اما وحید امیرخانی در اولین اثر سینمایی اش به خود این جسارت را داده که صراحتا آن هم با زبان طنز وارد مساله ای شود که پرداخت به آن می توانست به ادامه فیلمسازی اش ضربه بزند یا حداقل او را در زمره کارگردانانی قرار دهد که مشخصه آنها شوخی های سخیف جنسی و گریز خانواده ها از تماشای آثار آنان است.
امیرخانی می گوید "در مدت معلوم" بنا بود نامی "موقت" باشد اما علیرغم تلاش هایش این گونه نشد و شاید همین اسم هم به کمکش آمده که تا امروز فروشی میلیاردی را تجربه کند.
آن چه می خوانید مشروح گفتگوی تفصیلی با وحید امیرخانی است؛ کارگردانی که احتمالا در سال های آینده هم نامش را با کارهای متفاوت و قابل توجهی خواهیم شنید.
بنظرم مساله یا بحران جنسی در کشور برای کسی که قرار است اولین کار بلند سینمایی اش را تجربه کند، مقداری حساس است و غالبا سعی می کنند برای کار اول از موضوعات حساسیت زا اجتناب کنند؛ چه شد که شما سراغ این مساله رفتید؟ یا به تعبیر برخی چرا "صیغه" را دستمایه کار خود قرار دادید و حتی اسم فیلم را به گونه ای انتخاب کردید که ذهن مخاطب به سرعت سوی ازدواج موقت برود؟
من روی سوژه ازدواج موقت نرفتم بلکه بر روی مشکلات جنسی جامعه و بحران پیرامون آن این فیلم را تهیه و تولید کردم. البته پیرامون ماجرای اسم این فیلم هم که به نوعی دست ما هم نبود باید عرض کنم که اسم اولیه فیلمنامه این کار که برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد بردیم "سگ چرخ" بود اگر هم دقت کرده باشید واژه "سگ چرخ" به مراتب در فیلم تکرار می شود. منتهی دوستان در وزارت ارشاد اجازه دریافت مجوز این فیلم با اسم "سگ چرخ" را ندادند برای همین هم ما آمدیم و اسمی دم دستی که همان "در مدت معلوم بود" را برای فیلم انتخاب کردیم تا در فرصت مناسب نام خوبی را برای کار انتخاب کنیم بر این اساس هرچه گذشت و هر نامی را هم که ما معرفی کردیم مورد قبول واقع نشد تا درنهایت همین اسم "در مدت معلوم" بر روی فیلم باقی ماند در حقیقت اگر شما اسم فیلم را حذف کنید در هیچ کجای فیلم واژه صیغه دیده نمی شود غیر از یک جا که در بنگاه همسریابی به ازدواج موقت اشاره می شود. در واقع این فیلم در مورد "بحران جنسی" است نه صیغه و ازدواج موقت.
وقتی من این فیلمنامه را خواندم دیدم که نویسنده دست بر روی مسئله ای گذاشته که تا به حال در سینمای کشور دیده نشده است از طرف دیگر فضای این فیلم را نیز یک فضای کمدی بسیار خوبی دیدم اینجا بود که من احساس کردم می توانم این فیلم را بسازم آن هم بدون اینکه جامعه دچار واکنش شود.
بسیاری از اهالی سینما من را از ساخت این فیلم منع می کردند و می گفتند این فیلم برای کار اول تو خیلی سخت و خطرناک است حتی ممکن است که به داستان و فاجعه ای برای تو تبدیل شود اما برداشت من این بود که هم مردم این موضوع را می پسندند و هم آستانه تحریک آنهایی که با این موضوع مسئله دارند توسط این فیلم پایین می آید.
وظیفه کسانی که مسئول بحران جنسی در جامعه هستند ارائه راهکار است نه من فیلمساز!
درست است که شما می گویید فیلمتان در مورد ازدواج موقت نیست اما به نظر می رسد که مخاطب در انتهای فیلم "صیغه" را راهکار شما برای حل بحران جنسی است؛ قبول ندارید؟
ببینید در فیلم بیشتر طرح مساله و بحرانی که به نظرم در جامعه وجود دارد صورت گرفته تا اینکه بیاید درمورد ازدواج موقت و مسائلی از این دست راهکاری ارئه بدهد؛ من به عنوان یک فیلم ساز که نمی توانم برای این مشکل راهکاری ارئه بدهم. اصلا چرا من باید راهکار ارائه کنم آن هم وقتی که برای این موضوع متولیان زیادی در کشور وجود دارد؟ آنها باید بیایند و در قبال عملکردشان پاسخ دهند. البته خود من هم خیلی به دنبال این موضوع نبودم که در این فیلم یک راهکاری را به مخاطبان خود ارائه بدهم.
