رهبر معظم انقلاب(13/10/94)
رژیم آلسعود در یک اقدام جنونآمیز و فاقد هرگونه دوراندیشی و منطق؛ روحانی مجاهد و رهبر شجاع شیعیان مظلوم عربستان آیتالله شیخ نمر باقر النمر را به همراه 46 نفر دیگر بامداد شنبه (12 دی) اعدام کرد.موج گسترده اعتراضات ضد سعودی در سراسر جهان اسلام و به خصوص مناطق شیعه نشین شرق عربستان نشان از این دارد که خون این عالم مجاهد به زودی دامن رژیم سعودی را خواهد گرفت اما پرسش روز این است که چرا عربستان دست به این جنایت زد؟چرا واکنش متحدین غربی عربستان و نهادهای متولی حقوق بشر به این اعدام دسته جمعی خنثی است؟ تبعات عدم واکنش قاطع جهان اسلام به این جنایت چیست؟ و پیامدهای این جنایت برای آلسعود چه خواهد بود؟
نیروهای سعودی در 8 ژوئیه 2012 (17تیر91) بر سر راه خودروی آیتالله نمر کمین و به سوی خودروی وی اقدام به تیراندازی کردند که در نتیجه آن چهار گلوله به ران پای راست وی اصابت کرد و به دنبال آن او را که بیهوش شده بود، از محل ارتکاب جرم ربودند و به بیمارستان نظامی در الظهران و سپس به بیمارستان نیروهای امنیتی در ریاض و به دنبال آن زندان الحائر انتقال دادند. رژیم آلسعود پساز950 روز به پزشکان اجازه داد چهارمین گلوله را ازپای آیتالله شیخ نمر خارج کنند. این گلوله که از زمان بازداشت آیتالله نمر درپای وی باقی مانده بود علاوه برشکنجه و درد سه ساله باعث بیماریهای دیگری نیز برای وی شده بود. دولت سعودی در ماه مارس 2013 (اردیبهشت 92) اولین جلسه محاکمه او را بدون اطلاع خانوادهاش آغاز کرد و طی آن دادستان کل برای آیتاللهالنمر خواستار صدور حکم اعدام شد. دادگاه جنایی عربستان در تاریخ 23 مهرماه گذشته حکم بدوی اعدام «آیت الله نمر» را صادر کرد. شیخ نمر در تاریخ 23 آبان ماه اعتراضی کتبی در 50 صفحه تقدیم دادگاه جنایی عربستان کرده بود. پس از آنکه دادگاه استیناف هم این حکم را تایید کرد، وزارت کشور پرونده وی را به دربار آلسعود فرستاد که در نهایت حکم اعدام وی از سوی «سلمان بن عبدالعزیز» شاه سعودی، امضاء شد.
رژیم عربستان سعودی شنبه (12 دی) اما با وجود اعتراضات گسترده جهان اسلام آیتالله «شیخ نمر باقر النمر» رهبر شیعیان عربستان را به همراه 47 نفر دیگر و به اتهامات واهی همچون«حمایت از تروریسم، تبلیغ فتنه ،تفرقه گرایی، تلاش برای برهم زدن امنیت»مظلومانه به شهادت رساند. سخنگوی وزارت کشور عربستان در نشستی خبری در این مورد اعلام کرد که احکام اعدام اجرا شده در داخل زندانها صورت گرفته و برخی از احکام اعدام با شمشیر (گردن زدن) و برخی نیز با شلیک گلوله صورت گرفته است. شیوخ وهابی و در راس آنها شیخ عبدالعزیز آل الشیخ در توجیه این جنایت مدعی شدهاند که «اعدام شیخ نمر باقر النمر هیچ ابهام شرعی نداشت و اجرای آن رحمتی برای بندگان خداوند است. اینها حدود خداوند است که درباره همه اجرا میشود و هیچ تبعیضی قائل نمیشود»شورای علمای به اصطلاح ارشد آلسعود هم در بیانیهای، مدعی شد «این احکام قضایی تمام مراحل قانونی را به دقت طی کرده و حقوق و عدالت را رعایت کرده و اجرای شریعت و تحقق مقاصد عظیمی است که برای حفظ نظم امت و دفع فتنهها و تجاوزگری آورده شده است.»!!
این ادعاهای واهی در حالی صورت میگیرد که این عالم مجاهد و مظلوم و پیروانش هیچگاه در مقابل ظلم وستم آلسعود دست به سلاح نبردند و آیتالله نمر همواره در سخنرانیهای خود بر لزوم مسالمت آمیز بودن جنبش جوانان منطقه «الشرقیه» عربستان تاکید میکرد.روزنامه انگلیسی گاردین در این زمینه مینویسد :« در قلمرو سنی نشین سعودیها، نمر تبدیل به خار بزرگی در چشم آنها شده بود. براساس اظهارات حامیان وی، این روحانی شیعه همیشه از دعوت به خشونت اجتناب میکرد اما از مخالفتهای صلح جویانه با دولت حمایت مینمود. در یکی از سخنرانیها، وی از معترضان درخواست کرد تا در مقابل گلولههای پلیس تنها با کلمات و واژهها مقاومت کنند. برخلاف بسیاری از سنیهای همگام با القاعده که به همین خاطر اعدام شدند، شیخ نمر از فعالان مقاومت بدون خشونت در مخالفت با دولت عربستان سعودی بود که در سال 2012 میلادی به خاطر انتقاد از سلطنت آلسعود دستگیر شد.»اسکای نیوز نیز دراین باره مینویسد:««نمر در انتقاد از رژیم سعودی سخنرانی میکرد و در جریان اعتراضات سال 2011 صدای اعتراض بلندی داشت اما او بر عدم خشونت تاکید داشت و سعودیها مدرک کمی از ادعایشان در این باره که او حامی تروریسم بود، ارائه کردند»
در تحلیل و بیان چرایی انجام این حماقت از سوی آلسعود میتوان دلایل مختلف داخلی و منطقه ای را ذکر کرد؛
1-شکست در یمن،بحرین و عراق
سیاست خارجی عربستان در سه سال گذشته و بویژه بعد از روی کارآمدن تیم جدید در پیگیری اهداف خود در یمن ،سوریه و عراق در مقابل جبهه مقاومت با محوریت ایران کاملا با شکست مواجه شده است. عربستان علی رغم هزینه میلیاردها دلار در بازگرداندن منصور هادی در یمن بر سر قدرت نه تنها شکست خورد بلکه شهرهای مرزی این کشور روزانه آماج گسترده حملات موشکی انصارالله و ارتش یمن است. در سوریه آلسعود در سرنگونی دولت بشار اسد شکست سختی خورد گروههای تروریستی وابسته به این رژیم روزانه در حال عقب نشینی از مواضع خود در سوریه هستند در عراق نیز سیاست این رژیم در ایجاد جنگ مذهبی و سرنگونی دولت عراق کاملا با شکست مواجه شده است.از این رو برخی از کارشناسان اعدام شیخ شهید را واکنش عصبی و هیستریک آلسعود در شکستهای گسترده در منطقه میدانند. براساس این تحلیل عربستان کاملا از روی ناچاری و برای زهر چشم گرفتن از محور مقاومت و بخصوص ایران دست به اعدام شیخ نمر زد.تا خون این عالم مجاهد از یک سو مرهمی برای عقدههای فروخفته سعودی در غرب آسیا باشد و با واکنش سخت شیعیان به این جنایت آرزوی دیرینه وهابیت برای ایجاد جنگ طایفهای و مذهبی بین شیعه و سنی محقق شود.
