مرد همه فن حریف طبیعت و تلویزیون
نزدیک به نیم قرن فعالیت در زمینه گردشگری،طبیعت گردی و محیط زیست ایران از او یک دائره المعارف زنده در این عرصه ها ساخته بود. امتیاز اینانلو نسبت به سایر فعالان این عرصه این بود که تجربیات و آموخته های خود را در قالب نوشته و فیلم های مستند منتشر می ساخت. او از سال 1342 فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرد و تا هنگام مرگش علاوه بر نگارش مقالههای متعدد در مجلات و روزنامهها، سردبیری مجله ایران شناسی «گردش»، مجله ایران شناسی «جاده ابریشم»(به زبان انگلیسی) شکار و طبیعت، مجله جهانگردان و مجله طبیعت را به عهده داشت.علاوه بر این از مجریان و برنامه سازان نام آشنای تلویزیون در زمینه ها تولید مستند و برنامه های ترکیبی با محور طبیعت و محیط زیست ایران نیزمحسوب می شد. به گونه ای که بسیاری از مستندهای دیدنی از مناطق کمتر شناخته شده و بکر ایران زمین یا ساخته اوست و یا با همکاری و مشورت او ساخته شده است.
همان گونه که حمیدرضا میرزاده در«شرق» نیز نوشته است:« اینانلو از چهرههای پرحاشیه در حوزه محیطزیست بود. وقتی درباره شکارچیبودنش صحبت میکرد، انکار نمیکرد و سرش را بالا میگرفت. در همان برنامه تلویزیونی مشهور که بارها پخش شد، خاطرهای را «از آخرین شکار» تعریف کرد؛ شکاری که به گفته خودش، تیرش را عمدا به خطا فرستاد. خاطرهاش اشک خیلیها را درآورد، ازجمله مجری همان برنامه تلویزیونی. بعدها اما پیشینهاش به عاملی برای انتقاد از او تبدیل شد. عدهای گفتند که او دست از شکار نکشیده و عدهای او را «شکارچی پیر» نامیدند. در یک پرونده شکار غیرمجاز در شاهرود نیز نام او در رسانهها منتشر شد؛ حال آنکه مقامات رسمی محیطزیست، فرد متخلف را برادرش معرفی کردند. هنوز هم حاشیههای آن پرونده، گاه در محافل محیطزیستی به گوش میرسد. خودش سکوت کرد و صداها خوابید. در این دو، سهسال اخیر هم، کمتر بر صفحه تلویزیون ظاهر شد. خودش علاقه داشت حاضر شود، اما بهنظر میرسید حاشیهها و انتقادها، آنتن را از او گرفتند. یکبار (در همین سال ٩4) که برای چند دقیقه کوتاه در برنامه «طبیعت ٣6٠ درجه» (شبکه دو) در گزارشی از یک نمایشگاه نقاشی با موضوع گونههای حیاتوحش ظاهر شد، عدهای بازخوردهای قهرآمیزی را در شبکههای اجتماعی روانه او کردند که «اینانلو دارد به تلویزیون برمیگردد». او شکار را بخشی از طبیعت میدانست و اگرچه تأکید داشت که سالهاست دست به اسلحه نبرده است، اما میگفت «کسانی که مخالف شکار هستند، هیچ چیز از طبیعت نمیدانند».
برندسازانی که روز به روز کمتر می شوند
فقدان اینانلو با تمام هنرها ویژگی های خاصی که داشت بیش از هرچیز برای رسانه تلویزیون گران تمام خواهد شد. او در سال های اخیر هم به خاطر حواشی ایجاد شده وهم به دلی شرایط جسمانی کمتر در قاب جادو دیده می شدو تنها صدای گرم وگیرایش در تبلیغ محصولات سامسونگ بود که خاطره مستندهای دیدنی و برنامه «با طبیعت» دهه هفتاد را زنده می کرد.
نباید فراموش کرد که مرحوم اینانلو متعلق به نسل و قبیله ای از برنامه سازان تلویزیونی بود که با دارا بودن تخصص و دانش وسیع، در حوزه کاری خود برند محسوب می شدند و برنامه های تولید آنها بدون حضورشان خالی از رنگ و بو می شد. برندهایی که این روزها کمتر در تلویزیون دیده می شوند و آنهایی هم که هستند به عناوین گوناگون اسیر حاشیه های ناتمام می شوند. حاشیه هایی که گاه خود برنامه سازان وهنرمندان بسترساز آن می شوند و گاه بی تدبیری مدیران تلویزیون بر آن دامن می زند. فقدان اینانلو زنگ خطری است که بار دیگر ضرورت تربیت و از آن مهم تر حفظ برنامه سازان جریان ساز در عرصه های متنوع را گوشزد می کند. برنامه سازانی که امضایشان پای هر کار، ضمانتی برای موفقیت و پرمخاطب بودن آن اثر خواهد بود. یاد محمدعلی اینانلو، پیشکسوت عرصه رسانه و محیط زیست ایران همواره گرامی و راه هنرمندانی که عاشقانه در مسیر اعتلای آگاهی ایرانیان گام برمی دارند نیز روشن و پر رونق باد!
منبع: رصد