این فیلم سه راهکار را برای مخاطبان خود تشریح می کند که در واقع هیچ راهی هم خارج از این سه راه نیست. شاید یکی از نقدهایی که به این فیلم وارده این است که این کتاب چیست؟ چرا هیچ وقت نمی فهمیم که در این کتاب چه چیزی قرار دارد؟ من می توانستم کتاب را در فیلم از میثم بگیرم و بگویم که این مشکل خود میثم است در صورتی که کتاب می گوید مساله جنسی، مساله ای اجتماعی است.
باز هم می گویم که من راهکاری در این فیلم به جامعه نشان نمی دهم. من می توانم فقط یک تلنگری به جامعه بزنم. می توانم یک سوالی را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنم. اما این موضوع یک بستر جامعه شناسی نیاز دارد و لازم است تا یک استاد دانشگاه بیاید و درمورد این موضوع صحبت کند که در این مورد چه راهکاری را می توان توصیه کرد.
من "چرک ساز" نیستم؛ چرا باید حال مردم را با فیلم های تلخ و مریض بد کنیم؟
یک نکته را در همینجا خوب است اشاره کنم که "در مدت معلوم" علیرغم پرداخت به یک مساله اجتماعی به هیچ وجه چرک و سیاه نیست در حقیقت خیلی سعی کردم تا فضای خوبی را در این فیلم ایجاد کنم. باید اشاره کنم که فضا و موزیکی که در این فیلم استفاده کردیم حال و هوای آن را شاد کرده در صورتی که این فیلم می توانست فیلم تلخ، مریض و عجیب و غریبی باشد.
نسیم آنلاین: چرا نمی خواستید این فیلم تلخ باشد؟ در صورتی که طی سال های اخیر سینمای ایران نمایش تلخ مسائل اجتماعی به یک ژست و سندرم همه گیر تبدیل شده است.
من اصلا به این موضوع اعتقاد ندارم. در حقیقت معتقد هستم مخاطبی که وقت گذاشته و هزینه کرده و به سینما می آید چرا من باید حال او را از چیزی که هست بدتر کنم تا از سینما بیرون برود؟ البته درست است که مسائل تلخ در اجتماع وجود دارد اما به همان اندازه هم مسائل شیرین وجود دارد و می بینیم که مردم در این جامعه و با وجود همه این مسائل در حال زندگی کردن هستند.
من قصد اشاره کردن به فیلم خاصی را ندارم ولی اگر همین فیلم هایی را که در امروزه سینماها نمایش داده می شود را مشاهده کنید می بینید که غالبا دارای موضوعات تلخی است در حقیقت موضوعاتی چون خیانت، طلاق، جدایی و سقط جنین در حال حاضر در فیلم ها به چشم می خورد این موضوعات هم به هر صورت حال عمومی مخاطب را بد می کند و تاثیر خوبی ندارد.
حتی پایان این فیلم را هم دوست نداشتم که باز و یا تلخ تمام شود و برای همین هم پایان قشنگی برای آن درنظر گرفتم زیرا دوست داشتم تا همه چیز خیلی قشنگ تمام شود و قهرمانان فیلم ما به آرزوهای خود برسند.
قصد زدن تلنگری را داشتم و این فیلم هم تلنگری به مخاطب می زند زیرا این موضوع مسئله ای است که همه ما در ناخودآگاه و تنهایی های خود پیرامون آن حرف می زنیم. این موضوع هم در میان خانم ها و هم میان آقایان دیده می شود اما اگر بیایید و در خیابان میکرفونی به دست بگیرید و از مردم پیرامون آن بپرسید کسی پاسخ نمی دهد زیرا اگر کسی در مورد قضیه و مشکل جنسی حرف بزند نسبت به این موضوع متهم می شود.
ما در "در مدت معلوم" دو مسئله مهم را نشان می دهیم نخست مسئله و بحران جنسی جوانان در ایران و دوم محافظه کاری شدید مسئولین است. فقط هم منظورم مسئولین حکومتی نیستند و روی صحبت من با خانواده ها هم هست زیرا از خانواده ها هم حاضر نیستند به سمت حل مشکلات جوانان حرکت کنند.