2-ترس از تبدیل نمر به نصرالله عربستان
اگر سید حسن نصرالله تبدیل به کابوس روزانه آمریکا،رژیم صهیونیستی و عربستان در منطقه شده است. ویژگیهای شخصیتی شیخ شهید مثل صراحت لهجه،شجاعت، ظلم ستیزی،عدالت جویی و... از وی یک سید حسن نصرالله دیگری در داخل عربستان ساخته بود و آلسعود تحمل دو حسن نصرالله در بیرون مرزها و داخل مرزهای خود را نداشت. مردم شرق عربستان زعامت و رهبری شیخ نمر را قبول کرده بودند و به وی همچون رهبری نگاه میکردند که باید شیعیان این منطقه را از یوغ ستم و ظلم وهابیون نجات دهد.شیعیان عربستان همواره تهدیدی امنیتی برای سعودیها به شمار رفتهاند. مجموع شیعیان عربستان که در شهرهای قطیف، ظهران، عوامیه، الاحساء و حاشیه مدینه ساکن هستند، حدود 16 درصد از جمعیت 24 میلیونی عربستان را تشکیل میدهند. این تعداد با زیدیها و همچنین اسماعیلیها و علویها درحدود 22 درصد از جمعیت کل عربستان را تشکیل میدهند. بنابراین از جمعیت 24 میلیونی عربستان، حدود 7 میلیون زیدی، علوی، اسماعیلی و شیعه هستند که رویهمرفته رقم بالایی است. منطقه «الشرقیه» در عربستان که شامل «قطیف و احساء» است مرکز اصلی شیعیان عربستان است. این منطقه براساس آمار سال 2010 میلادی بزرگترین منطقه عربستان بوده و بیشترین ذخایر نفت جهان نیز در همین منطقه واقع شده است. اگر امام موسی صدر عزت شیعیان لبنان را به آنها برگرداند و سید حسن نصرالله این عزت را جهانی کرد .آیت الله نمر نیز میتوانست شیعیان مظلوم شرق عربستان را که بر عظیمترین منابع نفتی جهان خیمه زدهاند به خود آورده و آنها را در مقابل رژیم عربستان متحد کند. آلسعود باید شیخ نمر را شهید میکرد چرا که اگر این عالم مجاهد زنده میماند با روحیهای که داشت قطعاً تبدیل به مانع بزرگی در مقابل سیاستهای رژیم سعودی در داخل و منطقه میشد. تمام مواضع و سخنرانیها و خطبههای این عالم مجاهد در طول سالهای گذشته و پیامهایی که از داخل زندان سعودی داده بود خود گواه اثبات این مدعا است که شیخ نمر تصمیم خود را برای مبارزه و تبدیل شدن به نصرالله دیگری گرفته بود.
3-جنگ قدرت بین شاهزادگان سعودی
برخی از کارشناسان علت اعدام شیخ نمر را جنگ قدرتی که بین «محمد بن نایف» ولیعهد و «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع سعودی درگرفته است میدانند. شیخ شهید از دشمنان سرسخت «نایف بن عبدالعزیز» ولیعهد سابق رژیم سعودی و پدر ولیعهد کنونی بود آیتالله نمر، همواره انتقادات شدیدی را به نایف وارد میکرد.وی در یکی از خطابههایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان بطور اعم و شیعیان بطور اخص، طاغوت و ستمگری خواند که در قبرش شکنجه خواهد شد و آتش او را خواهد سوزاند و کرمها او را خواهند خورد. به باور برخی از کارشناسان محمد بن نایف با اعدام شیخ نمر قصد داشت این پیام را به سلمان و پسرش بدهد که آنها نمیتوانند وی را نادیده بگیرند. ایندیپندنت در این باره معتقد است که «زمان و موعد اجرای احکام اعدام تا حدود بسیار زیادی به نزاع و درگیری برسر به دست گرفتن قدرت بین محمد بن نایف، وزیر کشور و ولیعهد عربستان و محمد بن سلمان، پسر پادشاه و جانشین ولیعهد و وزیر دفاع این کشور مرتبط است».«سعد الفقیه»، معارض عربستانی که هم اکنون در لندن اقامت دارد نیزدر این باره میگوید :« از زمان به قدرت رسیدن سلمان، محمد بن سلمان بر همه امور سیطره یافته و محمد بن نایف خواهان ابراز وجود در برابر بن سلمان است و این اظهار قدرت با اعدام شیخ نمر و 46 نفر دیگری که در لیست اعدام وزارت کشور قرار داشتند انجام شد.»«جمال»، فعال توئیتری معروف عربستانی نیز طی توئیتی در صفحه شخصی خود به نزاع جاری بین محمد بن سلمان و محمد بن نایف در این قضیه اشاره میکند و مینویسد :«در حالی که محمد بن نایف برای انتقام جویی درپی اعدام شیخ نمر بود،محمد بن سلمان این اقدام را رد میکرد و درصدد بود، از این موضوع به عنوان اهرم فشاری علیه ایران استفاده کند اما محمد بن نایف این دیدگاه محمد بن سلمان را احمقانه و مضحک تلقی میکرد و این موضوع به شدت محمدبن سلمان را خشمگین کرده بود. بن نایف برای عملی کردن خواسته خود به محمد بن سلمان خبر میدهد که حکم را شخصا و بدون مهر و تایید ملک سلمان اجرا خواهد کرد.محمد بن سلمان در مقابل با ارسال نامهای برای وی تاکید میکند، مهر سلطنتی در دست اوست و از جمله اختیارات پادشاه برکناری ولیعهد است تا آشکارا به وی پیام دهد، در صورت پافشاری بر خواسته اش در انتظار عزل و برکناری از منصبش باشد.»
به باور کارشناسان غیراز پیام نایف به سلمان و پسرش که وی را نمیتواند نادیده بگیرد پیام دیگر بن نایف از این اعدامها به آمریکا و غرب این بود که به او به عنوان مرد شماره یک مبارزه با تروریسم در عربستان نگاه میکنند. وی به این طریق تلاش کرد، به آمریکا و حامیان غربیش این پیام را بدهد که همچنان در عرصه مبارزه با تروریسم مورد ادعای سعودی رقیب بلامنازع است و قدرت را در این حوزه در دست دارد.بن نایف اگر حمایت کامل غرب را برای خود به دست آورد با وجود نارضایتی گسترده در بین شاهزادگان سعودی میتواند سلمان و پسرش را کنار زده و خود زمام امور را در این کشور به دست بگیرد.سناریوی دیگری نیز در این میان مطرح است و آن استفاده محمد بن سلمان از اعدام آیتالله نمر بر علیه محمد بن نایف است. براساس این سناریو «محمد بن سلمان نایف را عامل اعدام شیخ نمر معرفی خواهد کرد و تیر خشم و غضب شیعیان عربستان را متوجه وی خواهد کرد و این کار دشواری برای بن سلمان نیست، به ویژه اگر این نکته یادآوری شود که همه از دشمنی و خصومت محمد بن نایف و پدرش با شیخ نمر و میل به انتقام جویی نایف از شیخ نمر مطلع و آگاه هستند. در گام دوم، پس از آنکه تیرهای خشم و غضب مردم عربستان و شیعیان این کشور نایف را نشانه گرفت،محمد بن سلمان به بهانه آرام کردن افکار عمومی و فرونشاندن خشم مردم بن نایف از وزارت کشور و ولیعهدی برکنار کند و این اقدام بی شک نهایت آرزو و تمنای محمد بن سلمان است که سودای تکیه زدن بر تخت سلطنت را در سر میپروراند.»
