه داشته است. در اینجا اثری که ایجاد شده و ادامه دارد همان تعهد به توقف و نه بازگرداندن تعهدات انجام شده است.
رابعاً، اینکه تنظیم کنندگان برجام با اینکه در مقام بیان بودهاند و مثلا برای 1+5 از واژه reinstate استفاده کردهاند اما برای ایران از واژه cease استفاده کردهاند حکایت از این دارد که تدوینکنندگان از به کاربردن این نوع از واژگان دارای هدف بودهاند و نباید این ترکیب الفاظ را مهمل بدانیم و بنابراین مفهوم مخالف آن دارای اثر حقوقی است و برای ایران ایجاد تکلیف میکند.
آنچه باید در پایان گفته شود این است که مقامات ارشد دستگاه سیاست خارجه با تکرار این نکته که « ایران طبق ماده 37 حق بازگرداندن تعهدات گذشته را خواهد داشت» باید در پی ایجاد رویهای حقوقی جهت ایجاد چنین حقی باشند، رویهای که مقدمهای اساسی آن تفسیر ایران از بند37 مقدمه برجام است که باید مستمرا توسط مقامات دستگاه سیاست خارجه تکرار شود.
منبع : روزنامه جوان
دیگر مقامات ارشد وزارت امور خارجه نظیر دکتر عراقچی هم طی ماههای اخیر بارها تاکید کرده که در صورت نقض برجام توسط طرف غربی و نیمهکاره ماندن اجرای برجام- به هر دلیلی- ایران قادر خواهد بود ظرفیت و توان هستهای خود را ظرف مدت کوتاهی به نقطه ماقبل برجام برساند.
حال در چنین اوضاعی، ایالات متحده امریکا در روزهای اخیر با تصویب قانون « محدودیت استفاده از برنامه لغو روادید برای خارجیهایی که به کشورهایی نظیر ایران سفر کردهاند» و « تصویب تحریم جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب» درصدد «بلوکه کردن داراییهای بانک مرکزی ایران بهواسطه رأی دادگاه عالی امریکا » هم برآمده است؛ اقداماتی که جامعه ایرانی را از آینده اجرای برجام نگران و هزینههای بسیاری را متوجه صنعت هستهای و فعالیتهای اقتصادی ایران کرده است.
این در حالی است که در متن برجام برای پیشبینی نقض تعهد توسط یکی از طرفین و چارهاندیشی بابت موارد اختلافی میان طرفین، «کمیسیون مشترک حل اختلاف» و پس از آن «هیئت داوری» و در نهایت «شورای امنیت سازمان ملل» پیشبینی شده است.
بر این اساس نخستین مرحله برای ملزم کردن امریکاییها به پایبندی به اجرای تعهدات و همچنین ملغی کردن قوانین و لوایح اینچنینی، رجوع به متن برجام و پیگیریهای حقوقی از طریق آن است و پیشبینی این فرآیند سهگانه ماهیتاً نافی مسئولیت بینالمللی دولت ایالات متحده امریکا است. جالب توجه است که پیشبینی سه مرحله – در متن برجام- در شرایطی است که تعداد آرای کمیسیون مشترک حل اختلاف به صورت مطلق در اختیار غربیهاست و در روند بررسی هیئت داوری یا شورای امنیت که تحت سیطره امریکاییهاست نمیتوان توقع آن را داشت که قاضی حکمی علیه خود و به نفع ایران صادر نماید.
حال در شرایطی که امریکا با تدوین چنین قانون و لایحهای برجام را نقض میکند و نمیتوان بر اساس «فرآیند سهمرحلهای رفع اختلاف برجام» غربیها را ملزم به اجرای تعهدات و همچنین جبران خسارت کرد، این سؤال مطرح میشود که آیا جمهوری اسلامی ایران – براساس گفتههای مقامات دستگاه سیاست خارجه - میتواند روند اجرای تعهدات خود را متوقف کند؟
طبق اصول حقوقی حاکم بر قراردادها و تعهدات بینالمللی آیا اصل بازگشتپذیری برای جمهوری اسلامی ایران ممکن است؟
طبق متن برجام ایران «حق» بازگرداندن تعهدات انجام شده خود را دارد یا خیر؟
با رجوع به متن برجام میتوان گفت که در این معاهدهنامه بینالمللی هیچ «حقی» برای بازگرداندن تعهدات جمهوری اسلامی ایران به صورت صریح و شفاف پیشبینی نشده است – که مدت زمان بازگشتپذیری آن مهم باشد یا خیر- آنگونه که در ماده 37 از مقدمه برجام آمده است: «ایران بیان داشته است که چنانچه تحریمهای جزئی یا کلی مجدداً اعمال شوند، ایران این امر را به منزله زمینهای برای توقف کلی یا جزئی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد نمود.»