به هیچ وجه ازدواج دائم را در برابر ازدواج موقت قرار نداده ام
منتقدین فیلم شما می گویند که این فیلم با دفاع از ازدواج موقت علیه خانواده کار می کند؛ پاسخ شما چیست؟
به هیچ وجه اینطور نیست بلکه بالعکس می توان گفت که این فیلم به دنبال مستحکم تر کردن پایه های خانواده در جامعه است البته در برخی جاها شنیده ام که می گویند این فیلم روابط آزاد مردها را ترویج می کند در صورتی که فیلمم به دنبال تحکیم بنیان های خانواده است.
در این فیلم هرجایی که در مورد ازدواج حرفی به میان آمده است می بینیم که از آن دفاع می شود تمام شخصیت های این فیلم در حال دفاع از موضوع ازدواج هستند حتی آنجایی که شعله (ویشکا آسایش) در پارک با سعید (هومن سیدی) صحبت می کند می گوید ازدواج اتفاقا خیلی خوب است البته اگر آدم آن را پیدا کنی و در ضمن شرایط آن هم باید وجود داشته باشد.
در این فیلم اصلا قرار نیست که ازدواج دائم با نوع رابطه هایی چون ازدواج موقت و صیغه مقایسه شود و در مقابل هم قرار بگیرد در ضمن تا امروز هم چنین بازخوردی را هم از سوی مخاطبان نداشتیم.
نکته دیگر اینکه من در ابتدا احساس می کردم که خانواده ها کم از این فیلم استقبال کنند. شاید اعضای خانواده جدا جدا این فیلم را ببینند اما یک خانواده با هم این فیلم را نخواهند دید در صورتی که وقتی حالا من به سینماهای مختلف نمایش دهنده این فیلم می روم و با مردم آن را می بینم خانواده ها را در سالن های سینما خیلی زیاد می بینم. وقتی که من در سینماهای آزادی و کوروش رفتم و با سینماداران صحبت کردم متوجه شدم که بیشترین قشر مخاطبان این فیلم را خانم ها تشکیل می دهند.
طیف دیگری هم هستند که فیلم را ضدزن می دانند!
نکته مهم اینکه اگر این فیلم ضد زن است چرا بیشتر مخاطبان آن را زنان تشکیل می دهند؟ اصلا خانم ها موجب تبلیغات گسترده این فیلم می شوند. در شبکه های اجتماعی و در کامنت هایی که گذاشته می شود این خانم ها هستند که همجنسان خود را دعوت به دیدن این فیلم می کنند.
"در مدت معلوم" به دلایل مختلف نمی تواند ضد زن باشد زیرا یکی از تهیه کنندگان این فیلم زن است. همچنین در این فیلم سوپراستار زن داریم. در حقیقت این فیلم در حال طرح یک مسئله مهم است و خانم ها و آقایان در حال فهم این مسئله هستند. اصلا هم به آنها برنمی خورد. البته یک اقلیتی هستند که واکنش هایی به دلیل تبلیغ ازدواج موقت نشان می دهند که اصلا چنین چیزی نیست.
عده دیگر هم فیلم شما را وقیح می دانند و ضداخلاق. اسم فیلم را هم شاهد مثالی برای آن می گیرند و علت فروش این فیلم را هم نام آن می دانند.
خیر. اگر به تنهایی اسم فیلم بود استقبال از آن یک اوج داشت و سپس با سیر نزولی روبرو می شدیم. زیرا در حال حاضر هم در ایران تبلیغات سینه به سینه حرف نخست را بیان می کند. این موضوع چیزی است که من درمورد فیلم "در مدت معلوم" مشاهده می کنم.
بنابر این اگر فیلم بد بود و اگر مردم فیلم را وقیح و رکیک می دانستند برای دیدن آن به سالن های سینما نمی رفتند. این درحالی است که فیلم های رکیک در سینمای ایران هم کم نداشتیم. اما من خیلی سعی کردم در پروسه تولید و در پیش تولید از ماجرای تحریک کننده، رکیک بودن و وقیح بودن پرهیز کنم.
قهرمان قصه ام فردی مذهبی است نه سکولار
شما در این کار جسارتی به خرج دادید و آن هم نفی صریح راهکارهای غیردینی برای حل این مساله است؛ در این مورد بیشتر برایمان بگویید.
