به گزارش مشرق، «بشیر بیژن» کارشناس مسائل سیاسی افغانستانی، با تبیین نگرانی هند و چین از نفوذ داعش در افغانستان، طالبان را پروژه منتفی غرب دانست و با تأکید بر اینکه رویکرد روسیه در قبال طالبان تغییر کرده، گفت: احتمال تسلیح این گروه توسط دولت مسکو وجود دارد.
بیژن با اشاره به خبرهای پراکنده مبنی بر همسویی روسیه و شبهنظامیان طالبان در مسئله طالبان بهویژه گروه داعش آن را امری محتمل دانست و تأکید کرد: این همسویی پس از آن است که طالبان به عنوان پروژه منتفی از سوی غرب شناخته شده است.
وی تصریح کرد که با توجه به نفوذ داعش در افغانستان که خطری برای کشورهای مشترکالمنافع روسیه است و از سویی نیاز طالبان به یک حامی، نشان میدهد که تمایل برای دیدار رهبران طالبان با سران روسیه از سوی 2 طرف بوده و اینکه چه کسی برای نخستین بار درخواست دیدار داشته از هر طرف ممکن است.
این کارشناس افغانستانی با تأکید بر تغییر رویکرد مسکو در قبال دولت کابل با اشاره به سابقه مبارزه روسها همزمان با ایران و هند در برابر شبهنظامیان طالبان، گفت: طالبان آن زمان برای اعتقادات خود میجنگیدند اما اکنون برای کسب منافع اقتصادی در حال جنگ و نبرد هستند.
وی با بیان اینکه همکاری طالبان با مسکو میتواند در بخش جلوگیری از نفود داعش در آسیای مرکزی باشد، تأکید کرد: احتمال تسلیح طالبان از سوی دولت روسیه موجود است و از سویی هم 9 ولایت شمالی میتواند برای استقرار طالبان مناسب باشد، گفت: با دسترسی شبهنظامیان طالبان به این ولایتها آنان توانایی جلوگیری از نفود داعش در کشورهای مشترکالمنافع روسیه را خواهند داشت.
بشیر بیژن با اشاره به رقابت 50 ساله مسکو و واشنگتن در منطقه و جهان، گفت: همسویی طالبان و مسکو برای واشنگتن تازگی ندارد و این 2 رقیب از بازیهای همدیگر به خوبی سر در میآورند اما این موضوع نمیتواند مانع جنگ نیابتی غرب و شرق در افغانستان شود.
این کارشناس افغانستانی با بیان اینکه نقش پاکستان در این میان تنها ابزار است، گفت: در بازی غرب و شرق اسلامآباد از آغاز تا کنون نقش ابزاری داشته است.
***متن کامل مصاحبه قرار ذیل است***
خبرهای پراکندهای مبنی بر تماس روسها با طالبان گزارش شده است و «ضمیر کابلوف» بطور ضمنی از ارتباط با طالبان سخن گفته است، تمایل برای چنین دیدارهایی میتواند از سوی طالبان یا از سوی روسیه باشد؟
بیژن: با ظهور داعش در افغانستان به عنوان جدیدترین پروژه برای تحقق اهداف استراتیژیک قدرتهای مهم دنیا و پروژهای به نام طالبان دیگر از میان رفته است.
از قبل قابل پیشبینی بود که طالبان به نوعی از بیسرنوشتی خود رنج میبرند و به همین دلیل در سدد یافتن یک لابی بودند، البته جغرافیای بحث ما مربوط به سران طالبان و رهبری طالبان میشود.
از سوی دیگر ظهور داعش در افغانستان و در نوار مرزی شمال کشور، با کشورهای مشترکالمنافع با روسیه که در حقیقت میراثی از اتحاد شوروی سابق است به نحوی برای روسیه و دیگر کشورهای متحد مسکو بعضی از نگرانیها را برای آنان خلق کرده است در اینجا پیشبینیهایی وجود داشت که روسها با دوستان منطقهای خود وارد یک سلسله اقدامات شوند، هنوز بحث روسیه با طالبان نیاز به یک سلسله بررسی دارد.