4- ترس از قیام داخلی
اعدام دسته جمعی 47 نفری در عربستان از سال 1980 بیسابقه بوده است،. در سال 1980، آلسعود 63 نفر را بهرهبری «جهیمان العتیبی» که در مکه قیام کرده بودند اعدام کرد. به گفته سخنگوی دستگاه قضایی عربستان «بیش از 3 هزار پرونده مربوط به تروریسم در دادگاه ویژه تروریسم در عربستان باز شده که برای ۵۵ مورد حکم اعدام صادر شد که از این ۵۵ مورد چهار پرونده در دادگاه تجدیدنظر نقض شد. بقیه موارد نیز همچنان در دست بررسی است و احکام مقتضی برای آنها صادر و به مراجع بالاتر برای تایید ارجاع داده میشود.» به باور کارشناسان موج جدید اعدامهای دسته جمعی ناشی از ترس گسترده رژیم عربستان از گسترش موج نارضایتیهای داخلی و احتمال انقلاب و شروع اعتراضات جدید است.کاهش شدید قیمت نفت،افزایش کسری بودجه عربستان و کاهش شدید ذخایر ارزی این رژیم به خاطر جنگ یمن و آتش افروزی در منطقه و شکستهای پی درپی در عرصه سیاست خارجی دولتمردان سعودی را به این نتیجه رسانده که احتمال شروع ناآرامیهای گسترده مثل سال 2012 در این کشور جدی است لذا پیش دستی کرده و با ایجادرعب و وحشت و کشتار همزمان انقلابیون شیعه و سنی میخواهند این پیام را به جامعه سعودی بدهند که هر اعتراضی با شمشیر و گلوله پاسخ داده خواهد شد«میدلایست آی» نیز در این زمینه گزارش داده:« اعدام شیخ نمرچند روز بعد از اعلام کسری بودجه عربستان سعودی و افزایش 50 درصدی قیمت بنزین انجام شد. قرار است در روزهای آتی، قیمت برق و آب هم افزایش پیدا کند. »اندیشکده «چتمهاوس» نیز اقدام عربستان سعودی را پیامی به افراد خارج و داخل مرزهای این کشور دانسته و مینویسد «ریاض در صدد است بگوید که مقامات این کشور، صرفنظر از آنچه دنیا میگوید، کسانی که خط قرمزها را رد کردهاند اعدام خواهد کرد.»
واکنش تاسف بار مدعیان حقوق بشر
اعدام آیتالله نمر بار دیگر به وضوح نشان داد که حقوق بشر قربانی مناسبات قدرت جهانی است.مدعیان حقوق بشر در اروپا و آمریکا که همگی از متحدان رژیم آلسعود هستند در مقابل این جنایت آشکار که با هیچ یک از موازین حقوق بشری و قواعد آمره بینالمللی سازگار نیست از روی ظاهرسازی به واکنشهای ضعیف بسنده کردند.« بان کی مون» دبیر کل سازمان ملل صرفا با« ابراز نگرانی عمیق از اعدام روحانی برجسته شیعه توسط آلسعود فقط خواستار خویشتنداری و خونسردی شد. »! «جان کربی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در واکنش به این جنایت ضد بشری در بیانیهای تنها به ابراز نگرانی از اعدام شیخ نمر پرداخت و در موضعی فریبنده از رژیم سعودی خواست که اجازه بیان نظرات به شیوههای صلح آمیز را بدهد و به حقوق بشر احترام گذاشته و از آن محافظت کند. وزارت خارجه انگلیس نیز بعد از چندین ساعت از اعلام خبر اعدام شیخ بدون محکوم کردن این جنایت تنها با صدور یک بیانیه خنثی اعلام کرد مخالف صدور حکم اعدام در هر کشوری است. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز صرفا طی بیانیهای اعلام کرد که اعدام شیخ نمر آل نمر نگرانیهای جدی درباره آزادی بیان و احترام به حقوق سیاسی و شهروندی ایجاد کرده است. اگر دلارهای نفتی سعودی و سود سرشاری که نصیب کمپانیهای فروش اسلحه غربی میشود نبود و اگر رژیم آلسعود دولتی در راستای منافع غرب در منطقه نبود آن موقع شاید جهان میتوانست انتظار موضع سختتری در مقابل این جنایت و صدها جنایت مشابه این رژیم در یمن،سوریه،بحرین و عراق در طول سالهای اخیر داشته باشد.
روزنامه عرب زبان رای الیوم در این باره مینویسد: «همه 47 نفری که اعدام شدند از محاکمهای عادلانه محروم بودند و نتوانستند از خودشان دفاع کنند. این احکام اعدام در سایه نظام قضایی اجرا میشود که «نویسندهای» در «توئیتر» را به شلاق و 10 سال حبس محکوم میکند و یک زن شاعر را بهمدت 15 سال از نوشتن در روزنامهها و در نهایت آزادی بیان ممنوع میکند که این حکمها علیه شاعر یا روشنفکر با دستور امیر یک منطقه و نه دادگاه رسمی آن هم بهدلیل یک غزل صادر میشود.» بر اساس گزارش سی ان ان در سال 2015 بیشاز 157 نفر در عربستان اعدام شدند. در دومین روز از سال 2016 نیز یک سوم آن عدد به جوخه اعدام سپرده شدهاند و مشخص نیست این اعدامها چه پیامی به همراه دارند. »اعدامهای دسته جمعی به شیوه قرون وسطی از یک سو و جنایتهای بیشمار در یمن و کشتار هزاران زن و کودک یمنی و همزمان حمایت آشکار از تروریستهای تکفیری در منطقه هیچ کدام با منطق حقوق بشر سازگار نیست تاسف بار اینکه رژیمی با این سابقه در نقض حقوق بشر شهریور گذشته به عنوان رئیس یکی از پنلهای شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز انتخاب شد. «هیلل نویر»، مدیر اجرایی دیدهبان حقوق بشر درباره این انتخاب گفته بود: «این شرمآور است که سازمان ملل کشوری را به عنوان رئیس پنل حقوق بشر انتخاب کرده که بیشتر از گروه داعش گردن افراد را زده است. دلارهای نفتی و سیاسی کاری، حقوق بشر را شکل میدهد.»
پایگاه اینترنتی «هافینگتون پست» نیز در مقالهای تناقض میان اعدام دستهجمعی 47 نفر در یک روز در عربستان و در عین حال عضویت این کشور در شورای حقوق بشر سازمان ملل را به تمسخر گرفته و مینویسد:«به رغم ابراز خشم جهانی علیه اعدامها درعربستان، ریاض بطور قطع با برخوردی از سوی نهاد حقوق بشری سازمان ملل مواجه نخواهد شد. در حقیقت عربستان در شورای حقوق بشر سازمان ملل با توجه به بهرهمندی از حمایت قدرتهای جهانی نظیر انگلیس و آمریکا از نفوذ فراوانی برخوردار است.»