قهرمان قصه ما از مبنایی که در فیلمنامه شخصیت پردازی شده در حال زدن حرف و سخن خود است. اگر برون ریزی های این فرد را و حرف هایی را که از اول فیلم در مورد کتاب کنار هم قرار بدهید کاملا به نتیجه انتهای فیلم می رسید. شخصیت اصلی فیلم اصلا به لحاظ زیرساختی با فروید مشکل دارد.
من با نشانه های خیلی ریز در حال نشان دادن این موضوع هستم که میثم در چه خانواده ای بزرگ شده است. در حقیقت با دیالوگ ها و فضاهایی که طراحی کردم او را به مخاطب معرفی می کنم وی می گویم که قهرمانم فردی باورمند به مذهب است. نکته مهم اینکه چرا او می گوید که زیرساخت های ما با فروید یکی نیست. زیرا زیرساخت های میثم را می بینیم و افکار فروید را نیز همه می دانند.
ما در این فیلم قهرمانی داریم که دچار مشکلی شده و به در و دیوار می کوبد تا مشکل خود را حل و فصل کند اما سراغ گناه نمی رود در آخر قصه هم می بینیم که به بهترین شکل ممکن مشکل او حل می شود. آن چیزی را هم که در فیلم می بینیم همین است. در حقیقت از کلام بازیگران می توان استنباط کرد که آخر ماجرا چه می شود.
حرف میثم در این فیلم این است که می گوید من فرمولی پیدا کردم که این فرمول در سنت و عرف وجود دارد. اما هیچ کس حاضر نیست که به آن نگاه کند. من این حاضر نبودن را به صورت یک کتاب در فیلم آورده ام که هرکس آن را مطالعه می کند با آن موافق است.
اینگونه باید بیان کنم که جوانان و مردم با این ماجرا مسئله ندارند. آن نگاه محافظه کاری مسئولین است که نگران هستند و هراس دارند. درست همان برخوردی که با این فیلم در این چند سال شده و اجازه ساخته شدن، گرفتن پروانه ساخت و پروانه نمایش به آن نداده بودند.
میثم در جایی از فیلم می گوید من مبتذل هستم یا آنکسی که صورت مسئله را پاک می کند؟ بر و به اون بگو آن کسی که صورت مسئله را پاک می کند و حتی حاضر هم نیست به آن فکر کند مبتذل است. در حقیقت از این دست دیالوگ ها در این قصه فراوان دیده می شود.
از فروش فیلم راضی هستید؟ برخی این فروش را مرهون بازیگران آن می دانند.
مخاطبان با دیدن این فیلم غافلگیر شدند در حقیقت استقبالی که از فیلم در این چند روز شده جواب این سوال است. الان سالن داران، پخش کننده ها و تهیه کننده ها غافلگیر شده اند با توجه به آمار فروشی که فیلم داشته است می توان به این استقبال اشاره داشت.
این در شرایطی است که ما در بدترین وضع و شرایط اکران قرار داریم. از جمله این مشکلات می توان به سرما، کوتاه بودن روز، امتحانات مدارس، امتحانات دانشگاه ها و جشنواره فیلم فجر است.
در حوزه بازیگران هم اگر بخواهیم به جذابیت فیلم اشاره کنیم باید عرض کنم "جواد عزتی" هم آنقدر نمی تواند نقش موثری در استقبال مخاطبان از این فیلم داشته باشد حتی خانم "ویشکا آسایش" هم تا قبل از فیلم "در مدت معلوم" یک فیلم پرفروش ندارد. زیرا فیلم های پرفروش او با حضور "رضا عطاران" بوده است.
من به یکی دو سینما رفتم استقبال بسیار خوبی از این فیلم دیدم در حالی که تبلیغات خوبی هم برای آن انجام نشده است. این فیلم تبلیغات شهری هم نداشته و می توان گفت که کلا در سکوت کامل خبری بوده اما این واکنشی که مخاطب دارد همان غافلگیری است زیرا مخاطبان احساس می کنند که یک حرف جدید در سینما در حال بیان است.
یک شبهه در فیلم وجود دارد. قهرمان داستان که اینقدر تحت فشار است چرا ازدواج نمی کند؟
چون نه کار دارد نه وضعیت درستی که بتواند یک زندگی را سامان دهد ضمن این که قصد سفر به خارج از کشور برای تحصیل هم دارد. میثم نمی خواهد صرفا برای رابطه جنسی ازدواج کند؛ این موضوع بسیار مهمی است.