در اینجا موضع افغانستان به روسیه همیشه این بوده که روسیه به عنوان با اعتبارترین کشور منطقه و جهان در ایجاد قرارگاهای مشترک منطقهای باید وارد اقدامات عملی شود و به این صورت هر نوع عملکرد جداگانهای مفید واقع نخواهد شد.
افغانستان در پیوند با این گونه برخوردها همیشه رنج میبرد و برای روسیه نیز این گونه رفتارهای سنتی مفید واقع نخواهد شد.
تهدید بسیار جدی و گسترده است و برای از بین بُردن این تهدید نیاز به ایجاد زمینههای مبارزه مشترک وجود دارد، یعنی کاری را که باید دولت «اشرفغنی» انجام میداد ما این کار را به روسها محول کردیم.
تروریست دشمن یکسان بشریت است و برای مبارزه در برابر تروریست نیاز به مبارزه مشترک است و شرایط عینی و ذهنی برای ایجاد قرارگاهای نظامی منطقهای به منظور مبارزه بر علیه تروریسم و هراسافکنی کاملاً مساعد است و کشورهای مقتدر منطقه از جمله هند و چین از افزایش منطقه فعالیت گروه داعش دچار نگرانیهای شدید هستند و مجموع این نگرانیها میتواند یک مبارزه مشترک را با هدف نابودی این تهدید زمینهسازی کند.
در مورد اینکه تماسهای اولیه از سوی طالبان بوده یا روسها و همچنین دیدارهای هر 2 طرف با چه هدفی دنبال میشده و حاصل این دیدارها برای همکاری از طرفین چه بوده، توضیحاتی بدهید؟
بیژن: همانطور که قبلاً یادآور شدم طالبان یک پروژه است با ظهور داعش این پروژه مُنتفی شد و به این صورت تمامی معادلات سیاسی منطقهای و جهانی این گروه در حال از بین رفتن است و احتمال زیاد بر این است که تلاشها به منظور تأمین رابطه با روسها از طرف خود طالبان صورت گرفته باشد و از سوی دیگر از جانب روسها به منظور نگرانیهایی که قبلاً یاد آور شدم در جهت تأمین رابطه با طالبان ممکن است تلاشهای صورت گرفته باشد اما این نحو عملکرد بسیار دلچسپ، معنادار و فارغ از نگرانی نیست، این عملکرد در حقیقت ادامه همان رفتارهای سنتی است که بسیاری از کشورهای جهان از جمله افغانستان از آن خسارت دیدهاند.
آیا مذاکره روسها با طالبان که مخالف مسلح دولت افغانستان هستند، نوعی تغییر رویکرد روسیه نسبت به دولت کابل محسوب میشود؟
بیژن: روسها باید به صورت مدبرانه با دولت افغانستان برخورد داشته باشند، طوری که در معادلات جدید رقابتی که پس از حوادث اوکراین میان روسیه و آمریکا آشکار شد، روسها نباید برای حفط همگرای منطقهای تعلل کنند.
یعنی چیزی که در حقیقت بتواند سلامت رقابت را برای روسها به نحوی ضمانت کند همگرایی منطقهای است بنابراین ایجاد همگرایی با گروههای هراسافکن امکانپذیر نیست.
مسلماً همگرایی با تعین و تثبیت مشترکات میان کشورها به وجود میآید.
به نظر من سیاستمداران روس باید در این معادلات مدرن با دقت برخورد کنند و اعمال آنان نباید طوری طرحریزی شود که خاطرات و تجارب تلخ را برای کشورها در سطح منطقه و جهان ترسیم کند.
قبلا روسیه در کنار هند و ایران بر علیه طالبان در افغانستان فعالیت میکرد، به نظر شما 2 طرف این دشمنی را کنار گذاشته و حالا نیاز به دوستی میان دو طرف احساس میشود.