رابرت فیسک، روزنامه نگار و تحلیلگر روزنامه ایندیپندنت نیز در تحلیلی در باره این تناقض آشکار مینویسد «تنها تفاوتی که اینجا بین سعودیها و داعش وجود دارد فیلم سربریدن است اما نمیتوان نادیده گرفت که بریدن سر 158 تن از سوی سعودیها طی یک سال گذشته به طرز عجیب و کاملی با آموزههای وهابی داعش هماهنگ بوده است. اگر داعش شیخ نمر را از سعودیها گرفته بود دقیقا شاهد همان رفتار یکسان بود و شاید تنها تفاوت برگزار نکردن دادگاه مسخرهای بود که نمر در آن حاضر شد.این کشتارها غرب را در مقابل شرم آورترین مشکلات خاورمیانه قرار میدهد: غرب در وضعیتی تمسخرآمیز همزمان که خودش را در مقابل پادشاهیهای ثروتمند و مستبد حقیر میکند، تلاش دارد که مؤدبانه ناراحتی خود را نیز نسبت به قصابیهای دادگاههای سعودی که طی آنها تمامی دشمنان پادشاهی را سر به نیست میکند، ابراز کند. اگر داعش سر سنیها و شیعیان را به ویژه سر کسی چون شیخ نمر را در رقه میبرید با اطمینان میتوان گفت که دیوید کامرون به سرعت نفرت خود را در منزجرانهترین حالت به این اقدام طی توئیتی ابراز میکرد. اما این کسی که پرچم انگلیس را به خاطر مرگ آخرین پادشاه این کشور وهابی مضحک پایین آورد، برای واکنش نشان دادن به این «اندکی» سربریدنها از واژگانی چند پهلو استفاده خواهد کرد»
مسئولیت جهان اسلام
این تنها دولتهای غربی و متحدین منطقهای عربستان مثل ترکیه نبودند که به یک محکومیت ساده یا سکوت در مقابل این جنایت بسنده کردند متاسفانه برخی دولتهای اسلامی نیز تاکنون از اتخاذ موضع قاطع در مقابل سعودیها اجتناب کردهاند و بسیاری از کشورها یا سکوت کرده یا به اظهار نظرهای بیخاصیت بسنده کردهاند. حتی برخی از دولتها مثل امارات و بحرین با صدور بیانیههایی صراحتا از این جنایت تحت پوشش مبارزه عربستان با ترورریسم !! حمایت نیز کرده اند«.نبیل العربی» دبیرکل اتحادیه عرب نیز در واکنش به اعدام «شیخ نمر» اعلام کرد که این اتحادیه در کنار عربستان سعودی است و از این کشور در مبارزه با تروریسم حمایت میکند.
اگر جهان اسلام در مقابل اعدام شهید محمد باقر صدر توسط صدام، ربوده شدن عالم مجاهد و فخر جهان تشیع امام موسی صدر توسط دیکتاتور لیبی، ترور صدها عالم مبارز توسط جوخههای ترور سیا در فلسطین، لبنان و کشورهای منطقه و صدها جنایت ریز و درشت آلسعود در منطقه و داخل عربستان مثل مورد فاجعه منا در حج امسال سکوت نمیکرد شاید اعدام شیخ نمر اتفاق نمیافتاد. اگر امت اسلامی در مقابل این جنایت عالم کشی سکوت کند و پاسخ مناسب و بازدارندهای به این جنایت ندهد باید منتظر شهادت علمای دیگری نیز مثل شیخ ابراهیم زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه و شیخ علی سلمان رهبر جنبش الوفاق بحرین باشیم.
پیامدهای اعدام شیخ نمر
رژیم آلسعود تبدیل به یک رژیم خود نابود ساز شده است تمامی اقدامات این رژیم در عرصه سیاست خارجی و داخلی که کوچکترین نسبتی با منطق و عقلانیت ندارد به سرعت آلسعود را به لبه پرتگاه نیستی و نابودی نزدیک میکند. اعدام شیخ مجاهد آیتالله نمر نیز در این راستا قابل ارزیابی است. اعدام شیخ نمر باعث خاموشی شعلههای بیداری اسلامی در عربستان نخواهد شد چرا که به فرموده رهبر معظم انقلاب بیداری اسلامی سرکوب شدنی نیست این جنایت همچنین نه تنها باعث رعب و وحشت شیعیان عربستان نخواهد شد بلکه آنها را در پیگیری مطالبات خود جدیتر نیز خواهد کرد؛ شیخ نمر النمر در یکی از خطبههایش به خاطر مواضع و دیدگاههای تندش در قبال رژیم سعودی گفته بود که «میدانم فردا برای بازداشت من به سراغم خواهید آمد. خوش میآیید! این منطق و راه و روش شماست: بازداشت و شکنجه و کشتار، ما از قتل و کشتار نمیهراسیم. ما از هیچ چیز نمیترسیم.» این شیخ مجاهد در یکی دیگر از سخنرانیهای خود با با استناد به خطبه «جهاد» امیرالمؤمنین علی(ع) تأکید میکند که «به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.»
اگر آلسعود از ترس گسترش موج بیداری اسلامی، تبدیل شدن شیخ نمر به سید حسن نصرالله دیگر یا در واکنش به شکستهای سیاست خارجی خود در منطقه شیخ نمر را اعدام کرد؛ باید بداند آتش خشم اهل سنت و شیعیان عربستان به دنبال این اعدامها متحد و یکپارچه خواهد شد چرا که بسیاری از اعدامیها در کنار شیخ نمر شیعه از ناراضیان سنی ساکن عربستان بوده اند. روزنامه انگلیسی «گاردین» در مطلبی با اشاره به اعدام «شیخ نمر» مینویسد: «تبعات اعدام شیخ نمر فراتر از استان شرقی این کشور، زادگاه شیخ نمر، برجستهترین روحانی شیعه عربستانی که در بین اعدام شدگان قرار داشت، حس خواهد شد.»روزنام«الرای الیوم» نیز درباره تبعات این جنایت مینویسد: «نمیخواهیم قبل از وقوع رویدادها، در مورد آنها پیشگویی کنیم ولی تقریباً مطمئن هستیم که اجرای این احکام اعدام اقدامات انتقامجویانه و واکنشهای خطرناکی را بهدنبال خواهد داشت که میتواند بر امنیت و ثبات این کشور بازتاب منفی بگذارد و حرارت مشکلات امنیتی فزاینده این کشور را شعلهورتر و حجم پرونده این کشور در ارتباط با نبود آزادیها و سیستم قضایی عادلانه را حجیمتر کند.کسانی که حکمهای اعدامشان اجرا شد از محبوبیت و جایگاه مردمی، قبیلهای و طایفهای برخوردار هستند و همچنین هوادارانی در داخل و خارج دارند. ما بر این باور نیستیم کسی که این تصمیم را اتخاذ کرد بهخوبی حساب همه چیز را کرده است، دقیقاً مانند زمانی که کشورش را در جنگهای خارجی از جمله جنگ یمن گرفتار کرد.روزهای سخت بلکه باید بگوییم بسیار سخت در انتظار عربستان سعودی است .»اگر صدام حسین تاوان اعدام شهید محمد باقر صدر را داد،اگر معمر قذافی تاوان سنگین ربودن امام موسی صدر را به طرز فجیعی پس داد. به فرموده رهبر معظم انقلاب خون به ناحق ریخته شده این عالم مظلوم نیز دامن آلسعود را خواهدگرفت.