در این بند به صراحت قید شده است: ایران متعهد شده در صورتی که یکی از اعضای 1+5 تحریم را «بازگردانند»، روند اجرای تعهدات خود را تنها «متوقف» کند و نه «بازگرداند». در همین متن برجام آنجایی که سخن از بازگشتپذیری طرف مقابل میشود - یا همان مکانیسم ماشه- از واژه «بازگردانیدن» ( REINSTATE) استفاده میشود و در مقابل در ماده 37 آنجایی که قرار است از بازگشت پذیری تعهدات ایران صحبت به میان بیاید واژه «متوقف» (CEASE) بهکار گرفته میشود.
بر این اساس، ایران نمیتواند تعهدات گذشته خود نظیر بازگرداندن قلب تخریب شده رآکتور آب سنگین اراک یا اعاده سانتریفیوژها را محقق سازد و تنها میتواند روند اجرای تعهدات خود را متوقف سازد، این در حالی است که چنانچه ما اقدامات اساسی مانند مبادله اورانیوم یا تخریب قلب رآکتور آب سنگین اراک را عملیاتی کنیم، عملاً تعهدی «با قابلیت چانهزنی» برای خود نگه نداشتهایم که با «متوقف کردن» آن طرف مقابل را ملزم به اجرای تعهدات خود کنیم. کمااینکه براساس مواد18، 19، 20 و 21 انجام هر گونه تعهدات طرف مقابل موکول به انجام تعهدات توسط طرف ایرانی شده است و در چنین صورتی زمانی طرف مقابل اقدام به اجرای تعهدات خود میکند که تمام تعهدات ایران عملیاتی شده است.
حال در چنین شرایطی بهتر نیست تا مادامی که قلب رآکتور آب سنگین اراک را تخریب نکرده و اورانیوم را به روسیه نفرستادهایم و بقیه سانتریفیوژها را امحا نکردهایم روند اجرای تعهدات خود را متوقف کنیم تا طرف امریکایی از نقض برجام دست بردارد و قوانین مذکور را ملغی کند؟
ممکن است برخی اینگونه توجیه کنند که در بند 37 ایران میتواند تعهدات خود را متوقف کند در حالی که اولا طبق یک سند بین المللی صرف اظهار مطلبی بدون ایجاد حق یا تکلیف معنی ندارد، در ثانی این بند دارای عناصر لازم برای ایجاد یک تعهد بین المللی است. در این بند به صورت هوشمندانهای ایجاد تکلیف و حق به زبان اظهار ساده آمده است.
ثالثاً، وقتی یک طرف در سندی چندجانبه و مهم اظهار میکند که در صورت بروز مسئلهای، واکنش چهارچوبمندی را نشان خواهم داد، دارای مفهوم مخالفت است؛ یعنی آنکه از آن حد بالاتر حق اقدام و عکس العمل ندارم.
به عبارت دیگر در این بند اظهار ساده نیامده است، بلکه «اقراری تعهدآور» درباره ایران آمده است، (آوردن عبارت در قالب ماضی نقلی « IRAN HAS STATED » ایران اظهار کرده است) و نه در قالب ماضی ساده (ایران اظهار کرد ) یا مضارع ( ایران اظهار میکند ) دلالت قطعی بر اقرار بودن آن میکند. لازم به ذکر است که قالب ماضی نقلی برای اقدامی است که در گذشته انجام شده و اثرش تاکنون ادامه داشته است. در اینجا اثری که ایجاد شده و ادامه دارد همان تعهد به توقف و نه بازگرداندن تعهدات انجام شده است.
رابعاً، اینکه تنظیم کنندگان برجام با اینکه در مقام بیان بودهاند و مثلا برای 1+5 از واژه reinstate استفاده کردهاند اما برای ایران از واژه cease استفاده کردهاند حکایت از این دارد که تدوینکنندگان از به کاربردن این نوع از واژگان دارای هدف بودهاند و نباید این ترکیب الفاظ را مهمل بدانیم و بنابراین مفهوم مخالف آن دارای اثر حقوقی است و برای ایران ایجاد تکلیف میکند.
آنچه باید در پایان گفته شود این است که مقامات ارشد دستگاه سیاست خارجه با تکرار این نکته که « ایران طبق ماده 37 حق بازگرداندن تعهدات گذشته را خواهد داشت» باید در پی ایجاد رویهای حقوقی جهت ایجاد چنین حقی باشند، رویهای که مقدمهای اساسی آن تفسیر ایران از بند37 مقدمه برجام است که باید مستمرا توسط مقامات دستگاه سیاست خارجه تکرار شود.
منبع : روزنامه جوان