بیژن: عصر مبارزات ایدیولوژیکی و آرمانی خاتمه پیدا کرده و رفتارهایی که در گذشته یک طرف مشخص داشت محصولی از حرکتهای ایدیولوژی و تفکرات اعتقادی بوده و حرکتهای کنونی بیشتر دارای معادلات اقتصادی است در این نوع حرکتها هیچ چیزی غیر ممکن نیست.
نگرانی روسها از حضور داعش در افغانستان، سبب نزدیکی مسکو به این گروه شده است، به نظر شما غیر از این عامل چه محورهایی برای تعامل بین 2 طرف میتواند وجود داشته باشد؟
بیژن: حضور داعش نه تنها روسها را بلکه تمام کشورهای منطقه را در برابر هراسافکنی حساس ساخته، در سطح منطقه علاوهبر روسها کشورهایی بودند که در برابر این مسئله واکنش نشان دادند، حرکت روسها بیشتر از جهت نگرانی حضور داعش و از تحلیلها و تبصرههایی است که برای برنامههای داعش وجود داشت و طرف حرکت داعش به طرف آسیای مرکزی است و مسلماً هنوز خط اول برای حاکمیت روسیه، آسیای مرکزی پنداشته میشود و مجموعه این نگرانیها میتواند روسیه را به چنین اقدامی وادار ساخته باشد و مواردی که قبلاً گفتیم میتواند برای گروه طالبان هم مفید واقع شود.
نزدیکی روسیه با طالبان تاکتیکی و کوتاه مدت است یا اینکه روسیه بنای روابط دراز مدت را با این گروه دارد؟
بیژن: هیچ چیزی از لحاظ زمانی قابل پیش بینی نیست، دیدگاهای ایدیولوژیکی و حرکتهایی که محصول دوره جنگ سرد بود خاتمه پیدا کرده و در معادلات کنونی هرچیزی قابل تغییر بوده و وضعیت طوری است که ممکن است در یک مورد در مدت کمی تغیراتی به وجود آید.
به نظر شما روسیه با استقرار طالبان در ولایات شمالی واقعاً مشکل دارد؟ آیا مسکو طالبان را کمک مالی و تسلیحاتی خواهد کرد؟
بیژن: ما اگر یک نگاه اجمالی به تاریخ داشته باشیم مشاهده خواهیم کرد که بعد از جنگ دوم جهانی یک صفحه جدید در سطح جهان باز شد.
این صفحه مربوط به رقابتها در بین 2 قدرت جهان در مدت بیش از 50 سال میشود، 2 طرف برای اهدافی که داشتهاند دست به اقدامات مختلفی زدند طوری که در کشورهای مختلف گروههای مختلف هراسافکن و تروریست بوجود آمدند.
این سنت تغییر نکرده و هنوز هم احساس میشود که قدرتها به منظور رسیدن به اهداف استراتیژیک خود به فکر ویرانگری، کشتار، بحران و فقر باشند، زیرا در 20 سال اخیر گروههایی که بوجود آمدند، اگر بررسی شوند مشخص میشود که ابزاری برای قدرتها به منظور تحقق اهداف استراتیژیک آنها هستند.
کدام ولایت در شمال افغانستان برای استقرار بلند مدت طالبان برای جلوگیری از نفوذ داعش به درون آسیای مرکزی مناسبتر به نظر میرسد؟
بیژن: درک خصوصیات و ویژگی اراضی افغانستان شاید در توان من نباشد، اما به نظر من حدود 9 ولایت که در منطقه شمال و شمال شرق داریم از لحاظ موقیعت برای آنچه که تبصره میشود برای رسیدن به اهداف شوم گروه داعش، ولایتی بسیار مهم و استراتیژیک به حساب میآیند.
برقراری ارتباط طالبان با روسیه برای آمریکا چه پیامی میتواند داشته باشد و با توجه به اینکه آمریکا حمایتهایی از طالبان در سالهای گذشته داشته، احتمال چه واکنشهای از سوی واشنگتن محتمل است.