رژیم آلسعود در یک اقدام جنونآمیز و فاقد هرگونه دوراندیشی و منطق؛ روحانی مجاهد و رهبر شجاع شیعیان مظلوم عربستان آیتالله شیخ نمر باقر النمر را به همراه 46 نفر دیگر بامداد شنبه (12 دی) اعدام کرد.موج گسترده اعتراضات ضد سعودی در سراسر جهان اسلام و به خصوص مناطق شیعه نشین شرق عربستان نشان از این دارد که خون این عالم مجاهد به زودی دامن رژیم سعودی را خواهد گرفت اما پرسش روز این است که چرا عربستان دست به این جنایت زد؟چرا واکنش متحدین غربی عربستان و نهادهای متولی حقوق بشر به این اعدام دسته جمعی خنثی است؟ تبعات عدم واکنش قاطع جهان اسلام به این جنایت چیست؟ و پیامدهای این جنایت برای آلسعود چه خواهد بود؟
نیروهای سعودی در 8 ژوئیه 2012 (17تیر91) بر سر راه خودروی آیتالله نمر کمین و به سوی خودروی وی اقدام به تیراندازی کردند که در نتیجه آن چهار گلوله به ران پای راست وی اصابت کرد و به دنبال آن او را که بیهوش شده بود، از محل ارتکاب جرم ربودند و به بیمارستان نظامی در الظهران و سپس به بیمارستان نیروهای امنیتی در ریاض و به دنبال آن زندان الحائر انتقال دادند. رژیم آلسعود پساز950 روز به پزشکان اجازه داد چهارمین گلوله را ازپای آیتالله شیخ نمر خارج کنند. این گلوله که از زمان بازداشت آیتالله نمر درپای وی باقی مانده بود علاوه برشکنجه و درد سه ساله باعث بیماریهای دیگری نیز برای وی شده بود. دولت سعودی در ماه مارس 2013 (اردیبهشت 92) اولین جلسه محاکمه او را بدون اطلاع خانوادهاش آغاز کرد و طی آن دادستان کل برای آیتاللهالنمر خواستار صدور حکم اعدام شد. دادگاه جنایی عربستان در تاریخ 23 مهرماه گذشته حکم بدوی اعدام «آیت الله نمر» را صادر کرد. شیخ نمر در تاریخ 23 آبان ماه اعتراضی کتبی در 50 صفحه تقدیم دادگاه جنایی عربستان کرده بود. پس از آنکه دادگاه استیناف هم این حکم را تایید کرد، وزارت کشور پرونده وی را به دربار آلسعود فرستاد که در نهایت حکم اعدام وی از سوی «سلمان بن عبدالعزیز» شاه سعودی، امضاء شد.
رژیم عربستان سعودی شنبه (12 دی) اما با وجود اعتراضات گسترده جهان اسلام آیتالله «شیخ نمر باقر النمر» رهبر شیعیان عربستان را به همراه 47 نفر دیگر و به اتهامات واهی همچون«حمایت از تروریسم، تبلیغ فتنه ،تفرقه گرایی، تلاش برای برهم زدن امنیت»مظلومانه به شهادت رساند. سخنگوی وزارت کشور عربستان در نشستی خبری در این مورد اعلام کرد که احکام اعدام اجرا شده در داخل زندانها صورت گرفته و برخی از احکام اعدام با شمشیر (گردن زدن) و برخی نیز با شلیک گلوله صورت گرفته است. شیوخ وهابی و در راس آنها شیخ عبدالعزیز آل الشیخ در توجیه این جنایت مدعی شدهاند که «اعدام شیخ نمر باقر النمر هیچ ابهام شرعی نداشت و اجرای آن رحمتی برای بندگان خداوند است. اینها حدود خداوند است که درباره همه اجرا میشود و هیچ تبعیضی قائل نمیشود»شورای علمای به اصطلاح ارشد آلسعود هم در بیانیهای، مدعی شد «این احکام قضایی تمام مراحل قانونی را به دقت طی کرده و حقوق و عدالت را رعایت کرده و اجرای شریعت و تحقق مقاصد عظیمی است که برای حفظ نظم امت و دفع فتنهها و تجاوزگری آورده شده است.»!!
این ادعاهای واهی در حالی صورت میگیرد که این عالم مجاهد و مظلوم و پیروانش هیچگاه در مقابل ظلم وستم آلسعود دست به سلاح نبردند و آیتالله نمر همواره در سخنرانیهای خود بر لزوم مسالمت آمیز بودن جنبش جوانان منطقه «الشرقیه» عربستان تاکید میکرد.روزنامه انگلیسی گاردین در این زمینه مینویسد :« در قلمرو سنی نشین سعودیها، نمر تبدیل به خار بزرگی در چشم آنها شده بود. براساس اظهارات حامیان وی، این روحانی شیعه همیشه از دعوت به خشونت اجتناب میکرد اما از مخالفتهای صلح جویانه با دولت حمایت مینمود. در یکی از سخنرانیها، وی از معترضان درخواست کرد تا در مقابل گلولههای پلیس تنها با کلمات و واژهها مقاومت کنند. برخلاف بسیاری از سنیهای همگام با القاعده که به همین خاطر اعدام شدند، شیخ نمر از فعالان مقاومت بدون خشونت در مخالفت با دولت عربستان سعودی بود که در سال 2012 میلادی به خاطر انتقاد از سلطنت آلسعود دستگیر شد.»اسکای نیوز نیز دراین باره مینویسد:««نمر در انتقاد از رژیم سعودی سخنرانی میکرد و در جریان اعتراضات سال 2011 صدای اعتراض بلندی داشت اما او بر عدم خشونت تاکید داشت و سعودیها مدرک کمی از ادعایشان در این باره که او حامی تروریسم بود، ارائه کردند»
در تحلیل و بیان چرایی انجام این حماقت از سوی آلسعود میتوان دلایل مختلف داخلی و منطقه ای را ذکر کرد؛
1-شکست در یمن،بحرین و عراق
سیاست خارجی عربستان در سه سال گذشته و بویژه بعد از روی کارآمدن تیم جدید در پیگیری اهداف خود در یمن ،سوریه و عراق در مقابل جبهه مقاومت با محوریت ایران کاملا با شکست مواجه شده است. عربستان علی رغم هزینه میلیاردها دلار در بازگرداندن منصور هادی در یمن بر سر قدرت نه تنها شکست خورد بلکه شهرهای مرزی این کشور روزانه آماج گسترده حملات موشکی انصارالله و ارتش یمن است. در سوریه آلسعود در سرنگونی دولت بشار اسد شکست سختی خورد گروههای تروریستی وابسته به این رژیم روزانه در حال عقب نشینی از مواضع خود در سوریه هستند در عراق نیز سیاست این رژیم در ایجاد جنگ مذهبی و سرنگونی دولت عراق کاملا با شکست مواجه شده است.از این رو برخی از کارشناسان اعدام شیخ شهید را واکنش عصبی و هیستریک آلسعود در شکستهای گسترده در منطقه میدانند. براساس این تحلیل عربستان کاملا از روی ناچاری و برای زهر چشم گرفتن از محور مقاومت و بخصوص ایران دست به اعدام شیخ نمر زد.تا خون این عالم مجاهد از یک سو مرهمی برای عقدههای فروخفته سعودی در غرب آسیا باشد و با واکنش سخت شیعیان به این جنایت آرزوی دیرینه وهابیت برای ایجاد جنگ طایفهای و مذهبی بین شیعه و سنی محقق شود.