برای انتخاب نقش اول سراغ چند نفر رفتید؟ و چه شد که جواد عزتی برای این نقش انتخاب شد؟ و آیا این موضوع بود که کاندیداها نسبت به فیلمنامه واکنش نشان داده و آن را قبول نکنند؟
خیر. هیچ موردی در انتخاب بازیگر نداشتیم که نسبت به فیلمنامه واکنش نشان دهد و بگوید که آن را بازی نمی کنم. مواردی که به عدم قرارداد منتهی می شد یا مالی بود و یا دلایل دیگری داشت. بر این اساس ما به دنبال شخصیتی بودیم که مخاطب این مشکل او را باور کند.
مورد اول اینکه متاسفانه ما بازیگران فراوان زیر 30 سال در سینما نداریم که بتوانند بار فیلم را به تنهایی به دوش بکشند و قهرمان یک قصه شوند. تازه آن هم قصه ای که در این سطح و با این موضوع است. مورد دوم اینکه بازیگری خیلی خوش چهره هم نمی توانستم برای این نقش درنظر بگیرم. بر این اساس فردی را انتخاب کردم که مخاطبان مسائل و مشکلات او را باور کنند.
برخی هم هم از طرف دیگری می گویند که چرا بازی هایی تکراری از قبیل سریال دردسرهای عظیم در این فیلم آورده شده است. یا اینکه شخصیت هومن مقداری شبیه شخصیت او در فیلم "من دیگو مارادونا هستم" می باشد. این در صورتی است که فیلمنامه این فیلم قبل از این سریال و فیلمی که نام بردم ساخته شده است.
در حقیقت تمام چیزهایی که برای این فیلم ساخته شده بکر و نو بوده است. منتهی متاسفانه وضعیت سینما و تلویزیون ما به صورتی است که فیلمی را می سازیم و اکران آن بنابر مشکلاتی به تاخیر می افتد. در آن سوی میدان هم فیلم و یا سریالی زودتر پخش می شود و شباهت هایی این چنین پیش می آید.
برداشت من از "در مدت معلوم" این است که شما در فیلم خود صراحتا به همه نهادهای فرهنگی و اجتماعی جامعه حمله کرده اید. از آموزش و پرورش گرفته تا نهادهای متولی ازدواج و دانشگاه و حوزه و ...آیا این موضوع را قبول دارید؟
تحلیل شما درست است و البته من واقعا برای اولین بار است که این موضوع را می شنوم اما من اشاراتی که داشتم از منظرهای دیگری بوده است و انتقادی به نهادهای اجتماعی و فرهنگی کشور نکرده ام. به طور مثال آمدم در فیلم و برای اینکه شغلی را برای میثم درنظر بگیرم بعد از بررسی هایی که انجام دادم شغل معلمی را برای او انتخاب کردم.
در حقیقت این مدرسه در فیلم نمادی از سیستم آموزش و پرورش هم می تواند باشد؟ که آنها طرح این دست مسائل را کلا زشت می دانند.
البته الان که این موضوع را بیان می کنید می توانم بگویم که از این منظر هم ابایی ندارم در حقیقت این موضوع وجود دارد البته من اینگونه به این موضوع نگاه نکرده بودم ولی حالا می بینم که اتفاقا چقدر هم این برداشت با چیزی که در فیلم قرار دارد همخوان است.
باید مخاطب با انرژی و شاد از سینما خارج شود
شما این رویکرد را در فیلم سازی ادامه خواهید داد؟
ببینید همه این موارد به قصه ای که قرار است ساخته شود برمی گردد. فضای سینمای امروز ما به صورتی است که مخاطب ما به انرژی نیاز دارد. در حقیقت مخاطب باید راضی از سالن خارج شود. اگر مخاطب راضی از سینما خارج شود اتفاقات خوبی برای کلیت سینما رخ می دهد.
فضای فیلم های من به صورتی است که می توانم بگویم به دنبال سینمای تلخ و سیاه نیستم. منظورم از فیلم سیاه ساختن هم فیلمی است که مخاطب را ناامید کرده و به قهقرا ببرد است. پس من به دنبال ساختن چنین فیلم هایی نیستم.