بیژن: آمریکا و روسیه 2 رقیب هستند که حدوداً نیم قرن در یک لباس با هم جنگیدهاند آنها از یکدیگر شناخت خوبی دارند.
در این میان هیچ اتفاق خاصی بوجود نمیآید حتی اگر در این میان طالبان بپذیرند تا به عنوان ابزار در اختیار روسیه برای پیشبرد رقابتهای آنان با آمریکا استخدام شوند.
ورود مجدد روسیه به بحث افغانستان، آیا به معنی تقابل مجدد قدرتها است و امکان تکرار بازی بزرگ یا جنگ نیابتی قدرتها در افغانستان باز هم وجود دارد؟
بیژن: یکی از اساسیترین نگرانیهایی را که ما در ارتباط با سرنوشت افغانستان داریم، همین است.
بخاطراینکه ما رهبر مدبری نداریم و مسئولان حکومت ما هم با عملکردهای خود ثابت کردند که زیاد اعتنایی به سرزمین و مردم ندارند.
درد ما از این است که این عدم رهبری مدبرانه برای هر توطئه و هر حادثهای بسترسازی میکند، ما کشورهایی را در سطح منطقه و جهان میشناسیم که در زمان جنگ میان قدرتها سود برده و هیچ خسارتی را متحمل نشدهاند.
در این میان ما خسارت دیدیم اما دلیل آن مربوط به بیتدبیری و بعضی مؤلفههایی که منسوب به خود ما میشود، است اما باید این را هم اضافه کرد که اگر مردم افغانستان منسجم شوند هیچج کشوری نمیتواند به ما آسیب برساند.
ما در صورتی که بتوانیم حرکت ملی مدنی را خلق کنیم، میتوانیم یک دولت مسئول در برابر منافع ملی را به وجود بیاوریم.
بنابراین ما میتوانیم جایگاه خود را در بین کشورهای منطقه و جهان طوری بنا کنیم که دیگر هیچ آسیبی متوجه افغانستان نباشد، اما این بستگی به درک مردم افغانستان دارد که چه زمانی از خواب بیدار شده و برای سرنوشت خود متحد میشوند.
پاکستان در حقیقت یکی از طرفهای درگیر در مسائل افغانستان بوده و هماکنون نیز هست. از سویی هم پاکستان همیشه روی طالبان در افغانستان کار کرده تا منافع آن کشور تأمین شود و از سوی دیگر نزدیکی واشنگتن با اسلام آباد و حضور رهبران طالبان در پاکستان در حالیکه طالبان در حال نزدیک شدن به مسکو است، چه پیامدهای برای پاکستان میتواند داشته باشد و همچنین احتمال چه واکنشی از سوی اسلامآباد میتواند وجود داشته باشد؟
بیژن: پاکستان را نمیتوان به گونهای تعبیر کرد، که جزء بازی است، هیچگاه شامل بازی نبوده و همیشه ابزار برای بازی بوده است، این در حالی است که ابزار نمیتواند موقیعتی ابدی در یک جهت مشخص داشته باشد.
به سبب عملکردهای اشتباه مسئولان دولت افغانستان در یک سال گذشته، پاکستان جان تازهای به خود گرفته است. پاکستان تا زمانی برای امریکا دلچسپ است که توانایی و قدرت عمل کردن را داشته باشد.
به عنوان آخرین پرسش بفرمائید در صورت نزدیکی طالبان به مسکو وضعیت افغانستان خوبتر خواهد شد یا همین طور باقی خواهد ماند؟
بیژن: ما فعلاً مأیوس هستیم و برای آینده هیچ روزنه امید وجود ندارد که به فردای خود خوشبین باشیم و به انتظار یک وضیعت بهتر زندگی را ادامه بدهیم.
در این جا تنها بحث داشتن رابطه با طالبان نیست در این میان کانالهای بسیار زیادی داریم که هر کدام از آنها به نحو خاصی شادی، آرامش و حتی در بعضی موارد زندگی مردم را گرفته است.