2-ترس از تبدیل نمر به نصرالله عربستان
اگر سید حسن نصرالله تبدیل به کابوس روزانه آمریکا،رژیم صهیونیستی و عربستان در منطقه شده است. ویژگیهای شخصیتی شیخ شهید مثل صراحت لهجه،شجاعت، ظلم ستیزی،عدالت جویی و... از وی یک سید حسن نصرالله دیگری در داخل عربستان ساخته بود و آلسعود تحمل دو حسن نصرالله در بیرون مرزها و داخل مرزهای خود را نداشت. مردم شرق عربستان زعامت و رهبری شیخ نمر را قبول کرده بودند و به وی همچون رهبری نگاه میکردند که باید شیعیان این منطقه را از یوغ ستم و ظلم وهابیون نجات دهد.شیعیان عربستان همواره تهدیدی امنیتی برای سعودیها به شمار رفتهاند. مجموع شیعیان عربستان که در شهرهای قطیف، ظهران، عوامیه، الاحساء و حاشیه مدینه ساکن هستند، حدود 16 درصد از جمعیت 24 میلیونی عربستان را تشکیل میدهند. این تعداد با زیدیها و همچنین اسماعیلیها و علویها درحدود 22 درصد از جمعیت کل عربستان را تشکیل میدهند. بنابراین از جمعیت 24 میلیونی عربستان، حدود 7 میلیون زیدی، علوی، اسماعیلی و شیعه هستند که رویهمرفته رقم بالایی است. منطقه «الشرقیه» در عربستان که شامل «قطیف و احساء» است مرکز اصلی شیعیان عربستان است. این منطقه براساس آمار سال 2010 میلادی بزرگترین منطقه عربستان بوده و بیشترین ذخایر نفت جهان نیز در همین منطقه واقع شده است. اگر امام موسی صدر عزت شیعیان لبنان را به آنها برگرداند و سید حسن نصرالله این عزت را جهانی کرد .آیت الله نمر نیز میتوانست شیعیان مظلوم شرق عربستان را که بر عظیمترین منابع نفتی جهان خیمه زدهاند به خود آورده و آنها را در مقابل رژیم عربستان متحد کند. آلسعود باید شیخ نمر را شهید میکرد چرا که اگر این عالم مجاهد زنده میماند با روحیهای که داشت قطعاً تبدیل به مانع بزرگی در مقابل سیاستهای رژیم سعودی در داخل و منطقه میشد. تمام مواضع و سخنرانیها و خطبههای این عالم مجاهد در طول سالهای گذشته و پیامهایی که از داخل زندان سعودی داده بود خود گواه اثبات این مدعا است که شیخ نمر تصمیم خود را برای مبارزه و تبدیل شدن به نصرالله دیگری گرفته بود.
3-جنگ قدرت بین شاهزادگان سعودی
برخی از کارشناسان علت اعدام شیخ نمر را جنگ قدرتی که بین «محمد بن نایف» ولیعهد و «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع سعودی درگرفته است میدانند. شیخ شهید از دشمنان سرسخت «نایف بن عبدالعزیز» ولیعهد سابق رژیم سعودی و پدر ولیعهد کنونی بود آیتالله نمر، همواره انتقادات شدیدی را به نایف وارد میکرد.وی در یکی از خطابههایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان بطور اعم و شیعیان بطور اخص، طاغوت و ستمگری خواند که در قبرش شکنجه خواهد شد و آتش او را خواهد سوزاند و کرمها او را خواهند خورد. به باور برخی از کارشناسان محمد بن نایف با اعدام شیخ نمر قصد داشت این پیام را به سلمان و پسرش بدهد که آنها نمیتوانند وی را نادیده بگیرند. ایندیپندنت در این باره معتقد است که «زمان و موعد اجرای احکام اعدام تا حدود بسیار زیادی به نزاع و درگیری برسر به دست گرفتن قدرت بین محمد بن نایف، وزیر کشور و ولیعهد عربستان و محمد بن سلمان، پسر پادشاه و جانشین ولیعهد و وزیر دفاع این کشور مرتبط است».«سعد الفقیه»، معارض عربستانی که هم اکنون در لندن اقامت دارد نیزدر این باره میگوید :« از زمان به قدرت رسیدن سلمان، محمد بن سلمان بر همه امور سیطره یافته و محمد بن نایف خواهان ابراز وجود در برابر بن سلمان است و این اظهار قدرت با اعدام شیخ نمر و 46 نفر دیگری که در لیست اعدام وزارت کشور قرار داشتند انجام شد.»«جمال»، فعال توئیتری معروف عربستانی نیز طی توئیتی در صفحه شخصی خود به نزاع جاری بین محمد بن سلمان و محمد بن نایف در این قضیه اشاره میکند و مینویسد :«در حالی که محمد بن نایف برای انتقام جویی درپی اعدام شیخ نمر بود،محمد بن سلمان این اقدام را رد میکرد و درصدد بود، از این موضوع به عنوان اهرم فشاری علیه ایران استفاده کند اما محمد بن نایف این دیدگاه محمد بن سلمان را احمقانه و مضحک تلقی میکرد و این موضوع به شدت محمدبن سلمان را خشمگین کرده بود. بن نایف برای عملی کردن خواسته خود به محمد بن سلمان خبر میدهد که حکم را شخصا و بدون مهر و تایید ملک سلمان اجرا خواهد کرد.محمد بن سلمان در مقابل با ارسال نامهای برای وی تاکید میکند، مهر سلطنتی در دست اوست و از جمله اختیارات پادشاه برکناری ولیعهد است تا آشکارا به وی پیام دهد، در صورت پافشاری بر خواسته اش در انتظار عزل و برکناری از منصبش باشد.»
به باور کارشناسان غیراز پیام نایف به سلمان و پسرش که وی را نمیتواند نادیده بگیرد پیام دیگر بن نایف از این اعدامها به آمریکا و غرب این بود که به او به عنوان مرد شماره یک مبارزه با تروریسم در عربستان نگاه میکنند. وی به این طریق تلاش کرد، به آمریکا و حامیان غربیش این پیام را بدهد که همچنان در عرصه مبارزه با تروریسم مورد ادعای سعودی رقیب بلامنازع است و قدرت را در این حوزه در دست دارد.بن نایف اگر حمایت کامل غرب را برای خود به دست آورد با وجود نارضایتی گسترده در بین شاهزادگان سعودی میتواند سلمان و پسرش را کنار زده و خود زمام امور را در این کشور به دست بگیرد.سناریوی دیگری نیز در این میان مطرح است و آن استفاده محمد بن سلمان از اعدام آیتالله نمر بر علیه محمد بن نایف است. براساس این سناریو «محمد بن سلمان نایف را عامل اعدام شیخ نمر معرفی خواهد کرد و تیر خشم و غضب شیعیان عربستان را متوجه وی خواهد کرد و این کار دشواری برای بن سلمان نیست، به ویژه اگر این نکته یادآوری شود که همه از دشمنی و خصومت محمد بن نایف و پدرش با شیخ نمر و میل به انتقام جویی نایف از شیخ نمر مطلع و آگاه هستند. در گام دوم، پس از آنکه تیرهای خشم و غضب مردم عربستان و شیعیان این کشور نایف را نشانه گرفت،محمد بن سلمان به بهانه آرام کردن افکار عمومی و فرونشاندن خشم مردم بن نایف از وزارت کشور و ولیعهدی برکنار کند و این اقدام بی شک نهایت آرزو و تمنای محمد بن سلمان است که سودای تکیه زدن بر تخت سلطنت را در سر میپروراند.»
4- ترس از قیام داخلی
اعدام دسته جمعی 47 نفری در عربستان از سال 1980 بیسابقه بوده است،. در سال 1980، آلسعود 63 نفر را بهرهبری «جهیمان العتیبی» که در مکه قیام کرده بودند اعدام کرد. به گفته سخنگوی دستگاه قضایی عربستان «بیش از 3 هزار پرونده مربوط به تروریسم در دادگاه ویژه تروریسم در عربستان باز شده که برای ۵۵ مورد حکم اعدام صادر شد که از این ۵۵ مورد چهار پرونده در دادگاه تجدیدنظر نقض شد. بقیه موارد نیز همچنان در دست بررسی است و احکام مقتضی برای آنها صادر و به مراجع بالاتر برای تایید ارجاع داده میشود.» به باور کارشناسان موج جدید اعدامهای دسته جمعی ناشی از ترس گسترده رژیم عربستان از گسترش موج نارضایتیهای داخلی و احتمال انقلاب و شروع اعتراضات جدید است.کاهش شدید قیمت نفت،افزایش کسری بودجه عربستان و کاهش شدید ذخایر ارزی این رژیم به خاطر جنگ یمن و آتش افروزی در منطقه و شکستهای پی درپی در عرصه سیاست خارجی دولتمردان سعودی را به این نتیجه رسانده که احتمال شروع ناآرامیهای گسترده مثل سال 2012 در این کشور جدی است لذا پیش دستی کرده و با ایجادرعب و وحشت و کشتار همزمان انقلابیون شیعه و سنی میخواهند این پیام را به جامعه سعودی بدهند که هر اعتراضی با شمشیر و گلوله پاسخ داده خواهد شد«میدلایست آی» نیز در این زمینه گزارش داده:« اعدام شیخ نمرچند روز بعد از اعلام کسری بودجه عربستان سعودی و افزایش 50 درصدی قیمت بنزین انجام شد. قرار است در روزهای آتی، قیمت برق و آب هم افزایش پیدا کند. »اندیشکده «چتمهاوس» نیز اقدام عربستان سعودی را پیامی به افراد خارج و داخل مرزهای این کشور دانسته و مینویسد «ریاض در صدد است بگوید که مقامات این کشور، صرفنظر از آنچه دنیا میگوید، کسانی که خط قرمزها را رد کردهاند اعدام خواهد کرد.»
واکنش تاسف بار مدعیان حقوق بشر
اعدام آیتالله نمر بار دیگر به وضوح نشان داد که حقوق بشر قربانی مناسبات قدرت جهانی است.مدعیان حقوق بشر در اروپا و آمریکا که همگی از متحدان رژیم آلسعود هستند در مقابل این جنایت آشکار که با هیچ یک از موازین حقوق بشری و قواعد آمره بینالمللی سازگار نیست از روی ظاهرسازی به واکنشهای ضعیف بسنده کردند.« بان کی مون» دبیر کل سازمان ملل صرفا با« ابراز نگرانی عمیق از اعدام روحانی برجسته شیعه توسط آلسعود فقط خواستار خویشتنداری و خونسردی شد. »! «جان کربی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در واکنش به این جنایت ضد بشری در بیانیهای تنها به ابراز نگرانی از اعدام شیخ نمر پرداخت و در موضعی فریبنده از رژیم سعودی خواست که اجازه بیان نظرات به شیوههای صلح آمیز را بدهد و به حقوق بشر احترام گذاشته و از آن محافظت کند. وزارت خارجه انگلیس نیز بعد از چندین ساعت از اعلام خبر اعدام شیخ بدون محکوم کردن این جنایت تنها با صدور یک بیانیه خنثی اعلام کرد مخالف صدور حکم اعدام در هر کشوری است. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز صرفا طی بیانیهای اعلام کرد که اعدام شیخ نمر آل نمر نگرانیهای جدی درباره آزادی بیان و احترام به حقوق سیاسی و شهروندی ایجاد کرده است. اگر دلارهای نفتی سعودی و سود سرشاری که نصیب کمپانیهای فروش اسلحه غربی میشود نبود و اگر رژیم آلسعود دولتی در راستای منافع غرب در منطقه نبود آن موقع شاید جهان میتوانست انتظار موضع سختتری در مقابل این جنایت و صدها جنایت مشابه این رژیم در یمن،سوریه،بحرین و عراق در طول سالهای اخیر داشته باشد.
روزنامه عرب زبان رای الیوم در این باره مینویسد: «همه 47 نفری که اعدام شدند از محاکمهای عادلانه محروم بودند و نتوانستند از خودشان دفاع کنند. این احکام اعدام در سایه نظام قضایی اجرا میشود که «نویسندهای» در «توئیتر» را به شلاق و 10 سال حبس محکوم میکند و یک زن شاعر را بهمدت 15 سال از نوشتن در روزنامهها و در نهایت آزادی بیان ممنوع میکند که این حکمها علیه شاعر یا روشنفکر با دستور امیر یک منطقه و نه دادگاه رسمی آن هم بهدلیل یک غزل صادر میشود.» بر اساس گزارش سی ان ان در سال 2015 بیشاز 157 نفر در عربستان اعدام شدند. در دومین روز از سال 2016 نیز یک سوم آن عدد به جوخه اعدام سپرده شدهاند و مشخص نیست این اعدامها چه پیامی به همراه دارند. »اعدامهای دسته جمعی به شیوه قرون وسطی از یک سو و جنایتهای بیشمار در یمن و کشتار هزاران زن و کودک یمنی و همزمان حمایت آشکار از تروریستهای تکفیری در منطقه هیچ کدام با منطق حقوق بشر سازگار نیست تاسف بار اینکه رژیمی با این سابقه در نقض حقوق بشر شهریور گذشته به عنوان رئیس یکی از پنلهای شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز انتخاب شد. «هیلل نویر»، مدیر اجرایی دیدهبان حقوق بشر درباره این انتخاب گفته بود: «این شرمآور است که سازمان ملل کشوری را به عنوان رئیس پنل حقوق بشر انتخاب کرده که بیشتر از گروه داعش گردن افراد را زده است. دلارهای نفتی و سیاسی کاری، حقوق بشر را شکل میدهد.»
پایگاه اینترنتی «هافینگتون پست» نیز در مقالهای تناقض میان اعدام دستهجمعی 47 نفر در یک روز در عربستان و در عین حال عضویت این کشور در شورای حقوق بشر سازمان ملل را به تمسخر گرفته و مینویسد:«به رغم ابراز خشم جهانی علیه اعدامها درعربستان، ریاض بطور قطع با برخوردی از سوی نهاد حقوق بشری سازمان ملل مواجه نخواهد شد. در حقیقت عربستان در شورای حقوق بشر سازمان ملل با توجه به بهرهمندی از حمایت قدرتهای جهانی نظیر انگلیس و آمریکا از نفوذ فراوانی برخوردار است.»
رابرت فیسک، روزنامه نگار و تحلیلگر روزنامه ایندیپندنت نیز در تحلیلی در باره این تناقض آشکار مینویسد «تنها تفاوتی که اینجا بین سعودیها و داعش وجود دارد فیلم سربریدن است اما نمیتوان نادیده گرفت که بریدن سر 158 تن از سوی سعودیها طی یک سال گذشته به طرز عجیب و کاملی با آموزههای وهابی داعش هماهنگ بوده است. اگر داعش شیخ نمر را از سعودیها گرفته بود دقیقا شاهد همان رفتار یکسان بود و شاید تنها تفاوت برگزار نکردن دادگاه مسخرهای بود که نمر در آن حاضر شد.این کشتارها غرب را در مقابل شرم آورترین مشکلات خاورمیانه قرار میدهد: غرب در وضعیتی تمسخرآمیز همزمان که خودش را در مقابل پادشاهیهای ثروتمند و مستبد حقیر میکند، تلاش دارد که مؤدبانه ناراحتی خود را نیز نسبت به قصابیهای دادگاههای سعودی که طی آنها تمامی دشمنان پادشاهی را سر به نیست میکند، ابراز کند. اگر داعش سر سنیها و شیعیان را به ویژه سر کسی چون شیخ نمر را در رقه میبرید با اطمینان میتوان گفت که دیوید کامرون به سرعت نفرت خود را در منزجرانهترین حالت به این اقدام طی توئیتی ابراز میکرد. اما این کسی که پرچم انگلیس را به خاطر مرگ آخرین پادشاه این کشور وهابی مضحک پایین آورد، برای واکنش نشان دادن به این «اندکی» سربریدنها از واژگانی چند پهلو استفاده خواهد کرد»
مسئولیت جهان اسلام
این تنها دولتهای غربی و متحدین منطقهای عربستان مثل ترکیه نبودند که به یک محکومیت ساده یا سکوت در مقابل این جنایت بسنده کردند متاسفانه برخی دولتهای اسلامی نیز تاکنون از اتخاذ موضع قاطع در مقابل سعودیها اجتناب کردهاند و بسیاری از کشورها یا سکوت کرده یا به اظهار نظرهای بیخاصیت بسنده کردهاند. حتی برخی از دولتها مثل امارات و بحرین با صدور بیانیههایی صراحتا از این جنایت تحت پوشش مبارزه عربستان با ترورریسم !! حمایت نیز کرده اند«.نبیل العربی» دبیرکل اتحادیه عرب نیز در واکنش به اعدام «شیخ نمر» اعلام کرد که این اتحادیه در کنار عربستان سعودی است و از این کشور در مبارزه با تروریسم حمایت میکند.
اگر جهان اسلام در مقابل اعدام شهید محمد باقر صدر توسط صدام، ربوده شدن عالم مجاهد و فخر جهان تشیع امام موسی صدر توسط دیکتاتور لیبی، ترور صدها عالم مبارز توسط جوخههای ترور سیا در فلسطین، لبنان و کشورهای منطقه و صدها جنایت ریز و درشت آلسعود در منطقه و داخل عربستان مثل مورد فاجعه منا در حج امسال سکوت نمیکرد شاید اعدام شیخ نمر اتفاق نمیافتاد. اگر امت اسلامی در مقابل این جنایت عالم کشی سکوت کند و پاسخ مناسب و بازدارندهای به این جنایت ندهد باید منتظر شهادت علمای دیگری نیز مثل شیخ ابراهیم زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه و شیخ علی سلمان رهبر جنبش الوفاق بحرین باشیم.
پیامدهای اعدام شیخ نمر
رژیم آلسعود تبدیل به یک رژیم خود نابود ساز شده است تمامی اقدامات این رژیم در عرصه سیاست خارجی و داخلی که کوچکترین نسبتی با منطق و عقلانیت ندارد به سرعت آلسعود را به لبه پرتگاه نیستی و نابودی نزدیک میکند. اعدام شیخ مجاهد آیتالله نمر نیز در این راستا قابل ارزیابی است. اعدام شیخ نمر باعث خاموشی شعلههای بیداری اسلامی در عربستان نخواهد شد چرا که به فرموده رهبر معظم انقلاب بیداری اسلامی سرکوب شدنی نیست این جنایت همچنین نه تنها باعث رعب و وحشت شیعیان عربستان نخواهد شد بلکه آنها را در پیگیری مطالبات خود جدیتر نیز خواهد کرد؛ شیخ نمر النمر در یکی از خطبههایش به خاطر مواضع و دیدگاههای تندش در قبال رژیم سعودی گفته بود که «میدانم فردا برای بازداشت من به سراغم خواهید آمد. خوش میآیید! این منطق و راه و روش شماست: بازداشت و شکنجه و کشتار، ما از قتل و کشتار نمیهراسیم. ما از هیچ چیز نمیترسیم.» این شیخ مجاهد در یکی دیگر از سخنرانیهای خود با با استناد به خطبه «جهاد» امیرالمؤمنین علی(ع) تأکید میکند که «به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.»
اگر آلسعود از ترس گسترش موج بیداری اسلامی، تبدیل شدن شیخ نمر به سید حسن نصرالله دیگر یا در واکنش به شکستهای سیاست خارجی خود در منطقه شیخ نمر را اعدام کرد؛ باید بداند آتش خشم اهل سنت و شیعیان عربستان به دنبال این اعدامها متحد و یکپارچه خواهد شد چرا که بسیاری از اعدامیها در کنار شیخ نمر شیعه از ناراضیان سنی ساکن عربستان بوده اند. روزنامه انگلیسی «گاردین» در مطلبی با اشاره به اعدام «شیخ نمر» مینویسد: «تبعات اعدام شیخ نمر فراتر از استان شرقی این کشور، زادگاه شیخ نمر، برجستهترین روحانی شیعه عربستانی که در بین اعدام شدگان قرار داشت، حس خواهد شد.»روزنام«الرای الیوم» نیز درباره تبعات این جنایت مینویسد: «نمیخواهیم قبل از وقوع رویدادها، در مورد آنها پیشگویی کنیم ولی تقریباً مطمئن هستیم که اجرای این احکام اعدام اقدامات انتقامجویانه و واکنشهای خطرناکی را بهدنبال خواهد داشت که میتواند بر امنیت و ثبات این کشور بازتاب منفی بگذارد و حرارت مشکلات امنیتی فزاینده این کشور را شعلهورتر و حجم پرونده این کشور در ارتباط با نبود آزادیها و سیستم قضایی عادلانه را حجیمتر کند.کسانی که حکمهای اعدامشان اجرا شد از محبوبیت و جایگاه مردمی، قبیلهای و طایفهای برخوردار هستند و همچنین هوادارانی در داخل و خارج دارند. ما بر این باور نیستیم کسی که این تصمیم را اتخاذ کرد بهخوبی حساب همه چیز را کرده است، دقیقاً مانند زمانی که کشورش را در جنگهای خارجی از جمله جنگ یمن گرفتار کرد.روزهای سخت بلکه باید بگوییم بسیار سخت در انتظار عربستان سعودی است .»اگر صدام حسین تاوان اعدام شهید محمد باقر صدر را داد،اگر معمر قذافی تاوان سنگین ربودن امام موسی صدر را به طرز فجیعی پس داد. به فرموده رهبر معظم انقلاب خون به ناحق ریخته شده این عالم مظلوم نیز دامن آلسعود را خواهدگرفت.